سایر منابع:
سایر خبرها
بهبود شگفت انگیز یک بیمار مبتلا به ایدز دختری که 12 سال است دیگر ایدز ندارد
یک سلول پنهان شده باشد، احتمال بازگشت و فعالیت مجدد آن وجود دارد. پیش از این نیز شاهد درمان عملی یا همان دوره های عدم مشاهده ویروس در جریان خون افراد مبتلا به ایدز بودیم. اما ماجرای این دختر فرانسوی چه تفاوتی با بقیه دارد؟ تاکنون کمتر از 20 نفر از افراد مبتلا به ایدز به صورت عملی درمان شده اند. در چند نفر از آنها، حدود 10 سال است که نشانه ای از ویروس اچ.آی.وی در خون مشاهده ...
جنیفر لوپز، از بازیگری تا خوانندگی
...، از وب گاه جوایز گرمی در عرض تنها 24 ساعت، حدود نیم میلیون بار دانلود کردند. جنیفر لوپز از این همه توجه رسانه ها تعجب کرده و اظهار می کند که نمی دانسته که لباسش تبدیل به مسئلهٔ به این بزرگی خواهد شد. چند ماه بعد، جنیفر لوپز با فیلم سلول مجدداً روی پرده سینماها ظاهر می شود. این فیلم در ژانر علمی-تخیلی، با بودجه 33 میلیون دلاری، موفق به فروش حدود 104 میلیون دلاری می شود. دیدگاه های ...
کولیک در نوزادان
انجام دهید تا فرزندتان را آرام کنید. • قطعا با توجه بیشتر به فرزندتان وی را لوس و بد بار نمی آورید. • صرفا به این خاطر که فرزندتان کولیک دارد دال بر عدم سلامتی او نیست. نشانه ها از کجا بدانم که فرزندم کولیک دارد؟ نوزادانی که کولیک دارند بیش از سایر بچه ها گریه می کنند. آنها ممکن است موقع گریه کردن دستانشان را مشت کنند، پاهایشان را جمع کنند یا احساس کنید که ...
تاثیر دیابت بر سلامت جنسی
پایین یا اختلافات با همسرشان ربط می دهند و فکر نمی کنند شاید دیابت دلیل آن باشد در حالی که مشکلات جنسی هر چه زودتر پیگیری شوند، راحت تر درمان می شوند. همچنین اگر فرد احساس می کند که به افسردگی یا اضطراب و مشکلات روانی مبتلا شده است باید همزمان با درمان دیابت به روان پزشک نیز مراجعه کند. تمام این مراجعات بهتر است با حضور همسر باشد زیرا روابط زن و شوهر در این امر دخیل است. اگر همسر درک متقابل نداشته ...
راه های پیشگیری از سکته مغزی
...: مسعود مهرپور، دبیر انجمن سکته مغزی در پاسخ به سؤال یکی از شهروندان درباره اینکه چه سردردی می تواند ناشی از سکته مغزی باشد، اظهار داشت: به طور کلی، تشنج و سردرد دو عاملی است که بعد از سکته های مغزی ایجاد می شود. سردرد بعد از سکته مغزی امری شایع است و 30 درصد مبتلایان به سکته های مغزی بعد از ترخیص از بیمارستان دچار سردرد می شوند. *سردرد ناشی از سکته های مغزی بعد از ظهر احساس می شود ...
تسکین درد در سه سوت!
شما هم داروهای مختلف و درمان های هزینه بر بسیاری را امتحان کرده اید، بد نیست این بار سری به عطاری محله تان بزنید و کمی بابونه تهیه کنید. گفته شده که این گیاه از پس سردردهای شدید، میگرن و یا سردردهای جزیی روزانه برمی آید. البته خواص بابونه به همین جا محدود نمی شود؛ کسانی که هر روز دمکرده بابونه می نوشند خارش پوست شان از بین می رود و دردهای گوارشی شان هم آرام می شود. گیاه بابونه ضدالتهاب است و اگر ...
سوداوی مزاج ها بخوانند
از خواب، اضطراب و تشویش خاطر از جمله علایم غلبه سودا است. این عضو هیات علمی دانشگاه ساوه با اشاره به اینکه کسانی که دچار طبع سوداوی می شوند، اغلب به یاس و ناامیدی و ناراحتی های فکری و روحی مبتلا هستند، تصریح کرد: این افراد به خصوص کسانی که احساس گزگز دست و پا می کنند، باید از خوردن غذاهای چرب، شور، لبنیات و بویژه گوشت، ماهی دودی، شیرینی جات مصنوعی، ادویه جات و چای خودداری کنند و در مقابل ...
داروهایی که بی اختیاری ادرار می آورد
اختیاری ادرار فوریتی به ناتوانی در کنترل ادرار در هنگام احساس دفع ادرار گفته می شود. به این ترتیب که فرد بلافاصله بعد از احساس دفع ادرار، نیاز فوری به دستشویی پیدا می کند و بدون این که مثانه به طور کامل پر شده باشد چند قطره یا کل ادرار تخلیه می شود. توجه داشته باشید که مصرف بعضی داروها در جریان یکسری از بیماری ها، عوارضی ایجاد می کند که باعث تشدید یا بروز موقت مشکل بی اختیاری ادرار می شود. ...
داروی جدید درمان التهابات شدید پوستی
به گزارش ایران خبر به نقل از مهر، افراد مبتلا به بیماری پوستی پسوریازیس، پوستشان دچار خارش، خشکی و قرمزی می شود. به نظر می رسد که کشف این داروی جدید بتواند برای برطرف ساختن این بیماری مزمن پوستی موثر باشد. مرحله دوم آزمایش های انجام شده این داروی جدید بر روی انسان نشان می دهد که این دارو نسبت به روش های فعلی برای درمان این بیماری موثرتر بوده است. بیش از 80 درصد از بیماران مبتلا به ...
کفش پاشنه بلند با پاها چه می کند؟
سلامانه : به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان؛ آیا می دانستید که کفش پاشنه بلند مقصر اصلی افزایش تعداد زنان میانسالی است که درد شدیدی را در پاها حس می کنند و این درد با "راه رفتن روی تیغ” مقایسه می شود؟ محققان ادعا می کنند افرادی که مبتلا به بیماری نورمای مورتون (Morton’s neuroma) (بیماری که عملکرد اعصاب بین انگشتان پا را مختل می کند) می شوند در طی ده سال گذشته دو برابر شده است ...
وقتی گوش تان سکته می کند
افراد رخ می دهد. به گفته این متخصص، بسیاری از افرادی که به کم شنوایی ناگهانی مبتلا می شوند، معمولا هنگام صبح و در زمان برخاستن از خواب متوجه آن می شوند. البته تقریبا نیمی از افراد مبتلا به کم شنوایی ناگهانی به طور خود به خود، طی دوره زمانی یک تا دو هفته بهبود می یابند. از سوی دیگر، نتایج مطالعات نشان می دهد 85 درصد از افراد مبتلا که نزد پزشک متخصص می روند، بهبود پیدا می کنند ...
نگاهی به دروغ خباثت آمیز افسردگی جوان ایرانی
به گزارش اصفهان شرق به نقل از مرصاد؛ مدت هاست که افسرده بودن و یا نبودن جوانان ایران به عنوان یکی از مهم ترین بحث ها در رسانه ها و همچنین در میان تصمیم گیران مطرح شده و تاکنون نظرات بسیاری در این خصوص ارائه شده است. بدون شک بررسی این مسئله می تواند در تصمیم گیری های مدیریتی و به تبع آن برنامه ریزی های جامعه برای رسیدن به اهداف پیش رو دارای اهمیت بالایی باشد زیرا پتانسیل موجود و انرژی ...
خنده درمانی مورد تایید وزارت بهداشت است
سلولهای ما شاد و با نشاط می شود و وقتی خشمگین یا غمگین می شویم، تک تک سلول های بدن ما خشمگین یا غمگین می شوند. معاون بهداشت وزیر بهداشت گفت: تحقیقات نشان داده که بطور قطع خنده و شادی، سطح سلامت انسان را بالا می برد و اگر می خواهیم برای ارتقای سلامت مردم کاری انجام دهیم باید روی نشاط و خنده مردم کار کنیم. وی افزود: بررسی های شیوع شناسی در کشور نشان می دهد که از نظر سلامت روان ...
والدین از تجویز و خوراندن ناآگاهانه داروها به فرزندان بپرهیزند
در برخی موارد به علت بروز مسمومیت نیازمند بستری در بیمارستان می باشند. وی ادامه داد: جای تاسف آنجاست که مصرف نابجای دارو نه به صورت تصادفی، بلکه به منظور بهبود وضعیت طفل، توسط والدین انجام شده است و این در حالی است که نه فقط دارو نابجا و نادرست داده شده، بلکه باعث بروز مشکلات و مسمومیت شده و عوارض جبران ناپذیر حیاتی نیز پیش آمده است ولی هیچ احساس مسئولیت و تعهدی نسبت به این خطای بزرگ ...
مسئولیت اجتماعی فراموش شده دانشگاه
مسئول تولید علم چرا نتوانست نسخه ای برای درمان رکود، درمان کند و کندتر شدن چرخه تولید اقتصاد کشور بیابد و اگر یافته چه کسی از عمل به آن سرباز زده است؟ اینجا بحث خود دو محور پیدا می کند . اینکه دانشگاه و محققان فعال در آن توان حل مسائل را داشته اند ولی گوش شنوایی برای حرف هایشان نبوده است و عملاً کسی به نسخه ای که آن ها پیچیده اند عمل نکرده است . محور دوم این است که اساساً مسئله ای از ...
اعتیاد اینترنتی
. درمان اعتیاد به اینترنت از آنجایی حائز اهمیت است که وابستگی به کامپیوتر و بی تفاوتی نسبت به دیگران باعث عدم مسئولیت پذیری نسبت به خانواده، ازدواج، شغل و سایر مسائل می شود و به همین دلیل مشکلات کوچک و بزرگی برای خودشان به وجود می آورند که در صورت ادامه این روند، پیش بینی ها آینده ای نگران کننده را نشان می دهد. نشانه های اعتیاد اینترنتی و عوامل درگیر با آن "عباس محمدی اصل"، دکترای ...
ستایش نامادری
به نام پروردگار عالم که چوپان من است ستایش نامادری نویسنده:سیروس قزلباش تقدیم به بانو (میم) ستایش برای جشن تولد 7سالگی اش لحظه شماری می کرد مادرستایش پیشنهاد داده بود تا جشن را در ویلای شخصی خودشان در ده بالای یزد برقرارکنند ومقداری وسایل جشن تولد وبادکنک وتزئینات آماده کرده بودند وچون ستایش گیتار زدن را دوست داشت مادر کیک به شکل گیتار برایش سفارش داده بود . ستایش دختری باموهای فر وجثه ای کوچک که دماغی گرد وچشمانی درشت داشت و دماغش با صورت گردش تناسب داشت وبشتر شباهت به مادر میداد. پدرستایش یک بازاری سرشناس بود که دارای چند کارگاه تولید ترمه بود که حتی به کشورهای حوزه خلیج فارس صادر میکرد ترمه بافی از چند نسل به او رسیده بود وی علم ترمه بافی را به روز کرده بود ودستگاهای جدید ونقش های کامپیوتری باعث شده بود که نه تنها در یزد بلکه درکشور هم به عنوان یک کارآفرین خوب وتولید کننده عالی شناخته شود. شهرتش اول ترمه باف بود که فامیلی خود را به دانافر تبدیل کرده بود.اقای دانافر مردنسبتا خوبی بود قدی تقریبا بلند با موهای صاف ولاغراندام وکمی سبزه با دماغی کشیده والبته انقدر ابروی پرپشتی داشت که ستایش گاهی به شوخی می گفت: – بابایی می خواهی ابروهاتو ببافم هاها – توکه بلد نیستی بگومامانت بیا ببافه هاهاها – شما پدرودختر چی میگن پشت سرمن. – هیچی بابا دخترت هوس کرده ابروهای بابایی را ببافه – راستی خوب گفت یادت باشه این ابروهای پرپیچ وخمو واسه جشن کوتاه کنی – باشه بابا باشه خانوم جون – البته بابایی یک روز قبل از جشن کوتاه کن چون زود دوباره در میان هاهاها – هاهاهاهاها دخترکم یکی ی دونه بابا ان خانواده خوشبخت بودند اما کسی که از فردای خودش خبر ندارد. آخرهفته بود آنها وسایل جشن تولد را در صندوق عقب ماشین شاسی بلند وسفیدخود جا دادند وبه همراه همسایه خود تصمیم گرفتند به ویلا بروند همسایه آنها اصالتا اهل شهرستان بافق بودکه سالیان سال به یزد مهاجرت کرده بودند دختر بزرگ همسایه سمیه نام داشت وهنوز ازدواج نکرده بود اما خواهرهای دیگرش ازدواج کرده وخانواده تشکیل داده بودند . قرار بود صبح زود ستایش وپدر ومادرش زودتربروند وهمسایه انها چند ساعت بعد حرکت کنند وبه ویلا بروند تا در چیدمان جشن تولد ستایش به انها کمک کنند. صبح اقای دانافر باهمسروستایش حرکت کردند وشهرستان تفت را پشت سر گذاشتند ودرحال بالا رفتن ازگردنه ده بالا بودند.ستایش عقب نشسته بود وکمربند را بسته بود پدر هم ازترس جریمه کمربندرا بسته بود اما مادر ستایش که زنی گوشت الود وچاق بود بابستن کمربند احساس خفگی میکرد بنابرین عادت نداشت کمربند را ببند. انها درحال رفتن به سمت ده بالا بودند باد نسبتا سردی در حال وزیدن بود پاییز نزدیک بود اخرهفته همیشه جاده تفت بخصوص ده بالا شلوغ واتومبیل های زیادی به ان سو در حرکت هستند وبه ندرت اتومبیلی از ده بالا می اید پلیس راهنماورانندگی هم قبل ازصبحگاه تا ساعت 9 صبح در جاده مستقر نمی شود جاده باریک وهر خودرویی سعی می کند از دیگری گوی سبقت را برهاند وپدر ستایش هم مرتب سبقت بیجا میگرفت وخوشحال می شد که با هر گاز دادنش ده ها ماشین را جا میگزارد مجری رادیو یزدگرچه لعن جدی به خود نمیگرفت اما گاهی رانندگان را به صبوری واحتیاط دعوت میکرد. اقای دانا فرباز درحال سبقت بود که کامیون خاورنارنجی رنگی که شاید متعلق به 40 سال پیش بوداز سمت ده بالا دود کنان باسرعت به سوی اتومبیل هایی که روبرویش بودند می تازاند.صدای اهنگ قدیمی راننده خاور را تا ده اتومبیل میشنید راننده درحالی که زیرشلورراهرایی برپا وزیرپوش رکابی برتن داشت یک پا روی گاز وپای دیگر جمع شده روی صندلی ودستها را در فرمان براق وبزرگ فروبرده بود وبا بازوهایش فرمان را مهار می کردهمانطور میگازاند وبالا خره بی احتیاطی وغرور راننده کامیون که دوست نداشت کسی در لاین او حرکت کند قرعه بدشانسی را برای خانواده ستایش ورق زد.در حرکتی ثانیه ای در حالی که پدر ستایش باز درحال سبقت بود وفکرمیکرد یک ماشین دیگر را هم می تواند رد کندهدف خاور تندروشد صدای برخورد دواتومبیل خرد شدن شیشه ها جاری شدن خون فریاد وجیغ وبا حسین ویا ابوالفضل در جاده میپیچید وچون کلید اربگ اتومبیل اقای دانافر در حال آف بود اربگ ها هم عمل نکرده بودندوکمربند خانم دانافرهم که بسته نبود جان ان زن مهربان گرفته شد هنوز صدای ترانه دلخراش خاور که معلوم نبود چی میخواند درحالی که اب از جلوبندیش می ریخت وبخار بالا گرفته بود در حال پخش بودوراننده خاور هم براثر دیررسیدن آمبولانس ووقانونهای دست وپاگیر که تا ساعتی طول کشید همسفر مادر ستایش شد... ستایش شوکه شد واز ترس بیهوش شده بود وپدرش حتی حس بازکردن کمربند را نداشت . بیمارستان ،سردخانه ؛بازداشت اقای دانافر،ازهمه بدتر مشکلات روحی روانی ستایش را رها میکنیم وبه یک سال بعد میرویم تا خواننده هم مثل من زیاد غم ها را مرور نکند... یکسال بعد ستایش با وجود عمه ها وفامیل وبخصوص سمیه دختر همسایه قبول کرده بود مادرش فرشته شده وبه اسمان رفته .سمیه خود را به انها خیلی نزدیک کرده بود ستایش را به پارک وسینما وبازارمیبرد وعمه ستایش هم به خانه انها امده بود واز ستایش نگهداری میکرد پدر ستایش افسرده شده بود ساعت ها در اتاق به عکس زن مرحومش خیره می شد خواهر ش تا می توانست با کمک سمیه همسایه انها از ستایش وپدرش مراقبت میکردند .خانه اقای دانا فر دریکی از جاهای خوب صفائیه بود . سمیه خود را در دل ستایش جا کرده بود وعمه ستایش هم مناسب میدید که برادش با سمیه ازدواج کند پدر ستایش میلی به ازدواج دوباره نداشت اما صحبت های دوست وفامیل وخواهروبرادر واشتیاق ستایش،بالاخره پذیرفت. وازدواج ارام وبی سروصدایی انجام شد ورسما سمیه همسر اقای دانافر شد ... چند روز گذشت که پدر ستایش در خواب کابوس میدید درخواب سمیه را میدید که با چشمان خونی باچاقو ستایش رادنبال میکند وقتی از خواب میپرید زود به اتاق دخترش میرفت دختر را که سالم میدید اهسته کنار تختش مینشست و انگشت هایش را در موهای خودش فرو میبرد واهسته اشک میریخت زنش هم وقتی قصد همدردی داشت اورا دور میکرد امازن چیزی در اب میریخت وبه پدر ستایش میداد خیلی در کارش وارد بود معلوم نبود چه دارویی به اومیدهد که تا صبح اورا خواب میکند .گاهی هم ستایش نیمه شب بیدار میشد ونامادری را میدید که به حیاط خانه میرود ووقتی برمیگردد چشمانش سرخ است... درهرتقدیربا وجود خوابهای وحشتناک که پدرمیدید بیشترموقع که سرکاربود به بهانه مختلف سراغ ستایش را میگرفت گاهی که بیرون میرفتند انها را تعقیب میکرد وبیشتروقتها ازخواهرش میخواست انجا بیاید اما خواهرش که عمه ستایش باشد به پدرستایش میگفت چون تصادف ومرگ همسر وفوت راننده کامیون برایش سخت بوده باعث کابوس وتوهم می شود ومیگفت که فشارروحی روانی باعث خواب بد دیدن ومشکوک شدن است ... به هرحال سال مادر تمام شده بود وستایش به نامادری عادت کرده بود .جشن تولد ستایش همان روزها بود اما به دلیل سال مادر ومراسم دیگرتولد اورا کمی عقب انداختند یک هفته نشده بود که ناگهان ستایش براثردل درد شدید راهی بیمارستان شد وبستری گردید ستایش را به اتاق عمل بردند تا دکتر معالج ستایش که یکی از نزدیکان انها بود اورا عمل کند .نامادری فرصت رامناسب دید با اتومبیل مشکی رنگ هاچ بک درحالی که عینک دودی زده بود وارد حیاط بیمارستان شد قبل از پیاده شدن در ایینه ماشین نگاهی به خودش انداخت تصمیم عجببی گرفته بود باید کار ستایش را تمام میکرد اهسته از ماشین خارج شد از دری که پرستاران ودکتران وارد میشوند وارد بیمارستان شد خیلی زود به اتاق دکتری رفت روپوش پزشکی برتن کرد دستکشی پوشید تا اثری ازخون روی دستش نماند ماسکی بر صورت زد به طوری که اصلا معلوم نبود او همان نامادری است کمی استرس داشت اما درنگ نکرد وقتی متوجه شد ستایش بیهوش است کنارتختش رفت استرس عجیبی داشت پیشانیش عرق کرده بود بوی اتر والکل ومواد ضد عفونی مرتب به مشامش می رسید صدای بوق بوق دستگاه پزشکی به گوشش می رسید نفس عمیقی کشید چاقویی برداشت واصالت بافقی بودنش را نشان داد باچاقو شکم دخترک بی مادر را پاره کرد دستکش هایش به خون اغشته شد روده دختر را بیرون کشید وتکه کرد وسوی انداخت نفس درسینه حبس شده بود چهره همسرش را پشت پنجره حس می کرد گاهی به چهره دخترک نگاه میکرد اما وقتی کارش تمام شد سراسیمه از اتاق بیرون رفت دراتاق کناری دستکش را درسطل زباله انداخت روپوش را اویزان کرد سراسیمه انجا را ترک کرد وبا ماشینش به بیابان رفت کنار بیابان ایستاد بیرون امد داشت گریه میکرد ازته دل فریاد می زد وعقده های دلش را خالی میکرد گاهی چهره مادرستایش را میان ابرهای سپید حس میکرد که به اولبخند میزند معلوم نبود چرا اینقدر اسم پروردگارعالم را می اورد معلوم نبود چه چیز ازخدای مهربانش می خواهد معلوم نبود چرا چهره مادر ستایش را با خنده حس میکرد ... از سوی دیگر تیم پزشکی بیمارستان که متوجه وضعیت بیمارشده بودند اقدام لازم را بعد از ان کار انجام دادند تکنسین بیهوشی با دستگاه کار میکرد پرستاران خون شکم را پاک کردند وکارهای لازم انجام شد وشکم دختر بخیه زده شد وتیم هرکاری ازدستشان برمی امد انجام دادند وستایش با مراقبت های ویژه بهبود یافت .نامادری وقتی فهمید خطر رفع شده دیوانه وار خنده میکرد مثل ادم های روانی رقص وشادی عجیبی میکرد وخود را به بیمارستان رساند ستایش هنوز بیهوش بود اما دیگر خطری تهدیدش نمی کرد ... چند روز بعد ستایش را به خانه اوردند عمه وبچه های عمه تا چند روز کنار ستایش بودند تا اینکه ستایش کاملا خوب شد ونامادری تصمیم گرفت با اینکه یک ماه از تولدش گذشته جشن مفصلی برایش بگیرد نامادری به پدر ستایش میگفت با جشن تولد روح مادرش شاد می شود بنابراین با کمک اقوام وسایلی تهیه وچون ستایش به گیتار علاقه داشت وکلاس گیتار میرفت نامادری هم مثل مادرستایش کیک به شکل گیتار برایش سفارش داده بود... جشن تولد در ویلای شخصی در ده بالا گرفته شد زیرا مادر ستایش خیلی انجا را دوست داشت . نامادری لباس زیبایی مثل پرنسس ها با کلایی مخروطی گرفته بود که ستایش خیلی در ان برازنده شده بود .مهمان زیادی حتی فامیل های نامادری هم از بافق برای تولد ستایش امده بودند. هشت تا شمع روی کیک گیتار را ستایش چند بارفوت کرد تا خاموش شدند این بار همه تولدت مبارک را خواندند نامادری گل های زرد فصلی را در گلدانی قرار داده بود که درعکس بسیار زیبا معلوم می شدند . هدیه ها یکی پس از دیگری باز میشد وستایش با هرهدیه لبخندی میزد بعد ازاینکه اخرین هدیه بازشد ستایش وپدر کمی درگوشی صحبت کردند وبعد ستایش جلو امد وبه نامادری گفت : – مادریک هدیه میخوام بهت بدم – عزیزم الان موقع گرفتن هدیه است نه دادن. – این فرق میکنه ی نامه هم نوشتم اگر بد خط نوشتم ببخشید – عزیزم دخترگلم مگه نمیدونی من هم خطم بده. همه خنده ای کردند وستایش پاکت را به نامادری داد وازش خواست بازش کند نامادری نگاهی به پدرستایش انداخت که با سرعلامت دادیعنی بخوان وچشمکی هم زد که ابروی شلوغش پایین بالا شدن .نامادری که ناخن بلندی داشت ولاک زرد خوش رنگی هم روی ناخن هایش برق میزد پاکت را باز کرد وگردنبندی زیبا از طلا در پاکت بود گردنبتد را در دست گرفت وشروع به خواندن نامه کرد بعد خواندن اشک سردی رد سپیدی که از ارایش صورتش تشکیل شده بود برگونه ها افتاد ارایش چشم با اشکها پاک شد نامه را کنارگذاشت دست را دراز کرد سوی ستایش واوهم خود را به بغل نامادری انداخت . مهمانان واقوام کنجکاوشدند وازپدر ستایش خواستند اگر اشکال نداره متن نامه ستایش را بخواند پدرهم جلورفت درحالی که با یک دست شانه همسرش را ماساژ میداد شروع به خواندن با صدای بلندکرد. به نام خدا مامان عزیزم .فرشته خوبم توجای خالی مادرم را که در اسمان فرشته شده را پرکردی این گردنبند مادرم است که باید به گردن تو اویزان شود راستشو بخواهی اول ازت خوشم نمی امد اما وقتی منوبا خودت همه جا میبردی وقتی در درس کمکم میکردی وقتی به مدرسه میبردیم وتا تعطیل میشدم تو حاضربودی موهاموهرروزصبح به ارامی مادرم شانه میکردی ومیبافتی .وقتی شب تو اتاقم می امدی فکرمیکردی خوابم وبوسم میکردی وهرموقع شب حیاط میرفتی ازپنجره نگاه میکردم که دستاتو بالا میگرفتی ودعا میکردی واشک می ریختی ...جای مامانمو پرکردی وازهمه مهمتر تو با مهارتی که داشتی اپاندیس مرا عمل کردی وروده عفونی مرا بریدی ومرا نجات دادی .تا ابد ازت ممنونم. توقابل ستایش هستی توهم بهترین مامان هم بهترین دکتر دنیایی .مامان دکتر.مامان خوبم... وقتی نامه تمام شد احساس مهمانان جریحه دارشد واشک ریختند .نامادری بهتربگویم خانم دکتر که چشم هایش ازاشک قرمز شده بود ستایش را به اغوش گرفت وپدرستایش هم هردو را بغل کرد واول بزرگترها بعد بچه ها شروع به دست زدن کردند .قاب عکس مادر اصلی ستایش درحال لبخند رضایت کننده روی دیوار بود . پایان ...
درمان عفونت های چشمی ناشی از ایدز
به گزارش شفا آنلاین ، این عفونت های چشمی-که ممکن است خفیف یا شدید باشند-می توانند توسط ارگانیسم هایی که به طور معمول در افراد با سیستم ایمنی طبیعی عامل بیماری نیستند ایجاد شوند. ارگانیسم های متعددی به عنوان مقصر در این گروه عفونت ها مطرح هستند؛ پروتوزوآها(تک یاختگان)، باکتری ها، قارچ ها یا ویروس ها. به دلیل تنوع و کثرت ارگانیسم های مسبب، درمان های مختلفی برای آنها پیشنهاد می شود و گاه تجویز ...
علایم حمله قلبی را می شناسید؟
به گزارش خبرنگار حوزه بهداشت و درمان گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان ؛ حمله قلبی یک باره اتفاق نمی افتد، بلکه همراه با علایم متعددی است که طی روزها و هفته ها خود را نشان می دهد اما اغلب افراد به آن بی توجهند. علایم حمله قلبی مختلف و در زنان و مردان متفاوت است. همه آنچه باید درباره حمله قلبی بدانید حالت تهوع گاهی حمله قلبی با مشکلات گوارشی از جمله سوء هاضمه ...
پرکاری تیروئید و راههای درمان
مدام در حرکت و جنب و جوش باشد. علائم و نشانه های پرکاری تیروئید یک غده تیروئید پرکار باعث افزایش سرعت واکنشهای شیمیایی در بدن میشود و ایجاد علائم و نشانه های جسمی و روحی میکند. به طور کلی یک فرد مبتلا به پرکاری تیروئید ممکن است یک یا چند مورد از علائم زیر را داشته باشد: کاهش وزن تقریبا در تمام بیماران مبتلا به پرکاری تیروئید، کاهش وزن مشاهده میشود که ...
روانشناسی شخصیت محمدرضا پهلوی /محمد رضا پهلوی در سفر ی که هر گز بازنگشت!!!
بازخوانی تاریخ جزییات آخرین لحظه های شاه در ایران فرح در خاطرات خود آخرین لحظات شاه در ایران را اینگونه روایت می کند : عزیمت اشک آلوده محمدرضا و من در 26 دی ماه 1357 انجام شد. دخالت امریکا در امور داخلی ایران به اندازه ای رسیده بود که دیگر حتی ما را هم در جریان امور قرار نمی دادند، مثلا ژنرال رابرت هایزر مدتها بود به ایران آمده و فعالیت می کرد در حالی که ما اصلا اطلاع نداشتیم . وقتی محمدرضا فهمید ژنرال هایزر در تهران است بیشتر مشکوک شد و به من گفت: به محض اخذ رای اعتماد توسط بختیار کشور را ترک خواهیم کرد. ما در روزی که بختیار به مجلس رفته بود در فرودگاه بودیم و جریان مجلس را از طریق تلفن بی سیم گوش می کردیم. محمدرضا بیم آن را داشت که ما به سرنوشت ژنرال داوود خان رئیس دولت افغانستان که به اتفاق تمام اعضای خانواده اش اعدام شد دچار شویم. خوشبختانه محمدرضا با پیش بینی درست از ماه ها قبل همه اعضای خانواده دیبا و پهلوی را به خارج فرستاده بود فرزندانم در امریکا بودند بیشتر اعضای خانواده محمدرضا هم به جز والاحضرت شمس و شوهرش در امریکا بودند و جایشان امن بود. اما من و محمدرضا ماهها بود از وحشت این که به دست انقلابیون بیفتیم خواب راحت نداشتیم. روزی که برای خروج از کشور به فرودگاه رفتیم (26دیماه57) ارتشبد قره باغی آمد جلوی هلی کوپتر و احترام کرد .بعد سپهبد بدره ای جلو آمد و من و محمدرضا را بوسید. محمدرضا به قره باغی و بدره ای ، خسرو داد ، ربیعی و اسیر افسران عالی رتبه حاضر در پاویون سلطنتی گفت: ما برای مدت کوتاهی استراحت می کنیم تا ببینیم چه می شود؟ افسران حاضر مثل بچه های کوچک گریه می کردند. سپهبد ربیعی فرمانده نیروهای هوایی دست محمدرضا را گرفته بود و رها نمی کرد. عده ای خود را روی پای محمدرضا انداخته بودند. محمدرضا به عنوان آخرین دستورات به آنها گفت: ما در این شرایط احتیاج به نهایت میهمن پرستی شما داریم. قره باغی با صدای نسبتا بلند گفت: اعلیحضرت چه دستور می دهند؟محمدرضا گفت: ابتکار عمل به دست خود شما است همان که گفتم احتیاج به میهن پرستی در نهایت معنی آن داریم امیدواریم خودتان را نشان بدهید. محمدرضا از آن که مجبور به ترک وطن شده بود به شدت متاثر و ناراحت بود ساعت از یک بعد از ظهر گذشته بود که ما در میان بدرقه دکتر شاهپور بختیار (نخست وزیر) دکتر جواد سعید (رئیس مجلس شورای ملی) دکتر علی قلی اردلان (وزیر دربار) و فرماندهان عالی رتبه ارتش و گروهی از رجال و شخصیت های مملکتی فرودگاه مهر آباد تهران را ترک گفتیم. محمدرضا در گفتگوی کوتاهی که پای پلکان هواپیما با خبرنگاران انجام داد گفت: برای چند روز استراحت به اسوان (مصر) می رود او اضافه کرد همان طور که در موقع تشکیل این دولت گفته بودم مدتی است که احساس خستگی می کنم و احتیاج به استراحت دارم ضمنا گفته بودم بعد از این که خیال ما راحت شود و دولت مستقر شود به مسافرت خواهم رفت و این سفر اکنون آغاز می شود. امروز با رای مجلس شورای ملی که پس از سنا داده شد امیدوارم که دولت بتواند هم در جبران گذشته و هم در قانون گذاری آینده موفق شود و برای این کار ما مدتی به همکاری و حسن وطن پرستی به معنای اشد کلمه احتیاج داریم سخن دیگری غیر از حفظ مملکت و انجام وظیفه بر اساس میهن پرستی ندارم... محمدرضا همین اندازه گفت که خسته است و برای معالجه کشور را ترک می کند و از پاسخ به این پرسش که کی باز خواهد گشت خودداری نمود و گفت که این به وضع مزاجی اش بستگی خواهد داشت. محمدرضا در حالی که از پلکان هواپیما بالا می رفتیم گریه می کرد. در هواپیما خودش به کابین خلبان رفت و هدایت هواپیما را به عهده گرفت و تا فرودگاه اسوان بدون استفاده از خلبان اتوماتیک شخصا هواپیما را هدایت کرد. ما پنج روز در مصر بودیم اما امریکایی ها به ما دستور دادند تا خاک مصر را ترک کنیم در روز پنجم سفیر امریکا به دیدار محمدرضا در اسوان آمد و بدون مقدمه چینی ها تشریفاتی به صراحت گفت شما باید فردا صبح خاک مصر را ترک کنید. تاریخ اساطیر سرزمین آموزش آواز در باب ققنوس مرغ مشهور می گویند که موسیقی دانان هندی چندی از دستگاه های موسیقی خود را مدعی هستند که از ققنوس آموخته اند . مجمل احوال این حیوان آنکه ققنوس مرغی است در یکی از جزایر هندوستان ، طاق است ، او را جفت نباشد و هزار سال عمر می کند و چون نزدیک به مردن رسد ، سه روز قبل از موت ، هیزم بسیار جمع کرده ، بر سر هیمه نشیند ، و نزدیک هزار سوراخ در منقار اوست ، شروع به خواندن می کند ، و هر گونه آواز از منقار او بیرون آید ، و جمیع وحوش و طیور آن صحرا نزد آن مرغ جمع شوند ، بعضی از آواز او مدهوش شوند و برخی بمیرند . و چون وقت فوتش در رسد ، بال و پر بر هم زند ، و آتشی از بال او بجهد و به هیزم افتد و آن مرغ را بسوزاند و خاک و خاکستر گرداند ، آنگاه بادی بوزد و از زیر خاکستر ققنوسی دیگر پیدا شود . برهمن های هند و ریاضت کشان آن دیار به آن جزیره رفته و علم موسیقی را از آن مرغ فرا گرفته اند به نقل از کتاب ریاض السیاحه مستعلی شاه تلخک شیخ عطار و طنازی موقع شهادت نقل است که شیخ عطار در زمان فترت چنگیز خان به دست لکشر مغول اسیر شد و در قتل و عام شهید گشت و سسب شهادت او آن بود که طوطی روح مبارکش از زندان قفس بدن ملول شده ، می خواست که به شکرستان وصال رسد . گویند که مغولی می خواست که شیخ را به قتل برساند و مغول دیگر گفت : این پیر را مکش که خونبهای او هزار درهم بدهم . مغول خواست که ترک قتل شیخ نماید . شیخ گفت : مفروش که بهتر از این خواهندم خرید. شخصی دیگر گفت که این پیر را نکش که به خونبهای او یک توبره کاه می دهم . شیخ گفت : بفروش که به از این نمی ارزم ... سرباز مغول از این شوخی و حرکات شیخ خشمگین شده شمشیر کشید و شیخ شربت شهادت نوشید . به نقل از تذکره دولتشاه شاه تصمیم داشت رهسپار آمریکا شود اما مقامات آمریکائی به دلیل اوجگیری بحران سیاسی در روابط تهران و واشنگتن، مایل به پذیرائی از وی نبودند. اردشیر زاهدی از جمله کسانی بود که در آن روزها دائماً در تلاش برای یافتن جائی جهت اقامت شاه بود. او که در سنموریتس سوئیس و همچنین در کنار دریاچه ژنو، 2 خانه ویلائی داشت... از 26 دی 1357 که محمدرضا پهلوی در بحبوحه انقلاب اسلامی از ایران گریخت تا 5 مرداد 1359 که در بیمارستان رمادی قاهره درگذشت، در سرگردانی و آوارگی بود. او در اولین مرحله از سفر بدون بازگشت خود وارد آسوان مصر شد و به هنگام ورود به مصر مورد استقبال رسمی و تشریفاتی انورسادات رئیس جمهور این کشور قرار گرفت. سادات، میهمانان را به هتلی در یک جزیره مصنوعی در وسط رود نیل انتقال داد. شاه یک هفته در این هتل اقامت کرد. سپس در دوم بهمن 1357 با بدرقه رسمی سادات، مصر را به قصد مراکش ترک کرد. گرچه شاه به دعوت پادشاه مراکش به آن کشور رفت ولی در رباط از آن تشریفات رسمی که در مصر به عمل آمد خبری نبود. ملک حسن پس از دیداری کوتاه و رسمی با شاه، ترتیب انتقال وی و همراهانش را به کاخ جنانالکبیر در حومه پایتخت داد. شاه 67 روز در این کاخ که در وسط باغ بزرگی بنا شده بود، ماند. در طول این مدت از یکسو امامخمینی از نوفللو شاتو به تهران آمد و 10 روز بعد انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357 به پیروزی رسید و از سوی دیگر در مدت زمان دو ماهه اقامت شاه در مراکش، اکثر درباریان و اطرافیان شاه که وی را در خروج از ایران به مصر و از آنجا تا مراکش همراهی کرده بودند، به تدریج او را رها کرده و رهسپار اروپا و امریکا شدند. تنها جمعی از خدمه بودند که شاه را هنگام ترک مراکش همراهی کردند. از سوی دیگر دولت مراکش نیز به دلیل آنکه تصمیم گرفته بود روابط سیاسی با جمهوری اسلامی ایران را حفظ کند مایل نبود اقامت شاه طولانی شود. این موضوع را خود شاه و اطرافیانش نیز از فحوای مقالات مطبوعات مراکش فهمیده بودند. شاه تصمیم داشت رهسپار آمریکا شود اما مقامات آمریکائی به دلیل اوجگیری بحران سیاسی در روابط تهران و واشنگتن، مایل به پذیرائی از وی نبودند. اردشیر زاهدی از جمله کسانی بود که در آن روزها دائماً در تلاش برای یافتن جائی جهت اقامت شاه بود. او که در سنموریتس سوئیس و همچنین در کنار دریاچه ژنو، 2 خانه ویلائی داشت تصمیم گرفته بود شاه را به آنجا انتقال دهد اما دولتمردان سوئیس مایل نبودند روابطشان با دولت جدید ایران به خاطر وفاداری به رئیس یک دولت سرنگون شده به خطر بیفتد. محمدرضا پهلوی در شرائطی که نتوانسته بود کشوری را به عنوان پناهگاه بیابد، به پیشنهاد مشترک راکفلرو کیسینجر مجبور شد به باهاما در آمریکای مرکزی،1 برود. این سفر با هواپیمای اختصاصی شاه حسن مراکشی صورت گرفت زیرا خلبان معزی چند روز پس از آنکه شاه و همراهانش را به رباط رساند، با موافقت شاه، مراکش را به مقصد تهران ترک کرد. 2 هواپیما صبح روز 10 فروردین 1358 فرودگاه رباط را به مقصد جزایر باهاما ترک کرد. در فرودگاه باهاما هیچ یک از مقامات دولتی برای پذیرائی از شاه حضور نیافتند و شاه و همراهان توسط رابرت آرمائو عضو ارشد سیا و دوست اشرف پهلوی به مقصد از پیش برنامهریزی شده هدایت شدند. شاه، همسرش و یک پیشخدمت به یکی از جزایر و بقیه همراهان به جزیره دیگر برده شدند. به شاه و فرح اجازه خروج از جزیره داده نشد. شاه 70 روز در این جزیره به سر برد. انتشار خبرهای مربوط به برقراری نظام جمهوری اسلامی در 12 فروردین 1358، شناسائی جهانی جمهوری اسلامی ایران، اعدام هویدا و امرای ارتش شاه در ایران، ورود عرفات به تهران، تبدیل سفارت اسرائیل به سفارت فلسطین، تعقیب بینالمللی شاه و تشدید بیسابقه مراقبتهای امنیتی برای حفظ جان شاه و ممانعت از ربوده شدن وی، بدترین خبرها و رویدادهائی بود که شاه طی 7 هفته اقامت خود در باهاما با آنها مواجه شده بود. علاوه بر این، در همین مجمعالجزایر بود که شاه توسط پزشکان اعزامی از فرانسه، از بیماران سرطان لنفاویش مطلع شد. 3 شاه و باقیمانده همراهان روز 20 خرداد 1358 با یک هواپیمای کرایهای از باهاما راهی مکزیک شدند و در یک خانه ویلائی که قبلاً برای اقامت آنان در نظر گرفته شده بود، مستقر شدند. گفته میشود وزارت خارجه مکزیک مایل به ورود شاه نبود اما خوزه لوپز پورتیلو رئیسجمهور آن کشور تحت فشار آمریکا مجبور شده بود، وی را در حومه مکزیکوسیتی برای مدتی اقامت دهد. شاه و معدود همراهان وی مدت 4 ماه در این اقامتگاه ماندند. در دوازدهمین روز اقامت آنان در مکزیک دوم تیر 1358 انورسادات از پارلمان مصر تقاضا کرد قطعنامهای تصویب کند و به شاه اجازه دهد تا به عنوان پناهنده سیاسی برای همیشه در مصر بماند. در پارلمان مصر از این پیشنهاد با کفزدنهای بسیار، استقبال شد. 4 هفته پس از ورود شاه به مکزیک بیماری وی تشدید شد. او یک تومور سرطانی بدخیم در ناحیه گردن داشت و از یرقان شدید نیز رنج میبرد. پس از 4 ماه اقامت در مکزیک وی مطلع شد که دولت کارتر با سفر او به آمریکا صرفاً با هدف معالجه بیماریش موافقت کرده است. از این رو در 30 مهر، مکزیکوسیتی را به مقصد بیمارستان نیویورک همان بیمارستانی که 17 ماه پیش امیراسدالله علم وزیر پیشین دربار به بیماری مشابهی در آن درگذشت 4 تر ک کرد و به مدت 54 روز در آنجا بستری شد در این مدت دو بار تحت عمل جراحی طحال و کیسه صفرا قرار گرفت. کمتر از دو هفته پس از ورود شاه به این بیمارستان، سفارت آمریکا در تهران به تصرف دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در آمد و این امر بیش از پیش کارتر را به صحت دیدگاههایش که مایل نبود شاه به آمریکا بیاید، متقاعد کرد. دستور مسدود ساختن دارائیهای ایران در بانکهای آمریکائی 22 آبان 1358 واقعه دیگری بود که اوضاع را پیچیدهتر کرد. مشاهده خشم ضد آمریکائی مردم ایران و اصرار آنان برای تحویل گرفتن شاه، از تلویزیون اتاق بیمارستان نیویورک از جمله مهمترین نگرانیهای شاه بود. علاوه بر این خبر آزاردهنده دیگر این بود که به شاه اطلاع داده شد به محض بهبودی نسبی باید خاک آمریکا را ترک کند. در همین حال سفیر مکزیک نیز به همراهان شاه اطلاع داد که بعد از تصرف سفارت امریکا در تهران، دولت مکزیکوسیتی به خاطر حفظ روابط سیاسی خود با حکومت تهران مایل به میزبانی مجدد شاه نمیباشد. بدترین لحظه شاه و همسرش زمانی بود که در 11 آذر 58 از بیمارستان نیویورک مرخص شدند ولی هنوز مقصدی برای سفر نداشتند. در نتیجه آنان با یک هواپیمای نیروی هوائی آمریکا به مقصد تکزاس پرواز کردند تا 2 هفته باقی مانده از روادید خود را در آنجا در داخل آپارتمانی کوچک بگذرانند. اما در حین راه به همراهان آمریکائی خبر رسید که آپارتمان مزبور هنور آماده نیست. در نتیجه شاه و همسرش به مکانی که بعداً معلوم شد، تیمارستانی برای نگهداری بیماران روانی است برده شدند. با ورود به این مکان همسر شاه برای نخستین بار با داد و فریاد به همراهان آمریکائی خود اعتراض کرد و گفت: آیا ما در اینجا زندانی هستیم؟ آیا کارتر ما را زندانی کرده است؟ ما در این جا دیوانه خواهیم شد؟ باید بیرون برویم و .......... 5 برای فرونشاندن اعتراضات همسر شاه تلفن در اختیار وی گذاردند و او توانست بستگان خود را در جریان قرار دهد. پس از چند ساعت آنان به آپارتمان مورد نظر در پایگاههای نظامی لک لند تکزاس برده شدند. مقامات آمریکائی با پایان مهلت اقامت شاه در آمریکا به وی اطلاع دادند که به دلیل عواقب ناشی از تصرف سفارت آمریکا در تهران امکان تمدید روادید وی وجود ندارد و به همین دلیل در پاناما جائی مناسب برای اقامت وی و همسرش در نظر گرفته شده است. شاه که غیر از پذیرفتن، چاره دیگری نداشت به اتفاق همسرش در 24 آذر 1358 با هواپیمای نیروی هوائی آمریکا از فرودگاه تکزاس به پاناما در آمریکائی مرکزی برده شدند. وقتی شاه و همسرش در فرودگاه پایگاه هوائی هوارد در پاناما سیتی از هواپیما خارج میشدند جز جمعی از سربازان گارد ملی پاناما، افسران امنیتی ، دستیاران عمر توریخوس 6 و سفیر آمریکا کسی در فرودگاه نبود. شاه، همسرش و پزشک مخصوص آنها با هلیکوپتر از فرودگاه به یک پایگاه در جزیرهای به نام کونتا دورا متعلق به پاناما انتقال داده شدند. توریخوس روز 25 آذر به ملاقات شاه آمد. او در پایان این ملاقات به یکی از مشاورینش گفت شاه مانند پرتقالی است که تا آخرین قطره آبش را گرفتهاند و تفالهاش حتی به درد غذای خوکها هم نمیخورد. این سرانجام کسی است که کشورهای بزرگ او را چلاندهاند، شیرهاش را کشیدهاند و تفالهاش را دور انداختهاند. 7 شاه و همسرش در پاناما با دو دردسر عمده مواجه شدند. نخست شدت گرفتن بیماری شاه که وی مایل نبود پزشکان پانامائی بدون اطلاع از ماهیت و عمق بیماریش معالجات را از صفر شروع کنند؛ او بویژه از نگرانی پزشکان پانامائی از عواقب جراحی خبر داشت. دیگری اطلاعاتی بود که براساس آن مقامات وزارت خارجه دولت ایران در تماس مداوم با مقامات پانامائی بودند تا بتوانند راهی برای استرداد شاه بیابند.8 راه رهائی از این دو دردسر، خروج شاه و همسرش از پاناما بود. با همه این مشکلات، شاه و همسرش 100 روز در پاناما ماندند و سپس به اصرار رئیس جمهور مصر و همسرش، روز سوم فروردین 1359 با یک هواپیمای پانامائی رهسپار قاهره شدند. این بار نیز در فرودگاه مصر انورسادات و همسرش استقبال رسمی از شاه به عمل آوردند. شاه روز 8 فروردین در بیمارستان معادی قاهره تحت عمل جراحی طحال و کبد قرار گرفت. آزمایشهای انجام شده بر روی بافتها نشان میداد سرطان بدخیم تمامی سیستم خون و کبد وی را فرا گرفته است. با ورود شاه به مصر مجلس نمایندگان این کشور نیز دستور رئیسجمهور در مورد تصویب طرح اعطای پناهندگی به شاه را به اجرا در آورد. ورود شاه همچنین از یکسو خشم مردم ایران علیه آمریکا و حکومت مصر را برانگیخت و از جانب دیگر سبب رنجش خاطر گروههای اسلامی مصر گردید و تظاهراتی را در قاهره و چند شهر دیگر با هدف واداشتن دولت به اخراج شاه براه انداخت. تشخیصهای گروهای مختلف پزشکی راجع به درمان شاه و تجویز راهحلهای مختلف، خود یکی از عوامل نگران کننده برای شاه بود. شاه در مصر دو بار مورد عمل جراحی قرار گرفت و بهبود نیافت. او در کاخ قبه که معمولا در اختیار سران کشورهای بازدید کننده از مصر قرار میگیرد برده شد. آخرین مصاحبه شاه قبل از مرگش، در خرداد 1359 در همین کاخ صورت گرفت. وی در این مصاحبه که با کاترین گراهام مدیر مؤسسه مطبوعاتی واشنگتن پست انجام داد، از بیمهری رهبران دولتها که مایل به پذیرفتن وی نبودند، از فرصتطلبی دولتمردان آمریکائی و انگلیسی و از اینکه در برابر انقلاب ایران دست به کشتار بیشتر و بیرحمانه تر نزد اظهار تاسف کرده است. حال عمومی شاه در اقامت دومش در مصر هفته به هفته و ماه به ماه وخیمتر شد. آزمایشات انجام شده در ماههای خرداد و تیر 1359 نشان میداد که عفونت تمامی بدن وی را احاطه کرده است. در اولین روزهای مرداد تیم پزشکی اعزامی از فرانسه نسبت به نجات جان شاه اظهار ناامیدی کرد و محمدرضا پهلوی 4 ماه پس از سفر دوم خود به مصر در 5 مرداد 1359 درگذشت .جسد شاه در مسجد زیدالرفاعی، جائی که معمولاً اجساد پادشاهان مصر در آن دفن میشد، به خاک سپرده شد. جنازه رضاخان پدر شاه نیز که در 1323 در آفریقای جنوبی درگذشت برای مدت 6 سال در مصر و در همین مسجد نگهداری میشد.9 شاه در حالی درگذشت که 9 ماه از گروگانگیری دیپلماتهای آمریکائی در تهران میگذشت و استرداد شاه به ایران از جمله شرائط آزاد کردن دیپلماتها اعلام شده بود. از این رو هیچ یک از کشورها حاضر به پذیرفتن شاه نبود. ...
فرشتگان دلشکسته
فقیر) درزمانهای دور دردهکده ای دورافتاده نوعی بیماری پوستی اتفاق افتادکه بسیاری از اهالی دهکده به ان مبتلا شدندوهرکس دچارآن بیماری می شدبعد از یک هفته بهبود می یافت. بیماری بدین صورت بود که پوست بدن وصورت دچار ویروسی می شد که تمام پوست مملو از جوشهای چرکی بزرگ می شد وصورت ورم می کرد وچهره وحشتناک میگردید. ولی ان بیماری خیلی سریع رخت بربست ودیگر کسی دچار ان بیماری لعنتی نشد بجز یک ...
تیک عصبی را شوخی نگیرید
...> چنین شرایطی در بسیاری موارد به برخورد اشتباه اطرافیان بستگی دارد، چراکه توجه بیش از اندازه به نوع حرکات و رفتار شخصی که دچار تیک است، به شدت بخشیدن به حرکات عصبی وی منجر می شود. بروز پرش های عصبی روان شناسان می گویند تیک عصبی بیشتر در صورت، گردن و سر ظاهر می شود و پرش پلک ها از شایع ترین نوع تیک های عصبی است، اما گاهی این پرش های ظریف که در پلک تحتانی و فوقانی احساس می شود، توسط ...
آنچه در دیدارهای رییس سازمان جهانی بهداشت در ایران گذشت
و همکاری دولت و مجلس برای مداوا و بهبودی آنها وجود دارد. رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: در تدوین برنامه ششم توسعه به بخش سلامت به طور خاص توجه خواهد شد و یکی از اولویت های ما در این سند توجه به بحث بیماری های غیر واگیر و ارتقاء سطح کیفیت خدمات و پایین آوردن سطح هزینه های درمان می باشد. دکتر لاریجانی یکی از مشکلات بخش سلامت و درمان در ایران را قاچاق مواد مخدر از کشورهای همسایه ...
نشانه های کودکان بیش فعال
به گزارش شفا آنلاین : نباید تصور کنید کودکانی که دارای این مشکلات هستند هیچ موفقیتی در آینده ندارند، حتی گاهی برای انجام برخی فعالیت ها، آن ها مزیت های بیشتری نسبت به همسالان خود دارند. در این مطلب می خوانید: دوران نوزادی کودکان پیش دبستانی دوران دبستان دوران نوزادی محققان متوجه شدند که اختلال نقص توجه در دوران نوزادی درآمدهایی دارد. البته ...
بهبود حساسیت به انسولین در بیماران دیابتی و کبد چرب
سلامانه : به گزارش مهر، براساس مطالعه محققان مرکز پزشکی جنوب غربی دانشگاه تگزاس، انسولین هورمونی است بسیار مهم که کمک می کند تا بدن قند را تبدیل به انرژی کند، مواد مغذی را جذب کند و ذخیره سازی قند به عنوان چربی را کاهش دهد. حساسیت کم به انسولین تاثیرگذاری این فرآیندها را کاهش داده و منجر به ایجاد دیابت و بیماری کبد چرب می شود. محققان دانشگاه تگزاس نشان دادند که وجود یک آنزیم ...
از هم دلی تا همبستری/ خیانت های کت و شلوار پوشیده
اولین چیزی که همه ما باید در شبکه های اجتماعی و دنیای مجازی رعایت کنیم این است که پشت آی دی ها و شماره ها و پروفایل هایی که می تواند عکس های غیرواقعی و حتی اسم های غیرواقعی داشته باشند هم یک انسان واقعی وجود دارد که آن انسان می تواند احساس داشته باشد، می تواند بدون هیچ احساسی احساس ما را درگیر کند و یا می تواند روزی از پشت مانیتور به دنیای واقعی بیاید و آن وقت خیلی از شنیده هایی که فکر می کردیم امکان ندارد در زندگی ما اتفاق بیافتد را خدای نکرده به چشم ببینیم. ...
روش های جذب و تربیت نیرو/ گفتاری از دکتر حمید حبشی (قسمت دوم)
، شما آنها را درست نمی شناسید، نمی آیند. اصرار کرد. علی هم دید دل دختر است، نشکند. لذا مجلس گرفت. علی یک طرف در و زینب طرف دیگر در. داخل کوچه چشم کشیدند کسی نیامد. (ملت هم داشتند گریه می کردند). رفتم به این مداح گفتم سند این چیزی که خواندی کجاست؟ گفت: حسی خواندم (خنده ی حضار). وقتی این وظیفه را به این شخص بدهید اینطور می گوید. شبکه ی ماهواره ای دست روی همین می گذارد، چهار تا قمه هم نشان می دهد می ...
روش های برداشتن خال
...: به طور کلی، تشنج و سردرد دو عاملی است که بعد از سکته های مغزی ایجاد می شود. سردرد بعد از سکته مغزی امری شایع است و 30 درصد مبتلایان به سکته های مغزی بعد از ترخیص از بیمارستان دچار سردرد می شوند. وی افزود: سردرد ناشی از سکته مغزی که معمولاً بر اثر گرفتگی عروق ایجاد شده است، تنشی بوده و بیشتر در ناحیه پس سر و بعد از ظهرها احساس می شود. بنابراین درمان آن توسط داروهایی است که برای ...
دولت اسیر بازی رانت خواران نشود
، بیشترین رانت ها را خوردند و بیشترین فسادها را مرتکب شدند. این گروه ممکن است دستاوردهای اصولی دولت در زمینه کاهش تنش ها را، برای منافع خود و گروه های تنش آفرین هم پیمان خود، به سخره بگیرند. امید است دولت بدون هیچ گونه سستی ای، این مسئله را مورد توجه قرار دهد که تلاش های ارزشمندی که انجام می دهد را به فرصتی تبدیل کند تا دستاوردهای عملی و ملموس برای عامه مردم و آینده کشور به همراه داشته باشد. در این ...