سایر منابع:
سایر خبرها
سروش رفیعی استقلالی است و به تراکتور برمی گردد!
: 40 * بهترین فیلمی که در سال 95 دیدی؟ ماهینی: ابد و یک روز و فروشنده. رفیعی: ابد و یک روز. کامیابی نیا: لاک قرمز. انصاری: بادیگارد و خوب، بد، جلف. * اولین تبریک عید رو به کی میگی؟ ماهینی: پیش خانواده هستیم. به همسر، دختر، پدر و مادرم. رفیعی: مادر و پدر. کامیابی نیا: قطعا به پدر و مادرم. ...
عشق و محبت را به یکدیگر عیدی بدهیم
پای پدر و مادر می نشیند، که بعضی از این برنامه ها اصلا برای بچه ها خوب نیستند اینها مسائلی هستند که باید در خانه رعایت شود. بازگشت به سادگی کاشکی می توانستیم به زندگی ساده و بدوی سالهای دور بر گردیم، جایی که در روستا با روستاییان ساده و پاک زندگی کنیم و از همه شلوغی ها دور باشیم به هم عشق بورزیم کمک کنیم همراه باشیم و غمخوار باشیم. خاک پای مردم هستم. این ...
تمجید همسر شهید مطهری از "علی لاریجانی"
پایم ایستاد. سه خانم با نقاب از آن پیاده شدند. یکی از آن زنان به من گفت که چرا اینقدر زیاد چای می خوری؟! بعد من از آن زن پرسیدم که این خانم که جلو دارند راه می روند کیست؟ آن خانم جواب داد: حضرت فاطمه زهرا (س). دارند می روند به خانه ای در همین خیابان دولت. اشک هایش را پاک می کند: بعد از شنیدن این خواب همان جا گفتم یا حضرت زهرا من تا آخرین لحظه عمرم دیگر لب به چای نخواهم زد. حتی خانمِ امام (ره) این ...
7 راه برای افزایش برکت عید
. آیت الله العظمی مکارم چهل سال پیش، سالها قبل از انقلاب از چند طلبه دعوت کرد، یکی هم بنده بودم. گفت: بیایید از وقت های باطله استفاده کنید و تفسیر بنویسیم. گفتیم: وقت باطله یعنی چه؟ گفت: چهارشنبه ها حوزه تعطیل است. دانشگاه هم تعطیل است. ما باید از تعطیلات استفاده کنیم. از پنج شنبه ها صبح که حوزه تعطیل بود و دانشگاه هم تعطیل است، تفسیر نمونه بیرون آمد. از بهترین تفسیرهای فارسی است. حدود هفتاد بار با ...
تنها سالی که مداحان دوبار به دیدار رهبری رفتند
حضرت زهرا سلام الله علیها میل کنند؛ اما غافل از اینکه ما خسته و گرسنه و بدون صبحانه... به یاد شب های هیئت تا توانستیم شیر و شیرینی تبرکی خوردیم و نگاه می کردم به جعبه ای که کم کم خالی می شد... *** ساعت 10/8 صبح وارد حسینیه می شوم و به زحمت جایی را پیدا می کنم که بتوانم از آنجا هم جایگاه مداحان و هم میهمانان و از همه مهمتر رهبر انقلاب را ببینم. آهسته آهسته از کنار خودم تا انتهای حسینیه را ...
گرو گذاشتن آبرو نزد شهدا و شفای مادر زائر خارجی
هنگام روایت گری برای این دانشجویان، می گوید: من یک خاطره ای از این کاروان دارم. سه سال پیش که با این کاروان همراه بودم به شلمچه رفتیم که در آن منطقه یکی از مسئولانشان به من گفت : مادر یکی از این بچه ها که اهل کشور تانزانیا است، بیماری سرطان دارد و درخواست کرده که برای مادرش در اینجا دعا شود. این راوی دفاع مقدس در ادامه میگوید: در شلمچه روایت گری کردم و حین روایت گری گفتم که یکی از این بچه ...
جهانبخش: اتفاقات بد در ذهنم نمی ماند
.... اتفاقات بد هیچوقت در ذهنم باقی نمی ماند. خب در این سال فراز و نشیب هایی داشتم ولی بیشتر اتفاق ها خوب بود. باتیم ملی نتایج خوبی گرفتیم. توانستم با آلکمار به یورو لیگ بروم و تا حدودی موفق باشیم. به فینال جام حذفی هلند هم رسیده ایم. تنها اتفاق بد سال 95 بیماری مادرم بود که خدا را شکر بلافاصله بهبودی اش را به دست آورد. جراحی مادرم خیلی خوب پیش رفت. باید بار دیگر از پروفسور سمیعی تشکر کنم. به پدر و ...
جامعه ما بیشتر به سمت گریه سوق پیدا کرده است
گفتگو از: قاسم تنگسیرنژاد- زهره عرب حسن غلامی متولد یکم مهر ماه 54، در شهر بنک است. او در خانواده ای مذهبی متولد شده که پدرش بعد از 55 سال مداحی و خادمی اهل بیت در بهار 86 به دیار باقی شتافت. غلامی فارغ التحصیل کارگردانی و بازیگری از موسسه پارسا فیلم تهران (موسسه بزرگ سینمایی هنر و تئاتر) می باشد و اینک در صدا و سیمای استان ...
کارواخال: همیشه رؤیای بازی در رئال را داشتم
خیلی از دستم عصبانی بودند و یک روز وقتی تیمی مقابل ما مساوی کرد، با عصبانیت زمین بازی را ترک کردم و به پدرم گفتم که به خانه می رویم. او به من گفت که اگر نمی خواهم بازی کنم، باید بمانم و بازی را تماشا کنم. این یکی از بهترین درس های زندگی ام بود. رشد و ترقی با کاستیا: دو سالی که در کاستیا سپری کردم، با رختکنی که داشتیم، از بهترین سال های زندگی ام بود. ما یک عضو نزدیک و متحد ...
تصاویر / اینجا خانه تولستوی است
؛ رستاخیز ، مرگ ایوان ایلیچ ، پدر سرگی و نمایشنامه جسد زنده از جمله آثاری هستند که در همین اتاق کوچک خلق شده اند. در آن زمان تولستوی بیشتر به ژانر مقاله و آثاری در باب مسائل روز همچون درباره زندگی ، چه باید کرد؟ ، من به چه باور دارم؟ و پادشاهی خداوند در درون شماست توجه می کرد. وقتی در سال 1901، شورای کلیسا تولستوی 73 ساله را مرتد خواند، او آخرین اثرش در مسکو را با عنوان پاسخ من در شورای کلیسا به نگارش ...
استقبال شهید بهشتی از رانندگی کردن همسرش
همسر یک روحانی در آن زمان موضوع رایجی نبود. آیت الله خامنه ای یک شبِ سرد از زندان به خانه ما آمد *علیرضا بهشتی خاطره ای از یک شب سرد زمستانی دارد؛ شبی که زنگ خانه آن ها به صدا در می آید و آیت الله خامنه ای را جلوی در می بیند؛ یک خاطره ای هم درباره آیت الله خامنه ای دارم که خیلی سال پیش هم این خاطره را برای خود ایشان تعریف کردم. یک شب زمستانی خیلی سرد بود و آقای بهشتی طبق عادتی ...
حمید حامی: خداوند خواسته بود به آخر سیاهی برسم
تمرین آواز کردم تا اینکه به جشن موسیقی ما رسیدیم. قبلش یک اجرای خیابانی داشتم که خیلی مورد توجه قرار گرفت و تشویق شدم که شاید بتوانم بخوانم. با این که آماده نبودم، جشن موسیقی ما را قبول کردم. صبح روز جشن یک ساعت پیاده روی روزانه ام را رفتم، تمرینم را کردم، دو ساعت مانده به شروع جشن، گوشی ام را خاموش کردم. کمی گریه کردم، از خدا خواستم که درست و غلط را نشانم بدهد. بعد تلفن کردم و گفتم نمی آیم. خلاصه ...
واکنش های مثبت به عکس با نشاط روحانی در کوه
در سال آخر دست به این کار زده است. این در حالی است که روحانی در همان سال اول یا دوم نیز عکس هایی در حال کوهپیمایی با مردم منتشر کرده بود. رییس جمهور جمعه شب با انتشار سه عکس در اینستاگرام نوشت: صبح امروز؛ جوانانی که در یک هوای دلپذیر و طبیعت آرام بخش برای #کوهنوردی به ارتفاعات تهران آمده بودند. #کوه پیمایی یکی از ورزش های خوب، کم هزینه و نشاط آفرین است. مورخ 96/1/4 . حدود 500 ...
با حجتی کرمانی؛ از اختلاف هاشمی وبازرگان تا متلک گویی خلخالی موحدی کرمانی اجتهادسیاسی ندارد | از شلوغ ...
. آیت الله صدر (پدر امام موسی صدر) از لبنان میهمان داشتند. سید شرف الدین که قبل از امام موسی صدر پیشوای لبنانی ها بود و با آقای صدر قوم و خویش هستند، مهمان آنها بود. حدود 30 یا 40 نفری بودند. دیگ پلو در خانه آقای صدر برقرار بود. مصطفی خمینی، خلخالی و حسن نوری (برادر آقاشیخ حسین نوری) خیلی شوخ طبع بودند. اینها تصمیم می گیرند که بروند و دیگ های پلو را از خانه آقای صدر بردارند، وانت بگیرند و به خاکفرج ...
وقتی مهمان و مهمانی رحمت نیست!
بساط و مواد یک سفره و پخت وپز را به او تحمیل می کنند تا یک مهمانی آبرومند برپا شود. زحمتش را خانم می کشد، ولی پزش را آقا می دهد. این نوعی ستم به خانواده است و روا نیست که انجام گیرد. رسول خدا، صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: مهمان تا دو شب مورد اکرام و پذیرایی قرار می گیرد. اگر شب سوم فرا رسید، دیگر او از اهل خانه محسوب می شود، هر آنچه که بود، می خورد. (وسائل الشیعه، ج16، ص 456) ...
اَملی نوتومب: در سه سالگی به تنهایی خواندن را یاد گرفتم
ذهنم انجام می دهم، چون صدایم همه چیز را خراب می کند. واقعا هر روز می نویسید؟ از سال 1989 هر روز ساعت چهار صبح از خواب بیدار می شوم. حتی اگر مریض باشم یا یک مشکل خیلی بزرگ پیش آمده باشد. وقتی در آن ساعت روز یعنی صبح خیلی زود از خواب بیدار می شویم، موقعیت روحی ما بسیار منحصربه فرد است. در تمام این بیست سال فقط یک روز تصمیم گرفتم از آن بگذرم. روزی که می خواستم یکشنبه صبح را مثل ...
تو آن همه سگ داشتی اما خودت پارس میکردی...
مشق شب/داستانی کوتاه از مصطفی مستور اوایل خیلی کند بود. هر کار، انگار سال ها عمر داشت. وقتی دست ام را بالا می آوردم تا پیشانی ام را پاک کنم، مثلا، انگار ساعت ها طول می کشید. وقتی می نشستم. می خوابیدم. می دویدم. عصر ها تمام نمی شدند انگار. بس که طولانی بودند. و کوچه ها چه قدر دراز. وقتی از درخت بالا می رفتیم چه قدر بلند بود درخت. تا آسمان بالا رفته بود انگار. مادرم توی آشپزخانه انگار ...
ماجرای دعوت شهید عاصمی به ضیافت افطاری حضرت امام(ره)/8 روایت از فرمانده تخریب قرارگاه خاتم الانبیاء(ص)
ترکش خورده بود. یک ماه با دست شکسته در بیمارستان قائم مشهد بستری بود، بعد به کاشمر آمد. وقتی کمی بهتر شد، و با چوب توانست راه برود گفت: می خواهم برگردم. گفتم: مادر باش تا میله دستت را در آورند. گفت: با یک دست هم می توانم کار کنم. الان بعضی دوستانم یک دست ندارند. راوی مادر شهید سخت ترین شب عمر شهید عاصمی اولین شبی که در تربیت معلم خوابید صبح به کاشمر زنگ زد که سخت ترین شب عمرم دیشب بود که راحت روی تخت خوابیدم ولی دوستانم زیر خمپاره بودند. همان روز عازم شد و تعدادی استاد و دانشجو را هم با خود به جبهه برد. راوی خواهر شهید ...
حکایت شهادت مجتبی ؛ پرواز با رمز یا علی +تصاویر
را مطالعه کن. با ماموریت های پی در پی مجتبی فکرش را می کردم که یک روزی شهید شود. اما نه اینقدر زود. بعد از شهادت شهید روح الله نوزاد دیگر مجتبی هوایی شده بود، در خانه با بغض اسم آقا روح الله را می آورد. شب ها همیشه با خاطراتی که از مجتبی میگفت میخوابید. عجیب شده بود و مدام به من میگفت: چقدر خانواده شهید روح الله صبور و محکم بودند. .این صحبت ها را می کرد که من از آنها الگوی صبر و استقامت ...
فرمان های سلامت در روزهای نوروز
آن و دفعات تماس می تواند شدت حساسیت را تشدید کند. به همین دلیل هم باید به استاندارد مواد مورد استفاده توجه داشته باشند و هم دستکش و لباس محافظ را فراموش نکنند. در عین حال بعد از استفاده به پوست خود برسند و نرم کننده ها را از یاد نبرند. همین توصیه را برای خانم های خانه دار هم داریم. مواد شوینده و سفیدکننده باعث بروز حساسیت و خشکی و سوزش و التهاب و تاول های ریز در نوک انگشتان و کف دست می ...
شمسایی:"گاد فاد"فوتسال نیستم!
به پول الان میلیاردها می شد را در کاسبی از دست دادم. درآن سال ها ماشینم 20 میلیون تومان ارزش داشت. با 20 میلیون تومان می شد در بهترین منطقه تهران خانه خرید، اما دراین شرایط ورشکسته شدم. قلکی داشتم که در آن سکه 25 تومانی جمع می کردم و بعد از ورشکستی روزهای زیادی را باهمان 25 تومانی ها سپری کردم. آن روزها را دیدم و به خاطر همین نمی خواهم خانواده ام سختی بکشند. آن ورشکستی کاملا مسیر زندگی ...
گلوریا: بابانوئل و حاجی فیروز با هم دوست هستند
بلورین شود؟ نمی دانم، سوال سختی است. بازیگر نباید برای جایزه بازی کند، انشاالله می گیرد. نه، سال بگویید و یک نقش خاص! نمی دانم به خدا. سه سال بعد برای بازی در فیلم گشت3! (همراه ساعد می خندند) پیش بینی خوبی بود. حالا ساعد! قبل از این که هوایی شوی و درباره گشت 3 و سیمرغ ات فکر و خیال کنی، کمی هم درباره گشت 2 صحبت کنیم. هم گریمت خیلی خوب است و هم نقشت دشوارتر از ...
سرخوشی های خانم چمنی
است و ترجیح می دهم در ساعات کاری فکرم درگیر فضای دیگری نباشد؛ چون حتی یک نظر منفی یا ناخوشایند می تواند روز آدم را خراب کند. شب ها بعد از این که به خانه می روم و کمی به زندگی شخصی ام می رسم، ساعتی می نشینم و گوشی ام را چک می کنم، اخبار می خوانم، جواب برخی نظرات هواداران را که به نظرم لازم است می دهم و فعالیتم تنها در همین حد است؛ چرا که کار برایم در اولویت است و به نظرم هر چیزی که حواسم را از ...
همسر شهید: وقتی که حاج حمید شب به خانه آمد گفت: درست است امسال نمی توانم شما را به مسافرت ببرم ولی تهران ...
پرسیدم چرا دیشب نیامدی؟ گفت: خیلی سعی کردم خودم را برسانم ولی متاسفانه موفق نشدم در عوض الان میخواهم شما را یک جایی ببرم .آن روز من و مریم فرزندمان که نوزادی بیش نبود همراه حاج حمید به شهر سوسنگرد رفتیم. یادم هست که صدای تیراندازی و خمپاره را میشنیدم دوستان حاج حمید از جمله شهید زین الدین وقتی من و مریم را دیدند با تعجب از حاج حمید میپرسیدند چرا خانواده را آوردی؟ و حاج حمید با خنده میگفت: کوچکترین نیروی ایرانی مریم من هست. ...
تو فکر یک سقف
! گویا از قضای روزگار این آدم ها بعد از روزها دربه دری و گرفتاری به خانه ای بزرگ و زیبا در منطقه نیاوران تهران اسباب کشی می کنند! قصه از جایی شروع می شود که چند خانواده برای خرید مسکن ثبت نام کرده اند، اما یک کلاهبردار خیر ندیده، دار و ندارشان را بالا کشیده و یک لیوان آب هم رویش. چیزی که در ایام نوروز از سریال خانه ما به نمایش در می آید، تکاپوی این آدم ها برای پس گرفتن سرمایه یا پیدا ...
همسر شهید امینی: می گفت 10 عید هم که شده به خواستگاری ات می آیم تا پدر راضی شود/ همسر شهید پورهنگ: سال ...
کمک می کرد. کمی که بزرگ تر شد به سفارش پدر در یک خیاط خانه مشغول کارشد. درسن شانزده سالگی وارد کفش ملی شد و در قسمت شاهد بخش لویس کار، کارش را شروع کرد. او هجده سال داشت که انقلاب شد، اما یک سال قبل از انقلاب روزگارش مدام در خیابان ها و کوچه پس کوچه های تهران می گذشت. غروب نشده، یک جیبش مهر می گذاشت و یک جیب دیگرش نخود و کشمش می ریخت. دوچرخه اش را برمی داشت و با چند تا چسب و اسپری های دیوارنویسی ...
6 فیلم سینمایی در سبد چهارمین روز از بهار تلویزیون
به گزارش راهنمای سفر من به نقل از پارس نیوز، شبکه های مختلف تلویزیون، برنامه های ویژه ، فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی را تا ساعات پایانی امروز تدارک دیده اند. *شبکه یک سیما *فیلم سینمایی جنون رقابت2 امروز جمعه چهارم فروردین ماه ساعت 15:45 دقیقه از شبکه یک سیما پخش می شود. ...
همسر پورحیدری؛من بعد از استقلال، پرسپولیسی هستم / باید به جای پدر استقلال، لقب مظلوم ورزش را به همسرم ...
روز نو : فریده شجاعی همسر منصور پورحیدری در مصاحبه نوروزی با برنامه "نیمکت داغ" رادیو ایران حرف های زیر را بر زبان آورد. * سلام خانم شجاعی ضمن گرامیداشت یاد و خاطره مرحوم منصور پورحیدری سال 96 را به شما تبریک عرض می کنم. - من هم عرض سلام دارم خدمت شما و تمام مردم عزیز و سال نو را تبریک می گویم خدمت همه هموطنان خوبم و اهالی محترم ورزش، ورزشکاران، ورزش دوستان و ...
فردیناند: من مسئول مرگ همسرم هستم+تصاویر
مرگ همسرم، نیمه شب و در حالی که به شدت مست بودم به خانه می آمدم. ولی بیدار می شدم و به بچه ها در کارهای مدرسه کمک می کردم." فردیناند که در این مستند راجع به مرگ یکی از والدین و تاثیر آن روی زندگی همسرش صحبت می کند، مدعی شد که از وقتی همسرش را از دست داده، با افرادی که مکان های تاریک را دوست دارند همدردی می کند. او به افرادی که اطرافش هستند تکیه کرده و به خاطر فرزندانش رو به جلو حرکت می ...
روایتی خواندنی از مراسم ساده عقد دو جوان جهادگر در نوروز
به گزارش بلاغ ، عرفانه سادات سید محمدی: این اولین سالی بود که قرار بود لحظهٔ تحویل سال، کنار پدر و مادرم نباشم! وقتی فهمیدم باید با قطار سفر کنیم و مسافت بسیار دوری در انتظار ماست، دچار دلشوره و استرس می شدم. مدام نگران بودم که چه کسانی قرار است همسفر ما در کوپه قطار باشند. همسرم عکاس است. وقتی باهم سوار قطار شدیم و کوپه مان را پیدا کردیم یک خانم و آقای مهر ...