خاطرات حسن روحانی، شماره 12: پدرم می گفت باید تابستان کار کنم تا مخارج ...
سایر منابع:
سایر خبرها
پیر غلامی که 17 سال فقط یاعلی گفت و همه حرف ها را زد/مروری بر سبک زندگی حاج حجت کسری
می توان از نگاهشان فهمید. برای آنکه فضا را عوض کنم، با سؤالی از حاج خانم در مورد زندگی مشترکشان با حاج حجت کسری شروع می کنم. انگار خاطرات برایش زنده می شود. لبخندی می زند و ما را به گذشته می برد. " 19 ساله بودم که با حاج آقا ازدواج کردم. ایشان از سال ها قبل از ازدواجمان، مداح هیئت پدرم بودند و به واسطه همین هیئت ها، ایشان را می شناختم؛ تعریفشان را خیلی شنیده بودم و مداحی را هم خیلی دوست داشتم ...
خواب شهودی چیست؟
...؛ در آزمایش جدیدی که دربارهٔ خواب بر روی تعدادی دانشجو انجام گرفت؛ مشاهده شد دانشجویانی را که در لحظه شروع خواب دیدن بیدار کردند؛ همگی دارای عدم تمرکز حواس، زودرنجی و کج خلقی، توهم و حتی بعد از 3 روز نشانگر علائمی از جنون بودند. در نهایت وقتی به آن ها اجازه داده شد که چرتی بزنند؛ ذهن آن ها زمان از دست رفته را ترمیم کرد و سطح کارایی خواب آن ها را افزایش داد. برخی از خوانندگان از بنده ...
شادروان علی پیرمرادی نه تنها یک نیک دش(خیر) بود
...، روزنامه، هفته نامه، ماهنامه، سالنامه ودگرنگارشها بلکه یک پاساژ بزرگ با چندین مغازه بامتراژ بالا احداث و یا با آن مبلغ حدود ده خانه سرای ویلایی درشیراز وپانزده تا بیست خانه سرا در آن سال در برازجان خریداری کند اما چون علی از کودکی پدرش شادروان افرا را از دست داده و طعم تلخ یتیمی و تنگدستی را چشیده بود و درسن کودکی ابتدا به همراه عمویش باکارگری وسپس برای امرار معاش خود، مادر وبرادران ...
استاد سیدمرتضی سادات فاطمی: حضور رهبر انقلاب در جلسات قرآن مایه دلگرمی ما بود
مواقعی که هوا خیلی خراب بود و برف آمده بود و امکان بازگشت وجود نداشت، شب را در قوچان می ماندیم و صبح روز بعد برمی گشتیم. در این رفت وآمد ها زیاد با ایشان بودم و به دلیل حسن خلق، رفتار و منش ایشان واقعا جذبشان شده بودم و خیلی ایشان را دوست داشتم. بهانه آشنایی شما با رهبر معظم انقلاب چه بود و از چه زمانی این ارتباط نزدیک آغاز شد؟ حدود سال 45. مرحوم آقاجعفر طباطبایی، برادر مرحوم ...
دزفول، شهری با زخم های سوخته/ تو بوی گوشت سوخته ی آدمیزاد را شنفتی؟!
هنوز با وجود آن مردمک سبز زمردی سرگردان، خرمن مژه های توی هم خزیده ی بورش، زیبا بود. دستش را فشار دادم: آهو، دقیقا مثل چشم های آهو ریز ریز خندید و با روسری رو گرفت. بعد که انگار چیزی یادش آمده باشد به دو بیرون رفت و دست توی دست یک دختر دوازده سیزده ساله برگشت و روبه رویم نشاندش: خیرالنساست، دخترم. دقیقا عین همان موقع های خودم. خوشگل است، نه؟ اسم عربی دخترک نورس بود. مثل سیب ...
درباره بانی ساخت مسجد امام علی (ع) در محله کوشش
... گاراژ قدیمی مرحوم برج علی ساخت مسجد به دست مرحوم تمام شد سید اصغر قاسمیان یکی دیگر از اعضای هیئت امناست که مغازه اش روبه روی مسجد قرار دارد، پدرش سیداکبر یکی از دوستان مرحوم محمد برج علی بوده است او سال ساخت مسجد را یکی دو سال قبل از انقلاب بیان می کند و می گوید: مرحوم مردی بااخلاق بود و زمانی که پدرم و چند نفر دیگر از کسبه به او پیشنهاد دادند تا مسجدی در این محل ...
عکس شاطر لیلا / اولین نانوا ایران ! / لیلا خبازی هستم 40 ساله !
هر کسی نوش آباد رفته باشد، روبروی پارک نسترن، یک مغازه نانوایی را می بیند که یک زوج جوان در آنجا مشغول کار هستند. هرچقدر این صحنه برای مشتری های محلی آشنا است، اما برای گردشگران جالب و تعجب برانگیز است. بانویی که پای تنور در کنار همسرش می ایستد و نان سنگک را از تنور داغ بیرون می کشد و با خنده و خوش رویی به دست مشتری می سپرد. خبازی بانوی 40ساله نوش آبادی است که بعد از آنکه پرستاری در ...
بازنشر یک گفت و گو/ گوشه ای از زندگی علی پیرمرادی از زبان خودش + تصاویر
مدارک دولت، مدرسه به اسم خودم می آید. فکرشهر: همه 900 هزار تومان را دادید برای مدرسه؟ نه. 50 هزار تومان دادم برای احداث مدرسه. 200 هزار تومان گذاشتم برای خیریه. 150 تومان دادم برای روستای زیارت آب آوردند و 50 تومان هم برای کسانی که توانایی مالی نداشتند دادم که لوله کشی کنند. فکرشهر: بقیه اش چه شد؟ بقیه اش هم خرج شخصی شد. خانه خریدم. مغازه ای خریدم که کنار پاساژ ...
دختری که پسرها را تیغ می زد دست به خودزنی زد / زندگی عجیب دختر 17 ساله
به گزارش رکنا، این ها بخشی از اظهارات دختر 17 ساله ای است که در پی مادرش به کلانتری هدایت شده بود. این دختر نوجوان که قرار بود با دستور قضایی به بیمارستان روان پزشکی مشهد منتقل شود، درباره قصه زندگی اش به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد گفت: 12 سال قبل زمانی که من 5 ساله بودم، پدرم از دنیا رفت و مادرم سرپرستی من و خواهر 10 ساله ام را عهده دار شد. در همان دوران کودکی به خوبی ...
به مناسبت یکم اردیبهشت ماه سالروز تولد شهید ابراهیم هادی زندگی برای رضای خدا
می دانست پیامبر(ص) می فرماید: عبادت ده جزء دارد که نه جزء آن به دست آوردن روزی حلال است. برای همین وقتی عده ای از اراذل و اوباش در محله امیریه (شاپور) آن زمان، خیلی اذیتش کردند و نمی گذاشتند کاسبی حلالی داشته باشد، مجبور شد مغازه ای که از ارث پدری به دست آورده بود را بفروشد و به کارخانه قند برود و آنجا مشغول کارگری شود و صبح تا شب مقابل کوره بایستد. ابراهیم بارها گفته بود که اگر پدرم ...
از سفر خانواده قالیباف به ترکیه تا واکنش کاربران فضای مجازی
بنیان ترک ! بعضی کاربران نیز با انتشار توییت هایی گفته اند قالیباف بعد از انتشار فایل صوتی سپاه، هیچ نگرانی نداشت، حالا هم نگران نخواهد بود و بار دیگر اکثریت مجلس اصولگرا به او رای خواهد داد. شخصیت های سیاسی هم به این ماجرا واکنش نشان دادند. رحمت الله بیگدلی نوشته در سال 2016 کامرون نخست وزیر وقت کشور سرمایه داری انگلیس به خاطر فرستادن فرزندش به مدرسه غیردولتی به جای مدرسه دولتی مجبور به ...
سفر خانواده قالیباف به ترکیه برای خرید سیسمونی | کاربران فضای مجازی چه می گویند؟
روز سه شنبه، وحید اشتری از چهره های جریان عدالتخواه با انتشار چند تصویر نوشت خانواده آقای قالیباف برای خرید سیسمونی به استانبول رفته اند. چند تا از مسافران استانبول یک سری فیلم و عکس از یک خانواده چادری (در پروازهای ترکیه خیلی مرسوم نیست) فرستاده اند که امروز به خاطر حجم بالای بار با متصدی کانتر به مشکل خورده اند و بعد با رفتار عوامل هواپیمایی معلوم شده از خانواده مسئولین اند. ظاهرا خانواده آقای ...
زندان؛ تاثیری بزرگ بر ادبیات و زندگی شعرا
.... باز می توانم به ماجرا جهت دیگری بدهم. اگر همۀ این ماجرا دسیسه بازجو بوده باشد تا از این دیدار به اطلاعات تازه ای دست یابد و سرباز صرفا همدست بازجو و مهره ای برای کسب اطلاعات بیشتر بوده است چه؟ این سرباز بعد از گذشت سال ها چگونه این ماجرا و مکان را به یاد خواهد آورد؟ به راستی مرز بین رؤیا و کابوس به تار مویی بند است و آن تار مو چیزی نیست جز انتخاب ما در مکان هایی که در آن قرار داریم. 1. بهمن بازرگانی: گفت وگوها، خاطرات و مقالات تحلیلی ، امیرهوشنگ افتخاری راد، نشر نی ...