سایر منابع:
سایر خبرها
دفاع این زن ایرانی با تبر از ناموس / شیرزن ایرانی را بشناسید ! + عکس
عاریه ای بود و با سختی و مشکلات فراوان در مکانی که زادگاهمان نبود امرار معاش و فرزندان مان را بزرگ می کردیم جز تپیدن قلبمان برای سرزمین آبا و اجدادی مان دلیل دیگری نداشت. من 14 ساله بودم که ازدواج کردم و 4 سال بعد به زادگاهم حمله کردند. آن زمان فرزندی نداشتم ولی اگر همین حالا هم آن روزها تکرار شود با وجود اینکه 55 سال سن دارم باز هم مثل همان فرنگیس 37 سال پیش هستم و با چنگ و دندان از خاکم مراقبت ...
ولایت مداری مردم ایران سبب ساز ترس اسکتبار جهانی
سردار محمد کوثری فرمانده اسبق قرارگاه ثارالله گفت: بعد از پیروزی انقلاب توسط امام (ره) و مردم در سال 57 این چنین شد که دست بیگانگان از کشور عزیز ما ایران قطع شد ، دشمن قبل از انقلاب همه ی چاه های نفت را در اختیار داشت و روزانه شش و نیم میلیون بشکه نفت در کشور استخراج میشد که 6 میلیون آن به خارج از کشور می رفت. کوثری گفت: قبل از انقلاب بین 50 تا 70 هزار مستشار در کشور وجود داشت و هزینه ...
بیچاره ترین عروس دم بخت تهرانی ! / تا جون داشت کتک خورد !
به گزارش رکنا، اواخر هفته گذشته دختر جوانی به دادسرای امور جنایی پایتخت رفت و از خواستگارش به خاطر شکنجه و شکایت کرد. دختر جوان گفت: 4 سال قبل در یک پارک کوهستانی با جعفر آشنا شدم، البته آن زمان خودش را اشکان معرفی کرد. رابطه ما با گذشت زمان صمیمی تر شد و کم کم اشکان به من ابراز علاقه کرد. او به من گفته بود خلبان است و ظاهری شیک و خودروهای متعددی داشت. می گفت خلبان پروازهای خارج از ...
به خاطر زنم سارق شدم!
دست به این سرقت بزرگ و چند کیلویی زدی؟ یک ازدواج ناموفق با زنی 10 سال بزرگ تر از خودم داشتم که خانواده ام موافق نبودند. چندماه که از عقد گذشت، مدعی شد باید خانه برایش بگیرم. خیلی روی من فشار آورد و خسته شدم، به همین دلیل نقشه سرقت را کشیدم. بعد از سرقت آن زن من را رها کرد و گفت دیگر با تو کاری ندارم. همدستت چه کسی بود؟ همان همکارم. چگونه نقشه کشیدید؟ ...
اجیرکردن 2قاتل برای کشتن مرد پیمانکار
منتقل شدند. مهرداد 45 ساله یکی از متهمان در اظهاراتش گفت : با داشتن یک فرزند دختر، سال 92 از همسرم جدا شدم. پیمانکار ساختمان بودم که ورشکسته شدم. کامران که شریک مقتول بود مرا از این مهلکه نجات داد، کمک کرد بدهی هایم را دادم و مشغول به کار شدم و به او مدیون بودم. یک روز برایم تعریف کرد پیمانکار افغانستانی از او حدود پنج میلیارد تومان طلب دارد. بخشی از آن را پرداخته، اما پول بیشتری می خواهد ...
آزادی کامران بعد از قتل در دوئل عاشقانه / دستگیری مجدد در خانه ویلایی شمال+جزییات
کرده بودم که خلافی نکنم اما نشد. 10 سال قبل من عاشق یک دختر شده بودم و قصد داشتم با او ازدواج کنم و به خواستگاری اش رفتیم اما بعد از چند روز متوجه شدم یکی از بچه محل هایمان نیز دلباخته دختر مورد علاقه ام است و او نیز به خواستگاری او رفته و همین باعث شد تا با رقیب عشقی ام درگیر شوم و با چاقو دست به قتل برسانم. بله، به قصاص محکوم شدم و بعد از 10 سال زندان و کابوس هرشبم با طناب ...
خفاشان در شهر
و قتل به دار مجازات آویخته شد. مرد ژله ای، شیراز را به هم ریخت جرایمش را از سال 93 در شیراز آغاز کرد. همه او را به اسم مرد ژله ای می شناختند. پسر جوان هر شب از طریق پشت بام های محلات مختلف شیراز وارد خانه ها می شد و پس از تعرض به زنان فرار می کرد. یکی از شاکیان پرونده به ماموران گفته بود: ساعتی قبل متوجه شدم مرد غریبه ای در خانه است و به همسرم تعرض و لباس او را پاره کرده بود ...
سرنوشت تلخ نوعروس که دچار فراموشی شد
یکی از دوستانش ازدواج کرد و صاحب یک دختر زیبا شد. از سوی دیگر دخترم به دلیل علاقه به رشته تحصیلی اش بلافاصله وارد بازار کار شد و کارخانه ای نیز راه اندازی کرد، به گونه ای که همسرش نیز در همان کارخانه فعالیت می کرد. اوضاع مالی دخترم روز به روز بهتر می شد تا این که فهمید همسرش دچار اعتیاد شده است، اما او به خاطر تنها دخترش نمی توانست از احسان طلاق بگیرد و به ناچار هزینه های اعتیاد همسرش ...
خیانت ریحانه رنگ خون به خود گرفت/ کشاندن امید به باغ قتل فجیعی را رقم زد+جزییات کامل
خانه بودم. یک روز دم صبح وقتی که کارم تمام شد، به خانه آمدم و متوجه شدم مردی غریبه که بعدها فهمیدم نامش امید است در خانه ام است و با همسرم ارتباط دارد. من همان زمان در را روی ریحانه و امید قفل کردم و موضوع را به پلیس گزارش دادم و آنها بازداشت شدند. ضمن اینکه موضوع را به پسرعموهای ریحانه هم گفتم. ریحانه و امید در کمال تعجب یک هفته بعد آزاد شدند. همه مدارک علیه آنها کامل بود و نمی دانم چطور شد که ...
پایان پرونده قتل مادربزرگ به خاطر ازدواج با زن مطلقه
که این مرد به پلیس داد تحقیقات را وارد مرحله تازه ای کرد و نوه مقتول به نام آرش بازداشت شد. قتل به خاطر زن مطلقه آرش به قتل مادربزرگش با انگیزه سرقت اعتراف کرد و گفت: مدتی قبل با زن مطلقه ای که دو فرزند داشت آشنا شدم. من به او علاقه مند شده بودم و تصمیم به ازدواج داشتم اما پولی در بساط نداشتم. به همین خاطر به فکر سرقت طلاهای مادربزرگم افتادم. همراه دوستم حامد به آنجا رفتیم و ...
عشق گناه آلود یک زن به دوست پسر سابق اش
به گزارش سیتنا، زن 30 ساله که بعد از طی مراحل قضایی، حکم طلاق را از دادگاه گرفته بود، با بیان این که کاش زمان به عقب بازمی گشت و من مهم ترین اشتباه زندگی ام را مرتکب نمی شدم، درباره سرگذشت خود گفت: در کلاس دوم دبیرستان تحصیل می کردم که متوجه شدم پسر جوانی هر روز بعد از خروج از مدرسه مرا تعقیب می کند اما من توجهی به این موضوع نداشتم تا این که یک روز زنگ تلفن ثابت منزلمان به صدا درآمد و من در غیاب ...
حرمت همسر سابقت را نگه دار!
پیش من. در واقع نه از سر دلتنگی بلکه برای تخلیه ذهن خودش لازم داشت با یکی حرف بزند و آن من بودم. شروع کرد به صحبت. همان اول گفت وگویمان دانستم او از همسرش جدا شده، ولی به رویش نیاوردم و اجازه دادم خودش هر وقت صلاح دید درباره اش حرف بزند. غافل از اینکه دوستم همه این مقدمه چینی ها را انجام داده بود تا به اینجای قصه برسد. مستقیم و چکشی در چشم هایم نگاه کرد و گفت، طلاق گرفته است. خبرش خوشحالم نکرد ...
قتل مادربزرگ بخاطر زن مطلقه سر نماز / بی رحم ترین نوه تهرانی کیست؟ + عکس
به گزارش رکنا؛ عصر 26 شهریور ماه 87 به پلیس خبر رسید زن 70 ساله ای به نام عفت در خانه اش و سر سجاده کشته شده است.پلیس به بررسی پرداخت و دریافت همه طلا و جواهران این زن شده است. همسر قربانی به پلیس گفت: برای خواندن نماز به مسجد رفتم اما وقتی برگشتم و در زدم همسرم در را باز نکرد. نگران شدم و فرزندانم را خبر کردم اما آنها بعد از شکستن قفل در با خونین مادرشان روبه رو شدند. بررسی ...
خاطرات خوش کودکی در حرم
: به به! چه لباس های قشنگی! که خاله خانم شروع کرد به تعریف کردن. ظاهرا پسر بچه داشته دور حوض برای خودش چرخ می زده است که به یک باره از درون حوض سر درمی آورد و تنی هم به آب می زند. بعد یکی از خادم ها می رود برایش یک دست لباس نو می آورد که بچه سرما نخورد. راستش را بخواهید وقتی بچه بودم، خیلی دوست داشتم در حرم گم شوم تا برای یک بار هم که شده است مرا ببرند قسمت گمشدگان و اسباب بازی های ...
زندگی به وقت امید/ وقتی کهریزک جان دوباره به زندگی معلولان می دهد
آسایشگاه کهریزک بود، اما هفته ای یکبار برای مسابقات به آن تیم می رفتم، حدود 3 سال که گذشت، در حین با همسرم که او نیز ورزشکار است آشنا شدم، در آن زمان برای دیدن مسابقات و تشویق ما به آنجا می آمد و همان آغاز ماجرای زندگی من و مهسا بود. پس از آنکه که به همسرم پیشنهاد دادم به خواستگاری رفتم و پاسخ بله را گرفتم، یکم اسفندماه سال 1398 تنها چند روز پیش از ورود کرونا به ایران ما با یکدیگر ازدواج کردیم ...
داستان مفقود شدن مرموز دانش آموز 12 ساله
ها گفتند فعلا با هیچ رسانه ای صحبت نکنید، چون ممکن است متهم دخترتان را به قتل برساند، اما واقعا تا الان پلیس هم نتوانسته برای مان کاری کند. یک سال و نیم است که چشمم به در خشک شده ولی از دخترم هیچ خبری نیست. نمی دانم زنده است یا زبانم لال مُرده؟ گریه می کند. چند ثانیه بعد مجدد به صحبت هایش ادامه می دهد: هر روز به اداره پلیس و مراجع قضایی مراجعه می کنم، اما آن ها می گویند خانم پرونده ...
منافقین می خواستند پیکر همسرم را بسوزانند/ دروغ پراکنی اسرائیل پیرامون یک ترور
و سال 49 با هم ازدواج کردیم و حاصل این ازدواج یک پسر و دو دختر است. بعد از ازدواج به شهر رشت منتقل شدیم و ایشان در اداره دخانیات که کارهای ساختمانی در این اداره صورت می گرفت به عنوان مهندس مشغول به کار شد که البته این اداره مربوط به دخانیات نیست و امور ساختمانی در آن انجام می شد. چهار سال در رشت زندگی کردیم که در این مدت، بچه دار شده بودیم و پسر بزرگم به دنیا آمده بود. علت ...
اعترافات زشت و شرم آور یک زن متاهل درباره روابط نامشروعش
گران قیمت رفته و جواهرات را به سر و گردنش آویخته بود با حسرت و رنج نگاه می کردم. اگرچه فریبرز هر شب با یک شاخه گل به منزل می آمد و ساعت های زیادی را اضافه کاری می کرد، اما نگاه های عاشقانه اش برایم بی معنی بود. فریبرز مرا ترغیب به بارداری می کرد تا شاید وجود فرزندی زیبا، رابطه ما را استحکام بخشد، اما من مخالف این موضوع بودم تا این که در فضا های مجازی با گروه هایی مختلط آشنا ...
رابطه جنسی زن شوهردار با فروشنده لباس/ شکایت مرد از همسرش به جرم خیانت!
دختر جوانی که با شکایت همسرش مبنی بر خیانت زناشویی به کلانتری ارجاع داده شده بود جهت بررسی به دایره مشاوره و مددکاری هدایت و داستان زندگی خود را اینگونه بیان کرد: در دوران کودکی گاهی توسط یکی از پسرهای فامیل که از من بزرگتر بود مورد اذیت و آزار واقع می شدم و با توجه به مجاورت محل زندگی مان هر جا من را تنها می دید مورد آزار قرار می داد و من این موضوع را سال ها پنهان کردم تا اینکه با ورود به دوران ...
فروشنده قرص های غیرمجاز به پرداخت دیه محکوم شد
نخریده است. قرص های لاغری من مجوز سیب سلامت داشت و کاملاً گیاهی بود. شوهر مقتول به اشتباه مرا به پلیس معرفی کرده است. باور کنید هرگز در تهیه قرص های لاغری دست ساز، شیشه مخدر استفاده نکرده بودم و نمی دانم زن جوان چطور فوت کرده است. احتمالاً مرگ او ارتباطی با مصرف قرص های گیاهی لاغری نداشته است. در پایان هیئت قضایی وارد شور شد و با توجه به مدارک موجود در پرونده، مرد عطار را به پرداخت دیه محکوم کرد. ...
ازدواج بهاره رهنما با شاهزاده پولدار عربستان علنی شد | فلیم لو رفته از خانه میلیارد دلاری بهاره خانوم در ...
... ازدواج اول بهاره رهنما اولین بار سال 1370 که 17 ساله و دانشجو بود مسیر بازگشت از دانشگاه به خانه بصورت اتفاقی با پیمان قاسم خانی 26 ساله آشنا شد این دو بعد از چند سال دوستی در نهایت سال 1373 باهم ازدواج کردند که ثمره این زندگی یک دختر بنام پریا شد. خانواده بازیگر بهاره رهنما یک خانواده تمام عیار هنری دارد ، خودش بازیگر و همسرش پیمان قاسم خانی علاوه ...
راز بزرگ زندگی امین حیایی فاش شد | آقای حیایی تو این سن تغییر جنسیت داد!!؟+عکس بعد عمل
با اشاره به شکست در ازدواج اول گفت: من از بچگی عاشق پیشه بودم و با هر کسی دوست می شدم می خواستم با وی ازدواج کنم اما همیشه در عشق شکست می خوردم. در ازدواج اولم حتی یک سال نیز با همسرم زندگی نکردم و به طلاق منجر شد. جالبست بدانید نظر چند سال پیش امین حیایی در مورد بازیگر شدن پسرش چیز خیلی متفاوتی بود که در زیر میتوانید بخوانید. پنج سال قبل امین حیایی در یکی از گفتگوهایش از بی ...
داستان سرقت های معمایی دزد سیاه پوش
دزدی کرد. او چندین مرتبه به آن خانه دستبرد زد. ولی وقتی وضع مالی اش بهتر شد، کم کم با من سرد شد و درنهایت رابطه اش را با من قطع کرد. خیلی شوکه شده بودم. ضربه بزرگی خوردم. افشین گفت که دیگر نمی خواهد با من ازدواج کند و حتی ارتباط داشته باشد. هر کاری کردم که برگردد قبول نکرد. دیگر مرا دوست نداشت. من فهمیدم از وقتی وضع مالی اش خوب شده، یک ماشین مدل بالا گرفته و با افراد دیگری هم وارد رابطه شده است ...
زن خیانتکار در دام باج های همسر صیغه ای/ اخاذی ها او را کلافه کرد/ زن جوان با مدیرش رابطه غیر اخلاقی ...
برادر 3 ساله ام را رها کرد و به دنبال سرنوشت خودش رفت چرا که پدرم مردی شیشه ای بود و آن ها با هم اختلاف داشتند. بعد از این ماجرا پدرم منزلی را در منطقه قلعه ساختمان مشهد اجاره کرد و ما به زندگی ادامه دادیم تا این که 7 سال قبل جوانی به نام فولاد به خواستگاری ام آمد و من پای سفره عقد نشستم. یک سال از دوران نامزدی ما گذشته بود که اطرافیانم با کمک های مردمی و خیران جهیزیه ای برایم تهیه کردند تا ...
خیانت تازه داماد بی حیا به همسرش/ او با خواهر خانمش رابطه داشت!
معتبر دعوت به همکاری می شود ولی من تصمیم گرفتم قبل از ازدواج از مشاوران زبده راهنمایی بگیرم و ... شایان ذکر است، چند روز بعد به تقاضای مشاور کلانتری، عیسی نیز در دایره مددکاری کلانتری در حالی حضور یافت که ظاهری نامرتب و موهایی ژولیده داشت. او در حالی که به صورت غیرارادی دستش را تکان می داد و لبخندهای عجیبی داشت، به کارشناس اجتماعی گفت: شش ساله بودم که فرزند طلاق نام گرفتم و در منزل ...
لو دادن سارق جواهرات تاوان بی توجهی سارق به دختر مورد علاقه اش
حادثه 24 - پشت پرده سرقت میلیاردی به خانه تاجر پولدار کسی نبود جز برادرزاده او؛ مرد جوانی که برای ردگم کنی همراه عمویش به کلانتری و اداره آگاهی می رفت و تظاهر می کرد پیگیر پرونده سرقت از خانه عمویش است اما یک اشتباه این مرد دست او را فاش کرد. او اسرار سرقت را به دختر مورد علاقه اش گفت و همین باعث دستگیری اش شد. تحقیقات در این پرونده از چند ماه قبل شروع شد. آن روز تاجری ثروتمند به اداره ...
جانبازان و آزادگان زرتشتی | روایتگر یگانگی و همبستگی همه ایرانیان
9 ماهه باردار بودم و پسر چهارم بنده بنانم رشید، 20 روز بعد از شهادت همسرم به دنیا آمد. به من چیزی نگفتند که شوهرت شهید شده، اما دیدم چند روزی است که همه به خانه دایی بنده می روند و من از تماشای این موضوع در تعجب بودم. فریدون نژادکی از شهدای زرتشتی ایران است/ عکس: ایبنا روز 10 مهر بچه ها را آماده کردم به دیدار فامیل برویم. دایی بنده من را دید و گفت کجا می روی؟ وقتی شنید که ما به ...
پیدا شدن جسد دختر 7 ساله داخل یخچال یک مرد
آن زن در یخچال خانه کشف شده است. یکی دیگر از اهالی محل می گوید: هفته قبل افشین طبقه پایین خانه اش را به خانواده ای اجاره داد.مستاجر پولش را داده بود اما افشین خانه را به او تحویل نمی داد.هر روز مراجعه می کرد و به در حیاط لگد می کشید!اثاثش را داخل حیاط ریخته بود اما نمی توانست کلید ساختمان را بگیرد.شاید به خاطر اینکه جسدی در خانه بود به او کلید نمی دادند.شاید هم به خاطر رفت و آمد این ...
درباره جایگاه عشق در اشعار فریدون مشیری | آنجا که عشق، غزل نیست
. بالای این شعر نوشته بودم: شاید شما هم روزی با کسی از کوچه ای گذشته باشید و شاید روزی دیگر تنها. در آمریکا یک آقایی آمد به من گفت: آقا شعر کوچه را بخوانید. داشتم برای چند نفر کتاب امضا می کردم. گفتم دیگه اجازه بدهید امشب این شعر کوچه را نخوانم. یک خرده به من نگاه کرد و بعد دستش را به حالت واقعا تهدید آورد بالا و گفت نعش من رو امشب از اینجا می برن اگر شما شعر کوچه رو نخونی. گفتم آقا چرا ...
اسارت در کومله به جرم معلمی/ نان و پنیر و کِرم می خوردیم! حق سوال نداشتیم
معلم بوده و این جرم بزرگی بود برای کومله ؛ سریع رفتم کنارش بعد از احوالپرسی و سلام علیک به من گفت خیلی نزدیکم نشو جرمم سنگین است صفدر محمدی معاون آموزشی کامیاران بود که درست مثل ما در زمان مرخصی با کمین کومله اسیر می شود. از همان روز اول کنار صفدر ماندم تا چند ماه بعد به زندان مرکزی منتقل شدیم؛ در دوران اسارت نه بهداشت بود و نه غذای مناسب، در حد زنده ماندن بود تا جایی که گاهی یک بز می ...