سایر منابع:
سایر خبرها
سراغ صندوق صدقه خانه نمی روم تا از آن قرض کنم .فی الفور از حساب برمی دارم. اما وقتی دم به دم پدرشان را می خواهند و بهانه می گیرند چه کنم!؟ بهترین سال های عمرمان با رنج سپری شد چون ابراهیم ام کارگر بود. کودکی نکردم چون پدرم کارگر بود. حالا هم من مانده ام و یتیمانم. بعد از این باقی عمر را باید با حسرت و داغ زندگی کنم . کارگران در مدار بسته نزدیک ترین آبادی به معدن زمستان یورت ...
نبود بیشتر از آن ها تعریف می کردم، انصافا خوش قریحه بود، مخصوصا اینکه گفتند فی البداحه و امروز سروده شده است، این ثروت و دارایی در کنار عشایرمان است و کم هم نیستند؛ عشایر الحمدالله خوش استعداد، نخبه، فاضل و ملّا هستند، ملّاهایی که در همه جای ایران در میان شما بوده و من گاهی بعضی از این چهره ها را دیده ام که خیلی خوش قدم، خوش خط، خوش بیان ، قاری قرآن، شاعر و شاهنامه خوان در چادرها و در عالم عشایری ...
گروه معارف - رجانیوز: این آخری ها دیگر چشم هایمان به آسمان دوخته شده بود، با اشتیاق منتظر آمدنش بودیم تا رود پرتلاطم نفس را به ساحل آرامشش برسانیم. خسته از روزمرگی ها و تنش های همیشگی زندگی این روزهای مان بودیم. دلمان تنگ نواهای دلنشین نیایش با محبوب شده بود. نوای شورانگیز "اللهم رب شهر رمضان" در تمام وجودمان می پیچید... بالاخره آمد آن که منتظرش بودیم. مسافر کریم مان از سفر یکساله ی خود بازگشت تا بار دیگر در سحرگاهان به یاد ماندنی اش زمزمه کنیم نوای "اللهم انی اسألک من بهائک بأبهاه و کل بهائک بهی" دعای سحر را و روزه ...
رسیدن به شادی. عبدالله به خوبی غم را با تولد و خور و خواب و شهوت معنا می کند و اعتقاد دارد که اگر در این سفر نخست بمانیم نمی توانیم به اندوه برسیم. در مرحله اندوه طلب را اصل می داند. طلب اندوه. در این مرحله اندوه را گره می زند با خودشناسی و پرسش. و در نهایت مرحله شادی که حقیقتی شیرین است. سفر در تذکره اندوهگینان در هفت وادی و با سرفصل نسخه قاهره روایت می شود. سفرهای عبدالله در وادی های ...
بسیاری از مردمان ایتالیا اعم از مردم ناپل به جلوی خانه اسکیلاچی می روند و بنری باز می کنند که روی آن نوشته بود توتو تو قهرمان مان کن. اتفاقی عمیق برای مردمانی که به خوبی می دانستند تا به این مرحله چه اتفاقاتی را با ایمان و حماسه گذرانده اند. سالواتوره اسکیلاچی، همان پسر سیسیلی؛ که انگار از دل تاریخ بیرون آمده بود تا جام جهانی 90 را به نام خود سند بزند و بمیرد. فردا از راه رسید، زمان موعود رسید ...
می زنیم که گذران عمر کرده باشیم... چون می گذرد غمی نیست! حیف نیست که مجتبی محرمی جایی در فوتبال نداشته باشد؟ نه... فوتبال مال از ما بهترونه... همیشه زرق و برقش واسه اونا بوده... حاشیه ها، جنجال، بدبختی و محرومیتش مال ما. البته ما قراردادمون رو با مردم بستیم و خیلی هم راضی هستیم... خدا رو شکر. حرف آخر. امید به قهرمانی پرسپولیس... دیگه وقتش رسیده که بعد از این همه حمایت از برانکو و تیم، قهرمان آسیا بشیم... بریم و به قله برسیم... ممنونم... یاعلی. ...
دیدار خدا رفت، غرق خون و عطشان بر سر زنان/ واحسینا میگفت/ زهرا (س) به قتلگاه/ یا ربّی یا الله یا ربّی یا الله... ای که بر من مَحرم رازی/ پرده بر جرمم می اندازی آمدم تا این گدا را هم/ مُحرم عشق خودَت سازی از سَر ِ خجلت/ دیده گریانم/ از گناهان ِ/ خود پشیمانم سیّدی العَفو... گشته ام حیران به تاریکی/ ای حریم تو حریم نور گرچه بستم ...
غل و زنجیر می کنم و درهای جهنم را می بندم. اینها را به سمت تو انسان باز می کنم و خودم با تمام وجهه الوهیتم به سمتت می آیم و رحمت واسعه من را ببین و لمس کن. غزالی در کیمیای سعادت جمله قشنگی دارد می گوید چون ماه رمضان درآید درهای بهشت را بگشایند؛ درهای دوزخ دربندند، شیاطین را در بند کنند و منادی آواز کند ای طالب خیر بیا که وقت تو است و ای جوینده شرّ باز ایست که نه جای توست. لذا این ماه ...
. * رباعیات در روزگار خیام، نیشابور در آتش ستیز فرقه های اشعریه، معتزله و اختلافات پر ستیز صاحبان قدرت، حنفیان و شافعیان می سوخت و هر نوع آزادی و آزادی اندیشه از جامعه نیشابور رخت بربسته بود. محیط سیاسی نیز آلوده به تعصب و قشریگری بود که نمونه آشکار این تعصبهای مذهبی و سیاسی را در سیاست نامه خواجه نظام الملک می توان دید. متعصبان آن دوران فلاسفه، حکما و حتی دانشمندانی همچون خیام را ...