سایر منابع:
سایر خبرها
شهدای شاخص کم سن در دفاع مقدس را بشناسید
دنیا آمد. پدرش اسدالله، کارگری می کرد و مادرش سکینه نام داشت. دانش آموز اول متوسطه در رشته تجربی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. هفتم اسفند ماه سال 1362 در جزیره مجنون عراق وقتی فقط 15 سال داشت، به شهادت رسید. پیکرش مدت ها در منطقه برجا ماند و 13 سال بعد از شهادتش، سال 1375 پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد. بخشی از وصیت نامه شهید حسن محمدرحیمی ها: پدر و ...
مادری که تنها پسرش را به سوریه فرستاد/ شهادت برادرم را از بنرهای شهر متوجه شدیم
برادرم یک هفته قبل از شهادتش بود؛ مادربزرگم در منزل ما زندگی می کرد؛ موسی با تک تک ما صحبت کرد، بعد هم که با مادر بزرگم حرف زد به او گفت: مامانی این دفعه به ایران بیایم شما را به کربلا می برم و همگی ما به بازگشتش امیدوار شدیم. شاید برات شهادتش را از امام رضا (ع) گرفته باشد تعبیر خواب مادرم تا قبل از شهادت موسی گذر ما هیچ وقت به گلزار شهدای بهشت رضا (ع) نیفتاده بود و ...
این خاطرات را نخوانده ای؟!
این خاطرات را نخوانده ای؟! به گزارش قم نیوز ساعت 8:30 شب از ستاد کل به من زنگ زدند و گفتند که دشمن از سرپل ذهاب و گردنه پاتاق با سرعت جلو می آید، من گفتم خدایا کدام دشمن از یک محور سرش را انداخته پایین می آید! این چه جور دشمنی است؟! گفت: ما نمی دانیم، گفت رسیده اند به کرند و آنجا را هم گرفتند. بعد هم حرکت کرده به سمت اسلام آباد غرب، بعد هم کرمانشاه و همین طور دارد جلو می آید ...
چرا عید غدیر ماندگار شد؟ / علی فریاد بلند انسانیت
؛ افزود: در حقیقت غدیر بازتاب امکان مراجعت انسان به خداست، از این جهت که حقیقت دینداری به ولایت است و ولایت اهل بیت علیهماسلام و اولیای خدا یعنی اتصال انسان به مبدا و حقیقت وجودی خود، به همین دلیل خداوند متعال در آیه غدیر بعد از الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی تعبیر رضیت لکم الاسلام دینا را فرمودندکه یعنی بعد از این من اسلام را برای شما برگزیدم و از ماجرای غدیر راضی شدم. این ...
قدم اول در راه دفاع مقدس، روزنوشت های سردار دامغانی
باشد که بعد از پیروزی انقلاب و قبل از شروع جنگ تحمیلی باشد، از اهمیت بیشتری برخوردار است. اولین گروه اعزامی از دامغان در آذر 1358 عازم کردستان شد. آنها برای حمایت از مردم و امنیت کشور در حالی به سنندج رفتند که شهر در دست ضدانقلاب بود و آنها برای رفع سقوط کامل شهر بیش از یک ماه از باشگاه افسران آنجا دفاع کردند. در آن تاریخ گروهک های ضدانقلاب در اوج قدرت بودند و در شهر سنندج فقط چند مرکز در ...
شهدای منا در زیباترین حالت یک انسان در عالم خلقت به شهادت رسیدند
به گزارش ایثار ، مهندس سعید اوحدی در این مراسم که شامگاه سه شنبه 5 مردادماه در مسجد جامع پیامبر اعظم (ص) شهرک شهید محلاتی برگزار شد، ضمن گرامی داشت یاد و خاطره شهدا، به ویژه سردار شهید علی اصغر فولادگر و تبریک عید سعید غدیر خم، حج سال 94 و فاجعه منا را از سخت ترین دوران عمر خود خواند و گفت: فاجعه منا و شهادت جمعی از حاجیان کشور براثر بی کفایتی حکومت آل سعود که سردار شهید حاج علی اصغر فولادگر هم ...
روایت همراهی 2 شهید مدافع حرم از چهارزبر تا تل صفرا
یان جنگ تحمیلی را به جهاد در راه خدا گذرانده بود بعد از عملیات مرصاد خود را جامانده از کاروان شهدا می دید. جنگ در سوریه و عراق و باز شدن دوباره در باغ شهادت این بار با مدال افتخار مدافعین حرم جرقه هایی از امید به شهادت را در ذهن حاج اکبر زد. حاج اکبر که مصمم تر از همیشه تصمیمش را برای دفاع از حرم ائمه معصومین (ع) گرفته بود به صورت خودجوش وارد میدان نبرد با تکفیریان شد؛ جنگی غیر ...
ضد انقلاب بعد از شهادت محمد پیکرش را تکه تکه کرد
متوجه حضور من نشدند. در تمام این مدت، من از شهید محمد جعفری هیچ اطلاعی نداشتم، وقتی به شهرستان قروه رسیدیم، مرا از ماشین پیاده کردند، در حال پایین آوردن وسایل بودند که متوجه شدم شهید محمد جعفری را لای یک تخته قالی پیچیده اند. قالی را باز کردند و ایشان را بیرون آوردند. ایشان من را در آغوش گرفت و گفت شکر خدا، این بار هم جان سالم به در بردیم. هنگام شهادت کنار شهید جعفری بودید؟ خیر، آخرین ...
بزرگ ترین مسئولیت ما حفظ چهره اسلام است/ از جنگ نمی هراسیم و مرد جنگیم
گذراند و فعالیت زیادی داشت به طوری که شب ها نیمه شب بلند می شد و با دوستان به پخش اعلامیه ی امام خمینی مشغول بود. او مقداری پول گرفت و در مسجد محله کتابخانه ای احیاء کرد و به پشت در خانه ها می رفت و مردم را دعوت می کرد به کتاب خواندن، ولی بعضی ها او را می زدند به خاطر کوچکی و او هیچ ناراحت نمی شد و بعد وارد سپاه شد. او فعالیت چندانی در سپاه نداشت، چون تمام وقت خود را در جبهه گذراند تا به لقاءالله ...
بلایی که منافقین سر رزمنده کشتی گیر آوردند/ ساخت مسجد محله با پای برهنه
.... رفتنی که بعد از رجعتش حتی سری بر بدن نداشت تا برای آخرین بار همسر و فرزندانش صورتش را ببینند.در ادامه بخشی از زندگی شهید نصیر احمدی را می خوانیم. تنها عکسی که از شهید نصیر احمدی در دسترس است ساخت مسجد با پای برهنه شهید نصیر احمدی متولد 1329 در کرمانشاه بود؛ او سال 1350 با دختر یکی از اقوام که مؤمنه و محجبه بود، ازدواج کرد. آن ها در 9 سال نخست زندگی صاحب 4 فرزند ...
غلامعلیِ نوحه یاد امام و شهدا را بشناسید/ شاعر روضه های حاج منصور و دوست حدادیان+عکس
بودند و به سر و سینه زده بودند که مجلس به هم ریخته بود. همه اش به خاطر شعری بود که حاج منصور خوانده بود. بعدها حاج منصور می گوید: آن شعر زیبا را غلامعلی گفته بود. دیروزش رفته بودیم کوه، همان جا تمومش کرد، روی کاغذ نوشت و داد به من. گفت: بگیر فردا شب این را بخوان . در هیأت فقط مداح نبود غلامعلی رجبی، اخلاق عجیبی داشت؛ طوری که بعد از شهادتش و سال ها بعد، ذاکران و منبری ها در ...
پیش بینی شهید موگویی که در عملیات مرصاد به حقیقت پیوست
تر از قبل عزم رفتن به جبهه را کرد. من که توانایی مخالفت با او را نداشتم قرآن آوردم تا او را بدرقه کنم. وقتی از زیر قرآن رد شد، گفت: مادر جان من تصمیم خود را گرفته ام، ان شاءاله این بار شهید خواهم شد. این کار های شما فایده ندارد. پاسخ دادم: این حرف ها را نزن. می روی و پیروز بر می گردی. گفت: مادر جان می خواهم در راه حق کشته شوم. این خود پیروزی است. رو به او کردم و پرسیدم: چون پا های شما آسیب دیده ...
شهیدی که منافقین چشمانش را در عملیات مرصاد از حدقه درآوردند
خود نشان می دهد. پدر عزیزم در زندگی رنج فراوان به شما داده ام، ولی امیدوارم که جانم را در راه خدا فدا کنم، زیرا دانم که هیچ گاه در غم از دست دادن فرزند گریه نکنید، زیرا شما خوب می دانید که من عاشق و شیفته این راه طولانی و دراز بوده ام که آخر به منزل مقصود نائل گشتم، و بکام خود که آن شهد شهادت رسیده و به بهترین نعمت الهی دست یافتم. پدر مهربانم از اینکه حس می کردم در مکانی راهت ...
فیلمنامه های قوی در حوزه ایثار و شهادت مورد حمایت قرار گیرند
، از روی فیلمنامه های قوی صد ها رمان و فیلم و ... تدوین و ساخته می شود، افزود: ما سوژه داستانی کم نداریم به عنوان مثال سردار شهید محمود اخلاقی که در عملیات مرصاد به شهادت رسید، موقع پذیرش قطعنامه ناله می کرد و التماس به خدا می کرد، چون فکر می کرد توفیق شهادت از او سلب شده است. لطفی نیاسر ادامه داد: برنامه لالای که از زبان مادران شهدا پخش می شود، بسیار کوتاه و تاثیرگذار است بخصوص آنکه ...
ناگفته های عملیات مرصاد از زبان سیدعلی حیدری رزمنده دیروز | حماسه نیم روز
گفته خودش گاهی هر 3 مرد خانه به طور هم زمان یا 2 نفر با هم در جبهه بودند. مادر سیدعلی که می بیند پسرش باز هم هوای رفتن به سر دارد، سال 65 آستین برای او بالا می زند و دامادش می کند. در این زمان سیدعلی در فرودگاه مشهد کار می کرده. اما با همسر آینده و خانواده همسرش اتمام حجت می کند که در صورت بهبود راهی جبهه شود. بعد از اینکه همسرش را به خانه می آورد یعنی سال 66 دوباره راهی جبهه می شود و تا ...
مسئولیت شما ادامه دادن راه شهداست
به گزارش خبرنگار دفاع پرس از سمنان، شهید رضا نادری 10 آبان 1346 در شاهرود متولد شد. پدرش شغل آزاد داشت و مادرش خانه دار بود. تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم ادامه داد و بعد از آن به خاطر کمک به هم وطنانش به جبهه عازم شد. او که از 16 سالگی در برابر بعثی ها از کشورش دفاع می کرد، سرانجام 5 مرداد 1367 با مجاهدت های فراوان در عملیات مرصاد به شهادت رسید. وصیت نامه شهید بسم الله الرحمن ...
عکس/ جوان قائمشهری برای 700 خانوار روستایش اشتغالزایی کرد
میدانی درباره آن آغاز شد. نادعلی زاده می گوید خانوارهای اینجا زمین نداشتند درست، اما همه خانه ها حیاط دار بود و آب و هوای این خطه همیشه خدا به حاصلخیری شهرت داشت: جوان ها را ترغیب کردیم که وارد کار کشت گلخانه ای شوند. برای این کار به همکاری خانم های خانه دار هم نیاز داشتیم. بعد از مدتی کار به جایی رسید که 150 گلخانه خانگی در روستای خرما کلا احداث شد و خانم های خانه دار با صرف زمان 3 ساعت در روز به ...
روایت متفاوت سردار شهید همدانی از مرصاد/منافقان و شناسنامه هایشان/چرا مرصاد؟
همان خبر را داد. گفتم: خودت دیدی؟ گفت: نه برادران اطلاعات لشکر گزارش داده اند. برادر سلگی هر دو پایش مصنوعی بود چون در فاو ترکش خورده و هر دو پایش قطع شده بود. گفتم: باید خودتان بالای ارتفاعات بروید و ببینید. ایشان رفت و گزارش داد که صحیح است. به برادر عسگری گفتم: شما هرچه می توانید نیرو اعزام کنید و به بسیجیان اسلحه بدهید و با اتوبوس به سمت چارزبر بفرستید. خودم نیز با یک تویوتا وانت همراه راننده ...
از حماسه ماندگار مرصاد تا نقش آفرینی رزمندگان همدان
بودند کسی گمان نمی کرد که از غرب نیرویی وارد شود. حاج میرزامحمد سلگی که دو پایش را هرگز از جبهه بازنگرداند، در منطقه چارزبر مستقر بود، هرکس جای او بود می توانست خانه بنشیند، دینش را ادا کرده بود و خرده ای بر او نبود اما حاج میرزا اهل نشستن نبود. تدبیر حاج حسین همدانی شهید سلگی در کتاب خاطراتش، آب هرگز نمی میرد می گوید: همچنان در چادر بودیم. با این که بیش از 150 کیلومتر از مرز ...
فرمانده ای که در آخرین روز های جنگ شهادت را نصیب خود کرد
مددکار پدر در کار های کشاورزی و خانه بود. آخرین سال های تحصیل محمدرضا با قیام مردم علیه رژیم شاه همزمان شد. او سال ها پیش مبارزه با طاغوت و رژیم ستمشاهی را با هماهنگی و همراهی جوانان محله به طور جدی آغاز کرده بود. از اقدامات انقلابی محمدرضا تشکیل کتابخانه و کلاس های فکری او بود. محمدرضا مسجد را مرکزی برای درگیری با رژیم شاه و بعد ها پایگاه مبارزه با گروهک های ملحد و ضدانقلاب تبدیل کرده بود. از ...
می گفت دعا کنید پایان جنگ زمان شهادتم باشد
بیش از 31 ماه یا به عبارتی 930 روز، حضور خالصانه در جبهه های آتش و خون به روحش بزرگی و به عمرش زینت بخشید. شهید حسن عزیزیان فقط به رضای حضرت حق می اندیشید. آرزویش این بود که تا آخر جنگ حتی اگر سال های متمادی طول بکشد درجبهه بماند و بعد از رضایت معبود با شهادت به دیدارش برود. همین هم شد. شهید حسن عزیزیان در 5 مرداد 1367 در عملیات مرصاد به آرزویش رسید و نامش جزو آخرین شهدای آخرین عملیات جنگ تحمیلی ...
نابغه پشت جبهه و شیرمرد خط مقدم
، در دوره های تخصصی آموزش نظامی شرکت کرد و به عنوان رزمنده به مناطق جنگی اعزام شد. وصف رشادت های او در خطوط مقدم و مظاهر نبوغ آمیز فعالیت هایش در پشت جبهه، روایت پرتکرار همرزمان شهید تقوایی مقدم است تا اینکه در یازدهمین روز از اسفند سال 1360 در جبهه مریوان بر اثر اصابت ترکش توپ به شهادت رسید و با پرواز خود به سوی معبود، از شاهدان و مقربان درگاه حق گردید و پیکر صدپاره این شهید در فاروج به خاک سپرده ...
هادی حامی کودکان بود
می رفت. همسر و 2 فرزندش را به خدا و به ما می سپرد و می رفت. می گفت: چون شما هستید، خیالم از خانواده ام آسوده است، اما نگران کودکان سوری هستم. پیش از شهادتش یکبار مجروح شد، اما پا پس نکشید و خیلی زود دوباره به سوریه رفت. این بار که رفت، دلشوره امانم نداد تا اینکه یک روز خبر شهادتش را آوردند. به معنای واقعی کمرم را شکست. اما خود را به خاطر فرزندان دیگرم سرپا نگه داشته ام. صعود به قله ...
سفارش لحظه آخری شهید به پسرش + عکس
2 فرهنگیان اندیمشک که خالی بود. خودش اهواز بود و توی خانۀ سازمانی زندگی می کرد. بهش گفتم: چرا خونه ت رو اجاره نمیدی؟ گفت: لازمش دارم. بعد از شهادتش همکارهایش برایمان تعریف کردند: مهدی به مان گفته بود توی اندیمشک خونه ای دارم. هر پاسداری از همکارها ازدواج کنه من خونه رو دو سال رایگان بهش می دم. کلیدش رو هم گذاشته بود توی محل کارش تا هر لحظه کسی خواست کلید رو بهش بده. شش ماه خانه به این نیت خالی ماند. ت ...
شهیدی که صحنه شهادتش را نقاشی کرد
اش بر بندگان خدا گذشته. این نخل جامانده در میان آتش و ترکش، چه دل ها را که بی تاب شهادت نکرده و چه چشم ها که مشتاق زیارت روی ماهش ننموده است. اما آن گونه که خود خواست و بر دیوارهای شهر ترسیم نمود، پیکرش تا ابدیت بر بال فرشتگان خواهد ماند. به رسم ادب و احترام به ساحت بلند این شهید بزرگوار، این هفته صفحه فرهنگ و مقاومت کیهان شما را رهسپار همدان می کند، همراه ما میهمان خانه ای شوید که محل سجود و راز ...
خانه ای که اتاق جنگ شده بود
پدری مان را خراب کند. او هم با خنده می گفت: نترس، عراق با تو یک نفر کاری ندارد. حضورش برایمان دلگرمی بود. او برای همۀ ما مثل تکیه گاه بود، حتی برای پدر و مادرمان. حسابی هوایشان را داشت و همیشه سفارششان را به ما می کرد. آخرین بار هم وقتی عازم بود، حرفش همین بود که مواظب پدر و مادر باشید. بعد از شهادتش وقتی یادداشت وصیت نامه اش به دستمان رسید، باز هم همان سفارش همیشگی. گفته بود که خانه ام ...
روایت زندگی شهید جانباز رضا سیاه تیری نفسش تنگ می شد اما خسته نمی شد!
به ایشان می گفتم شما ساکت هستی. در واقع بیشتر به خاطر اینکه جانباز مهجوری بود او را پسندیدم. دستش تنگ بود و دلش دریایی خیلی مهربان بود. یکی از اقوام ما همسرش را از دست داده است. بعد از فوتش آمد و گفت من را حلال کن رضا قبل از فوتش هر ماه مبلغی را به حساب من واریز می کرد. من ماندم با این حقوق چطور به این کارها می رسید. همیشه می گفت خدا روزی رسان است. تا حالا دیده ای که جیب من خالی ...
شهیدی که در روز تولدش به آغوش خاک بازگشت
پیروزی باید نصیب مان شود؛ و یا شهادت در راه حق! . میریوسف اکثر مواقع در جبهه حضور داشت و کمتر به خانه می رفت تا این که سال 1362 در شهر اشنویه از ناحیه پا مجروح شد که این موضوع، مدتی او را خانه نشین کرد؛ اما بلافاصله بعد از بهبودی، دوباره با لشکر 31 عاشورا تحت فرماندهی سرداران بزرگ شهیدان مهدی و حمید باکری به جبهه اعزام شد و این بار در اواخر سال 1363، در منطقه جزیره مجنون در عملیات بدر مفقودالاثر شد و بعد از 9 سال پیکر پاک او تفحص و در اسفند سال 1373 همزمان با روز تولدش، تشییع و به خاک سپرده شد. ...
پیاده راه فرهنگی یا پیاده راه فرنگی؟!
...، گریم، موسیقی، حرکات موزون و... تعجب کرده بود گفت اینها که گفتی در کجای حج است پرسیدم شما حج رفته اید؟ گفت بله حج عمره رفته ام، گفتم همه یک میزان سن داریم، اول دور خانه خدا طواف می کنیم بعد بین صفا و مروه راه میرویم دوباره هفت بار طواف دور کعبه انجام می دهیم، در حج تمتع اعمالی مثل سنگ زدن به شیطان روز عرفه و قربانی کردن نیز اضافه می شود، همه در یک متن نوشته شده از 1400 سال پیش تاکنون ...