سایر منابع:
سایر خبرها
وقتی صیغه رییسم شدم دردسرهایم شروع شد
فکر کنم به خانواده ام گفتم که مهرداد همان شاهزاده رویاهای من است که با اسب سفید به دنبال من آمده است. بعد از رضایت خانواده ام دوران عقد خوبی داشتم اما بعد از عروسی شاهد دخالت خانواده همسرم درامور زندگی مان شدم مهرداد برخلاف قولی که داده بود سرکار نمی رفت و شغل منظم و با ثباتی نداشت و روز به روز درگیری بین ما بیشتر می شد تا اینکه دیگر نتوانستم این وضعیت را تحمل کنم و به دادگاه رفتم و ...
پشیمانی پسر جوان از ازدواج با زن که از خودش بزرگتر است
خواهم از جوانی ام لذت ببرم. با هم توافق کرده بودیم که از هم جدا شویم و حاضر شدم خرج دختران مان را بدهم چون نمی توانم به این زندگی کسالت بار و یکنواخت، ادامه بدهم. هر روز ما جنگ و دعوا و درگیری داریم، ادامه این زندگی نه به نفع ما و نه به سود دختران مان است . زن که بی صدا اشک می ریخت از قاضی خواست تا راهی پیش پای شان بگذارد و گفت: به قدری به من فشار آورده که مجبور شده ام قبول کنم از هم ...
عاشق دوست شوهرم شدم، چه کار کنم؟
خانواده بزنیم و اگر کمی بیشتر زیر پوست شهر برویم ردپای این بی وفایی ها را خواهیم دید. و اگر بخواهیم صادق باشیم حتما می پذیریم که این ردپا ها روز به روز بیشتر می شود. ردپاهای جامانده روی بسیاری از زندگی ها که اثر زشت به جامانده از آن به راحتی پاک نخواهد شد. واقعیت این است که خیلی از زوج ها تعهد در زندگی مشترک را در کارکردن، انجام وظایف معمول و به دست کردن حلقه ازدواج خلاصه می ...
ماجرای پیشنهاد احمدی نژاد برای معاون اولی فائزه هاشمی
... منم فکرام رو می کنم بهش رأی بدم یا نه... عفت مرعشی: خب چرا زنان می خوان کاندیدا بشن؟ فائزه هاشمی: این همه مرد اومدن و هیچ کاری نکردن. کار رو بسپرن دست زن ها که نشون بدن کشورداری یعنی چی... حالا مامان نظرت چیه؟ به نظر شما خوبه یک زن رئیس جمهور بشه؟ عفت مرعشی: من هیچ وقت فکر رئیس جمهورشدن رو نکردم، اما اگر رئیس جمهور می شدم می ساختم. کشور را آباد می کردم. گرانی را ...
تا پولدار شد سرمایه اش را گذاشت و رفت!
همسر شهید حاج احمد گودرزی که از اتباع افغانستانی است، تلفن خانواده شهید شیرعلی محمودی را در اختیار ما گذاشت. وقتی برای هماهنگی زمان گفتگو تماس گرفتیم، همسر شهید محمودی از ریخت و پاش خانه اش در آستانه نوروز گفت و خواست که قرار گفتگو را عقب بیندازیم. فرصت اندک بود و برای آن روز، چند گفتگوی دیگر هم در منطقه قرچک و ورامین هماهنگ شده بود. خواهش کردیم صبح خیلی زود، مهمانشان باشیم و به اندازه یک ساعت ...
دعوا ببینم، مسیرم را کج می کنم!
به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین از ضمیمه تپش، حالا بعد از سال ها توانست رضایت اولیای دم را کسب کند و از زندان آزاد شود. این هفته رو در روی او نشستیم و از جنایت و روزهای زندان برایمان گفت. چند سال داری؟ 40 سال. چند ساله بودی که مرتکب قتل شدی؟ هشت سال قبل. 32 ساله بودم. چرا مرتکب قتل شدی؟ به دلیل سوء ظن. فکر می کردم یکی از دوستانم به همسرم نظر ...
فائزه هاشمی در کلاب هاوس: در انتخابات 1400 رای نمی دهم/ به سال 57 برگردم انقلاب نمی کنم
بخواهد که عذرخواهی کند. شب گذشته نیز فائزه هاشمی در کلاب هاوس حضور داشت. نکته جالب اینکه وکیل خانواده هاشمی نیز در این اتاق گفتگو حضور داشت و در میان صحبت های فائزه هاشمی گفت: من اینجا هستم که بشنوم، چون بعدا قرار است بروم دفاع کنم! بخشی از سخنان فائزه هاشمی را بخوانید: فائزه هاشمی: احمدی نژاد پیشنهاد معاون اولی به من داد فائزه هاشمی در پاسخ به سوالی از سوی مخاطبان ...
انگیزه عجیب قاتل از قتل همسر و دخترش با تبر
مادر و خواهرش،در را به روی او باز نمی کردند. زن همسایه سریع خودش را به مهگل رساند و سعی کرد او را آرام کند.او هم چندین بار به در خانه کوبید اما کسی در را باز نکرد. ساعتی بعد صدای فریادهای پسر خانواده از خانه شان برخاست و اهالی محل در حیاط خانه جمع شده بودند. کشف سه جسد در خانه،اولین گزارشی بود که از صحنه حادثه به دست ماموران پلیس رسید و زن همسایه در اولین اظهارات خود ...
زن 23 ساله: حرکات من در شب نشینی ها زننده بود
زن 23 ساله که با سر و وضعی ژولیده و پوششی نامناسب به اتهام ولگردی دستگیر شده بود، با بیان این که اعتیاد مرا به تباهی کشاند، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: سه سال قبل روزی که در محوطه دانشگاه قدم می زدم نگاهم به نگاه محمود گره خورد و این ماجرا سرآغاز یک رابطه عاطفی شد. یک ماه بعد از این آشنایی و تماس های تلفنی بود که خانواده محمود به خواستگاری ام آمدند اما خانواده من ...
قتل زنی که طلاق می خواست
انتقال زن مجروح به بیمارستان وی بر اثر شدت خونریزی جان باخت. با اعلام موضوع به پلیس مشخص شد ضارب همسر این زن 21 ساله بوده است. وقتی خانواده مقتول از ماجرا باخبر شدند در تحقیقات به پلیس گفتند دخترشان 2 سال قبل ازدواج کرده اما به خاطر اعتیاد و بیکاری همسرش با او اختلاف داشته و درخواست طلاق داده بود. بدین ترتیب متهم 26 ساله تحت تعقیب قرار گرفت و کارآگاهان جنایی پلیس استان البرز چند ساعت بعد وی را دستگیر کردند. سرهنگ محمد نادربیگی رئیس پلیس آگاهی استان البرز درباره این پرونده گفت: متهم که وضع مالی خوبی نیز دارد با اعتراف به قتل همسرش انگیزه خود را از این جنایت درخواست وی برای طلاق عنوان کرد. ...
ماجرای نجات خلبان جوانی که 36 روز در جنگل آمازون سرگردان بود
هواپیما به عنوان جان پناه استفاده کنم، از آن فاصله گرفتم و فقط برای چند دقیقه تا قبل از آتش گرفتن هواپیما امید داشتم که آخرین پیامم مخابره شده و کمک در راه باشد. - در اولین دقایق حضورم در آمازون، فکر می کردم ناچار خواهم بود بین پنج تا نهایتا هشت روز در آن جا بمانم. این زمان معمول برای جست وجو و نجات بود. بعد از چند روز از فرار کردن خسته شدم - من فهمیدم آمازون چقدر بزرگ ...
تکرار خاموشی ها سوانح را افزایش داده است
به سرم زد. از شیوه سرقت خود بگو. برای سرقت ابتدا لباس بهیاری که به راحتی در بازار پیدا می شد، خریدم و بعد از پوشیدن لباس بهیاری به عنوان بهیار وارد اتاق های بیمارستان شدم و تلفن همراه بیماران و تجهیزات بیمارستان را سرقت کردم. شما تازه زایمان کرده بودی و نوزاد داری، چه شد که با این وجود دست به سرقت زدی؟ شوهرم وقتی مواد ندارد و خمار می شود مرا به شدت کتک ...
گفتگو همسر مرحوم هاشمی و دخترش (فائزه هاشمی) و نظرات و ایده های این خانواده در مورد سیاست
...: مامان بعد بابا همه چیز رو بوسید و گذاشت کنار. رفت تو لاک خودش. تلویزیون نمی بینه. حوصله نمی کنه حتی دو قدم راه بره... . بعد درباره علایق آقای هاشمی صحبت می کنیم. از خانم مرعشی سؤال می کنم، دست پختتان را دوست داشت؟ خیلی... همیشه یک جوری تنظیم می کرد که شام رو حداقل با من بخوره. هر وقت هم می پرسیدیم چی درست کنیم، کشک بادمجان یا آبگوشت می خواست... . فائزه می گوید: عاشق آبگوشت و کشک بادمجان بود ...
ماجرای قتل ناجوانمردانه پدر شهید مدافع حرم
...، همسر شهید محمودی از ریخت و پاش خانه اش در آستانه نوروز گفت و خواست که قرار گفتگو را عقب بیندازیم. فرصت اندک بود و برای آن روز، چند گفتگوی دیگر هم در منطقه قرچک و ورامین هماهنگ شده بود. خواهش کردیم صبح خیلی زود، مهمانشان باشیم و به اندازه یک ساعت وقتشان را بگیریم. پذیرفت و با روی گشاده و دقیق به سئوالات ما برای شناخت همسر شهیدش، پاسخ گفت. آقامحمدولی هم بوی نان داغ سنگک را پیچاند در فضای خانه و ...
فرمان آرا: اسم گوگوش را هم نمی توانیم بیاوریم
بود مثلا وقتی اولین باری که آمریکا رفتم بهم گفت ارزان ترین شیوه برای رفتن به لس آنجلس را انتخاب کن، من چهار شبانه روز در اتوبوس بودم و پهناوری یک مملکت را از این پنجره دیدم. حساب کنید 18 ساله باشید، اولین بار بود که سوار هواپیما شدم، غذای فرنگی نخورده بودم، غیر از چلوکباب و ساندویچ چیزی نخورده بودم، یادم هست وقتی پدرم می خواست پول را برای سرپرستم در جیبم بگذارم، دیدم چشمانش پر از اشک بود. من سعی ...
همسرم را ترک کردم و تلفنی صیغه مرد دیگری شدم
زن 36 ساله که برای اثبات ماجرای ازدواجش با مردی که او را هشت سال قبل رها کرده است، پا به کلانتری گذاشته بود، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی گفت: 18 ساله بودم که با اصغر ازدواج کردم. او نه تنها کارمند بود و موقعیت اجتماعی خوبی داشت بلکه جوانی مهربان و مسئولیت پذیر بود. در طول 10سال زندگی مشترک با او هیچ گاه احساس کمبودی در زندگی نداشتم و همواره مورد توجه قرار می گرفتم ولی در طول این ...
ماجرای خیانت همسر ملکه انگلیس چه بود؟
ماجرای خیانت همسر ملکه انگلیس حتی پس از فوت هم دست از سر او بر نمی دارد و حواشی پیشخدمت برهنه ادامه دارد. وقت صبح – با درگذشت پرنس فیلیپ اخبار مربوط به زندگی او بیش از پیش در رسانه ها بازنشر می شود. البته بسیاری از رسانه های بریتانیا اخبار منفی را در مورد او پوشش نمی دهند. یکی از این اخبار جنجالی ماجرای خیانت همسر ملکه انگلیس است. آنطور که میزان نوشته اگرچه گزارش های متعددی ...
زن 19 ساله: با دوست همسرم وارد رابطه هوس آلود شدم
این ها بخشی از اظهارات زن 19ساله ای است که به دنبال شکایت همسرش پا به کلانتری رسالت گذاشته بود. این زن جوان که کوله باری از ندامت را به دوش می کشید و زندگی اش را در آستانه نابودی می دید، درباره سرگذشت گناه آلود خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: هنوز سال آخر دبیرستان را نگذرانده بودم که به اصرار پدرم پای سفره عقد نشستم. پدرم اعتقاد داشت دختر باید با چشم و گوشی بسته پا به خانه شوهر بگذارد ...
گذشت خانواده مقتول از قصاص عروس
کشف جسد و اعتراف زن جوان، بازپرس جنایی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شده و تحقیقات آغاز شد. مهوش با اعتراف به قتل در مقابل بازپرس جنایی گفت: همسرم معتاد بود و به هر بهانه ای من و دختر کوچکم را کتک می زد. از دست او چندین بار شکایت کردم و حتی می خواستم جدا شوم، اما بی فایده بود. گاهی اوقات هم به من تهمت می زد. درگیری های ما ادامه داشت تا اینکه روز حادثه امیر دخترمان را برای خرید سیگار ...
عفت مرعشی: قبل انقلاب خواب دیدم همسرم شاه شده!
کنم بهش رأی بدم یا نه... عفت مرعشی: خب چرا زنان می خوان کاندیدا بشن؟ فائزه هاشمی: این همه مرد اومدن و هیچ کاری نکردن. کار رو بسپرن دست زن ها که نشون بدن کشورداری یعنی چی... حالا مامان نظرت چیه؟ به نظر شما خوبه یک زن رئیس جمهور بشه؟ عفت مرعشی: من هیچ وقت فکر رئیس جمهورشدن رو نکردم، اما اگر رئیس جمهور می شدم می ساختم. کشور را آباد می کردم. گرانی را برمی داشتم... . خبرنگار ...
انتشار تصاویر برهنه دختر جوان در صفحه جعلی
برد وی افزود: شاکی در اظهارات اولیه خود بیان داشت که مدتی پیش با فردی در شبکه اجتماعی اینستاگرام به بهانه دوستی مجازی آشنا شدم که این رابطه به مرور زمان منجر به اعتماد من نسبت به وی شد و هر از چندگاهی تصاویر خصوصی ام را در خواست می کرد و من هم با توجه به اعتمادی که در این فضا بوجود آمده بود می فرستادم، که این اقدام زمینه اخاذی را فراهم کرد. رئیس پلیس فتا کرمان ادامه داد: مشخص ...
قتل شوهر به دست زن جوان برای فرار از باد کتک
ادامه داشت و شب قبل از جنایت دوباره با همسرم درگیر شدم و صبح وقتی از خواب بیدار شدم تصمیم به قتل گرفتم. وی افزود: برای همسرم قهوه درست کردم و داخل قهوه را قرص های خواب آور زیادی ریختم که همسرم بعد از خوردن قهوه نیمه بیهوش روی زمین افتاد و من با طناب که در آنجا بود او را خفه کردم و جسدش را در بین پتو گذاشته و زیر علوفه های دامداری پنهان کردم . این زن ادامه داد: بعد از قتل عذاب ...
عفت مرعشی: مطمئنم وقت رفتنش نبود
روزنامه شرق در شماره روز گذشته خود، گزارش- مصاحبه جالبی دارد. خبرنگار شرق که برای گفتگو با عفت مرعشی، همسر 85 ساله مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی به منزل جدید او رفته، گزارش این ملاقات را که در آن فائزه هاشمی هم حضور داشته منتشر کرده است. در این گفتگو از همه چیز صحبت به میان آمده و از جمله درباره زندگی شخصی خود عفت مرعشی با هاشمی رفسنجانی. فائزه در جایی از گفتگو درباره وضعیت این روزهای مادرش می گوید ...
بهانه تلگرامی مرد برای جدایی از همسرش / آلبوم خانوادگی ام آنلاین در اختیار دیگران است + عکس
مرد با چهره ای برافروخته پشت در شعبه 268 دادگاه خانواده ونک به انتظار نشسته بود تا هرچه زودتر به پرونده اش رسیدگی شود. دقایقی بعد در حالی که آرام و قرار نداشت همراه زن جوان وارد اتاق شد و هر دو در برابر قاضی نشستند. قاضی حسن عموزادی در حالی که به پرونده روی میزش نگاهی می انداخت از آنها خواست درباره علت طلاق شان توضیح دهند. مرد که از عصبانیت سرخ شده بود به قاضی گفت: عکس های ...
خاطرات عیدانه رزمندگان خوزستان به یاد همسر، حتی شب عملیات
دزفول بود)، خانواده ام را به تفریح و مسافرت می برم. من در آن زمان هنوز تشکیل خانواده نداده بودم و کمتر متوجه حال و هوا و دلتنگی کمیلی برای خانواده اش می شدم. شهید علی کمیلی فر فرمانده یکی از محورهای لشکر هفت حضرت ولیعصر(عج) علی کمیلی شهید شد و هرگز نتوانست همسر و فرزندانش را با خودروی ژیانش به مسافرت ببرد. روحش به تنهایی روی همان تپه ی رَشن به سوی آسمان پرواز کرد، آن هم با ...
گفت وگو با جانباز انقلاب، خانم اشرف سادات احمدی بانوی انقلابی جانباز؛ جسور، بی باک و ثابت قدم
دند اگر تیر بخوری، معلق می شوی) به ملاقاتم آمدند. البته قبل از آن خاطرم هست تظاهرات عظیمی پیش از پیروزی انقلاب در روز تاسوعا و عاشورا برگزار شده بود. به دوستم گفته بودم شما راهپیمایی نمی آیید؟ گفت: نه ما تصمیم داریم به اراک برویم. گفتم: می ترسی؟ (چون از قبل رژیم برای مردم خط و نشان کشیده بود و تانک به میدان آورده بود). برادرش گفت: از تو که ترسوتر نیستیم! گفتم: از فرار کردن تان پیداست ...
گوهر تنهایم گذاشت و من به خاطر شیشه دو کودکم را رها کردم
مصرف تبدیل شده بودم تا این که چند روز قبل، پدر و مادرم را در یک سانحه رانندگی از دست دادم. مرگ آن ها تلنگری به من وارد کرد که از خواب غفلت بیدار شدم. تازه فهمیدم که مواد مخدر چه به روزم آورده است. به طوری که حتی نتوانستم در تشییع جنازه پدر و مادرم شرکت کنم. امروز هم به اینجا آمده ام تا به من کمک کنید که بتوانم گذشته ام را جبران کنم و راه درست زندگی را بیابم... حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید: ...
مدافع حرمی که شهادتش به او الهام ش
واسطه ایشان دنبال کسی بودند که نمایندگی یک سبک را به یک خانم بدهند. وقتی فهمیدند من رزمی کار می کنم پیشنهاد این کار را به من دادند و در بسیج ورزشگاه قرار ملاقات گذاشتند که با حضور رئیس بسیج انجام شد. آنجا با هم صحبت کردیم و از من خواست که بیایم و نمایندگی سبکش را بگیرم. من اصلا ایشان را نمی شناختم و وقتی به برادرم گفتم: که با چنین شخصی صحبت کرده ام، کلی خندید و گفت: بابا این مجید بوده دیگه، چرا ...