سایر منابع:
سایر خبرها
زهیوی: همه می گویند دیوانه ای به فولاد پیوستی
از این توافقات صورت می گرفت و اکنون نیز خوشحالم که این ماجرا تمام شد. وی ادامه داد: خیلی ها با شماره هایی که نمی شناختم و از هواداران فولاد بودند در این مدت برای من پیغام گذاشتند و قسم می دادند که به فولاد بیایم. من خوزستانی هستم و طبق حرفی که زده بودم دوست داشتم در این فصل به مردم شهرم خدمت کنم و خوشحالم که این مساله نهایی شد. زهیوی در واکنش به این سوال که گفته می شد مشکلات ...
مرگ در راه دفاع از حرم انتخاب پدرم بود
خیل شهدا می پیوستم این شهید بزرگوار بعد از پایان جنگ و دوران خدمت همیشه از اینکه از قافله همرزمان شهیدش جا مانده بود رنج می برد و این مطلب را بارها بر زبان جاری می کرد که ای کاش من هم به خیل شهدا می پیوستم. شهید منصوری بعد از بازنشستگی و تحولات سوریه خیلی خوشحال بود که باب جهادی گشوده شده و می تواند در آن حضور پیدا کند. با توجه به اینکه پدرم بازنشسته شده بود و شرایط اعزام برایش سخت و ...
کیمیا علیزاده : تنها به مدال طلا فکر می کنم
: با وجود آسیب هایی که داشتم در ماه نخست اردو نتوانستم همانند دیگر اعضای تیم تمرین کنم اما در همان زمان نیز با تصویرسازی ذهنم را برای حضور در این رویداد آماده کردم. از نظر جسمانی به شرایط مطلوبی رسیده ام، انشاا... تا روز مسابقات نیز به اوج آمادگی می رسم. بانوی المپیکی کشورمان با اشاره به تغییر وزن خود افزود: با توجه به اینکه پیش از هر رویدادی باید وزن زیادی کم می کردم ...
وریا غفوری فوتبالیست سنندجی : دوست ندارم با خاطره تلخ از استقلال جدا شوم
استقلال بمانی؟ بله من دوست دارم در استقلال بمانم. زمانی که به استقلال آمدم خیلی دوست داشتم نمایش خوبی داشته باشم ولی در فصل اول این اتفاق نیفتاد. استقلال به گردن من دین دارد و می خواهم فصل دیگر با حضور در استقلال خاطره بد این فصل را از ذهن هواداران استقلال کاملا پاک کنم. اگر فصل بعد در خدمت استقلال بودم تمام توانم را می گذارم تا برای موفقیت استقلال تلاش کنم و اگر هم نبودم برای این تیم ...
مردی پولادین با عیاری متفاوت
می باختم نمی خواستم جای خود را با برنده مدال طلا عوض کنم که البته برعکس نظر خیلی ها این از غرور نشات نمیگیره چون تا وقتی که یک نفر خودش را دوست نداشته باشه نمی تواند دیگران را دوست داشته باشد و به آنها عشق بورزد. -در تیم فوتبال محله افسریه گلری در عین حال بارزترین مهارتت پرتاب دیسک. اینجا یک تضاد مهارتی وجود دارد ، آیا این برات چالش ایجاد نمی کند؟ بالاخره تمام ورزشکارها و هر ...
استاد همواره نگران جوانان بود
خدمت آقا بودم. ایشان اتاقی با وسایل زندگی به من داده بودند و من نزدیک ایشان زندگی می کردم که هر لحظه که به من نیاز داشتند، در خدمتشان باشم.به قدری به آقا علاقه داشتم که بعد از شهادتشان، دیگر نتوانستم خانه شان را بدون ایشان تاب بیاورم و رفتم.آقا خیلی کم حرف بودند و تا وقتی از ایشان سئوالی نمی پرسیدند، حرف نمی زدند. در ماشین هم که بودیم یا درباره سخنرانی یا درسی که داشتند، مطالعه می کردند و یا ذکر می ...
هومن غفاری: من - محمدرضا گلزار - را برای خوانندگی تشویق کردم
.... * غیر از پدر، استاد دیگری در زمینه نوازندگی داشتید؟ متأسفانه من نتوانستم از محضر استاد دیگری بهره ببرم. چون زمانی که ما شروع کردیم، عملاً استاد دیگری نبود. در دهه شصت حتی استیک درامز هم وجود نداشت و خیابان جمهوری مثل امروز شکل نگرفته بود و بازار موسیقی فعالیت چندانی نداشت. * در دوره نوجوانی کتاب خاصی برای آموزش این ساز نخواندید؟ آن زمان استیک نداشتیم و یکی از بستگانم از انگلیس ...
از پاکسازی میادین مین تا دفاع از حرم
سپاه چه بود؟ اکبر مسئول پروژه های پاکسازی میادین مین غرب کشور بود. امروز که به آن روزها فکر می کنم تعجب می کنم، چراکه با خود فکر می کردم با انتقال من به محل خدمت ایشان می توانستم بیشتر مواظبش باشم تا اتفاقی برایش نیفتد یا اینکه اگرهم خدایی ناکرده قرار است اتفاقی بیفتد من هم همان اتفاق را تجربه کنم یا حداقل اولین کسی باشم که متوجه شوم اما در برابر همه این نگرانی ها اکبر من را به داشتن صبر و ...
مرد متاهل زن خارجی را فریب داد و به ایران آورد/ دستگیری زن خارجی در مشهد
همسایه ایران معرفی می کرد درباره چگونگی آشنایی خود با مرد ایرانی، به کارشناس اجتماعی کلانتری شیرازی مشهد گفت: 20 سال بیشتر نداشتم که در کشور خودم با جوانی آشنا شدم و پس از مدتی با یکدیگر ازدواج کردیم. به دلیل این که پدرم از وضعیت مالی خوبی برخوردار نبود من فقط توانستم تا مقطع ابتدایی تحصیل کنم. بعد از آن هم مدرسه را رها کردم و نزد پدر و مادرم زندگی می کردم. بعد از ازدواج فهمیدم هیچ گونه تفاهم و ...
بیش فعالی در کودکی، بازیگرانی که مبتلا بودند
دوران تحصیلی خودش باعث می شد که شیطنت هایم کم تر به چشم بیاید. حتی زمان دانش جویی ام هم بالاترین نمره ها را می گرفتم. یادم می آید در دوران مدرسه مدام در حال بازی و شیطنت بودم و همه را سر کار می گذاشتم، اما در تمام این مدت پدر و مادرم را فقط برای تذکر همین شیطنت ها و قرار نداشتن ها به مدرسه فرامی خواندند. نکته در این بود که نمره های خوب و معدل بالای من، همیشه سپر دفاعی مادر و پدرم در ...
اپیدمی بی هویتی در معماری امروز شهرها/ چرا مزیت ها معماری ایرانی را فراموش کرده ایم
افتاده و یک حالت خاصی از کمبودهاست. نه اینکه یک چیز خوبی باشد که ما بیاییم آن را دنبال بکنیم، برای مردم باز شود و بتوانیم سلیقۀ مردم را در این زمینه تغییر بدهیم یا اصطلاح بکنیم. طالب زاده: ما چون فرهنگ داریم و تاریخ داریم. بعد دانشمندان بزرگ ترکیب علم و هنر داشتیم که نمونه هایش وجود دارد. یعنی امروز کسی بخواهد بیاید ایران و بگوییم ایران ما این است باید او را کجا ببریم؟ که آن روح ایرانی در آن باشد ...
پسری که دختر شد و خود را به نابودی کشاند
وحشتناک تر از آن، دوران خدمت بود. مادرش درباره زمانی می گوید که فرزندش راهی سربازی شد به این امید که سربازی از او یک مرد بسازد: محمد اما تغییر رفتار نمی داد و مردهای خانواده از رفتارهای دخترانه او حسابی خجالت می کشیدند. من اما مادر بودم و برای همین با دیگران فرق داشتم. محمد چه با اخلاق محکم مردانه و چه با اخلاق لطیف زنانه، فرزند من بود و افسردگی اش را نمی توانستم ببینم، تا این که محمد با ...
مهدی خانی: مذاکرات خوبی با پرسپولیس داشتم
به اینکه پنجره نقل وانتقالاتی اروپا هنوز باز نشده این فرصت را دارم که بعد از پایان خدمت سربازی ام که یک ماه آینده خواهد بود، راهی یک تیم اروپایی شوم. اولویت اصلی ام رفتن به اروپاست چرا که اعتقاد دارم برای رفتن به فوتبال این قاره الان بهترین فرصت است. زننده گل تیم جوانان ایران به کاستاریکا در مسابقات جام جهانی جوانان کره جنوبی درباره پیشنهاد استقلال گفت: چند تیم ایرانی از جمله استقلال هم خواهان من شده اند که در مورد این پیشنهادات نیز فکر خواهم کرد. ...
خداحافظی سروش: می خواهم تجربه جدیدی کنم
که در این مدت به من داشتید. ممنونم از مدیریت محترم، مربیان و دوستان عزیز و مهربانم در تیم، که همیشه برخورد گرمی داشته و مرا حمایت کردند. امیدوارم روزی با شرایط بهتر و قوی تر باز هم در لباس سرخ تیم محبوبم بازی کنم. آروزی موفقیت و سربلندی در تمام مراحل برای پرسپولیس بزرگ. سروش در پرسپولیس، دوران موفقی داشت اما در بلافاصله پس از پایان بازی آخر، در قطر ماند و با تیم جدیدی توافق کرد. دوران ...
دست نوازش امام روحیه استکبارستیزی را در من بیدار کرد
گفت بچه هستی و سنت برای جنگیدن کم است. وقتی پدرم برای کاری به تهران رفته بود من با اجازه مادرم راهی جبهه شدم. ایشان هم وقتی دید من به جبهه رفته ام حرکت کرد و به مشهد آمد تا مرا منصرف کند. خیلی سنم پایین بود و پدرم بابت حضور من در جبهه نگران بود. هر چند ایشان به من نرسید و من خودم را به مناطق جنگی رساندم. چون هیکلم چاق و درشت بود از همان اول به عنوان آرپی جی زن مشغول شدم. در آخر خدمت هم به عنوان ...
کلاهبرداری لوکس با طعم ازدواج
واردات و فروش خودرو های خارجی به نام میهن تک رو شدم. از آنجا که قصد خرید داشتم به دفتر شرکت در خیابان جردن مراجعه کردم و برای خرید یک خودروی اپتیما که 140 میلیون تومان قیمت داشت با مدیر شرکت که خودش را محمدپرهام معرفی کرد، حرف زدم. بعد از عقد قرارداد 5 میلیون تومان پرداخت کردم و قرار شد بقیه پول را هنگام تحویل خودرو پرداخت کنم. دختر جوان ادامه داد: پس از چند روز محمدپرهام به بهانه های مختلف ...
مرزها برایم کم رنگ شده اند
برای به نمایش درآوردن آثارم وجود داشت. شاید چون اینجا همیشه ما با قضاوتی خشن و زمخت و بی رحم مواجهیم. من از این قضاوت می ترسیدم و تا 30سالگی در ایران به خاطر همین ترس هیچ نمایشگاهی نداشتم. گوش کن کادوی تولد 30سالگی من به خودم بود و بر ترسم با آن نمایشگاه، غلبه کردم. امروز که به آن نمایشگاه نگاه می کنم، می بینم گوش کن بسیار خام است یعنی آنجا به عنوان یک عکاس، فکر و ایده ام را خیلی مستقیم و بی واسطه ...
انصراف از ازدواج به قیمت فلج شدن
با اعتراف در بازجویی ها گفت: امیر مدتی قبل به خواستگاری خواهرم آمد و آنها مدتی با هم در ارتباط بودند، اما امیر یکباره از ازدواج با او سر باز زد و خود را کنار کشید. این رفتار او باعث کدورت شد. روز حادثه در خانه بودم که متوجه درگیری امیر با پدرم در خیابان شدم. سریع خودم را رساندم و با چاقو چند ضربه به امیر زدم. من قصد دفاع از پدرم را داشتم چون امیر هم چاقو داشت و می خواست از آن استفاده کند. ...
الکساندر نوری: از پرسپولیس و استقلال زیاد شنیده ام
نشان می دهد که همه برای این مسئله زحمت کشیدند. ما با بازیکنانی مثل طارمی و آزمون در نوک حمله کیفیت خاصی داریم و این را امروز دیدم که باعث خوشحالی من شد. الکساندر نوری درباره اینکه چه حسی دارد شب صعود ایران به جام جهانی به ایران آمد گفت: این چیز خیلی خاصی برای من است. من با پدرم اینجا هستم و کشور اجدادم و ریشه ام اینجاست و این یک احساس خیلی خاص به من می دهد وقتی آدم ها را می ...
باقری: خنده دار است که می گویند منصوریان به خاطر رستوران تمرکز ندارد/ صغیر و کبیر برایم حاشیه درست ...
بزرگ باید جنگیدن را یاد بگیرم.این جنگیدن به همه کمک می کند. چند درصد احتمال دارد استقلال را ترک کنی؟ من یک سال دیگر با استقلال قرارداد دارم و تا وقتی زمانیکه باشگاه به من نیاز دارد در خدمت استقلال هستم. اگر تصمیم به ماندن بگیری، فکر نمی کنی باز هم در فصل جدید نیمکت نشین باشی؟ من باید یاد بگیرم خودم را در شرایط رقابت قرار بدهم.اگر بمانم با تمام وجود تلاش می کنم تا ...
حضرت علی (ع)
کردند که: خدای تو مولا و فرمانروای ماست و تو صاحب اختیار مائی و امروز از ما هرگز مخالفت و نافرمانی برای خودت نمی یابی.پس بعلی فرمود یا علی برخیزکه من ترا برای امامت و هدایت (مردم) بعد از خودم برگزیدم. (آنگاه بمسلمین) فرمود هر کس را که من باو مولا (اولی بتصرف) هستم این علی صاحب اختیار اوست پس شما برای او یاران و دوستان راستین بوده باشید. و آنجا دعا کرد که خدایا دوستان او را دوست بدار و با کسی که با ...
جهان بدون سلاح شیمیایی، حق همه انسان ها است
را با این جانباز معزز می خوانید: لطفا خودتان را در چند سطر معرفی کنید؟ عبدالرضا فراصت هستم متولد 1326 از شهر شیراز. بچه بودم که پدرم فوت شد و از همان اوان کودکی علاوه بر تحصیل برای تامین معاش خانواده مان به کارهایی چون مکانیکی و تراشکاری اتومبیل و رانندگی وانت، اتوبوس و کامیون روی آوردم. با شکل گرفتن قیام های مردمی علیه رژیم طاغوت، من که از محضر علمایی چون شهید دستغیب ...
خلیل عاشق است
متفاوت را دوست دارند و از زمانی که پژمان بازغی ایفای نقشی بزرگ تر را در دوئل تجربه کرد، دلم می خواست که من هم چنین تجربه ای را داشته باشم تا این که نوبت به بازی خودم در مجموعه در چشم باد رسید و پرونده این چالش را در ذهنم بست. چون تا پیش از آن فکر می کردم که تنها با کمک گریم می شود به یک نقش میانسال نزدیک شد، اما بعد دیدم که این طور نیست. حتی مردمک چشم یک آدم میانسال با یک آدم جوان تر تفاوت دارد و ...
در ویژه برنامه 90 پس از صعود به جام جهانی چه گذشت؟
مان را زودتر و دقیق تر شروع کنیم. اما دوباره می گویم احتیاج به حمایت داریم، الان دو گزینه داریم، یا به عنوان توریست در جام جهانی حضور خواهیم داشت یا با یک هدف دیگر به جام جهانی خواهیم رفت و آن حضور موفقیت آمیز در جام جهانی خواهد بود. وی ادامه داد: من فکر می کنم تمام هواداران خوب فوتبال ایران موافق باشند از فردا شروع کنیم به برنامه ریزی با هدف صعود به دور دوم جام جهانی. از جانب خودم و ...
نوری: شاید ایرانی ها را به برمن ببرم | هدیه آلمانی – پرویی به عادل
برای من است و به خاطر پدر و مادرم به موفقیت رسیدم.پدرم 27 سال در ایران زندگی کرده و فارسی را مسلط است. نوری در پاسخ به سئوالی درباره دوران فوتبالش گفت : آرزو داشتم که در زمین موفق عمل کنم و در نهایت اهداف جدیدی دارم و بعد از مصدومیت های پیاپی فوتبال را کنار گذاشتم و مدرک مربیگری گرفتم و این اتفاق برای من خیلی مهم بود. وی اظهار کرد: علاقه زیادی به تیم ملی ایران دارم.پسر هشت ساله ام همیشه ...
بهاره رهنما: در زندگی هیچ وقت با خیانت مواجه نشده ام
، وجود ندارد. رهنما: من و بازیگرانی از جنس من در تمام نقش ها بخشی از خود را به همراه دارند و این را نه کلیشه که سبکی از بازیگری می دانم، آن طنازی در رفتار با مردان یا برجسته شدن ویژگی های زنانه بخشی از من است که در نقش های مختلفی که بازی کرده ام می بینید اما سونات پاییزی برایم نقطه عطف بود و بعد از آن احساس کردم در 42 سالگی باید تغییراتی در شیوه بازی ام ایجاد کنم. همان طور که اشاره کردم ...
ماجرای فقر مطلق در ناکجاآبادی از ایران/ قصه مردمی که سال هاست تحصنی ساکت کرده اند
...، در پیرخوش آب اصلا مدرسه ای وجود نداشته، هیچ کسی از آنها درس نخوانده است، تنها کاری که در پیرخوش آب اتفاق افتاده است در اوایل انقلاب گروهی از جهاد سازندگی رفتند یک جاده ای ایجاد کردند زندگی کمی آنجا جاری شده است اما 3، 4 سال بعد چون عوارض طبیعی آنجا زیاد است مثلاً سیل آمده و آن جاده خراب شده، باز همان وضعیت ادامه پیدا کرده است و اینها تبدیل شدند به مردمان فراموش شده، خودم در ذهنم می گفتم اینها ...
نسل بعدی مروجان علم فضا را در بیرجند آموزش می دهم
احترام آمیزی داشت و همین رفتار باعث جذب خیلی ها به مسجد می شد. ** در کدام مدرسه درس می خواندید معلمی که گفته بودید مشوق شما برای ورود به بحث علم فضا شده که بود؟ دبستان را در مدرسه حکیم نزاری (اگر اسم درست در خاطرم مانده باشد) تمام کردم و بعد وارد دبیرستان شوکتیه شدم. متاسفانه در پایان همان سال پدرم به دلیل بیماری از خدمت معاف شد و ما مجبور شدیم بیرجند و مردم خوبش را ترک کنیم. ...
سنگین وزن ها در ماه عسل
پدرم فوت شد و درس رو رها کردم و رفتم برای کار، کار پدرم ماهی فروشی بود و من هم همون رو دنبال کردم. برای من فرق نمی کرد چه کاری را می کنم فقط دوست داشتم توی بازار باشم. دوست داشتم بعد از فوت پدرم منبع درآمد خانواده باشم. سیدموسی 336 کیلویی می گوید: قدیم ها وقتی کسی توی بازار، بار آدم ها رو تا مقصد حمل می کرد بهش میگفتن حمال. من اون زمان حمالی میکردم. عاشق شدم ... ...
از بالاده تا تکیه بر مسند وزارت بهداشت / مصاحبه با چهره ماندگار کشور
.... ورود به دانشگاه چطور بود؟ من وقتی کلاس نهم را تمام کردم. قرار بود انتخاب رشته کنم. چون ریاضی و فیزیکم خیلی قوی بود. معلمان فیزیک و ریاضی ام اصرار داشتند که به رشته ریاضی بروم و من به خاطر تشویق آنها می خواستم رشته ریاضی بخوانم ولی پدرم گفت حق نداری رشته ریاضی بخوانی و حتماً باید رشته طبیعی بخوانی تا پزشک شوی و من در حقیقت توسط پدرم به رشته طبیعی رفتم. اگر ...