سایر منابع:
سایر خبرها
کار شبانه روزی حقوق 350هزار تومانی!
. پدری که در تمام این مدت حتی یک بار هم به سراغم نیامد، معلوم است که دل مهربانی ندارد. پدرم اگر مرا می خواست، هیچ وقت ما را تنها نمی گذاشت. همیشه با خودم می گویم آن زمانی که به پدر نیاز داشتم و باید او بود تا کمک حال مادرم می شد، ما را تنها گذاشت. بعدها که برای خودم کسی بشوم، برگشتش به چه درد می خورد. هیچ وقت آرزو نکردم بابایم برگردد یا بابا داشته باشم، اما همیشه سر نماز از خدا می خواهم که مامانم ...
راهی برای حل اختلافات با خانواده همسر
زوج می مانند. زیاد ماندن یکی از اعضای خانواده طرفین در خانه زوج، به مرور زمان مساله ساز خواهد شد و باعث بروز اختلاف و آسیب های بسیار جدی بر زندگی خصوصی زناشویی می شود. مکالمات تلفنی مکرر و طولانی مدت تماس های مکرر تلفنی و صحبت های طولانی مدت با اعضای خانواده، روشی است برای برون رفت زن و شوهر از تنهایی. در تماس های تلفنی متعدد، قطعا موضوع صحبت چیزی جز گزارش دادن یا بازگو کردن مسائل ...
نقشه مرگبار دختران برای پدر سخت گیر
سختگیری پدر برای دخترانش، انگیزه ای بود تا فرزندان برای آزار او نقشه بکشند؛ نقشه ای که به قتل پدر منجر شد. به گزارش خبرنگار ما، خبر قتل مردی میانسال دی سال92، به ماموران پلیس داده شد. این گزارش نشان می داد مرد میانسال، با ضربات چاقوی دومرد کشته شده است. دختر مقتول به ماموران گفت: فردی زنگ در خانه را زد و گفت با پدرم کار دارد بعد از اینکه پدرم بیرون رفت، صدای فریاد او را شنیدیم و وقتی ...
در گفت وگو با کونیکو یامامورا روایت شد؛ زندگی یامامورا از کیوتو تا فکه و از بودا تا اسلام
رفاه معلم نقاشی بودم، سریع یک نقاشی از صورت امام(ره) کشیدم و به جای عکس پاره شده از پنجره آویزان کردم. آن موقع اعلامیه ها را در کیسه نایلونی گذاشته و مخفی کرده بودیم. ملحفه هایی که کفن رزمندگان می شد در دوران جنگ تحمیلی چه می کردید؟ آن زمان پسرم محمد به جبهه ها رفته بود تا از کشور دفاع کند. من و دخترم هم به همراه خانم های دیگر محله لوازم مورد نیاز رزمندگان را فراهم ...
اسیر دست این زن شده ام!
گندمزار بلند شد دست رحمان را گرفت و گفت: برویم پسرم . دیگر نگاه نکرد سهیلا را بغل کردم، پشتم را به ماهیدشت دادم و به طرف جاده به راه افتادم یک لحظه برگشتم رحمان در حالی که دستش توی دست پدرش بود سرش را به عقب برگردانده بود و ما را نگاه می کرد توی دلم گفتم: رحمانم، مادر، طاقت بیاور، برمی گردم . سهیلا را روی کولم محکم کردم و به راه افتادم، تنها چیزی که داشتم، چاقویم بود. سوار یک تویوتای ...
قاتل دختر6 ساله، پسرعمویش بود
بازجویی های فنی قرار گرفت. جزئیات جنایت او در اعترافاتش گفت: چند سال قبل پدرم فوت کرد و مادرم با مرد دیگری ازدواج کرد. با این حال من با خانواده عمویم زندگی می کردم و مثل فرزندشان بودم. از 2 ماه قبل نزد مادرم رفتم تا با او زندگی کنم ولی باز هم به خانه عمویم رفت وآمد داشتم تا اینکه روز حادثه فکری شیطانی به سرم زد و تصمیم گرفتم دختر عمویم را بدزدم و او را به قتل برسانم. به این ...
اعدام شهلا به روایت قاضی اجرای حکم
روزنامه جوان نوشت: قاضی جابری آن روز به نکته ای اشاره کرد که نگاه های بسیاری را متوجه خود کرد. بیان این جمله که شهلا برای جلب رضایت اولیای دم هیچ تلاشی نکرد. شهلا زمانی تمام تلاش خود را به کار گرفت که پای چوبه دار ایستاد و آن زمان برای عذرخواهی دیر شده بود. در این باره با عصمت الله جابری قاضی اجرای حکم گفت وگو کرده ایم که در پی می آید: آقای جابری شما سال هاست که ...
روایتی از خانواده گروگانگیر رئیس شرکت واحد
در شرکت واحد کار کرده بود اما بی دلیل او را اخراج کردند. پدرم گروگانگیر نبود. او پدری بدبخت بود که می خواست دوباره سر کارش بازگردد."زن بهرام می گوید "آن روز کذایی برای حرف زدن رفته بود شرکت واحد اما راهش ندادند. قبل تر خودم چند بار رفتم. حاضر نبودند حرف مرا بشنوند. کلیه هایم سنگ دارد، دیسک کمر دارم اما بیمه ما را قطع کردند. دخترم دانشگاه قبول شد اصلا رویش نشد به پدرش بگوید. پسرم مدرسه نمونه دولتی ...
گزارشی از زندگی زنان خیابانی معتاد+تصاویر(16+)
کنندگانی بود که تا آن موقع سه بار به خاطر مصرف زیاد مواد اُوردوز کرده بود. در حالی که می گفت 40 سال دارد ولی قیافه اش به زنی 65 ساله شبیه بود. خودش می گفت به خاطر مصرف مواد است. - 14 سالگی ازدواج کردم. الان 40 سالمه. 4 سالم بود که پدر و مادرم از هم جدا شدن و پدرم زن گرفت. مادرمم که من تنها دخترش بودم، منو داد به مادربزرگم. اونم واسه اینکه من زیر دست نامادری نیفتم، 14 سالگی شوهرم داد. 15 ...
توطئه خانوادگی برای قتل پدر خانواده
زنی که متهم است شوهرش را با هم دستی دو فرزندش به قتل رسانده اگرچه جرمش را انکار کرد، توسط قضات به قصاص محکوم شد. به گزارش شرق، این پرونده دو سال قبل تشکیل شد. آن زمان زنی به نام مهری به پلیس خبر داد شوهرش هادی که راننده است از خانه بیرون رفته و دیگر برنگشته است. وقتی تحقیقات پلیس آغاز شد، مأموران متوجه شدند تصادف یا حادثه رانندگی در زمان گم شدن هادی به پلیس گزارش نشده است. ضمن اینکه ...
قصاص، مجازات قتل شوهر
.... پس از آن الیاس، در جایگاه قرار گرفت و اتهام خودش را قبول کرد. او در شرح حادثه گفت: آن روز به خاطر بدرفتاری های پدرم با او مشاجره کردم و با هم درگیر شدیم. مادر و خواهرم به کمک من آمدند و من هم به خاطر کینه ای که از پدرم داشتم به او 18 ضربه چاقو زدم که روی زمین افتاد و فوت شد. قاضی عزیزمحمدی بعد از شنیدن آخرین دفاع متهمان و وکیل مدافع آنها، ختم جلسه را اعلام کرد و با اعضای دادگاه وارد شور شد و فریبا را به قصاص، الیاس را به پرداخت دیه و تحمل پنج سال حبس و شیوا را به تحمل سه سال حبس محکوم کرد. ...
بنیاد در آینه مطبوعات
...> شلوغی کوچه بند دلم پاره شد. داخل رفتم و وقتی مادرم را سالم دیدم با خوشحالی خودم را در آغوشش انداختم اما مادر گفت ناصر. آن زمان بود که تازه متوجه جریان شدم و بعد از آن دیگر هیچ نفهمیدم. اما مادر بی تابی نمی کرد. یعنی آنقدر مظلوم و آرام بود که اگر گریه هم می کرد نمی گذاشت ما متوجه شویم. می گفت قسمتش این بوده. شاید اگر می ماند می رفت زیر ماشین. پس چه بهتر که شهید شد. از چناران تا کوچه شیرازی عصمت ...
بازداشت معتاد هنگام ربودن دختربچه 2 ساله
به خانه مادرم برویم. در حال عبور از خیابان تکیه اکبر آبادی بودیم که تلفن همراهم زنگ خورد. من نازنین را از بغلم پایین گذاشتم تا به تلفنم جواب بدهم. سرگرم حرف زدن بودم که ناگهان متوجه گریه دخترم شدم. وقتی برگشتم دیدم مردی دخترم را بغل کرده و در حال فرار کردن است. به دنبال آدم ربا دویدم و با فریاد از مردم کمک خواستم که مرد موتورسواری متوجه شد و با موتورسیکلت آدم ربا را دنبال و سرانجام او ...
مصاحبه شهرام قائدی و دخترش سارینا
بین خودش و سارینا نیز گفته است اما برای نخستین بار از بخش های پنهان زندگی اش و رابطه با پدرش پرده برداری کرده و درباره ارتباط ایده آل خود با سارینا می گوید. ماجراهای یک پدر متفاوت شهرام: فرق پدر بودن یک بازیگر با پدرهای دیگر این است که ناخواسته گاهی برای فرزند خود چیزهایی را کم می گذارد که همسرش باید آنها را جبران کند. مثلا گاهی آن زمان که باید حضور داشته باشی، نیستی. درست ...
اختلاف نظر درباره دیه زنی که قاتلش شناسایی نشد
بارها در خانه مژگان دیده شده بود. این مرد تحت بازجویی پلیس قرار گرفت و هرچند قبول کرد با مژگان رابطه داشته اما اتهام قتل او را نپذیرفت و گفت: اولین بار که با مژگان آشنا شدم، قرار شد با هم رابطه داشته باشیم و من به او پولی بپردازم. بعد از آن چندبار دیگر هم به خانه مژگان رفتم و به او پول هم دادم. او زن خوبی بود اما به خاطر نوع زندگی اش نمی خواستم رابطه عاطفی خاصی با هم داشته باشیم. هیچ درگیری و دعوایی ...