سایر منابع:
سایر خبرها
بسته شعر ویژه شهادت امام سجاد(ع)و کاروان اسرا
آید نفس هایم گواهی می دهد بوی تو می آید شکوه تو زمین را با قیامت آشنا کرد و رقص باد با گیسوی تو محشر به پا کرد زمین را غرق در خون خدا کردی خبر داری؟ تو اسرار خدا را بر ملا کردی خبر داری. جهان را زیر و رو کرده است گیسوی پریشانت از این عالم چه می خواهی همه عالم به قربانت مرا از فیض رستاخیز چشمانت نکن محروم ...
پیشگویی قرآن و حضرت زهرا(س) درباره حوادث آخر الزمان
، 89 ) و... نزول حضرت عیسی (صلی الله علی نبینا و آله و سلم) أَوْ نُرِیَنَّکَ الَّذِی وَعَدْنَاهُمْ فَإِنَّا عَلَیْهِم مُّقْتَدِرُونَ ؛ یا [اگر] آنچه را به آنان وعده داده ایم به تو نشان دهیم حتما ما بر آنان قدرت داریم (: زخرف ، 43); وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ إِلاَّ لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَیَوْمَ الْقِیَامَهِ یَکُونُ عَلَیْهِمْ شَهِیدًا ؛ و از اهل کتاب کسی ...
اشعار شب دوازدهم محرم - حضرت زینب (س)
...> قصه نامردها و مردها بازگو از باغهای سوخته نخلهای سربسر افروخته بازگو از کام خشک مشکها گریه ها وناله ها واشک ها بازگو از مجلس شوم یزید وان تلاوتهای قرآن مجید بازگو از آن سر پُر خاک و خون لاله رنگ و لاله فام و لاله گون ماجرای آن گل خونین دهان وان لب پرخون زچوب خیزران با دل تنگ تو ...
شعر/ باز این چه شورش است که در خلق عالم است
نبی مدام یک نیزه اش ز دوش مخالف جدا ببین آن تن که بود پرورشش در کنار تو غلطان به خاک معرکهٔ کربلا ببین یا بضعةالرسول ز ابن زیاد داد کو خاک اهل بیت رسالت به باد داد خاموش محتشم که دل سنگ آب شد بنیاد صبر و خانهٔ طاقت خراب شد خاموش محتشم که از این حرف سوزناک مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد خاموش محتشم که از این شعر ...
"حافظ" درخشان ترین ستاره فرهنگ فارسی است
...> دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت آن روز شوق ساغر می خرمنم بسوخت کاتش ز عکس عارض ساقی در آن گرفت خواهم شدن به کوی مغان آستین فشان زین فتنه ها که دامن آخرزمان گرفت می خور که هر که آخر کار جهان بدید از غم سبک برآمد و رطل گران گرفت بر برگ گل به خون شقایق نوشته اند کان کس که پخته شد می چون ارغوان گرفت حافظ ...
شعر/ روزیست اینکه حادثه کوس بلازده ست
...> واحسرتای تعزیه داران اهل بیت نی از مکان گذشت که از لامکان گذشت دست ستم قوی شد و بازوی کین گشاد تیغ آنچنان براند که از استخوان گذشت یا شاه انس و جان تویی آن کز برای تو از صد هزار جان و جهان می توان گذشت ای من شهید رشک کسی کز وفای تو بنهاد پای بر سر جان وز جهان گذشت جان ها فدای حر شهید و عقیده اش کازاده وار از سر جان در جهان گذشت آنرا که رفت و سر به ره به ذوالجناح باخت این پای مزد بس که به سوی جنان گذشت وحشی کسی چه دغدغه دارد ز حشر و نشر کش روز نشر با شهدا میکنند حشر انتهای پیام/ ...
شامِ عزا شد، محشر به پا شد
حُسَیْنٌ بِالْعَراءِ، مَجْزُورُ الرَّأسِ مِنَ الْقَفا، مَسْلُوبُ الْعِمامَةِ وَالرِّداءِ؛ ای محمد صلی الله علیه و آله! درود فرشتگان آسمان بر تو باد! این حسین توست که در خون غلتیده است و پیکر او پاره پاره شده است. ای محمد صلی الله علیه و آله! دختران تو اسیر شده اند و فرزندانت کشته گشته اند و باد صبا بر پیکرهایشان می وزد. این حسین توست که روی خاک افتاده، سرش را از قفا بریده اند، عمامه و ردای او ...
روضه شب یازدهم (شام غریبان) - مصائب ام المصائب
الله المشتکی ..." عقیله بنی هاشم با سوز و گداز نوجه می کرد که: "یا محمد! فرشتگان آسمان بر تو درود فرستند! بنگر که این حسن توست، به خون آغشته، با اعضایی از هم جدا گشته. بنگر که این دختران تو هستند، اسیر شده و در بیابان ها رها گشته. به خدا شکایت بریم، و به علی مرتضی و فاطمه زهرا و حمزه سیدالشهداء. یا محمد! این حسین توست که در این دشت افتاده، به دست زنازادگان کشته شده و باد صبا گرد و غبار بر ...
اشعار روز عاشورا
حدیث نیزه و شمشیر و جوشن است در این شب وداع از این آستان قدس ما را سلام در بر هفتاد و دو تن است آنان که دین ز نهضتشان دارد افتخار گوید حسین هر یکشان را، که از من است ای شمع گریه کن تو چو مولایمان رضا که امشب ز داغ کرب و بلا گرم شیون است باغ خداست کرب و بلا و در این چمن هفتاد و دو شهید، گل یاس و سوسن است ...
بلندمرتبه شاهی ز صدر زین افتاد؛ اگر غلط نکنم، عرش بر زمین افتاد
تشبیه می کند: روایت است که چون تنگ شد بر او میدان فتاده از حرکت، ذوالجناح وز جولان هوا ز بادِ مخالف چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید نه ذوالجناح دگر تابِ استقامت داشت نه سیدالشهداء بر جدال طاقت داشت کشید پا ز رکاب آن خلاصه ی ایجاد به رنگ پرتو خورشید، بر زمین افتاد بلندمرتبه شاهی ز صدر ِ زین افتاد ...
شعر/ این جامه ی سیاه فلک در عزای کیست؟
را بینا کرد صبح آن روز وصال شروع کرد در خانه قدم زدن و دست به دیوار گرفتن و این شعر را سرودن: از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد آن طشت راز خون جگر باغ لاله کرد وصال شیرازی شعری درباره واقعه عاشورا سروده است: این جامه ی سیاه فلک در عزای کیست؟ وین جیب چاک گشته ی صبح از برای کیست؟ این جوی خون که از مژه ی خلق جاری است تا در مصیبت که و بر ماجرای کیست؟ ...
ای زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست...
مظلومان و هواخواهانِ قرآن در عاشورا، سرآغاز زندگی جاوید اسلام و حیات ابدی قرآن کریم بود. آن شهادت مظلومانه و اسارت آل اللّه تخت و تاج یزیدیان را که با اسم اسلام اساس وحی را به خیالِ خامِ خود می خواستند محو کنند برای همیشه به باد فنا سپرد و آن جریان، سفیانیان را از صحنه تاریخ به کنار زد. قدرت خون سیدالشهدا این خون سیدالشهداست که خون های همه ملت های اسلامی را به جوش می آورد و این ...
زیارت نامه تاسوعای حسینی؛ "یوم العباس"
ترین ذریّه و برترین عترت منی و تو جانشین من بر این بانوان و کودکانی. آنان غریب و بی کس اند که تنهایی و یتیمی و سرزنش دشمنان و سختی های دوران آنان را فرا گرفته است. هر گاه که ناله سر دادند آنان را آرام کن، و چون هراسان شدند مونسشان باش و با سخنان نرم و نیکو، خاطرشان را تسلّی بخش. چرا که کسی از مردانشان جز تو نمانده است تا مونسشان باشد و غم هایشان را به وی باز گویند. بگذار آنان تو را ...