سایر منابع:
سایر خبرها
، تهییج می شود که با آن مانع و ناملایم گلاویز شود و اگر دسترسی نداشت سعی می کند در آینده انتقام بگیرد. وجود خشم در انسان ضروری است البته آدمی بدون اینکه خشم داشته باشد نمی تواند زندگی کند، ولی به شرطی که آن را در راه صحیح به کار بیندازد. وجود خشم در انسان لازم است تا در راه انسانیت آن را به کار ببرد، آدمی بدون شهوت و غضب نمی تواند زندگی کند، باید شهوت در او باشد تا به دنبال خوراک و ...
دستور خداوند می شمارد و احتمالِ هر گونه خطا و نقص را از پیامبر دور می کند و جایی برای نقد معصوم باقی نمی گذارد. به راستی آیا با وجود آیات زیر، کسی جرئت می کند که با نامِ نقد، به مخالفت با قول و فعل پیامبر برخیزد و از کامل بودنِ نظر خود و ناقص بودنِ قول پیامبر دم بزند؟ کافی است در سه آیه زیر مختصری تأمل شود تا معلوم شود قرآن نسبت به کلام و رفتار پیامبر چه نگاهی دارد و آیا نقد- که چیزی جز همان بیان ...
، رد یا عدم احراز صلاحیت داوطلبان مطرح می شود. در این خصوص دو رویکرد وجود دارد که یکی به لزوم احراز صلاحیت و دیگری به لزوم احراز عدم صلاحیت در امر داوطلبی تأکید می نماید. اصل عدم ولایت احد علی احد ، اصل اشتغال و احتیاط از مباحث اصولی مورد استناد دیدگاه نخست و اصل صلاحیت داوطلبی مورد استناد دیدگاه دوم است. با توجه به لزوم تعهد و تخصص نماینده برای حسن انجام کارویژه های محوله، دیدگاه نخست ...
کند در این حال یکی از حاضران از حضرت پرسید: فَمَا بَالُکَ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِین؟ خودت چه حالی داری؟ به اصطلاحِ بعضی، گویا می خواست یک نوع نقدی نسبت به حضرت داشته باشد. ظاهراً می شود دو وجه برایش ذکر کرد که فعلاً مهم نیست؛ بلکه مهم، پاسخی است که حضرت به او می فرمایند : وَیْحَکَ إِنَّ لِکُلِّ أَجَلٍ وَقْتاً لَا یَعْدُوهُ وَ سَبَباً لَا یَتَجَاوَزُهُ؛ وای بر تو! هر ...
می باشد. اما آن بندگان مکرم که که همان ملائکه عماله و نفوس مدبر علوی هستند، در رتبه ای پایین تر قرار دارند و اراده ایشان در اراده حق، حکم ایشان در حکم حق و فعل ایشان در فعل حق مستهلک است. ایشان همان الواح قدری و کتاب محو و اثبات الهی هستند که بر خلاف گروه اول از بندگان مقرب، زوال و تبدل در ایشان جایز است. إن لله فی طبقات السماوات عبادا ملکوتیین مرتبتهم مرتبه النفوس دون مرتبه السابقین ...
، منتهی به علت العلل خواهد شد. نکته دیگر اینجاست که وقتی علتی فوق انسان ارادۀ انتخاب کنندۀ فعل را در انسان ایجاد می کند، خود این اراده لزوماً ایجاد شده و کاملا مناقض حرّیت است، زیرا حرّیت و وجوب، نقیضین اند. اما وقتی ما از حرّیت وجدانی خود سخن می گوییم، مبدأیت برای آن قائلیم. و آن را به فاعلی که از سرِ آزادی و بدون هیچ نوع تأثیر وجوب دهنده ای این فعل را انجام می دهد نسبت می دهیم، نه به هیچ ...
...> إِنَّ اللَّهَ لا یَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّه (نساء، 40) الف: خداوند، بندگان را امر و نهی فرموده، در حالی که وی در اعمال خود اختیار و قدرت انجام و ترک فعل را ندارند.(تکلیف مالایطاق) (تکلیف مالایطاق) ب: بندگان را بدون امر و نهی نسبت به اعمالشان کیفر دهد.((عقاب بلابیان و ...) ) ج: شروری که متوجه بندگان شود یا حقی از وی که تضییع شده باشد. در تمام این موارد، باید دانست که ...