سایر منابع:
سایر خبرها
...> جمله عالم گر بود نور و صور *** چشم را باشد از آن خوبی خبر چشم بستی گوش می آری به پیش *** تا نمایی زلف و رخساره به تیش گوش گوید من به صورت نگروم *** صورت ار بانگی زند من بشنوم عالمم من لیک اندر فن خویش *** فن من جز حرف و صوتی نیست بیش هین بیا بینی ببین این خوب را *** نیست در خور بینی این مطلوب را گر بود مشک و گلابی بو برم *** فن من این است و علم و مخبرم کی ببینم ...
یک عالم ماده داریم و یک عالم مجردات. می دانید که شیخ اشراق به عالم ماده، عالم ظلمت می گوید. مجردات هم عالم نور می باشند. این را هم می دانید که قرآن همیشه قیامت را روز می نامد. هیچ وقت نمی گوید شب قیامت عباراتی چون: یوم القیامه، یوم الحسره، یوم الندامه و... پس قیامت روز است. چرا؟ چون یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمَاهُمْ (رحمن/41) شما نمی دانید در یک جمع، چه کسی چکاره است؛ اما در قیامت فَکَشَفْنَا ...
را بد و زشت می دانند؛ اما در انسان قوای دیگری هم مثل قوه یِ وهم، غضب و شهوت هم فعال اند(36) و هریک می خواهند عنان نفس را در دست داشته باشند و خیریت هر قوه نسبت به قوای دیگر متفاوت است؛ به این معنا که خیر عقل در علم و حکمت و امر به افعال پسندیده و نهی از زشتی هاست؛ اما خیر قوه یِ غضب در تسلط بر غیر و درندگی و خیر شهوت در رسیدن به لذات جنسی و خوردن و آشامیدن از هر راهی و حرص بر این امور و خیر قوه یِ ...
الاسماء تاریخ ابیاتی از جامی برایتان می خوانم: در این نوبتگه صورت پرستی / زند هر کس به نوبت کوس هستی حقیقت را به هر دوری ظهوری است / ز اسمی بر جهان افتاده نوری است اگر عالم به یک دستور ماندی / بسا انوار کان مستور ماندی اینجا مسئله حقیقت است اسم است و ظهور اسم است. در هر دوره ای از تاریخ اسمی ظهور پیدا می کند و اسماء دیگر غیاب. معلوم است که جامی این ابیات ...
اعم از ادراکات جزئی یا کلی یا همان قوه عاقله پرداخته می شود. ما برخی از مباحث معرفت شناسی را در علم النفس که از طبیعیات فلسفه است دنبال می کنیم. آنجا که درباره قوای ادراکی بحث می کنند، مثل قوای ادراکی ظاهری و باطنی خیال واهمه و حس مشترک و متصرفه و قوای عاقله که عقل نظری و عملی است. بخشی از مباحث معرفت شناسی، در هستی شناسی و جایی که راجع به علم عالم و معلوم بحث می کنند دنبال ...