سایر منابع:
سایر خبرها
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، شاعران کشورمان با انتشار سروده هایی نسبت به اتفاقات اخیر در افغانستان و شهادت دختران بی گناه افغانستانی واکنش نشان دادند. حسین صیامی دنیا! به باده های جنون تشنه ای هنوز آه ای زمین چقدر به خون تشنه ای هنوز! لاله به خاک دوخته می آید از کجا؟ این بوی موی سوخته می آید از کجا؟ سنگ است و باز شیشه چشم هزاره ها ...
که شهر یکسره از داغ، لاله کاری شد نگاه لطف تو کافیست، مهر عالمتاب؛ ببین که عصر ظهورت، چه روزگاری شد! موسی عصمتی کوچه، پر از کتاب و پر از کیف و دفتر است کوچه، میان خون فرشته شناور است کوچه، مزار زینب و تهمینه های شهر کوچه، مزار دختر بابا، صنوبر است گردآفریدهای جهان را خبر کنید خنجر، شکست خورده گل های پرپر است ...
گریستیم گاهی پسر شدیم و پدر را گریستیم هر روز و شب، درست چهل سال می شود ساعات تلخ پخش خبر را گریستیم هر دم به خون خویش فتادیم و ساختیم هی قبر تازه کوه و کمر را، گریستیم مادر شدیم و از پس هر زخم انفجار هی چشم های مانده به در را گریستیم در خون نشست روسری دختران مان رخساره گان قرص قمر را گریستیم بعد از تو روزگار همانی که بود، ماند هر سال ...
: افغانستان اسلامی، این صدرنشینی را به غلط به دست آورده و شایستگی صدرنشینی های دیگری را دارد و طبعاً با آن صدرنشینی ها محترم تر خواهد بود... کتاب طالبان؛ خاطراتی از سفر به افغانستان در زمان طالبان و گفت و گو با سران حکومت آن، اثر جدید مترجم و پژوهشگر جریان های تکفیری و مقاومت وحید خضاب در قطع رقعی و 236 صفحه توسط انتشارات شهیدکاظمی منتشر شد. سروده جدید احمد بابایی درباره "سردار سلیمانی"/ حاج قاسم به خون خود آموخت، "مرد میدان" شهید خواهد شد + فیلم شعرخوانی حامد عسگری برای دختران شهید افغانستانی انتهای پیام/ ...
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، روز شنبه، 18 اردیبهشت ماه، پس از شنیده شدن صدای انفجارهای پیاپی در غرب کابل یعنی منطقه شیعه نشین این شهر، خبرها حکایت از این دارد که ده ها جوان و نوجوان افغانستانی به واسطه این انفجار به شهادت رسیدند و افغانستان، داغ دیگری بر سینه مجروح خود ثبت کرد و روز خونین دیگری را تجربه. انتشار خبر تلخ روز گذشته که در آن چندین کودک نیز به شهادت رسیدند، موجی ...
جهل بی مورد چه می لافد جهان از لوث این آلوده دامانان بری بهتری ندارد دار دنیا حسن روز افزون خوشنامی در این عبرت سرا گمنامی از نام آوری بهتر ضیا قاسمی، شاعر افغانستان گاهی پدر شدیم و پسر را گریستیم گاهی پسر شدیم و پدر را گریستیم هر روز و شب، درست چهل سال می شود ساعات تلخ پخش خبر را گریستیم هر دم به خون خویش فتادیم و ...
همه تن خلوص و ارادتم، به مقام فضل و کرامتت که ز جمع خاص محمدی، تو نمونه ای، تویی آیتی سر راه باد سحر منم، بنشسته دیده تر منم که ز باغ فضل تو بو برم، به اشارتی، به کنایتی سر و پا امیدم و آرزو، سر و پا تپیدن و جست وجو که از آستان جلال تو، رسدم پیام حمایتی بر و دوش بام فلک علی، پر و بال مرغ و ملک علی به سخا و لطف ...