عکس جنجالی مراسم عروسی احمد مهران فر و همسر جذابش + تصاویر و بیوگرافی ...
سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای خانه رؤیایی وزیر ایرانی در آمریکا چه بود؟/هجوم نوزادان آمریکایی به مطب پزشک ایرانی
به مجلس رفتند. بنده سال 45 برای گرفتن تخصص به آمریکا رفتم؛ یعنی مرحوم قریب که استادم بود،گفت: بیا پیش خودم دستیار شوید عرض کردم: چون دستیاری حقوق نمی دهد و وضع من نامناسب بود و می خواهم ازدواج کنم با رایگان بودن دستیاری وضعیت جور در نمی آید گفت: خب برو آمریکا؛ آنجا حقوق می دهند اخذ بورد تخصص کودکان در آمریکا من هم گوش کردم و رفتم. چون به کودکان علاقمند بودم رشته ...
300 کلمه فارسی در زبان فیلیپینی وجود دارد؛ اما ایران را با عراق اشتباه می گیرند!
خودم مواردی را مطرح کنم، من حدود 18 سال کارشناس میز ایتالیا بودم، اصلا رشته تحصیلی هم ادبیات ایتالیا بود. زمانی قرار بود به آفریقا بروم، گفتند با این خصوصیات چرا آفریقا؟ برای این کشور مثلا افراد زیاد هستند که انگلیسی تسلط داشتند. شما ایتالیایی می دانید، باید بروید ایتالیا، تشخیص آن دوره واقعا همین بود که شناخت یک فرد از کشور می تواند در روابط فرهنگی تاثیرگذار باشد و تجربه من نشان داد که واقعا ...
فقدان تربیت تخصصی معلم های قرآن + فیلم
می شود. حالا نکته و بحث اصلی اینجاست. ما می خواهیم به ایرانی که یک عمر فارسی حرف زده، قرآن را یاد بدهیم، باید با فارسی شروع کنیم و بالا بیاوریمش و بعد به او عربی یاد بدهیم و به آن خواسته پیغمبر(ص) برسانیم؟ یا نه؟ پس به این ترتیب مشخص شد که موضع من چیست، من می گویم ایرانی ها نباید با لهجه فارسی قرآن بخوانند، اما بحث را اینجا می کنم که آیا در ورود به بحث قرآن، می تواند فارسی شروع کند و بعد ...
شهیدمحمد سلگی: امام و انقلاب را یاری کنید
در نظر افتد. 4004/ تبرک لحظاتمان با شهیدمحمد سلگی بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و درود به مردم قهرمان و شهیدپرور و غیور ایران و با سلام و درود به حضرت مهدی(عج) و نایب بر حقش خمینی کبیر و با درود به رزمندگان و شهدا از صدر اسلام تا امروز. من امروز که خود را موظف می دانم باید به جنگ بروم خشنودم رضای خدا و امر رهبر را به جا آورده ام و به جبهه های حق علیه ...
حیله های کثیف حامد مرد بی شرم برای تصاحب زن دوستش
...، قانون رهایت نمی کند. پدر در طول 20 سال دوری از خانواده سرطان گرفت او می گفت که هیچ کس نباید از مخفیگاهت مطلع شود وگرنه با کنترل خانواده ات تو را پیدا می کنند! و ... خلاصه آن قدر در گوشم خواند که مجبور شدم پیشنهادش را بپذیرم و در حالی که نمی توانستم شما را فراموش کنم، به جنوب کشور رفتم و زندگی مخفیانه ای را شروع کردم اما در این 20 سال هیچ وقت نتوانستم شما را فراموش ...
رفتار شیخ مرتضی زاهد با جوانی که برای دزدی به خانه اش آمده بود+صوت
دینی جذب این آدم های خوب می شوند. حدود 50 سال پیش در تهران، مرحوم شیخ مرتضی زاهد زندگی می کرد که امروز فرزندانش با نام جاودان شناخته می شوند. بسیاری از پیرمردهای تهران از او خاطرات بسیاری دارند و حضرت امام (ره) نیز با او دوست بودند. شیخ زاهد می گفت: روزی دزدی به خانه ما آمده بود. دزد ناشی بود و به کاهدان زده بود؛ زیرا در خانه شیخ چیزی نبود. قالیچه ای دید، آن را غنیمت شمرد و برداشت. از در خانه که ...
دسیسه برای بی عفتی دختران تهرانی در ترکیه / تاجر لباس دزد آبرو بود + عکس و نظر کارشناس
کرده بودم چند سفارش دیگر دادم و جالب اینکه با قیمت های مناسبی سفارشات را برای من تهیه کرد. مدتی در فضای مجازی با هم در ارتباط بودیم که تا اینکه پسر جوان یک روز پیامی داد که به ایران آمده و پیشنهاد داد تا همدیگر را ملاقات کنیم که پیشنهادش را پذیرفتم و در نخستین قرار خیلی زود به هم علاقه مند شدیم و بعد از مدتی پسر شیک پوش که الیاس نام دارد پیشنهاد ازدواج داد. سولماز که وضعیت مالی ...
بازخوانی نامه عزل آیت الله منتظری در 6 فروردین سال 1368/ والله قسم از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم
درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشم پوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بسته ام که رضای او را بر رضای مردم و دوستانم مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمی دارم. من کار به تاریخ و آن چه اتفاق می افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم. من بعد از خدا با مردم ...
1600 کیلومتر پیاده روی زوج مراغه ای به عشق شیراز
تابستانی سال 1396 بود و من در آشپزخانه کار می کردم همسرم به خانه آمد و گفت می خواهم پای پیاده به شیراز بروم، به محض اینکه حرف همسرم تمام شد یک لحظه آرزوی کودکی ام به یادم آمد و همان لحظه گفتم من هم می آیم. ابتدا همسرم گفت مسیر دور است و خسته می شوی، ولی من عاشق پیاده روی بودم آن هم مسیرهای طولانی و جاده ای که بتوان از جاده نیز لذت برد. به همین خاطر اصرار کردم و همسرم قبول کرد تا اولین سفر ...
کتاب هایی از مدافعان حرم که برگزیده جایزه ملی بهترین کتاب سال دفاع مقدس شدند
به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس ، بیستمین دوره جایزه ملی انتخاب بهترین کتاب سال دفاع مقدس برگزار شد و از برترین های بخش های مختلف این رویداد مهم ادبی تجلیل به عمل آمد. در بخش مدافعان حرم دو کتاب خاتون و قوماندان و حکایت زخم ها برگزیده شدند که هرکدام روایت نابی از مدافعان حرم را بازگو می کنند که به همین مناسبت به معرفی این کتاب های برتر می پردازیم؛ کتاب اول حکایت زخم ها ...
شوهر خواهر نادانم، زندگیم را به خاک سیاه نشاند/ شک افتاد به زندگیم تا شوهرم زن دیگری گرفت!
چگونه با کینه و نفرت ناله می کرد؛ چرا که آن زن را عامل نابودی زندگی اش می دانست. چند سال بعد من با پسرخاله ام ازدواج کردم و صاحب دو پسر شدم. رجب جوشکار بود و درآمد بسیار خوبی داشت به طوری که در مدت کوتاهی خانه و مغازه خرید، ولی من که با اشک ها و نفرین های مادرم بزرگ شده بودم حساسیت خاصی درباره همسرم داشتم که او نیز بر سر من هوو نیاورد، حتی با به دنیا آمدن دو دختر و یک پسر دیگرم، این حساسیت کم نشد ...
پدر و پسر مقابل دوربین طرفداری؛ اردلان آشتیانی: زمانی به من خوش می گذرد که حال مردم کشورم خوب باشد!
باید داد یا تراول. ولی خودم عیدی دهد به من فرقی نمی کند، پیامک را بیشتر دوست دارم. این را گفتی و سخت است ولی خب این را بگویم، عیدی ای که بچگی گرفته باشی، 5 تومانی و 10 تومانی، مثلا یکی را به عنوان یادبود نگه داشته باشی. نه. هیچ چیزی نگه نداشته ای. نه چیزی ندارم. امسال اولین جایی که رفتی کجا بود؟ خانه مادرم. بعد از آن مادرخانمم، خانه ...
فال روزانه تاروت 8 فروردین 1402
امن که آسایش خاطر شما را فراهم سازند در حمایت و تقویت شما موثر خواهند بود. ولی در هر حال ثبات و استواری شما تعیین کننده ی راه شما است. عبارت شفابخش : من در حال نظم دادن به زندگی خودم هستم و برای شروع جدید، خود را مهیا می سازم. فال آنلاین تاروت برای متولد ماه بهمن زیان - پشیمانی - نا امیدی - غصه برای یک عشق نافرجام - ضرر و زیان در تجارت ...
ماجرای اعتراض یک نماینده به زمان پخش تصویرش از تلویزیون!
اسلامی کردن صدا و سیما بود، حال تحت عنوان نظر حاج احمد آقا مطلبی گفته نشود که نظر امام بوده باشد. حاج احمد آقا نظری که می دادند، نظر امام بود. بله ممکن است در جلسه یا جایی بعضی دوستان به شوخی مطلبی گفته باشند، نمی دانم، اما من چون در زمان حضرت امام هشت سال مسئولیت داشتتم و با ایشان، با امام و بیت ارتباط داشتم، مطالب را آنچنان که منتقل می کردند اصلاح می کردیم. برای نمونه انجمن اولیا و ...
زندگیم وقتی سیاه شد که پای دوستم به خانه ام باز شد/او و شوهرم رابطه پنهانی پیدا کردند/آخرش هوویم شد!
: چند سال بعد از آن که تحصیل در مقطع دبیرستان را به پایان رساندم ابوذر به خواستگاری ام آمد، اگرچه او در بازار شغل آزاد داشت، اما از درآمد مالی خوبی برخوردار بود به همین دلیل من هم به خواستگاری او پاسخ مثبت دادم و این گونه زندگی مشترک ما شروع شد. در همین حال یکی از دوستان و همکلاسی های دوران دبیرستانم نیز با جوان دیگری ازدواج کرده بود. وقتی سوزان را در یکی از مراکز خرید دیدم خیلی خوشحال شدم ...
عقب ماندن از امام هلاکت و نابودی را به دنبال خواهد داشت
مردانه قدم گذارم. غلام همت آنم که زیر چرخ کبود از آنچه رنگ تعلق پذیرد، آزاد است و به علاوه به وابستگی ها پشت پا زده و می دانم که روزی باید بروم و به دیدار معشوق رفتن، به صورت مرگ خندیدن و در کام مرگ رفتن و پیکر پاره پاره شده، به ملاقات رفتن و رد کردن امانت. حجابی جلوی چشمانم را گرفته و از دیدار انوار الهی مانع می شود و خودم باعث بودم همه ی اینها، به قول حافظ تو خود حجاب خودی خود از میان ...
آیت اللهی که دل امام را خون کرد/واللّه قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم/در اسلام مصلحت نظام از ...
آن وقت شما را ساده لوح می دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیلکرده که مفید برای حوزه های علمیه بودید و اگر اینگونه کارهاتان را ادامه دهید مسلماً تکلیف دیگری دارم و می دانید که از تکلیف خود سرپیچی نمی کنم. واللّه قسم، من با نخست وزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی می دانستم. واللّه قسم، من رأی به ریاست جمهوری بنی صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم. ...
صادق درودگر: هشدار داده بودم استیل آذین سقوط می کند / علی دایی باید کاندیدای ریاست فدراسیون شود
همیشه می گفت این تیم کامل برود تا تیمش را تمرین بدهد. نمی خواست از تمریناتش الگوبرداری شود. من امیرخان را خیلی دوست دارم. آن سال تیم ما در کشور سوم شد. آخرین بازی که مربی بودم، مربوط به بازی در یکی از شهرستان ها بود که اسمش را نمی آورم. در آن بازی، یک نفر پشت نیمکت ما به شدت فحاشی می کرد. من به رئیس اداره کل تربیت بدنی آن استان گفتم که این آقا فحاشی می کند و جایش را عوض کنید. گفتند که ...
این فرمانده شهید 13 سال گمنام بود
گناهکار خود کرد، دوست دارم با بدنی پاره پاره به دیدار الله و ائمه معصومین به خصوص سیدالشهدا علیه السّلام بروم. من راهم را آگاهانه انتخاب کردم و اگر وقتم را شبانه روز در اختیار این انقلاب گذاشتم، چون خود را بدهکار انقلاب و اسلام می دانم و انقلاب اسلامی گردن بنده حق زیادی داشت که امیدوارم توانسته باشم جزء کوچکی از آن را انجام داده باشم و مورد رضایت خداوند بوده باشد. پدر و مادر و ...
حرف های کیفر ساترلند در باره سریال سوراخ خرگوش
شروع به کار کردم، رابرت دنیرو با راننده تاکسی و پدرخوانده الگوی یک حرفه ای عالی بود. او هر 2 سال یک فیلم می ساخت. فکر می کنم بسیاری از بازیگران جوان تر سعی کردند از آن الگوبرداری کنند. من واقعاً این کار را نکردم. جوان بودم که بچه داشتم و نمی توانستم زیاد کار کنم. بعد 24 شروع شد و ناگهان پنج روز در هفته، 10 ماه در سال به مدت 8 سال کار کردم. معادل 120 فیلم بود. اینجا بود که متوجه شدم به عنوان یک ...
عید از خانه کدخدا در محله مجیدیه شروع می شد! + عکس
چه حد از گفتن این قضیه راضی است، اما بار ها شاهد بودم که پدر مشکلات مالی اهالی را حل می کرد و به بعضی خانواده ها مستمری می داد. قبل از عید همیشه مقداری آذوقه تهیه می کرد. پدر تعدادی امین داشت که می سپرد این ها را به منازل نیازمندان محل برسانند که شب عیدی سفره آن ها خالی نباشد. به خاطر دارم که وقتی در مقطع دبستان حافظ درس می خواندم، مدیر مدرسه مان آقای جاوید بود. نزدیک عید که می شد به پدر می گفت این تعداد بچه نیازمند داریم و پدر برای بچه ها کت وشلوار و لباس نو می خرید. خیلی وقت ها از جیب خودش برای مردم محل می گذاشت. منبع: همشهری باشگاه خبرنگاران جوان وب گردی وبگردی ...
ایرانخواه: در فجرسپاسی همه را تراکتوری کرده ام/ از عیدی گرفتن خوشم نمی آید!
بالیست هستم نگاه ها به سمت من است! آناج: مجرد هستی یا متاهل؟ مجرد هستم و فعلا هم قصد ازدواج ندارم. معتقدم برای ازدواج باید شرایط مهیا باشد که اکنون شرایط لازم را ندارم. از طرف خانواده هم چون قبل از من آرزویشان برآورده شده! اصراری وجود ندارد. آناج: اوقات فراغت ات را چگونه پر می کنی؟ خیلی به کتاب خواندن علاقه دارم و هر وقت فرصت کنم مطالعه می کنم. اصلا اهل گش ...
روایت مادر شهید تیموری از نحوه شهادت فرزندش در حادثه تروریستی حمله داعش به مجلس
خواهی بالای منزلمان قبول شوم؟ وی در مورد علاقه پسرش به حضور در سپاه گفت: پسرم در دانشگاه تهران شمال قبول شد. درسش را شروع کرد. بعد از آن برای یافتن شغل دست به کار شد. هر کجا جست وجو می کرد، شغلی پیدا نمی کرد. دوست داشت وارد سپاه بشود. می گفت: دوست دارم به سپاه بروم و وارد بیت شوم و نوکری حضرت آقا را بکند. وی افزود: زمانی که جواد هنوز در سپاه رسمی نشده بود، آن ها نمی گذاشتند ...
برای جلوگیری از بودن شوهرم با زنان برایش زن گرفتم!
دو هوو که به دلیل شرایط خاص هر دو نفر ترجیح دادم، از اسم مستعار برایشان استفاده کنم. ابتدا پای حرف های همسر اول نشستم که در کمال تعجب بدون اینکه خودش دارای نقص یا ایرادی باشد، تصمیم گرفت برای شوهرش همسر دوم بگیرد. سپس حرف های همسر دوم را می خوانیم، درباره اینکه چطور پذیرفت هووی دوست صمیمی اش شود. در ادامه گفت وگوی فردا را با این دو هوو می خوانید. همسر اول که 36 سال ...
خانواده فروپاشیده ای که در نوروز جوانه می زند
کلی فیلم را کمی باز و باحال نشان دهم. این کارگردان درباره برنامه ریزی خود برای ورود به سینمای بلند حرفه ای هم گفت: واقعیت این است که من همین سال گذشته باید در جشنواره فیلم فجر حاضر می بودم اما نرسیدیم. زمانی که در اختتامیه جشنواره فیلم 100 حاضر بودم حس متناقضی داشتم. از یک طرف با خودم می گفتم تو فیلم کوتاه و سریال ت را ساخته بودی و امسال می توانستی در جشنواره فجر باشی اما فیلمنامه ام به موقع آماده نشد. از طرف دیگر هم حضور در جشنواره 100 را دوست داشتم چرا که معتقدم این رویداد جوهره سینما را دارد. حتماً در آینده نزدیک اولین فیلم بلندم را خواهم ساخت. منبع: مهر ...
تولد نوزاد در رابطه سیاه یک مرد با زن برادر همسرش ! / به غلط کردن افتاد !
خود را علاقه مند از قبل به مریم نشان دهم اما فایده ای نداشت و حس کنجکاوی همسرم کار دستم داد و وقتی که من به کاری مشغول بودم گوشی من را بررسی و متوجه رابطه من با سمیرا شده بود. دوست داشتم زمین بازشود و داخل آن بروم و در برابر سوال های پشت سرهم و گریه های مریم حرفی برای گفتن نداشتم، بعد از دقایقی با خواهش و التماس بهش گفتم چیز خاصی بین من و سمیرا نبوده و رابطه ما فقط در حد چند پیامک و تلفن ...
از چشمان بازیگر مقابلم خجالت می کشیدم!
به این فکر کنم که به من چه ویژگی هایی از نقش نزدیک است ناخودآگاه کاراکتر شبیه من خواهدشد در حالی که تلاش من این است که هیچ چیزی از خودم در آن نقش نداشته باشم .به لحاظ بازیگری شما یک بار می توانید یک بخشی هایی از خودت را در آن کاراکتر داشته باشید بعد دیگر تکراری خواهد شد و برای همین دوست دارم که گریم های مختللف داشته باشم و دوست دارم حتی شناخته نشوم. دوست داری شناخته نشوی! باور ...
گفته می شود این خانم اولین راننده تریلی زن ایران بود!
، تصمیم داشتم به هر شکلی از آن استفاده کنم. چندماه بعد با مختصر پس انداز و قرض از دوستان، یک تریلی هجده چرخ به مبلغ 550 هزار تومان خریدیم و با ماهی یازده هزارتومان قسط شروع به کار کردیم. من و شوهرم مثل دو همکار، دوست و شریکیم. آخر هم شریک زندگی هستیم، هم شریک کامیون. آرزو داشتم درس بخوانم و خلبان بشوم اما مرا زود شوهر دادند و نگذاشتند بیشتر درس بخوانم. حالا هم هر وقت طیاره ای در ...