سایر منابع:
سایر خبرها
زندگی خصوصی یک زن خیابانی (+18)
به گزارش نماینده معصومه چهارمین فرزند خانواده است و 28 سال دارد. از 20 سالگی این کار را شروع کرده است. وقتی درباره دلیلش می پرسم در یک کلام توجیه می کند: مشکل مالی پیدا کردم . و مدعی می شود: حقوق بازنشستگی پدرم 700 هزار تومنه که 400 تومنش بابت اجاره خونه میره. از خواهر و برادرام هم کمک نمی گیریم. اولین باری که دست به این کار زدم، 20 سالم بود. با دوستام رفت ...
5 مزار برای 2 برادر شهید
منطقه حضور داشتند. خود شما هم رخت رزمندگی را پوشیده بودید؟ 14 سال داشتم که به خاطر آمدن ها و رفتن های پدر و عمو من هم علاقه مند به شرکت در جنگ شدم. دوره آموزشی را در مشهد گذراندم و اولین منطقه ای هم که در آن حضور داشتم مهران بود و ارتفاعات کله قندی. در آنجا همرزم پدر شده بودم. ایشان فرمانده من بودند اما کسی از ارتباط ما اطلاعی نداشت. آقای حصاری مایلیم بیشتر ازحضور ...
هادی خامنه ای: برای کاندیداتوری در انتخابات تصمیم نگرفته ام
رسیده اند و این فرض که از سوی برخی افراد مطرح می شود که هیچ دونفری همدیگر را قبول ندارند را نمی پذیرم. وی در ادامه در خصوص فعالیت های شورای هماهنگی جبهه اصلاحات برای شرکت در انتخابات گفت: جلسات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات در همه استان ها برگزار می شود. البته باید این نکته را یادآور شوم که برگزاری جلسات شورای هماهنگی فقط مخصوص سال انتخابات نیست. دبیر کل مجمع نیروهای خط امام ...
حمله به یک پرستار در ساوه
، در حادثه ای مشابه، در همان بیمارستان، با ضربات چاقوی همراه یک بیمار مصدوم شده بود. حالا با گذشت 5 ماه از آن حادثه، بار دیگر مورد ضربات شدید قرار گرفته است. او در توضیح بیشتری درباره این حادثه می گوید: روز جمعه مسئول شیفت عصر این بیمارستان بودم که مصدومی را آوردند؛ مرد 50 ساله ای که به دلیل خوردن سم علف کش، دچار مسمومیت شده بود. ما هم بلافاصله با دیدن این مصدوم، به دلیل احتمال خفگی، او ...
انتشار بخشی از یادداشت اختصاصی ای.آر.رحمان
اینک با مجید مجیدی در سینمای ایران. فیلم های مورد علاقه ام عبارتند از سینما پارادیزو، آوای موسیقی، ده فرمان (کریشتف کیشلوفسکی)؛ و از بین فیلم های جدیدتر، بدون شک فیلمی که با دنی بویل کار کرده ام، یعنی 127 ساعت و هم چنین رنگ خدا ساخته مجید مجیدی که زندگی ام را تغییر داد. من یکی از طرفداران پر و پا قرص سینمای ایران هستم. عاشق به تصویرکشیده شدن انسانیت در فیلم های ایرانی هستم ...
فقر واقعی، روزنامه برگشتی و تبدیل کتابفروشی به فلافل فروشی است
دوست دارم امیر حاج رضایی؛ کارشناس فوتبال در جشن سینما و کتاب، جایزه اشکان خطیبی را اهدا کرد. امیر حاج رضایی گفت: سال ها است که به سینما علاقه دارم. همان طور که در سینما سه گانه وجود دارد، در زندگی من همه سه گانه ای هست؛ سینما، کتاب و فوتبال. در دهه 40 به خاطر یک حادثه سیاسی اجازه ندادند تحصیلاتم را ادامه بدهم و من شروع کردم به طور مستقل به کتاب خواندن. با فوتبال زندگی می کنم و از سینما و ...
زندگی و شهادت امام جواد(ع) در بیان استاد جاودان
بیرون آمدیم، مقداری با او راه رفتم ناگاه دیدم که در مسجد مدینه هستیم. به رسول خدا (ص) سلام کرد و نماز خواند، من هم با او نماز خواندم، بعد از آن جا خارج شدم، مقداری راه رفتیم ناگاه دیدم که در مکه هستیم، کعبه را طواف کرد، من هم طواف کردم. (24) بعد ازآن جا خارج شدم چند قدم نرفته بودیم که دیدم در جای خودم که در شام مشغول عبادت بودم، هستم. آن مرد رفت، من غرق تعجب بودم که خدایا او کی ...
واکنش طالقانی به تصرف موقوفه توسط هاشمی
کارها را برای من نکنید، برای دیگران هم نکنید. ایشان با قبر ساختن به شکلی متفاوت با مردم عادی، مخالف بود. *ظاهرا چند روز قبل از رحلت ایشان،یک سرقت ِ اسناد هم از منزل ایشان صورت گرفته بود.اینطور نیست؟ بله، تصورش را بکنید دو روز قبل از فوت ایشان، بخش زیادی از اسناد دفتر گم شود! شب فوت ایشان تلفن و برق خانه آقای چهپور قطع و راننده مرخص می شود. بعد هم یک سری تعلل ها و وقت کشی ها ...
امیرسلیمانی: دوست دارم نقش منفی بازی کنم
بسازد قبل از آن هم با او در تله تئاتری همکاری کرده بودم. از من خواست تا برای بازی در فیلمش تست بدهم. متنی به من داد و چند خطی که از فیلمنامه را خواندم، گفت بس است. با خودم فکر کردم که حتما در تست رد شده ام، اما دو روز بعد برای بستن قرارداد با من تماس گرفتند. بهترین دوستتان کیست؟ حمیدرضا پگاه که از 14 سال پیش در سریال شبی از شب ها همبازی بودیم و رفاقتمان شروع شد. البته ...
پسری که پدرش را در چاه آب سنگسار کرد/ ماجرای جنایت جوان شیشه ای در باغ سیب
این که من معتاد بودم بسیار عصبانی و ناراحت بود به همین دلیل هم با یکدیگر اختلاف داشتیم چرا که من اصرار داشتم باغ سیب را به من بدهد. وی ادامه داد: من در روستا به پدرم کمک می کردم و روز حادثه نیز مشغول حفر یک چاه بودیم که سر همین موضوع با هم بحث کردیم. پدرم بعد از صرف ناهار دوباره درون چاه رفت او حدود 15 متر از چاه را حفر کرده بود که از من خواست چراغ قوه را شارژ کنم من هم از این فرصت ...
تهیه کننده، نقشم را به یک بازیگرفروخت!
که بعد از پرس و جو در مورد بقیه نقش ها متوجه شدم که یکی از نقش های اصلی را به برادرزاده آقای تهیه کننده داده اند. کسی که اصلا بازیگری بلد نیست و فقط به خاطر داشتن روابط خانوادگی با تهیه کننده فیلم، چنین نقشی را به دست آورده است. *تهیه کننده تلویزیون نقشم را به خاطر پول به یک بازیگر دیگر فروخت! بازیگر سریال خط قرمز با اشاره به برخی از پشت پرده های سینما و تلویزیون گفت: برای ...
کتاب و کتابدار؛ خیلی دور، خیلی نزدیک
به عنوان یک شغل و حرفه انتخاب کرده ایم. برخی از کتابشناسان که مهارت خود را از طریق کتابداری کسب کرده اند، رشته اصلی شان کتابداری نبوده و از سر علاقه به این مسیر وارد شدند. وی ادامه می دهد: یعنی برخی از اساتید فن مانند کامران فانی و دیگران، قبل از اینکه کلاً وارد این حوزه شوند، کتابشناس بودند. خودشان علاقه داشتند که وارد این حوزه شوند. شاید یک مقداری شغل ما ایجاب می کند که از مطالعه ...
طارمی: برانکو زیاد به من گیر می دهد!
...> همه جا که چیپ جواب نمی دهد! به همین خاطر پنالتی را بالا زدم و امیدوارم بتوانم اگر باز هم پنالتی زن بودم پنالتی هایم را گل کنم. به نظر می رسد روند رو به رشدت امسال خیلی بهتر از سال گذشته بوده به طوری که تا اینجا توانسته ای هم گل بزنی هم پنالتی بگیری هم پاس گل بدهی. بله خودم هم قبول دارم که نسبت به سال گذشته بهتر شدم. سال گذشته من در بدترین شرایط به پرسپولیس وارد شدم و فشار روی ...
روایت موسوی تبریزی از اسدالله لاجوردی
سال 1360 تا 1363 دادستان کل انقلاب بوده اند و از نزدیک با شهید لاجوردی ارتباط داشتند. آشنایی شما با آقای لاجوردی از چه زمانی آغاز شد؟ من از زمانی که ایشان دادستان تهران شد با او به صورت حضوری آشنا شدم، قبل از آن، من حاکم شرع دادگاه های آذربایجان شرقی و غربی بودم. البته پیش از آن اسم لاجوردی را شنیده بودم؛ از زندانیان سیاسی قبل از انقلاب بودند، از اعضای مؤتلفه اسلامی و آدم ...
سرقت مسلحانه از مسافران فرودگاه
سارقان مسلح که متهم هستند با کمین در فرودگاه امام خمینی مسافران را تعقیب و با تهدید سلاح اموالشان را سرقت می کردند به دام پلیس افتادند. به گزارش جوان، این پرونده چهارم مردادماه امسال روی میز کارآگاهان پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. زن و شوهری که پلیس را از ماجرا باخبر کرده بودند در شرح حادثه گفتند: ساعت پنج صبح بود که راهی گمرک فرودگاه شدیم و بعد از انجام مراحل قانونی 180 گوشی ...
نقل و انتقال با رعایت حق تقدم
همیشه برای آقای حیدری محفوظ است. باشد که ناشران دیگر هم بازار را بسازند و نه اینکه به راهی کوفته و بازار آماده بروند؛ که در این صورت باید همیشه حول کارهای محدودی دور بزنند و ببینند بازار چه می خواهد. ناشر و صاحب امتیاز انتشارات فرزان روز همچنین می گوید: من معتقدم انتشارات خوارزمی به گردن نشر ما حق دارد و در تاریخ نشر ایران که یکی از بهترین روایت هایش را دوست دانشمندم آقای عبدالحسین آذرنگ تهیه می ...
جمشید مشایخی:همسرم همیشه کنارم بوده...
4ساله بودم، از موضوعی ناراحت شدم و لفظ پدرسوخته را به زبان آوردم. آقایی نزدیک ما سیگار می کشید. مادرم با خاکستر سیگار دست من را سوزاند و گفت این کار را کردم تا یادت بماند دیگر هیچ وقت از این حرف ها نزنی. باور کنید آن روز من دلم برای مادرم بیشتر سوخت تا خودم و سوختگی دستم، از این ناراحت بودم که چرا کاری کردم که مادرم دلخور شود. آثار تربیتی در کودکی روی جوانی و بزرگسالی همه تاثیر زیادی ...
زندگی با طعم آرزو پشت حصارهای دور و دراز...
. وی با بیان اینکه مواد اولیه لباس ها از بازار تهیه می شود، اظهار می کند: روزانه حدود 3000 لباس تولید کرده و از دختران بالای 15 سال برای کار در این مجموعه استفاده می کنیم. بعد خروج از کارگاه، از راهنما می خواهم یکی از ایرانیانی را که با افاغنه ازدواج کرده است به من معرفی کند، او مرا به سمت خانه ای می برد که درش را برایم زنی مهربان که از لهجه اش مشخص است متعلق به کرمان است باز می ...
مادرانی که به سربازی می روند تا همسرانی که درگیر می شوند! /روایتی از سربازی رفتن جوانان
طلوع یزد: همسرم یک سال بعد از ازدواج مان رفت سربازی؛ آموزشی اش تهران بود و اولین باری که با لباس سربازی آمد خانه، همه چیز برای من بامزه بود؛ تا حالا او را کچل کرده ندیده بودم؛ با لباسی که برای من همیشه متعلق به آدم های دیگری بود که در خیابان می دیدم، با آن پوتین های خشک و باابهت شان! برای زینب شیرزاد که در گفت وگو با شرق خود را یک زن جوان، معمولی و تحصیل کرده معرفی می کند، سویه های خشن تر سربازی ...
شکایت از مادرشوهر به جرم آدم ربایی
متوجه شدم که پسرم همراه همسر و مادر شوهرم به کشور ترکیه رفته است. آنها از چند روز قبل نقشه کشیده بودند و بی آنکه در جریان باشم برای پسرم بلیت خریده بودند. وقتی در جریان این ماجرا قرار گرفتم راهی دادسرا شدم تا از مادرشوهرم به خاطر اینکه فریبم داد و فرزندم را ربود شکایت کنم. به گزارش همشهری، با شکایت این زن تحقیقات در این خصوص آغاز شده است تا ابعاد پنهان پرونده آشکار شود. ...
سرقت مسلحانه محموله گوشی های تلفن همراه
...> کارآگاهان با توجه به اینکه مال باخته شماره پلاک پاترول را یادداشت کرده بود، مالک خودرو را در شهرک اندیشه شناسایی کردند و فهمیدند خودرو در زمان ارتکاب سرقت در اختیار شخص دیگری بود. صاحب پاترول پس از اطلاع از موضوع سرقت مسلحانه، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: قصد فروش ماشین خود را داشتم و به همین علت در نیازمندی های روزنامه اقدام به انتشار آگهی فروش خودرو کرده بودم تا اینکه جوانی حدودا ...
گفت وگو با حسین واحدی پور،پیشکسوت روزنامه نگاری و مدیرمسئول روزنامه خبرجنوب
کردم به همین خاطر هم علاقه مند شدم تا در یک روزنامه کار کنم. به هین خاطر ابتدا یک تقاضای کار رایگان در روزنامه پست تهران که روزنامه عصر تهران بود دادم که پذیرفته شد، اما پس از چند روز، چون حضورم در روزنامه با ساعت درسم تداخل داشت به روزنامه مرد مبارز رفتم که صبح ها منتشر می شد. عصرها که از دبستان تعطیل می شدم، با اتوبوس شرکت واحد از کرج به تهران می رفتم و در روزنامه مرد مبارز ...
فرار نو عروس برای ازدواج با پسرخاله
طایفه او را برای پسرش خواستگاری کرد که من نیز قبول کردم و دخترم سه ماه قبل به عقد پسر جوان درآمد. در این مدت پسر جوان همه کار برای دخترم کرد تا او احساس رضایت کند اما سیمین عاشق پسرخاله اش بود و ناسازگاری اش را آغاز کرد. او روز گذشته برای خرید از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت. پسرخاله اش همیشه به او ابراز علاقه و تهدید می کرد اگر سیمین عروسی کند دخترم را با خودش می برد. الان هم احتمال می ...
سقوط دختر نوجوان هنگام فرار از دست مرد شیطان صفت
می توانم در خانه اش زندگی کنم. وقتی به خانه او رفتم او سه روز مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و بعد از آن ادعا کرد قرار است دوستانش را به خانه بیاورد که من از ترس خودم را از طبقه اول به پایین پرتاب کردم تا فرار کنم که آسیب دیدم. در حالیکه تحقیقات برای شناسایی هویت و دستگیری پسر جوان آغاز شده بود او خودش را تسلیم پلیس کرد. با انتقال او به دادسرای امور جنایی میلاد 30 ساله با قبول حضور دختر ...
روایت موسوی تبریزی از اسدالله لاجوردی
آشنایی شما با آقای لاجوردی از چه زمانی آغاز شد؟ من از زمانی که ایشان دادستان تهران شد با او به صورت حضوری آشنا شدم، قبل از آن، من حاکم شرع دادگاه های آذربایجان شرقی و غربی بودم. البته پیش از آن اسم لاجوردی را شنیده بودم؛ از زندانیان سیاسی قبل از انقلاب بودند، از اعضای مؤتلفه اسلامی و آدم مبارزی بود. اما به طورکلی من در این حد او را می شناختم و هنوز ایشان را ملاقات نکرده بودم. اولین بار سال 59 به واسطه پرونده سعادتی با او ملاقات کردم. در آن زمان آیت الله بهشتی رئیس قوه قضائیه و مرحوم قدوسی دادستان کل انقلاب بودند، هر دو این بزرگواران از من خواستند که پرونده سعادتی را بر عهده بگیرم. از تیر 58 تا اوایل سال 59 قاضی دادگاه های انقلاب در آذربایجان غربی و شرقی بودم. از طرف امام این سمت برعهده من گذاشته شد. اواخر سال 58 نامزد نمایندگی مجلس از تبریز شدم و به تهران آمدم. البته امام به من دستور داد که تبریز را رها نکنم و حکم داد که من در دادگاه های تبریز هم حضور داشته باشم و قضاوت را ادامه دهم. بالاخره با حکم امام، من هفته ای یک روز از حضور در مجلس کم می کردم و از سه روز که باید در مجلس حضور می یافتم دو روز در مجلس بودم و یک روز به تبریز می رفتم. آقای رفسنجانی (رئیس مجلس) هم در جریان بودند و این یک روز را برای من غیبت تلقی نمی کردند. پرونده سعادتی از اوایل سال 58 برای کشور مشکل ایجاد کرده بود؛ او در حین ردوبدل کردن پرونده سرلشکر مقربی به کاردار سفارت روسیه دستگیر شده بود. سعادتی آن زمان در دادستانی انقلاب تهران کار می کرد و او از آن زمان در زندان مانده بود و این مسئله منجر به برخی تظاهرات و اعتراضات در کشور از سوی اعضای منافقین شده بود. در آن زمان برخی از قضات ضعیف بودند و برخی هم شاید ملاحظاتی داشتند. دو پرونده سعادتی و سینمارکس آبادان که پرونده های پیچیده ای بودند هنوز حل نشده بود و دست قوه قضائیه باقی مانده بود. پرونده برای بررسی به من داده شد به دلیل اینکه آن زمان نماینده مجلس هم بودم هر دو را به آقای قدوسی ارجاع دادم؛ درخواست کردم که پرونده توسط شخص دیگری بررسی شود چون از نظر من نماینده بودن و هم زمان قاضی بودن مشکل ساز بود. من گفتم که باید حکم امام باشد. امام حکم دادند، حتی در این مورد خاص آقایان شورای نگهبان، قانون اساسی را تفسیر کردند و گفتند اگر من برای این کار، حقوقی و درآمدی دریافت نکنم و استخدام رسمی نباشم، اشکالی ندارد. در وهله اول آن پرو ...
چرا نشست شورای ملی فلسطین به تعویق افتاد؟
چگونه می توانم در نشست های این شورا حضور یابم و وارد اراضی اشغالی فلسطین شوم؟ شخصیت هایی که در نوار غزه زندگی می کنند چگونه می توانند در این نشست ها حضور یابند؟ این وضع برای فلسطینیان ساکن در کشورهای دیگر نیز صادق است. مسئله جالب این است که پس از درخواست عباس برای تشکیل نشست های این شورا، نتانیاهو خواهان از سرگیری مذاکرات می شود و پادشاه اردن نیز می گوید باید مذاکرات میان فلسطینیان و اسرائیلی از ...
نویسندگی با طعم کله پاچه!
ثابتش شدم، اقبال عمومی به سمت برنامه های شادی آور نیز مرا ترغیب کرد که در این فضا ها بیشتر بخوانم و کم کم خودم هم علاقه مند شدم که در این فضا بنویسم، علاقه مندی به ادبیات طنز باعث شد که وقتی چیزی می نویسم، حتی اگر نخواهم طنز بنویسم باز هم قلمم به سمت طنز برود. اولین جشنواره سراسری دانشجویان را آقای زرویی در سال 1379 برگزار کردند و من برای آن جشنواره داستان طنزی فرستادم، از آن هنگام پای ثابت ...
سواد ندارم ولی تعزیه می خوانم
مرتضی ای ز دو عالم بری/ یا علی و یا علی دست هایش را با قدرت تکان می دهد و با تغییر لحن صدایش همه را متوجه خودش می کند. بعد از چند بیتی که می خواند شروع می کند به گفتن؛ حسینعلی جلینی هستم از روستای جلین در نزدیکی سبزوار. از همان طفولیت بسیار علاقه به تعزیه داشتم. پدرم سواد داشت و نوحه خوان بود و من حتی قبل از اینکه به مکتب بروم و صدایی هم داشته باشم کنار دسته های تعزیه بودم و با آنها ...
اکبر عبدی:ورزش امروزم تئاتر است/ در مورد استقلال با من کل کل نکنید
هیچ کس بگو و بخند نمی کند و این طور که خودش می گوید عوامل گروه حتی جرات نمی کنند با او سلام و علیک کنند. از همه این ها که بگذریم عمواکبر می گوید طرفدار پروپاقرص تیم استقلال است و هیچ وقت از بحث در مورد طرفداری اش کوتاه نمی آید. کمتر کسی می داند اما عمواکبر تا چندی پیش یعنی قبل از آن که بیماری اش او را به این حال و روز بیندازد یک پای ثابت کوهنوردی بوده. حالا ما در بین فیلمبرداری رسوایی2 گپ وگفتی با ...
اخبار ویژه روزنامه های یکشنبه 22 شهریور
به مسئولان وزارت خارجه اعلام کرده اند بعد از بسته شدن مساله برجام، وزیر امور خارجه ایران مجاز نیست تلفنی با وزیر امورخارجه آمریکا مکالمه کند، لذا تاکنون چندین بار کری تلفن زده است که با وزیر امور خارجه ایران صحبت کند، اما ظریف قبول نکرده و اعلام کرده است مجاز نیستم. کری گفته حال که شما مجاز نیستید نماینده ای تعیین کنید تا من با او صحبت کنم و به او گفته شده که برای این هم مجاز نیستیم. وی با اشاره ...