سایر خبرها
گفت وگو با بسیجی اهل سنت که فرزندش در سوریه به شهادت رسید
سوریه زیارتگاه دختر 3 ساله حسین و خواهر سید و سالار شهیدانی است که 40 منزل را به اسارت طی کرد تا رسوایی یزدیان را تا قیامت فریاد کند هزار و 400 سال گذشته گویی بار دیگر زینب دلش هوای کربلا کرده که یزدیان زمان خنجر به روی حرمش کشیده اند تا فریادهای اسلام به هزار و 400 سال بعد نرسد. این روز ها هزاران نفر در راه دفاع از اسلام ناب محمدی(ص) و خط مقاومت در برابر استکبار و صهیونیزم بین الملل ...
زهرا عاملی، اولین بانوی ترانه سرای معمای شاه
سر می گذاشتید. درست است؟ من سال ها قبل به صورت جدی تئاتر کار می کردم و اصلاً از این هنر به سمت اجرا و مجری گری رفتم. همان زمان که تئاتر کار می کردم، پیشنهاد بازیگری داشتم و به دلیل اینکه مقوله اجرا برای من در آن زمان جذاب تر بود، اجرا را انتخاب کردم. از سال 90 که به دلایلی از سوی صدا و سیما دیگر اجازه اجرا نداشتم، فکر می کردم که دیگر این موضوع برای من تمام شده است. تا اینکه ...
با الهام حمیدی از ورشکستگی تا بازیگری
.... بعد از کارم پشیمان شدم که آن حس پشیمانی خیلی بدتر از بیکاری است و تاثیرات منفی زیادی دارد. برای همین همیشه منتظر می مانم حتی اگر طول بکشد تا کاری باب میل خودم انجام دهم. این مشکل جلو رفتن شاید به لحاظ اقتصادی به ضرر ما باشد؛ به خصوص وقتی جز بازیگری کاری برای کسب درآمد نداشته باشیم اما خودم این فشار مالی را به انجام کار بد ترجیح می دهم. دوست ندارم صرفا برای پول وارد کاری شوم که بعد از پخش از ...
روایت خواندنی از یک کلکسیونر ایرانی
. کلکسیونی که بعضی نمونه هایش از دوران رضاخان به جا مانده اند و حسابی جیب صاحب مجموعه را خالی کرده اند. شغلتان چیست؟ مواد اولیه پلاستیکی و تولیدکننده لوله های آبرسانی و کشاورزی. با همچین شغلی چطور به کبریت علاقه مند شدی و به فکر کلکسیون جمع کردن افتادی؟ من سال 64 دیپلم تجربی گرفتم. رشته ای که می خواستم در دانشگاه قبول نشدم. رفتم خدمت و بعد از ده سال دوباره ...
مرد شیک پوش دختر جوان را فریب داد!
من 15 میلیون تومان است. او گفت: اشکالی ندارد! من هم مقداری روی پول هایت می گذارم و تو را سهامدار شرکت می کنم! با خوشحالی همه پول هایم را به او دادم. او هم همان شب به خواستگاری ام آمد. اما قرار شد هفته بعد با پدر و مادرش به طور رسمی از من خواستگاری کند. در این میان من بنا به درخواست او 3 میلیون تومان از پول های مسافران را نیز به حساب او واریز کردم ولی بعد از گذشت 2 روز از این ماجرا دیگر ...
کریم بنزما سکوت خود را شکست
چه سریعتر این موضوع را فراموش کند. اصلا درباره پول با او صحبت نکردم. من نیاز به اخاذی و دریافت پول از کسی ندارم چرا که آنقدر درآمد و سرمایه دارم که بتوانم در رفاه زندگی کنم. والبونا در آن روز از من تشکر کرد و همه چیز تمام شد. تنها یک اشتباه داشتم و آن اینکه در این باره با دوستم کریم زناتی صحبت کردم. متاسفانه او از این قضیه سوء استفاده کرد و از والبونا اخاذی کرد. بله می دانستم که کریم زناتی پیش از ...
کشتن شوهر برای نجات جان پسرعمو
معرفی کردند. پس از اعتراف همسر مقتول به ارتکاب قتل ها این زن جوان به همراه پسرعمویش امروز مقابل بازپرس جنایی تهران قرار گرفتند و همسر مقتول درباره جزئیات قتل شوهر و مادربزرگ همسرش به بازپرس جنایی تهران گفت: من با همسرم اختلافات زیادی داشتم چون وی عصبی مزاج بود و حتی با پدرش نمی توانست با لحن آرام صحبت کند، به همین خاطر قصد جدایی از او را داشتم، تا اینکه صبح روز قتل در چهارراه کامرانیه ...
تحصیلات آکادمیک بازیگری ندارم
انرژی خوبی که می دادند، بسیار احساس خوبی داشتم؛ همین طور سایر هنرمندانی که در کار حضور داشتند. پریناز ایزدیار نقشی کاملا دور از خودم پریناز ایزدیار : نقش شیرین حتی زمانی که فیلمنامه را می خواندم برایم جذاب بود. درواقع همه کاراکترهای شهرزاد فوق العاده هستند و برای کسی که بخواهد آن را بازی کند، پتانسیل بالایی در جذب کردن داشت. اما من واقعا شیفته شیرین شدم و اگر قرار بود ...
خرید خودرو برای تازه عروس با سرقت چک های پدر + عکس دو متهم
از داخل کیفش بیرون آورد و چک 30 میلیون تومانی به من داد. او گفت ساعت کاری بانک تمام شده و روز بعد می توانم چک را از بانک برداشت کنم. من به او اعتماد نکردم و خودرو را به آن ها تحویل ندادم، اما وقتی با اصرار آنها مواجه شدم، علاوه بر تحویل خودرو، مدارک را هم به آن ها دادم. شاکی ادامه داد: صبح روز بعد وقتی برای برداشت پول به بانک رفتم، متوجه شدم امضای آن جعلی است. آنجا بود که فهمیدم در دام ...
فرار دختر جوان از خانه پس از باردار شدن!
...> اما آرام آرام احساس کردم به او علاقه مند شدم و این علاقه روز به روز شدت می گرفت به طوری که دیگر هر روز او را می دیدم و زمانی که همسر و فرزندش در منزل حضور نداشتند، به خانه او رفت و آمد می کردم تا این که مدتی بعد او با بیان این جمله که تو کمی چاق هستی و باید خود را مداوا کنی! ماده سفیدرنگی را به عنوان دارو در اختیارم گذاشت تا آن را مصرف کنم. او سپس شیوه مصرف آن را هم به من آموخت. من هم ...
مادر شهید مدافع حرم: شما فریب نخورید و با آمریکا دست ندهید
. همه از ساعت سه بعد از ظهر می دانستند اما کسی به من نگفته بود من هم دلم آشوب بود. همان روز که مسعود قرار بود بیاید فرش ها، رو بالشی ها و پرده ها را شستم که اگر مسعود شهید شد همه چیز فراهم باشد. این ها را با خودم می گفتم هنوز خبری از شهادت مسعود نداشتم. یکی از دوستان همسرم آمد و گفت آقای عسکری هستند؟ گفتم رفته اند حمام تا بعدش به مسجد بیاید. گفتم شما؟ گفت می خواستم بیایم ببینمشان. وقتی گفت "می خواستم ...
سنگری: کربلا انفجار کینه ها نسبت به امام علی بود/ نبرد یزید و حسین هر روز در قلب ما اتفاق می افتد
. نقل است روزی معاویه نشسته بود و در کنار او یکی از نزدیکترین یارانش نشسته بود، بعد صدای اذان بلند شد، معاویه گفت من تمام این سال ها کوشیدم که این صدا نباشد، می خواستم نشانی از پیغمبر نباشد، نشانی از اسلام نباشد. یزید هم در شعر خودش وقتی سر مبارک امام حسین را آوردند، گفت: لعبت هاشم بالملک فلا خبر جاء و لا وحی نزل، منظور از هاشم پیامبر و خانواده او هستند، می گوید این ها همه برای قدرت و حکومت آمده اند ...
قبل از اینکه به پرسپولیس بیایم می گفتند در این تیم باندبازی وجود دارد/ وریا به من گفت گتوزو!
ایجاد می کنیم، ما در پاسکاری کردن هم شرایط خوبی داریم اما در اواخر بازی، بازیکنان آنقدر خسته هستند که تمرکز زیادی ندارند تا ضربه آخر را بزنند، ما باید در روز بازی تمرکز بیشتری داشته باشیم، قطعاً این مشکل رفع شدنی است. فارس: در تمرینات پیش از آغاز فصل، پنالتی های پرسپولیس را خودت می زدی اما در بازی های رسمی پنالتی نزدی. این مسئله دلیل خاصی دارد؟ پنالتی زن تیم ما با انتخاب برانکو ...
برنامه نویسی که عاشق شد
...> خانواده حتی پیش از دانشگاه رفتن هم خیلی کار می کردم و برای همین بابت شهریه بالای مدرسه عالی کامپیوتر خیلی دغدغه نداشتم چون می دانستم کار می کنم و هزینه اش را تامین می کنم. هنوز دبستان بودم که می رفتم مغازه پارچه فروشی در بازار کار می کردم یا توی دبیرستان کل سیم کشی یک ساختمان را کنترات برمی داشتم و تحویل می دادم. حتی وقتی به سن قانونی رسیدم و گواهینامه گرفتم کل هزینه اش را خودم دادم چون دستم ...
از گهواره شدن شلمچه تا درگیری تن به تن با نارنجک
...، بعد از اجرای قطع نامه 598 کاسبی را در مغازه پدر ادامه دادم و در حین کار تحصیل را رها نکردم، چون معتقد بودم درس خواندن هم مبارزه است در حالی که برخی مخالف ادامه تحصیلم بودند اما دوره دبیرستان را در مجتمع رزمندگان تکمیل کردم. این در حالی بود که در سال 67 در منطقه شلمچه هم دچار جراحت شیمیایی شدم، مرخصی 72 روزه برای درمان، کاری از پیش نبرد و سال 81 دچار تنگی نفس، خارش شدید و تاول روی ...
شعر دریچه ایست به رمزهای ناگشوده در بطن هستی
صفحات را به اشعار من اختصاص می دادند و برای شعرخوانی به اصفهان و برخی از شهرها دعوت می شدم، اما مدتی از شعر فاصله گرفتم. دهاقان نا: علت فاصله شما از شعر چه بود؟ در سال 85 ازدواج کردم و مدتی از شعر دور شدم و در هیچ انجمنی حضور نداشتم تا اینکه دوباره در سال 88 به اتفاق همسرم ( یکی از شاعران شهرستان ) انجمن ادبی اقاقیا را به منظور سلسله نشست های نقد و بررسی شعر به صورت علمی و ...
حاج احمد گفت "نزدیک سفارت ایران نرو"!
را می گفت. می گفتم حاجی! حالا بگذار یک کمی برویم، وقت هست. چه عجله ای داری؟ گفت نه. باید بگویم؛ یعنی داشت برای فردا صبحش برنامه می ریخت که چه کار کنیم، چه کار نکنیم. بعد که رفتیم و همین طور که حرف می زدیم که فردا کجا باید برویم و چه کار باید بکنیم و کار را نباید دست فلانی داد و چه و چه که به نزدیک پادگان رسیدیم و دیدیم که همه ماشین ها و اتوبوس ها ایستاده اند. بچه ها دور زدند و ما را با ماشین بردند ...
جشن تولد چرچیل در تهران
موضوع هندوستان صحبت می کردند، من بی خبر از همه جا، در اطاق خودم در سفارت انگلیس مشغول بخور دادن حلق و بینی و خواندن تلگراف های لندن بودم. برای اینکه ترکیه را به جنگ بکشانیم... اولین جلسۀ رسمی کنفرانس سه جانبه در همان روز، در ساعت چهار و نیم بعدازظهر در سفارت کبرای شوروی در تهران منعقد گردید. ما همه دور یک میز گرد بزرگ نشسته بودیم. همراهان من عبارت بودند از: ایدن، دبل، رؤسای سه ...
گفتگو با یک نوکیسه تهرانی:ماهی 20 ملیون خرج می کنم!
، بفروش و برایش می فروشند. این تلفن های طلایی در روزگار طلایی طلا و سکه آغاز شد، اما چند وقتی است کارش از سکه افتاده است. با این حال غمی ندارد. وضعیت مالی ام بد بود و خرجم بالا. هر چه پول دستم می رسید به آخر ماه نکشیده تمامش می کردم. حتی یک دوره رفتم عسلویه و چند ماهی ماندم. اما آدم آن کار نبودم. از طرفی نمی خواستم پولی را که به ارث برده ام تمام کنم و بعد کاسه چه کنم چه کنم دستم بگیرم ...
اعتراضات رضا رویگری به دستمزدهای بازیگری!
تئاتر به دست آوردم، الآن که به گذشته فکر می کنم می بینم نسل ما چقدر در تئاتر کار کرد و از بالا به پایین و از پایین به بالا افتاد، بی پولی کشیدیم، من رضا ژیان و اسماعیل خلج پول هایمان را روی هم می گذاشتیم دیزی می خوردیم آن هم با نونی اضافه، به قصد اینکه تئاتر کار کنیم، یا اینکه از تجریش به کارگاه نمایش یوسف آباد که می رفتم پول سوار شدن اتوبوس را نداشتم اما الآن هم در ورزش و هم در سینما به نحوی شده ...
گفتم: پاشید ننه! برگردید جبهه
به خانه ببرند، قبول نکردم. گفتم اجازه بدهید مراسم به اتمام برسد. بعد مراسم وقتی به خانه رفتم، دیدم خانه غلغله است. همه هادی را خیلی دوست داشتند. بین مراسم های هادی یک خانم متدین به من گفت شما چرا گریه و بی تابی نمی کنی؟ به او گفتم این حرفها از شما بعید است! عیب است این حرف! این بچه شهید شده! شهید که گریه ندارد. *لباس سفید پدر برای مراسم پسر پدر می گوید در خیابان ...
میزگرد بررسی کسب وکارهای خانوادگی با حضور زنان فعال این عرصه زنان؛ کلید اصلی موفقیت یا شکست کسب وکارهای ...
، چون همچنان خانم ها باید تلاش کنند توانایی ها و قابلیت های خود را حتی به نزدیک شان ثابت کنند. درنتیجه تفکیک و تخصیص وظایف برای خانم ها و آقایان متفاوت است. یک زن بعد از اتمام کارش در خانه پیش از هر چیزی یک همسر، مادر یا دختر با مسئولیت های مشخص که باید به همه آنها رسیدگی کند، اما یک مرد می تواند در خانه هیچ مسئولیت خاصی را به عهده نگیرد و تنها نقش کمکی داشته باشد. بنابراین، انتظارات اجتماعی به شکلی ...
توضیح دعایی درباره پاسخ امام به درخواست صدام برای مذاکره قبل از جنگ
نزدیکی و آشنایی با رهبر انقلاب را هم دارم. خب شما چه مشکلی دارید و چرا مطرح نمی کنید؟ در ملاقات بعد که من پذیرفته شدم پیامی از طرف صدام به من داده شد و پیام جالبی بود صدام پیشنهاد داده بود که من به ایران بیایم و راسا از امام خمینی نماینده ای را درخواست کنم که تام الاختیار بیاید و در عراق با صدام حسین مذاکره کند. مذاکره بر سر جزایر و شط العرب؟ سر همه مسائل اختلافی. خب طبیعتا آنچه آنها می ...
پسر نوجوانم را در دفاع از اسلام و مبارزه با گروههای صهیونیستی به سوریه اعزام می کنم
به گزارش گلستان ما، از چند سال پیش گروه های تروریستی با حمایت مستقیم کشورهای غربی، رژیم صهیونیستی بعضی از کشورهای منطقه نظیر ترکیه، عربستان و قطر در کشورهای سوریه و عراق شروع به قتل، غارت، ویرانی و بدترین اعمال ضد انسانی کردند، تروریست های چند ملیتی که فقط و فقط جهت بدنامی اسلام در نزد جهانیان به میدان آمده بودند. نیروهای مستشاری ایران بعد از احساس خطر از این جبهه تروریستی، تکفیری و ...
خیاط لباس سیاستمداران ایرانی کیست؟+عکس
خیلی کم است، باید خیلی سریع می رفتم و برمی گشتم. موقع برگشت پرواز ما کنسل شد. من هم به خیلی ها قول داده بودم که کار آن هارا تا عید تمام کنم. مجبور بودم با قطار برگردیم. همسرم به من می گفت بلیت قطار به این راحتی ها پیدا نمی شود. من رفتم راه آهن و پرسیدم رئیس راه آهن اینجا کیه؟وقتی اسم رئیس راه آهن را گفتند؛ متوجه شدم یکی از مشتری های خودم است. منم هم گفتم لطفا بگویید بصیرتی آمده است. رئیس هم با وجود اینکه جلسه داشت از من استقبال کرد و همان جا بلیت قطار فرداصبح را به من داد. حتی پول آن را هم حساب نکرد. ...
با آزاده نامداری از کمپین سرطان تا کار و زندگی
درگیر این مساله بود بچه ها، همسر، پدر و مادرش و... هم نگران او هستند. این توجه باید صددرصدی و این نگرانی باید برای همه وجود داشته باشد. صددرصد همین طور است. این نکته ای است که من از آن غافل شدم. وقتی دخترخانم یا خانمی دچار این نوع سرطان می شود کل خانواده درگیر می شود، من مسائل مالی را کنار می گذارم. این را بدانید که خیلی از خانواده ها هستند که هزینه درمان را هم ندارند، غیر از این از ...
با بهاره رهنما ؛ درباره مد و سبک و زندگی
. پس ماجرا جدی تر از این حرف هاست. چه دوره هایی دیدی؟ نه این قدر جدی. چند دوره کوتاه و کارگاه بود. بعد هم فقط جسارت کردم و طراحی لباس چند کار نمایشی را هم خودم انجام دادم. شاید شاخص ترین آنها که چند ماه برایش وقت گذاشتم نمایش دورهمی زنان شکسپیر بود که تو هم آن کار را خیلی دوست داشتی. آراستگی ربطی به پول ندارد بله. از نمایش های محبوب من بوده و اتفاقا دوست دارم در یک فرصتی ...
غفوری فرد:رحیمی یک ریال هم برای خودش خرج نکرد/سیدحسن خمینی اصولگراست
اخذ بورسیه به ژاپن رفتم و در آنجا در رشته مهندسی زلزله شناسی مشغول به تحصیل شدم، پس از بازگشت در اهواز به تدریس پرداختم اما به علت فعالیت های سیاسی از دانشگاه اخراج شدم. پس از آن در سال 47 به ناچار به آمریکا رفتم و در سال 55 و پس از اخذ مدرک دکتری در رشته فیزیک هسته ای به ایران بازگشتم. ** دو دوره، بدون هیچ شانسی و برای گرم کردن تنور انتخابات کاندیدای ریاست جمهوری شدم ** ...
گفت وگو با کارگردان سریال نفس گرم
باشد فارغ از اینکه کدام شبکه بخواهد آن را بسازد. از همین رو من با آقای رضوی برای نگارش فیلمنامه طرف شدم. بعد از این اتفاق ها و تغییراتی که در مدیریت تلویزیون اتفاق افتاده بود، اعلام کردند این کار را برای ماه رمضان می خواهند، وقتی این حرف را زدند من احساس کردم که نمی رسد با این حال اصراری از سمت تلویزیون وجود داشت. پیش از این با این سرعت فیلمسازی نکرده بودم. وقتی کار وارد مرحله ...
- چماق سرزنش - شیشه عمر زن جوان را شکست
؟ سپس به داخل حیاط آمدم و حدود 5 دقیقه قدم زدم. با خودم فکر می کردم از کجا پول تهیه کنم که ناگهان چشمم به چوبدستی کنار دیوار افتاد. 3،2 روز قبل چند چوبدستی را از درخت توت بریده بودم ولی یک لحظه شیطان فریبم داد. یکی از چماق ها را که حدود یک متر بود برداشتم و داخل اتاق رفتم. در این لحظه به یاد سرزنش های همسرم افتادم و در تاریکی اتاق چند ضربه به سرش زدم چون نمی خواستم چهره مرا ببیند. ...