سایر منابع:
سایر خبرها
جنجال برسر لباس نفیسه روشن در اینستاگرام!/تصویر
باشگاه خبرنگاران جوان نوشت: صفحه اینستاگرام نفیسه روشن با انتشار یک پست بین کاربران جنجال به پا کرد. هفته گذشته لباس نفیسه روشن برای شرکت در مراسم اکران خصوصی فیلم مایا در صفحه اینستاگرام این بازیگر جنجال به پا کرد. صفحه شخصی نفیسه روشن تبدیل به مکانی برای اظهار نظرهای مختلف و حتی هتاکی به این بازیگر شد. این بازیگر در مصاحبه با یک سایت خبری گفت: چهار ماه پیش در یک پروژه ای ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی : 14 خرداد 95
هایی که تا بحال بازی کرده ای ، یا اینکه نه، قصد تحول داری؟! شهرزاد کمالزاده و بانو لعیا زنگنه در پشت صحنه سریال جدیدی به نام "آرام می گیریم" که در حال ساخت است. دورهمی ستاره ها در جشن تولد بیست و هفت سالگی آزاده زارعی، بازیگر خوب سینما و تلویزیون. با حضور فرشته کریمی، پرستو صالحی، سمیرا حسنپور، نرگس محمدی، معصومه کریمی، آتوسا حجازی و همسر جان، سامان سالور، سعید عرب و همسر ...
چرا تحمل نقد و مخالفت را نداری؟/ از تعطیل کردن برنامه هفت می خواهی به کجا برسی؟/ خوب شد رئیس قوه قضائیه ...
تحمل نقد، مخالفت و پرخاش و جدل را نداری؟ مگر از پشت کوه آمده ای و خبر نداشتی که وقتی آدم فیلم می سازد باید منتظر نقد و نظر کوبنده و بی رحمانه هم باشد. چرا اینطوری شده ای رفیق قدیمی؟ این ها که گفتم برای خودت بود. وگرنه مرا خوب می شناسی و می دانی که هیچ بدم نمی آید یکی پیدا شود و پریزم را از برق بکشد. والسلام بهروز افخمی مطلب فوق مربوط به سایر رسانه ها می باشد و خبرگزاری فارس صرفا آن را بازنشر کرده است. بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی انتهای پیام/ ...
حسام نواب صفوی بر سر چند راهی + اینستاپست
به گزارش بلاغ ، حسام نواب صفوی با انتشار تصویری از چراغ راهنمایی و رانندگی به حالت های مختلف و چند راهی آدم ها در زندگی شخصی اشاره کرده است. حسام نواب صفوی در پست خود نوشت: توی زندگی شخصی همه ما این حالت پیش می آد فقط معطوف به قوانین راهنمایی رانندگی نیست. یک جا میمونی بری یا بایستی یا دور بزنی، اگه برم جواب همسایه بغلیو چی بدم؟ اگه نرم جواب همسایه بالا رو چی بدم؟ اگه دور بزنم جواب مادرمو چی بدم اگه همینجوری نگاه کنم جواب خدا رو چی بگم شما تو زندیگیتون چکار میکنید؟؟؟ ...
نحوه شهادتش در سوریه همانی بود که در بین الحرمین خواسته بود
بسیجی تاکید بسیاری داشت. جواد خود را آماده اذن از پدر و مادر کرد تا به سوریه برود روزی به خانه ما آمد و گفت، مادر من باید به سوریه بروم و از حرم حضرت زینب(س) دفاع کنم، چطور می توانم ببینم که افغانی ها برای دفاع می روند و من بی تفاوت باشم، در جواب گفتم تو فرزند کوچکی داری ولی جواد هموان جوابی را به من داد که پدرش در زمان جنگ داده بود، فرزندانم خدایی دارند. اسم اولین ...
فرهنگ در رسانه
کارکردهای مغفول مانده مساجد و آماده کردن خانه های خدا برای حضور عبادت کنندگان و ورود به ماه مبارک رمضان است؛ دهه ای که در روزهای میانی آن قرار داریم و مساجد و اهل مسجد خود را آماده می کنند تا از اواسط هفته آینده، خود را برای یک ماه میهمانی خدا آماده نمایند. اما دهه تکریم و غبار روبی مساجد چیست و چه کارکردهایی دارد؟ در گزارشی که در ادامه می خوانید با چند تن از علما و بزرگان درباره این دهه و اهمیت آن ...
احسان علیخانی رکورد صحبت کردن در خندوانه را شکست
به گزارش جام جم سیما ، خندوانه دیشب با دو خبر خوب و بد شروع شد؛ خبر خوب طرح نگارخانه ای به وسعت یک شهر سازمان زیباسازی شهرداری بود که مدتی است به تابلوهای تبلیغاتی سراسر تهران هجوم آورده و همه را با هنر همراه کرده و خبر بد هم شهادت فضل الله علیپور، جنگل بانی بود که چندی پیش به ضرب گلوله قاچاقچیانِ چوب دارفانی را بدرود گفت. به همین جهت شادی برنامه خندوانه به همه محیط بانان و خانواده هایشان تقدیم شد. علیخانی: ماه عسل زندگی برخی مهمانانش را بهم ریخت پس از این کمدین، رضا شفیعی جم وارد شد و به سراغ داستان دنباله دار مگس ها رفت و طی اجرایش از تلاش های وافر و بی ثمری گفت که خیلی از ما برای کشتن این موجود کرده ایم. او همچنین در حین اجرا حالت های مختلف مگس را نیز با همذات پنداری قوی برای بینندگان به تصویر کشید. در قسمت دیگری از این اجرا هم گریزی به موضوع شباهت افراد به حیوانات، گیاهان یا حتی اشیایی که دور و برمان است، زده شد و این بار رضا از حاضران پرسید که شبیه چه شیئی است و پاسخ هایی از قبیل قوری، گلدان، کنسرو را دریافت کرد ولی بعد گفت: من بیشتر خودم را شبیه فلاسک می بینم و گاهی آن قدر حس نزدیکی با آن می کنم که حس ریختن چای را هم درک می کنم. شفیعی جم همینطور رامبد را هم به آن ساعت های گرد تشبیه کرد. در بخش دیگر که نوبت مهمان اصلی شد، احسان علیخانی به روی صحنه آمد و با حضورش در طول برنامه می توان بی اغراق گفت که رکورد صحبت در خندوانه را یک تنه شکست. وی پس از سلام و احوالپرسی صحبت را با ماه عسل شروع و با این موضوع هم تمام کرد و ابتدا اعلام کرد که در حال کار برای ماه رمضان است. او بعد از اینکه گفت ما هر سال برای این رویداد خیلی کار می کنیم با لحنی که انگار خودش هم به آن مشکوک بود از جوان پرسید: این حجم کاری به چشم نمی آید؟ مگر نه؟ او همچنین عین زندگی بودن قصه های روایت شده را از ویژگی های ماه عسل خواند و در پاسخ جوان به اینکه خودت طی این سال ها در برنامه مذکور صاحب چه درکی شدی عنوان کرد: اتفاقا من به فکر این بودم که چنین سوالی را نپرسی چون واقعا نمی توانم چیزی بگویم اما به طور کلی برنامه سازی برای من در تلویزیون در فرم های دیگری مثل سال تحویل خیلی ساده تر است اما از یک جایی به بعد خودم به نوعی وابسته ماه عسل شدم و حس می کردم اینجا چه دانشگاه خوبی برای یادگرفتن است. من حتی گاهی در برنامه از بزرگی آدمی که جلویم بود خجالت می کشیدم. سوال بعدی که از جانب جوان مطرح شد درباره تغییر زندگی مردمی بود که مهمان ماه عسل شده بودند، علیخانی هم طی اعترافی گفت: واقعیت این است که برای برخی ها موجب شد تا روند زندگیشان به هم بخورد و برای خیلی ها نیز اتفاقات خوبی را شاهد بودیم. وی با بیان نحوه پیداکردن سوژه های برنامه اش اظهار کرد: همانطور که گفتم سوژه ها عین زندگی هستند و به عنوان مثال تا الان برای امسال هم چند سوژه خوب در تاکسی گیرم آمده و به سینما گران هم این توصیه برای گسترش حوزه تاثیرگذاری روی مردم را می کنم که در بین آن ها باشند. خود من بعد از این همه مدت همچنان پس از هر سری از برنامه به خاطر حجم فشارها و مسائل موجود گرفتار بیماری سختی می شوم. رامبد در بخش دیگری پرسید: اگر ماه عسل نبود چه چیزی برای ارائه و حرفی برای گفتن داشتی؟ علیخانی: هیچی، واقعا چیزی نبود تا جلوی مردم بنشینم و تعریف کنم. انتقام اشک های ریخته شده پای ماه عسل توسط یک خلبان از علیخانی در بخش دیگری خاطره ای جذاب از یک اتفاق را تعربف کرد، خاطره ای که در هواپیما رخ داده بود. وی در این تعریف از پروازی گفت که در آن ابتدا با کسانی روبرو شد که با آن ها خصومت داشت و بعد هم دوستی قدیمی را پیدا می کند که با او هم صحبت می شود و بین حرف ها ابتدا مهمانداری از او تقاضا می کند تا به کابین خلبان برود که با جواب منفی مواجه می شود و بعد از آن همین درخواست توسط سر مهماندار می شود تا اینکه کار به درخواست مسئول امنیت پرواز می کشد و سرانجام او به کابین مذکور می رود. علیخانی گفت: خلبان و کمکش بعد از احوالپرسی لحظه به لحظه همه چیز را برای من توضیح و ترجمه می کردند تا اینکه کمک خلبان فریاد زد: نمیشه، چرخ ها باز نمیشن! و در اینجا بود که صحبت ها بالا گرفت و من از ترس نه تنها نمی توانستم حرف بزنم بلکه با خجالت سرم را پایین انداخته بودم طوری که انگار تقصیر من بوده. وی ادامه داد: من کم کم روی زمین پخش شده بودم تا اینکه خلبان برگشت و پرسید: خوب اشکت درآمد؟ من جواب دادم این حال فراتر از اشک بود و خلبان با شنیدن این جمله خندید و گفت: آهان من همین را می خواستم چون یه بار که با همسرم ماه عسل را می دیدیم اشکمان خیلی درآمد و من آن روز سوگند خوردم که یک روز اشک این آدم را در می آورم و امروز به حرفم عمل کردم. اما بعد از این ها صحبت از فضای مجازی و فحش های موجود در صفحه های مختلف شد. احسان علیخانی در این رابطه تعجب خود را از این حجم عصبانیت مردم اظهار کرد و گفت: یکی از مشکلات ما این است که بلد نیستیم گفتگو کنیم. به همین خاطر زورمان را با الفاظ وحشتناک بیان می کنیم و این موضوع لزوم فرهنگسازی قوی را نشان می دهد. حرف های علیخانی هم چنان ادامه داشت تا اینکه جوان با حضور شاه حسینی و داوود پشت صحنه به همراه آرش ظلی پور در قسمت دیگری پانتومیم ...
امام(ره)؛ آنگونه که نشناخته ایم
.... داستان خواستگاری از زبان همسر امام(ره): خواستگاری صورت می گیرد، اما پاسخ منفی شنیده می شود. پس از چند ماه آقا دوباره از آقای لواسانی می خواهد خواستگاری را تکرار کند و باز پاسخ منفی می شنود. در این فاصله تحصیلات پدرم تمام شد و ما قم را ترک کردیم و به تهران بازگشتیم و من به خانه خانم مامانی برگشتم. اما آقای لواسانی در پی درخواست آقا، راه قم - تهران را با وسایل نقلیه آن روز در چندین ساعت به ...
وقتی از کپی ها کپی می کنیم
جامعه می خواسته ترکیب کرده ام. قبلاً کم تجربه شده ام و اکنون کمی باتجربه تر شده ام. این ترکیب ها را انجام داده ام و خروجی آن شده آدم هایی که تا الان معرفی کرده ام. صفاریان: دوست دارم آدم هایی مثل شما و محسن در یک جا جمع شوند و نتیجه خوب داشته باشد. در برنامه ما یا شما یا هومن جان تفاوتی ندارد. ...
گفت وگو با بیمار مبنای درمان پزشکی است
داشته باشم، البته کتابخانه ام در ایران است و کتاب هایم را به آمریکا نبرده ام. تحصیلات پدرتان چقدربود؟ پدرم سوادی ابتدایی داشت ولی به جهت شغلش که فروش کتاب و نوشت افزار بود بخش زیادی از اشعار حافظ و مولوی را حفظ بود. بچه که بودیم گاهی برایمان می خواند و برایمان بسیار لذت بخش بود. همانطور که می دانید در آن زمان خبری از تلویزیون در خانه ها نبود و رادیو نیز کالایی استثنائی محسوب می شد که ...
فرهنگ در رسانه
شخصیت والایی است که با قیام خود ارزش های فراموش شده اسلام را احیا کرد. ارزش هایی که در طول تاریخ فراموش شده بود که یکی از آنها مکتب شهادت است. قبل از انقلاب اسلامی، ارزش شهادت برای کسی مشخص و آشکار نبود و امام(ره) این ارزش را زنده کرد که این کار، کاری کارستان بود. مردم امامشان را خوب می شناختند و خوب همراهی کردند. آن ها به امامشان جواب آری گفتند و تا پای جان ایستادند. او ادامه داد: امام ...
خاطرات نمی میرند
فرانسوی) می اندازد؛ شباهتی که او دومی را ترجیح می دهد. آن چه می خوانید، گفت و گوی سایت writersdigest با بریل بینبریج است که در مارس 2008 انجام شده است. بیشتر کارهای شما رمان های کوتاه است، یا آنچه ذهن من را درگیر کرده، داستان بلندی است که در حجمی مختصر روایت می شود؛ رمان هایی که به 100 تا 120 صفحه (در ترجمه فارسی 200 صفحه) می رسد. از وقت هرز گرفته تا هر کسی به فکر خودش و این اواخر رمان ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی 12 خرداد 95
در چالش عکس بدون آرایش حضور پیدا کرده باشد. انصافاً چالشِ بهتری نبود که عزیزان در آن شرکت کنند؟ چرا با روح و روان جوانانِ مملکت بازی میکنید؟! نیمه پر لیوان را نگاه کن بزرگ جان، در عوضش مصرف برق و هزینه اش در خانه شما خیلی کمتر از خانه بهرام است! باران کوثری هم که به صورتِ دیفالت همواره در چالش عکس بدون آرایش به سر میبرد! آشا محرابی و پانته آ بهرام در یک گالری. ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (269)
نوشته ها را در اختیار شما قرار دهیم که امیدواریم مورد استقبال شما عزیزان قرار گیرد. ****** 1. بالاخره یه روز صبح از خواب پا میشم صبحونه آب پرتقال میخورم. به همین امید زندم. 2. ما کلا سه نوع گاو داریم، یه نوع هست که تو تلگرام شایعه میسازه، یه نوع هست که این شایعات رو باور میکنه ،یه نوع نادر هم هست که علف میخوره. 3. حاضرم شلوار پارچه ای بپوشم با صندل و جوراب ...
متفاوت ترین خانم پرستارهای ایرانی (عکس)
. اگر 12 ظهر هر روز از کنار خانه شان رد شوید عطر غذایشان را می توانید به خوبی متوجه شوید. پرستار ی از مادر، تمام دغدغه خواهرهاست پرستاری از طاهره خانم تمام هم و غم دخترهاست. فاطمه سالها قبل خیلی دوست داشت ازدواج کند و بچه دار شود اما حالا نه به ازدواج فکر می کند نه به بچه دار شدن و فقط دوست دارد تمام توانش راپای پرستاری از مادرش بگذارد. مادر وقتی جوان تر بود هرگز نمی گذاشت بچه ...
موزیسینی که هیچ وقت پیر نمی شود!
زندگی است نه پیری، روحم چون خداست، هرگز پیر نمی شود. من مانند زنبور هستم که با نشستن روی گل ها عسل درست می کند، درونم و ظاهرم را یکی نکنید. مرا محکوم نکنید که به مهر نیاز دارم همچون ماهی به آب. از مادر متولد شده ام، اما منتظر تولد از روح القدس هستم. وقتی بمیرم جشن تولد بگیرید و شادی کنید، چون از آن روز به بعد روحم در قلب های شما زندگی خواهدکرد. شعری از لوریس چکناواریان ...
جغد بزرگ و جغد کوچک
خوب همه را به گردش و تفرج می خواند. آقای عزیز آیا دریاچه در دیده شما چون آینه نمی درخشد؟ همه ی آسمان بر صفحه ی سیمگون آن منعکس گشته است و... جغد بزرگ که ذوق شعر نداشت گفت: هوم؛... بلی؛... بلی؛ ... اما آقای اندریاتاکا... و غیره، موش هایی که من شکار می کنم بسیار لذیذند و اگر شما لطف کنید و مرا سرافراز بفرمایید و یک شب شام را مهمان من باشید مزه ی آن ها را خواهید چشید! - آقای رابلو... و غیره ...
توجه ویژه امام به کودکان به روایت سید حسن خمینی
عصر خبر: به گزارش آستان ، آیت الله سید حسن خمینی با انتشار این عکس در صفحه اینستاگرام خود که امروز در حاشیه ادای احترام دانشگاهیان به امام راحل گرفته شده است، نوشت: امام نسبت به کودکان بسیار توجه داشتند تا جایی که می توانم بگویم نسبت به ناراحتی کودکان بی تاب می شدند. تعبیر عرفانی لطیفی داشتند و می فرمودند "اینها اقرب به فطرت هستند". به این معنی که هنوز فطرت پاک و الهی آنان که گاه از آن ...