جمعه ۰۷ اردیبهشتساعت ۱۸:۱۳Apr 2024 26
جستجوی پیشرفته
ایمنا ۱۳۹۷/۰۵/۲۱ - ۱۱:۳۸

صیاد در کمین گل سرخ

سروان چشم گرداند و در نزدیکشان آلونکی دید که جلوش پیرمرد و پیرزنی ایستاده بودند و آنان را تماشا می کردند. رفت به سویشان، سلام گفت اما علیکی نشنید، فهمید آنان ترسیده اند. کوشید آرامشان کند؛ گفت پدرجان، ما با شما کاری نداریم، اصلاً به خاطر امنیت شما به اینجا آمده ایم. ... ادامه خبر

برچسب‌ها

جستجوگر خبر فارسی، بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است (قانون تجارت الکترونیک). برای مشاهده متن خبری که جستجو کرده‌اید، "ادامه خبر" را زده، وارد سایت منتشر کننده شوید (بیشتر بدانید ...)