سوء استفاده پسر جوان از دختر 21 ساله/ او مرا به خانه خواهرش برد!
سایر منابع:
سایر خبرها
ازدواج موقت شرم آور مرد متاهل با دختر خاله مطلقه اش
نصیحت های دیگران توجهی نداشت تا این که خانواده اش به خاطر فرزندم سینا مرا هم پذیرفتند و من و حامد به زندگی مشترکمان در طبقه بالای منزل پدر شوهرم ادامه دادیم. در همین روزها دخترم سهیلا نیز به دنیا آمد و روزگارم بهتر شد اما گویی تقدیر من چیز دیگری بود. بعد از 13 سال زندگی مشترک روزی متوجه رفت و آمدهای نامتعارف حامد به خانه خاله اش شدم . ربیعه دخترخاله حامد بود که پس از چندسال زندگی مشترک ...
پدر بی آبرو دخترش را در مشهد فروخت!
دچار مشکلات مالی شده بود و به قول خودش دیگر نمی توانست درس بخواند. من هم از همان سال ها دیگر او را ندیده بودم و هیچ احساس عاطفی خاصی به او نداشتم. در عین حال با اصرار خانواده ام ازدواج با او را پذیرفتم .قرار بود همایون بعد از بازگشت به ایران دوباره زندگی را از صفر شروع کند ولی من خیلی تردید داشتم و نمی دانستم او این همه ثروت را چگونه در خارج از کشور مصرف کرده است. همه ...
اهل بیت (ع) جواب اشک های پوریا را با اجر شهادت دادند
همسرم بسیار ساده زیست و اهل هیئت و علاقه مند به اهل بیت (ع) هستند. نحوه آشنایی تان با شهید چطور بود؟ شهریور سال 1380 من در بیمارستان مشغول کار شدم و سال بعدش که در بخش اتاق عمل مشغول بودم، خانواده همسرم به واسطه آشنایی ای که مادرش با سوپر وایزر بیمارستان ما داشت، دنبال دختر خانمی برای ازدواج با آقا پوریا می گشت، بنابراین من را به آن ها معرفی کردند. من آن موقع به خاطر دوری محل کارم با ...
قتل اشتباهی مرد تعمیرکار به جای معشوقه زن شوهردار!
.... به محض اینکه غریبه وارد شد او را با چاقو زدیم. امیر نیز در بازجویی ها گفت: من چند سال قبل با سحر ازدواج کردم. همان زمان هم گفتم که سه روز در هفته شب کار هستم و در خانه نیستم. خانواده سحر گفتند دخترشان را پیش خودشان نگه می دارند. ما زندگی خوبی داشتیم تا اینکه چند روز قبل از قتل متوجه مساله ای شدم. همسرم به من خیانت می کرد. او شب هایی که من خانه نبودم با مردی غریبه رابطه برقرار می کرد ...
رابطه نامشروع زن آرایشگر با مرد سه زنه/ او به خاطر ثروتم مرا فریب داد و...
. چند سال بعد با پول هایی که پس انداز کرده بودم خانه ای خریدم و همه امکانات رفاهی را فراهم کردم اما همسرم همچنان نسبت به من بی تفاوت بود همواره سعی می کردم با ظاهری آراسته از محل کارم به منزل بازگردم تا شاید بتوانم عشق و محبت همسرم را به خود جلب کنم ولی او باز هم کوچک ترین توجهی به من نمی کرد دراین شرایط مدام غر می زدم و او را نصیحت می کردم که انسان باید با سرووضع آراسته و مرتب ...
اشتباه پشت اشتباه؛ همه چیز بدتر شد/غرور نهفته در چشمان یک زن جذاب مرا ویران کرد
احوال مادرش با او تماس می گرفتم. یک سال از آن شب گذشت و من خانه جدیدی گرفتم و خانواده ام را به شهر محل کارم انتقال دادم اما دیگر آن آدم سابق نبودم و در دلم شعله یک عشق آتشین نسبت به شادی زبانه می کشید . دیگر رفتارهای من طوری شده بود که متوجه پچ پچ بین همکاران و نگاه های معنادار آنها می شدم و ساعاتی را که در خانه بودم را با بی حوصلگی و پرخاشگری می گذراندم. دیگر آن آدم ...
دختری با پیراهن چهارخانه در حرم حضرت معصومه (س)
100 متری در نازی آباد از او به ما رسید. وقتی مادرم هم فوت کرد من خانه را فروختم و به خاطر اینکه محل کار همسرم در کرج بود به آنجا رفتیم و من خانه ای به نام خودم خریدم. الان هم با همسر و دو فرزندم زندگی می کنم اما سال هاست که به دنبال پدر و مادرم و از همه مهم تر هویت واقعی خودم هستم. در این سال ها ده ها سؤال ذهنم را درگیر کرده است. می خواهم بدانم آیا من در کودکی گم شدم یا اینکه مرا در حرم ...
بازیگر معروف ایرانی درگذشت | علت فوت آرش میراحمدی ساعتی پیش در بیمارستان +عکس
...، آن مسیر خود به خود هموار می شود و انگار در مسیر درست قرار می گیرید. ضمن اینکه در مورد سختی های ازدواج معتقدم باید به این باور برسیم که سختی هم جزئی از زندگی است. اصلا مگر زندگی بدون مشکل و سختی وجود دارد. با این دیدگاه هیچ کاری دشوار و ترسناک نیست. خواستگاری پشت صحنه نمایش آرش:ما اردیبهشت سال 74 ازدواج کردیم. من 23 ساله بودم و همسرم 17 ساله بود. مرجان:آشنایی ما ...
همسر شهید مدافع امنیت بوکان: رضا اسلحه نداشت، اما آشوبگران به قلبش شلیک کردند
سپاه را در شیراز می گذراند و به همین خاطر نتوانسته بود در مراسم ازدواج برادرم شرکت کند. بعد از مدتی آقارضا به همراه خواهرش برای تبریک ازدواج برادرم به منزل ما آمدند و در آنجا برای اولین بار من را دیدند. همین دیدار، آشنایی اولیه ما بود. من هم در دانشگاه سراسری تبریز در رشته زمین شناسی تحصیل می کردم. مراحل خواستگاری و عقد انجام شد. من و آقارضا سال 83 عقد کردیم و اردیبهشت سال 84 ازدواج ...
سرقت طلاهای همسر بعد از افشای راز بیماری
امروز درخانه خواب بودم اما زمانی که بیدار شدم نه از هلیا خبری بود و نه از طلاها و پول های داخل خانه. به دنبال شکایت زن میانسال، تحقیقات برای یافتن دختر 25 ساله به دستور بازپرس جنایی پایتخت آغاز شد. در بررسی های صورت گرفته از سوی کارآگاهان پلیس آنها دریافتند که هلیا با پسری به نام شهرام در رابطه بوده است. با این احتمال که وی از سرنوشت دختر گمشده مطلع باشد، تحقیقات برای یافتن مرد جوان ...
نقشه شوم مرد متاهل برای دختر زیبا | تجاوز شبانه به دختر بیهوش
دختر 25 ساله ای که به دلیل تهدید و اخاذی از یک جوان شکایت کرده بود، جزئیات ارتباطش با این مرد را تشریح کرد. به گزارش عرشه آنلاین، دختر 25 ساله ای که به دلیل تهدید و اخاذی از مردی جوان شکایت کرده بود، در تشریح این ماجرا به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: 5 سال قبل، زمانی که در مقطع کارشناسی دانشگاه تحصیل می کردم، به جشن تولد یکی از دوستانم دعوت شدم که مدعی بود با ...
دعا کردم همسرم شهید شود
بخواهید؟ 30 سال با او زندگی کردم و هر دو هدف مشترک داشتیم در این مدت همیشه منتظر بودم فرشاد به شهادت برسد هیچ گاه فکر نمی کردم او با مرگ طبیعی از این دنیا برود چون شهادت حق او بود، وقتی همسرم گفت برای من دعای نکن زنده بمانم، شرمنده شدم و از حضرت زینب (ص) شهادتش را خواستم چون هشت سال در دفاع مقدس بود بعد به گردان صابرین خوزستان رفت و جزو تکاوران شد، سردار شوشتری از او خواست به گردان صابرین ...
لیاقت شهادت را در همسرم احساس می کردم
نزدیک به ایام شهادت امام علی (ع) هم بودیم؛ تا اینکه خواهرزاده حاجی تماس گرفت و گفت مادرش حالش خوب نیست و دنبالم آمده بود تا مرا به خانه شان ببرد، ساعت دوازده شب بود، همین که درب منزل را باز کردم تا به خانه فامیلمان بروم دیدم که همه همسایه ها در خیابان جمع شده اند، برایم عجیب بود ولی با این حال نخواستم باور کنم به خاطر همسرم است. همسر شهید سرگلزایی در پایان گفت: وقتی وارد منزل شدم، فامیل را دیدم که جمع شده اند، دیگر مطمئن شدم همسرم شهید شده و نتوانستم بر سرپا بایستم؛ دو زانو راه می رفتم و غم وجودم را گرفته بود. خدا می داند آن شب چقدر برایمان سخت گذشت. حیات ...
2 نوزادم را فروختیم !
به گزارش بلاغ ، زن جوانی که در پرونده قتل همسر 40 ساله اش دستگیر شده است با بیان این مطلب به تشریح گذشته خود پرداخت و به سوالات ما پاسخ داد. آن چه می خوانید نتیجه این گفت وگوی کوتاه برای کنکاش در ریشه یابی این گونه جرایم هولناک است. نامت چیست؟ معصومه- الف چند سال داری؟ 25 ساله هستم. تا چه مقطعی تحصیل کردی؟ تا کلاس سوم ابتدایی درس خواندم. در چند سالگی ازدواج کردی؟ تازه وارد ...
ازدواج زوری دختر 14 ساله بخاطر خون بها | زندگی مهتاج سیاه شد
به گزارش شمانیوز : مهتاج که به دلیل اعتیاد و همراه داشتن موادمخدر توسط کلانتری دستگیر و به دایره مشاوره و مددکاری کلانتری ارجاع داده شد و شرح ما وقع را اینگونه بیان کرد. 16 سال است ازدواج کردم و تازه وارد راهنمایی شده بودم که از طایفه ما یک نفر از طایفه دیگر را کشته بود و بین دخترهای فامیل مرا انتخاب کردند که به جای خون بها به خانواده همسرم بدهند و چون سنم کم بود اصلا تصوری از ازدواج ...
زن جوان دور از چشم همسرش به دفتر کار مرد پولدار رفت/لو رفتن رابطه غیر اخلاقی زن جوان با مرد ...
من زندگی مشترکم را با فولاد آغاز کنم. خلاصه بدون هیچ مراسمی زیر یک سقف رفتیم اما هنوز 6 ماه از ازدواجمان سپری نشده بود که فهمیدم شوهرم از چند سال قبل با زن مطلقه ای رابطه دارد در همین روزها بود که فولاد همه جهیزیه ام را برای زندگی با آن زن به مکان نامعلومی برد و مرا رها کرد. من هم پس از دو سال دوندگی بالاخره موفق شدم از فولاد طلاق غیابی بگیرم. بعد از این ماجرا چند بار به صورت موقت ...
فرار داماد فریبکار پس از سرقت طلا های همسر بیمار
مرد فریبکار پس از آشنایی اینستاگرامی با دختر جوان او را مجبور کرد با سرقت طلا از خانه اش فرار کند و سپس او را به صورت پنهانی به عقد خودش در آورد. متهم پس از اینکه متوجه شد تازه عروسش از بیماری دو قطبی رنج می برد با سرقت طلا های او فرار کرد. به گزارش جوان ، اوایل شهریور ماه زن میانسالی در تهران به اداره پلیس رفت و از گم شدن ناگهانی دختر 25 ساله اش به نام ساناز شکایت کرد. وی گفت: دخترم ...
سارق: قول دادم با خودروی 206 نقره ای خواستگاری کنم
...، اما مدتی قبل به خاطر اینکه بیکار شدم آن را فروختم و بعد تصمیم گرفتم پژو 206 نقره ای سرقت کنم. البته به دختر مورد علاقه ام قول داده بودم با 206 نقره ای به خواستگاریش بروم. چرا؟ مدتی قبل در شهرمان عاشق دختر همسایه مان شدم و قرار بود خانواده ام به زودی به خواستگاریش بروند. متوجه شدم او هم از خودروی پژو 206 نقره ای خوشش می آید و قول دادم با پژو 206 نقره ای به خواستگاریش بروم، اما به ...
افشای راز خیانت زن شکست خورده در عشق پوشالی در صحنه تنهایی با مرد متاهل
کردم که زودتر جهیزیه ام را آماده کند و سپس از شاهرخ خواستم تا او نیز فقط پول رهن خانه را بپردازد ولی او با این بهانه که کسی را ندارد تا از او قرض بگیرد مدام آغاز زندگی مشترک را به تاخیر می انداخت تا این که یک سال بعد ناگهان شاهرخ مرا رها کرد و به مکان نامعلومی رفت. جست وجوهای من برای یافتن او فایده ای نداشت و من همواره از سوی خانواده ام به خاطر این عاشقی حیرت انگیز سرزنش و تحقیر می شدم ...
ازدواج، نقشه ای برای سرقت طلاهای دختر بیمار
هایم را هم نمی داد. آنجا بود که متوجه شدم وی همه طلاهایم را دزدیده و فرار کرده است. در همه این مدت منتظر بودم که برگردد تا اینکه پلیس مرا پیدا کرد. با اظهارات دختر بیمار، دستور بازداشت محسن صادر شد و ماموران با سرنخ هایی که از وی به جا مانده بود، او را دستگیر کردند. او در بازجویی ها به سرقت طلاهای دختر جوان اعتراف کرد و گفت: من عاشق تینا بودم و برای همین خواستم از خانه فرار کند. اما یک ...
دستگیری دزدی که عاشق 206 نقره ای بود
بنشینم و او هل بدههد. وقتی ماشین روشن شد فرار کردم اما خب عمر خوش شانسی ام کوتاه بود چون درست دو روز بعد از سرقت بدشانسی آوردم و در تصادف با ماشین زن جوانی، گیر افتادم. سابقه داری؟ سابقه سرقت ندارم، این اولین باری است که دستگیر می شوم. فقط یکبار به جرم چاقوکشی دستگیر شده ام. فکر می کنم سال 96 بود که با فردی درگیر شدم او به پدرم فحش داد و من با چاقو ضرباتی به او زدم و چند سالی به خاطر ضرب و جرح و دیه زندان بودم. ...
لباس ترکمن تلفیقی از فرهنگ و هنر ایرانی است/ ایجاد 11 فرصت شغلی توسط بانوی کارآفرین ترکمن در نقطه صفر ...
خواهم با این حرف مشتری، تمام دنیا روی سرم خراب شد از یک طرف صحبت های همسرم که می گفت چرا با دقت هماهنگ نکردی و از طرف دیگر پولی که باید به سرعت پس می دادم مرا بسیار کلافه کرده بود. وی افزود: وقتی به خانه رسیدم بعد از گذشت چند روز یک مشتری دیگر برای سفارش چرخ خیاطی با همان مدل با من تماس گرفت و من با خوشحالی تمام چرخ را به او فروختم. شایگان در پایان گفت: در این مکان علاوه بر خیاطی، نقش ...
همسرم خیلی بی غیرت است/ خواسته هایی از من دارد که شرمم می گیرد به زبان بیاورم!
اندک و ناچیز بود اما به دلیل آن که طعم بی پولی را چشیده بودم از پیشنهادش استقبال کردم. دو سال بعد از این ماجرا در حالی که تحصیلاتم به پایان رسیده بود، سالومه مرا برای برادرش خواستگاری کرد. انوش که از وضعیت مالی پدرم خبر داشت، منزلی در بهترین نقطه شهر اجاره کرد و همه اسباب و اثاثیه ام را یک جا خرید تا پدرم مجبور به تهیه جهیزیه نشود. من هم که از این ازدواج در پوست خودم نمی گنجیدم، سعی کردم ...
با دوست پسرم توی اتاق خواب بودیم، شوهرم اومدم روی سرمون /خیلی اشتباه کردم ولی...
که شرمم می گیرد... نرگس 30 ساله به قاضی دادگاه خانواده گفت: چند سال قبل با مهدی ازدواج کردم او مرد پرتلاشی بود و برای خوشبختی من بسیار فعالیت می کرد، تولد مینا نیز انگیزه ما را در زندگی بیشتر کرد. وی ادامه داد: همه چیز خوب پیش می رفت تا این که همسرم شاگرد مجردی را برای فروشگاه استخدام کرد. او جوانی 30ساله و خوش چهره بود و در مدت کوتاهی توانست اعتماد همسرم را به خود جلب کند ب ...
فرار زن 17 ساله از چنگ همسایه شیطان صفت
مشکلی داشتم با او در میان بگذارم. من با آن که حرف هایش را جدی نمی گرفتم ولی به رسم ادب از او تشکر می کردم و احتمال می دادم همسایه ای دلسوز است که قصد کمک به مرا دارد، اما شب گذشته زمانی که شوهرم نیز در خانه نبود، ناگهان صدای زنگ منزل را شنیدم. وقتی از پشت در سوال کردم، او خودش را همسایه معرفی کرد و من هم که پوشش منزل را به تن داشتم، با تعجب در واحد آپارتمانی را گشودم ولی در یک لحظه آن مرد 45 ساله ...
تجاوز تکان دهنده به زنان و دختران جوان با اجاره ساعتی خانه در تهران
صفحه اقتصاد - مرد تبهکار که با اجاره ساعتی خانه، دختران و زنان جوان را با ترفندهای خاص به آنجا می کشاند و مورد آزار و اذیت قرار می داد، وقتی عاشق یکی از طعمه هایش شد نمی دانست او تمام اموالش را به سرقت خواهد برد. راز تبهکاری های این مرد زمانی فاش شد که زن جوانی به پلیس رفت و گفت: من در کار حجامت هستم و برای جذب مشتری در فضای مجازی آگهی گذاشته بودم. روز گذشته مردی با من تماس ...