سایر منابع:
سایر خبرها
چهره ها در شبکه های اجتماعی
ها همچنان در بوشهر هستند. ماها پطروسیان و رامبد جوانِ جوان در نمایی از فیلمِ کمکم کن در دهه هفتاد. عکسی که ماهایا آن را به اشتراک گذاشته بود. - گفتم از دستت خلاص شدیم دوباره تیتراژا رو خودم می خونم، چطوری کاریت نداشتند؟! + این حرفا به شما نیومده، شما برو همون سمندتو زین کن! (خنده حضار) بهرام رادان در بام شیراز. برزو و پست های ...
صالحی: رویکرد من در سیاست خارجی شبیه آقای ظریف است /مگر می شود مشایی با آمریکایی ها مذاکره محرمانه داشته ...
انجام نداد! یک مثال خوب همین حضور ایشان در نشست سازمان کنفرانس اسلامی است. آن را هم که شما راضی شان کردید! نه، نه! ایشان نگفتند نمی خواهم بیایم، بنده گفتم آقای دکتر ما باید برویم. گفتم اگر دیگران می گویند نرویم، درست نیست و می بازیم؛ این بازی ای است که شروع شده و ما در صورت شرکت نکردن در نشست عربستان، در این بازی خواهیم باخت؛ اما اگر حضور پیدا بکنیم، احتمال باخت ...
روایتی واقعی از علی دایی که نشنیده اید
ام می کنند و از این به بعد باید لقب وحید خالی بند را با خودم یدک بکشم. 10 دقیقه به هفت چند تا پنج زاری برداشتم و رفتم دم تلفن عمومی که زنگ بزنم به علی دایی جهت یادآوری. 10. بوق ششم، هفت خورد که یکی گوشی را برداشت، نفس نفس می زد. همین که گفت الو بفرمایید، فهمیدم، خودشه، گفتم من وحید سعیدی هستم و ماجرا را تعریف کردم، گوش داد و گفت: من اون روز حواسم نبود که مراسم شما جمعه است و قول دادم ...
پرچم اسلام با ارزش تر از خون فرزندان من است
حاصل همکلامی ما با بتول عباسی مادر شهید علی تمام زاده است که به همت بسیج کارگری تهران بزرگ مهمان خانه اش شدیم تا از زندگی تا شهادت دردانه اش برایمان بگوید. *** حاج خانم چندسالتان است؟ کمی از شهید و خانواده تان بگویید تا بیشتر با ایشان آشنا شویم. من متولد 1334هستم. چهار پسر و دو دختر داشتم که در میانشان علی به شهادت رسید. پسرم متولد 1355بود. پدرش کارگر است و ما اهل ...
پیشنهاد استقلال را بخاطر بعضی افراد رد کردم/ الان با یک خواننده لس آنجلسی همشهری هستم!
داشتن عشقی به نام جانان دخترم باعث می شود احساس افسردگی یا پوچی نکنم. با اینکه احساس می کنم دخترم را بیشتر از خودم دوست دارم اما نمی دانم چرا نمی توانم با موضوع درگذشت پدرم کنار بیایم. لحظه ای از زندگی ام نیست که به یادش نباشم و به رفتنش فکر نکنم. بالاخره وقتی پدرم بود داستان زندگی من و سایر اعضای خانواده فرق داشت الان اعتقاد دارم پدر حتی اگر روی تخت بیمارستان هم باشد فرزندانش پشت شان به کوه گرم است ...
فرهنگ در رسانه
دیدن آن شروع به تیراندازی کند. بعد نیروهای خودی، موقعیت آنها و محل حضور عراقی ها را شناسایی می کردند. من نقش آن تانک را دارم، حرفی می زنم و عده ای خودشان را از پستو بیرون می کشند واکنش نشان می دهند. برخی رفتارهای شما جای تحلیل داد. شما موج مرده را با موسسه ی روایت فتح ساختید و مدتی بعد در مقابل آنها قرار گرفتید. مدیت بعد به رنگ ارغوان را ساختید و در مقابل یک مجموعه ی امنیتی و حکومتی ...
مخفی بودن قبر حضرت زهرا(س) مهم تر از گنبد طلای امام حسین(ع) است
سعودی سوال کردم، گفت: اللهُ أعلم، گفتم: چطور شما یک پیغمبر(ص) داشتید یک دختر داشت، شما که پیغمبر را قبول داشتید، دخترش برای شما عزیز بود، چطور شما نمی دانید قبر او کجاست؟ این نشان می دهد به حضرت زهرا(س) ظلم شده است. اینها بچه های بدی نیستند، خیلی بچه های عاشقی هستند، اما روی عشق و علاقه ای که دارند جاده خاکی می زنند من این را با صراحت عرض می کنم اگر این مدافعین حرم، شب عاشورا ...
خاطره و توهم/ ایده های شرلی جکسون در باب نوشتن
تا صفحه را با فَتس دومینو1 عوض کنم و بعد به خانه دوستی بروم تا صفحه را گوش بدهیم و سپس بروم کفش جدید بخرم. اگر بتوانم چهار ساعت بخوابم شاخ غول شکستم. مخصوصا باید اضافه کنم که نمی توانم از تلفن استفاده کنم. تلفن خانه همیشه اِشغال است. بهترین کار این است که از در خانه رو به پسر صاحب فروشگاه، حین عبور با ماشین، داد بزنم و بگویم از پدرش بخواهد چهارده تکه گوشت بره حاضر کند تا بعدا بگیرم. راستش اگر ...
ابد و یک روز و پرسوناژهایش استعاره از هیچ وضعیت سیاسی نیست/ ژست روشنفکری ندارم/ فیلم نمادین نساخته و ...
کارهایی که شما می کنید مستند تهیه کنم تا بفهمم آخر و عاقبت این بچه چه می شود و شما او را به چه کسی می فروشید؟ اتفاقا یک پولی هم به آنها دادم اما ناگهان غیب شدند یعنی تا من بخواهم بروم و عده ای از بچه ها را جمع کنم و یک گروهی بچینم و برگردم آنها غیب شده بودند. نکته جالب اینجاست که دخترک پس از مدتی غیب شد. بعدا فهمیدم مادر او آمده و او را به خانه برده بود. از طرفی اگر پدر و برادر دختر از این ...
عید کجا بروم؟
.... پس از پشت سر گذاشتن شهرکرد اصفهان چشم انتظار شماست . اصفهان یک شهر فرهنگی و تاریخی است که بعد از مشهد دومین شهر گردشگرپذیر ایران به حساب می آید. اصفهان به واسطه نقش و نگارهای فیروزه ای رنگ گنبدهای مساجدش، نگین فیروزه ای جهان لقب گرفته و نصف جهان خطابش می کنند . اصفهان به سبب قرار گرفتن در مرکزی ترین ناحیه ایران آب و هوایی گرم و خشک دارد بنابراین بهترین زمان برای سفر به این شهر ...
شخصیت و جایگاه حضرت زهرا(س)
کُلِّ شَی ءٍ قَدیرٌ. ما اَفاءَ اللهُ علی رَسولِه مِن اَهلِ القُری فَلِلّه و لِرَّسولِ و لِذِی القُربی و الیَتامی و المَساکینِ و ابْنِ السَّبیلِ کَیْ لا یَکونَ دولَهًًْ بَینَ الاغنیاءِ مِنکُم و ما اتیکُمُ الَّسولُ فَخُذوهُ و مانهیکم عَنهُ فانْتَهو و التَّقوا الله إنَّ اللهَ شدیدُ العِقاب: و آنچه خدا از دارایی شان به پیامبر خود غنیمت داد آن نبود که شما با اسب یا شتری بر آن تاخته بودید، بلکه خدا ...
قتل پسر 13 ساله در شکنجه گاه پدر
اندازه 45 هزار تومان مواد محترقه خریده و ادعا کرده پولش را تا شب می آورد و اما پرداخت نکرده است. خیلی عصبانی شدم پسرم حق نداشت چنین خریدی کند به مغازه ام که در همان محله است برگشتم. امیرحسین نزدم بود با خشم پسرم را کتک زدم بعد خواستم به خانه برود و تهدید کردم او را خواهم کشت. وی افزود: ساعت 12 شب بود که مغازه را بستم، یک تبر، بست پلاستیکی و انبردست برداشتم و به خانه رفتم، همان لحظه نخست ...
دروغها و تحریفهایی که تبدیل به یک پرونده شد!
می دهند و من از انجام دادنشان لذت می برم. خوشبخت هستم که می توانم اتفاقات خوبی در سینمایمان ببینم؛ مثلا پیشرفت یک بازیگر را ببینم. من همان اندازه از دیدن بازی خوب یک بازیگر لذت می برم که از گرفتن یک جایزه برای خودم. این ها مرا خوشبخت کرده. انگار برگشتیم سر خانه اول؛ حتی جنس خوشبختی های شما هم مادرانه است و این خوشبختی ها، به نوعی همه خوشبختی های مادرانه است و بیشتر جنبه اجتماعی دارند ...
گاهی زندگی برای من دشوار می شود
کاری که به آن مشغول بودید باز بمانید؟ البته، اگر پیش آید که ایشان در مراسمی باشند و من نیز باید در آن حضور یابم، من برنامه خودم را می گذارم و با ایشان می روم، در غیر این صورت مساله ای پدید می آید. به نظر شما چه مسائلی از یک ملکه پرکار بودن ناشی می شود؟ ... به تصور من اصطکاک، تلاش برای کار بسیار انجام دادن در خارج از خانه ... برای خود من؟ بله . ...
مراسم سالیاد همسر آیت الله خاتمی(ره) برگزار می شود
، بیش از هرکسی پناه محمد بودم و او انس و الفتی خاص با من داشت. طوری که هنوز هم رشته این انس و الفت باوجود دغدغه های فراوان محمد کمرنگ نشده و بر دوام و قرار خود باقی است. ریاست جمهوری نتوانست محمد را از من دور کند. مأنوس با قرآن حاجیه خانم سکینه ضیایی که در هفت سالگی، در مکتب خانه خواندن و نوشتن و قرآن را به طور کامل آموخته بود در طی سال های بعد نیز به فراگیری برخی دروس پرداخت ...
بیژن پاکزاد فرد موفق ایرانی
نیز خوب می دانند چه موقع از من ، باز کردن درب فروشگاه را تقاضا کنند.فروشگاه بیژن هر چند به صورت شبانه روزی فعال است اما درب آن فقط به روی مشتریان خاصی باز می شود . دیوارهای سفید این فروشگاه هر هفته رنگ می شوند. موفقیت : آیا ثروت پدری درموفقیت شما تاثیری داشته است ؟ بیژن : الان که به گذشته نگاه می کنم می بینم بیشتر از ثروت پدر ، خلاقیت ، نوآوری وخود اتکایی خودم را دراین جایگاه ...
وقتی جمشید مشایخی با آتش سیگار تنبیه شد / آرزوی شنیدن خبر پایان جنگ در جهان
می رفتیم. چند نوه دارید؟ اسامی شان چیست و چندساله اند؟ دخترم نغمه دو تا دختر به نام های عسل و غزل دارد که به ترتیب 27 و 26 ساله اند. پسرم نادر با یک خانم آلمانی ازدواج کرده و اکنون پسری 21 ساله به نام یووین دارد که ساکن وین است. کوچک ترین نوه من هم دختر سام ، صحراست که 20 سال دارد. جمشید مشایخی گذشته از خانواده خود عضوی از خانواده بزرگ 80 میلیون نفری ایران است. خودتان ...
گفت وگو با محمدرضا گلزار در بمبئی
صورت مشترک تهیه و تولید می شود. بیشتر فیلمبرداری کار در هندوستان است و بخش اندکی از آن (حدود 10درصد از کار) در ایران فیلمبرداری خواهد شد و من و آقای بنیامین بهادری، بازیگران ایرانی این فیلم هستیم. همچنین خانم دیا میرزا همراه آقای گلشن گروور که یکی از بدمن ترین بازیگران تاریخ سینمای هند است در این فیلم حضور دارند. از این اتفاق خوشحالم از همکاری با بالیوود و پروژه سلام بمبئی ...
خداحافظ، چرخی های زمستانی هوس انگیز!
دیگری هست پر از دانه های باقالی که رویشان با فلفل و گلپر خط کشیده اند و بخار هوس انگیز از رویشان بلند می شود. این ها مهمان های زمستانی شهر هستند که با رسیدنشان شهر را با هوای گرفته و تنگی نفسش رنگ سرخی می دهند، چرخ ها همه شبیه هم هستند، اگر نه اندازه هایشان یکی باشد، رنگ و قیافه شان شبیه است، روی بیشترشان یک سفره قرمز رنگ هست و دو تا سینی گرد، زیر سینی لبو را گاز پیکنیکی می گذارند که گرم ...
اُمّ القرآن مولان آباد نگینی با ارزش در شهرستان سقز
مهم ترین آنها به صورت زیر است: 1. نسخه با جلد چرمی قهوه ای رنگ، تقریبا شانزده کیلو گرم وزن داشته و بیش از یک هزار و هفتصد صفحه بوده، که ابعاد کاغذی صفحات؛ در طول حدود 45 و در عرض 30 سانتی متر می باشد. 2. براساس حواشی صفحه ی مربوط به سوره ی ناس، نام کاتب نسخه ملارسول و بانی و سرپرست این تفسیر شیخ حسن حسنی از سادات منطقه و ساکن روستای مولان آباد بوده است.تاریخ آغاز کتابت آن ...
نوروز امسال کجا بریم؟
تدبیر24 : مشاهده دریای خزر و سواحل چشم نواز و دیدنی جنوب، شب های پرستاره کویر، دشت های پر از شقایق، لاله و نرگس، انواع جاذبه های گردشگری تاریخی در جای جای ایران و مهمتر از همه میهمان نوازی ایرانیان، همه بهانه هایی برای یک سفر خوب نوروزی است. دست خالق طبیعت بار دیگر با قلم قدرت و درایت، رنگ سبز و زندگی و حیات نو را در کالبد زمان به نقش بست و در اولین فصل سال، شروع بهار را به جریان انداخت و ...
دکترین اوباما
نگرانی درباره سربازان به سبب گرم بودن هوا کردم. من گفتم: فکر می کنم در مالزی هستیم. او سخنان مرا تأیید کرد اما به نظر می رسید عجله ای ندارد، از این رو درباره واکنش عمومی اش در نشان دادن واکنش در مقابل تروریسم پرسیدم: اگر او واکنش شدیدتری نشان می داد، آیا این موضوع سبب آرام شدن مردم نمی شد؟ او گفت: دوستانی دارم که فرزندانشان در حال حاضر در پاریس زندگی می کنند. و شما و من و همه افرادی که ...
ناگفته های پزشک معالج مصدق پس از 50سال
آزمایشگاه تخصصی آسیب شناسی دهان و فک و صورت را در دانشکده دندانپزشکی تأسیس و درسنامه این رشته را تدوین کرد. رئیس سابق دانشکده دندانپزشکی دانشگاه تهران و بنیانگذار دندانپزشکی نوین ایران، سیر بیماری و دلایل درگذشت دکتر مصدق را بعد از 50 سال روایت کرده است. * غلامحسین مصدق در گفت وگو با واحد تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد از شما نام برده که دکتر مصدق را معاینه کردید. ایشان از کجا شما ...
نمی توان با قطع یک خط لوله اروپا را زمین زد
بخواهد در یک زمان بندی معقول سه چهارساله به بهره برداری برسد، باید ماهانه حدود صد میلیون دلار در آن پول خرج شود ولی علیرغم تذکر اولیه ما هیچ وقت نتوانستیم کاری کنیم که حتی یک چهارم و یا یک سوم این پول را هم به ما بدهند. بعد از دفاع از پروژه در هیئت مدیره شرکت ملی نفت، در خردادماه 86 به ما ابلاغ شد که شما می توانید پروژه را شروع کنید و همان موقع تا تصویب آن در شورای اقتصاد، من از وزارتخانه ...
گذر از رنج ها و مشکلات خستگی را می زداید
در پشت نگاهش دنیای اسرارآمیزی نهفته است. دنیایی که قرار است تا لحظاتی دیگر ما هم وارد آن شویم. با گرما و صمیمیت رفتار می کند. امروز آمده ایم به خانه محمد قبادی. خانه پر از آرامش و به دوراز تجملات و لوکس پرستی. قاب های روی دیوار صفا و آرامش این خانه را صدچندان کرده است. قاب عکس هایی از آدم هایی بالباس خاکی و دل های خاکی و بی آلایش. نشسته ایم و چای می نوشیم و صاحب خانه از کوله پشتی خاطراتش بهترین ها را برایمان تعریف می کند. این گزارش داستان زندگی ...
الهه رضایی:جلسه ای 100 تومان اولین حقوق من در صدا و سیما
های دهه 60 و 70 و اینها دیده بودند پیش رفت. تفاوت اجرای دهه 50 و 60 مراعات ها در دهه 60 تنها به لحاظ پوشش بود. به لحاظ کلام و نوع گفت و گو خیلی با دهه گذشته اش فرقی نمی کرد. چون زمانی که بچه بودم خانم برومند مجری برنامه کودک آن دوره بود. در برنامه ای که اسمش ما و شما بود. در آن برنامه زمینه اجرا و نوع گفت وگوهایی که می شد همان قدر سنگین بود که برنامه ما بود. خط قرمزها یا ...
پاراگراف کتاب (63)
اینترنت گرفته تا تخم مرغ آب پز و سفینه فضایی اختراع کرده ایم و بعد انگلیسی ها همهٔ آنها را از ما دزدیده اند. مزخرف می گویند. مهم ترین چیزی که طی ده هزار سال تاریخ از این مملکت بیرون آمده، قفس مرغ و خروس است. بروید به دهلی کهنه پشت مسجد جامع و ببینید آنجا مرغ و خروس ها را توی بازار چطور نگه می دارند. صدها مرغ پریده رنگ و خروس رنگ و وارنگ را تنگ هم توی قفس های تور سیمی چپانده اند و مثل کرمهای داخل شکم ...
زندگی و ازدواج شهاب حسینی و پری چهر قنبری
...> متولد زمستان هستم. درست بعد از 9 ماه متولد شدم، حین تولد 3 کیلو و 700 گرم وزن داشتم. ساعت به دنیا آمدنم هم 3 و 30 دقیقه نیمه شب بود. پدر و مادرم در جوانی ازدواج کردند، آنها وقتی مرا به دنیا آوردند که سرگرم جمع و جور کردن زندگی شان بودند. از دست دادن رفیق قدیمی دوست نداشتم قلدر محل باشم. با این حال همیشه در جمع بچه محل ها به حساب می آمدم. نوجوانی من حول و حوش خیابان فاطمی گذشت ...
10خاطره از شهید حاج عباس کریمی
...، 10 خاطره از این مرد است... 1) قهرود یک روستاست از توابع کاشان. در این روستا کشاورزی بود به نام احمد که او هم یک زن و یک دختر شیرخواره توی خانه اش داشت. زن احمد بدزا بود، یعنی هر چه بچه دنیا می آورد سقط می شدند، این دختر کوچولو هم خدایی سالم مانده بود. احمد از خدا پسر می خواست از طرفی هم نمی خواست عیالش این همه اذیت شود. نیت کرد و رفت کربلا . سال 1336 کربلا رفتن مثل امروز نبود ...
رو دست زدن به همدستان آدم ربا برای نشستن سر سفره عقد
حادثه در خانه ام نشسته بودم که تلفنم زنگ خورد. وقتی جواب دادم مردی خودش را مأمور معرفی کرد و خواست برای پاسخ به سؤالاتی به پارک حوالی خانه ام بروم. وقتی به پارک رسیدم دو مرد به سراغم آمدند و از من خواستند سوار خودرویی که راننده آن آماده حرکت بود، شوم. وقتی سوار شدم ناگهان یکی از آنها آمپولی به من تزریق کرد که بیهوش شدم. بعد از به هوش آمدن متوجه شدم دست و پایم با طناب بسته است و داخل اتاقی زندانی ...