سایر منابع:
سایر خبرها
به مردی تحویل دهم که بازهم نپذیرفتم. فشارهای همسرم ادامه داشت تا اینکه از ناصرخسرو قرصی خریدم و یک روز دخترم را سوار موتورم کردم و باهم به پاکدشت رفتیم. در آنجا قرص را با آبمیوه به دخترم دادم و در راه بازگشت به تهران در منطقه خاورشهر متوجه شدم او بیهوش شده و در کنار جاده او را از موتور پیاده کردم و پس از آن هم دیگر هیچ خبری از او ندارم. با اظهارات تکان دهنده متهم و در راستای تحقیقات ...
.... جدا از دیدن تن کوچک و رنجورشان آن ها زبانی برای هشدار دادن زمان استفراغ ندارند یا برای اسهال راهی دستشویی نمی شوند. به قول مجبوبه: شرایط خانه طوری است که هر لحظه انفجاری صورت می گیرد و باید به هوش بود. محبوبه آنقدر درگیر و نگران بود که دیگر یادش می رفت ناهار بخورد یا حمام برود: چند روز بعد همسرم و بعد خودم درگیر بیماری شدیم و فقط خدا را شکر کردم که پسر بزرگم رفته بود خانه مادربزرگش. بالاخره با ...
زن جوان که به اتهام قتل فرزند دو ماهه اش بازداشت شده در حالی منکر قتل است که ادعا دارد همسرش به خاطر فرار از پرداخت مهریه و اختلافات خانوادگی برای او پاپوش درست کرده است. به گزارش ایران، چند روز قبل مرد جوانی به دادسرای جنایی تهران رفت تا به گفته خودش، راز قتلی را که حدود سه سال قبل رخ داده بود برملا کند. او زمانی که مقابل بازپرس محمدتقی شعبانی قرار گرفت، گفت: همسرم دو سال و ...
مرد جوانی که متهم است پس از ازدواج چهارمش دختر زن سابقش را با خوراندن قرص بی هوش کرده و پیکر او را در اطراف تهران رها کرده است، ماجرا را در دادگاه شرح داد. به گزارش جوان اواخر خرداد ماه سال 98 زن جوانی با مراجعه به اداره پلیس از شوهر سابقش به نام مهدی شکایت کرد و گفت: مهدی دو بار ازدواج کرده بود که با من آشنا شد. بعد از ازدواج با او صاحب دختری به نام غزاله شدیم، اما من و شوهرم باهم اختلاف ...
افتادم و همسرم را دیدم که او نیز قرص هایی را که من خورده بودم، خورد و به سمت حمام رفت. بختیار بعد از بی هوش شدن من، فوت کرد و به زندگی اش پایان داد. در حالی که اظهارات ضد و نقیض زن میانسال و ادعای وی در مورد مرگ همسرش یکی پس از دیگری رد می شد متخصصان پزشکی قانونی اعلام کردند که مرد میانسال بر اثر شکستگی گردن جان باخته است؛ بنابراین فرضیه قتل پررنگ تر شد و به همین دلیل بازپرس شعبه دوم ...
. اصغر تا هشت سال پیش نه اهل دود بوده و نه حتی سیگار می کشیده، اما حالا جزء 15 هزار کارتن خواب ایرانی است که تقریبا پنج هزار نفرشان زن هستند. دو تا از برادر های اصغر معتاد بوده اند و او فقط برای اینکه به آن ها بفهماند می توانند ترک کنند، روی قورت افتاده و پای منقل نشسته. بعد از آن، خانه سه طبقه پدری را فروخته و دار و ندارش را گذاشته برای دود. او هم جزء فراموش شدگانی است که ماه هاست از تعاریف و ...