سایر خبرها
پیروزی انقلاب اسلامی در یزد یک ماه زودتر از کشور
تعقیب بودند، اضافه می کند: البته زمانی که رژیم پهلوی اقدام به دستگیری و تبعید امام(ره) کرد، مردم بیشتر به ماهیت رژیم ستمشاهی آگاه شدند. وی در مورد حال و هوای مبارزات انقلاب در یزد نیز اظهار می کند: بعد از جریان روزنامه اطلاعات که منجر به قیام و کشتار مردم قم شد، در چهلم شهدای قم تعدادی اطلاعیه ها را از قم به یزد آوردیم، هر چند که دفتر آیت الله صدوقی نیز این اعلامیه ها را دریافت می کرد. ...
لحظه جالب قبل از اعدام
جلسات و پخش اعلامیه نمی شود با رژیم مقابله کرد، مخصوصاً که پس از تبعید امام کار خاصی هم انجام نشده بود.اخوی حاج صادق می گفت: دیگر جز صدای گلوله، صدای دیگری این فضا را نمی شکند! بعد هم از طریق شهید اندرزگو و شهید عراقی با محمد بخارایی ارتباط برقرار کرد. من اسلحه تهیه کردم و شهید اندرزگو هم از طرف خودش، محمد بخارایی، نیک نژاد و صفارهرندی اعلام آمادگی کرد. شهید عراقی هر روز با عده ای از اینها یا حاج ...
شکارچی خونسرد دختران تهرانی
، به من حمله کرد و با بی اعتنایی به گریه هایم من را هدف نیت شوم خود قرار داد سپس با تهدید انتشار فیلم و اینکه آبروی مرا پیش همه خواهد برد بارها از من پول گرفت. از ترس آبرویم شکایت نمی کردم تا اینکه تصمیم گرفتم پلیس را در جریان قرار دهم. کارآگاهان که در تحقیق از این دختر توانسته بودند مخفیگاه شکارچی شوم را شناسایی کنند وی را روز 12 بهمن ماه امسال در داخل مخفیگاهش دستگیر کردند و یک خودروی سفید ...
عکاسی از میدان های ورزشی تا صحنه های انقلاب
واسطه وجود آنها می توانستم بروم، ولی عکس نگرفتم، منتهی بعدها که می رفتم جماران، پنج شش باری از امام عکس گرفتم، مخصوصا موقعی که همراه ورزشکارها می رفتم. *آیا عکسهای شما در مجموعه ای هم چاپ شده؟ بله ،زیاد چاپ شده.خیلی از نمایشگاهها هست که عکسهایمان را می گذارند و خودمان را هم خبر نمی کنند .وضعیت چاپ توی کتابها که از این هم مفصل تر!مخصوصا در کتابهای ورزشی که الی ماشاءالله از این کارها کرده اند و می کنند. ...
خصوصیات ولی فقیه از منظر امام زمان
. گفتم: من می روم کاهو بگیرم، بیایم. رفتم خرم آباد و 30- 40 کیلوکاهو با چند شیشه سکنجبین گرفتم. در تاکسی سوار شدم و به پادگان رفتم. گفتم: برو بچه های کاشانی و هم شهری ها را بیاور. از عمامه و لباس بیرون آمدم و کاهوها را شستم. بعد یک عده از سربازها آمدند و شروع به کاهو خوردن کردند. همین که داشتند کاهو می خوردند، برایشان حدیث گفتم. ارتش در زمان شاه این گونه بود. اگر یک طلبه ای می خواست برادرش را ببیند ...
جای خالی کشاورزان , تولیدکنندگان و داستان دنباله دار دلالان
درخت چیده شده اند و همه تازه و تازه هستند. با این امید امروز یکشنبه تصمیم گرفتم برای تهیه گزارش سری به یکشنبه بازار ساری بزنم ساعت تقریبا 11 و 40 دقیقه است که به سمت بازار در کنار ریل راه آهن راه افتادم. تمام مسیر 10 دقیقه ای را به بازاری فکر می کردم که همه این چیزها و محصولات عالی منتظرم هستند؛ وقتی نزدیک بازار شدم، از دور سبزیجات به چشمم خورد؛ با خود گفتم بیراه نیامدم اینجا همان بازاری است ...
خاطره منتشر نشده از بیعت همافران با امام خمینی
به ژنرال دستور داد تا آن را تکذیب کند .(8) بختیار که پیش از همه از این واقعه خشمگین شده بود، در مجلس شورای ملی گفت: ملاحظه کنید همین روزنامه ی کیهان روز پنج شنبه عکس و خبری از یک رژه ی نظامی چاپ کرد و به صورت بچه گانه عکس را مونتاژ نمود که جزئیات آن را اهل فن می دانند .(9) کیهان فردای آن روز (21 بهمن) با چاپ عکس های دیگری از رژه ی نظامیان در حضور امام خمینی در صفحه ی اول و دوم ...
این مرد شیرازی ساندویچ مهربانی عرضه میکند
ساندویچی راه انداختیم. با همسر و فرزندانم شروع به کار کردیم. همیشه روزهای سخت گذشته ام را برای فرزندانم بازگو می کنم تا هیچ وقت یادم نرود و همیشه شکرگزار خداوند برای امروزم باشم. مغازه کوچک ما رونق دارد، در محله ما، افراد زیادی رفت و آمد می کنند، خانوارهایی را می شناسم که در ازدحام شهر بی ترحم، روز را به شب می گذرانند تا تکه نانی به دست آورند و روزگار را با خود همراه کنند. بچه های کار که در میان بساط ...
طنز؛ گزارش از حاشیه جشنواره فیلم فجر
ساد ه. کسی بر او وقعی نگرفت و احترامی بر وی نگذاشت. وی بازگشت و قرارد اد ی منعقد نمود ی با طراح لباس و خویش را نو نوار بگرد انید . این بار فرش قرمزها برفت و عکس ها برگرفته شد . مرد همی نقاب برگرفت که ابلهان، منم، بهرام بیضایی. فیلم بین آن باشد که بشناسد مَر، مرا/نی که تنها الناز و ممد رضا شعر سوم: د ر صف جشنواره فجر رفتم د وش/د ید م د و رد یف صف از مرد م گویا و خموش/ناگاه یکی از ته صف بانگ برآورد خروش/ بلیت همه فیلما تو بازار سیاه هست واسه فروش جایزه بهترین شعر، ببخشید شِر، تعلق می گیره به..... شاعر اول و مسئولان مرتبط با سر و سامان د اد ن جوانان . ...
سیدجلال می تواند در مورد پیشنهاد خارجی اش تصمیم بگیرد اما من | نه بازی در آرسنال برای من فقط یک رؤیا نیست
پیشنهادات صحبتی نکرده، به همین دلیل اگر پیشنهادی هم برسد، خودشان تصمیم گیرنده هستند اما جدا از اینها من فعلاً تمام حواسم به بازی الجیش است چون بعد از کنار رفتن از جام حذفی و رده نه چندان خوب در لیگ، پیروزی بر الجیش شاید بتواند تنها دستاورد ما باشد. سیدجلال در مصاحبه چندی قبل خودش گفته بود شاید شما هم به همراه او به چین بروید. سیدجلال بازیکن بزرگی است و از بزرگی خاصی برخوردار است و جایگاه ...
ساواک ؛ دستگاه سرکوب و شکنجه/ ساختار تشکیلاتی ساواک چگونه بود؟
گروه دفاعی - امنیتی دفاع پرس ، سازمان اطلاعات و امنیت کشور معروف به ساواک، از اسفند سال 1335 تا بهمن 1357 سازمان اصلی پلیس امنیتی و اطلاعاتی ایران در زمان سلطنت محمدرضاشاه پهلوی بود که در طی دورانی از جنگ سرد، به مدت 22 سال نبض امنیت داخلی و اطلاعات خارجی ایران را در دست داشت. ساواک در کنار مبارزه با فعالیت های جاسوسی و نفوذی خارجی، در سرکوب مردم و مبارزین سیاسی ونظامی علیه شاه فعالیت گسترده ای ...
با فیلم های انقلابی سینمای ایران آشنا شوید
را دست مایه قرار داده برای خلق یک قهرمان و تعداد زیادی صحنه اکشن و جذاب. هرچند انگار گذر زمان سبب شده تا دو فیلم نخست قدکچیان بعد از انقلاب- این فیلم و فیلم دیگرش تا آخرین نفس - به دست فراموشی سپرده شوند. قدکچیان بعدها با گردباد پرونده فیلم های مرتبط با آسیب شناسی رژیم گذشته را بست و به سراغ ساخت فیلم هایی رفت که گیشه خوبی را برایش به ارمغان بیاورند و بیش تر درباره معضلات روز اجتماع حرف بزند. ...
سرنوشت همراهان امام در پرواز معروف "ایرفرانس"+ عکس
در 26 دی ماه 1357 و همزمان با خروج شاه از ایران، برای ملاقات با امام خمینی عازم پاریس شد و 16 روز بعد با پرواز انقلاب به کشور بازگشت. او بلافاصله پس از انقلاب، در 24 بهمن 1357 در کابینه دولت موقت به ریاست مهدی بازرگان شرکت کرد و به عنوان وزیر کار مشغول به کار شد. او حقوقی بابت شغل وزارت دریافت نکرد و با استعفای دولت موقت نیز از فعالیت های اجرایی فاصله گرفت. فروهر در آغاز پاییز سال 60 به زندان رفت ...
آرپی جی زن دفاع مقدس ناتوان از دریافت وام 3 میلیونی
سرعت سوار آمبولانس شدم و به طرف منطقه به راه افتادم. وقتی به آنجا رسیدم با صحنه تکان دهنده ای روبرو شدم. همه بچه ها شهید شده بودند و آنهایی هم که نفس می کشیدند آنقدر خون زیادی از بدنشان رفته بود که کاری از دست من بر نمی آمد. در این میان یک مجروح خیلی وضعیت وخیمی داشت و من به هر زحمتی بود او را سوار آمبولانس کردم. رزمنده زخمی به زحمت لبهای خشکیده اش را تکان داد و گفت: امدادگر؟ گفتم: بله. بعد گفت ...
گفتگو با بانوی انتظار همسر آزاده ابوالقاسم علی حسینی
امام رو زمین بمونه. از صبر گفت. صبر زینبی. این قدر زمزمه کرد که من رو هم همراه کرد. کمی دل نگران بودم. اما تصمیم خودم رو گرفتم. گفتم: ابوالقاسم برو. به من سخت می گذره اما نگذار فرمان امام رو زمین بمونه. وعده خدا همیشه حق بوده. یقین دارم بعد دوری و سختی، آسانی هم هست. چندی نگذشت که یک روز بعد از نماز صبح، ابوالقاسم اسپند و قرآن، راهی جبهه شد. هر قطره اشکم، مثل کلمه هایی بود که در فراقش می ریختم ...
جرقه فجر انقلاب در اصفهان زده شد/ برخی همه چیزشان غرب است
.... آن زمان رییس شورای سلطنت فردی بود بنام طهرانی که به ملاقات امام رفت. آقا گفتند ابتدا استعفا کن تا قبولت کنم. بعد از اینکه شاه دید همه جا صدای مرگ بر شاه بلند است و فرار کرد امام بیانیه داد که مراقب باشد اینها عده ای را می فرستند در میان مردم همچون کودتای 28 مرداد و مثل شعبون بی مخ ها اما دیدیم که رهبری و راهبری های بی نظیر امام جلوی کار بدخواهان را گرفت. لحظات حساسی بود. امام با بیانیه ها مردم ...
تصویری که کمر یک نظام را شکست
تاریخی را ثبت نمود و البته جنجال های فراوانی را هم ایجاد کرد. وقتی روزنامه کیهان روز 19 بهمن ماه این تصویر معروف را در کنار گزارش دیدار همافران با امام خمینی منتشر کرد، واکنش های فراوانی ایجاد شد؛ از یک سو مردم که ارتش را بزرگترین سد در راه موفقیت خود می دانستند امیدوارتر شدند که پیروزی نزدیک است، چه اینکه بخش مهمی از بدنه ارتش در برابر امام خمینی تمام قد ایستاده بود و سلام نظامی می داد و این نشان ...
گفت و گو با دختر جیب بر پسر نما
.... جیب بری کرده بودی؟ نه. چند نفر تو را شناسایی کردند و قبول داری؟ خب شاکی ها اصرار داشتند که من دزدشان هستم. من هم که بی اعصابم، گفتم آره تا دست از سر من بردارند. این بار آزاد بشی چیکار می کنی؟ توبه کردم. همیشه این حرف را زدی؟ این دفعه دیگر عقلم کامل شده و می خواهم پیش خانواده ام باشم. حرف آخر؟ قول می دهم به اعصاب خودم مسلط باشم و خلاف نکنم. منبع: روزنامه ایران ...
مخاطب امروزی خیلی بی رحم است
به سرانجام برسد. شاید باورتان نمی شود در همین مسیر حتی به نقطه ای رسیدیم که به سارا گفتم فیلمنامه را باید کنار بگذاریم. اما واقعا بعد از یک روز سارا به یک ایده ای رسید که واقعا برای ما یک جهش در نوشتن فیلمنامه بود. ما در نوشتن فیلمنامه و کار خیلی به هم اعتماد داریم. ما این گونه قصه ها را در اشکال مختلف سینمای اجتماعی ایران دیده ایم. ولی برگ برنده ما این بود که یک شکل روایی جدید برای آن ...
از تُشَک کشتی تا صندلی شهرداری / ارادت ویژه جهان پهلوان تختی به امام رضا(ع)
امیر کبیر قوچان گرد هم آمده بودند و باهم رقابت می کردند. جوانی پیدا شد که مرحوم تختی تا زیر شانه وی می آمد و تمام بازیکنان را ضربه فنی کرد اما روز بعد در مقابل یک نفر ضربه فنی شد هرچه به بلور گفتم که بخاطر یک بار ضربه فنی شدن موقعیت این جوان را نگیر اما گوش نکرد متاسفانه در آن زمان بازیکنان را تقویت نمی کردند درحالی که باید بازیکنان را تقویت می کردند متاسفانه در آن دوران خیانت های یادی به ...
واردات ذهنمان را کنترل و مراقبت کنیم/ذهن آدمی از هر دزدی دزدتر است/ذهنی که آلوده است در نماز جمع نمی شود
.... من هفته ای یک بار بیشتر به این نماز نمی رفتم چون اگر بیشتر می رفتم من را از زندگی می انداخت. ببین این نماز چقدر قوی بود و ایشان هم چقدر آماده بود. من را از زندگی می انداخت. اصلا دیگر دستم به کار نمی رفت. مثلا طلبه ام دیگر. باید برای خودم غذا درست کنم. دستم نمی رفت که برای خودم غذا درست کنم. کارم می ماند. لذا بیشتر از یک بار به نماز ایشان نمی رفتم. بعد خب به تهران آمدم. حالا ایشان فرموده بودند ...
شکار دختران با پرشیای سفیدرنگ
منطقه پونک - خیابان ناطق نوری برد. در آنجا بود که با تهدید چاقو به جانم افتاد و به من تعرض کرد. او از آن به بعد با تهدید انتشار فیلم و اینکه آبروی مرا پیش همه مردم و دوستانم خواهد برد از من پول می گرفت و من نیز از ترس آبرویم شکایت نمی کردم تا اینکه درنهایت تصمیم به طرح شکایت گرفتم . با راهنمایی دومین شاکی، مخفیگاه پاشای قلابی شناسایی و او چند روز پیش دستگیر و یک دستگاه خودرو پژو پرشیای سفیدرنگ شیشه ...
اولین راهپیمایی تهران چگونه آغاز شد؟
.... حاج ماشاءالله می گوید: چند روز پیش از ورود امام، مثل همیشه چندهزار اعلامیه همراه با نوارهای امام را داخل ماشینم جاساز کرده بودم تا به جوان های مورد نظر مناطق برسانم. در بین راه چند ماشین ساواک مرا محاصره کردند و بردند داخل ماشین خودشان. کف ماشین درازکش بودم و ساواکی ها پایشان را روی من گذاشته بودند. در بین راه پیش خودم فکر می کردم که مطمئناً آنها اعلامیه ها را پیدا می کنند و در همان ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (224)
: برو جلو دفتر زنگ بزن اولیات بیان. خواهش میکنم، قابلی نداره! 25- دیشب دزد اومده بود خونمون داشت می گشت، بلند شدم گفتم دنبال چی می گردی؟ گفت: پول گرفتم خوابیدم بعد گفت حالا که اینطور شد مودم رو می برم هیچی دیگه نصف شبی رفتم پول واسش کارت به کارت کردم 26- یه بار سوار تاکسی خط فرودگاه شدم گفتم please take me to the airport. یارو گفت دفعه بعد ...
حفظ کل قرآن در کمتر از 9 ماه
حفظ قرآن استفاده می کردید؟ از ابتدای قرآن کریم حفظ قرآن را آغاز کردم. روزهای اول 2 صفحه در روز حفظ می کردم به طوری که تا آخر سوره مبارکه توبه با همین روش پیش می رفتم اما هر چه می گذشت حس کردم استعدادم در حفظ قرآن بیشتر می شود و دوست داشتم آیات بیشتری را حفظ کنم. بعد از آن روزانه 2 صفحه و نیم حفظ می کردم. وقتی به 5 جزء آخر قرآن کریم رسیدیم روزانه 2 جزء را می خواندم و حفظ می کردم. ...
شیردل سپاه؛ که فدای حضرت زینب (س)شد / همسر شهید:همسرم برای ادای دین به ائمه اطهار رفت
میخواندند نمیخواهم بگویم خیلی آدم خاصی بودند، بلکه فردی شبیه همه آدما بودند ولی هر وقت بعد از نماز میخواستند با خدا صحبت کنند یا همانطور که در وصیتشان نوشتند با آقا امام زمان(عج) صحبت کنند متوجه می شدم که وقتی به آقا سلام می دادند یکجور خالصانه ای سلام می دادند. متوجه نمی شدم به آقا چه می گوید. ولی از نگاه کردن و حرف زدنش احساس میکردم انگار واقعاً احساس می کند در محضر آقاست و با ایشان صحبت می کند ...
شرکت تخلیه و بارگیری یا محل چاپ و پخش اعلامیه؟ / شهید حسن ذاکری اولین مسئول اطلاعات سپاه+تصاویر
اعزام رزمندگان هرمزگان به جبهه به عنوان فرمانده گروه در عملیات فتح سوسنگرد و در آذرماه 59 به شهادت رسید. تازه شرکت پجوک راه افتاده بود. چند روزی از حسن خبری نبود انگار آب شده بود رفته بود توی زمین بعد از چند روز با یک چمدان بزرگ و سنگین برگشت. در چمدان را که باز کرد چشم هایمان داشت از حدقه می آمد بیرون، چمدان پر باروت بود. رفته بود خارج از استان کلی باروت آورده بود برای ساخت نارنجک های ...
من یک فرد معمولی هستم!/ خریداران برنج های آلوده؛ از سازمان های دولتی تا چند بانک!
تن برنج مصاحبه ای انجام داده است،ام حسین پناه برای خبرنگاران اقتصادی آشناست، زمانی که در تنظیم بازار مرغ رئیس شورای اصناف اعلام کرد حسین پناه مرغ را گران کرد و مدت ها این تیتر به طنز روز تبدیل شد. حال بار دیگر در ماجرای برنج های آلوده نام حسین پناه به میان می آید. گفت وگوی خبرنگاران فارس با حسین پناه را بخوانید شما 82 هزار تن برنج را با قیمت 182 میلیارد تومان از شرکت بازرگانی دولتی ...
تاملی بر جریان سازی محافل رسانه ای غرب در تقابل با مشارکت حداکثری
، اسلام و حکومت قانون این حقیقت را به طور واضح و عریان مطرح می کند. او در این مقاله ضمن بررسی و مقایسه الگوی سیاسی - حکومتی ایران با جهان غرب به تحلیل ساختار سیاسی ایران پرداخته و به زعم خود راه برون رفت بحران موجود روابط ایران و غرب را در سکولار شدن جامعه و قوانین ایران می داند و نهایتا به صراحت چنین می گوید : "البته ترجیح خود من این است که ایران روزی یک قانون اساسی به شیوه غربی ...
سی امین دستگیری در پرونده دختر سارق
هم چون جایی را ندارم آمدم خودم را معرفی کردم که به زندان بروم. آخرین بار کی آزاد شدی؟ سال گذشته آزاد شدم. البته توبه کردم و به شهرستان پیش خانواده ام برگشتم. با خود گفتم هرگز دست به خلاف نمی زنم تا دوباره به زندان نروم. اما دوباره با مادرم درگیر شدم و به تهران آمدم. باز هم جیب بری می کردم و در نهایت نیز تصمیم گرفتم خودم را تسلیم کنم. اعتیاد داری؟ بله. حشیش مصرف می کنم. همشهری ...