سایر منابع:
سایر خبرها
تحقق اقتصاد مقاومتی نیازمند نگاه جهادی و انقلابی است
ادامه داد: تحقق اقتصاد مقاومتی و مقابله با دشمن در تحریم تنها با کاری انقلابی و حرکتی جهادی ممکن خواهد بود. حجت الاسلام والمسلمین علیمرادی گفت: کوتاه آمدن از اصول و نادیده انگاشتن خط قرمزها هرگز با مبانی اعتقادی و انقلابی سازگار نیست از این رو مسؤولان باید به انقلاب و موازین اسلامی مقید و متعهد باقی بمانند. وی ادامه داد: انقلاب اسلامی در راستای نهضت ابا عبد الله (علیه السلام ...
آمادگی نیروهای مسلح برای اقتصاد مقاومتی
ویژه در حوزه دفاعی که با مدیریت جهادی و روحیه انقلابی حاصل شده است، تأکید کرد: الگوی اقدام نیروهای مسلح و مدافع انقلاب در رفع نیازمندی های دفاعی و بازدارندگی کشور به ویژه در عرصه موشکی و توسعه ظرفیت های دفاع سرزمینی که جبهه دشمن را مات و مبهوت خود ساخته است می تواند مدل سایر بخش ها در عمل به اقتصاد مقاومتی قرار گیرد. معاون ستاد کل نیروهای مسلح با تأکید بر اینکه امروز جبهه دشمن با حسرت و ...
دولت قادر به محرومیت زدایی از لنده نیست
به گزارش خبرگزاری فارس از لنده، عدل هاشمی پور بعد از ظهر امروز در دومین همایش توسعه شهرستان لنده با اشاره به منویات مقام معظم رهبری در آغاز سال جدید گفت: رهبر معظم انقلاب همه ساله با درایت و هوشیاری مسیر توسعه و پیشرفت کشور را با نامگذاری سال مشخص می کنند. وی افزود: مقام معظم رهبری با بصیرت نافذ خود سال 95 را سال "اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل" نامگذاری کردند تا مسئولان و مردم با تلاش و ...
سفر روحانی به اسلام آباد، بهار روابط ایران و پاکستان
های انرژی با پاکستان عمل کرده و عمل خواهد کرد، تاکید کرد: اعلام می کنم که ایران تامین امنیت انرژی پاکستان را به عهده می گیرد. روحانی گفت: ما تقریبا گاز را به مرز پاکستان رسانده ایم و آماده ایم تا این همکاری را توسعه بدهیم و مردم پاکستان مطمئن باشند که ایران به عنوان یک شریک راهبردی برای این ملت، همواره در زمینه نفت، گاز و برق از همه توان خود برای تامین خواسته های مردم پاکستان بهره خواهد برد ...
برخی جاها مواد مخدر و سلاح را می شد مثل نان خرید
چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل [...] چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل مشرق – در قسمت قبل این نوشتار (که ترجمه ای است از سفرنامه ی فهمی هویدی به افغانستان طالبان در سال 1377 شمی با عنوان طالبان، سپاهیان خدا در نبردی اشتباهی! ) ماجرای چگونگی آغاز سفر نویسنده به افغانستان را خواندیم و ایراداتی که به او گرفته می شد تا از این سفر منصرف شود را مرور کردیم. همچنین دیدیم که نویسنده چطور خود را به پاکستان رساند و از آنجا چطور برای وارد شدن به افغانستان به سمت مرز حرکت کرد. ماجرای مواجه با اولین نیروی طالبان و آخرین نیروی طالبان هم ذکر شد. بخش دوم این خاطرات را با هم می خوانیم: حالا ما داخل یک دولت، در دلِ دولت پاکستان هستیم. روی نقشه اگر بخواهی حساب کنی، هنوز از پاکستان بیرون نرفته ایم، و هنوز داخل مرزهای آن هستیم. اما در حقیقت امر، داستان طور دیگری است. این نقطه که حدودا 55 کیلومتر را در بر می گیرد، در اصل تحت سلطه ی حقیقی حکومت پاکستان قرار ندارد. یک جورهایی می توانی بگویی یک منطقه آزاد است. مسئولین این منطقه و اداره کنندگان امورش، شیوخ مشهور قبایل باتان هستند که در دوطرف مرز (یعنی هم در پاکستان و هم در افغانستان) پراکنده اند و حضور دارند. از آنجا که این منطقه، منطقه ی آزاد است، به همین دلیل هرچه در پاکستان ممنوع است، در اینجا مجاز است. از تجارت سلاح گرفته تا تجارت مواد مخدر. از این بگذریم که اینجا، ایستگاه اصلی قاچاق به هر دو کشور است. این اطلاعات برای من تازه نبود، بیست سال پیش هم که در سفرم به افغانستان از اینجا دیدن کردم، مواد مخدر در پیاده رو هم فروخته می شد. سلاح هم –که بخشی از آن در همان منطقه تولید می شد- مثل نان در کنار جاده ها در دسترس بود! از همان جهت که این منطقه منطقه ای آزاد است، در طول سال های گذشته جریان برق را به صورت مجانی از حکومت پاکستان دریافت می کرد، آبش را هم از چاه های همان منطقه به دست می آورد. به دلیل فشار بحران اقتصادی ای که کشور به آن دچار بود، حکومت اسلام آباد تصمیم گرفت برای برقی که به این منطقه می داد، مبلغی را تعیین کند. این چیزی بود که موجب تحریک شیوخ قبائل بر علیه حکومت و اعلام شورش آنها شد. و بستن و حمله به راه های تجاری این منطقه یکی از نشانه های این شورش است و همین، چیزی بود که موجب شد نیروهای حکومتی در پیشاور، دیروز به ما اجازه عبور به طورخان را ندهند. در آن ساعات اولیه صبح، با وجود هیبت و هراس انگیز بودن کوه ها[ی سر به فلک کشیده]، جاده، آباد و آرامش بخش به نظر می رسید. شدت حرکت در آن زیاد بود و کاروان ماشین های پر از کالا، با سرعت کم و احتیاط از لبه های کوه در حرکت بودند. البته می ترسم کلمه پر ، نتواند منظور مرا برساند، چون ماشین های باری ای که من می دیدم در اصل در حکم یک سری تپه و کوه متحرک بودند، از بس که جنس در آن گذاشته بودند و ابعاد ماشین را (طولی و عرضی و ارتفاعی) بزرگ کرده بودند! دلیل مسئله این بود که هر کالای صنعتی و تولیدی ای که افغانستان چند میلیون نفری (که حالا بیش از بیست میلیون نفر جمعیت داشت) لازم داشت از طریق پاکستان وارد می شد، حالا یا خود پاکستان هم از خارج وارد کرده بود یا ساخت پاکستان بود. این مطلب نشانگر میزان سودی بود که اقتصاد پاکستان از ادامه ی به هم ریختگی اوضاع در افغانستان و توقف ماشین تولید (در همه ی زمینه ها) در آن کشور می برد. این مطلب تقریبا می توانست تأییدی باشد بر حرف برخی آدم های خبیث که می گویند سودی که پاکستان از جنگ در افغانستان می برد کمتر از استفاده ای که می خواهد در سایه ی صلح به آن برسد، نیست. این نکته هم از چشم آدم مخفی نمی ماند که وانت هایی که به افغانستان می رفتند جنس های صنعتی یا کنسرو بود، اما ماشین هایی که داشت از افغانستان برمی گشت یا آدم سوار کرده بود یا مواد خام بار زده بودند (یا چوب یا تولیدات کشاورزی، از قبیل انگور و سیب و انار) یا آنکه خالی بودند و آمده بودند تا از نو جنس بار زده و به افغانستان ببرند. *** وقتی چشم مان افتاد به لشگری از مگس ها که در هوا می چرخیدند، و سر و صدا و هیاهوی بلندی به گوشمان رسید، و حجم انبوهی از افراد پیاده را دیدیم، و پلیس لاغری را که داشت با عصایی بلند دختربچه ای را به جلو می راند، و دستفروش هایی که در دو طرف راه هرچه خوردنی و نوشیدنی که ممکن بود می فروختند، و ارزفروش هایی که برای جلب نظر، پشت میزهای چوبی بلندی نشسته بودند، دیگر آن موقع لازم نبود کسی خبرمان کند که حاجت روا شده و به طورخان رسیده ایم، دروازه ی ما برای ورود به امارت اسلامی افغانستان . در بین این چیزها، هیچ کدام برای من جدید به نظر نمی رسید. من خودم اهل کشوری بودم که با این قبیل تصاویر مأنوس بود، از مگس ها گرفته تا سر و صدای مردم و جمعیت عظیم آدم های پیاده، و حتی چوب پلیس و فحش هایش. چیزی که بیش از همه ی اینها در آن صحنه نظرم را جلب کرد، چیز دیگری بود که برای اولین بار در زندگی ام می دیدم: صف طولانی ای از بچه های کوچک به چشم می خورد که از پنجره ی ماشین، شبیه صف مورچه هایی بود که در سکوت روی زمین راه می رفتند و اول صف، که داخل خاک افغانستان بود (پشت پست بازرسی ای که چیزی نبود جز یک سری آهن که راه را قطع کرده بود) دیده نمی شد. آخر صف هم با حرکتی یکنواخت و آرام، جلوی چشم همه به سمت عمق اراضی پاکستان پیش می رفت. هر بچه ای روی دوشش یک تکه آهن گرفته بود. برخی آهن ها بزرگ تر یا بلندتر بودند و آنها را دو بچه، هن هن کنان و عرق ریزان، حمل می کردند. پرسیدم داستان چیست، گفتند این بچه ها برای برخی تاجران اجناس اسقاطی و قراضه کار می کنند. می گفتند این تاجرها توانسته بودند از طریق تجارت با بقایای سلاح های روسی خراب که بی صاحب در تمام افغانستان ریخته شده بود، ثروت های هنگفتی به جیب بزنند. چون جا به جایی صدها تانک و توپ سنگین سخت بود، این تجار تصمیم گرفته بودند آنها را به تکه های کوچک تقسیم کرده و بعد به داخل پاکستان قاچاق کنند و بعد آنها را بفروشند. این تکه ها در پاکستان ذوب، و برای مصارف دیگر به کار گرفته می شد. تعجبم وقتی بیشتر شد که فهمیدم این صف ها، از اوایل دهه ی نود میلادی به صورت منظم و مستمر ادامه دارد، چون حجم عظیمی از سلاح های شوروی خراب شده در خاک افغانستان وجود دارد. ممکن نبود به ذهن کسی خطور کند که آخر کار سلاح های شوروی که برای به زانو درآوردن و سرکوب افغان ها به آن کشور فرستاده شده بود به اینجا بکشد، هر چند این سرنوشت، بعد از سرنوشتی که خود اتحاد شوروی به آن دچار شد و ممکن نبود به ذهن بشری خطور کند، دیگر چندان عجیب به نظر نمی رسید. با نیشگون همراهم به خودم آمدم، تذکر داد نیامده ایم اینجا که بمانیم، آمده ایم که از اینجا رد شویم و داخل افغانستان برویم. حرفش را پذیرفتم. جلو راه افتاد و رفتیم به ساختمانی که در آن چند پلیس پاکستانی با هیکل های قشنگ و قامت های بلندشان نشسته بودند. کاری که باید می کردیم را انجام دادیم و بعد از پله پایین رفتیم و وارد اتاق دیگری شدیم. در آن اتاق خلایقی را دیدم که انگار ریش را با ترازو به مساوات بینشان تقسیم کرده بودند، و از چهره شان سرسختی و تندی پیدا بود. نمی توانستم در بینشان رئیس را از مرئوس تشخیص دهم، کما اینکه نمی توانستم کارمند را از ارباب رجوع تشخیص دهم. همراهم که متوجه حیرتم شده بود در گوشم گفت: اینها جماعت طالبان اند! آمدن از یک طبقه به طبقه ی دیگر، شبیه رفتن از عصری و زمانی به عصر و زمان دیگری بود. سریعا به کسانی که نشسته بودند سلام کرد، با تعجب نظرشان به سمتم جلب شد. خطوط چهره شان وقتی گذرنامه ام را دیدند و فهمیدند عرب و مسلمانم باز شد. سریعا آمدند به سمتم و با خوشحالی آشکاری شروع کردند به خوشامدگویی و دست دادن، انگار دوستانی باشیم که بعد از مدت ها دوری باز همدیگر را ببینیم. ناگهان با جوان های طالبان رو در رو شده بودم و این، باعث شوک و حیرتم شده بود، جوان هایی که از وقتی در افق افغانستان ظاهر شدند همه ی دنیا را به خود مشغول و مردم را حیران کرده اند. البته تعجب و شوکم خیلی طولانی شد، چون بعد از آنکه گذرنامه ی مرا مهر کردند یکی شان گذرنامه را به دستم داد و به فارسی گفت: خداحافظ حالا باید سریع می رفتیم سوار ماشین مان می شدیم تا به کابل برویم. انسان کلی عذاب می کشد تا به کابل برسد. وقتی هم به آنجا می رسد، شوکه می شود. و خیلی خوش شانس خواهد بود اگر بعد از مدتی ماندن در آنجا افسردگی نگیرد! به دلیل اینکه فرودگاه کابل تعطیل، و در تیررس سلاح های احمد شاه مسعود –فرمانده مخالف طالبان که در پایگاهی در 25 کیلومتری پایتخت مستقر است- قرار دارد، کسانی که می خواهند به کابل بیایند راهی ندارند جز آنکه از ماشین و راه های زمینی استفاده کنند. مشکل اینجاست که ماشین در دسترس است ولی آنچه راه خوانده می شود، اصلا اینطور نیست! اینکه یک راهی روی نقشه ترسیم شده باشد، لزوما به این معنی نیست که الان در عالم واقع هم بر روی زمین وجود داشته باشد! بله، در افغانستان، راه هایی قبل از سالهای جنگ داخلی وجود داشت، اما به طول انجامیدن 20 ساله ی جنگ موجب شد که دو طرف درگیر یعنی هم کمونیست ها و هم مجاهدین [1]، راه ها را اهدافی نظامی در نظر بگیرند که می شد با نابود کردن آنها جلوی حرکت دشمن را گرفت یا محاصره اش کرد. هیچ کدام از طرف های درگیری هم در انجام این کار کوتاهی نکردند! من گواهی می دهم که در این مأموریتشان پیروزی بزرگی به دست آوردند، شاید اصلا این نابود کردن راه های مواصلاتی، بزرگترین پیروزی طرف های درگیر بوده باشد! ضمنا به این دلیل که جریان بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! مسئله به همین جا ختم نمی شود، چرا که قسمت هایی از راه ها که از سر تصادف از آسیب خمپاره باران جسته، باران ها و سیل ها به سروقتش آمده و این هم همراه شده با اهمال و عدم صیانت از راه ها، از همین رو آنجا ها هم خود به خود و در سکوت، به سریال حفره های خمپاره باران ها پیوسته است! با توجه به مجموعه این دلایل، حالا راه ها هیچ نقشی ندارند جز آنکه به ماشین ها نشان دهند که در صحراهای وسیع افغانستان باید به کدام سمت برانند. در این وضعیت، عاقل کسی است که به جای حرکت بر روی این جاده، از کنارش حرکت کند و حرکت بر روی کوه و تپه ها را بر حرکت بر روی این جاده ترجیح دهد. بدشانس کسی که باور کند که این جاده است و از روی آن حرکت کند یا اینکه در برخی اوقات مجبور بشود از روی آن حرکت کند. البته در هر حال، هر دویشان قربانی این وضعیت اند. چون سفری که قاعدتا باید دو ساعت یا سه ساعت طول بکشد، حالا هشت یا حتی نُه ساعت به طول می انجامد. چون ماشین ها در این مسیر با سرعت متوسط بیست کیلومتر یا حتی احیانا ده یا حتی پنج کیلومتر در ساعت می رانند. حالا اگر این ماشین، یک وانت یا کامیون حامل اجناس باشد که دیگر باید با نهایت آهستگی و احتیاط و لاک پشتی حرکت کند! روی همین حساب، رسیدن از یک شهر به شهر دیگر، با مسافتی که بینشان هست سنجیده نمی شود [مثلا گفته نمی شود بین این شهر تا آن شهر 50 کیلومتر فاصله است] بلکه با ساعت هایی که مسافر باید بین این دو شهر در راه باشد سنجیده می شود. [مثلا گفته می شود از این شهر تا آن شهر 5 ساعت راه است!] مثلا فاصله بین طورخان (در مرز با پاکستان) تا کابل 300 کیلومتر است و در شرایط عادی، می تواند حداکثر طی سه ساعت طی شود، ولی در آن اوضاع که ما می خواستیم مسیر را طی کنیم، 12 ساعت طول کشید! و مجبور شدیم در بین راه، شب را در جلال آباد توقف کنیم و فردا صبحش باز به مسیرمان ادامه دهیم. عذاب راه فقط در سختی هایش و ساعت های طولانی که آدم باید در جاده باشد خلاصه نمی شود، بلکه خستگی و کوفتگی ای که آدم (از کثرت بالا و پایین رفتن ماشین و گیر کردنش و تکان های شدیدش در طول مسیر) به آن دچار می شود هم هست. مسئله ای که باعث می شود آدم وقتی به مقصد مورد نظرش می رسد بیشتر شبیه جسدی بی جان باشد! ممکن نیست بتوانی سختی راه و رنج هایش را بفهمی مگر اینکه اوضاع جغرافیایی افغانستان را بشناسی. شمال افغانستان منطقه ای دشتی است که عبارت است از دامنه ی کوه های پامیر و هندوکش. در جنوب غربی افغانستان هم منطقه ای دشتی که البته رود هلمند که از کوه های هندوکش جاری است به آن نفوذ می کند. اما وسط این دو، منطقه ای پر از بلندی هاست که دوسوم وسعت کشور را در بر می گیرد و امتداد بلندی های پامیر محسوب می شود که جغرافی دانان، آن را سقف دنیا نامیده اند و کوه های مشهور هیمالیا از آن منشعب می شود. شاخصه ی اساسی آن هم کوه های سر به فلک کشیده ی هندوکش است و شاخه های آن. ممکن نیست کسی بتواند این کوه ها را تخیل و تصور کند مگر وقتی که خودش با چشم آنها را ببیند و شدت هیبت و سرسختی ای که دارد را درک کند، کوه هایی که در برخی موارد ارتفاعشان به 7620 متر می رسد! تقدیرمان این بود که همین منطقه ی مرکزی کشور محل مورد نظر ما و هدف اولمان باشد. پایتخت کشور و مقر حکومت، کابل، در قلب همین منطقه واقع شده است، اگرچه قندهار (محل استقرار رهبر طالبان که به او امیرالمومنین می گویند) در ارتفاعات جنوبی واقع شده است. چیزی که در راه مابین پیشاور و طورخان دیده بودیم را باز در مسیرمان در فاصله ی طورخان و جلال آباد و حتی کابل مشاهده کردیم. ماشین های باری پُر و ماشین های سواری [اتوبوس یا مینی بوس های] رنگارنگ با پرچم های سیاهشان که خیال می کردند با آنها چشم زخم را از خود دور می کند، در برخی موارد هم راننده، یک میمون کوچک (که به آن نسناس میگویند) بالای ماشینش بسته است، شاید معتقد است خوش شانسی می آورد. البته تصویری که در این موضوع در افغانستان دیدیم از سه جهت با تصویری که در پاکستان دیدیم فرق دارد: جهت اول اوضاع بسیار وحشتناک و بد جاده هاست که به آن اشاره کردیم. دوم اینکه جاده های افغانستان هنوز در بین صحنه های نبرد قرار دارد و تانک ها و توپ های سوخته، بالای صخره ها و شن ها دیده می شوند و اتاقک ماشین ها در جای جای مسیر افتاده است. البته ساکنین و مسافران هم با این مسئله سازگاری پیدا کرده اند و مثلا اتاقک ماشین ها تبدیل شده به سایه بان هایی که در پناه آن در سایه بنشینند و گاهی هم این اتاقک ها تبدیل شده به مغازه های کوچکی که به ساکنین چادرها[ی آوارگان] جنس می فروشد. در مورد بقایای تانک ها و توپ ها هم بچه ها را می دیدم که رویش می پرند یا پشتش مخفی می شوند، آن هم در بین گله های بز و گوسفند که آنها هم در حرکت و پریدن روی این وسایل با بچه ها همراهی می کنند! سومین تفاوت بین مسیر در افغانستان و پاکستان هم خود را در شکل محل های استقرار آوارگان نشان می دهد. در طول سال های جنگ اوضاع شهرهای اصلی افغانستان به کلی بهم ریخت و برخی از ساکنین آنها ترجیح دادند برای پناه جویی به جنوب کشور بروند و سازمان های بین المللی در آغاز برای سرپناه یافتن آنها چادرهایی برپا کردند که در ادامه تبدیل شدند به خانه های فقیرانه ی آنها که بیشتر شبیه جعبه های گلی چیده شده کنار هم به نظر می رسند. این خانه ها بعد از آنکه ساکنینش به دیار خود برگشتند همچنان باقی ماند و تا الان هم برجاست و شاهدی است از آن دوره. تا وقتی به ورودی کابل نرسیده بودیم برخوردی با نیروهای طالبان نداشتیم. آنها، پنج تایشان برای استراحت کنار جاده نشسته بودند و چای سبز می نوشیدند و پشتشان یک وانت دوکابینه بود که پشتش مسلسل سبک کارگذاشته بودند. چون ماشین گرد و خاک گرفته بود و به جای اینکه پلاک داشته باشد، سلاح داشت، راننده سریعا فهمید که ماشین، ماشین حکومت است، فلذا به محض دیدنش ضبط ماشین را خاموش کرد و نوار کاست را به آرامی در جیبش گذاشت. آن موقع داشتیم به آوازهای زیبایی از یکی از مشهورترین خوانندگان زن افغان به نام نغمه گوش می کردیم که بعد از وارد شدن طالبان به کابل و ممنوع شدن آواز و موسیقی توسط آنان به پاکستان رفته بود. برایم تعریف کردند که صدای شیرین او و خواننده ی محبوب پشتون عبدالله مقری با نوار کاست هنوز در همه ی خانه ها پخش می شود، نوارهای کاست این دو هم در حجم عظیم از پاکستان به افغانستان قاچاق می شود. آواز نغمه که گوش می کردیم می گفت: آقای ملای من، به دادم برس. معشوقم تب کرده و منتظر دعایی است که تو برایش بنویسی، شاید جان را به تنش برگرداند! صحنه خالی از پارادوکس هم نبود، نغمه داشت با آواز مخاطب خودش ملا را صدا می کرد، و کمی بعد چند نفر از ملاهای طالبان در جاده پیدا شدند! [در زبان افغان ها، به نیروهای طالبان ملا هم گفته می شود.] ادامه دارد ... پی نوشت ها: 1- مجاهدین ، به نیروهای اسلام گرایی گفته می شد که با گرایش های سیاسی و بینشی مختلف، در دوران حکومت کمونیستی و حضور شبه اشغالگرانه ی ارتش سرخ شوروی در خاک افغانستان (از اواخر دهه ی 50 شمسی)، به عنوان جهاد ، شروع به جنگ با آنان کردند. در بین این نیروها، هم نیروهای دارای گرایش های بازترسیاسی دیده می شد و هم نیروهای اسلام گرای سنتی و هم برخی نیروهای سلفی. مجاهدین از احزاب و گروه های مختلفی تشکیل شده بود که پس از پیروزی بر کمونیست ها و اخراج شوروی از افغانستان در سال 92 نتوانستند بین خود به توافق برسند و جنگ داخلی بین خود آنان آغاز شد که در نهایت موجب به وجود آمدن حرکت طالبان و شکست همه ی مجاهدین از این حرکت تازه تأسیس گردید. از سران مجاهدین می توان به احمد شاه مسعود، برهان الدین ربانی، گلبدین حکمتیار، عبدرب الرسول سیاف و شهید عبدالعلی مزاری نام برد. قسمت های قبل: مقدمه قسمت 1 Let’s block ads! (Why?) منبع: مشرق کد مطلب : سایر اخبار ...
محلات بهشت گردشگران ایران+تصاویر
چند تکله نقره متعلق به دوره سلوکیان کشف شد. این اثر در تاریخ 15 دی 1310 با شمارهٔ ثبت 131 به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. _امامزاده یحیی و فضل الله محلات واقع در خیابان قندی محلات امامزاده فضل و یحیی در کوی بالای محلات واقع شده و مدفن دو تن از نوادگان امام موسی کاظم علیه السلام است. بنای این امامزاده دارای حیاط وسیعی است که چهار چوب جانب بقعه را ...
بسیج با همه توان و جدیت برای اقتصاد مقاومتی گام برمی دارد
...> فرمانده ناحیه مقاومت بسیج بروجرد گفت: باید برای تحقق شعار سال همه تلاش خود را به کار بگیریم و باید در برابر دشمن ایستاد چرا که دشمن در زمینه نظامی هیچ کاری از پیش نبرد و با شکست روبرو شد و در این راستا توان نظامی ما تقویت شده است . وی اظهار داشت: در حوزه اقتصاد نیز باید توان خود را بالا ببریم اما اینکه در بخش اقتصاد کمی آسیب پذیر هستیم دلیلش این است که برخی از مسئولین به توان نیروهای داخلی ...
کوچک زاده: هیچ فردی از من فحاشی سراغ ندارد/ یکی به من گفت شعبان بی مخ، دیگری هم گفت حضرت سلیمان نیستم که ...
به آنچه ما تصویب کردیم، اضافه کردند بنابراین این نمی شود که کسی یک موضوعی را قبول داشته باشد و بعد 9 تبصره بدان بیفزاید از اینجا می توان نتیجه گرفت آن عملی که آقای لاریجانی در آن جلسه صحن انجام داد نظر رهبر معظم انقلاب نبود. من همان روز به این موضوع اعتراض کردم اما به نمایندگان طوری قبولانده بودند که اگر رای هم دادند به احترام رهبری بود. دلیل برخورد شما با وزیر امور خارجه در بحث برجام ...
حرکت در عرصه اقتصاد مقاومتی نیازمند روحیه جهادی است
اسلام و انقلاب به خصوص آمریکا و صهیونیست ها با حمایت و پشتیبانی کشورهای غربی٬ در طول سال های آغازین انقلاب تا حال بیشترین تحریم ها و فشارهای اقتصادی را بر نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران تحمیل کردند. مدیر کل اوقاف و امور خیریه مازندران با تاکید بر شعار سال جدید تصریح کرد: حرکت در عرصه اقتصاد مقاومتی و تقویت تولید ملی مستلزم روحیه ایثار و تلاش است که با تبعیت و عملی ساختن شعار سال های گذشته ...
کشتی صحرا در سایه غفلت مسئولان همچنان قربانی می گیرد/آیا درد تصادفات مرگبار با شتران رها شده “لاعلاج” است
به گزارش شبکه اطلاع رسانی هرمز ؛ به نقل از مکران نیوز ؛در محورهای منتهی به جاسک واقع در شرق هرمزگان همواره حیواناتی از جمله شتر در محدوده آن به چشم می خورد که تا کنون مخاطرات بسیاری را به بار آورده و آسیب های جبران ناپذیری به خانواده های مردم منطقه رسانده است. گرچه در طول این مسیر پر خطر، علایمی وجود دارد که امکان تجاوز افراد از سرعت قانونی را نمی دهد اما باید توجه داشت که این علایم ...
فرهنگ مقاومت این بار در اقتصاد
ظرفیت های داخلی سوق دهند. آری فرهنگ مقاومت این بار باید در صحنه اقتصاد پیاده شود و رهبری با نامیدن امسال به نام اقتصاد مقاومتی ، اقدام و عمل آخرین فرصت را برای دولت در آخرین سال عمر خود قرار دادند تا بلکه مسئولان دولتی به خودشان آیند و بعد از تجربه تلخ برجام همه کم کاری های 3 سال گذشته خود را اصلاح کنند. چرا که اکنون با این تجربه دیگر هیچ گونه کم کاری و ضعفی از دولت پذیرفته ...
نوروز فرصتی است برای مهربانی
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از پایگاه خبری تحلیلی کیار بیدار عمر کوتاه ما انسان ها پر است از لحظات زیبا و دوست داشتنی که به دلیل روزمرگی ها و دغدغه های بسیار از توجه بدان ها و استفاده از هر کدام شان غافلیم. روزها و هفته ها و ماه ها و سال ها از پی هم می آیند و می روند اما بسیاری از ما غافل از آنیم که در حال از دست دادن چه سرمایه ارزشمندی هستیم و با گذر ایام از کودکی به ...
تشریح و بررسی فیلم های توقیفی ارشاد در دولت دهم و یازدهم
که فرید، جوان 22 ساله از جنوبی ترین نقطه تهران تا شمالی ترین نقطه سفری را در یک روز آغاز می کند و به معنای جدیدی از عشق می رسد. مهرداد صدیقیان، مهناز افشارزاده، صدرالدین شجره، شهرزاد کمال زاده ونگین معتضدی بازیگران این فیلم بودند. صد سال به این سال ها : فیلم سامان مقدم هشت سال است که در توقیف به سر می برد و روایتگر زندگی زنی است که در طول سی سال اتفاقات مختلفی برای ...
ناگفته های آخوندی از خرید ایرباس
حالا وزیر آن از گردنه استیضاح عبور کرده و یکبار دیگر وزارتخانه متبوعش خبرساز شده بود.عباس آخوندی البته پیش از مذاکره برای خرید هواپیما بارها مشکلات ناوگان هوایی کشور را یادآورشده بود. گفته بود این ناوگان در شان کشور ما نیست و هواپیماهای فرسوده،هم هزینه مالی برای ایرلاین ها و اقتصاد ایران دارد و هم ریسک پذیری بالایی دارد.اما تا روز اعلام قرارداد هنوز معلوم نبود بالاخره کدام شرکت هواپیمایی ...
تکیه بر توان خود تنها راه عبور از مشکلات اقتصادی / نزدیک شدن به استکبار در برخی امید واهی ایجاد کرده است
ایجاد می شود، مقاوم ایستاد. مسئول بسیج اساتید استان گیلان تصریح کرد: تجارب سایر دولت ها هم به ما نشان می دهد که تنها راه عبور از تحریم ها و مشکلات اقتصادی تکیه بر توان خود و مقاوم سازی است. جلایی با اشاره به نگاه شعار گونه دولت ها در عرصه اقتصادی و از اقتصاد در سیاست خرج کردن، گفت: در شعار انتخاباتی همه به دنبال بهبود معیشت عمومی هستند اما وقتی وارد کار می شوند؛ در اجرای نقشه ...
نقش جنبش دانشجویی در تحقق اقتصاد مقاومتی-بخش دوم
،وظیفه پیگیری آن ها را نیز دارد.متاسفانه این حلقه مفقوده کمتر در اذهان دانشجویی دیده می شود که پس از بیان یک ایده خوب،آن را تا سر حد تحقق پیگیری نمایند. آیه شریفه 30 از سوره مبارکه فصلت باید سرلوحه اقدامات جنبش های دانشجویی قرار گیرد.خدای متعال در این آیه مکرمه می فرمایند: إِنَّ الَّذینَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ المَلائِکَةُ أَلّا تَخافوا ...
سال 95 را سال آغاز محرومیت زدایی از چهره شهر سیاهکل و غربت زدایی از مساجد می نامم
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از درسیاهکل ، حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا شکسته دل امام جمعه سیاهکل در خطبه های عبادی سیاسی اولین نمازجمعه این شهر در سال 95، با اشاره به شعار سال که توسط مقام معظم رهبری به نام اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل نامگذاری شده است، اظهار داشت: علاج تحریم ها و بسیاری از مشکلات امروز جامعه ما اهتمام به اقتصاد مقاومتی است. همه مردم و مسئولان باید دست به دست هم ...
چرا با وجود عهدشکنی های آمریکا برخی مسئولان همچنان خوشبین هستند
عضو هیأت رئیسه مجلس با بیان اینکه دولت اقدام جدی برای جلوگیری از واردات کالا نمی کند گفت: چرا برخی مسئولان همچنان به آمریکا خوشبین هستند و به جای امید به خارج برای حل مشکلات به توان داخل تکیه نمی کنند؟ محمد دهقان در گفت وگو با خبرنگار فارس در مشهد با اشاره به نامگذاری سال 95 از سوی رهبر انقلاب به نام اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل اظهار کرد: رهبر معظم انقلاب در بیانات خود در اول فروردین ...
رضا ضراب خود را به عمد تحویل آمریکا داد / او می خواست در ایران اعدام نشود / نامه ضراب به رئیس بانک مرکزی ...
دیلی صباح او را یکی از اعضای “سازمان تروریستی فتح الله گولن” خواند. از سوی دیگر، دولت ترکیه در باره ضراب کاملا سکوت پیشه کرده است، حال آنکه پیشتر با دادن جایزه ای برای توانایی و مهارت او در صادرات طلا و مشارکت در اقتصاد ملی از او تقدیر و سپاس به عمل آورده بود. بانک دولتی هالک که ضراب با آن همکاری می کرد، به سرعت اعلام داشت که هیچ ارتباطی با این پرونده نداشته است، اما در طول یک روز با کاهش ...
تحقق اقتصاد مقاومتی نیازمند حرکت از شعارگرایی به سمت عمل گرایی است
حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسم یعقوبی، نماینده ولی فقیه در استان خراسان شمالی و امام جمعه بجنورد، در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری رسا در بجنورد، با اشاره به انتخاب شعار اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل برای سال 95 از سوی رهبر معظم انقلاب، اظهار کرد: بهترین و مهم ترین راه نجات کشور از وابستگی به خارج در عرصه های مختلف، اجرای اقتصاد مقاومتی است. وی با بیان اینکه تا زمانی که اقتصاد ما مقاومتی ...
تحقق اقتصاد مقاومتی نیازمند اقدام عملیاتی است
اقتصاد مقاومتی نیازمند اقدام عملیاتی، کلیدی، جدی و فراگیر است. رمضانی با یادآوری اینکه مقام معظم رهبری در چند سال گذشته همواره شعار اقتصاد مقاومتی را مورد تأکید قرار داده اند، خاطرنشان کرد: مقام معظم رهبری نقشه راه پیشرفت عدالت محور کشور را با محوریت اقتصاد مقاومتی ترسیم فرموده و مسئولان اجرایی کشور در بخش اقتصادی مکلف هستند پایه های اقتصادی کشور را با خمیرمایه مستحکم و مطمئن اقتصاد ...
3برنامه مهم بانک مرکزی درسال95/نرخ سود تا دامنه تورم کاهش می یابد
نیست و باز باید نرخ سود کاهش یابد، اما همه تلاش ما این است که از ابزارهای غیردستوری برای این کار استفاده کنیم و مطمئن هستیم در طول سال 95 به این هدف دست پیدا می کنیم که نرخ سود به دامنه قابل قبولش که همان حوالی تورم است، برسد. تورم تک رقمی و یکسان سازی نرخ ارز؛ برنامه های دوم و سوم بانک مرکزی در سال 95 رئیس بانک مرکزی دستیابی به تورم تک رقمی را از دیگر اهداف بانک مرکزی در سال ...
پادشاهی که در دیگ به احترامش برخاست/ تلاش شاه عباس برای صادرات قالی و منسوجات به اروپا
رمضان سال 978 هجری قمری در شهر هرات، مرکز حکومت خراسان متولد شد. پدر شاه عباسی، شاه محمد خدابنده پسر بزرگ شاه طهماسب اول و نوه شاه اسماعیل اول صفوی بود و مادرش – خیرالنساء بیگم یا مهدعلیا- از سادات مرعشی مازندران و دختر میرعبدالله خان، والی مازندران بود و نسبش به سید قوام الدین مرعشی می رسید که در زمانهٔ خود چهره ای متنفذ و نامدار بود. سال های کودکی شاه عباسی در هرات – تختگاه خراسان – سپری شد، در طول ...
20 کتابفروشی عیدی می دهند/ در شیراز کتابفروشها صمیمی اند
زمان که توان داشته باشم به کتابفروشی می پردازم و فرقی نمی کند تعطیلات نوروز یا روزهای عادی باشد. او درباره اینکه کتاب همواره یار انسانهاست، می گوید: من با این مخالفم که کتابفروشی ها کم شده اند، بلکه اعتقاد دارم کتابفروشی هایی که توانایی تامین هزینه های اجاره را ندارند از ادامه راه باز می مانند. کتابفروشی بلادی در اوایل سال 1340 ش در خیابان زند تأسیس یافت و اکنون به حیات خود ادامه می دهد. ...
امام جمعه موقت تهران: فکر می کنند با برجام، فتح الفتوح صورت گرفته / آب نبات زیر دهانشان مزه کرده و به ...
را قبول ندارند. خطیب نماز جمعه تهران همچنین برخورد منطقی و استدلال را دیگر ویژگی گفتمان فاطمی دانست و گفت: ما باید نگاه جدیدی به خطبه فدک داشته باشیم تا ببینیم که چطور حضرت فاطمه (س) در این خطبه در اوج احساسات ذره ای از منطق عقب نشینی نکرده است. خاتمی در بخش دیگری از خطبه های نماز جمعه با اشاره به نامگذاری سال جدید از سوی رهبری به عنوان سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل اظهار ...
سیاحت و زیارت نوروزی در جوار بقاع متبرکه امامزادگان خراسان رضوی
مرقد امامزاده محروق(ع) نیشابور قرار دارده شده و همچنین تدفین بزرگان زیادی از نیشابور از جمله حکیم عمر خیام به خاطر این مکان مقدس در نزدیکی آن خود گواه بر این اهمیت و قداست این مکان است . امامزاده یاسر و ناصر امام زادگان از فرزندان امام موسی بن جعفر (ع) میباشند و باهجرت امام رضا (ع) گروهی از برادران آن حضرت به نقاط مختلف ایران بویژه خراسان کوچ نمودند . بقعه متبرکه امامزادگان ...
نکاتی ارزشمند برای فعالین فرهنگی از زندگی شهید سیاح طاهری +ویدئو
آمریکا ترجیح داد. به گزارش بولتن نیوز، پس از انقلاب در عرصه های مختلف دفاع از کشور، از جمله غائله ضدانقلاب در کردستان، خط التقاط و فتنه منافقین و بنی صدر مشارکتی فعال دانست، با شروع تجاوز دشمن بعثی به میهن عزیزمان به همراه پدر و دو برادرش داوطلبانه به دفاع از نظام مقدس جمهوری اسلامی و میهن عزیزمان در مسئولیت فرماندهی رده های مختلف رزمی پرداخت، در طول 8 سال دفاع مقدس مردم عزیزمان، همواره در ...
نگاهی به سفر روحانی به پاکستان بعد از سالیان متمادی
میل به همکاری را می توان به نزدیکی آرای دو رئیس جمهور وقت و هیات های اجرایی هر دو کشور در مورد حوزه های مشترک کشور متبوعشان مرتبط دانست. سفر دو روزه ی روحانی بعد از سفر آیت الله خامنه ای در زمان ریاست جمهوری شان در سال 1364 یکی از مهم ترین سفرهای هیات عالی رتبه ایرانی به پاکستان به شمار می رود. آن هم در حالی که گروه های تروریستی کشورهای منطقه را تهدید می کنند و ایران و پاکستان دارای ...
توقع خدمت از طرف دشمن امید بستن به نقطه های خیالی است
حجت الاسلام محمد حاجی ابوالقاسم دولابی در گفت وگو با خبرنگار تسنیم در زنجان با تبریک سال نو و با اشاره به شعار سال با عنوان اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل اظهار داشت: مقام معظم همه ساله با بررسی اولویت های جهت گیری مسئولان نظام، نامی را برای سال اعلام می فرمایند که برای امسال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل انتخاب شده است. وی با بیان این نکته که بزرگترین مشکل کشور ما در سالهای اخیر مشکل ...
استیو جابز؛ آقای خاص دنیای تکنولوژی
، کوچک و دوست داشتنی را با نام آیپاد (iPod) و با شعار یک هزار موسیقی در جیب تان معرفی کرد. اما استیو جابر متوجه شد که اگر مردم بتوانند مستقیما از آی تیونز موسیقی هایشان را خریداری کنند، میزان فروش این دستگاه ها بیشتر هم خواهد شد. همین موضوع سبب شد تا در سال 2003 میلادی، فروشگاه موسیقی اینترنتی iTunes Music Store معرفی شود. در ادامه ی همین روند، استیو جابز در سال های 2004 و 2005، مدل های ...