سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای اجساد زوج سوخته در پراید
من به خاطر این که چند روز همسرم در منزل نبود به خانه پدرم می رفتم. آن شب وقتی در نیمه های شب از مهمانی به خانه پدرم بازگشتیم دوباره جر و بحث میان پدر و مادرم به خاطر اختلافات قبلی شروع شد، من هم که از این وضعیت بسیار ناراحت بودم پدرم را داخل خودرو با شیشه نوشابه به قتل رساندم و با سرو وضعی خون آلود به داخل خانه رفتم وقتی مادرم مرا در آن وضعیت دید دخالت کرد .در همین لحظه ناگهان گلدان ...
بابک هیچ وقت عاشقم نشد...! / به انجام کارهای کثیف رو آوردم تا ...
کردم و خانه نشین شده بودم، هیچ اطلاعی از عوارض و اقدامات درمانی بعد از زایمان نیز نداشتم و نمی دانستم باید برای پیشگیری از افزایش وزن یا برخی دیگر از عوارض آن، به پزشک مراجعه کنم درحالی که اطرافیانم با گوشه و کنایه چاق شدن مرا به رخم می کشیدند، من به این حرف ها بی توجه بودم. وقتی به خودم آمدم که دختر دیگرم نیز به دنیا آمده بود، از آن روز به بعد مورد سرزنش های همسرم قرار گرفتم. بابک که ...
از دوستی در بی تاک تا جنایت در پارک وی
را مطرح کرد. او گفت: من و همسرم 5سال بود که با یکدیگر زندگی می کردیم و عاشق یکدیگر بودیم و همسرم زن پاکی بود. وی ادامه داد: شب حادثه وقتی به خانه برگشتیم متهم در تاریکی غافلگیرمان کرد. همسرم حتی یک مشت به او زد اما متهم 4گلوله به همسرم و یک گلوله به من شلیک کرد. همه حرف های او درباره رابطه با همسرم دروغ است. سپس متهم در جایگاه ایستاد و گفت همه اتهاماتش را قبول دارد. او که اشک می ریخت ...
او داعشی بود
اردیبهشت ماه سال جاری یک مرد عراقی 42 ساله به نام موسی، توسط همسر جوان ایرانی اش در خیابان دولت تهران کشته شد. با ادعاهای قاتل که در تحقیقات اولیه پلیس، انگیزه اش را مسائل خانوادگی و ازدواج دوم فرد عراقی عنوان کرده بود، مشخص شد که وی برخی مسائل را مطرح نمی کند؛ بنابراین تحقیقات بیشتر آغاز شد و این زن در اعترافات بعدی ادعا کرد: از همسرم شنیده بودم که برای کار وارد یک گروه تروریستی- داعش شده و ...
وضعیت امنیت روانی جامعه مناسب نیست/خشونت و بحران های روحی درکمین همه
طلب بخشش کرد. واقعیت این است که من به خاطر دارم که بعدازآن زمان دهان آن معلم بو نمی داد و خوراکی و جیب آویزان هم مشاهده نشد و به من و مرحوم دکتر باستان حق توجه مهرآمیز می کرد. بعد از دوران دبیرستان یک مقداری بین ما فاصله افتاد. زمانی که ایشان در اصفهان علوم آزمایشگاهی می خواند چند بار همدیگر را ملاقات کردیم و خاطرات دوران گذشته زنده شد؛ اما دوباره فاصله ها بیشتر شد. تا اینکه چند بار در محیط ...
پایان مرگبار رابطه عاشقانه
جریان افتاد. او به یکی از شهرهای غربی کشور گریخته بود اما پس از چند روز دستگیر شد. پسر 23 ساله در بازجویی ها به قتل اعتراف کرد تا پرونده اش برای صدور حکم در اختیار شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی حشمت الله توکلی قرار گیرد. صبح دیروز، در ابتدای جلسه دادگاه، شوهر مقتول خواستار دریافت دیه جراحات شد و گفت: من سرایدار بودم و متهم را نمی شناختم و نمی دانستم با همسرم ...
روایت هایی از کنفرانس برلین و فروش خانه برای نمایندگی مجلس
انتخاب کنید کدام دوره بوده گفت: من در بهترین دوره تاریخی در کشور حضور داشته ام. هم انقلاب را دیدم، هم جنگ را دیدم، هم بحران های پس از جنگ را دیدم. اما خیلی دوست داشتم از نزدیک شاهد اتفاقات قطعنامه 598 بودم. اما این مذاکرات رسانه ای نبود و پشت درهای بسته برگزار می شد. وضع مالی متوسط غرقی درباره اوضاع مالی خبرنگاری می گوید: نتیجه کار 30 ساله خودم و همسرم آپارتمان 120 متری در شمال ...
ناگفته هایی از روابط ایران و آمریکا در دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی (3)
را به تو می سپارم و به شکر خداوند قلبم آرام گرفت. دوستی از طرف آقای کنگرلو مرا در فرودگاه از پای هواپیما برداشته و به هتل استقلال برد. چند روز بعد ملاقاتی با آقای فلاحیان در همان اطاقی که آقای ثابتی از من سئوال و جواب میکرد، داشتم. در مورد دعوای خود با رضا و امکان برگرداندن اموال خانواده من برای ادامه مبارزه صحبت کردیم. ایشان نیز به من خاطر نشان کردند که ایران علاقه به باز گرداندن اموال مسروقه ...
ماجرای تلخ زن بیست ساله ای که در نوجوانی قربانی تجاوز شده بود
.... برای همین اتاق پدر و مادر از هم جدا شد. مادرم تمام وقت کارهای خانه را انجام می داد و من تنها یاورش بودم. ولی با این حال عزیز پدر و تنها کسی بودم که در خانه، به او توجه می کرد. پدر عاشق من بود. نوازشم می کرد اما.... نوازش های پدرم عادی نبود این نوازش ها به دستمالی کردن کشید. جرات نداشتم به هیچ کس بگویم. احساس می کردم یتیم شده ام چون مادری نداشتم که بتوانم با او درددل کنم! چون ...
داماد جنایتکار : 2 سال نخوابیده ام
خانواده اش اهمیت می داد. مثلا یک شب پیش از حادثه، عروسی یکی از بستگانش بود، من به او گفتم که به عروسی نمی آیم و تو هم نرو. اما همسرم به حرف من توجهی نکرد و حتی شب حادثه هم در خانه پدر و مادرش خوابید. یعنی فقط به خاطر همین چیزها دست به جنایت زدی؟ راستش من بیماری روحی و روانی دارم. از بچگی این بیماری با من بود. پزشکان می گفتند اسکیزوفرنی دارم. گاهی خوب بودم و گاهی عصبی. واقعا ...
سمیرا را هنگامی که زنم نبود به خانه می بردم / هنگام قلیان کشی با او بودم که زنم وارد خانه شد و
. در این روزها فلورا با کارهای خیاطی مخارج زندگی را تامین می کرد، من هم به دلیل رفاقت با دوستان ناباب معتاد Addicted شده بودم، دیگر آن همه علاقه به نفرت تبدیل شده بود و با آن که همسرم، فرزند دوم مان را باردار بود مشاجره ها و کتک کاری های ما شدت گرفت. فلورا مرا نزد خانواده اش تحقیر می کرد و با حالت قهر به منزل پدرش می رفت. در همین روزها که از زندگی با فلورا خسته شده بودم عاشق دختری به نام سمیرا شدم و او را در نبود فلورا به خانه ام می آوردم. تا این که روزی وقتی با آن دختر مشغول قلیان کشی بودیم فلورا سررسید و کار به کتک کاری کشید. در این هنگام همسایه ها موضوع را به پلیس Police اطلاع دادند و ... ...
خشم داماد ها در شیراز و تهران / در شنبه خونین چه گذشت؟ + عکس
شدت عصبی بودم ساعت 7:30صبح شنبه به خانه پدرزنم رفتم. در آنجا با هم صبحانه خوردیم اما بعد درگیر شدیم. درواقع رفته بودم تا اختلافاتمان را حل کنیم اما درگیر شدیم. برای همین با پسر 5ساله ام آنجا را ترک کردیم و به خانه پدری ام رفتم. پسرم را آنجا گذاشتم و یک چاقو برداشتم و مجددا به خانه پدرزنم بازگشتم. در آنجا همسرم، مادرزنم و پدرزنم را با ضربات چاقو زدم و پس از آن منتظر مأموران نشستم تا برسند و ...
یکصد و بیست و هشت کاریکلماتور از ابوالقاسم صلح جو
، بیا! رنگ لباس شب ات زیادی”روشن”بود، سوخت! سرزمین مردم”خاموش”را، ادیسون هم نمی تواند”روشن”کند! رکورد زده ام بی تودرگینس، زانوی غم به بغل گرفتن را! برایت می میرم، وقتی خسته شوم از دوست داشتنت! توآنلاین بودی، من این لاین! چه عالمی دارد”پیله”کردن به تو و”پروانه”شدنت در آغوشم! دیشب خوابت را دیدم، سلام رساند! به چشمانت گوش می دهم، تا سکوت می کنی! مرا هم گرفتند، وقتِ”ماه”گرفتگی! هیچکس از”دوری”نمُرده، امّا ...
دامادهای قاتل!
عروسی پسردایی اش رفت اما من به عروسی نرفتم. پس از پایان عروسی منتظر بودم تا مهسا به خانه بازگردد اما او نیامد و تلفنی به من گفت که شب در منزل پدری اش می ماند؛ دیشب تنها در خانه ماندم تا اینکه شنبه صبح به خانه پدرزنم رفتم، ابتدا پسر 5 ساله ام را به خانه خودمان بردم و پس از آن مجددا به خانه پدرزنم بازگشتم؛ با آنها درگیر شدم، همسرم، مادرزنم و پدرزنم را با ضربات چاقو زدم و پس از دقایقی ...
جنایت به خاطر ماندن همسر در خانه پدری
در خانه ماندم تا اینکه صبح به خانه پدرزنم رفتم؛ ابتدا پسر پنج ساله ام را به خانه خودمان بردم و پس از آن مجددا به خانه پدرزنم بازگشتم و درگیری بین من و خانواده همسرم اتفاق افتاد، همسرم، مادرزنم و پدرزنم را با ضربات چاقو زدم و پس از دقایقی مأموران در محل حاضر شدند و مرا دستگیر کردند . سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: متهم در ساعت 14:00 روز دوشنبه و پس از تشکیل پرونده مقدماتی، با قرار بازداشت موقت در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت و تحقیقات از متهم در مراحل ابتدایی و مقدماتی قرار دارد. ...
عباس زمانه ات را بشناس!
تاریخ ثبت خواهد شد، تا آیندگان بدانند بر ایرانیان چه گذشت. او ادامه می دهد: با صدای انفجار، صدای بابایی هم خاموش شد و من همچنان در فکر هدایت و کنترل هواپیما بودم، علیرغم اینکه خود نیز از چند ناحیه زخمی شده بودم، اجباراً از ارتفاع پایین آمدم، در آن لحظه و در لابلای دره ها، در حال برخورد با ارتفاعات بودیم که با خواست خدا و معجزه آسا ، از آن وضعیت خارج شدیم. بعد از گذراندن وضعیت فوق، تصور ...
14 ضربه چاقوی داماد به قلب مادر زن
آنها را با چاقو به قتل رساندم، من از دخالت های خانواده همسرم خسته شده بودم. اسماعیل 40 ساله همسر خود را با 28 ضربه چاقو به قلبش به قتل رساند و 14 ضربه چاقو به قلب مادر زن خود فرو کرد. یکی از همسایگان داوود سلیمانی ( پدرزن قاتل) گفت: ساعت 8 صبح بود صدای جیغ و فریاد از خانه قاتل شنیدم و با چند نفر از همسایه ها مقابل خانه آنها رفتیم. هرچقدر زنگ در خانه را زدیم کسی جواب نمی داد تا ...
داماد، همسر و مادرزنش را کشت
مادرزنش را او به قتل رسانده است. پرونده در اداره دهم با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمد و به دستور بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جنایی، متهم جهت انجام تحقیقات به اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد. اظهارات اولیه متهم متهم (اسماعیل) در اعترافات اولیه انگیزه اش از ارتکاب جنایت را دخالت اعضای خانواده همسرش عنوان داشت و در خصوص جنایت نیز به ...
جزو گزینه های شهرداری تهران هستم/ در انتخابات بیش از 50 فهرست جعلی به اسم اصلاح طلبان در آمد/ ریشه ...
...، من واقعاً به عنوان کسی که عضو شورای عالی هستم و تمام صحنه ها را می دیدم و در همه لحظاتش هم بودم اولاً اصلاً چنین مبالغی هزینه نمی شود حتی در کلان، چه برسد به اینکه بخواهند از یک نفر چنین مبلغی را بگیرند، چه کسی این مبلغ را خواسته و از چه کسی خواسته است؟! اصلاً چنین چیزی درست نیست و نبود، من چیزی شنیدم که در این شایعات هم آمد و واقعیت این است در بستن فهرست از همان روز اول یک ویژگی ...
انتقام خونین دامادها
بودم اما او نیامد وتلفنی گفت که شب در منزل پدرش می ماند. به همین خاطر دیشب تنها در خانه ماندم تا اینکه امروز صبح به خانه پدرزنم رفتم. در آنجا باهم جروبحث مان شد و من برای اینکه بچه ام شاهد ماجرا نباشد، پسر 5 ساله ام را به خانه بردم. بعد هم از خانه چاقویی برداشته و به خانه پدرزنم برگشتم. پس از ورود و درگیری، همسرم، مادر زنم و پدرزنم را با چاقو زدم. درحال حاضرتحقیقات بازپرس و کارآگاهان ...
9 نفر در درگیری های خانوادگی به قتل رسیدند
. این دخالت ها باعث شد تا از آنها کینه به دل بگیرم. شب گذشته همسرم به همراه اعضای خانواده اش به عروسی یکی از بستگان خود رفت اما من به عروسی نرفتم. پس از پایان عروسی منتظر بازگشت همسرم به خانه بودم اما او نیامد و گفت که شب در منزل پدری اش می ماند. شب را تنها در خانه ماندم تا اینکه دیروز صبح به خانه پدرزنم رفتم. ابتدا پسر 5 ساله ام را به خانه خودمان بردم و پس از آن مجددا به ...
چشم ورزش اصفهان
...> سبیل های سپید و پوست ملتهب قرمز رنگش شادی و نشاط صبحگاهی را تو چشم های آدم سر ریز می کند. استاد هاشمی با لبخند جوانی به لب شروع می کند به تعریف از قدیم: عاشق شنا و فوتبال بودم. اون موقع برای تیم کلنی اراک توپ می زدم؛ تا اینکه توی یه مسابقه یه بابایی به اسم ذوالفقاری که هافبک چپ بود، وقتی سومین توپ رو از روی پاش دزدیدم، عمدا وایساد و با لگد کوفت توی پام. داغ شدم و مثل درخت افتادم زمین. بدوبدو ...