سایر منابع:
سایر خبرها
قبرستان؛ هشتم خرداد
خانه ای چسبیده به قبرستان. رومینا چند متر آن طرف خانه پدری ، در اتاق یک در دومتر خوابیده و نرگس دلش برای او تنگ است. زن جوان، آزرده خاطر از حرف مردم می گوید دلش می خواهد از این روستا برود و دیگر هرگز برنگردد. نرگس تشنه همنشینی با زنان روستاست و فکر می کند همین محدودیت هاست که دختران روستا را فراری می دهد. آنها هم که نمی روند، توی خودشان از درد و تنهایی می پوسند. از وقتی رومینا کشته شده، نرگس که ...
پدر رومینا قبلا در مورد مجازات خود تحقیق کرده بود!
زنان روستای پیر، نشسته در دل بخش لمیر، جایی میان تالش و آستارا، با 597 نفر جمعیت، شنبه سوم خرداد 1399، آرام به خانه برگشتند و در راه های خاکیِ باریکِ لاغر، سکوت در میانه بود. مردم، گروه مغشوش مردم، آنان که رضا اشرفی ، پدر رومینا گفته بود به دلیل حرف و حدیث هایشان، دختر چهارده ساله اش را کشته، آن روز ساکت سرشان را از شرم پایین انداخته بودند. آن شرم هنوز میان چشم های برخی مردان روستا پیداست و ترس، از میان قرص صورت زنانی که روز ها جز برای رفتن سرِ زمین، همراه مردی از خانواده، از خانه بیرون نمی آیند. زنان روستای سفیدسنگان می گویند حالا در روستایشان یک قاتل پیدا شده و از آن روز فکر می کنند کشتن آسان است. محبوبه، زن همسایه از روزی که شنیده رومینا را کشته اند، جز برای نان خریدن از خانه بیرون نیامده. روز ها جلوی آینه می ایستد و جرأت نگاه کردن ندارد؛ فکر می کند سر که بالا کند، مردی دشنه در دست خواهد دید که به قصد مرگ آمده است؛ هراس مردن به دست یک انسان. محبوبه بیست وسه ساله، امروز، تازه از مزار دختربچه برگشته و سرِ راه، چند قرص نان گرفته به خانه ببرد. زنان روستا بوی نان می دهند؛ آغشته به رنگ اندوه. برای محبوبه هم امروز پنجشنبه غمگینی است و صورت رومینا یک لحظه از جلوی چشم هایش دور نمی ...
پدر رومینا قبلا در مورد مجازات خود تحقیق کرده بود!
خوابیده و خون شاهرگ خواهر روی صورتش ریخته بود، نباید به پدر برگرداند. وقتی دخترش را کشته، پس فردا به پسرش رحم می کند؟ هرگز. هرگز با گ غلیظی از دهان زن ترک بیرون می آید. هرگز یعنی هیچ. رومینا دیگر هیچ وقت نان به دست به خانه برنمی گردد. قبرستان؛ هشتم خرداد شالیزار های شمال در انتهای سبزی اند. تالش و روستاهایش را از همان زمان که محل رفت و آمد نیرو های متفقین در جنگ جهانی دوم بود، به ...
افشاگری تازه درباره اقدام عجیب پدر رومینا
، کنار مادر پیرش با دامنی سفید نشسته و مگس از سر می پراند، با شوهر دادن از خانه کم کردند. حالا سه بچه قد و نیم قد دورش را گرفته اند و پشت میله های حیاط، با واهمه ای عمیق از حرف مردم، از همسایگی با خانواده اشرفی می گوید. در خانه ای چسبیده به قبرستان. رومینا چند متر آن طرف خانه پدری ، در اتاق یک در دومتر خوابیده و نرگس دلش برای او تنگ است. زن جوان، آزرده خاطر از حرف مردم می گوید دلش می ...
زوجی که به یک جشن عروسی قانع نشدند!
گیرد بدون اینکه ترسی به دل راه بدهد به او افتخار می کنم. او همه کارهایش برای اهل بیت(ع) است وقتی عشق به اهل بیت را در او می بینم دلم قرص می شود. راستش چند وقت پیش در مسیر رفتن به روستای پدری مان (آغوز دره) بودیم. هوا هنوز گرم نشده بود و جاده مه آلود بود. یکی از ماشین های گذری در جاده گیر افتاده بود و هر چه مردم کمک می کردند نمی توانستند ماشین را از چاله بزرگ بیرون بیاورند. حسین آقا از دور صحنه شلوغ و ...
آشفته بازار صنایع دستی در کرونا/ بانوی قلم زن کوهپایه ای از زخم عمیقِ بازار کارش گفت!
در چشمانش به سختی پنهان کرد. *تولیدات خوبی داریم ولی حال بازار فروش اصلا خوب نیست *کرونا چه مشکلاتی برای شما به وجود آورد؟ نوسان قیمت از یک طرف و رکود بازار فروش از طرف دیگر، زندگی سختی را برای ما رقم زد. مثلا قبل از کرونا شاید نگرانی امنیت شغلی داشتیم ولی مطمئن بودیم، کارمان براحتی بفروش میرود و همه بااشتیاق بسیار، مشتاق تقاضا و خرید از تولیدات ما بودند ولی الان ...
تهدید معترضین توسط ترامپ/ با شرورترین سگ ها و شوم ترین سلاح ها از آن ها استقبال می شود
ترامپ هستید یا بایدن، مشکل دارید؛ آن وقت سیاه پوست نیستید. سخنان جو بایدن با واکنش منفی در میان سیاه پوستان آمریکایی روبه رو شد و به تلاش او برای محدود کردن حق انتخاب آزاد افراد، بر پایه نژاد تعبیر شد. وی اندکی بعد از این اظهارنظر مجبور به عذرخواهی شد. مادر... مادر... واشنگتن پست، همه کلماتی را که جرج فلوید در طول 6 دقیقه ای که زانوی درک شاوین پلیس شهر مینیاپولیس روی گردنش بوده بر ...
قصه آشفته زندگی مریلین مونرو: از تجاوز و افسردگی دوقطبی تا شهرت و تمنای نافرجام عبور از کلیشه تا مرگ ...
گفت که علت سرپیچی پدر از دیدار دخترش مریلین این بود که نمی خواست زن دومش بفهمد که او فرزندی از زن دیگری دارد. مریلین مونرو از بیماری اختلال دوقطبی رنج می برد. گاهی دچار افسردگی شدید بود و گاهی شاد و خوشحال بود. لویس بنر نویسنده کتاب شور و تضاد می گوید: زمانی که توانست به پدرش نه بگوید، احتمالا بهبودی در شرایط روحیش پدیدار شده بود که توانست به این درخواست جواب رد بدهد. دوره هایی ...
اتفاقات جالبی که برای گردشگران کارکشته در سفرهایشان رخ داده اند
. یک روز دوستم به من گفت که بهتر است سعی خودمان را بکنیم و تصمیم گرفتیم این کار را انجام دهیم. در نگاه اول، خیلی مسخره به نظر می آمدیم. من و او روی دست ها و زانوهایمان و بین بوته ها در حال چهار دست و پا راه رفتن بودیم و سعی داشتیم از یک منطقه تیراندازی و در حالی که همه در حال تمرین تیراندازی بودند، عبور کنیم. بالاخره، خودمان را به ساحل رساندیم، لباس هایمان را عوض کردیم و به سوی اقیانوس دویدیم. نزدیک ...
درد نان و بی مسئولیتی برخی مسئولان!
شهرداری شاهین شهر را به همراه داشت. در میان جمعیت مرد میان سالی که خستگی از چشمانش مشخص بود از حقوق ناچیز و قسط های وامی که برای گرفتن جهزیه دخترش گرفته بود، می گفت. مردی دیگر که سنی ازش گذشته بود و گرد پیری بر چهره اش نمایان بود جلو آمد و گفت: “ما انتظار رسمی شدن نداریم، حرف ماداشتن امنیت شغلی است و همین جمله را چند نفر دیگر نیز تکرار کردند.” اکثرا غریب به اتفاق جمعیت شورای شهر را ...
رد پای یک خانواده از خرمشهر تا سوریه + عکس
. اشک در چشمانش حلقه زده بود. معصومه را به زور جدا کرد. سرش را پایین انداخت و سریع از ما دور شد و دیگر هیچ وقت برنگشت. از برادرم دو دختر و یک پسر به یادگار مانده است. شهید چطور روحیاتی داشت، از شوق به شهادت صحبتی کرده بود؟ خیلی دوست داشت شهید شود. اما اوایل ابراز نمی کرد و می گفت: هر چه خواست خدا باشد همان می شود. رفتنم با خودم است و برگشتم با خداست. ، اما آخرین باری که می رفت ...
قسمت اول خاطرات مرحوم حاج احمد خمینی از ایام بیماری امام
گاهی از ناحیه قلب ناراحتی داشتند، اما با مختصر مداوایی مرتفع می شد. به ایران که آمدیم کار زیاد و نامناسب بودن محیط کار و زندگی خصوصا در قم، موجب تشدید ناراحتی ایشان شد. ایشان در قم در یک اتاق کوچک، روزی چند ملاقات عمومی داشتند و هوای اتاق به خاطر دستگاههای فیلمبرداری خیلی گرم بود، آن هم در قم که هوا خودش به طور طبیعی گرم است. از همان سال 58 دکتر عارفی به قم آمد و گفت: ایشان ناراحتی قلبی ...
آب که نداریم، کرونا هم ما را بیچاره کرده است
بیکاری جوان هایش هم می گوید و اما چشمانش از امیدی می گوید که این چند روز بعد از اعتراضات ایجاد شده است هر چند ظاهراً این همه امیدواری برای آب رسانی به 35 روستا ایجاد شده است. آن فعال جهادی که منطقه را از نزدیک دیده می گفت لوله های ابتدایی 8 اینچی هستند و لوله هایی که آب را به روستا می برد 16 اینچ و باید تدبیری برای آب رسانی بعد از این سه هفته انجام شود. فعلاً که امیدواری ها داده شده و مردم هم چشم امید به رسیدن آب دارند اما باید به فکر آن روستاهای باقی را که بعد از اتمام این سه هفته از رسیدن آب ناامید می شوند هم بود. ...
اخبار کوتاه
در فضای مجازی، پولی به جیب بزند 4 گلوله نصیبش شد.به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، سردار علیرضا لطفی گفت: در تعریف اکثر شبکه های اجتماعی این طور آمده که این شبکه به شما کمک می کند تا با افرادی که می شناسید در ارتباط و تماس باشید، اما در حال حاضر این شبکه ها به بستری برای آشنایی و تماس افرادی تبدیل شده که کاملا با یکدیگر غریبه هستند و چهره و نیت واقعی خود را پشت گیفت ها، ایموجی ها و ادعا های فریبنده ...
خاطرات منتشر نشده رهبر انقلاب از مقاطع حساس دهه 1360
ی اتاق امام در نظرتان باشد، فرض کنید اینجا آن مبل بزرگی بود که امام این گوشه اش می نشستند، آقای هاشمی نشست همین پهلوی دست ایشان. معمولاً که میرفتیم، آقای هاشمی همان دم می نشست. من آمدم این طرف روی زمین نشستم. این هم جای من بود، همیشه که می آمدم، اینجا می نشستم. آقای مشکینی و آقای امینی رفتند دورتر یک خرده ای با فاصله نشستند. وقتی نشستیم، آقای هاشمی شروع کرد به صحبت و گفت که آمده ایم که یک فکری ...
چطور زیباکلام با تلویزیون ضدانقلاب مصاحبه می کند و با او برخورد نمی شود؟ آیا گارانتی شده است؟!
...... از اقتصاد باید شروع کنیم. من معتقدم کرونا ابتدائاً و اولین و مهم ترین جایی را که رویش دست گذاشته و شروع به فشاردادن کرده، اقتصاد است. [آنجا] نه ساختار سیاسی ایران است، نه مناسبات اجتماعی ایران است، نه فرهنگی است و نه هیچ کدام. در عین حال- اینجا مجبورم از مارکس کمک بگیرم- کرونا این پنجه ای که روی گلوی اقتصاد انداخته و فشار می دهد، اینکه چقدر این فشار ادامه پیدا کند، می تواند روی ...