فوتبالیست نمی شدم، قصاب می شدم!
سایر خبرها
متهم: برادرم عاشقِ همسرم شد، او را کشتم
گشت داده و سرانجام او یک هفته بعد بازداشت شد. مرد جوان قبول کرد برادرش را کشته است. او گفت: مدت ها بود که ازدواج کرده و همراه همسرم در ایران زندگی می کردم. ما زندگی خوبی داشتیم و من عاشق همسرم بودم، اما برادرم دست از سر ما برنداشت. او گفت: سال ها قبل در افغانستان وقتی عاشق لیلی شدم، تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم. مدتی بعد متوجه شدم برادرم هم عاشق دختری شده، اما نمی دانستم آن دختر لیلی ...
حقیقی: هُل دادم، بینی خطیر شکست!
. تمرینات دروازه بانی واقعا خیلی سخت است. او درباره کار با عابدزاده در پرسپولیس عنوان کرد: ایشان اولین مربی من نبود ولی در برهه ای در پرسپولیس افتخار کار با ایشان داشتم. تمرینات احمد آقا خیلی سخت بود. یک روز سه بچه قدم و و نیم قد آورد و گفت آنها را بغل کنید و روی پنجه در شیب بروید! واقعا تمرینات شان سخت بود و تنها کسی که زیر بار فشار تمرینات ایشان دوام آورد، من بودم. دروازه بان سابق ...
شیلا خداداد| عکس جنجالی از شیلا خداداد در آمریکا + بیوگرافی و تصاویر جدید
در آن مقطع می خواست به بازیگری بپردازد و درگیر شب کاری ها می شد، نمی توانست آن طور که باید به زندگی مشترکش بپردازد. به ویژه این که دوست داشت خیلی زود مادر شود. قصه بازیگری شیلا خداداد از کجا آغاز شد؟ شیلا خداداد: تازه دیپلم گرفته بودم و منتظر نتیجه کنکور بودم، که یک روز داشتم به داروخانه می رفتم تا برای مادرم دارو بگیرم. آنجا با آقای مسعود کیمیایی مواجه شدم. درباره سینما صحبت ...
پرستار مبتلا به کرونا: دعای بیماران بدرقه راهم است
.... دوران کودکی من با همه کم و کاستی هایی که بود، بسیار خوش گذشت و اکنون همیشه با خودم می گویم: حیف که گذشت آن زمان غم و غصه هایم به تمام شدن مدادم، نداشتن کتاب نو و ... محدود می شد؛ هیچ وقت فکر نمی کردم که هرچه بزرگ تر می شوم با مشکلات بیشتر و جدی تری باید دست و پنجه نرم کنم و این گونه سختی بکشم. از آنجایی که من هم همانند دیگر همسن و سال هایم برای دنبال کردن آرزوی پدر و مادرم رشته تجربی را ...
ستاره فرانسه: از بازی بیرانوند شگفت زده شدم
فرانسه قهرمان دنیا شد، همینطور با 82 بازی و 28 گل یکی از بهترین بازیکنان اروپا و فرانسه تا به امروز هست. من هم فوتبال بازی کردم و با فوتبال بزرگ شدم. هر جا که میرفتیم، یوری نام بزرگی داشت؛ نه فقط به خاطر سبک بازیش، بلکه به خاطر شخصیتش هم بود. کاملا مشخص بود که چرا فیفا تصمیم گرفت یوری ژورکائف مدیرعامل بنیاد خیریه فیفا باشه که واقعا بنیاد مهمی هم هست و قراره درباره اش حرف بزنیم. - سلام ...
پروین اجازه نداد قلعه نویی پرسپولیسی شود
شد و 2 بازی نیز با تساوی به پایان رسید. خاطره ای از شهرآورد هایی که روبه روی یکدیگر بازی کردید، دارید؟ در یکی از شهرآورد ها یک بر صفر از استقلال عقب بودیم که کنار خط طولی زمین توپ را زدم و به کرنر رفت، عباس سرخاب زمانی که می خواست برود و کرنر را بزند حرفی زد که جوابش را دادم، بعد او ناسزا گفت و از کوره در رفته و با سر به صورتش کوبیدم. بینی اش پر از خون شد و روی زمین افتاد، همه ...
عکس العمل حاج قاسم از ازدواج مجدد همسر شهید / مهمانی که حضورش را باور نمی کردم
آقایی که همراهش بود اشاره کرد که جعبه انگشتر را بیاور. به همه یک انگشتر هدیه داد. نوبت من که شد یک انگشتر داد بعد گفت: نه نه این خوب نشد می خواهم یکی دیگر بدهم. گفتم: ممنون همین برای من کافی است گفت نه می خواهم یکی دیگر بدهم. انگشتر دیگری که واقعا زیباتر هم بود و اتفاقا اندازه دستم بهم داد. انگشتر قبلی برای بزرگ بود. انگشتر اول را پس دادم گفتند نه قسمت شما دو انگشتر بوده. یک و ساعت و نیم ...
مدیری ماجرای توبیخ کتبی علیرضا حقیقی را رو کرد!
باشگاه خبرنگاران: شب گذشته مهران مدیری میزبان علیرضا حقیقی دروازه بان تیم نساجی مازندران بود. مدیری گفتگو را با گرفتن پنالتی علی دایی توسط حقیقی شروع کرد و مهمانش پاسخ داد: من 16 سال سن داشتم و دروازه بان سوم پرسپولیس بودم. دروازه بان دوم ما مصدوم بود و دقیقه 50 بازی دروازه بان اصلی اخراج شد و من وارد زمین شدم. خدا کمک کرد تا من در این بازی پنالتی آقای گل جهان را بگیرم و این برای من ...
راز جسدی با ماسک و دستکش
فرمان بود اما مثل مجسمه بود و تکان نمی خورد. وحشت کردم چون چهره اش شبیه به روح بود. دستکش و ماسک داشت و به یک نقطه خیره شده بود. با خودم گفتم شاید در حال استراحت است و به راهم ادامه دادم و به فروشگاه رفتم. ساعتی بعد و در راه برگشت باز چشمم به همان خودروی پراید با راننده عجیبش افتاد. از روی کنجکاوی به سمت خودرو رفتم و چند باری به شیشه زدم. اما راننده تکان نخورد، وحشت کردم و به پلیس زنگ زدم ...
لکه بینی قهوه ای رنگ، همراه کمردرد
سوال مخاطب نی نی بان: سلام خسته نباشین ببخشید من 29بهمن 13پریودم بود رفتم دکتر برای باردادی بهم امپول زد گفت برو چندشب رابطه برقرارکن که من فقط یه شب انجام دادم بعدش چندروز دوباربیبی زدم مشکوک بود بعد منفی شد بعد 13اسفندپریود شدم دیگه هیچ رابطه ای نداشتم 2فروردین یه لک قهوه تی کم رنگ دیدم 3روز بعد اون لک دیدم باید 13فروردین پریود میشدم که نشدم الان یه هفته گذشته 3هفته هم هست کمردرد دارم ولی بیبی ...
حقیقی: خطیر به من فحش داد و او را هُل دادم/ معاون سابق استقلال: برای مهران مدیری و برنامه دورهمی متاسفم
اسبق پرسپولیس درباره کوتاه بودن دوران حضورش در این تیم اظهار داشت: از زمانی که چشم هایم را باز کردم در پرسپولیس بودم. افتخار می کنم هواداران پرسپولیس از روی لطف شان به من لقب پسر پرسپولیس را داده اند. وقتی هم به اروپا رفتم سعی کردم این لقب را یدک کشیده و ابتدا نماینده خوبی برای ایران و سپس پرسپولیس باشم. از نونهالان در تمام رده های سنی این باشگاه بازی کرده و در 19 سالگی کاپیتان تیم شدم. در 21 ...
قتل جوانی که عاشق زن برادرش بود / در تهران رخ داد + عکس
بازجویی ها گفت: سال ها قبل وقتی که من و برادرم هر دو در افغانستان زندگی می کردیم عاشق یک دختر جوان به نام گلنسا شدیم. ما هر دو به دختر جوان علاقه مند بودیم و بارها سر همین موضوع با هم درگیر شده بودیم . چون من از عزیز بزرگتر بودم، پدر و مادرم برای من به خواستگاری گلنسا رفتند و ما با هم ازدواج کردیم . بعد از ازدواج چون می دانستم برادرم به گلنسا علاقمند است همراه همسرم به ایران آمدیم و دیگر هیچ تماسی با ...
زن نابارور در دام زن و مرد پلید!
آن پزشک معروف، به آرزوی خودمان می رسیم. خلاصه، در حالی که از شدت خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم، مبلغ 50 میلیون تومان را که همه پس اندازمان بود به حساب او ریختیم چرا که اعتماد کاملی به شهین داشتم و همه پیشنهادهایش را می پذیرفتم. حتی نظراتش را درباره نوع تغذیه، روابط زناشویی و استفاده از دارو های مختلف قبول داشتم. بالاخره یک هفته بعد مرد میان سالی با چهره ای موجه به منزلم ...
آرزوی سوخته!
همین دلیل هم طولی نکشید که عشق او تا اعماق قلبم رخنه کرد و خوشبخت ترین زن روی زمین شدم. عاشق یک کارمند ساده شدم و تا اعماق قلبم او را احساس کردم آن قدر کرامت را دوست داشتم که برای آمدنش به منزل پشت در حیاط لحظه شماری می کردم اما چند سال بعد غبار غم روی این زندگی شیرین نشست و قلبم را مالامال از درد کرد. چند سال از زندگی مشترک من و کرامت می گذشت اما هنوز صاحب فرزندی نشده بودیم ...
بلایی هولناکی که نیمه شب بر سر رویای 19 ساله آمد ! / با سرو وضع پریشان و خونی در شهر گم شد
به گزاش رکنا، پدر 66 ساله در دایره اجتماعی کلانتری افزود: هر چه می کشم از ندانم کاری های همسرم است. من بازنشسته هستم و پسرم چند سال قبل ازدواج کرده است. اما رویا دختر کوچکم که الان 19 سال دارد با کارهایش عذابم می دهد و آن قدر اذیتم کرده است که دوست دارم سر به بیابان بگذارم. راستش را بخواهید همسرم که آزادی های زیادی برای دخترم قائل است از مدتی قبل مجبورم کرد برای این بچه یک خودرو بخرم ...
راز عجیب ناپدید شدن پسر 8 ساله تهرانی
خودم به خانه برگشتم. زن جوان ادامه داد: چند روز بعد که برای برگرداندن پسرم به خانه پدربزرگش رفتم، آن ها به من گفتند بچه از خانه بیرون رفته و گم شده است. با این اظهارات به سراغ دوستان و اقوام رفتم با این تصور که شاید پسرم به خانه آن ها رفته باشد، اما هیچ خبری از او نبود. باخانواده همسرم بر سر حضانت پسرم اختلاف داشتم و فکر می کنم پسرم را مخفی کرده باشند. بعد از شکایت زن جوان با دستور قاضی ...
تکان دهنده؛ پارتی کوکائین و الکل در شیکاگو بولز
...> جردن 6 سال با بولز فاتح NBA شد اما در ابتدا اتفاقاتی غیرمنتظره برای او در شیکاگو رخ داد: در اردوی پیش فصل بودیم و در یک هتل مستقر شدیم. می خواستم با هم تیمی هایم بیشتر آشنا شوم. همه در اتاقی جمع بودند و من در زدم. صدایی به آرامی گفت که ساکت باشید انگار کسی پشت در است. پرسیدند چه کسی هستی؟ و من پاسخ دادم "ام جی". سپس در باز شد و من وارد شدم. تقریبا همه تیم آنجا بودند و چیزهایی دیدم که پیش از آن هرگز ...
پرستار داوطلب شدیم تا شما تنها نمانید +عکس
دوران کودکی. من از بچگی هر وقت خون می دیدم دست و پایم شل می شد و رنگ از رخم می پرید. همیشه از بیمارستان می ترسیدم، از نگاه کردن به صورت اموات وحشت داشتم. همیشه آخرین نفری بودم که خبرهای بد را می شنیدم. پشت در قرنطینه لب هایم می لرزید. متوسل به ذکر شدم. ذکری که مادرم از بچگی به دختر ترسویش یاد داده بود "لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم" گفتم خدایا خودت به دادم برس. کمک کن جا نزنم. ...
هدی با بهرام در خانه تنها بود که شوهرش سر رسید / خودم مقصرخائن بودن زنم بودم!
خواسته های خودم را مدنظر داشتم اما غافل از آن بودم که این برخوردهای تحقیرآمیز و رفتارهای نادرست، خلاء عاطفی را به وجود خواهد آورد که روابط زناشویی مان را تحت تاثیر خود قرار می دهد و تاوان سنگینی را در پی خواهد داشت. خودم مقصر خیانت زنم هستم ! مرد جوان با چهره ای برافروخته ادامه داد: آن قدر با هدی بدرفتاری کردم و شخصیت خانوادگی اش را زیر پا گذاشتم که او از من فاصله گرفت و زمانی ...
شکایت از شوهر به اتهام قتل فرزند معتاد
به او پول نمی دادم به دنبال راه های خلافی بود که بتواند از آن طریق مواد تهیه کند و من از ترس آبرویم سعی می کردم در حد توانم به او پول بدهم تا به سراغ خلاف دیگری نرود. اما او بازهم دست بردار نبود و کارهایش خسته ام کرده بود. آن روز مهران با حالتی پریشان به خانه آمد و گفت که برای پرداخت بدهی اش به یک میلیون تومان پول نیاز دارد. آنقدر عصبانی شدم که با او دعوا کردم و گفتم تو دیگر بچه نیستی ...
زنان نا ن آور
بندی کرده و برای فروش به مقابل باشگاه زنانه ای رفتم، زمانی که خانم های ورزشکار از باشگاه بیرون می آمدند، سمنو ها را به آن ها نشان دادم و درباره فواید سمنو و مزایای آن در تقویت قوای جسمانی ورزشکاران صحبت کردم، خانم ها نیز استقبال خوبی داشتند و تعدادی از بسته های سمنو را خریدند. بخشی از سمنو ها را هم که مانده بود رایگان به خیریه ها دادم، بعد از این ماجرا گاهی اوقات نیز سمنو ها و حلوا ها را به فرهنگ سرا ...
کاظمیان: نیمکت نشینی مهدوی کیا افتخارم بود
بهتر بیشتر بازی کند، اما حضور به زعم او نسل طلایی تیم ملی که مهدی مهدوی کیا را در سمت راست خود داشت، مانع از این اتفاق شد. همین نکته، بهانه یک لایو نسبتا طولانی و البته بسیار پرمخاطب در اینستاگرام شد؛ جایی که جواد کاظمیان، مهدی مهدوی کیا را به گفتگوی زنده اینستاگرامی دعوت کرد و قرار شد سه شنبه شب، این دو ستاره سابق فوتبال ایران درباره مسائل مختلف گپ بزنند. کاظمیان که فردا 39 ساله خواهد شد، بعد ...
آقایی: برگزاری دیدار سپاهان و پرسپولیس لیگ را جذاب تر می کند
فصل راضی است؟ گفت: خدا را شکر بد نبود. من 4 پاس گل دادم هر چند که در فصل گذشته عملکرد خیلی بهتری داشتم. امسال در دو بازی پشت سر هم بی جهت مصدوم شدم که این موضوع اذیتم کرد، ضمن اینکه بابت چک انتقالم از گسترش فولاد به تراکتور هم درگیری ذهنی داشتم. در نهایت هم مبلغ یک میلیارد و پانصد میلیون از قرارداد سه ساله خودم با باشگاه سپاهان را به باشگاه ماشین سازی دادم و در واقع یک فصل بدون پول بازی کردم. ...
بازیکن سابق رئال مادرید: باید بارسلونا را انتخاب می کردم
محافظت می کرد و 39 بازی هم برای این تیم انجام داد. سکرتاریو گفت: همه چیز بعد از جام ملت های اروپا در انگلیس رخ داد. مدیر برنامه های من تماس گرفت تا به لیسبون بروم چون ما باید با یک باشگاه قرارداد می بستیم اما آن موقع هنوز نمی دانستم که کدام باشگاه است و ناگهان متوجه شدم که آن تیم رئال مادرید است. زمانی که رفتم با آنها قرارداد ببندم، ویتور بایا با من تماس گرفت و چیزهایی درباره بارسلونا گفت ...
عکس، شهاب حسینی و الکس بریتو یک کمپانی بیخ گوش هالیوود تاسیس کردند
زمان قبل از انقلاب سیاسی بودند، اخراجم کردند. بعد از آن رفتم رشته زبان و ادبیات انگلیسی و سرنوشت طوری رقم خورد که دبیر بشوم. 30سال کارمند آموزش پرورش بودم. البته فعالیت های دیگری هم داشتم؛ مثل فعالیت های تجاری. در کنار این فعالیت هایی که گفتم، شعر هم می گفتم و داستان هم می نوشتم. حتی یادم هست چند فیلمنامه هم نوشتم اما مهم تر از همه، ترجمه هایی بود که در آن زمان انجام دادم. دو ...
سرنوشت عجیب زن مشهدی که از خانه شوهر به خانه فساد رفت
در منزل او و پای بساط مواد مخدر کشیده می شد. تن فروشی مهسا در خانه فساد ستاره مرا اغفال کرد و به آن لانه کثیف برد. برای آن که گرسنه نمانم دست به هر کاری می زدم و خودم را در اختیار مردان قرار دادم رفتار مردان غریبه بدتر از اعتیاد شوهرم بود تا این که مجبور شدم برای دستبرد به منازل نیز با باند آن ها همکاری کنم، البته ستاره هم وضعیتی بهتر از من نداشت چرا که او نیز علاوه بر تامین ...
می خواستم فوتبال را کنار بگذارم
، فریدون فضلی، محمد همرنگ و... در تیم ما بودند و واقعا پرستاره بودیم. اشتباهاتی هم مرتکب شدم اما متوجه شدم که هیچوقت دیر نیست و مجددا به فوتبال برگشتم. چه شد سر از فوتبال تاجیکستان درآوردی؟ اصلا چرا تاجیکستان؟ مدتی گذشت اما با خودم فکر کردم که باید حق خودم را بگیرم. به فوتبال برگشتم. شاید باورتان نشود بعد از ترک نیروی زمینی، چون سرباز بودم به یک باره چهار سطح پایین رفتم و در ...