سایر منابع:
سایر خبرها
مویه بر منا /عزاداری شاعران بر قتل عام اهل قبله در عربستان
گل من! دینه اونا، کینه شونه نقشه ها دارن برای چیدنت با شهادتِ میون غربتت یه نهیب به غیرت ماها زدی میدونم با نفسای آخرت مهدی فاطمه رو صدا زدی *** محمدجواد شرافت: با شمایم ای شمایان بشکه دشداشه پوش با وقاحت روی فرش نفت و خون می ایستید ای شما لات و هبل های ابوسفیان تراش سال ها در خانه امن الهی زیستید ...
آرزوهای خاکستری
تحمل می کردم اما شکستن غرور جوادم را نمی توانستم. به خانه که آمدیم پسرم حال طبیعی نداشت. تمام شخصیتش خرد شده بود. من مادر هستم. دائم با خودم می گویم مگر بچه ام چه گناهی کرده؟ تازه 3 ماه است سربازی اش تمام شده. دارد روز و شب کارگری می کند و توانسته 1.5 (یک و نیم) میلیون تومان پس انداز کند. کیک تولد با این وضعیت، تمام دلخوشی و امید فاطمه شده است دختر کوچکش؛ مهدیه . وقتی از اخلاق ...
زندانی های 190 میلیون تومانی
قتل یکی از بچه محل هایش و مهسان لیوانی را دو سال پیش، بعد از آن که مردی را با چاقو کشت که می خواست به او تعرض کند. هر دوشان وقتی که اسم شان را قاتل گذاشتند، هنوز 18 سال نداشتند؛ حمید تازه 15 سالش را تمام کرده بود و مهسان چند روز دیگر اگر می گذشت، 18 ساله می شد. حالا هر دوی آنها نیستند؛ زندان شده خانه و کاشانه شان و قاضی به آنها گفته اعدام نمی شوند؛ برای حمید بعد از 12 سال کمیسیون پزشکی تشکیل داده ...
سینما چهارباغ و تماشاگران ناخوانده!
... .فیلم که آغاز می شود صدای پچ پچ و دست به دست شدن استکان هایی که از چای فلاسکی پر شده اند. کم می شود و خیلی ها که قرار بوده عابران رهگذر پارک باشند، وقتی با این دعوت ناخوانده مواجه می شوند کمی این پا و آن پا می کنند و کم کم کیف و وسایلشان را زمین می گذارند و می نشینند به تماشا.فیلمساز به دنبال دانستن ماجرا به همین پارک می آید. به فضایی عمومی و مال مردم که هیچ کس نمی تواند درهایش را به روی کسی ببندد ...
پول داروهایم را ندارم،درد را تحمل می کنم
بچه این محل بود و منطقه را مثل کف دستش می شناخت. عصایش را جمع کرد و داخل کیفش گذاشت و گفت دستم را بگیر تا با هم برویم. دستش را گرفتم و همراهش شدم. اسمش فاطمه بود و از کودکی دنیا را ندیده بود اما با همین چشمان بی فروغ من را تا نزدیکی های آدرس، راهنمایی کرد. از فاطمه که جدا شدم چشمانش، یک لحظه از نظرم دور نمی شد. او اولین کسی بود که وقتی آدرس را از او پرسیدم من را تا مقصد برد و وقتی مطمئن شد آدرس را ...
جگرم را سوزاندند خدا به دادم رسید
... دعوتی کلیپی با خود آورده که شامل آخرین تصاویر موجود از عملیات کربلای 4 است و می خواهد با این تصاویر، به همه سؤالات ذهن دختر شهید و خبرنگار همشهری، غیرمستقیم پاسخ بگوید. وی این نوید را به دختر شهید نیرپناه می دهد که در آینده ای نزدیک همه اعضای یگان دریایی سپاه را دور هم جمع کند تا به ذکر خاطرات از عملیات هایی بپردازند که همراه با شهید نیرپناه در آنها حضور داشته اند. سیدجعفر، حالا که می خواهد ...
آرزوهای برباد رفته زیر سقف خانه ای که نیست
هایمان بهم گِره می خورد، چند لحظه ای می گذرد، همسرش را صدا می زند و مرا به داخل راهنمایی می کند، وارد اتاق که می شوم تازه عمق ماجرا پیدا می شود یخچال کهنه ای گوشه اتاق است و کمدی کوچک اما شکسته گوشه ای دیگر از قالی هم خبری نیست، چند تخته پتو روی خِرت و پِرت ها به چشم می خورد که آثار سوختگی روی آنها پیداست. هوای خانه بی سقف این خانواده پنج نفره را کولر آبی کوچکی قرار است خنک کند که گویا ...
آوازهای زیبای دختر نابینای 11 ساله
استخوان مرمری دچار است، نشان دادند موانعی که بسیاری از آدم ها بزرگ و غیرقابل عبورشان تلقی می کنند، چندان هم بزرگ نیستند و این سختی های مسیر زندگی است که درک زیبایی ها را دو چندان می کند. شاید این حرف ها کمی شعاری به نظر برسد! اما باور کنید پری زقر (مادر فاطمه) با تمام وجودش به این جملات ایمان دارد. او که از 11 سال قبل خود را نادیده گرفت تا دخترش فاطمه را بهتر از هر کس دیگری در این دنیا ببیند ...
من مادر سپاه هستم! +عکس
سجاد(ع) است. بعد هم به جوان ها به خصوص دختر ها توصیه کرد ماهواره و استفاده غیراصولی از اینترنت موجب بزه ها و بدحجابی ها شده است، مراقب باشند. مادر سپاه از هیچ نهادی حقوق نمی گیرد. کارت افتخاری سپاه و ارتش را هنوز نگاه داشته و هنوز از فراغ دخترش که به علت تصادف جانش را از دست داده و پسرش که بر اثر سرطان فوت کرده است داغدار است! مادر احمدی در فکر فرورفته بود و بعد از نوشیدن چای ...
---هلهله ی فرشته ها---
او افزوده بود. کمالات بی شمار فاطمه علیهاالسلام ، دختر محمد صلی الله علیه و آله آخرین فرستاده خدا باعث شد تا سرشناسان شهر، به رسم دیرین عرب او را از پیامبر خواستگاری کنند. اشراف عرب دختران خود را به کسانی می دادند که در قبیله و قدرت و زر و زور مثل آنها باشند. روی این عادت دیرینه، اشراف و بزرگانی اصرار داشتند که با دختر گرامی پیامبر، فاطمه علیهاالسلام ازدواج کنند؛ غافل از آنکه این دختر با ...
خوشحالی کودکان نیازمند؛ با ارزشترین حج دنیاست
که در کنار اتاق بود اشاره کرد و رفت. با حیرت فراوان از این مادربزرگ و نوه اش فاصله گرفتیم و به سراغ پریا رفتیم، دختر 11 ساله ای که با درد دست و پنجه نرم می کرد و تمام خانه آنها یک اتاق طویل بود. آنقدر بغض گلویمان را گرفته بود که نتوانستیم با پریا هم کلام شویم، به سراغ پدرش رفتیم و از وضعیت شغلی او پرسیدیم، او میگفت کار نیست و مجبورم برای امرار معاش در زباله ها بگردم و قوطی ...
رمزگشایی از پیوندهای ماندگار یک روستا/ ازدواج می کنیم تا عمری همراه هم باشیم
شهرها بوده، نمی رود. در واقع شناخت خانواده ها از همدیگر برای ازدواج کافی است. وی می گوید: خب، پسر دختر را پسندیده و دوستش داشته که از خانواده اش خواسته تا به خواستگاری بروند و دختر هم در صورتی خواستگار را به خانه راه می دهد که از پسر شناختی داشته و در دل علاقه و رضایتی نسبت به او داشته باشد. آیت دستی بر روی شانه دخترش شیوا گذاشته و می گوید که شیوا هم نامزدش را دورادور به ...