سایر منابع:
سایر خبرها
پسر جوان متجاوز به 40 دختر به دام افتاد
مدیر ساختمان مراجعه کند و یا منتظر بماند تا 20 دقیقه بعد که همسرم به منزل می آید برای رفع اتصالی برق اقدام کند. این فرد به محض اینکه فهمید من در خانه تنها هستم در را هل داد و با یک چاقوی موکت بری که کنار گردن من گذاشته بود دست من را گرفت و گفت که من یک قاتلم و 5 نفر را کشته ام و الان آمده ام تا یک شنود که در کمد دیواری شما مخفی شده بردارم و بروم. این فرد همانطور که دست من را ...
غول بی شاخ و دم شهریه مهار شدنی نیست
به گزارش ایلام بیدار به نقل از ایلام رصد ، در سال های اخیر غول کنکور برای جوانان بی رنگ و بی رنگ تر می شود، ظرفیت دانشگاه ها افزایش یافته و حضور بر سر کلاس درس برای عموم به نوعی مقدور و دست یافتنی است اما در این میان بار سنگینی بر دوش خانواده ها قرار می گیرد تا در آغاز هر ترم تحصیلی بدون برنامه ریزی مناسب، بتوانند شهریه های فرزندان خود را تقبل کنند . در سال های گذشته خانواده می دانست ...
چرا پوریا پورسرخ هنوز ازدواج نکرده؟
موضوع این فیلم داشتیم و داریم ولی در نهایت آن اتفاقات در زمان اکران برایش رخ داد. از بابت کیمیا خوشحالم سریال کیمیا یکبار وارد مرحله پیش تولید شد ولی کار به فیلمبرداری نکشید و متوقف شد و بعد از نزدیک به یک سال قرار شد دوباره کار استارت بخورد، خیلی خوشحالم من هم جزو معدود بازیگرانی بودم که سری اول که متوقف شده بود، وارد سری دوم هم شدم. خوشحالم که این کار ساخته شد و خوشحالم که مردم ...
خودم را آماده شادی پس از گل کرده بودم اما...
سپاهان خیلی بالا بازی می کردند. نیمه اول هیچ کدام خوب نبودیم ولی نیمه دوم بهتر شد. * حضور لئوناردو پادوانی در خط دفاعی حریف چقدر تأثیرگذار بود؟ پادوانی یک مدافع باهوش برزیلی است که اگر در نیم فصل اول در سپاهان حضور داشت، مطمئن باشید جایگاه این تیم در جدول بالاتر بود. * آیا خطای او روی تو مستحق اخراج بود؟ من داشتم با دروازه بان حریف تک به تک می شدم و داور مسابقه به درستی ...
قتل همسر در رشت؛ دستگیری در تهران
ابتدای زندگی با او برایش همیشه طلا می خریدم، اما این اواخر توقعش بالا رفته بود. از من ماشین مدل بالا و خانه مجلل می خواست. از سویی رابطه ام با همسر اولم هم زیاد خوب نبود و کمتر به خانه او می رفتم. طاهره هم بدخلقی می کرد و می گفت اگر خواسته هایش را عملی نکنم، از من جدا می شود. این اواخر حتی مرا به خانه هم راه نمی داد و بعضی از شب ها مجبور بودم در پارک و خیابان بخوابم. این وضعیت تا چند روز ...
حمایت فرح از نمادهای ابتذال هنر در کشور!
مذهبی ام فرو ریخت. در آن زمان در سن و سالی بودم که همه چیز را به خوبی می فهمیدم دانش آموزان دیگر هم مانند من با زیرکی بیشتری سر از رموز و اسرار شبانه ژاندارک سر در می آوردند. ما در آنجا شاهد بودیم که بر راهبه های کاتولیک ازدواج حرام شده بود اما آنها که توان مقابله در برابر این حکم را نداشتند به صورت مخفیانه از میان سرایداران و نظافت چی ها و باغبانان و سایر خدمه آموزشگاه دوست پسر گرفته و شب ها آنها ...
میراث دار چهار نسل چشم پزشکی ایران
...> حالا دکتر هرمز شمس مرد دوست داشتنی جامعه چشم پزشکی ایران، از زندگی اش می گوید و تمام راهی که تا امروز آمده است. او در سال 1337 پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان هدف به امریکا رفت و فوق لیسانس میکروبیولوژی خود را از دانشگاه وست ویرجینیا گرفت و بعد در دانشگاه پاریس پزشکی و چشم پزشکی خواند و در نهایت در سال 56 به ایران بازگشت. تنها وارث خانواده شمس بودن سخت نیست؟ باعث ...
غیرممکن است من روی نیمکت استقلال بشینم
پیشنهاد استقلال را دریافت کند آن را می پذیرد یا نه گفت:مربی حرفه ای به جایی می رود که دعوت می شود.در همه جای دنیا هم این موضوع وجود دارد.هر چند در این لحظه رفتن من به استقلال غیرممکن است. سرمربی پرسپولیس خاطرنشان کرد:ایران باید به داشتن چنین دربی افتخار کند.دربی آخر فوق العاده بود.100 هزار نفر آمدند و یک جنگ جوانمردانه را دیدیم.کوچکترین حادثه ای در زمین و بیرون زمین رخ نداد.ایران باید ...
چرا من هرگز نمی توانم، نفر اول باشم؟
همین داستان تا زمانی که فرد وارد دانشگاه شده و بعد تبدیل به یک متخصص گردیده و با واقعیات موجود در جامعه مواجه می شود، ادامه دارد. البته اگر چیزی از عزت نفس در او مانده باشد که این مسیر را طی کند وگرنه در بسیاری از مواقع حتی دیپلمش را نیز نمی تواند اخذ کند و مجبور به ترک تحصیل می شود. بنده وقتی در کلاس پنجم ابتدایی بودم دبیر درس فارسی مان همان جلسه اولی که وارد کلاس شد بدون هیچ شناختی از ...
درگیری مرگبار دو برادر
مغازه مان بودیم که مقتول وارد و با ما درگیر شد. او پس از اینکه پدرم را با چاقو تهدید به مرگ کرد، از مغازه خارج شد. ساعتی بعد من به خانه رفتم تا ناهار بخورم و به مغازه برگردم. وقتی به خانه رسیدم متوجه شدم او خواهرم را کتک زده است. در حالی که با خواهرم در حال حرف زدن بودم، ناگهان مقتول به من حمله کرد و قوری آب جوشی را به سرم زد. او با مشت و لگد مرا کتک زد که من هم چند تا مشت به ...
فرمان برجام 2 توسط روحانی/ واکنش حدادعادل به اظهارات هاشمی/حمله سردار نقدی به قرارداد پژو با ایران/ ...
تحریم به کشوری فقیر تبدیل شده است، گفت: دوست داشتم که این گروه انگلیسی فعالیت هزار و 500 کارخانه فعال کاشان را ببینند تا متوجه شوند که تحریم ها نتوانسته اقتصاد ایران را نابود کند.وی افزود: بازدید و گفت وگوی اعضای گروه پارلمانی انگلیس با مردم نتایج مثبتی به دنبال داشت و استراو در انگلستان طی مصاحبه ای گفت: " ما وقتی به تهران می رفتیم، فکر می کردیم که وارد بمبئی می شویم اما شاهد بودیم که آنجا مشابه ...
گفتگو با بازیگر سریال شهرزاد، که هم طراح لباس است و هم مدل!!
اهل این ماجراها بود؟ اتفاقا، نه! ولی در مدرسه از مقطعی که طرح کاد (کار و دانش) داشتیم من کار دست و بافتنی را انتخاب و شروع کردم. خیلی این کارها را دوست داشتم. ربطی هم به زمستان و تابستان نداشت. مثلا تابستان ها هم برای خودم بافتنی می بافتم. مادرم همیشه می گفت: نسیم چه حوصله ای داری! چشم هایت ضعیف می شود. ولی من دوست داشتم و ادامه می دادم. دوران دانشگاه هم که فکر می کنم در ...
لکه های کبود شهادت حاج سید مصطفی خمینی به روایت خانم فاطمه طباطبایی
خبر آوردند که کار تمام شده است. من آن موقع شرایط روحی خاصی داشتم از شرکت در مراسم عزاداری خیلی ناراحت می شدم هنوز اینقدر پوست کلفت نشده بودم. به این خاطر خانم به من گفتند که به خانه برگردم ولی خودشان تا مراسم چهلم آنجا ماندند. من که برگشتم منزل دیدم امام در حیات نشسته اند و افراد از دفتر می آمدند پیش ایشان و می رفتند. ساعت حدوداً 9 صبح بود که احمد آمد. از او پرسیدم امام چگونه خبر دار ...
دولت موقت؛ روایت از درون
. من در رژیم گذشته حدود 20 سال سابقه کار اداری داشتم، ساواک گفته بود که کارهای حساس را به ما ندهند؛ اما کارهای اجرائی زیادی داشتیم. در سازمان مسکن که زیرمجموعه وزارت مسکن و شهرسازی است، رئیس اداره امانی بودم و اولین مجموعه انبوه سازی در ایران را راه اندازی کردم. آن زمان کوروش آموزگار وزیر مسکن بود که برای فارغ التحصیلان دانشکده فنی بسیار احترام قائل بود و با ما رفاقت می کرد. درواقع مهم ترین کار ...
راز انگلیسی نوشتن شعرهای فارسی من در زندان
رفتید؟ دو نوبت دستگیر شدم. در یک نوبت، خودم کاری نکرده بودم، اما با جمعی از دوستان طلبه تعطیلات تابستان به اردبیل رفته بودیم و در جمع ما، بعضی تحت تعقیب بودند. آنجا ساواک همه ی ما را دستگیر کرد، چند روز در ساواک بودیم و بعد به زندان کمیته مشترک تهران منتقل شدیم آن هم با شرایط سختی که داشت. دو هفته در سلول بودیم تا اینکه افراد اصلی را نگه داشتند و بقیه را آزاد کردند. بار دوم در ...
جهانبخش:به روزهای خوبم بازگشتم
به تیم سابقش یعنی نایمخن زده شد، هرچند او در چهار پنج بازی اخیر عملکرد بسیار خوبی داشته اما این بازیکن ایرانی به هیچ وجه از آمار خود در این فصل راضی نیست. او درباره این موضوع گفت: من زمان زیادی از فصل را مصدوم بودم و تازه از بند مصدومیت رها شدم و طبیعی است که کمی مصدومیت درکارم تاثیر بگذارد. اما با تمرین های خوبی که در آلکمار داشتم، توانستم این شرایط را از خودم دور کنم و تمرکزم تنها روی بهتر کردن بازی خودم باشد. فکر می کنم الان همان علیرضای همیشگی شدم. نیم فصل اول برای من و تیم خوب نبود. ...
حسین هوشیار:خون و قلبم پرسپولیس است
خیلی ها درباره من حرف می زدند. یک روز گفتند چشم هایش مشکل دارد و نابینا ست. دوستان قدیمی به من شک کرده بودند. یک نفر در شبکه دو این حرف را زد و این انگ تا آخر عمر به من چسبید. یادم هست اول صبح یکی از دوستانم با من تماس گرفت و گفت حسین کور شدی؟ گفتم کور چیه؟ این حرف ها چیه؟ گفت همه دارند می گویند. بعد از آن هر تیمی رفتم اول باید تست بینایی می دادم. در خود پرسپولیس هم این شرایط را داشتم. حساب کنید هر ...
در گفتگوی تفصیلی تسنیم با همسر شهید میثم نجفی عنوان شد
...: زهره اگر بچه ما تلویزیونی شود، من ازت راضی نیستم. میثم دوست نداشت صدای خانم ها بالا برود/به مادرم گفتم دعا کن صدایم در معراج شهدا بالا نرود * تسنیم: آخرین بار با ایشان در معراج شهدا دیدار و وداع کردید. آرامش شما بالای سر پیکر شهید برای سایر دوستان و بستگان جالب و ستودنی بود. آنجا با آقا میثم چه حرفی زدید؟ حرف خاصی با او نداشتم. فقط از این که داشتم بعد از مدتی ...
مرگ در بعدازظهر پاییزی
گفت وگو نمی دهد، ناراحت شدم. مختاریان عکاس هم همراهم بود، گفتم نماهای متفاوتی از او بگیرد؛ از همان لحظه که بی اعتنا به من، سرگرم شمردن پول هایش شده بود، نقشه قتلش را در ذهنم کشیدم؛ موبه مو، با جزئیات دقیق. چند روز بعد گزارشم منتشر شد؛ در گوشه ای از گزارش، تصویر او هم منتشر شد، به همراه یک نوشته در یک قاب مجزا. در قاب نوشتم که او مرا لابه لای اسکناس هایش ندید. در آنجا چهره ای مال دوست ...
تیم دارد سقوط می کند پس دیگر سکوت خیانت بود/ به دنبال انقلاب حقیقی هستم
به خاطر مردم و هواداران. از روز اول انتظاری که مردم از من داشتند بیشتر از یک بازیکن بود و این فشار را روی من افزایش می داد. با هر باخت اولین نفر من از سوی مردم بازخواست می شدم. من 15 سال است به طور حرفه ای فوتبال بازی می کنم و این روزها را با تجربه ای که به دست آورده بودم، می توانستم حدس بزنم و تنها امیدوار بودم که اشتباه کرده باشم. تا اینکه لیگ به نیم فصل رسید و شما همچنان نیمکت نشین ...
تورج نصر: از بازیگری به دوبلوری رسیدم/ بیشتر آثار طنز را به من پیشنهاد می دهند
نوذری در رادیو و در برنامه صبح جمعه با شما همکاری داشتم. قبل از آن هم با زنده یاد فرهنگ مهرپرور همکار بودم و تقریبا می توان گفت حدود 35 سال است که در رادیو فعالیت دارم. نوذری را هیچگاه فراموش نمی کنم. همیشه برای زنده یاد منوچهر نوذری احترام قائل بوده و هستم، چون نظیر نداشت. او صدایی بی نهایت شیرین داشت و فکر می کنم به شیرینی صدای وی هیچ وقت نه در رادیو، نه در دوبله و نه هیچ جای دیگر جایگزینی ...
آرزو می کنم که دیگر جنگ نشود/از قصه دردهای پدر تا پژمرده شدن مادر
برود که مرا هم همراه خودش برد تا تجدیدی درس زبان انگلیسی ام را به کمک بچه های مجتمع رزمندگان رفع کنم و ... . تا سال ها بعد از جنگ دوست داشتم دوباره جنگ شروع بشود و یک بار دیگر بهشت، جلوه کند، آدم ها صمیمی تر بشوند ولی حالا فکر می کنم که جنگ با احساس و عواطف ما چه ها که نکرد، جنگ به تمام معنی خانمان سوز بود، جنگ، زن ها و بچه های مردم را آواره کرد، با خودم می گویم: قرار نیست اتفاقات خوب ...
روایت حدادیان از حضورش در سوریه/ همه می گفتند فقط به آقا سلام برسان
بخاطر من حقیر. بعد هم ما به دلیل اینکه سالی یکی دو مرتبه محضر حضرت آقا می خوانیم آن ها به دنبال رساندن سلامشان به حضرت آقا هستند و همه می گویند سلام ما را به آقا برسان. یک بار وقتی داشتم مداحی می کردم دیدم یکی از بچه های داوطلب یک گوشه نشسته است و جور دیگری گریه می کند. کنجکاو شدم و علتش را پرسیدم. گفت "من را حلال کن. من پیش بچه ها می گفتم کسی مثل حدادیان به ما سری نمی زند و از دست شما ناراحت بودم ...
ماجرای نرفتن گوهر خیراندیش به تلویزیون
کانون سینماگران جوان است و همچنین سابقه برگزاری کارگاه آموزشی در چند دانشگاه معتبر آمریکا را دارد. وی پیشنهاد بازی را در سریال دارا و ندار و فیلم اخراجی ها را به رغم پیشنهاد مالی خوب به جهت نقش های ضعیف نپذیرفت. به عقیده وی یکی از رموز ماندگاری یک بازیگر این است که هر نقشی را فقط برای مسائل مالی قبول نکند. وی تاکنون برنده یک سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در جشنواره فیلم فجر برای فیلم رسم ...
دایی: در جام جهانی به صورت هماهنگ به من پاس نمی دادند
. من در سال های 66 و 67 دو بار در دانشگاه شریف قبول شدم؛ بار اول در رشته عمران قبول شدم، اما چون شلوار جین می پوشیدم، ردم کردند، اما سال بعد از آن دوباره قبول شدم. من سال آخر تحصیلم بود که با تیم متالورژی دانشگاه شریف به مصاف تیم مکانیکی رفتیم که جلال بشرزاد دروازه بان آن بود. بچه های تیم متالورژی با سایر واحدهای دانشگاه فرق داشتند، چون ما خشن تر از سایر گروه ها بودیم. * من سه سال و نیم در ...
سفرم به قطر ربطی به مسابقات تیم امید نداشت؛ سیاست ما سکوت است
...: سفر خوبی را به قطر داشتم. در این سفر فرصت کردم تا بازیکنان تیم امید را از نزدیک ببینم و با مربیان تیم ها هم ملاقات داشته باشم. کی روش در پاسخ به این پرسش که چرا با کادر فنی تیم امید ایران ملاقاتی نداشتید گفت: وظیفه من هیچ ربطی به مسابقاتی که آنجا برگزار می شد نداشت و بحث سفرم توسعه فوتبال و صحبت با مسئولان کنفدراسیون فوتبال آسیا بود و بعد از آن به اروپا رفتم. در کنار آن هم چند بازی تیم ...
داستان ها و افسانه های ایرانی منبع خوبی برای تولید انیمیشن هستند
انیمیشنی شد. در سن 16 سالگی اولین انیمیشن خودم را به کمک دوربین هشت میلیمتری دوستم (که سیستم تک فریم هم نداشت!) فیلمبرداری کردم. کاست سه دقیقه ای فیلم هشت میلیمتری باید برای ظهور به خارج از کشور ارسال می شد. بعد از یکماه من و مادرم که او را از آشپزخانه به زور پای آپارات کوچکی که به عاریه گرفته بودم و فیلم کوتاه سه دقیقه ای من را پخش می کرد آوردم و اولین شاهدان حرکت بخشی به نقاشی هایم بودیم. ...
11 ایران؛ کمپینی متعلق به تمام مردم ایران
درباره ی تجربه ی شخصی اش از این معلولیت و تغییری که در این چند سال در احساسش رخ داده می گوید: خیلی از مواقع این سؤال کلیشه ای به ذهن من آمده است که من چرا معلول شدم. حتی الان هم گاهی اوقات این سؤال برای من پیش می آید. اما من فکر می کنم در وجود من دو سمانه هست. یکی از شرایط گله مند است و دیگری سعی می کند با این واقعیت کنار بیاید. گاهی اوقات سمانه ی گله مند از سمانه ی واقع نگر پیشی می گیرد، اما هیچگاه ...
با شنیدن نام سوریه از حال رفتم
می زد. گفتم امین انگار یک جای کار می لنگد.جان زهرا کجا می خواهی بروی؟ گفت اگر من الآن حرفی به تو بزنم خب نمی گذاری بروم. همش ناراحتی می کنی. دلم ریخت. گفتم امین، سوریه می روی؟ می دانستم مدتی است مشغول آموزش نظامی است. گفت ناراحت نشوی ها، بله! کاملاً یادم است که بی هوش شدم. شاید بیش از نیم ساعت. امین با آب قند بالای سرم ایستاده بود. تا به هوش آمدم گفت بهتر شدی؟ تا کلمه سوریه یادم آمد ...
نوروزی: می خواهیم به روزهای اوج برگردیم!
آموزشی رصدخانه زعفرانیه به رده بندی سنی کانون محدود شد. البته در سال های اولیه، آموزش ها از دوره راهنمایی به بعد شروع می شد. در واقع اولین دوره های آموزش نجوم به کودکان (از دوم دبستان) را سال ها بعد خود من در این مرکز راه انداختم و دیگر آن موقع سرپرست رصدخانه شده بودم. الان بسیاری از آن کودکان دیروز در نجوم آماتوری و هم حرفه ای نقش مهمی دارند. در پاسخ به سوال تان هم باید بگویم آن دوره ...