سایر خبرها
... قاتل غرب تهران، موجود ویژه ای بود؛ مثل اکثر قاتلان زنجیره ای دیگر، خونسرد و باهوش و بدون عذاب وجدان. با یک پیکانِ دزدی خانم های تنها یا همراه فرزندانشان را سوار می کرد، می کشت، به آنها تجاوز می کرد، طلا و چیزهای با ارزش و حتی چیزهایی که برای خانه خریده بودند می دزدید و بعد جسدها را در محل های خلوت آتش می زد. غلامرضا خوشرو، معروف به خفاش شب خفاش شب، مرد سابقه داری که در ...
بوده و باهم شراکتی کار می کردند. اما دوست قدیمی اش 120 میلیون تومان پول او را کلاهبرداری کرده و دیگر برنگردانده بود. و به شما پیشنهاد انتقامگیری داد؟ بله، او خودش گفت که ماشین 405 دوست قدیمی اش را آتش بزنیم. ساعت دو نیمه شب بود که سوار بر خودروی یکی از دوستانم که راننده اینترنتی است و همین دوستم به سراغ خودرو رفتیم. آن شب حالم بد بود و با ریختن بنزین روی ماشین آن را آتش زدیم ...
آمریکا که به خاطر ماجرای لانه جاسوسی موفق نشدم، بعد عزم اتریش را کردم که آن هم میسر نشد و در نهایت اتفاقی گذرم به آلمان افتاد. ماشین پیکانی داشتم که فروختم و با پولش 4 هزار مارک گرفتم و رفتم آلمان. آنجا کار کردم. هر کاری که فکرش را بکنید. از ظرف شویی تا بیل زدن و برف روبی. در عین حال در آن سال ها در انجمن اسلامی هم فعال بودم به ویژه در ماجرای فروش بمب های شیمیایی به عراق تظاهرات داشتیم یا در روز قدس و ...
.... من قهوه خوردم، کلوچۀ انگلیسی درست کردم و اخبار را خواندم؛ لباس های مناسب بیمارستان را در همان کیفی گذاشتم که هر روز سر کار می برم. ساعت یازده، من و همسرم سوار ماشین شدیم. مادر او و یک دوست خانوادگی ما را رساندند. مقابل ورودی بیمارستان با آن دو خداحافظی کردیم. مادر همسرم گفت: موفق باشید. زندگیِ شما دارد برای همیشه تغییر می کند . من گفتم: ممنونم. شما کجا می روید؟ او گفت ...
از من قرض بگیرد. من مقدار زیادی طلا داشتم همه آنها را بدون این که به برادرم حرفی بزنم فروختم و پولش را به رضا دادم اما بعد از ان رفتار رضا تغییر کرد و بعد از مدتی هم گفت ما به درد هم نمی خوریم و باید رابطه مان را قطع کنیم.حالا هم هیچ مدرکی ندارم که به او پول داده ام." خواستگاران قلابی از انواع ترفندها برای فریب دادن دختران جوان استفاده می کنند. آنها در بازی کردن نقش پسری عاشق پیشه ...
موجب فراگیری فنون قرائت در سطح 5 صوت و لحن قرآن کریم زیر نظر استاد محمد فضلعلی شد. از او در خصوص سرانجام حفظ قرآن می پرسم، می گوید: بعد از ورود به قرائت، حفظ را کنار گذاشتم. من از ابتدا هم به قرائت علاقه بیشتری نسبت به حفظ قرآن داشتم با این حال تصمیم دارم بعد از اتمام آموزش قرائت بار دیگر به سمت حفظ قرآن بروم. همسرم بیشترین زحمت را در تربیت فرزندانم برعهده دارد پدر ...
شهید شد، من بچه ها را سرگرم می کردم که هوای جبهه رفتن به سرشان نزند. به پسر دومم چون در سپاه بود و برادرش شهید شده بود، اجازه نمی دادند به منطقه برود ولی سومین پسرم یعنی مجتبی همان موقع ها آماده رفتن شد. 15 ساله بود و می گفتند شرایط سنی را نداری اما او به شناسنامه اش دست برده بود و آن را بزرگتر کرده بود و با این کار توانست به جبهه برود. وقتی برای بار اول به جبهه رفت، تک تیرانداز بود. بار دوم که می ...
کار ها را خودشان انجام می دادند؛ بدون آنکه تخصصی داشته باشند. از نتیجه کار هم بسیار راضی بودند و هیچ وقت از اینکه برای انجام کارهایشان از دیگران کمک نمی گیرند پشیمان نمی شدند. برعکس از نتیجه کار بسیار راضی بودند و حتی پُزش را به هم می دادند که ببین فلانی! این کار را خودمان انجام دادیم. البته اقتصاد خانواده هم اجازه نمی داد که جور دیگری رفتار کنند. یکی از کار هایی که خودشان انجام می ...