شگرد مخوف دانشجوی قلابی برای شکار سالمندان
سایر منابع:
سایر خبرها
جزئیات اعدام 2 مرد در زندان قزل حصار
گرفت و به بهانه اینکه برایم غذای نذری آورده خواست مقابل خانه مان بیاید تا آخرین حرف هایش را هم بزند. در را که باز کردم او را مقابل خود دیدم. قابلمه ای کوچک در دست داشت اما تا سرم را بلند کردم، مایع درون آن را به صورتم پاشید. 10 روز بعد از اسیدپاشی دختر جوان تسلیم مرگ شد و درنهایت آرش اتهام اسیدپاشی را پذیرفت و گفت: من عاشق شده بودم و دختر موردعلاقه ام مرا دوست نداشت. من نمی خواستم او ...
ارثیه خونین
زوج ما زودتر به ارثیه می رسیدیم. به همین دلیل با تهیه چاقو راهی ویلای شان شدم. وقتی در زدم ، پدرزنم در را باز کرد. او با دیدن من که بی خبر به آنجا رفته بودم شوکه شد. به سمت ساختمان حرکت کردیم که در حیاط با چاقو به جانش افتادم و چند ضربه به او زدم و کشتمش . بعد وارد ساختمان شدم و مادرزنم را هم کشتم. برای صحنه سازی خانه را به هم ریختم و بخشی از طلاهای مادرزنم را سرقت کردم و سریع به خانه آمدم تا کسی ...
سرانجام دو پرونده جنایی چه شد؟
.... یک کیسه در دست سرباز بود که تمام وسایل مرا داخل آن قرار داده بودند. چاقویی که معمولا برای اجرای نقشه سرقت همراه داشتم در نزدیکی کلانتری پیاده شدیم. من به شدت گرسنه بودم. دو روز بود که چیزی نخورده بودم. به همین دلیل سرباز در نزدیکی کلانتری از راننده خواست تا مقابل یک ساندویچی توقف کند. هر دو پیاده شدیم و من در چند قدمی او با پابند ایستاده بودم اما چون در جریان دستگیری کتفم در رفته و ...
فرجام جنایت عشقی
قاتل با ابراز پشیمانی از این قتل گفت : آشپزی و نقاشی می کردم. سال 97 ورشکسته شدم و زنم طلاق گرفت و با دخترخردسالم رفت. موتور سوار حرفه ای بودم و به همین دلیل تصمیم به سرقت موتورسیکلت گرفتم. بعد از چند سرقت ، دستگیر شدم. روز حادثه سرباز در حال انتقال من از دادسرا به کلانتری بود. چاقو ، مدارک و کارتم را در کیسه ای گذاشت. در حوالی کلانتری از او خواستم برایم ساندویچ بخرد که دلش سوخت و قبول کرد. در این ...
یک روز در دانشگاه تربیت مدرس: اینجا تمام لاله هایش بی پلاکند
واست که یک دانشجوی جدید الورود در دانشگاه تربیت مدرس باشم، دانشجویان از این طرح بسیار استقبال کردند، این را زمانی که گلدان ها را تحویل می گرفتند می توانستیم از ذوقی که در چشمانشان بود مشاهده کنیم. شنیده بودم که دانشگاه تربیت مدرس یک نمایشگاه برای هفته دفاع مقدس برپا کرده است در همین حین که به سمت نمایشگاه می رفتم غرفه هایی دیگری را دیدم که جداگانه هرکدام هویت خودشان را داشتند. ...
خواهرکشی فجیع در مهرشهر کرج
نصب کردم و متوجه شدم روابط نامناسبی دارد. روز حادثه اعضای خانواده مان برای تفریح به باغی رفتند اما خواهرم همراهشان نرفت. صبح با هم صبحانه خوردیم اما ساعتی بعد متوجه پیام هایی از یک مرد ناشناس شدم و دیدم خواهرم برای عصر با او قرار گذاشت به خاطر همین من به شدت عصبانی شدم. وی افزود: حدود ساعت 2 بعدازظهر بود که به او گفتم حق ندارد از خانه بیرون برود اما توجهی نکرد من هم از کشوی ...
قتل مرد زندانی ساعاتی پس از آزادی + جزییات کامل
مردی که مدعی است دوست معتادش را به خاطر پس گرفتن طلبش به قتل رسانده در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه می شود. به گزارش سلام نو به نقل از رکنا، رسیدگی به این پرونده از مهر سال گذشته با گزارش یک درگیری خونین در ملارد آغاز شد. پس از آن مأموران به محل اعزام شدند و مشخص شد درگیری میان دو مرد که با هم دوست بودند رخ داده و یکی از آنها به نام اکبر 27 ساله بشدت مجروح شده است. در ...
داریوش فریبم داد و بی عفتم کرد/ پدرم بفهمد میکشتم!+جزییات
دختر 17 ساله درباره سرگذشت خود گفت: من اولین فرزند خانواده هستم چراکه مادرم به دلایل پزشکی باردار نمی شد. او بعد از 10سال نذر و نیاز و درمان های مختلف بالاخره صاحب فرزند شد و من به دنیا آمدم. به همین خاطر از ارزش و احترام ویژه ای در خانواده و بین اقوام برخوردار بودم به گونه ای که هر آنچه اراده می کردم برایم فراهم می شد اما پدرم به مواد مخدر اعتیاد داشت و مادرم نیز به بیماری دوقطبی مبتلا بود که ...
زورگیری از زن باردار مشهدی در کوچه خلوت!
بزرگ تر از خودم دوست شدم و با ترغیب آن ها به مصرف حشیش و سیگار روی آوردم. حدود2سال بود که دیگر کمتر به محل کارم می رفتم و بیشتر اوقاتم را در کلوب می گذراندم تا این که چند روز قبل با جوانی به نام م آشنا شدم. او که موتورسیکلت داشت به کلوب می آمد و این گونه رفاقت ما شکل گرفت. او در همان روزهای اولیه آشنایی، پیشنهاد گوشی قاپی با موتورسیکلت را مطرح کرد؛ من هم برای آن که نزد او کم نیاورم، پی ...
یک روز یواشکی وارد خانه شدم و صدای زنم را از اتاق شنیدم که...!
مرد میانسالی به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری داستان خیانت زنش را تعریف کرد. به گزارش وقت صبح ، مرد 44 ساله گفت: 24 ساله بودم که روزی هنگام بازگشت از محل کارم چشمان دختری بلند قامت مرا در گوشه خیابان میخکوب کرد . فقط در یک لحظه به آن دختر دل باختم به طوری که گویی همه سعادت و آینده ام در گرو یک لبخند او بود. بعد از ازدواج دیگر به رفتارهایش مشکوک شده بودم . ...
دختر فراری: دوست پسرم توزیع مواد را گردن من انداخت
اصلاحات نیوز ؛ فرشته تنها دختر یک خانواده 10 نفری است. او که فرزند همسر دوم پدرش است، مدتی قبل خانه را رها کرده است. فرشته به اتهام همکاری در توزیع مواد مخدر بازداشت شده است. این دختر جوان از زندگی اش برای سایت جنایی توضیح می دهد: *این طور که در پرونده آمده است تو دخترفراری هستی؛ چرا از خانه فرار کردی؟ از دست پدر و برادرانم این کار را کردم. آنها همیشه با هم دعوا ...
محاکمه شکارچی بابابزرگ ها
خریدم اما نتوانستم قسط آن را پرداخت کنم و بدهی بالاآوردم. به همین دلیل فکر سرقت به ذهنم رسید. در فضای مجازی و پارک ها به خصوص پارک دانشجو با پیرمردها طرح دوستی می ریختم و می گفتم دانشجو هستم. آنها بعد از چند ساعت یا یکی دو روز مرا به خانه شان دعوت می کردند. درمسیر از آنها می خواستم کمی خوراکی بخرند. این طوری رمز کارت بانکی شان را متوجه می شدم. وقتی به خانه می رفتیم، با نوشیدنی مسموم پیرمردها را ...
تهیه فیلم خصوصی از 20 زن و مرد مسن؛ سارق فریبکار منکر تعرض شد
کردم کمکش کنم. چون تنها بودم به خانه دعوتش کردم، وقتی چای آوردم نمی دانم چه شد که یکباره بیهوش شدم و زمانی که به هوش آمدم متوجه شدم مقدار زیادی طلا و پول از خانه ام سرقت شده است. ماموران در یک محدوده زمانی خاص با شکایت های متعددی روبه رو شدند که تقریباً یک سناریو داشت و زنان و مردان پا به سن گذاشته مورد آزار و اذیت و سرقت از سوی جوانی قرار گرفته بودند که خودش را دانشجو معرفی کرده بود ...
قصاص 2 قاتل در زندان
بهانه غذای نذری در خانه ما آمد و وقتی لیلا در را باز کرد، روی او مایع اسیدی پاشید و فرار کرد. مرگ لیلا در حالی که لیلا تحت درمان قرار داشت، مأموران مرد اسیدپاش را بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند. متهم با اعتراف به اسیدپاشی گفت: وقتی لیلا به من جواب منفی داد از او کینه به دل گرفتم و رویش اسید پاشیدم. می خواستم به خارج فرار کنم، اما دستگیر شدم. تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت تا اینکه 10 روز بعد از حادثه به مأموران پلیس خبر رسید قربانی اسیدپاشی به کام مرگ رفته است. متهم پس از اعتراف در دادگاه به قصاص محکوم شد و در نهایت هم سحرگاه دیروز در زندان قزلحصار کرج قصاص شد. ...
اعتراف کثیف به 8 سال خیانت: روزها وقتی شوهرم از خانه می رفت سریع..!
یک مرد 45 ساله وقتی راهی کلانتری سید مشهد شد از خیانت عجیبی که به او شده پرده برداشت. به گزارش وقت صبح ، سوءظن عجیبی همه وجودم را فراگرفته است. شب و روز در خودم فرو می روم و به آینده و گذشته ام می اندیشم. به اشتباه بزرگی فکر می کنم که همه زندگی ام را به تباهی کشاند. اما اکنون حادثه تلخی در زندگی ام رخ داده است که به هیچ وجه نمی توانم تصمیم درستی بگیرم و در دو راهی عقل و ...
سناریوی شوم برای ربودن پیرمرد پولدار
اتهام مشارکت در قتل، نیما و سهراب به اتهام معاونت در قتل و هر چهار متهم به اتهام مشارکت در آدم ربایی در جایگاه قرار گرفته و از خود دفاع کردند. وقتی بهرام در جایگاه قرار گرفت، در دفاعیاتش گفت : چند سال قبل مادرم طلاهایش را فروخت و پولش را به من داد تا سرمایه کار کنم. مغازه نانوایی را از پیرمرد اجاره کردم. بعد از چند ماه با صاحب ملک به اختلاف برخورده و خواست مغازه را خالی کنم . به همین خاطر ضرر ...
ماجرای قتل غزاله و اعدام آرمان؛ رابطه ای بی فرجام که با مرگ هر دو پایان یافت
اسفند سال 92 آغاز شد و خانواده دختر 19 ساله ای به نام غزاله خبر ناپدید شدن دخترشان را اعلام کردند اما خیلی زود مشخص شد او آخرین بار به خانه دوستش که پسری 18 ساله به نام آرمان بوده رفته است. با دستگیری آرمان، او پس از چند روز به قتل غزاله اعتراف کرد و بازداشت شد. اما مدتی بعد منکر قتل شد و گفت آن روز از غزاله خواستم برای صحبت و خداحافظی به خانه ما بیاید چون می خواست برای ادامه تحصیل به خارج از کشور ...
راز گنج نفرین شده در میانه ! / آدمکشی برای تصاحب گنج !
به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده با شکایت مرد 64 ساله ای به نام اکبر در اداره آگاهی آغاز شد وی مدعی بود از سوی فردی به نام بهروز با سلاح گرم ربوده شده است. وی در حالی که به شدت مجروح بود در تشریح ماجرا به مأموران گفت: چند روز پیش به تنهایی برای پیدا کردن یک راهی یکی از روستاهای میانه شدم البته گنجی هم پیدا نکردم. اما یکی از دوستانم به نام بهروز فکر کرد که من گنج را پیدا کرده ام به همین دلیل از ...
آزار 20 زن و مرد تهرانی توسط روباه پارک دانشجو + اعترافات در دادگاه + عکس
به پلیس رسید و فرضیه سریالی بودن ها قوت گرفت. شواهد نشان می داد دزد 22 ساله با ترفندی خاص از طریق فضای مجازی یا در پارک و سفره خانه ها طعمه هایش را به دام می انداخت و بعد از جلب اعتماد آنها وارد خانه شان می شد. وی در فرصتی مناسب با نوشیدنی مسموم طعمه ها را می کرد و سپس دست به سرقت اموال و یا کارت های بانکی شان می زد. 20 شاکی در دام متهم جوان در حالی که شماره شکایت ...
جنجال فیلم دزدی عجیب از خانه زن ایرانی در ترکیه ! / ترگیه ای ها هم شوکه شدند !
از زن ایرانی در مرد جوانی که پس از آشنایی با زن جوان در فرودگاه، به خانه او در ترکیه رفته و سرقت میلیونی انجام داده بود، در خانه مجردی اش در غرب تهران دستگیر شد. به گزارش خبرآنلاین و به نقل از پلیس آگاهی، 21 فروردین ماه زن 30 ساله ای با مراجعه به کلانتری 134 شهرک قدس به مأموران اعلام داشت که توسط فردی به نام کاوه که قصد اخاذی از وی را داشته، مورد سرقت و زورگیری قرار گرفته است ...
سرقت میلیاردی خدمتکار بعد از مرگ پیرزن
روز بود که با من تماس نگرفته بود فکر کردم شاید به سفر رفته است روز حادثه به خانه او رفتم و با کلیدی که داشتم وارد شدم اما ناگهان با جسد پیرزن در یکی از اتاق ها مواجه شدم. فکر کنم سکته کرده و مرده بود. اول ترسیدم اما بعد با خودم گفتم الان بهترین فرصت برای سرقت است. پیرزن کسی را نداشت و اگر تمام خانه را هم سرقت می کردم کسی متوجه نمی شد. به جست و جو پرداختم و 50 میلیارد تومان، طلا و دلار ...
پشت پرده کشتن یک هیولا در کرج
دستانش می لرزد و چندان تاب ایستادن روی پاهایش را ندارد 35 سال سن دارد ولی چهره اش، بیشتر از سنش نشان می دهد در بازسازی صحنه جنایت می گوید توهم زده بودم نمی دانستم چه کار میکنم نیمه شب وقتی بیدار شدم پسر جوان را هیولا دیدم ترسیده بودم به او حمله کردم و کشتم بعد که به خودم آمدم متوجه شدم که جنایتی را مرتکب شد. تازه فهمیدم چه کار کردم از ترس یخ کرده بودم درست مانند جسد مقتول سرد بودم نمی ...
تسویه حساب خونین با مرد طلبکار
، پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در دادگاه چه گذشت در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند و گفتند به هیچ عنوان حاضر به مصالحه نیستند. در ادامه متهم به جایگاه رفت و گفت: چند ماه قبل 150 میلیون تومان پول از اکبر قرض کردم تا برای شروع یک کار سرمایه گذاری کنم و پس از چند ماه مبلغ را به او برگردانم. یک ماه بعد در حالی که ...
فکرشو نمی کردم مردی که با صورت پوشیده به من تعرض کردن همان..!
شان بدهم. دختر مقتول بارها سفره دلش را برای من باز کرده و می گفت کاش پدرش بمیرد. حتی مادر خانواده می گفت یک روز همسرش را به قتل می رساند. آنها با همدستی یکدیگر جان مقتول را گرفته اند. قاضی: مواد مخدر مصرف می کنی؟ متهم: قبلا شیشه می کشیدم اما الان پاکم! قاضی: با دختر مقتول رابطه عاشقانه داشتی؟ متهم: نه. او گاهی با من صحبت می کرد اما چند وقتی می شد که دچار افسردگی شده بود و از خانه بیرون نمی رفت. من هم سعی می کردم با او صحبت یا چت کنم تا آرام شود. ارتباط ما فقط در همین حد بود. ...
کمین زورگیران خشن در شهربازی های مشهد / چاقوهایشان وحشت آور بود + عکس
بهارستان فرار کند اما عوامل انتظامی مسیر فرار آن ها را سد کردند و حلقه های قانون را در حالی بر دستان دو جوان 21 و 34 ساله گره زدند که در بازرسی بدنی از آنان سه دستگاه گوشی سرقتی به همراه دو قبضه شمشیر و خنجر کشف شد. دقایقی بعد دو متهم مذکور به مقر انتظامی انتقال یافتند و با صدور دستوری از سوی سرهنگ جواد یعقوبی (رئیس کلانتری سپاد) مورد بازجویی های فنی و تخصصی قرار گرفتند. یکی از متهمان ...
آدم ربایی عجیب با وسوسه ثروت مرد تهرانی
وسوسه شدم و تصمیم گرفتم پول بیشتری به جیب بزنم به همین خاطر با همدستی 2 تن از دوستانم نقشه ربودن حمید را طراحی کردیم. وی در ادامه می گوید: با همدستانم و خودروی خودم چند روز جلوی خانه حمید کشیک دادیم و وقتی متوجه زمان خروجش از خانه شدیم همان ساعت را برای ربودن او انتخاب کرده و صبح خیلی زود حمید را جلوی در خانه اش به زور سوار ماشین کرده و او را به شهریار بردیمو وقتی سفته ها را امضاء کرد ...
تجاوز پسر جوان به دختر دانشجو در مقابل چشمان مادرش+جزییات
دادگاه) به نام شهاب، سر راهم سبز شد و من سوار ماشینش شدم. به من گفت مسافرکش نیستم اما تو را به مقصد می رسانم.بعد در طی مسیر با حرف هایش من را فریب داد و با وعده پیدا کردن کار برایم از من خواست به خانه شان بروم تا فرم کار پر کنم.من هم قبول کردم.زمانی که به خانه آنها رسیدیم او در را قفل کرد و من را مورد تجاوز جنسی قرار داد.بعد از اینکه من را رها کرد متوجه شدم در تمام طول مدتی که او من را مورد تجاوز قرار ...
متهم: پدرم معتاد بود، من دزد شدم
16 یا 17 ساله بودم. چرا سراغ مواد رفتی؟ من در یک پنچرگیری کار می کردم. یک روز سوار موتور مشتری شدم خوشم آمد. رانندگی با موتور را خوب بلد نبودم؛ اما با موتور چرخی زدم. تصادف کردم. خوردم به یک درخت. پای خودم شکست، صاحب موتور هم شاکی شد. شکایت کرد و خلاصه که درگیری پیش آمد. اوستا رضایتش را گرفت اما من را اخراج کرد. بعد از آن دیگر سر کار نرفتم. رفتم سمت خلاف. دزدی می کردم تا ...
اعترافات عامل آتش سوزی بازارچه قوام الدوله
.... هفته قبل از اینکه آنجا را آتش بزنم به خاطر عصبانی بودن چهارلیتر بنزین خریدم و یک جایی از خانه مخفی کردم، آن روز صبح از دیوار بالا رفتم و بنزین را روی آنهایی که با هم اختلاف داشتم ریختم و کبریت زدم. خودم هم در آتش گرفتار شدم اما با هر دردسری بود خودم را بیرون کشیدم. چون حالم بد بود بیرون خانه افتادم و وقتی پلیس رسید من را گرفت. من اصلا نمی خواستم کسی را بکشم. فقط از دستشان عصبانی بودم اما نمی ...