خادمی در مسافتِ هزار کیلومتری کربلا + عکس و فیلم
سایر منابع:
سایر خبرها
دلنوشته دانشجویی از اعزام اربعینی دانشگاهیان
، اینکه از نجف تا کربلا پیاده روی می کنی و در راه امام حسین قدم می زنی افتخاری است که نصیب ما شده است، از همین جا برای تمامی افرادی که نتوانستند به کربلا بروند دعا می کنم سال دیگر بین الحرمین شاهد حضورشان باشیم. دانشجوی دیگری ادامه می دهد: من امسال اولین سالی است که بدون خانواده و به صورت دانشجویی به کربلا می روم، خیلی دوست دارم این سفر را تجربه کنم چه بسا شنیده بودم که این راه خیلی سختی ...
از تهران به کربلا
...، همه چیز اینجا رنگ عوض می کند: همه می شوند همان آدم های سابق! موکب ها در چشم بر هم زدنی جمع می شود! اصلا غافلگیر می شوی! فردای اربعین که داشتیم از کربلا راه می افتادیم به سمت نجف، همه جا غریبه شده بود؛ با این که پنج روز در کربلا بودیم اما باید دوباره دنبال آدرس می گشتیم، از بس چهره خیابان ها عوض می شود. راستش را بخواهی، دلم می خواست داد بزنم: کجا می روید؟! امام حسین هنوز اینجاست! ...
علاوه بر اسکان و پذیرایی موکب را محلی برای نذر فرهنگی کردیم
مان در مسیر اهل بیت (ع) هستند ما را بس. چند سال است موکب خادمی به زوار را راه اندازی کرده اید؟ سال 1396 بود که موکب تأسیس شد و تا امسال هم در خدمت زوار امام حسین (ع) هستیم. این تصمیم از کجا شروع شد؟ قبل از موکب داری زائر پیاده روی بودم و در مسیر پیاده روی همیشه حسرت می خوردم چرا خادم نیستم. خادم بودن با زائر بودن چه فرقی دارد؟ خادم بودن حس خاصی دارد که ...
ما حسین را دوست داریم
خبرگزاری فارس؛ حنان سالمی: از مینی بوس پیاده می شوم. شرجی راه نفسم را بسته. برای هر دو قدم جلو رفتن باید صدایم را بالا ببرم: آقا، لطفا خانم، ببخشید اما صدا به صدا نمی رسد. زنی که یک ماه گرفتگی بزرگ روی پیشانی اش دارد از بازویم آویزان می شود: تنهایی یا با کاروان؟ سوالش چنگ می اندازد روی دلم. نمی دانم چه جوابی بدهم. هم تنهایم و هم دلم با کاروان. کلاه آفتابی اش را تا روی چشم هایش پایین می کشد: اولین ...
وصیت شهید صفرعلی قاسمی راد|آرزویی که بر دل این شهید ماند
نه فقط آن ها را گوش بدهید. من چندان وصیتی به شما ندارم که بیشتر وصیت های برادران شهید شهرکمان و دیگر شهدا برای شما توضیح داده اند و وصیت من این است که راه امام که همان راه اسلام راستین است ادامه دهید. مردم مسلمان ، ما همه می رویم و این راه را انتخاب می کنیم از شما انتظار داریم این راه را ادامه بدهید که راه اسلام راستین است و مسجد این سنگر الهی را خالی نگذارید و نماز جماعت را برپا کنید و به بسیج سر ...
چهار روایت از شهید رجایی
همراه شماره که من زنگ بزنم به افراد که آقای فلانی تو وزیر فلان شدی و... . یادم می آید که حکم معاونت نخست وزیری را برای اداره اوقاف به کسی می خواستم بدهم، به او گفتم این حکم معاونت شماست، تا گفتم حکم معاونت شماست، با یک حالتی دستش را کشید کنار! من فکر کردم حرف بدی زدم! ولی دیدم نه؛ گفت یک مقدار نگه دار، چشم هایش را بست، کمی دعا خواند و بعد حکم را گرفت! البته او از آدم هایی هم نبود و نیست که بخواهم بگویم ریاکاری کرده، آدم بسیار شریفی بود. این فضای اطرافیان آقای رجائی بود. پایان پیام/ ...
عطرت قبل از خودت به حرم برسد، شاید!
اقبالت کنج حرم سیدالشهدا(ع) ننشسته باشد و به جای توفیق، حسرت زیارت به دل داشته باشی هم ماجرا همین است و شاید بیشتر؛ حسرتی مضاعف! برای تو هم عطش جاماندن از اربعین و پیاده روی جانانه اش در مسیر رسیدن به کربلا و حرم ثارالله(ع) مثل غمی است که مدام به سینه ات چنگ می زند. حالا که همه برای رفتن به اربعین و اربعینی ها برنامه سفر می چینند، کسی باید باشد که فکری هم به حال ما جاماندگان کند. همان هایی که یک دلمان ...
نامه عاشقانه فروغ فرخزاد به ابراهیم گلستان: عزیزم، قربانت بروم، دوستت می دارم!
بگوید نه خیلی هم از وضع خودش راضی و به این جنسیت مشکوک خودش مغرور است و همین جاست که دیگر کارهایش دردناک می شود. از آن آدم هائیست که فکرمی کنم یک روز در نهایت خونسردی باید خودش را بکشد. با وجود اینکه رفیق و هم صحبت خیلی خوبیست اما واقعاً بعضی وقت ها جلوی مردم حسابی خجالتم می دهد. به هرکس و همه چیز بند می کند و می خواهد همراه همۀ مردها راه بیفتد و شب را با آنها بگذراند و خیلی بد است. من بعضی وقت ها ...
حواستان باشد،شما زائرامام حسین(ع) هستید!
جانتان را با داستان کربلا عجین کنید اما در آخر این خود زائر است که باید همه توجه و فکر خود را به اربعین ببرد. به عنوان مثال در طول مسیر فایل های صوتی و پادکست های قصه کربلا را گوش دهند. مداحی ها و روایات کربلا را مرور کنند تا هم در زمان رفت و هم برگشت کاملا ذهن و جانشان با داستان کربلا عجین شود و معرفت شان را نسبت به این سفر بیشتر کنند. هم خود زائر و هم مسئولان و شبکه های اجتماعی فلسفه ...
منتهی |روایت زوج هنری که پیاده روی اربعین اولین سفر مشترک زندگی شان بود
بعد از کربلا ما اجازه عقدمان را گرفتیم و ازدواج مان رسمیت دائمی اش را پیدا کرد. آن موقع دوران نامزدی ما بود و اگر خاطرم باشد 10، 12 روز بعد از سفر کربلا، عقد دائم رسماً انجام شد و قصه زندگی ما از آنجا شروع رسمی پیدا کرد. من قبلاً کربلا رفته بودم اما این سفر چیز دیگری بود. من به طورکل در سفر آدمِ عافیت طلبی هستم، البته که اخلاق خوبی هم نیست ولی همیشه دوست داشتم و دارم همه چیز مهیا باشد ...
خط و نشان برای مصی علی نژاد در روزی که هیئت در قرق مادران و بچه ها بود
چه انگیزه ای شما را به اینجا کشانده؟ فاطمه اسماعیلی در جواب می گوید: عشق سیدالشهدا(ع). همین که شنیدم مراسم روضه برقرار است، دلم هوایی شد. البته از اهمیت اجتماع مادران هم نباید غافل شویم. وقتی مادران دور هم جمع می شوند، از دیدن همدیگر، قوت قلب می گیرند و سختی ها را فراموش می کنند. یک نکته مهم مراسم امروز هم، وجود بچه ها بود. می گویند در دو مجلس، دعا زود مستجاب می شود؛ جایی که سالمندان و موسفیدا ...
نامه های عاشقانه منتشر نشده فروغ به ابراهیم گلستان + دستخط
می کند. نمی دانم چرا تحمل جمعیت را ندارم. چرا تحمل زندگی فامیلی را ندارم. من آنقدر به تنهائی خودم عادت کرده ام که در هر حالت دیگری خودم را بلافاصله تحت فشار و مظلوم حس می کنم. تا دور هستم دلم می خواهد نزدیک باشم و نزدیک که می شوم می بینم اصلاً استعدادش را ندارم. برای اینکه خودم را سرگرم کنم هی رفتم توی آشپزخانه و ظرف شستم و ظرف شکستم و هی آمدم توی اطاق و با بچه ها دعوا کردم یا تلویزیون تماشا کردم ...
ما کربلا نرفته ها!
.... من یکهو رفته بودم؛ آن قدر یک دفعه ای که شارژر نداشتم و پدرم نمی دانست من کربلایم. توی خواب حرص می خوردم که حالا گوشی خاموش می شود و آن ها دل نگران که نرگس چی شد؟ بعدش مادرم را دیدم. گفتم: بمانیم. نمی دانم شد یا نه؛ ولی من رفته بودم کربلا. صبح که بیدار شدم، برای مادرم تعریف کردم. من سفیدخوابم؛ مادرم هم. مادرم می گفت؛ یک صف بلند بود. یک نفر پاسپورت ها را امضا می کرد؛ ولی ...
فرمانده ای که ماند تا سرباز زُوار اربابش شود
پیشمان به ظاهر عصبانی بود گفتم حتما از بانوان خادم موکب ها شکایت دارد خودم را برای هر حرفی آماده کرده بودم با حالت شرمندگی نزدیک تر شد و آرام گفت حاج آقا دل شما پاک است و همیشه در این مسیر هستید و امام حسین با شما به گونه ای دیگر حساب و کتاب دارد دستتان همیشه به خیر است برایمان دعا کنید اگر حاجتمان برآورده شود نذری را برای همین موکب ها ادا می کنیم. همه به اسم جمعلی می شناختنش همه ...
در واحد ارتباطات رادیو اربعین چه خبر است؟
؛ احساس متقابل به وجود می آید خوب است خدا را شکر. نظری ادامه می دهد: تا حالا قسمت نشده که به سفر اربعین بروم التماس دارم از همه شنونده ها که دعا کنند تا ما هم، همراه همکاران برنامه سازمان بتوانیم، به کربلا برویم. عقربه های ساعت چه به وقت کربلا، چه به وقت ایران می گذرد، برنامه سازان جای خودشان را به عوامل برنامه بعدی می سپارند، در اینجا گذشت زمان را احساس نمی کنی، فکر می کنی از این ...
هرس مدیران با قیچی گل آقا + فیلم
انگار امیدی به حیات شان نیست. گفت: اتفاقا من همین را می خواستم بگویم. گفتم در نماز شبت برای امام دعا کن. من طنزنویسم. به مردم لبخند هدیه می کنم اما هر وقت به یاد امام و رفتنش می افتم دلم می گیرد، آن وقت آرزو می کنم کاش تراژدی نویس بودم... آزادی شطرنج و ماهی اوزون برون یادم است یک زمانی امام شطرنج را آزاد کرده بودند، روزنامه ها نوشتند که حضرت امام فتوای شان راجع به شطرنج و ...