سایر منابع:
سایر خبرها
مسافر می برد. او آخرین بار برای بردن چند مسافر به شهرستان رفته اما دیگر برنگشته بود که همین موضوع موجب نگرانی خانواده وحید شده بود. در جریان تحقیقات پلیس معلوم شد که اتوبوس مرد گمشده در نمایشگاهی فروخته شده است. کسی که آن را فروخته بود، دوست صمیمی مرد گمشده به نام عماد بود. این مرد پس از دستگیری به قتل راننده اتوبوس اعتراف کرد و گفت: من و وحید(راننده اتوبوس) سال ها با هم دوست بودیم اما حدود 2 سال ...
به گزارش خبرنگار جام جم ، سعید، مرد جوانی بود که با همدستی مردی به نام امیر به انگیزه سرقت اموال و اتوبوس دوستش، او را در روزهای پایانی خرداد سال 78 به قتل رساند. با کشف جسد راننده، سعید بازداشت و با اعتراف به قتل ، روانه زندان شد اما همدست او همچنان متواری بود . سعید مدتی بعد در شعبه 1144 دادگاه بعثت محاکمه شد و والدین مقتول و پنج فرزند او برای متهم قصاص خواستند. سعید در جلسه محاکمه گفت ...
دادسرای امور جنایی تهران قرار گرفت. مهلت 4 ماهه پس از ارسال پرونده قاتل، وی در صف اجرای حکم قرار گرفت و در نهایت چند روز قبل پس از گرفتن استیذان حکمش از رئیس قوه قضائیه در زندان رجایی شهر کرج پای چوبه دار رفت. در حالی که طناب دار به گردن متهم انداخته شده بود و وی آخرین لحظات عمرش را تجربه می کرد، تیم صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران به سرپرستی قاضی محمد شهریاری، سرپرست دادسرای جنایی ...
به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از خرداد سال 97 به دنبال وقوع دسته جمعی در کیانشهر آغاز شد. در آن درگیری مرد 38 ساله ای به نام سیروس از ناحیه چشم به شدت آسیب دیده و به بیمارستان منتقل شده بود. با گزارش درگیری ماموران به بررسی پرداختند و در این میان مشخص شد چشم چپ سیروس به خاطر اصابت جسم نوک تیز نابینا شده و پزشکان امیدی به بازگشت بینایی وی ندارند. اعترافات ناگهانی به ...
کشیدیم و خودمان را مقابل در رساندیم که همسایه ها سر رسیدند. در ادامه تحقیقات صدرا نیز اظهارات شاهین را تأیید کرد. نماینده دادستان ادامه داد: با اطلاعاتی که به دست آمد نیما37ساله که مدعی بود نگهبان خانه است و خودش نیز در این ماجرا زخمی شده بود بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت. این متهم به قتل مدعی شد که 2 سال می شود نگهبان خانه باغ است. مدتی قبل صاحب باغ، یک کلت کمری در اختیارش ...
همیشه رفت... . با این زن شاغل در دستشویی یکی از میدان های شلوغ و پررفت وآمد تهران قبل از تعطیلی مصاحبه کرده بودم. کنار یک بخاری برقی داخل اتاقک کوچکش چمباتمه زده بود. کاسه ای روی صندلی پلاستیکی و شکسته ای گذاشته تا شاید زنی بعد از آنکه کار ضروری اش در سرویس بهداشتی تمام شد، اسکناسی داخل آن بیندازد که گاهی آن را هم از سر اکراه حواله اش می کنند. فروش یک کلیه برای جور ...