سایر منابع:
سایر خبرها
وکیلی که برای پیروزی در پرونده زن تهرانی، شوهرش را کشت+عکس
طور شده از او امضا و اثرانگشت بگیرد تا شوهرسابقم نتواند حضانت پسرم را از من بگیرد اما مدتی بعد متوجه شدم که او شوهرم را به قتل رسانده است. با اقرار این زن، وکیل وی و همدستش در این جنایت دستگیر شدند. این مرد در بازجویی ها گفت: شب حادثه همراه دوستم رضا به خانه قربانی رفتیم تا با او درخصوص حضانت صحبت کنیم. حتی با تهدید از او خواستم پای برگه ای را که نشان می داد حضانت پسرش را به موکلم داده ...
جنایت هایی که در فضای مجازی رقم می خورد
طور مثال در پرونده قضایی مردی زمانی که متوجه شد همسرش پنهانی با فردی در تلگرام آشنایی پیدا کرده است، در یک اقدام خونین او را با ضربه چاقو از پای درآورد. زمانی که از متهم تحقیقات انجام گرفته بود او اعلام کرده بود مدتی بوده که متوجه تغییر رفتار و پنهانکاری های همسرش شده زمانی که به او بابت رفتارهایش اعتراض می کرده همسرش مدام طفره رفته و وانمود می کرده که کسی در زندگی او وجود ندارد. زمانی ...
سرنخ جدید در پرونده قتل زن جوان
، ردپای مردی جوان در این پرونده به دست آمد که با مقتول آشنایی قدیمی داشته است. این مرد تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و چند روز پیش بازداشت شد. او دیروز برای ادامه تحقیقات به دادسرای جنایی تهران انتقال یافت و در جریان تحقیقات قضایی مدعی شد با مقتول آشنایی قدیمی داشته اما مدتی بوده که از وی خبری نداشته و زمان دستگیری متوجه شده این زن به قتل رسیده است. با توجه به اظهارات ضد و نقیض این متهم، او با دستور قضایی بازداشت شد و برای ادامه تحقیقات در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت تا معمای قتل زن 40 ساله فاش شود. ...
نجات قاتل آتش افروز از قصاص
ارسال شود، دیروز از زندان رجایی شهر کرج به شعبه سوم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد. در مقابل دیدگان بهت زده پسر جوان، مادرش گفت: آقای قاضی مادر شوهرم یکی از اولیای دم است بزرگواری کرده و پسرم را بخشیده است. امروز هم دختر 20 ساله ام به دادسرا آمده تا به عنوان دومین ولی دم رضایت خود را اعلام کند. بعد رضایت نامه محضری بخشش بدون قید و شرط مادرشوهرش را تقدیم قاضی پرونده کرد. پسر زندانی مات و مبهوت مانده بود. سرجایش میخکوب شد. باورش نمی شد که خانواده اش او را بخشیده اند. ...
دستبرد باند خانوادگی به طلافروشی ها +عکس
اعضای باند سارقان خانوادگی که به بهانه خرید طلا به طلافروشی ها دستبرد می زدند، دستگیر شدند. به گزارش جام جم، اوایل بهار امسال مردی طلافروش با حضور درشعبه اول دادیاری دادسرای ناحیه 34 تهران، از سه زن به اتهام سرقت از طلافروشی اش شکایت کرد. شاکی به قاضی موسوی گفت: روز حادثه مغازه ام شلوغ بود. سه زن جوان وارد مغازه ام شدند، آنها می گفتند، می خواهند برای عروس خانواده یک سرویس ...
شوهرم توهم دارد که می خواهم از او جدا شوم / آقای قاضی حکم جدایی بدهید
تفاوت زیادی داشت. زیبا و مهربان بود. کدبانو بود. تحصیلکرده بود و از همه مهم تر با محبت هایش مرا عاشق خودش کرد. تا جایی که مرا به سمت ازدواج هل داد. با دیدن شراره دیگر تصمیم گرفتم ازدواج کنم. با خودم گفتم این همان زنی است که همیشه به دنبالش بودم. با اطمینان از این که شراره هیچ چشمداشتی به پول هایم ندارد، به خواستگاری اش رفتم و با هم ازدواج کردیم. در این سال ها هم زندگی خوبی در کنار هم داشتیم. تا این که ...
گلکسی اس7ایج خریدم و به زندان بردم/خودم را به عنوان مجری یک برنامه رادیویی معرفی می کردم...
دو فقره قتل، در زندان هستم. یکی از قتل ها را خارج از زندان و دیگری را داخل زندان مرتکب شدم. قبول داری که در زندان با استفاده از تلفن همراه، مردم را سرکیسه کرده ای؟ بله – اما ماموران زندان چند هفته پیش تلفنم را توقیف کردند. چرا دست به این کلاهبرداری ها زدی؟ من متهم به قتل و محکوم به قصاص هستم و خانواده های مقتولان هم به دنبال دیه؛ برای همین سعی کردم تا از این راه پول ...
بوسه ای که به جای طناب دار بر صورت قاتل نشست!
.... او در درگیری پسر عبدالغنی حسین زاده، از فوتبالیست های قدیمی استان مازندران را به قتل رساند. زندگی، هدیه به قاتل فرزند پسر سنندجی یکی دیگر از افرادی بود که پای چوبه دار بخشیده شد. اولیای دم بعد از این که بدون هیچ چشمداشتی متهم را بخشیدند، مدعی بودند که در ابتدا قصد بخشش نداشتند و حالا از کاری که کرده اند از ته دل راضی و خشنود هستند. دوم اسفند سال 90 خیابان صفری ...
جوراب زنانه را دور گردنش بود اندخته بود / نمی دانستم به ارتباط با مردغریبه فکر کنم یا دروغ هایش!
همه خوشی و خوبی یک روز رنگ ببازد و زندگی مان به سمت تاریکی برود. هیچ وقت شاید این فکر به ذهنم خطور نمی کرد یک روز دستم به خون همسرم آلوده شود و پایم به کلانتری، دادسرا و سرانجام باز شود. مردی بودم که از صبح تا شب برای بهتر شدن زندگی مان، آرامش همسرم و بچه هایم تلاش می کردم. فقط به فکر شادی و آرامش خانواده ام بودم و بس. اما نفهمیدم چطور شد که یکباره این توفان عظیم آمد و این چنین آتش برخرمن زندگی ام ...
دوست صمیمی ام مرا به خانه شیطانی دایی متاهلش کشاند /من خودم را باختم
.... از رو نرفت و شروع کرد به شعر خواندن... حدود یک ساعتی با هم در پارک روی نیمکت فلزی سبز رنگ نشسته و با یکدیگر حرف زدیم. وقتی به خانه برگشتم، تصمیم گرفتم که دیگر هیچ گاه با او چت نکنم و جواب تلفنش را ندهم. اما طی یک هفته او آنقدر برایم پیام گذاشت و زنگ زد البته خودم هم دلم برایش تنگ شده بود و به او عادت کرده بودم که دوباره با او چت کردم. دیدار دوم ما در یک کافی شاپ بود. من ...
اعترافات عامل پدرکشی در بازسازی صحنه
تا شاید دست از این گونه رفتارهایش بردارد و تغییر رویه بدهد اما این حرف ها هیچ نتیجه ای نداشت تا این که روزی تصمیم به قتل او گرفتم. چهاردهم آذر سال گذشته بود که همه اعضای خانواده را از منزل بیرون کردم و به آن ها گفتم می خواهم به تنهایی با پدرم صحبت کنم! آن روز ظهر مادرم خورشت قیمه تهیه کرده بود و من در یک فرصت مناسب تعدادی قرص خواب آور را داخل غذای پدرم ریختم. او که متوجه مزه بد غذا شده بود، شروع ...
با پسر جوان چه کرده بودند که او دست به چنین کاری زد؟!
حادثه در پارک نشسته بودم که مهدی -مقتول- مرا به خانه یکی از دوستانش برد. وقتی به آنجا رفتم احساس کردم بیهوش ام کرده و مرا مورد آزار و اذیت قرار داده اند. بعد از آن چند بار درباره این موضوع با مهدی صحبت کردم که ضدونقیض حرف می زد. اما مدتی بعد متوجه شدم او و دوستانش مرا بیهوش کرده و مورد تجاوز قرارداده اند. به همین خاطر روز حادثه مهدی را در پارک با چاقو کشتم. به دنبال اعترافات ...
قرصی که خوردم باعث آن رفتار از من شد / البته من علاقه چندانی به او نداشتم!
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، متهم در اعتراف های تکان دهنده اش گفت: روز حادثه قرص مصرف کرده بودم و در حالت عادی نبودم ضمن اینکه باید بگویم من به خاطر رودربایستی تن به ازدواج داده و هیچ وقت همسرم را دوست نداشتم و همیشه با هم درگیری و مشاجره داشتیم. عصر بیست و یکم اردیبهشت سال گذشته مأموران پلیس جسد زن 34 ساله ای به نام سارا را در آپارتمان محل زندگی اش کشف کرده و به بازجویی از همسرش ...
ماجرای وحشتناک و سیاه خون بازی دختران! +عکس
زدم روی دستم. چند بار این کار را کردی ؟ دومرتبه با تیغ یک بار با چاقو. الان هم اگر عصبانی بشی این کار را انجام می دهی؟ خیلی وقته بی خیال همه چی شدم .... اون موقع تحت تاثیر احساسم قرارمی گرفتم و این کار واقعا آرامم می کرد اما الان جایگزین پیدا کردم مثلا قرص خواب می خورم و می خوابم تا آروم شم. این کار را می کردی تا خودت را بکشی ؟ نه ...
گفت و گویی خواندنی با محمدعلی کشاورز، پدرسالار دوست داشتنی
می دیدند تماشاگرانی بودند که بعد از پایان نمایش تشویق مان می کردند. ما بعد ها که تصویر خودمان را در تلویزیون دیدیم، اگرچه خیلی برای مان لذت داشت، اما وقتی که کار ها پخش می شد انگار همه چیز جدی تر بود، چون شاید هر کسی به سینما نمی رفت، اما همه تلویزیون را در کنار خانواده شان تماشا می کردند و من نظر تک تک آدم ها واقعا برایم مهم بود. نگران قضاوت شان بودم و جالب اینکه گاهی در خیابان سر نقش هایم مردم ...
اقرار زن کفش قرمزی به سرقت طلای کودکان
اعلام گذشت از زنی که گوشواره های دختربچه ای خردسال را سرقت کرده بود، سبب شد تا او بار دیگر به همان شیوه دست به دزدی بزند. متهم که به مواد مخدر اعتیاد دارد، روز گذشته پای میز محاکمه ایستاد. به گزارش جوان، چهاردهم شهریورماه سال قبل بود که زن جوانی به مأموران کلانتری 142 کن خبر داد دختربچه شش ساله اش گم شده است. او گفت: دخترم هستی، در کوچه مشغول بازی بود و من هم از دور مراقبش بودم. برای ...
من جانباز شیمیایی، حمال 15 درصد هستم!
.... داشتیم کم کم می رفتیم که از خدیجه پرسیدیم شوهرت را دوست داری؟ گفت: آره. اشک در چشمان رسول حلقه زد... دلم نمی آمد بازارچه را ترک کنم، پس دلم در بازارچه جا ماند که همیشه باشم در میان آن ها و خودم رفتم. اینجا سردشت است... شهر قربانیان سلاح های شیمیایی... شهری بی دفاع که هنوز دولت های ایران توانایی ندارند غرامت جنگی را بابت این حمله شیمیایی از عراق بگیرند. اینجا الدورادوی ایران است. شهری زیبا و رویایی که انگار وارد بهشت شدی اما فرشتگانش زخمی عمیق دارند. با ما سردشت را فراموش نکنید ... اخبار روز را با ما دنبال کنید. ...
مهریه ام را به سبک فاطمی انتخاب کردم /ازدواج های سفید و ضربدری خوراک فکری غرب برای ما/نباید نیاز عاطفی ...
حضرت زهرا (س) و فاطمی زندگی کنم و مهریه ام را به سبک فاطمی انتخاب کردم که البته خانواده ام پشتیبانم بودند و در روزگاری که خیلی از دختران و خانواده هایشان مهریه مادی زیاد را پشتوانه زندگی دختر می دانند توانستم با مهریه حضرت زهرا (س) یعنی آب به این خواستگاری پاسخ دهم. احمدی گفت: همسرم پاسدار هستند و یک دختر هفت ساله دارم و در هر شرایطی حتی در سخت ترین موقعیت های زندگی عنایت حضرت فاطمه را در ...
قتل فجیع نازنین در نیمه شب شوم / تکه تکه کردن این زن در دوربین مدار بسته ضبط شده بود!
. این کار او می توانست باعث شود که همسایه ها متوجه ماجرا شوند و خبر حضور این زن را به مرد مغازه دار بگویندو او نیز مرا اخراج کند و بیکار شوم. به او حمله کردم و با دستانم آن قدر گلویش را فشار دادم که خفه شد. چند ساعت بعد که به خودم آمدم متوجه شدم او را کشته ام. به دنبال راهی برای خلاصی از جسد بودم و مانده بودم با جسد چه کنم. اگر جسد را در همان جا رها می کردم همه متوجه می شدند که من او را ...
سورپرایز مهسا برای تولد شوهر بدبین عاقبت شومی داشت / دوست صمیمی مرد در زندگی او چه می کرد؟
آن دو را با هم دیدم و خون در رگ هایم یخ زد. انگار کسی کنار پریز برق چشم هایم ایستاده بود و چراغ را روشن و خاموش می کرد. مهسا به کسری خندید و چراغ خاموش شد.چراغ روشن شد.کسری برایش دست تکان داد. باز چراغ خاموش شد. روشن که شد، دیدم کنار ماشین با هم حرف می زنند. خاموش و روشن که شد، مهس
جواب آزمایش ارتباط شوم مرد افغان با زن تنها را ثابت کرد
روز نو : مرد افغان که متهم است زنی ایرانی را مورد آزار قرار داده و به قتل رسانده است، در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد. دو سال قبل دختری به مأموران پلیس Police خبر داد که جسد مادرش را در خانه پیدا کرده است. این دختر به مأموران گفت: از صبح دلشوره داشتم، حالم خوب نبود و دل نگران مادرم بودم. صبح خیلی زود بود که به خانه اش رفتم، در زدم کسی در را باز نکرد. با کلیدی که ...
هیچ صحبتی با پرسپولیس نداشتم ؛ افتخار می کنم که کی روش سرمربی تیم ملی است
انتخابی داشتی ولی بعد از اینکه روستوف سهمیه گرفت، به لیگ اروپا رفت و من در آنجا گل زدم، همه چیز عوض شد و خدا را شکر که مردم با روستوف بیشتر آشنا شدند. قراردادت با روستوف به چه صورت بود؟ سعید عزت اللهی – قرارداد من با روستوف برای یک سال و نیم بود و به همین دلیل در نیم فصل تصمیم گرفتم تا به بقیه پیشنهادهایم برسم. البته آنها مرا می خواستند و به همین دلیل حتی به تهران آمدند و مذاکراتی ...
آن شب شوم گریه کردم و التماس کردم تا بچه های پارک رهایم کنند و ...
جوراب هایم را خودم بپوشم. 11 ساله بودم که سر ناسازگاری با پدر و مادرم گذاشتم و سعی کردم کارهایی برخلاف خواسته آن ها انجام بدهم. می خواستم ثابت کنم دیگر بزرگ شده ام ولی این رفتارهایم فایده ای نداشت. از آن روز به بعد در ساعاتی که باید در مدرسه می بودم به طور پنهانی به پارک می رفتم و دلم می خواست به همه بفهمانم که من دیگر بزرگ شده ام و از تنهایی بیرون رفتن هم نمی ترسم به همین دلیل در پارک با جوانانی ...
نقشه سرقت از زن همسایه رنگ خون گرفت
آنها زندگی می کرد با هیچ یک از همسایه ها رفت وآمد نداشت و بیشتر اوقات که شوهرش در خانه نبود به خانه این زن می رفت. کارآگاهان در ادامه راهی طبقه پایین شدند اما هر چه زنگ زدند کسی در را باز نکرد. یکی از همسایه ها می گفت که ساعتی قبل نسترن را دیده که با عجله در حال خارج شدن از خانه بود و می گفت که قصد دارد پس از خرید چمدان از بازار به مسافرت برود. ماجرا مشکوک به نظر می رسید و مأموران منتظر ...
سرقت خودوری حمل پول بانک پاسارگاد/ پرونده رازآلود جسد در سطل/جوانی که به خاطر اخراج از گروه ...
. همین باعث شد که درگیریمان بالا بگیرد. او مرا از این گروه تلگرامی بیرون انداخت و دیگر نتوانستم وارد شوم. از این وضع خیلی عصبی شده بودم. همین باعث شد که ازاو کینه به دل بگیرم. یک روز با او تماس گرفتم و خواستم که همدیگررا در یکی از محله های کردکوی ببینیم. او سر قرار آمد. همان جا دوباره با هم دعوایمان شد و بابت این که مرا از گروه تلگرامی بیرون انداخته است، دعوا کردم. او حرف خودش را می زد و من هر چه می ...
همسر شهید: هنگام شهادت خواسته بود سرش را بلند کنند تا به آقا سلام دهد/ به قبر شهید صدرزاده اشاره کرد و ...
باشگاه کشتی رقیبش به او چاقو زد. تا سال 82 که راه کربلا باز شد و سجاد به همراه چندتن از دوستانش برای زیارت به عراق رفتند. عاشورای همان سال بمب گذاری شد و سجاد در کربلا بود همه نگران سجاد بودند. روزهای بسیاری بدی برای خانواده بود، نه تلفن، نه هیچ راه ارتباطی دیگری. سال 89 یا 90 یک دوره ای دانشگاه اصفهان رفت. مدیریت بازرگانی دوباره انصراف داد و رشته حسابداری دانشگاه تنکابن رفت. گفت مسیر اصفهان دور ...
اقرار به قتل شوهر پس از سلاخی زن همسایه
تصمیم به قتل شوهرم گرفتم. متهم گفت بعد از قتل شوهرم به این ساختمان اسباب کشی کردم تا اینکه با ارتکاب دومین جنایت راز قتل شوهرم هم برملا شد. شهلا اما در بررسی های بعدی با تناقض گویی قتل شوهرش را انکار کرد. سردار رحیمی گفت: تحقیقات بیشتر از متهم در این باره جریان دارد.
شب عروسی با شمشیر و قمه سراغ برادرم رفتند/قاتل بفهمد داغ فرزند یعنی چه
یک هفته پیش با تلاش اهالی روستا و خانواده اش اولیای دم از قصاص گذشت کردند. محمدحسین سهیلی پدر 64 ساله جواد درباره دلیل گذشتش می گوید: 10 سال از قتل پسرم گذشته و من محض رضای خدا این کار را کردم، من اول دومیلیارد و 500 میلیون تومان خواسته بودم اما بعد بدون هیچ پولی تصمیم به بخشش گرفتم و با اصرار خانواده متهم 500 میلیون تومان را که در این مدت خرج کرده بودم، گرفتم. من یک پسرم را 10 سال است ...
طلاق از سومین شوهر!! چرا؟
گروه اجتماعی: زن درست شش ماه پس از سومین ازدواجش باز هم راهی دادگاه خانواده شد تا این بار هم از شوهرش جدا شود. او به قاضی دادگاه خانواده گفت: 8 سال با شوهر اولم زندگی کردم و بعد به خاطر اعتیادش از او جدا شدم. بعد از آن بار دیگر ازدواج کردم و به خاطر عدم تفاهم از شوهرم جدا شدم... به گزارش بولتن نیوز به نقل از مجله خانواده سبز، وی در ادامه گفت: یک سال پیش بود که با او آشنا شدم. او ادعا ...
ازدواج ناموفق
تقریبا تمام قرار و مدارها را بین خودشان گذاشته بودند... راستش را بخواهید من نیز با این موضوع تا قبل از دیدن مهری مشکلی نداشتم، اما پس از آشنایی با مهری موضوع کاملا فرق کرده بود... من دیگر نمی توانستم به شخص دیگری به جز مهری فکر کنم و برای همین مانده بودم که چه کنم. مخصوصا که حالا دیگر بعد از مشخص شدن تکلیف سربازی و کار من، آنها در نظر داشتند تا مقدمات سر و سامان گرفتن مرا برگزار کنند، اما من روز به روز ...