سایر منابع:
سایر خبرها
اعترافات هولناک مرد بوکسور درباره قتل عام خانوادگی +عکس
اعصاب می خوردم آن قرص ها زیاد در من اثر نکرده بود. دو دخترم چون صبح زودبیدار می شدند، زودتر خوابیدند. پدرزنم خوابید اما مادرزنم به خاطر پادردش دیرتر خوابید. ساعت 23 و 30 دقیقه، انگار سیروس دیگری شده بودم، رفتم سراغ دو دخترم و هر دو را بعد از خفه کردن، با چاقو سر بریدم. حتی چند مشت به دختر کوچک ترم زدم تا راحت بمیرد و مثل دختر بزرگ ترم موقع مرگ سختی نبیند. آب خوردم و سمت اتاق نشیمن آمدم دیدم ...
مرگ مرموز زن جوان؛ قتل یا خودکشی؟
گرفت و گفت: ژیلا از ماشین پرت شده است. من گفتم بالاخره کار خودت را کردی. گفت: خوب کردم اگر می توانی ثابت کن. دیگر جواب تلفن من را نداد و چند ساعت بعد داماد دیگرم با او تماس گرفت و فهمیدیم دخترم در کدام بیمارستان است. این زن گفت: دخترم در کما بود و ما نتوانستیم با او صحبت کنیم تا اینکه یک روز بعد گفتند او فوت شده است. بهروز خیلی دخترم را کتک می زد هربار او با سروصورت کبود به خانه ما می آمد و ...
اخبار حوادث
.... شوکه شده بودم، فکر نمی کردم ضربه کاری باشد و منجر به قتل او شود. بعد از توضیحات متهم، پدربزرگ او به پلیس گفت: دخترم سال هاست فلج است و روی صندلی چرخدار زندگی اش را سپری می کند. وظیفه خودم می دانستم به او از نظر مالی کمک کنم و فکر نمی کردم این موضوع باعث حساسیت بچه ها شود. وقتی 35 هزار تومان سهم جوجه ها را به دخترم دادم آرمان ناراحت شد و سپهر به حمایت از من با او درگیر شد. او در ادامه ...
اشک پشیمانی بوکسور قاتل
. از خانه بیرون رفتم و خرید کردم. وقتی برگشتم حدود 15تا 20قرص خواب داخل شیرموز ریختم و آنها نفری یک لیوان خوردند. وقتی خوابیدند انگار دیگر خودم نبودم و با چاقو بالای سر تک تک آنها رفتم و... (متهم هنگام شرح جزئیات قتل دخترانش اشک می ریزد و شانه هایش از گریه شروع به لرزیدن می کند.) بعد چه کردی؟ اگر همسرم به خانه برمی گشت، جان او را هم می گرفتم چون اصلا در حالت عادی نبودم. در آن لحظه ...
بلای وحشتناکی که سر پری در کامیون بهنام آمد / ایمان چه دیده بود!
کردند و گفتند حاضرند تفاضل دیه او را پرداخت کنند. مادر مقتول گفت: بهنام مرد عصبانی بود و همیشه دخترم را کتک می زد. روز حادثه قرار بود آن ها شام خانه ما باشند تا اینکه دخترم به خاطر موضوعی عصبانی شد و سیلی به صورت پسرش زد. پس از این بهنام به طرف دخترم حمله کرد و او را کتک زد و بعد هم به زور دست او را گرفت و به داخل ماشین برد و گفت: امشب تکلیف دخترم را روشن می کند. به دنبال آن ها ...
آخرین جزئیات قتل 4 عضو یک خانواده
زدی؟ من همسرم را دوست داشتم، اما درگیری هم داشتیم و گاهی هم او مرا کتک می زد. چون او ورزش کنگ فو می رفت و می توانست از خودش دفاع کند. چه شد که از خانه قهر کرد و رفت؟ دقیق نمی دانم، اما هفت روز قبل از حادثه او همراه دخترم برای شرکت در جلسه اولیای مربیان به مدرسه رفت. وقتی دخترم برگشت تنها بود و گفت: مادرش به خانه مادر بزرگش رفته است. 20 یا 30 بار با او تماس گرفتم، اما جواب نداد ...
روایت تکان دهنده پدری که دخترانش را کشته بود
.... ابتدا دخترهایم را... مرد میانسال به اینجا که می رسد شروع به گریه می کند و ادامه می دهد بعد هم پدرزن و مادرزنم را. بعد از آن هم به اتاق دخترهایم رفتم و با ادکلن موهایشان را شستم و بالای سرشان گریه کردم. بعد هم دست های خودم را بریدم. در همین حال بودم که برادرم زنگ زد و گفت همسرت را پیدا کرده ام، خانه برادرش است. به دروغ گفتم من در جاده هستم و دارم می روم شمال ...
دست های آلوده در خون
دوات آنلاین - اگرچه بیکاری و اعتیاد باعث شد یک بار دست به سرقت لاستیک های خودرو بزنم اما در حالی قاتل شدم که پدرزنم را عامل آشفته شدن زندگی ام می دانم. او وقتی طلاق دخترش را از من گرفت و من هم هیچ کاری از دستم ساخته نبود به ناچار تصمیم به انتقامی وحشتناک گرفتم و ... جوان 34 ساله ای که حدود دو روز بعد از ارتکاب یک جنایت هولناک خود را تسلیم قانون کرده بود، پس از تشریح خلاصه ای از محتویات ...
تیر های کینه ای که از روی بغض بر پیکر بی جان امام حسن (ع) نشست
من با حسن و حسین (ع) در خانه بودیم، پس حسن (ع) برای تطهیر به بیت الخلا رفت و چون بیرون آمد فرمود: بار ها به من زهر دادند و هیچ گاه مانند این بار نبود، همانا پاره ه ایی از جگرم افتاد. حسین (ع) گفت: چه کسی تو را زهر داده! فرمود: از آن کس چه می خواهی؟ آیا می خواهی او را بکشی؟ اگر آن کسی باشد که من می دانم، خشم و عذاب خداوند بر او بیش از توست، و اگر او نباشد که من دوست ندارم ...