راز قتل دختر جوان در تهران برملا شد / قاتل با پای خودش به کلانتری رفت
سایر منابع:
سایر خبرها
تهدیدهای دختر جوان، جانش را گرفت
برادر مقتول، دختر جوان برای سرکشی به خانه ای که تازه خریده بود، از خانه خارج و بعد جسدش در همان خانه پیدا شده بود. درحالی که پلیس در تعقیب قاتل بود، بعد از حدود 9 روز عامل این جنایت به اداره دهم پلیس آگاهی تهران رفت و تسلیم شد. او پیش ازظهر دیروز در شعبه یازدهم بازپرسی دادسرای جنایی تهران، بازجویی و با مشاهده عکس جسد مقتول بر سر و صورتش زد و درباره انگیزه قتل، ادعای عجیبی را مطرح کرد. او مدعی شد ...
شکایتی که با قتل پایان یافت/ هومن عکس شکایتم را در اینستاگرام گذاشت و مرا مسخره می کرد
شروع شد با چاقو چندین ضربه به من زد و من هم برای دفاع از خودم چاقوی او را گرفتم و چند ضربه زدم. قصد کشتن او را نداشتم فقط می خواستم از خودم دفاع کنم. هیچ کدام از برادرهایم در این قتل نقشی نداشتند و حتی برادر کوچکم زخمی هم شد. بعد از جنایت چه کردید؟ با برادرهایم فرار کردیم و یک هفته بعد، از ماجرای قتل باخبر شدیم و هر بار خانه یکی از اقوام بودیم تا اینکه به خانه خواهرم رفتیم و دستگیر شدیم. ...
جنایت در پارک؛ پایان کل کل های مجازی
ای نداشته و وی به دلیل شدت جراحات جانش را از دست داده بود. با گزارش ماجرا به قاضی رحیم دشتبان، بازپرس جنایی تهران تحقیقات در این پرونده شروع شد. مقتول جوانی 24ساله بود که به گفته شاهدان با 3جوان دیگر در پارک درگیر شده بود. شاهدان می گفتند که مقتول ابتدا با این 3جوان دچار درگیری لفظی شده بود اما لحظاتی بعد آنها با هم گلاویز شدند و یکی از سه جوان مقتول را گرفت و دیگری با چاقو چند ضربه به ...
عجیب ترین تصمیمات بازیگران ایرانی؛ از گلزار تا هدیه!
انقلاب درونی برایم پیش آمده بود و تحت آزمایشاتی بودم. خودکشی یکی از دوستان صمیمی ام و قبلتر هم فوت خواهرم که باعث شد دیدم نسبت به دنیا عوض شود. یعنی حس می کردم انگار به دلیل خاصی این اتفاقات پیش رویم قرار گرفته پس مبارزه کردم با کارهای اشتباهی که ناآگاهانه انجام می دادم. یک روز مقابل آینه ایستادم و با خدا صحبت کردم بعد تیغ را برداشتم و ریشهایم را زدم و فردایش رفتم سرصحنه قرمز و گفتم دیگر نمی توانم ...
چرا باید "کهکشان نیستی" را خواند؟
در این سفر نهادم. هر چه جلوتر می رفتم دل کندن از محتوای کتاب برایم سخت و سخت تر می شد چرا که ابعادی از وجود نورانی سیدی بزرگوار از تبار امام حسن علیه السلام برایم آشکار می شد که از مدعی بودن بر ولایت امیر مومنان علی علیه السلام خجالت می کشیدم؛ که اگر او شیعه بوده است پس من و ما کجای این دایره ولایت قرار گرفته ایم؟! شاید همین سنجه ها و تلنگرها بود که مرا بر آن داشت تا با نوشتن چند سطری ...
پروند ه پر رمز و راز مرگ د ختر جوان
و گفت: به خاطر اختلافاتی که با خواهرم د اشتم روز حاد ثه یک نوشید نی مسموم تهیه کرد م و نزد خواهرم رفتم و از او خواستم تا برای صحبت د ر خصوص برخی اختلافات، به اتاق بیاید . زمانی که خواهرم نوشید نی مسموم را نوشید ، بی هوش شد و از حال رفت. وقتی خواهرم از هوش رفت، پس از د قایقی بود که متوجه شد م نقشه ام عملی شد ه و او فوت شد ه است. با اعترافات متهم برای وی قرار بازد اشت موقت صاد ر شد اما د ر اد امه ...
حکم مرگ قاتل تاجر جوان صادر شد
دستان فرید آثار سوختگی وجود دارد، به او ظنین شدند و وی را بازداشت کردند. این متهم وقتی تحت بازجویی قرار گرفت، ادعا کرد از ماجرای مفقودشدن شریکش بی خبر است و دستانش نیز به دلیل انفجار گاز پیک نیک سوخته است. تحقیقات در این زمینه ادامه داشت تا اینکه دو روز بعد جسد نیما را در حاشیه روستایی در حوالی کن کشف کردند و با توجه به شواهد مشخص شد تاجر جوان با ضربه های چاقو به قتل رسیده است. مأموران ...
اظهارات جدید حمید صفت در دادگاه
حالش بد و به بیمارستان منتقل شد. پزشکان تلاش زیادی برای مداوای او انجام دادند، اما سه روز بعد روی تحت بیمارستان جانش را از دست داد تا با شکایت خانواده هوشنگ، حمید به اتهام قتل بازداشت شود. حمید در جریان تحقیقات در دادسرای امور جنایی درگیری با شوهر مادرش را تایید کرد، اما گفت هیچ ضربه ای که کشنده باشد به او نزده است. او توضیح داد: روز حادثه با مقتول بحثم شد و یک گلدان برداشتم و به دیوار ...
دوستی خیابانی بلای هولناکی سر جوان مشهدی آورد / بیهوش زیر درخت افتاده بود
نگهبان کلانتری تعریف کردم. خوشبختانه همانجایی که بیهوش شده بودم، چند دوربین مداربسته وجود داشت و از قضا همه آن لحظات را ثبت کرده بود. مأموران احتمال مسموم شدنم با ساندویچ را ردکرده و مطمئن بودند که این فرد در سرقت لوازمم نقش داشته است. چهره او شناسایی و بعد هم تحقیقات پلیسی برای دستگیری یا بازداشت این مرد جوان آغاز شد. به خانه برگشتم و هنوز آثار سرگیجه از خوردن آب مسموم، در سرم ...
دختران امروز، زجردیدگان فراری فردا
جامعه با مخاطراتی روبه رو می شود که مهارت ها و آموزش های لازم را برای رویارویی با آن ها فرانگرفته است. دختر 14 ساله ای اهل اسلام آباد که اینجا با نام مستعار سودابه معرفی می شود یکی از هزاران دختری است که با آرزوی رسیدن به محیطی امن و یافتن راهی برای استقلال از خانه فرار کرد. سودابه یک روز از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت و حال او یک دختر فراری ست که به شیشه اعتیاد دارد و در حوالی پارک ...
عشق سیاه تا قتل فرزند!
.... بیشتر بخوانید عشق سیاه تا قتل فرزند! شب بیست و پنجم تیرماه گذشته، حادثه ای تلخ اهالی شهرک نوید مشهد را در شوک فرو برد. بیشتر بخوانید اعتراف قاتل 7 روز بعد از جنایت مرد متأهل که دختر جوانی را در خانه جدیدش با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده بود، 7 روز پس از این جنایت به پلیس مراجعه و راز این جنایت را برملا کرد. بیشتر بخوانید سرقت تلفن همراه ...
نقشه شیطانی مرد جوان برای برای قتل شریکش
سوختگی شده است. دو روز از این ماجرا گذشته بود که پلیس جسد حبیب را در حاشیه روستایی در حوالی کن پیدا شد. شواهد نشان می داد این مرد با ضربه های چاقو از پا درآمده است.جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد . وقتی پلیس خودرو سوخته قربانی را در حاشیه اسلامشهر پیدا کرد بهروز بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت و پرده از جنایت برداشت و به قتل حبیب اعتراف کرد . بهروز گفت ...
از افزایش وحشتناک قیمت سیمان تا خواب باطل دشمنان درباره پشت کردن ملت ایران به نظام بخاطر قطع برق و کمبود ...
ساعت اولیه مردم پراکنده شدند. او در خصوص قطعی اینترنت در تبریز بیان کرد: اطلاعی از قطعی اینترنت در تبریز ندارم اینکه ایا قطعی برای همان محدوده خاص بوده و یا وسیع تر از آن، زیرا قاعدتا نهاد های خاصی مسئول این کار هستند. قاتل 7 روز بعد از جنایت خودش را به پلیس معرفی کرد ایران نوشت: شامگاه 27 تیر امسال خبر قتل دختری جوان با ضربه های چاقو در خانه اش به بازپرس مصطفی ...
قسمت 2 / پس از قتل ناصرالدین شاه سه شب بازار کاشان با مسئولیت من باز بود
که هرچه تو با نوکر من سلوک کنی من همان با نوکران تو رفتار خواهم کرد. حکومت در صدد اصلاح برآمد و دو نفر از تجار محترم را واسطه ی صلح قرار داد و نوکر مرا به همراهی آن ها برای من فرستاد من هم نوکرهای او را با نهایت مهر به آنی مرخص نمودم. هرچند این کار به مسالمه و مصالحه انجام گرفت ولی باطنا مایه ی بغض و عداوت حکومت با من شد از آن به بعد به کلی از کارها کناره کرده و به خانه نشستم. این سخن را به حکم ...
تیغ های بی تقوایی بر حکمرانی امام علی(ع)/ داود مهدوی زادگان
قرار می دهیم. او گفت: پیش سالار خودت برگرد که ما با اجبار بیعت کردیم و مرا نیازی به محاکمه با او نیست. من از پیش زبیر نزد طلحه رفتم و مردم خود را آماده و استوار می کردند و من درحالی که قرآن در دست داشتم از میان مردم که خشونت می کردند، گذشتم و طلحه را دیدم که زره پوشیده و قبضه شمشیر در دست دارد و مرکبش آماده است. به او گفتم: امیر المؤمنین می گوید: چه چیز تو را بر قیام و خروج واداشته است و به چه ...
افشای راز قتل دختر جوان در خانه نو
پیام می داد. من به او گفته بودم که متاهلم و فرزند دارم. صبح روز حادثه از من خواست تا او را به مقابل خانه ای که تازه خریده برسانم. من هم همراه او رفتم و بعد اصرار کرد که به داخل آپارتمان بروم و آنجا را ببینم. من هم رفتم و بعد گفت به خاطر خرید خانه حدود 100 میلیون تومان بدهکار شده است. یکی از طلبکاران دوستش بود که 20 میلیون تومان پولش را می خواست. پریسا هم شرایط برگرداندن پولش را نداشت. او ...
قاتل: دلم برای دخترم تنگ شده است
ها سؤال کرد و بعد هم که از طریق واتساپ با هم در تماس بودیم تا اینکه پنج عدد تی شرت سفارش داد و پول آن را به کارتم واریز کرد. از آن روز به بعد ما با هم ارتباط تلفنی و پیامکی داشتیم و آشنایی و رابطه ما بیشتر شد تا اینکه در نهایت این رابطه رنگ خون گرفت. چرا او را به قتل رساندی؟ او از من پول می خواست و مرا تهدید می کرد که آبرویم را پیش همسر و بستگانم می برد و من هم به صورت اتفاقی او را به ...
ادعای عجیب قاتل دختر تهرانی در منزل جدیدش +عکس
بخواهد زندگی ام را بهم بریزد او را می کشم که سمانه گفت تو جرات نداری. سعید ادامه داد: عصبانی بودم و برای ترساندن چاقو را به سمتش پرت کردم که به گردنش خورد و در ادامه او را هدف ضربات چاقو قرار دادم و سپس چاقو و گوشی موبایل را برداشتم و از خانه خارج شدم و آنها را داخل خودرو حمل زباله انداختم. وی در پایان گفت: من کاری نکرده بودم که سمانه می خواست زندگی مرا خراب کند، در این چند روز ...
حمید صفت: خسته شدم
پزشکی قانونی حمید به عنوان مظنون به قتل بازداشت شد. او در جریان بازجویی ها، اما جرمش را انکار کرد و مدعی بود قتل عمدی نبوده است. او در شرح ماجرا گفت: روز قبل از حادثه برادرم که مقیم امریکاست تماس گرفت و گفت با مادرم تماس گرفته است، اما حال مادرم خوب نبوده و از شوهرش گلایه داشته است. به خاطر نگرانی برادرم به خانه مادرم رفتم که متوجه شدم پدرخوانده ام هوشنگ بار دیگر مادرم را کتک زده است. او شب قبل ...
دادگاه پرونده حمید صفت در انتظار جواب استعلام کمیسیون پزشکی
قتل را قبول نکرد و گفت: روز حادثه با مقتول بحثم شد و یک گلدان برداشتم و به دیوار کوبیدم تا او را بترسانم. بعد به سمتش رفتم و ضربه ای به صورتش زدم تا اینکه همسایه ها با شنیدن صدای دعوا مقابل خانه ما آمدند و دعوا خاتمه یافت. آن روز همراه مادرم از خانه خارج شدیم، بعد از ساعتی حال هوشنگ بد شد و بعد هم فوت کرد. حمید صفت در زندان در تاریخ 22 مرداد 1396، حمید صفت به قتل همسر مادرش ...
سناریوی پلید عروس کینه جو برای مادر شوهر
متوجه شدم که او عذاب وجدان دارد و آن شب سرنوشت تلخ خود را برای ما گفته بود. مهشید مدتی بعد وقتی فهمید من به راز او پی برده ام شوهرم را مجبور کرد مرا طلاق دهد. پس از جدایی از همسرم ابتدا سعی کردم موضوع را فراموش کنم، اما عذاب وجدان رهایم نمی کرد و هر شب دو دختر خردسال به خوابم می آمدند تا اینکه تصمیم گرفتم راز این قتل را بر ملا کنم. دروغ شاخ دار با شکایت زن جوان پرونده به دستور ...
بوکسور تهرانی عمه اش را به قتل رساند
عمه ام علاقمند بودم و بسیاری از شبها به خانه او می رفتم و حتی تا صبح با او درد دل می کردم. وی در ادامه داد :به تازگی با دختر جوانی در اینستاگرام آشنا شده و به دروغ گفته بودم پولدار هستم .به همین خاطر ماشین های لوکس کرایه می کردم تا خودم را پولدار نشان دهم. اما دختر جوان به حقیقت پی برد و چون فهمید من و پدرم وضع مالی خوبی نداریم رابطه اش را با من تمام کرد . من از این ماجرا ناراحت بودم. آن ...
دادگاه حمید صفت بازهم به تعویق افتاد / استعلام دوباره درباره علت اصلی فوت پدرخوانده
ساله ازدواج کرده بود و حمید هم گاهی به خانه آنها می رفت، حمید 24 مرداد 96 وقتی فهمید هوشنگ مادرش را کتک زده، خودش را به خانه رساند و با او درگیر شد. هوشنگ پس از این درگیری به بیمارستان انتقال یافت اما سه روز بعد جان باخت، پس از این ماجرا، دو پسر و یک دختر هوشنگ، از حمید صفت به دلیل قتل عمد شکایت کردند. حمیدصفت در اظهاراتش با رد هرگونه ضربه به سر متوفی به بازپرس گفت: من به ...
زنان ناآگاه غرق در سراب اعتیاد/ دود سفیدی که ارمغان آن روسیاهی است
که در حق او نارفیقی کرده بود، کسی که برای رها شدن از درد تنهایی و شکست در زندگی مشترک به او پناه برده بود اما او چه میهمان نوازی ای کرده بود و برای درمان دوست وامانده از زندگی اش، مواد مخدر تجویز کرده بود. وی در تشریح ماجرا بیان می کند: پس از این اتفاقات به خانه دوستم رفتم که مواد مصرف می کرد، به من هم پیشنهاد داد تا برای آرام شدن چند کامی بکشم من هم قبول کردم، اول فکر می کردم می توانم ...
شهادت بر قله ایثار
بود بعد شهادت حبیب ا... یک روز شخصی که در محلمان آرایشگاه دارد، به من گفت: آخرین باری که حبیب ا... می خواست به جبهه برود، وقتی برای اصلاح موهای سرش به مغازه من آمد، گفت: جوادجان! آخرین باری است که همدیگر را می بینیم و به جبهه رفت و پس از چندروز خبر شهادتش را برایمان آوردند. یکی از هم رزم های حبیب ا... هم به من گفت: چندروز قبل از اینکه ایشان به شهادت برسد، به من گفت: این آخرین باری است ...
سفارش لحظه آخری شهید به پسرش
مسلح باید دانشش به روز باشد. اینکه در یک مقطع درجا بزنیم کار خاصی نکردیم. چون به ورزش علاقه داشت در رشتۀ تربیت بدنی ادامۀ تحصیل داد. می خواست آمادگی بدنی اش را حفظ کند. نیاز کارش بود تا در سختی ها بدنش کم نیاورد. مهدی برای ما خواهر و برادرها سنگ صبور بود. از وقتی به خاطر کارش رفته بود اهواز فقط آخر هفته ها می دیدیمش. عادتمان شده بود پنجشنبۀ هر هفته خانۀ آقام جمع شویم و منتظر بمانیم مهدی ...