هوای سنگر با بادبزن شهید محب حال آمد!
سایر منابع:
سایر خبرها
توصیه هایی که مثل آب در هاون کوبیدن بود!
رزمندگان اسلام در دوران هشت سال دفاع مقدس رفته است. این کتاب روایتی کمتر دیده شده از جنگ است. روایت هایی که خنده بر لبانتان می آورد و باعث می شود از دریچه لبخند و طنازی رزمندگان به جنگ بنگرید. در بخشی از این کتاب به نقل از حمید باقری می خوانیم: سال 1362 در خط پدافندی پاسگاه زید، سنگر بزرگی داشتیم، یکی از هم سنگران ما که بالای 60 سال داشت، هر شب ساعت 8 شب می رفت، آخر سنگر می خوابید و ساعت 3 ...
گروهک فداییان خلق را در جبهه جز در برابر خلق نمی یابید
و به هوش باشید که افکار رستاخیزی بر شما حکومت نکنند و چنانچه جنازه من به دستتان نرسد ناراحتی نکنید و بروید بر معلمانم علیرضا و جواد و مجید .... برای امام دعا کنید و بعد فاتحه بخوانید . هرکس از من طلب دارد از منزلمان بگیرد . به امید پیروزی اسلام بر کفار . خدا نگهدارتان باد جزء گردان شهید علی غلامی گروهان شهید فروتن و دسته شهید مجید خزایی و جزء تیپ المهدی روز پنجشنبه ساعت 5 عصر 60/12/ ...
نبویون تجلی ویژۀ وحدت شیعه و سنی
عزاداری بر پا می شد. به اصرار مادر که شیعه بود، پدرِ سنی قبول کرد حاج آقا یک شب به منزل نارویی بیاید. عباس آقا در آن شب خیلی سؤالات از حاج آقا پرسید. سؤالاتی در مورد موضوعاتی مثل غدیر خم پرسید. حاج آقا سؤالات را زیبا و منطقی جواب داد. این مقدمه و جرقۀ شیعه شدنش بود و بعد مطالعاتش را بیشتر کرد. در واقع می توان این گونه گفت که جرقه استبصار به برکت نور هدایت ...
بیوگرافی کامبیز دیرباز از بازیگری تا کسب سیمرغ با حواشی و عکس
، همه با هم یک دل بشید، پرچم سردار (آزمون) رو بالا نگه دارید ! چی میشه تهش ؟ خط میخورید دسته جمعی!عوضش تو دل میلیون ها هموطن ثبت میشید.بذراید جای شما، تیم منتخب نیروهای مسلح !! رو بفرستن اون وقت ببینیم چندتا از آمریکا و انگلیس میخورند و برمیگردند. کامبیز دیرباز و ریحانه پارسا کامبیز دیرباز و ریحانه پارسا نیز یکی از حواشی این بازیگر است که در یکی از مصاحبه های خود که درباره سریال ...
شهاب حسینی: من مرگ واقعی را تجربه کردم
ترین دلیلش این است که ما این فیلم را با رقمی معادل یک چهارم بودجه یک فیلم لوباجت آن زمان ساختیم. محدودیت هزینه و زمان، شرایط را به گونه ای پیش می برد که طبیعتا شما به هیچ چیز دیگری جز روایت درست تصویری اثر نمی اندیشید با این حال تلاش این بود که با توجه به صحنه پردازی و طراحی خاصی که برای صحنه در نظر داشتیم، بتوانیم این مساله را به نوعی حل کنیم و اثر را به لحاظ بصری هم به نحوی طراحی کنیم که برای ...
شهاب حسینی: تعامل خوبی میان سینماگران با مدیریت سینما وجود دارد
این است که ما این فیلم را با رقمی معادل یک چهارم بودجه یک فیلم لوباجت آن زمان ساختیم. محدودیت هزینه و زمان، شرایط را به گونه ای پیش می برد که طبیعتا شما به هیچ چیز دیگری جز روایت درست تصویری اثر نمی اندیشید با این حال تلاش این بود که با توجه به صحنه پردازی و طراحی خاصی که برای صحنه در نظر داشتیم، بتوانیم این مساله را به نوعی حل کنیم و اثر را به لحاظ بصری هم به نحوی طراحی کنیم که برای تماشاگر ...
گزارش/ روایت رانندگان اتوبوس از علل حوادث مرگبار در جاده های کشور
، علامت هشدار و ... می گوید و اینکه همه این موارد در این جاده عامل تصادف هستند. او از تصادفی یاد می کند که در این جاده و به دلیل یک سرعت گیر نامتعارف در نزدیک روستای کاهک بدون هیچ گونه رنگ سفید برای دیده شدن در شب و درست در جاده اصلی رخ داده بود. رانندگی اعصاب و روان سالم می خواهد رضا دیگر راننده ای که در خط مشهد _ تهران کار کرده و رانندگی شغل خانوادگی اش بوده می گوید: بیش از ...
شهریار؛ تسخیرگر مُلک دل ها
...: با وجودی که سرزمین آذربایجان بیشتر به صفت مبارزه طلبی و استبداد ستیزی شهره است اما شعر و هنر مردمانش همواره چونان تار و پود بر وجود مردمان آذربایجان تنیده شده و هنوز که هنوز است کمتر خانواده ای را می توان یافت که در شب نشینی های دوستانه و فامیلی اش، بایاتی و تاپماجا و قوشماجا خوانده نشود! به گزارش آذرقلم، هر چند زبان محلی آذربایجان با زبان و گویش ملی تفاوت بسیار دارد ؛ اما این ...
تاثیر نماز در رفع افسردگی و اندوه دنیوی و اخروی
...، بیرون آورده وبه بطن جامعه باز گرداند، راهکار مطمئنی به نام نماز باز هم، گره گشا خواهد بود. توصیه مؤکد دین اسلام و اولیا و بزرگان، مبنی بر، برگزاری نمازهای واجب یومیه به صورت جماعت و نیز، لبیک گفتن به ندای روح نواز نماز جمعه که فراخوان حضور در یک اجتماع با شکوه و غبادی است، بعنوان نماد وحدت و سندی معتبر از اصالت اجتماعی بودن و نفی تارک دنیا شدن و انزوا برای مسلمانان است، گویی همه این خط مشی ...
موشک سوم که زیر هواپیما خورد با صندلی ام پرتاب شدم
...، به من گفتند با چهار فروند اف پنج می روید. من لیدر دسته بودم و سه تا در بالم بودند. گفتند بروید مرکز فرماندهی سپاه چهارم عراق را بزنید. * همان ماموریتی که سقوط کردید؛ 17 آبان 59. بله. [می خندد] این ها جزو اسرار هست! * این همه سال گذشته است. شب ها در دزفول در تاریکی می خوابیدیم. سه چهار نفر با یک پتو. آن موقع خرمشهر و اهواز محاصره بودند. مرکز ...