سایر منابع:
سایر خبرها
اعترافات مردی که زن و بچه هایش را کشت
وقت بود که ازدواج کرده بودی؟ پنج سال. کجا با هم آشنا شدید؟ در یکی از روستاهای هشتگرد با همسرم آشنا شدم و با او ازدواج کردم. زمانی که ازدواج کردی اعتیاد هم داشتی؟ من پیش از ازدواجم همه نوع موادی می کشیدم. اعتیادم شدید بود و نمی توانستم ترک کنم. ولی بعد از ازدواج به خاطر همسرم ترک کردم و دیگر مثل قدیم مواد نمی کشیدم. ولی بعد از مدتی دوباره شروع ...
قصه آذر و امیر از قتل رسول
ارتباطش را با او قطع کرده است. به همین خاطر قرار بود پسر عمویش مرا آشتی دهد. آشتی داد؟ نه. فرصت نشد که این حادثه اتفاق افتاد. چرا؟ روز قبل از حادثه من پیش مادر بزرگم بودم که شوهرم و پسر عمویش به آنجا آمدند. مادر بزرگم کمی ما را نصیحت کرد. پس از آن شوهرم برای انجام مأموریتی عازم شهرستان قم شد که در این سفر پسر عمویش هم همراه او رفت. چند ساعت بعد او با من ...
یک نسبت دور
.... نگاهم که به نگاهش گره می خورد می پرسد: شما نمی دونید مراسم امروز ساعت چند تموم می شه؟ ساعتم را نگاه می کنم و می گویم: نیم ساعت دیگه! می خواهم سر حرف را باز کنم، لبخند می زنم و می گویم چطور؟!خیلی عجله دارید ! می گوید با همسرم آمده ام، تا به حال نسبتی با این مراسم نداشته است! با تعجب می گویم: واقعا؟! می گوید: روز اول با اصرار من آمد بعد از مراسم گفت خیلی حس خوبی داشتم. امروز مراسم ...
روایت یک کارگردان از حضور یک آقازاده در جبهه
به هم ریختی. او ممکن بود جلوی بچه هایش خجالت زده شود. دیگر از این کارها نکنی آقاجون ها! من نفهمیدم پدرم چه می گفت تا اینکه سالها بعد، کمی که سن خودم بالاتر رفت مثلا 18-17 سالم شد، یک چنین مشکلاتی برای خودم به وجود آمد. آن زمان تازه فهمیدم پدرم چه می گفت! گفت: پسرم تو 10 شاهی اضافه تر برنج به او دادی، او رویش نشد که به تو بگوید آقا من به آن 10 شاهی احتیاج دارم، چون آبرو داشت. اگر حواس من نبود تو ...
گفت وگو با کارگردان سریال نفس گرم
دیگری اداره مملکت را در دست می گیرند. در این دوره من مسائل دیگری داشتم و البته یک فیلم سینمایی هم ساختم. اوضاع به همین شکل ادامه داشت تا زمانی که طرح نفس گرم را خواستم کار کنم. این طرح از چند سال قبل در ذهنم بود و شرایطی شد که من آن را البته با تغییراتی بنویسم. طرح اولیه چیز دیگری بود که من آن را باز نمی کنم چون دوست دارم آن را هم بسازم، البته در سینما. چون آن طرح جزو چیزهایی است ...
زندگی با دستان خالی ؛مادر فداکاری که از 3 فرزند معلول نگهداری می کند
این منزل متعلق به شوهرم است که یک سالی است فوت کرده . خانمی که با پسرانش در بالا اقامت دارد زن دوم شوهرم است. شوهرم پس از اینکه کودکان معلولی به دنیا آوردم مرا طلاق داد اما دوباره پس از 2 ماه دیگر به سراغم آمد و دوباره عقدم کرد می خواست که بچه ها را به بهزیستی تحویل دهد اما من در اینباره مقاومت کردم و اجازه دادم در قبال نگه داشتن بچه ها وی زن دیگری اختیار کند. پس از ازدواج مجدد او بی چون و چرا به ...
من همسرم و نوزاد 15 روزه ام و کودک 2 ساله ام را خیلی راحت کشتم
؟ روز پیش از حادثه شیشه کشیده بودم و همان روز با همسرم دعوایم شد. عصبی شدم و در یک لحظه قتل را انجام دادم. اول با دستم زنم را خفه کردم پس از آن برای اطمینان شال را دور گردنش پیچیدم تا از مردنش مطمئن شوم وقتی دیگر نفس نکشید پسر 15 روزه ام را با همان شیوه به قتل رساندم.بعد به سراغ پسر 2 ساله ام رفتم که در اتاقش بازی می کرد وی را هم کشتم. حتی می خواستم خودم را هم بکشم طناب را آویزان کردم ولی ...
اعدامم کنید، دلتان برای من نسوزد
تحقیقات از مرد جوان آغاز شد. متهم به قتل در مورد روز قتل گفت: فشار زندگی باعث شد به علت اختلاف با همسرم، تصمیم به قتل او و دو پسرم بگیرم. روز حادثه شیشه مصرف کردم و حالت طبیعی نداشتم. پس از درگیری دوباره با همسرم، او و دو پسرم را با ضربات چوب مجروح کرده و بعد خفه شان کردم. بعد از قتل بار دیگر در کنار اجساد آنها شیشه کشیدم. سپس جسدشان را در کمد دیواری مخفی کردم. ابتدا قصد پایان دادن به زندگی خودم ...
شوهرم عصبی بود، کشتمش
...، به همین خاطر قصد جدایی از او را داشتم، تا اینکه صبح روز قتل در چهارراه کامرانیه با پسرعمویم قرار گذاشتم و بعد از خرید به خانه مان رفتیم. وقتی من و پسرعمویم در خانه بودیم شوهرم رسید. او کلید خانه را نداشت برای همین با پیچ گوشتی در خانه را باز کرد و با عصبانیت وارد شد. او من را به سمت کاناپه هل داد. من روی زمین افتادم. در این لحظه شوهرم یک چاقو برداشت و به سمتم حمله کرد که پسرعمویم با او گلاویز ...
قاتل شیشه ای: فقط اعدام می خواهم
منافی آذر؛ بازپرس سوم دادسرای جنایی تهران در بازداشتگاه فشافویه به وقوع این جنایت اعتراف کرد و درباره انگیزه قتل اعضای خانواده اش به بازپرس جنایی تهران گفت: به دلیل اختلافاتی که با همسرم داشتم، وی و دو پسرم را خفه کردم و جسد آنها را داخل کمد گذاشتم . این مرد شیطان صفت مدعی شد: در لحظه وقوع این قتل ها ماده مخدر شیشه مصرف نکرده بودم . بعد از گذشت مدت زمانی کوتاه از این جنایت، این ...
ایدز بیماری است، جرم نیست
از سه هفته و یک بار بعد از سه ماه فرد حتما آزمایش دهد . چون ممکن است در آزمایش نخست ویروس مشخص نشود . ویروس اچ آی وی هیچ علامت و نشانه ای برای آگاه شدن ندارد . فقط گاهی غدد لنفافی متورم می شود . بعد از ورود ویروس به بدن سیستم ایمنی تحت تاثیر قرار می گیرد . سیستم ایمنی بدن ضعیف می شود در مقابل کوچک ترین آلودگی ها واکنش نشان می دهد . مثلا سرماخوردگی که بعد از یک هفته بهبود پیدا می کند تا ...
مرگ ناصر عبداللهی از زبان خانواده اش
آماده بود خواستم با پزشک ناصر ارتباط بگیرد بعد حقیقت را به من بگوید آن روز سطح هوشیاری ناصر 4 درصد بود و این در حالی بود که به خاطره طرفداران ناصر اعلام می شد که حالش روبه بهبود است ، دکتر پس از چند دقیقه به من زنگ زد و گفت محکم باشم چون ناصر در وضع مساعدی نیست و بهتر است خانواده را برای شنیدن خبر مرگ او آماده کنم باورتان نمی شود چه کشیدم اما باید محکم و با درایت رفتار می کردم. 27روز ...
قاتل شیشه ای: فقط اعدام می خواهم
دادسرای جنایی تهران در بازداشتگاه فشافویه به وقوع این جنایت اعتراف کرد و درباره انگیزه قتل اعضای خانواده اش به بازپرس جنایی تهران گفت: به دلیل اختلافاتی که با همسرم داشتم، وی و دو پسرم را خفه کردم و جسد آنها را داخل کمد گذاشتم . این مرد شیطان صفت مدعی شد: در لحظه وقوع این قتل ها ماده مخدر شیشه مصرف نکرده بودم . بعد از گذشت مدت زمانی کوتاه از این جنایت، این پدر سنگدل امروز در ...
قاتل شیشه ای: فقط اعدام می خواهم
منافی آذر؛ بازپرس سوم دادسرای جنایی تهران در بازداشتگاه فشافویه به وقوع این جنایت اعتراف کرد و درباره انگیزه قتل اعضای خانواده اش به بازپرس جنایی تهران گفت: به دلیل اختلافاتی که با همسرم داشتم، وی و دو پسرم را خفه کردم و جسد آنها را داخل کمد گذاشتم . این مرد شیطان صفت مدعی شد: در لحظه وقوع این قتل ها ماده مخدر شیشه مصرف نکرده بودم . بعد از گذشت مدت زمانی کوتاه از این جنایت ...
قتل همسر عصبانی بدست شوهر بی رحم
را از دست دادم و او را خفه کردم. بعد از آن هم جسدش را به آتش کشیدم. با اعتراف این مرد پرونده وی برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. صبح دیروز متهم در این شعبه محاکمه شد و از خودش دفاع کرد. وی با ابراز پشیمانی به قضات گفت: باور کنید نمی خواستم همسرم را به قتل برسانم. او آنقدر رفتارهای خشنی داشت که کنترلم را از دست دادم. من مرد آرامی بودم و خودم هم باورم نمی شود که چنین کاری کرده ام. الان هم پشیمان هستم. در پایان نیز هیات قضایی وارد شور شدند و با توجه به درخواست اولیای دم متهم را به قصاص محکوم کردند. ...
قاتل شیشه ای: فقط اعدام می خواهم
سوم دادسرای جنایی تهران در بازداشتگاه فشافویه به وقوع این جنایت اعتراف کرد و درباره انگیزه قتل اعضای خانواده اش به بازپرس جنایی تهران گفت: به دلیل اختلافاتی که با همسرم داشتم، وی و دو پسرم را خفه کردم و جسد آنها را داخل کمد گذاشتم . این مرد شیطان صفت مدعی شد: در لحظه وقوع این قتل ها ماده مخدر شیشه مصرف نکرده بودم . بعد از گذشت مدت زمانی کوتاه از این جنایت، این پدر سنگدل ...
نقشه مرگبار سه مرد برای یک زن
مواد مخدر تشخیص داده شد. در ادامه با کشف مدارکی در صحنه جرم، فرضیه های قتل و تعرض تقویت و سرانجام به دستگیری سه مرد جوان منجر شد. با آغاز بازجویی ها، یکی از متهمان به نام صابر با انکار اتهام قتل به کارآگاهان گفت: من با گلنار دوست بودم. او شدیدا به مواد مخدر اعتیار داشت و همیشه به پاتوق ما در اتوبان چمران می آمد و مواد می کشید. روز حادثه او آنقدر مواد تزریق کرده بود که نمی توانست راه برود. وقتی به ...
پایان فرار قاتلان مادر بزرگ و نوه
شده باید این زن و شوهر را آشتی بدهم. چون دوست نداشتم زندگی شان از هم بپاشد. روز قبل از حادثه با شوهر آذر برای انجام کاری به قم رفته بودم که در بین راه رسول شوهر او از من خواست تا میانجیگری کنم و آشتی شان بدهم. رسول از من خواست تا با همسرش صحبت کنم تا از طلاق منصرف شود. من هم با آذر تماس گرفتم و صبح روز حادثه در کامرانیه با او قرار گذاشتم. پس از آن به خانه رسول که پیش از این با همسرش در آنجا زندگی ...
ابراز تاسف رامبد جوان از برگزار نشدن فینال خنداننده برتر و 82 خبر خندوانه ای
روی اصول خودم ایستاده ام، در این سال ها هم مدیران از من حمایت کرده اند چون این را یقین پیدا کردند که من سالم کار کردم؛ یعنی هیچ وقت سعی نکردم از این موقعیتی که داشتم استفاده کنم چه برسد به اینکه سوء استفاده کنم. استفاده یعنی اینکه هرگز حاضر نشدم بروم برنامه استیجی اجرا کنم چون احساس کردم شأن برنامه 90 پایین می آید. همیشه سعی کردم این اصول را حفظ کنم. فردوسی پور همچنین در ادامه ی گفت وگوی خود ...
جایزه جهانی مبارزه با سلاح های شیمیایی برای پدر علم سم شناسی ایران
مسیر علم خدمت کنم. سعی کردم ظرفیت روانی خودم را بالا ببرم تا بتوانم کار را انجام دهم. او ادامه می دهد: ما سال های سختی را پشت سر گذاشتیم، هفت سال بسیار دشوار. از سال 1362 تا 1369 بویژه در سال 1367 که مربوط به حملات شیمیایی حلبچه بود. به خاطر آموزش های دکتر بلالی، مجروحان حلبچه در همان منطقه درمان شدند، چون تعداد پزشکان و پرستاران آموزش دیده زیاد شده بود. ماجرای یک شماره گرانقیمت ...
قتل زن جوان به دست شوهر شیشه ای
وارش نیوز: مرد شیشه ای که در اقدامی وحشتناک همسر 24 ساله خود را به قتل رسانده بود، ساعاتی بعد از وقوع جنایت خود را به ماموران پلیس معرفی کرد. ساعت 9 و 45 دقیقه صبح پنج شنبه خانواده ای هراسان در تماس با پلیس 110، از قتل زن جوانی به دست شوهرش خبر دادند. با اعلام این خبر، بلافاصله اکیپی از ماموران کلانتری 115 رازی در محل حادثه حاضر شدند. با حضور ماموران در محل حادثه مشخص شد زن ...
دغدغه من و همکلاسی هایم
درون او نداشتیم چون اون موقع ما بچه بودیم ! و دوران ما دوران خوردن و خوابیدن و درس خواندن و ورزش وتماشای فیلم وبازی و... بود ما کجا و درک از آینده کجا؟! بالاخره هرکدام از بچه ها در دفتر انشاء خود می نوشتند علم بهتر است! ولی گاها دانش آموزی پیدا می شد که با جرات جلوی معلم کلاس می ایستاد و می خواند ؛ ثروت بهتر است زیرا ......! البته از آن روز به بعد دیگر او از نظر معلم می افتاد و دیگر جزو ...
آنها خانواده من هستند
باید پسر شما یک سال در این دبیرستان درس بخواند تا برای سال آینده ما بتوانیم شهریه او را به صورت قسطی بگیریم. من پدرم را دوست داشتم آنقدر که غصه همه را می خورد. چندنفر از بچه های اقوام و فامیل از اردبیل به خانه ما آمده بودند و دیپلمشان را گرفته و دانشگاه رفته بودند و پزشک شده بودند. دلش می خواست من هم دکتر شوم. وقتی کنکور پزشکی قبول شدم آنقدر که برای خوشحالی پدرم خوشحال شده بودم برای خودم ...
سفرنامه اربعین (قسمت سوم)
... ابناء الخمینی مرد میانسال عراقی دیگری هم که کنار من نشسته بود و شاهد ماجرا بود، از چفیه ی ایرانی من و نوع لباس پوشیدنم، فهمیده بود من ایرانی م و خوشحالی خودش را ابراز می کرد و سعی می کرد با من رفیق شود، این اتفاق تقریبا هر روز چندین بار می افتاد. می گفت که امام خامنه ای فخرنا و عزنا و... خیلی از حرف هایش را به خاطر لهجه ی غلیظش متوجه نمی شدم. توی مسیر یک بچه ی عراقی که ...
اعتراف عروس خیانتکار به 2 جنایت در نیاوران
اما در را از داخل قفل کرده و اجازه ورود به وی را نمی دهد تصمیم گرفتم به خانه رسول بیایم تا جلوی دعوایشان را بگیرم اما زمانی که وارد شدم با جسد پسرم در داخل خانه و جسد مادربزرگش در راه پله روبه رو شدم. کارآگاهان با شنیدن ادعاهای پدر رسول فاش کردند که این پسر پس از شکستن در ورودی به داخل خانه رفته و پس از درگیری مرموزانه ای با ضربات چاقو به گردن و سایر قسمت های بدنش به قتل رسیده است.با توجه ...
2جنایت در اعترافات نوعروس خیانتکار
پیش با امیر رابطه عاطفی داشتم و با هم به این خانه رفته بودیم تا اینکه شوهرم صبح سررسید و وقتی فهمید در از پشت قفل است آن را شکست و داخل شد.وی افزود: رسول ابتدا با من مواجه شد و به اعتراض پرداخت و ناگهان امیر را در خانه دید و به سمت او حمله کرد.امیر نیز گفت: وقتی شوهر آذر به سمتم آمد با چاقویی که همراهم بود او را هدف قرار دادم و بعد مادربزرگ او را که با شنیدن صدای دعوا از طبقه دوم به طبقه پایین آمده ...
اعتراف عروس خیانتکار به 2 جنایت در نیاوران
علاقه اش دردست نبود تا اینکه کارآگاهان شنیدند آذر و امیر برای تهیه پول به تهران آمده اند که بلافاصله محل قرار آنها در دارآباد شناسایی شد و مأموران ساعت 11 هفتم آذرماه سال جاری هر دو را بازداشت کردند . آذر و امیر چاره ای جز اعتراف نداشتند . آذر گفت : می دانستم شوهرم در خانه نیست . از مدت ها پیش با امیر رابطه عاطفی داشتم و با هم به این خانه رفته بودیم تا اینکه شوهرم صبح سررسید و وقتی فهمید در ...
دختر جوان برای نجات جان پسرعمویش، شوهر و مادربزرگ شوهرش را کشت
پسرعمویش امروز در مقابل بازپرس جنایی تهران قرار گرفتند و همسر مقتول درباره جزئیات قتل شوهر و مادربزرگ همسرش به بازپرس جنایی تهران گفت: من با همسرم اختلافات زیادی داشتم چون وی عصبی مزاج بود و حتی با پدرش نمی توانست با لحن آرام صحبت کند به همین خاطر قصد جدایی از او را داشتم، تا اینکه صبح روز قتل در چهارراه کامرانیه با پسرعمویم قرار گذاشته بودم و بعد از خرید به منزلمان رفتیم. وی در ادامه ...
سرهنگ متکبر خواستگار دخترش را تحقیر کرد(پاورقی)
سؤال نشان داد که از پدر کینه ای به دل گرفته است . مادر آرام و غمگین داستانش را تعریف کرد و دست آخر وقتی به کینه قدیمی رسید، از سر درد دل با عباس که او را رنج کشیده می دید، گفت : - می دانی عباس جان ! ازدواج ما ممکن بود یک قرن طول بکشد، بعد از ماه دخت پدرت در ازدواج تردید داشت اما بالأخره ازدواج کردیم . من از همان روز نخست این روزها را پیش بینی می کردم ، استعداد رایجی در بین همه زنان عاشق دنیا ...
قتل نوعروس توسط همسر!
.... ایمان گفت: سحر حتی چند بار در خانه نیز وقتی به اوج عصبانیت می رسید، خودش را می زد. مادرش نیز از این موضوع آگاه است! وقتی دیدم او خفه شده است و دیگر نفس نمی کشد جسدش را داخل کانال انداختم و سوار خودرویم شدم و محل را ترک کردم. فردای آن روز بنزین خریدم و به کانالی که جسد سحر را انداخته بودم رفتم و پس از پاشیدن بنزین وی را به آتش کشیدم و از محل متواری شدم اما پس از جنایت خیلی پشیمان ...