سایر منابع:
سایر خبرها
درخواست مهم پیشکسوت پرسپولیس از شاگردان یحیی
آقای پروین مرا دوباره صدا کرد و گفت برو بازی کن و فقط مواظب باش گل نخوریم. من فکر می کنم استقلال آنطرف یعنی در انزلی قهرمان می شود. حتما از این بابت خوشحال شدید؟ بله! من جوان بودم و خیلی انگیزه داشتم. خیلی خوشحال شدم. بعد به سمت داوود فنایی رفتم که مچش را گچ گرفته بود، سهراب انتظاری هم کنار دستش بود. به هر دوی آنها گفتم "خواب دیدم که بازی می کنم و گل هم می زنم" آنها هم گفتند ...
پیشکسوت پرسپولیس: مردم نمی دانند من با پیکان ناصر حجازی کار می کردم
پروین من را صدا کرد و گفت اگر این بازی خوب گلری کنی به جان لادن 50 هزار به تو می دهم؛ گفتم 50 هزار؟ گفت بله مگر چیست؟ بله که می دهم. من در آن بازی خیلی خوب گلری کردم و بازی صفر صفر شد. در حالی که چند بازیکن خوب مثل درخشان، محمد خانی و پنجعلی به قطر رفته بودند و تیم ضعیف شده بود. شرایط طوری بود که فریبرز مرادی دفاع راست، و محرمی دفاع وسط بود. از بس که با کمبود بازیکن مواجه بودیم. بعد از بازی، به ...
فضای مجازی نبود فراموش شده بودم!
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین ؛ در سال های اخیر، شرایط هواداری در فوتبال به شکلی شده که پیشکسوت ها چندان شناخته شده نیستند در حالی که شاید خیلی ها با زدن یک گل در دل هواداران قرار می گیرند. وحید قلیچ دروازه بان سال های دور فوتبال ایران درباره این موضوع گفت: هواداران ما الان جوانان 18 تا 20 ساله هستند و بازیکنان پیشکسوت را خیلی نمی شناسند. مثلا درباره خودم بگویم که اگر فضای مجازی نبود، من فراموش شده ...
تغییر مسیر زندگی با یک کتاب
...، من هم از همان زمان به رفتار های ناپسند گرایش پیدا کردم تا اینکه در سن 19 سالگی به دلیل همین گونه اعمال، محکوم شدم. این مددجوی موفق افزود: این اتفاق سبب شد تا در نهایت متوجه شوم این کار های جاهلانه، مخرب است و به ذات خودم پی بردم بنابراین تصمیم گرفتم از این راه برگردم و دیگر کار ناشایست انجام ندهم؛ برای اینکه مسیر زندگی ام را عوض کنم حدود 10 روز در تنهایی به خودم، رفتارم و آینده ام ...
خاطرات حسن روحانی، شماره 14: در جشن پایان سال تحصیلی از این که آلات موسیقی را به مسجد آورده بودند، خیلی ...
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ انتخاب ؛ سال آخر دوره ی دبستان به پایان رسید. پس از چند هفته هم کارنامه ها آماده شد و من هم همراه سایر هم کلاسی ها برای دریافت کارنامه به مدرسه رفتم و کارنامه ی خودم را گرفتم و از این که مثل سال های قبل شاگرد اول شده بودم، بسیار خوش حال شدم. من به طور کامل آن روز را به یاد دارم، چون شاگرد اول کلاس شده بودم همه به من تبریک می گفتند ...
صادقی: اگر آن 7 امتیاز از گل گهر کسر نمی شد مدعی جدی قهرمانی بودیم/ انتظار داشتم به تیم ملی دعوت شوم
داشتم که دعوت شوم. قبول دارم که تیم ملی بازیکنان و لژیونرهای خوبی دارد، ولی به من هم می توانستند شانس دعوت شدن بدهند. اگر در آینده دعوت شدم تلاش می کنم خودم را نشان دهم، اگر هم دعوت نشدم برای تیم ملی آرزوی موفقیت دارم.باشگاه گل گهر: دیگر حتی صدای مان برای فریاد عدالتخواهی گرفته است/ ما تنها هستیم! انتهای پیام/ ...
کتک کاری زن 32 ساله بخاطر خروپف کردن در خواب
...: 22 ساله بودم که به صورت تلفنی با جوانی اهل ایلام آشنا شدم . او به من قول ازدواج داده بود و من هم منتظر بودم تا روزی به خواستگاری ام بیاید . وسواسی شدن مرد جوان بخاطر کرونا او که دچار وسواس شده بود مرا وادار می کرد چندین بار لباس ها را با دست بشویم تا به کرونا مبتلا نشود و خانه 50 متری را روزی چند بار گردگیری کنم، حتی مدعی بود که باید کلید و پریزهای برق را با مایع ظرف شویی تمیز کنم ...
حسین زاده: لیگ حرفه ای، داوران حرفه ای می خواهد/ یک قهرمانی به شیمیدر بدهکار بودم
واقعاً مانند یک پدر به تمام تعهداتی که به بازیکنان داشت عمل کرد و حتی فراتر از آن نیز کار هایی انجام داد. واقعا یک قهرمانی به شیمیدر بدهکار بودم و دوست داشتم تیمم قهرمان شود، ولی مصدومیت مانع از این اتفاق شد. حسین زاده در پایان گفت: فقط کادر پزشکی می دانست چگونه خودم را به بازی با شهرداری گرگان رساندم؛ در آن زمان پارگی عضله ام 4 سانت بود، ولی اکنون این پارگی 8 سانت شده است. تمام تلاش مان را کردیم تا شیمیدر به جام برسد، ولی قسمت نبود. امیدوارم مسئولان شیمیدر در سال آینده هم تیمداری کنند و به اهدافی که می خواهند، برسند چرا که کمترین حق آن ها قهرمانی در لیگ است. انتهای پیام/ ...
اریکسن: اگر به تاتنهام گل بزنم خوشحالی نمی کنم
...: اگر هر ریسکی برای من وجود داشت هرگز حاضر نمی شدم که چنین کاری را انجام دهم. آنها همه تست های مورد نیاز را انجام دادند. من سه ماه هیچ فعالیتی نداشتم و فقط سعی کردم در کنار خودم و خانواده ام باشم. او با اشاره به شرایط سختی که سپری کرده ادامه داد: من در بیمارستان به پرستارها گفتم کفشم را بگیرند چون دیگر نیازی به آنها نخواهم داشت اما دو روز بعد نظرم را عوض کردم چون پزشکی آمد و گفت که مشکل من چیست و هیچ محدودیتی نخواهم داشت و این اتفاق باعث شد که شرایط من به صورت کلی تغییر کند. ...
واکنش استیلی به ادعای مالی سرپرست قبلی تیم ملی
مطلوبی برسیم. مدیر تیم ملی فوتبال ایران همچنین اظهار داشت:در روزهای گذشته برخی موضوعات مطرح شده که من معمولا علاقه ای به اظهار نظر در مورد مسائل حاشیه ای ندارم اما بعضی وقت ها لازم است حقایق بیان شود. من از سال 96 به دعوت آقای تاج به عنوان مدیر تیم ملی فوتبال امید در خدمت فدراسیون فوتبال بودم ، همچنین به عنوان عضو کمیته فنی و بعد از آن سرمربی تیم ملی امید اما در طول نزدیک به 3 سال یک ریال ...
یادداشت های علم، شنبه 2 اردیبهشت 1346؛ عرایض [آیت الله] گلپایگانی عرض شد، مخالفت ایشان بود با قانون حق ...
. خلاصه این که شما آخوندها از زمان قدیم، یعنی زمان پدرم، با قانون عدلیه، نظام وظیفه، رفع حجاب و در موقع خودم با تقسیم املاک و رأی نسوان مخالفت نمودید. تحمل کردم. بدانید حالا حرف تان به جایی نمی رسد [در این جای متن نقطه چین گذاشته شده انگار حذف شده است – انتخاب] واقعا درست می فرمودند. خودم که نخست وزیر بودم این معنی را درک کردم. [این جا هم نقطه چین گذاشته شده گویا حذف شده است – انتخاب] بعد ...
20 سال چشم انتظار یک معجزه
نداشت ولی حالا دختری 18ساله در مقابلش ایستاده و او را پدربزرگ صدا می زند. بهزاد نمی تواند جلوی اشک هایش را بگیرد. وقتی دستبند آهنین از روی دست هایش برای همیشه باز می شود، اول دخترش را در آغوش می گیرد. برای خودم سنگ قبر خریده بودم با گریه نوه اش را بغل می کند و از روزهای دلتنگی اش در زندان می گوید؛ از همان روزهایی که هیچ امیدی برای بازگشت به زندگی نداشت؛ روزهایی که برای خودش سنگ ...
دسته گل میلیونی بهاره کیان افشار در شب تولدش | سورپرایز شوهر بهاره کیان کیان افشار غوغا کرد
. من در تمام مدت کار کلاه پهلوی صبور شدم. صبری که هر بازیگری به ویژه در تلویزیون به آن نیاز دارد. کسب تجربه من آدم تجربه گرا و ریسک پذیری در بازیگری هستم. یکی از محاسن کارگردان جوان، این است که گیرنده هایش باز است. حرف و انتقاد و پیشنهاد را می شنود، چون خودش را در ابتدای مسیر می داند، ظرفیت بیشتری برای دریافت نظرات عوامل از خودش نشان می دهد. مقابلش کارگردانی که سن و سالی از او ...
المیرا شریفی مقدم کیست؟ | سیر تا پیاز زندگی مجری معروف شبکه خبر
برادرزاده ام هم به شبکه خبر آمده و هوایش را داشته باش. من هم فکر کردم برادرزاده اش یک آقاست و الکی گفتم باشه هوایش را دارم. اما یکبار که وارد تحریریه شدم و خانم شریفی مقدم خودش را معرفی کرد تازه فهمیدم دوستم ایشان را می گفت و از همان جا بود که فکر ازدواج با خانم شریفی به ذهنم افتاد و مراقبت های ویژه آغاز شد. در نهایت هم سال 82 باهم ازدواج کردیم. دلیل دوری یک ساله شریفی مقدم ...
اصلانیان: یکبار پرسپولیس مسخم کرد، یکبار ماتئوس!
و نساجی به نظرم باید استقلال هفت هشت گل می زد. به نظرم مهاجمان دو تیم صدر جدول چارچوب را گم کرده اند. *با تمام این اوصاف به نظرت پرسپولیس شانسی برای قهرمانی دارد؟ اصلانیان - بازیکنان پرسپولیس باید کار خودشان را بکنند و امتیازات لازم را جمع کنند. استقلال هم البته تا حالا نباخته ولی هیچ چیزی غیر ممکن است. اگر بخواهم تعصبی جواب ندهم و به عنوان کارشناس فوتبال نظر بدهم واقعا کار سخت ...
مناجات خوانی که سال هاست از نخواندن با ساز پشیمان است
پشیمان است. حمیدی ادامه می دهد: آن وقتی که جوان بودم با اساتید بزرگی چون موسی معروفی، استاد حسن کسایی، استاد جلیل شهناز و علی خان تجویدی ارتباط داشتم ولی صدای خودم را با ساز ارائه نمی دادم. بعدتر اثری را برای امام زمان(عج) به همراه ساز ضبط کردم و دیدم مگر کاری که برای امام زمان ضبط می شود استغفرالله می تواند حرام باشد و اصلا سازی که صدای مرا همراهی می کند و باعث خوشایند مخاطب می شود، چه ...
واکنش حمید استیلی به دستمزد 100 میلیونی
آقای تاج به عنوان مدیر تیم ملی فوتبال امید در خدمت فدراسیون فوتبال بودم، همچنین به عنوان عضو کمیته فنی و بعد از آن سرمربی تیم ملی امید اما در طول نزدیک به 3 سال یک ریال دستمزد از فدراسیون دریافت نکردم با اینکه قرارداد داشتم اما به دلیل شرایط و مشکلات فدراسیون هیچ مبلغی دریافت نکردم. استیلی تاکید کرد: اصولا تا جایی که به یاد می آورم چه در دوره ای که فوتبال بازی می کردم و چه در زمان ...
جزییات لو رفته از عروسی جنیفر لوپز
ملاقات کرد. این دو در ژانویه 1998 از هم طلاق گرفتند. بعدها لوپز نوآ را به عنوان مدیر رستورانش استخدام کرد اما نوآ در همان سال اخراج شد. بعد از آن نوآ از جنیفر به دادگاه شکایت کرد. لوپز نیز از نوآ شکایت کرد تا مانع انتشار کتابی شود که نوآ در آن جزییات ازدواج و زندگی خصوصی اش با جنیفر را نوشته بود. اما این دو در نهایت به طور محرمانه با هم سازش کردند. شان کامز لوپز حدود دو سال و ...
جین سیمور از بازی کردن در نقش دکتر کوئین در سریال پزشک دهکده یا Medicine Woman می گوید
...> بنابراین با نماینده ام تماس گرفتم و گفتم: “هر کاری باشد، انجام می دهم. ” خرید سرور مجازی خرید ساک پارچه ای کلاه تبلیغاتی بنابراین نقش دکتر کوین به او پیشنهاد شد. من فیلمنامه را ساعت 10 شب همان شب گرفتم. ساعت 10 صبح روز بعد باید بله یا نه می گفتم و ظهر مستقیماً وارد برای تعویض لباس حاضر می شدم و ساعت شش صبح فیلم برداری را شروع می کردم و باید یک قرارداد پنج ...
14 سال است سحری نخورده ام
شدید و پاسختان را گرفتید... بله. وقتی بچه بودم، وقت سحر مادرم رادیو را روشن می کرد و هر دقیقه صدای مجری می آمد که یا صحبت می کرد یا ساعت نزدیک شدن به اذان صبح را اعلام می کرد. دائم از مادرم می پرسیدم: مامان! این مجریه پس کی سحری می خورَه؟ مادرم با لهجه شیرین همدانی می گفت: من چه دانم پسرجان! من که هیچ وقت در رادیو نبودم. سال ها بعد که مجری برنامه سحری شدم یک روز مادرم پرسید: بالاخره ...
موسیقی چه قدر در تسهیل زندگی بچه های سندروم داون مؤثر است؟
، هم زمان با بیکار شدن همه کارمندان، من به مزایده گذاشته شدم. هر مرکز که می فهمید من بیکار شدم، در رقابت با بقیه، برای قرارداد با من قیمت بالاتری می داد و می گفت: من برای شما این شرایط رو مهیا می کنم. حتی برای دانشگاه هم، خود ایشان مشوق رفتن من به دانشگاه و رشته موسیقی شدند. من محصل رشته تجربی بودم و قبل از این وقایع برنامه ای نداشتم برای مطالعه رشته موسیقی در دانشگاه. رفتم دانشگاه موسیقی خواندم و ...
بریمانلو: حضورم در کوراش برای بعضی ها قابل هضم نیست
بود حتی به قیمت از دست رفتن جانم تمام شود. در این حادثه فقط من تا چشمم را بازکردم ودیدم که ماشینم دارد منحرف می شود به سمت پرتگاه و دره ای که فکر کنم عمقش چیزی حدود 80، 90 متر است، تنها کاری که به ذهنم رسید این بود که خودم را پرت کنم از ماشین بیرون. اتفاقا همین کار را کردم و سریع پریدم از ماشین بیرون. البته سر، دست، پا و بدنم در این حادثه عجیب و ترسناک آسیب دید، اما خداراشکر آسیب جدی و جبران ناپذیری ...
صحبتهای متهم ردیف اول پرونده تبانی لیگ دو
. اما سرپرست از نیم فصل نامه زده بودند که من شرط بندی می کنم! به خدا الان که فکر می کنم به خودم می گویم چرا این کار را نکردم تا پولش را حداقل بگیرم! چرا سالم زندگی کردم تا این بلا سرم بیاید. حالا گفتند که درست می شود. آقا اصلا بگویند برای چه مدرکی ما را محروم کردند. مدرک بیاورند و بگویند به این خاطر شما در این ماجرا دست داشتی و باید محروم شوی. در جلساتی که در فدراسیون (کمیته انضباطی ...
حکایت کبوتری که روی تابوت شهید دارائی نشست
هم گفتند من هم هر چه تماس می گیرم، بی نتیجه است. بعد با خانم یکی از دوستانش که خیلی به همسرم نزدیک تر بود، تماس گرفتم و از او خواستم که با همسرش تماس بگیرد و از وضعیت همسرم خبری به من بدهد. ایشان هم با همسرش تماس گرفت بعد به من گفت که ناراحت و نگران نباش! در این حادثه فقط دست آقای دارائی چاقو خورده و برای همین به بیمارستان منتقلش کرده اند. خیلی سراسیمه بلند شدم با بچه ها رفتیم منزل ...
علی نعمتی : شش بازی را می بریم تا ششمین جام را هم بگیریم
روزنامه گل علی نعمتی می گوید اوضاع تیم بسیار خوب است و خودش هم شرایط خوبی دارد. مدافع پرسپولیس در ادامه به حذف از جام حذفی اشاره دارد و می گوید اسیر شگفتی شدند ولی از هواداران عذرخواهی می کند و امیدوار است با قهرمانی در لیگ جبران کنند. نعمتی می گوید به بازی های حریف کار ندارند فقط بر روی بازی های خودشان تمرکز دارند و می خواهند هر 6 بازی را ببرند تا ششمین قهرمانی پی درپی را جش ...
استاد سیدمرتضی سادات فاطمی: حضور رهبر انقلاب در جلسات قرآن مایه دلگرمی ما بود
مقابل مسابقات اوقاف برگزار کرده ایم. قرای مشهد را بیاورید و در این مسابقه شرکت کنید. من هم آقای روغنی، جواد آقای خودمان و آقای جاویدی و چند نفر دیگر را با خودم بردم. آن سال بچه های مشهد هم در مقطع بزرگ سالان و هم در مقطع نوجوانان مقام اول را کسب کردند. انقلاب اسلامی که پیروز شد، در اولین دوره مسابقات کشوری که در سال 1361 از سوی سازمان حج و اوقاف و امور خیریه برگزار شد، مقام اول را کسب کردم و همان ...
کشف راز نوزادکشی توسط خانم مارپل
خواستم کمی آرام باشد، روی صندلی بنشیند و ماجرا را برایم تعریف کند. زن میانسال گفت: هوا که کمی گرم شد با خودم گفتم بروم برای خانه خرید کنم. برف که می آید، می ترسم از خانه بیرون بروم. اگر تعادلم را از دست بدهم و روی زمین بیفتم و خدای نکرده دست و پایم بشکند، چه کسی از من مراقبت می کند. با این سن و سال هم مگر شکستگی خوب می شود. کیف پولم را برداشتم و از خانه خارج شدم که در جوی آب یک نوزاد را دیدم. ...
پنج هزارساعت بر فراز آسمان!
خودتان را معرفی کنید؟ سرهنگ خلبان بازنشسته علی کثیری، متولد سال 1330 هستم. متولد کجا؟ متولد شهر عسگران، 50 کیلومتری غرب شهر نجف آباد. پدرم کشاورز بود و مادرم خانه دار. و تحصیلات؟ در سال 1350 از دبیرستان دهقان نجف آباد دیپلم گرفتم. به دلیل علاقه به پرواز وارد نیروی هوایی شدم. چون معدلم بالابود در رشته الکترونیک ثبت نام کردم و در مهندسی الکترونیک، رشته نگهداری سیستم های برج مراقبت و رادار فرودگاه فارغ التحصیل شدم. کجا مشغول به کار شدید؟ در سال 52 برای نگهداری تجهیزات فرودگاه به دزفول منتقل شدم. در آنجا با دیدن شغل جذاب خلبانی و به دلیل علاقه زیاد به پرواز به فرمانده آن زمان، تیمسار خاتم، نامه ای نوشتم و درخواست دادم رشته خلبانی را ادامه دهم. او هم موافقت کرد که من رشته الکترونیک را تسویه حساب کنم و برای آموزش مقدماتی پرواز به تهران بروم. این علاقه به پرواز از کجا ...
بازنشر یک گفت و گو/ گوشه ای از زندگی علی پیرمرادی از زبان خودش + تصاویر
پراکنده درس خوانده اید؟ بله دیگر. سرپرستی خانوار را داشتم. همراه عمویم (همسر مادرم) می رفتم کارگری. زندگی کارگری داشتیم با استاد شهباز می رفتم کار ساختمان، بعدش هم استاد بنازاده ؛ ولی بهترین کار کارگری زمان کاهو بار زدن بود که از همش بهتر بود. تا ظهر کاهو بار می زدیم و بعدش 7 تومان به عمو و 5 تومان به من می دادند. چند تا کاهو هم می دادند به خودمان؛ کاهوهایی که عالی بود، از برگش روغن می چکید؛ الان ...