سایر منابع:
سایر خبرها
من به مهمانی جنجالی پرسپولیسی ها نرفتم/ به من گفتند کی این همه پول به تو داده است!
مطرح کرد. او در این گفت وگو درباره دوران حضور در پرسپولیس و دلایل جدایی اش از این تیم توضیحاتی ارائه کرده است. شما یک بازی در ترکیب پرسپولیس مقابل آدونیس مشهد به میدان رفته اید و مدتی در این تیم حضور داشتید. در مورد دوران حضور در پرسپولیس صحبت می کنید؟ من در تیم مقاومت و راه آهن بودم و مربی ما از راه آهن به پرسپولیس رفت و ماهم رفتیم در امیدهای پرسپولیس. قرار بود با بزرگسالان ...
رسوایی رابطه سیاه داماد با عروس خانواده !
.... بله، سمیرا پدر شدن من را تبریک گفته بود! سریع با سمیرا تماس گرفتم و در آن طرف خط صدای خنده های بلند و ترسناک سمیرا را می شنیدم و مرتب التماس می کردم بگو که دروغ به من گفته ای و موضوع حقیقت ندارد. اما این التماس ها فایده نداشت و از مریم شنیدم که سمیرا باردار است. یکسالی از این ماجرا گذشت با اصرار همسرم مریم و البته تهدید های سمیرا به دیدنش رفتم و نوزادش که دختر زیبا ...
دختر 22 ساله به پلیس پناه آورد | مادرم سالها برای تجاوز من را در اختیار پدرم گذاشت!
در حادثه ای تکان دهنده ، یک دختر 22 ساله هند ادعا کرد که با رضایت و همدستی مادرش سالها توسط پدر خود مورد تجاوز قرار می گرفت. این دختر که نامش فاش نشده دیروز به اداره پلیس "لاک نو" رفت و از این راز هولناک پرده برداشت. او گفت: اولین بار وقتی تنها شش سال داشتم پدرم به من دست درازی کرد و پس از آن، این ماجرا بارها تکرار شد. آن زمان از ترس جانم به کسی حتی مادرم چیزی نمی گفتم از طرفی می ترسیدم مادرم با ...
آزار شیطانی فامیل دختر بچه او را به قهقرا کشاند! | ماجرای صیغه شدن دختر تهرانی برای 100 مرد !
... صیغه شدن دختر تهرانی برای 100مرد به اینجا رسید که دختر صیغه ای گفت: در 17 سالگی برای رهایی از کابوس و با بی اعتنایی مادر و پدرم با پسری به نام مسعود ازدواج کردم و 6 ماه نگذشته بود طلاق گرفتم تنها مانده بودم و برای اینکه زندگی ام را سرو سامان بدهم تصمیم گرفتم صیغه مردان بشوم این کار را کردم و خیلی زود با حدود بیش از 100 مرد صیغه شدم و پول خوبی می گرفتم تا اینکه آخرین شوهر صیغه ای ام یک بازاری ...
جگرگوشه کشی
اعتراف به قتل دختر و پسر هفته آخر فروردین امسال بود که زنی با برگه قضایی به پلیس آگاهی گیلان مراجعه و از کارآگاهان برای یافتن همسر و فرزندانش درخواست کمک کرد. این زن در شکایتش گفت : سال 97 از همسرم جدا شدم اما او فرزندانم را در محل زندگی مان در مشهد نگه داشت و از آن زمان اجازه نداد من فرزندانم را ببینم و با آنها در ارتباط باشم. چند وقتی است همسرم به لنگرود بازگشته و مشغول کار است اما هر چه ...
راز پیدا شدن جسد پیرمرد پولدار ؛ ماجرای عروس موقت پیرمرد میلیاردر کرجی
مشکوک شده بودند، به بازجویی از او ادامه دادند تا این که روز پنجشنبه هفته گذشته لب به اعتراف باز کرد و گفت: پس از آشنایی با مهران او پیشنهاد کرد، عقد موقت او شوم که قبول کردم. وقتی وارد زندگی اش شدم، متوجه پول های زیادی شدم که در حسابش داشت. وسوسه شدم این پول را سرقت کنم و موضوع را به پسری که به او علاقه داشتم، گفتم. تصمیم گرفتیم مهران را بکشیم و پول هایش را تصاحب کنیم. برای اجرای نقشه، پسر جوان به ...
از قتل تا تجاوز؛ دام سیاه خواستگاران قلابی برای دختران
خواستگاری صوری آنان را اغفال کرد. اما آخرین طعمه این مرد به نام مونا به دست او کشته شد. متهم ادعا می کند از هیچ دختری اخاذی نکرده و درباره روابطش می گوید: در مدت چهار سالی که در ایران هستم با دختران و زنانی آشنا شدم که قصد داشتم با آنها ازدواج کنم، اما مسائلی پیش می آمد که این رابطه ها به هم می خورد. از عدم تفاهم گرفته تا رفتار های دیگر و خانواده. در مدت آشنایی با آنها ممکن است پولی هم ازشان گرفته باشم ...
بازنشر گفت وگویی از روزنامه سپید با مرحوم دکتر منوچهر دوایی این دست ها نیم قرن جراحی کردند
آنها نیازی به من نداشتند ولی مردم کشور خودم در شرایط بهداشتی و درمانی مناسبی نبودند و به تخصص من نیاز داشتند. دوست داشتم جایی باشم که مفید باشم . در ابتدا در تهران در دو بیمارستان جراحی می کردم. در همان زمان از دو دانشکده پزشکی دعوت به کار شدم. چند تن از هم دوره ای های قبلی من که در دانشگاه جندی شاپور اهواز مشغول خدمت شده بودند مرا تشویق کردند که به آن ها بپیوندم. قسمت چنین بود که از خطه عزیز ...
اغفال دختران و زنان توسط این زن شیطان صفت/ او طعمه های خود را وارد ارتباط نامشروع می کرد/ زن جوان پرده ...
: هنوز مدت زیادی از ازدواج ما نگذشته بود که متوجه شدم قیصر رفتارهای عجیب و غریب و غیرطبیعی دارد. او بسیار بدبین بود و همواره با شک و تردید زندگی می کرد البته این همه ماجرا نبود چرا که قیصر احساس می کرد مدام کسانی او را تعقیب می کنند و قصد ضربه زدن به او را دارند! خلاصه یک سال از آغاز زندگی مشترک ما می گذشت و در حالی که من دخترم را باردار بودم به پیشنهاد یکی از نزدیکان قیصر به مشهد مهاجرت کردیم تا ...
بلای که تجاوز شیطانی سر دختر جوان تهرانی آورد
... دختر صیغه ای گفت: در 17 سالگی برای رهایی از کابوس و با بی اعتنایی مادر و پدرم با پسری به نام مسعود ازدواج کردم و 6 ماه نگذشته بود طلاق گرفتم تنها مانده بودم و برای اینکه زندگی ام را سرو سامان بدهم تصمیم گرفتم صیغه مردان بشوم این کار را کردم و خیلی زود با حدود بیش از 100 مرد صیغه شدم و پول خوبی می گرفتم تا اینکه آخرین شوهر صیغه ای ام یک بازاری بود و من وقتی مدت صیغه ام تمام شد همانجا تصمیم گرفتم از خانه اش طلا سرقت کنم و همین باعث بازداشت من شد تصور نمی کردم این مرد شکایت کند بعد فهمیدم او زن و بچه ای ندارد و چون صیغه اش بودم ترسی از شکایت نداشت! ...
هر روز از مسلمان شدن راضی تر هستم/ حجاب تضمین امنیت است
.... هاشمی ادامه داد: هم زمان انجیل می خواندم و آن را با قرآن مقایسه می کردم، قرآن برایم خیلی جذابیت داشت و اصل آن توحید بود، در دین مسیحیت مفهوم خدا را نمی توانستم به سادگی درک کنم، در قرآن اشاره شد که خدا یکی است و جذب آیات قرآن شدم. وی توضیح داد: تحقیقاتم درباره اسلام تقریباً 2.5 سال طول کشید تا اینکه مسلمان و شیعه شدم، دیدگاه اصلی این جریان مرا مجذوب خود کرد. ...
امیرمحمد زند: نان سر سفره باید در آن حب حسین وجود داشته باشد
متوسل شدم. به ایشان گفتم: پدرم که هم اکنون روی تخت بیمارستان است، هیچ دری به جز شما را به من یاد نداده است. من چه کنم؟ روز سوم شهادت امام حسین پدرم به رحمت خدا رفت. خاطرم هست روز جمعه غروب بود. در همان ساعت، آقایی به نام حاج غنی به من زنگ زد و گفت: یکی از رفقای پدر شما که نمی خواهد اسمش را بدانید یک قبر در کربلای معلی اهدا کرده است. پدرم روز هفتم پس از شهادت امام حسین در کربلا دفن شد. بیستمین رویداد عطر سیب با هدف تامین محصولات و خدمات محافل حسینی شهر تهران از دوم تا نهم مردادماه از ساعت 16 تا 23 به همت سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در میدان امام حسین(ع) در حال برگزاری است. ...
شهید سیدحسین برقعی: جامعه ای که بخواهد حکومت الله در آن حکم فرما شود باید شهید بدهد
شهید شده اند مرده اند بلکه آن ها زنده هستند و در نزد خدایشان روزی می خورند. با درود و سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی و با سلام به پدر و مادر عزیزم خدمت پدر و مادر عزیزم سلام عرض می کنم. پدرم و مادرم، می بخشید که مزاحم شما شدم اما خواستم که یک وصیت نامه برای شما بنویسم شاید دیگر چهره فرزند 19 ساله خود را که آن قدر برای او زحمت کشیدید تا به این سن رسیده نبینید ...
پاسخ به خیانت احتمالی همسر با چاقوی خشم
...، آن ها مرا فحش می دادند و با سنگ می زدند. برای همین فرار کردم و خودم را به خودروام رساندم. بعد هم تا نزدیک آرامگاه فردوسی رفتم و خودرو را همان جا گذاشتم و از سه راه فردوسی به مقصد تهران سوار اتوبوس شدم. این اظهارات واکنش قاضی صفری را به همراه داشت: اگر تو متوجه نبودی چه کرده ای، چطور نقشه فرار را طراحی کردی و در چناران گوشی ات را خاموش کردی؟ موضوعی که متهم حرفی برای آن نداشت ...
راز سرقت عتیقه های میلیاردی از مخزن میراث فرهنگی همدان
تمهیدات پلیس برای ایام محرم نیز گفت: طی چند هفته گذشته برنامه ریزی های لازم برای برقراری امنیت در 12 هزار تکیه، حسینیه و مسجد انجام شده و پلیس یاران و محرم یاران در تمام این اماکن و بخصوص هنگام بیرون رفتن دسته های عزاداری حضور دارند. رحیمی درباره نظارت بر اماکن پر تجمع برگزاری مراسم عزاداری های محرم نیز اظهارکرد: بالغ بر 80 هیأت بزرگ شناسایی شدند که به صورت میانگین 50 نفر از نیروهای همکار در ...
اظهارات عجیب نگهبانی که سارق موزه شد
بدی داشتم. پدرم به جرم حمل مواد مخدر به زندان افتاد و مادرم از او جدا شد. به همین دلیل نتوانستم به آرزویم برسم و وارد دانشگاه شوم، اما هربار وقت آزاد گیر می آوردم در زمینه پزشکی، کتاب می خواندم و مطالعات زیادی در این علم داشتم. وقتی از دختران می خواستی سرقت کنند، آنها به تو مشکوک نمی شدند؟ نه. خیلی خوب نقش بازی می کردم و چون خوش تیپ بودم! آنها به راحتی به من اعتماد می کردند. من اهل ...
فریبا نادری سکته کرد | اتفاق ناگوار برای فریبا نادری
رابطه بسیار خوبی داشتم، تمام روز با او بازی می کردم و به همین خاطر شیطنت هایم هم پسرانه بود. من حتی یک عروسک هم نداشتم و بهترین اسباب بازی من توپ چهل تیکه بود، یادم می آید که با بچه های محل، کوچه را می بستیم و هفت سنگ یا فوتبال بازی می کردیم. زمانی که در دوران راهنمایی تحصیل می کردم، به طور اتفاقی به من پیشنهاد اجرای برنامه نیمرخ داده شد، اما مادرم مخالفت کرد. از این حکایت چند سالی گذشت ...
بلایی که سر دختر 17 ساله به خاطر اعتیاد آمد ؛ به هر پیشنهاد رابطه ای تن می دادم
شفای مشهد گفت: بعد از آن که پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند من و برادر بزرگ ترم نزد مادرم ماندیم چرا که آن زمان من دختری خردسال بودم و نمی توانستم دوری مادرم را تحمل کنم . آن روزها من هم مانند بسیاری از فرزندان طلاق از این که پدری بالای سرم نبود خیلی خجالت می کشیدم معنای مهر پدری برای من به دیدارهای چند ساعته آخر هفته آن هم دیدار در کلانتری خلاصه می شد. انگار پدرم می خواست با خرید ...
افشاگری دختر جوان مشهدی درباره روابط نامشروع پدرش | پدرم جلوی چشم من و مادرم با زنان خیابانی رابطه ...
و سپس به همراه آن زن خیابانی سوار خودرو شد و رفت. من که از دیدن این صحنه به شدت ناراحت شده بودم کنترلم را از دست دادم و با یک تصمیم احمقانه تعدادی قرص خوردم تا خودکشی کنم، اما مادرم و همسایگان مرا به بیمارستان رساندند و از مرگ نجات یافتم.روز بعد که از بیمارستان مرخص شدم به همراه مادر و خواهرانم به خانه مادربزرگم رفتیم و مادرم دادخواست طلاق به دادگاه داد. حالا هم من راضی به طلاق آن ها هستم چرا که ... در خور ذکر است، به دستور سرگرد محمد ولیان (رئیس کلانتری پنجتن) اظهارات این دختر مورد پیگیری های پلیسی و قضایی قرار گرفت. ...
ازدواج مادر پژمان جمشیدی با پسر جوان | غیرتی شدن پژمان جمشیدی برای مادرش کولاک کرد
ریاضی خوانده ام. تمام قضایای هندسه را حفظ می کردم. اگر در امتحان یک عدد عوض می کردند بدبخت می شدم ولی بازی در تئاتر، بخصوص نمایش آرسنیک... ، نسبت به کارهای قبلی ام سخت تر بود. گفتگویی با پژمان جمشیدی رفاقت شما با پیمان قاسم خانی چطور شروع شد؟ پیمان را از سال 81 می شناسم. اول با خانم بهاره رهنما، همسر پیمان در یک مراسمی آشنا شدم. همیشه آرزو داشتم 2 نفر را در زندگی ام ...
بلایی که رزیتا دختر نجیب بر سر پسر جوان آورد! / بازگشت از یک قدمی مرگ
خیابان تصادف کرد و ... از آن روز به بعد دیگر خواب و خوراک ندارم و تنها اشک می ریزم. بی هدف در کوچه و خیابان ها می گردم و به خدمت سربازی هم نرفته ام زمانی که دچار افسردگی شدید شدم به مشهد بازگشتم و با تهیه مقداری قرص از یک داروخانه قصد داشتم خودم را از این شرایط روحی خلاص کنم ولی چون تصمیم اشتباهی گرفته بودم و می دانستم خودکشی گناهی کبیره است که در آن دنیا نیز باید تاوان سختی را بدهم به ...
تجاوز مرد قوی هیکل به دختر جوان | با او درفضای مجازی آشنا شدم
تجاوز مرد قوی هیکل به دختر جوان من دختری شاداب و سرحال و دانش آموزی پر جنب و جوش و درسخوان بودم. کلی آرزوهای بزرگ برای خود داشتم و برای رسیدن به آرزوهایم خیلی تلاش می کردم. وقتی کرونا شیوع پیدا کرد مجبور شدیم برای ادامه تحصیل به آموزش مجازی روی بیاوریم و من هم مانند دیگر دوستانم برای حضور در کلاس های مجازی صاحب یک گوشی مدل بالا شدم. کم کم حضور بی روح در کلاس های مجازی و ...
روایتی عجیب از هم اتاقی شدن دختر دانشجوی ایرانی با یک داعشی/ هر روز داستان ترسناک تر می شد
پذیرفت صحبت کردم و باهم به آنجا رفتیم و قرار شد من در کلاس های این مؤسسه شرکت کنم. وی خاطرنشان کرد: با مشورت هایی که با اساتید داشتم به من گفتند قطب این رشته کشورهای آلمان و اسرائیل است. دوران سختی را می گذراندم؛ با خانواده مشورت کردم و آن ها تصمیم نهایی را به خودم واگذار کردند. دوباره یک سال دیگر برای کنکور خواندم و نهایتاً رشته دندانپزشکی شهر سامسون ترکیه قبول شدم . مهمان ...
15 سال حبس برای قتل برادر
گرفتم تا او را همراه خانواده اش به خانه مان دعوت کنم. او که فهمیده بود می خواهم درباره پدرمان صحبت کنم، دعوتم را نپذیرفت. با رد این دعوت با برادر دیگرم تصمیم گرفتیم او را گوشمالی بدهیم تا شاید تنبیه شود. بعد از این تصمیم پدرم تماس گرفت و گفت اکبر با او درگیر شده و او را به شدت کتک زده است. با شنیدن حرف های پدرم کینه ما بیشتر شد، به همین خاطر نقشه قتل را کشیدیم. مرد جوان درباره قتل گفت: روز حادثه ...
بانوی اختر فیزیک ایران
تریان در خانواده ای با چنین پشتوانه فرهنگی ادبی وهنری خانوادگی دوران کودکی را سپری کرد. تحصیلات پایه را در مدرسه ارامنه و دوره دبیرستان را در دبیرستان انوشیروان دادگر زرتشتیان سپری کرد. او مدرک لیسانس خود را در سال 1326 از دانشگاه تهران دریافت کرد و همان جا به عنوان متصدی عملیات آزمایشگاهی دانشکده علوم استخدام شد. سپس برای بورس تحصیلی درخواست کرد ولی به دلیل زن بودن او، استادش، محمود ...
ساعت هایی که با عشق کوک می شود
استقبال خوب آقای ایمانیان وارد مغازه شدم تا مصاحبه را در این فضا بگیرم. پسر نوجوانش هم در مدت زمان مصاحبه سعی می کرد، جوابگوی مشتری ها باشد. وقتی از او می خواهم خودش را برای مخاطبان خبرگزاری رضوی معرفی کند، می گوید: آخرین فرزند خانواده هستم که سال 1341 در نجف آباد اصفهان به دنیا آمدم. پدرم تاجر حبوبات بود و زندگی خوبی در خانواده هفت نفره ما حاکم بود. پدرم از لحاظ مسائل دینی شرایط خوبی را برای ...
آشتی بهنوش بختیاری و امیر تتلو | دعوای سحر قریشی با بهنوش بختیاری
است و شاید اصلا یادم نیاید که آخرین کادویی که برای گرفت کی بود. بهنوش بختیاری در برنامه من و شما رازهای زیادی را فاش کرد بهنوش بختیاری درباره اصالت بختیاری خود گفت :پدر من اصالتا بختیاری است اما مادرم اهل قم است و من در تهران متولد شده ام اما افتخار میکنم که از اقوام بختیاری هستم. همه دوران کودکی بهنوش بختیاری در یخچال گذشت آرش ظلی پور درباره بیش فعال ...
کتاب ویولون زن روی پل در مشهد رونمایی شد +فیلم
شده است. نویسنده در 15 فصل این کتاب که از خستگی آغاز شده و با بهشت خاتمه می یابد، دوران اعتیاد خود را روایت می کند. در ابتدای مراسم رونمایی و جشن امضای این کتاب که در عصر امروز(4مرداد) با حضور جمعی از مسئولان و بیش از 600 نفر از علاقمندان حوزه مطالعه در سالن شهدای سلامت در مشهد برگزار شد، علیرضا نبی از کارآفرینان و صاحبان صنعت در کشور که تلاش کرده با به کار گیری 1507 نفر از افراد سابقه ...
(عکس) این دو تبهکار را شناسایی کنید
اخاذی از خانواده اش اعتراف کرد. او درباره جزئیات این ماجرا گفت: مدتی قبل از زندان آزاد شدم و برای تامین هزینه های زندگی ام تصمیم گرفتم به بهانه حمل بار، راننده های کامیون را بیهوش و اموال شان را سرقت کنم. وقتی با راننده کامیون به بهانه حمل بار همراه شدم، در راه یک آبمیوه مسموم به او خوراندم و بیهوش شد. من او را به قسمت اتاقک کامیون انتقال دادم. پس از آنکه اموالش را سرقت و حسابش را خالی کردم ...
مردی که با خواهران منصوریان دعوا کرد: بینی همسرم را شکستند!
همین خانم بود. مگر من دیوانه و مریض هستم؟ من آمدم دختر و زنم را جمع کنم و ببرم. بینی زن من شکسته و دخترانم هم آسیب دیدند. من فقط می خواستم خانواده ام را نجات دهم. وقتی من داخل آن چادر که می گفتند سالن گرم است، شدم؛ خیلی ها از جمله خواهران منصوریان به سمت من حمله کردند. من قصد درگیری با کسی را نداشتم، اما با توجه به اینکه خواهران منصوریان معروف هستند، این درگیری گردن آن ها ...