سایر منابع:
سایر خبرها
آقای ایرج در پشت پرده هستند و این از هنر والای ایشان بود. او سپس به اجرای قطعاتی ازموسیقی آوازی ایران با همراهی شماری از افراد گروه موسیقی آوای ایرج با نوازندگی محمدرضا محمدی (قانون)، یعقوب نوروزی (عود)، امیر حوتیان (پیانو)، علی مهابادی (تنبک) و به سرپرستی و رهبری امیر فیروزبخت پرداخت. در ادامه برنامه با حضورسالار عقیلی، نصرت الله وحدت، محمد معتمدی، پری ملکی، احسان خواجه امیری و مدیر مسئول ...
کتابفروشی محام اهواز به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کتاب هایی وجود دارند که نویسنده هایی نه چندان معروف دارند، ولی این کتاب ها وقتی خوانده شوند، به خوبی می توان با معرفی به مخاطب آن ها را در چرخه تولید و چاپ مجدد نگاه داشت. این کتاب ها علاوه بر داستان های جذاب شامل روحیات و جوامعی است که هر انسان جویایی را راغب به ادامه و خواندن آن می کند. در ادامه 10عنوان کتاب که مهبد متین ...
.... آن قدر آنها را دوست داشتم که در سن شش، هفت سالگی تمام شعرهای بعضاً سنگینی که می خواندند را حفظ بودم و با آنها می خواندم. سه ساله که بودم، گروهی در یک کافه زیرزمینی به نام برادوِی موسیقی جَز می زدند که پدرم با درامر آنها دوست صمیمی بود و برای همین، همیشه چند ساعتی را در آن کافه می گذراند. من هم عاشق پدرم بودم و همیشه کنارش بودم. این مواجهه من با موسیقی خارجی بود که از همان کودکی در من شکل گرفت ...
کنم و نه کسی دارم که ذره ای مرا درک کند! رو کردم به بچه ها و با لحنی پر از غم داد زدم: بگذارید به حال خودم گریه کنم! با دلی پر از غم و اندوه و با کوله باری از خستگی و تنهایی دوباره به مسجد آمدم! احسام می کردم زمین و آسمان به من فشار می آورند! در تنگنای عجیبی قرار داشتم! شرائطم به گونه ای بود که می خواستم بلند صدا بزنم و بگویم: مَتی نَصْرُ اللَّه! * خوابی امید بخش اگر آن روستا ...
خالی بود. قبل از این اتفاق وضعیت چطور بود؟ دوستان صمیمی داشتی؟ بچه بودم بازی می کردم، بعد از ظهرها توپ پلاستیکی می آوردم بازی می کردم. بعضی وقت ها می رفتیم قهوه خانه...با گوشی موبایل بازی می کردم، به خدا اصلا توی محل سرم را بالا نمی کردم... به خدا این طوری که می گویند نبود... دوست صمیمی داشتی؟ اسمشان یادت می آید؟ یکی محمد بود و آن یکی امین که فامیلی اش ...
شخص سخن می گوید، در ضد سنت بوو من ظاهر می شود. این تغییر از سوم شخص به اول شخص، در حقیقت حاصل نوعی گسست و پیوند است. بالاخره این دو، در جستجو درهم می آمیزند و به منِ راوی تبدیل می شوند، سخنگویی که هم راوی است هم من. در این رمان، هم راوی می گوید من ، هم قهرمان. هزارویک شب را هم خیلی دوست داشت و از لحاظ جنبه های جادویی خیلی به آن اشاره می کند. راوی داستان وقتی در سال 1916 یعنی اواسط جنگ به پاریس می ...
به گزارش خبر فوری ، در حاشیه این جشن تولد، رویگری گفت که دوست دارد به صحنه تئاتر برگردد. به گفته او، آخرین کسی که برای کار سراغ او آمده، حسن مصطفوی است. او درباره زلزله نیز سخن گفت: زلزله نمی آید، ما هم خدایی داریم. امام رضا در مملکت ما هست اما زلزله های دیگری به جز زمین لرزه در زندگی هست. می توانید بخش هایی از این برنامه و گفت و گو را اینجا ببینید. ...