سایر منابع:
سایر خبرها
فتح دژهای دشمن، دل های مردم را فتح می کند توی وطن خودش و بین این مردم که نور علی نور می شود. می دانید چرا این را می گویم؟ خب خیلی از مسؤولین توی سیل آمدند اما مردم دید مثبتی به آن ها نداشتند و شرایط روز به روز پیچیده تر می شد اما وقتی حاج قاسم آمد، همه پا به رکابش شدند. دلیلشان هم قرص و محکم بود. چون مرد عمل بودنِ حاج قاسم برایشان مشخص شده بود. چون می دیدند وقتی سیل می زند جلوتر از همه ...
انجام می دادند، نه کارهای هنری و حوزه تبلیغات. همسر شهید: اگر هم داشتیم، مستقر نبودند، ولی من هر روز صبح به آنجا می آمدم و تا بعدازظهر با این دو برادر در این اتاق کار می کردیم و بعدازظهر می رفتم و همین کار را در ستاد مقاومت، واحد خواهران که همسر شهید باقری از آنجا بودند، انجام می دادم. همه بعد از شهادت حاج حمید می گفتند وقتی به گذشته و به حاج حمید فکر می کنیم، می بینیم چه کارهایی می ...
همدان می رفتم به او سر می زدم. مکث دزدی که توبه کرد در یکی از خاطرات شیخ حسین انصاریان آمده است: یک بار دیگر هم اتفاق عجیب و شگفت آوری در حرم امام رضا(ع) برایم پیش آمد که برایم خاطره ای خوش شد. در سفری که به مشهد مقدس داشتم با خودم گفتم که بدون عمامه وارد شوم و عبا را روی سرم بکشم و به گوشه دنجی بروم. می خواستم با خدا خلوت کنم. پشت دیوار متصل به در ورودی حرم مشغول زیارت شدم. در ...
در جلسه قرآن دریچه دیگری از زندگی به روی او باز کرد. خودش تعریف می کند: در هفته چندبار به جلسه قرآن می رفتم. از مدرسه تا کلاس قرآن وسیله ای نبود، باید پیاده گز می کردم. هر روز با خودم می گفتم از فردا نمی روم. برایم سخت بود. اما صبح پشیمان می شدم. در مسیر پیاده روی قرآن را از حفظ می خواندم. با هر آیه که می خواندم روحم پرواز می کرد. استاد رضاییان هدف بزرگی در سر داشت و آن قاری شدن بود. او خوب می ...
داخلی منزل آقا را به عهده گرفت. اداره تلفن خانه و پاسخ به مراجعات به عهده حاج احمدآقا بود که سه نفر آقایان املایی، فردوسی پور و محتشمی پور امور اجرایی آن را برعهده داشتند. صادق قطب زاده به طور عمده عهده دار امور بین المللی بود. دکتر صادق طباطبایی که برادر همسر حاج احمدآقا بود، به طور دائم در تماس بود و در تمام موارد مورد مشورت قرار می گرفت. آقای کریم خداپناهی که از آلمان ...
ماموران با حضور در محل با پیکر بی جان زهره فکورصبور مواجه شدند. آنها در تحقیقات اولیه سراغ مردی رفتند که خود را همسر زهره معرفی کرد. او در تحقیقات نخست به ماموران گفت: همسرم پاسخگوی تلفن نبود، نگران شدم. از سرایدار خانه خواستم پیگیر شود که در را روی سرایدار هم باز نمی کرد. خود را به خانه رساندم، اما وقتی وارد خانه شدم، زهره بی جان روی تخت افتاده بود. به سرعت با اورژانس تماس گرفتم. فکورصبور ...