سایر خبرها
خانم بازیگر خاص با نقش های جذاب + تصاویر
سینما نبودم. مازیار میری: خب با سینما کاری ندارم، بازیگری تئاتر. بازیگری در تئاتر، حس و حال عجیبی دارد. مازیار میری: وقتی متوجه این حس و حال شدی، دلت خواست بازیگر شوی؟ من قبل از اینکه منشی صحنه شوم، بازیگر تئاتر بودم که البته به شکل تصادفی وارد این حیطه شدم. یک روز در دانشگاه تهران فردی را صدا می زدم و آقای حسین کیانی صدای من را شنید و آنقدر خجالتی بود ...
روایت هکر 20 ساله و 8 سال زندان
با کنجکاوی در خصوص چگونگی مصرف مواد معتاد بشود، اما این کجا و آن کجا؟ علیخانی پرسید: تو جزو کدام دسته ای؟ شایان بیان کرد: تا قبل از این که این کار را بکنم جزو دسته نیوتن بودم اما بعد از آن جزو دسته دوم شدم. هک و فروش ایمیل های قدیمی احسان علیخانی در ادامه پرسید: اولین باری در سن 16 سالگی چه چیزی را هک کردی؟ شایان اظهار داشت: اولین بار بدون هیچ پیش زمینه ای و صرفا به جهت پیدا ...
نقی عباس؛ پارسی سرایی از هندوستان
سرای هندوستانی، در روز 11 دی 1364 خورشیدی در شهرستان گوپال پور، در پیرامون شهر سیوان در ایالت بیهار هندوستان زاده شده است. او رشته زبان و ادبیات فارسی را در دوره کارشناسی در دانشگاه اسلامی علیگر (در سال 1387 خورشیدی) و در دوره کارشناسی ارشد در دانشگاه جواهرلعل نهرو (در سال 1389 خورشیدی) سپری کرده و اکنون همین رشته را در دوره دکترا در دانشگاه جواهرلعل نهرو در دهلی نو پی می گیرد. عنوان پایان نامه ...
زمین لرزید و یک شهر به خواب رفت
/ 3 / 1369 بر اثر زلزله. و بیشتر قبرها هم یک نام فامیل را دارند چون پدر، مادر، فرزندان، پدر بزرگ ها و مادربزرگ ها همه با هم به خواب ابدی رفتند این قبرستان، تپه ایست که از همه جای شهر، قابل رویت است. کنار سنگ قبری نوشته شده: نفرین به زلزله 69 حالا امروز وقتی به آسایشگاه معلولین می روی هستند کسانی که زمین گیر همان حادثه اند. هنوز خانواده هایی هستند که خاطرات آنروزها برایشان کهنه نشده است و هنوز هیچ گرمای تابستانی به شدت داغ بزرگ آن اتفاق عظیم و یکباره برایشان نخواهد بود. شادی روح امواتشان، صلوات پایان پیام/ 165 ...
عارفی که برای تأمین معاش نماز استیجاری می خواند+تصاویر
اجتهاد نائل شد. طبعی بسیار لطیف و شاعرانه داشت، اشعار مرحوم سید محمدحسین غروی اصفهانی را می پسندید و بیشتر اشعارش را به سبک وی می سرود. عطش معنوی که همواره در وجودش بود او را به محضر آیت الله سیدعلی قاضی کشاند. وقتی استاد از او پرسید: فرزند چه کسی هستی؟ پاسخ داد: فرزند شما، مرحوم قاضی دوباره پرسید و ایشان باز هم همان جواب را داد. آیت الله قاضی خیلی خوشش آمد و آیت الله نجابت از آن پس تا ...
اشعار آیینی ویژه ولادت کریم اهل بیت " امام حسن مجتبی علیه السلام"
می شود نذر نگاه توهمه ، دار وندارها آقا خوشا به حال محبان مخلصت محشر به دست توست همه اختیارها یاد حنین و بدر و احد زنده می کند بعد از علی به دست شما ذوالفقارها تنها نه کشته مردهء تو من یکی شدم دیوانهء تواند هزاران هزارها ما از جوار عشق تو پا پس نمی کشیم ما میثم توایم و به دنبال دارها هستی ...
سنگ قبری که محل حوائج است
وقتی نزد امام راحل (ره) از قم و قبرستان شیخان سخن به میان آمد ایشان فرمود: در قبرستان قم یک مرد خوابیده است و او حاج میرزا جواد آقا تبریزی است. این ارادت بود که موجب شد هنگام بازگشت از پاریس به ایران، در قم به قبرستان شیخان رفته و با کمال تواضع با تحت الحنک عمامه خویش غبار سنگ قبر استاد را زدود و به قرائت فاتحه و تلاوت قرآن پرداخت. برخی بزرگان هنوز هم وقتی حاجتی دارند به مزار این استاد بزرگ می روند و معتقدند مرقد ایشان محل حوائج است. ...
در قبرستان قم یک مرد خوابیده و او میرزا جواد آقای تبریزی است!
. ارادت امام به این استاد چنان بود که وقتی از پاریس به ایران بازگشتند، در قم بر مزار ایشان حاضر شدند؛ زانو زدند و با گوشه ای از پارچه عمامه خود، غبار از سنگ مزار استاد زدودند و فاتحه ای نثار کردند. و این جمله از امام معروف است که می فرمایند: در قبرستان قم یک مرد خوابیده است و او حاج میرزا جواد آقای تبریزی است. رهبر انقلاب نیز مقام آن استاد کامل را چنین پاس می دارند ...
از سرپولک تا دهلاویه، زمین خدا برای چمران تنگ آمده بود
همیشه لباس و اسلحه اش را آماده کردم و آب سرد دادم دستش برای توی راه. مصطفی اینها را گرفت و به من گفت: تو خیلی دختر خوبی هستی! بعد یک دفعه یک عده آمدند توی اتاق و من مجبور شدم بروم طبقه بالا. صبح زود بود و هوا هنوز روشن نشده بود. کلید برق را که زدم چراغ اتاق روشن و یک دفعه خاموش شد، انگار سوخت. من فکر کردم یعنی امروز دیگر مصطفی شهید می شود ، این شمع دیگر روشن نمی شود، نور نمی دهد. تازه داشتم متوجه ...
چمران از نگاهی دیگر
خواهند از شما یاد بگیرند، ان شاءالله خودمان بهش یاد می دهیم. نگفت این حجابش درست نیست، مثل ما نیست، فامیل و اقوامش آن چنانی اند. اینها خیلی روی من تأثیر گذاشت. او مرا مثل یک بچه کوچک قدم به قدم جلو برد به اسلام آورد. نُه ماه. نه ماه زیبا با هم داشتیم و بعد با هم ازدواج کردیم. البته ازدواج ما به مشکلات سختی برخورد. کاش! تو دیوانه شده ای! این مرد بیست سال از تو بزرگتر است ...
برای قرآن خرج کنیم نه اینکه قرآن را خرج کنیم
توانیم جوانان را به وسیلۀ ورزش و مسابقات ورزشی جذب مسجد کنیم و سپس به جلسات قرائت و آموزش قرآن دعوت کنیم . چگونه به عنوان قاری جمع خوانی قرآن معرّفی شدید؟ 5 سال پیش که دوستان برای تست ترتیل خوانی می آمدند، بنده هم آمدم و تست دادم بعد شورای عالی قرآن در تهران بنده را جهت جمع خوانی قرآن معرّفی و تأیید کرد. اجرای زنده قرائت قرآن با توجّه به حضور جمعیّت فراوان و ...
تجربه مرگ و حیات پس از مرگ در دوازدهمین قسمت "ماه عسل"
...> آرش اظهار داشت: در یک روز سرد برفی در زمستان 70 مثل همه روزها که ورزش می کردم بر اثر یک حادثه ساده زمین خوردم و از ناحیه گردن دچار ضایعه نخاعی شدم. 25 سال است که معلولم. به یاد آوردن آن لحظه ها خیلی راحت و قابل وصف نیست چون در یک لحظه به جز صورتم هیچ چیزی را حس نمی کردم. احسان علیخانی بیان کرد: تجربه متفاوت تو تجربه مردن است و چندین بار کاملا مُردی، این تجربه چگونه بود؟ آرش پاسخ داد: تجربه خیلی ...
آقای دکتر منزل نیست به کتاب هایشان مراجعه کنید
آقای دکتر دارم و هر روز از جلوی در خانه اش می گذرم. اما تا حالا نرفته ام داخل خانه را ببینم. اصلاً به این حرفا نیست. ما قلباً به ایشان ارادت داریم. همینطور که حرف می زند نگاهش به داخل خانه است. انگار پرت شده به دوران جوانی اش. جوانتر که بودم کتاب هایش را می خواندم و چند بار به جلسه سخنرانی اش هم رفتم. انگار نمی خواهد زیاد حرف بزند و مدام به دستم و نوشته هایم نگاه می کند. در حال نوشتن هستم و ...