سایر خبرها
هرکه باشد بر خمینی بدگمان؛ حق ندارد پا نهد در این مکان / روز قیامت نه جواب دارم و نه توجیه
خواستگاری کنم. چند سکه هم به دست پدرم داد و گفت این هم مهریه اش! صبح گفت خواب عجیبی دیده ام. آن سید بزرگوار امام جماعت مسجد جامع شهر بود که یک سال پیش به رحمت خدا رفت، حاج آقا مهدی امامی. تحقیقات را شروع کردیم. هرچه بیشتر پرس و جو کردیم، پیر و جوان همه به پاکی او اذعان داشتند. *من همسر پاسدار می خواستم! آن روزها دلم می خواست با یک پاسدار ازدواج کنم. پاسدار قداست خاصی داشت ...
همسر شهید کوچک زاده: با دیدن پیکر حامد دلم آرام گرفت
. به من و بچه ها علاقه مند بود و توجه بسیار داشت. وقتی از سرکار می آمد با تمام خستگی هایش تمام وقت در اختیار ما بود. بسیار نگران تربیت بچه ها بود که در چه محیطی رشد یابند و تربیت شوند. تمام دغدغه های ذهنی و حرف هایی که می خواست به من بگوید را در دفترچه ای یادداشت می کرد. این دفترچه در مأموریت ها حتی سفر سوریه هم همراهش بود و کارهای روزانه اش را در آنجا برایم می نوشت. وقتی نوشته هایش را مرور می کنم ...
روایت یک بیسیم چی از سردار بدر/ تدبیری که به پیروزی خیبر منجر شد
برای شستن دستشان ندارند، شما سبزی فرستاده اید که پاک کنند و بخورند؟! آن بنده خدا هم خیلی ناراحت شد و گفت بچه ها ندانسته سبزی ها را بدون اینکه پاک کنند بار زده اند. آقا مهدی، سبزی را که از لشکر هشت به ما داده بودند، نشان داد و گفت این را به عنوان نمونه به تدارکات بده تا هنگام شام دیگر این اشتباه را تکرار نکنند. این کارها همه ناشی از علاقه ای بود که فرمانده ایشان به بسیجیان داشت، علاقه ...
حرف های تلخ و تکان دهنده همسر کاپیتان پرسپولیس از آخرین شب حیاتش
توانم آن شب و آن لحظات را فراموش کنم. تمام صحنه های آن شب و حتی بیمارستان رفتن هادی هنوز هم در ذهن من است. از آن شب به بعد زندگی برای ما به شکل دیگری شده است و من به همراه دو بچه شرایط مان فرق کرده است. من باید هانی و هانا را خوب و بدون استرس بزرگ کنم. باید با همه این شرایط و سختی ها مبارزه کنم. * همه کسانی که هادی نوروزی را در زمان حیاتش می شناختند می دانستند او فردی اهل خانواده است ...
روایت دختر تبریزی از معجزه ای به اسم "شهدا": عاشق شده ام!
کاروانهای راهیان نور آغاز شده، باید همچنان ادامه یابد." فرا رسیدن این روز را بهانه می کنم تا با یکی از دختران دانشجوی تبریزی که یکی از معجزه های نگاه شهدا به وی است، گفتگو کنم؛ شاید برایتان جالب باشد که از واژه "معجزه" استفاده می کنم، اما پیشنهاد می کنم تا آخر این گفتگو همراه ما باشید. چند روز قبل وقتی می خواهم با وی قرار مصاحبه را نهایی کنم، پیشنهاد مکان مصاحبه را خودش ...
روایت زندگی شهیدی که نفس می کشد+تصاویر
...> اصابت تیر دو زمانه به سر سید نورخدا وی بیان می کند: به هر نحوی بود به کنار سید رسیدم و به بچه ها گفتم شما محل تیراندازی را رگبار ببندید تا مجروح ها را به عقب ببریم، غیر از سید که از یگان ما زخمی شده بود آن موقع دو تا از نیروهای سپاه و یک نفر هم از عملیات ویژه زاهدان زخمی شده بود. فرمانده سید نور خدا موسوی عنوان می کند: موقعی که رسیدیم بالای سر سید صورتش کاملاً خونی شده بود ...
مردم آذربایجان همیشه نماد غرور بودند/روزهای خوبی را برای تراکتور و فوتبال آذربایجان متصور هستم
بچه ها خواستم بازی های قبل را فرموش کنند. نقطه قوت تیم فولاد سرمربی اش است. آنها بازیکنان جوان و با انگیزه ای دارند. به نقل از کاپ، همان طور که گفتم علی رغم آنفلوانزای شدید که داشتم تمرینات تراکتور را از دست ندادم. وی درباره فوتبال روی زمین تراکتور در مقابل الجزیره و پرسپولیس بیان داشت: به بازی با پدیده نگاه نکنید که به خاطر شرایط آب و هوایی به بازی روی هوا روی آوردیم. من همواره دوست داشتم روی ...
آقا مهدی مرد عمل بود نه حرف! / حساسیت ایشان به بیت المال مثال زدنی بود/ همیشه هوای زیر دستانش را داشت
عصبانی شد گویی که آب داغ بر سرش ریخته باشی؛ به من گفت مسئول تدارکات را با بی سیم به گوش کن؛ پشت بی سیم به او گفت: الله بنده سی! من بارها به شما گفتم آن بسیجی ها پدر و مادر کنارشان نیست و باید به فکرشان باشید آن وقت شما سبزی پاک نشده برایشان می فرستید؟! آنها که وقت برای پر کردن خشابشان و آب برای شستن دستشان ندارند، شما سبزی فرستاده اید که پاک کنند و بخورند؟! آن بنده خدا هم خیلی ناراحت شد و گفت بچه ها ...
روزنوشته های رئیس جمهور: همه را برق می گیرد ، ما را
از خود مان را بیچاره کنیم؟ نوشته محمود احمد ی نژاد . فصل اولش راجع به هد فمند ی یارانه هاست. فصل د ومش هم مسکن مهر. پرسید م: بچه ها چی کار د ارید می کنید ؟ نوبخت گفت: د کتر مهد ی محمد ی گفته... پرسید م: مهد ی محمد ی د یگه کیه این وسط؟ گفت: یه جوان جویای نام، از همکاران سعید جلیلی و یاد د اشت نویس روزنامه وطن امروز. گفتم: یه زمانی واسه خود مون د بد به و کبکبه ای د اشتیم. بزرگان کشور ازمون ...
چطور تلخی خیانت همسرتان را با زوج درمانی, درمان کنید
به او نگاه کنم، چشمهایم پر از اشک بود. فقط گیج بودم با صدای بلند وقتی دامین و بچه ها دور برم نبودند گریه می کردم. به خواهرم گفتم هیچکس به اندازه من کور نیست. اما دلم نمی خواست درباره این قضیه باکسی صحبت کنم تا زمانی که تصمیم گرفتم چه باید بکنم. به شدت سردرگم بودم: پر از خشم و کاملاً شوکه شده بودم. اما هنوز می دانستم چقدر همسرم را دوست دارم و چه احساسی درباره ازدواجمان که خوب بود یا بوده دارم ...
نزدیکتر،نوسانی میان فروپاشیدگی و ترمیم خانواده
رهایی یابد. زنی با روحی بزرگ “آذر” (ستاره اسکندری)– همسر محمدرضا- یکی دیگر از زنان “نزدیکتر” است. او با اینکه از رفتن پسرش- ماکان- بسیار ناراحت است از علی می خواهد تا ماکان را به رفتن تشویق کند. ماکان اما دلش با رفتن نیست و به زور محمدرضا عازم خارج است. ماکان نیز فهمیده پدرش می خواهد با جدا شدن از آذر و فرستادن او به خارج بدون مزاحم هرکاری می خواهد انجام دهد. او وسط دعوای ...
یه دنیا فرقه بین دیدن و شنیدن
معجزه شده بود! من نطقم باز شده بود و تا آخر سفر توانستم با بچه ها ارتباط برقرار کنم و به خوبی روایتگری کنم. روز آخر: دوکوهه! تازه آنجا معنای خوابم را فهمیدم. آن ساختمان های نیمه کاره که در خواب دیده بودم، دوکوهه بودند و آن رزمندگان، آنهایی بودند که شب ها در این ساختمان ها، با خدا راز و نیاز می کردند. نگاه های پر از حرف شهدا را تازه فهمیدم. آنها به ما نگاه می کنند، هر روز و همیشه؛ چون ...
پروین: نوشته بودند چقدر پول گرفته ای تا این عکس را بگیری؟ | به طارمی گفتم بچه جان به حاشیه نرو!
فحاشی زیاد می شود! مثلا زیر عکسی که با یک نماینده مجلس گرفته بودم چیزهای خوبی نمی نوشتند. مثلا نوشته بودند چقدر پول گرفته ای تا این عکس را بگیری؟ من هم به وحید رضایی(دوستم) گفتم فعلا اینستاگرام را تعطیل کن. فارس: اصلا خود شما صفحه تان را نگاه می کردید؟ بله می دیدم ولی اختیارش را به دوستم داده بودم. البته همه چیز را تلفنی از من می پرسید و با من چک می کرد. مثلا می پرسید فلان عکس ...
قلعه نویی:محرومیت پرشورها،تنبیه فوتبال است/صحبت درباره آینده زود است
. درباره فصل بعد خیلی زود است که تصمیم بگیریم. سرمربی تراکتورسازی در ادامه تصریح کرد: از بچه ها خواستم بازی های قبل را فرموش کنند. نقطه قوت تیم فولاد سرمربی اش است. آنها بازیکنان جوان و با انگیزه ای دارند. همان طور که گفتم علی رغم آنفلوانزای شدید که داشتم تمرینات تراکتور را از دست ندادم. وی درباره فوتبال روی زمین تراکتور در مقابل الجزیره و پرسپولیس بیان داشت: به بازی با پدیده ...
دخترهای بهزیستی از زندگی پس از ترخیص می گویند
.... وقت خداحافظی از مهری درباره سیسمونی دختر در راهش که می پرسم چشمانش برق می زند و می گوید: خدا همیشه بزرگه. امروز یک خانم خیر همه سیسمونی بچه رو فرستاد برای ما... . راستی! مهری فقط 22 سال دارد... نگار سه قدبلند است و زیبا. از همان دخترهایی که در نگاه اول قشنگ قلمداد می شوند. آرام کنارم می نشیند و شمرده شمرده حرف می زند. روی مچ دست راستش می شود رد تیغ را دید. دستش را سریع ...
گفت وگو با همسر جانباز / همسرم دلتنگی هایش را از حنجره ای بی صدا نجوا می کند
داشتن پنج فرزند. آنها بسیار قدردان پدرشان هستند. به قدری مهربان بوده و هستند که در اوج موج گرفتگی و رفتارهای پدر، حاضر می شدند خودشان آسیب ببینند اما به پدر آسیبی نرسد. در حال حاضر هم همین طور هستند برای آرامش پدر هر کاری می کنند. همه تلاش خود را انجام می دهند تا فضا و محیط بر وفق مراد پدرشان باشد. هر کاری پدر شان از بچه ها بخواهد انجام می دهند. حتی اگر به ضرر خودشان باشد فقط سلامتی روح و روان پدر ...
ماجرای اولین زائرشهیدی که درمناشناسایی شد
گفتم وقتی در عربستان به خیمه شما آمدم، شما را ندیدم که عنوان کرد بله من به حج مشرف نشدم، ولی الان به این دو نوجوان نگاه کنید وقتی به نوجوانانی که در کنار این خانم بودند نگاه کردم، دیدم یک پسر 19 ساله و یک دختر 17 یا 18 ساله هستند، بعد آن خانم عنوان کرد آنها هم پدر و هم مادرشان را در فاجعه منا از دست دادند و قطعا این مصیبت سنگینی برلی این پسر و دختر خواهد بود. همان جا به آن خانم گفتم که عصر به منزل ...
حسرت کشیدن یک "آه" را بر دل دشمن گذاشت / خبر مجروحیتش را شنیدم خدا را شکر کردم
به گزارش حماسه و جهاد دفاع پرس ، مونا معصومی - در مراسم تشییع شهید مدافع حرم سعید سیاح طاهری برای عرض تسلیت به دنبال همسر شهید می گشتم. نگاه ام در میان جمعیت به دنبال خانمی می گشت که بیش از همه بی قرار باشد و گریه می کند. در آن میان مردی که پسربچه ای را بر دوش داشت نظرم را جلب کرد. همه او را بوسیده و تبریک می گفتند. صدای فردی را شنیدم که می گفت "او عباس پسر حاج سعید است". خودم را به صف ...
هیچ تیمی به اندازه پرسپولیس نمی دود
رشد هست. بیشتر از همه می دویم هر تیمی در دنیا در یک زمانی از بازی افت می کند اما اگر منظورتان بازی تراکتورسازی است که ما در 20 دقیقه آخر فرصت های خوبی ایجاد کردیم. ما فقط 2 فرصت در وقت اضافه داشتیم و اگر بازی های ما را ببینید، متوجه می شوید که از ابتدا تا آخر روی یک ریتم خوبی هستیم اما طبیعتا در دقایقی از بازی ممکن است در شرایط صددرصد نباشیم. شما باید آمار را نگاه کنید و ببینید که بازیکنان ما ...
بیشتر مدافعان حرم خادم الشهدای راهیان نور هستند
.... ما مشکل مالی داشتیم ولی همیشه لشکر27 محمد رسو الله(ص) - آن زمان ایشان فرمانده لشکر بودند مقید بودند -که هر طوری که شده است هزینه های راهیان نور در دو کوهه را تامین کنند. به همه مردم از هر نوع قشر و با هر تفکری احترام می گذاشتند. ایشان در دوکوهه هیچ وقت خط کش نگذاشت که این آدم ریش دارد وارد بشود یا آنکه سبیل و حلقه طلا دارد وارد نشود. امروز هم وقتی جوانان در راهیان نور وارد دوکوهه می شوند از ...
خواستگاری که برای رقیب، چاقوکش اجیر کرد
وقتی مأموران انتظامی مرا به اتهام تبانی و همکاری در ماجرای چاقوکشی یک فرد شرور دستگیر کردند، خیلی ترسیده بودم اما وقتی شب گذشته در بازداشتگاه با خودم خلوت کردم تازه فهمیدم که ریشه همه این ماجراها به من بازمی گردد، چراکه با رفتارها و حرکات نسنجیده خودم باعث شدم که ... به گزارش ایسنا، روزنامه خراسان ادامه داده است: دختر جوان که به عنوان یکی از متهمان پرونده چاقوکشی دستگیر شده بود، درحالی ...
خاطرات عملیات های والفجر و کربلای 4/بسیجی ها عاشق شهادت بودند
گوشم رسید. موسیقی آن شبیه برنامه های دفاع مقدس بود و حال و هوای سالن را شبیه دوران جنگ تحمیلی کرده بود. همه چیز آماده شروع برنامه بود و مراسم با قرائت قرآن و سرود جمهوری اسلامی ایران به طور رسمی آغاز شد. حسین پهلوانی نخستین کسی بود که شروع به سخنرانی و خاطره گویی کرد. وی عملیات والفجر را با فراز و فرود بسیار عنوان کرد و گفت: این عملیات در منطقه فاو انجام می شد و بچه ها باید اقداماتی را ...
"دوست دارم اینطوری شهید بشم!"
مهم تر؛ توکل به خدا و استعانت ازائمه ی اطهاره. با آموزش هایی که می بینیم، یک اعتماد به نفس ظاهری پیدا می کنیم، اگر شب عملیات، ائمه به فریاد ما نرسند، از اون موانع کذایی نمی تونیم بگذریم . جلوتر از نیروها وارد آب می شد و آخرین نفر از آب خارج می شد، همیشیه با یاد حضرت فاطمه (سلام الله علیها) کارهایش را پیش می برد. دشمن، بچه ها را روی آب می زد. تیر از همه طرف می آمد، ولی "عیسی ...
پروین:درباره کی روش به حرف وزیر هم گوش نمی دهند
نمی دانم چه بگویم. بار اولی که او را دیدم گفتم باید اطمینان من را جلب کنی. به او توصیه کردم اگر بخواهی من را مقابل دیگران بگذاری هیچ وقت با تو مصاحبه نمی کنم. خدا رحمتش کند خیلی پسر فعالی بود و البته هیچ وقت من را خسته نمی کرد. روزی که خبر فوت او را شنیدم شوکه شده بودم. صبح روز جمعه از خواب بیدار شدم و به من اطلاع دادند که مهدی نفر فوت شده. باورم نمی شد. روز قبل از این اتفاق با او صحبت کرده بودم ...
پروین:رفتار عادل با کفاشیان خوب نبود
.... واقعا نمی دانم چه بگویم. بار اولی که او را دیدم گفتم باید اطمینان من را جلب کنی. به او توصیه کردم اگر بخواهی من را مقابل دیگران بگذاری هیچ وقت با تو مصاحبه نمی کنم. خدا رحمتش کند خیلی پسر فعالی بود و البته هیچ وقت من را خسته نمی کرد. روزی که خبر فوت او را شنیدم شوکه شده بودم. صبح روز جمعه از خواب بیدار شدم و به من اطلاع دادند که مهدی نفر فوت شده. باورم نمی شد. روز قبل از این اتفاق با او صحبت ...
در مورد کی روش به حرف وزیر هم گوش نمی دهند
داند در این فوتبال چطور گلیم خود را از آب بکشد بیرون. امیر رفیق من است. کار مربیگری سخت است و هر کسی نمی تواند این کاره باشد. اگر بین بچه هایی که مربی شده اند هم ببینید همه موفق نشدند. شما آدم پر مشغله ای هستید من فکر میکنم همسر شما سختی زیاد کشیده است؟ خدا به من یک همراه خوب داده است. تا به حال ندیده ام کسی مثل او این قدر پرتوان و دست به خیر. مدام دنبال جهیزیه برای مردم است ...
کمیل ، کمیل ! به گوش باش اینجا مانتو ها دیگه دکمه نداره...
کو گوش شنوا...؟ حاجی این ترکش های نگاه برادرا فقط قلبُ میزنه! لقمه های حروم هم که دمار از همه بریده کمک می خوایم حاجی ... تازگی ها جیش الشیطان اسمش رو عوض کرده گذاشته داعش! دارن سر بچه های شیعه رو بیخ تا بیخ میبرن ... حاجی صِدامو داری ؟؟؟ به حسن باقری بگو در این جنگ نابرابر تاکتیک نداریم! فقط علی اکبر شیرودی چیزی نفهمد اگر بفهمد واویلاست، میمرد برای ...
در نوروز 95 در سینما چه فیلم هایی خواهیم دید؟
همسرش با شخصی دیگر خودکشی می کند که این خودکشی منجر به قطع نخاع او می شود. بعد از آن، دختری که با شوهر او ارتباط داشته است، به عنوان پرستار وارد خانه ی مرد می شود اما بعد از چند وقت، همسر اول در بستر بیماری به قتل می رسد و آن دختر به جرم قتل دستگیر می شود. بازیگرانش چه کسانی هستند؟ طناز طباطبایی، نوید محمدزاده، سعید چنگیزیان، بهناز جعفری، رضا بهبودی، بهزاد عمرانی، رعنا آزادی ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (227)
اخیرشان را به این دو جوان رعنای فوتبال کشورمان تبریک عرض میکنیم. گفتم که اهمیت ندهید! سلفی دوستان در حاشیه یک جشن خیریه. با حضور بهرنگ علوی، سعید جعفرزاده احمد سرگورابی، آزاده زارعی، سمیرا حسنپور، وحید طالبلو، مژده لواسانی و چهار انگشت دست چپِ سمیرا حسنپور. هر مدل پارتی ای دیده بودیم جز آبگوشت پارتی و شله زرد پارتی! یعنی برای کلماتی مثل پارتی، میتیمگ و گدرینگ هم ...
مدرسه حدیث شهر خمین میزبان کتابخوان
احمد به آنجا می رفتند. آخر چند روزی از برگشتن نیروها از لبنان می گذشت، نیروهایی که به فرمان امام خمینی (ره) و به فرماندهی احمد برای کمک به مردمان سوریه و لبنان به آنجا عزیمت کرده بودند، اما از احمد هیچ خبری نبود. این خبر به گوش همه رسیده بود که احمد همه ی نیروهای خود را تا پای پلکان هواپیما بدرقه کرده بود و خود به همراه کاردار سفارت، عکاس خبرگزاری و راننده اش برای آخرین سرکشی ها راهی سفارت ایران در ...