سایر منابع:
سایر خبرها
بالا و پایین مواضع کارلوس کی روش از خداحافظی تا سلام دوباره(تحلیل)
کرده اند که به نظر می رسد با یکدیگر مربوط باشند. سرمربی تیم ملی در اولین نقل قول منتشر شده توسط خبر آنلاین از امکان جدایی حرف زده است و در پست فیس بوکش از ادامه کار خبر داده و البته امکاناتی که در اختیار ندارد. نمی خواهم برای عید کام مردم را تلخ کنم یا از مشکلات بگویم اما فقط می توانم بگویم در سال پیش رو ، همه چیز عوض می شود. حالا فصل تغییر است و فوتبال تان به این تغییر نیاز دارد ...
هاشمی: این آخرین حضور من در این عرصه است
هرکسی هرکجا هست اگر کارش را درست انجام دهد تکلیف از او ساقط هست امروز پست و موقعیت اجتماعی مهم نیست. من سعی کردم درسم را خوب یادبگیرم. در آزمون بورد تخصصی نفر اول شدم و بعد هم دوره هایی را در اروپا و امریکا گذراندم. از سال 62 هم کلا ترجیح دادم وارد حوزه سیاست نشوم. آن سال ها آرمان ها و آرزوهایی داشتیم که احساس کردم مسائل به نحو دیگری دنبال می شود. بنابراین به همه سیاسیون بگویید بعد از این دوره هم ...
وزیر بهداشت: افراد در حصر اصرار داشتند که من جراحشان باشم
نماینده امام در جهاد بودند، آقای زنگنه (وزیر فعلی نفت)، آقای فروزش (وزیر پیشین جهادسازندگی)، آقای فیروزآبادی (رییس ستاد کل نیروهای مسلح) همه این کار را محکوم کردند. ولی من کاری را انجام دادم که فکر می کردم درست است. درسم را ادامه دادم و همیشه سعی کردم کاری که داشتم را خوب انجام دهم. امام می فرمود هرکسی هرکجا هست اگر کارش را درست انجام دهد تکلیف از او ساقط هست امروز پست و موقعیت اجتماعی مهم نیست. من ...
طنز؛ شغل های نون و آبدار سال 95
می دن. حالا یه عده ای بالابر باهوش نیازه. بالابرها فقط همین رو بلدن که عمودی هی برن بالا، برن پایین اما بالابر باهوش عمودی می ره. افقی می ره. اریب می ره. کات دار می ره. زیگزاگ می ره. خلاصه همه جوره پایه است که متقاضی رو به او بالا بالاها برسونه. کسایی که بتونن سال بعد بالابر بشن، نونشون توی روغنه. به این بالابرها می گن بالابر هوشمند کسانی که بالا رفتن رو دوست دارن، دست به جیبن، خوب خرج ...
چاووشی: ماجرای عشقی خاصی نداشتم/ همکاری ام با فصل دوم شهرزاد قطعی نیست
ورود و خروج مان به استودیوی احمدوند طوری بود که به هم نمی خوردیم و همدیگر را نمی دیدیم. من آن موقع معروف شده بود و نفرین بیرون آمده بود. یگانه به احمدوند گفته بود اگر ممکن است به چاوشی بگو که با هم ترانه ای بخوانیم. من یک تراک وسط کارش خواندم در حالی که او را ندیده بودم. بعد که منتشر و معروف شد تازه محسن یگانه را دیدم. نشکن دلمو را با هم خواندیم و همان کارهایی که در آن آلبوم بیرون آمد و پخش شد دست ...
عصبانیت محمد خاتمی از یک اردوی مختلط
غلامرضا خواجه سروی گفت: وقتی سال 84 وزارت علوم را تحویل گرفتیم، چیزی غیر از یک فضای سیاسی شکست خورده در دانشگاهها به چشم نمی خورد که خیلی از کسانی که در دانشگاهها در حال فعالیت بودند به خاطر افراط در عمل سیاسی و تندروی های بی مورد، جامعه دانشگاهی آنها را منزوی کرده بود. به گزارش میدان72, تفاوت های سیاسی و فرهنگی دولت نهم و دهم با دولتهای پیش از خود، اتفاقا در زمینه دانشگاه نیز ظهور و بروزهای خاص خود را به همراه داشت؛ تفاوت هایی که به مرور و بعد از گذشت تنها چند ماه از آغاز به کار دولت نمایان شد. دگرگونی فضای دانشگاه، تغییر مسیر و سکوت جنجال های به پا شده، کارهای سیاسی صرف، تغییر آهنگین صدای نا متوازن فضای دانشجویی وقت و مواردی از این دست که در ادامه مطلب بدان اشاره خواهد شد، بنایی شد تا با غلامرضا خواجه سروی، معاون فرهنگی وزیر علوم تحقیقات و فناوری دولت دهم و از عناصر تاثیرگذار در همین معاونت در دولت نهم به گفتگو بنشینیم و دورنمای واضح تری از مسائل فوق را ترسیم کنیم. وی در این گفتگو از دوران حضور خود در معاونت فرهنگی وزارت علوم گفت و ارزیابی خود را وضعیت وزارت علوم فعلی می گوید. در ادامه مشروح گفتگوی خبرنامه دانشجویان ایران ؛ با وی را می خوانید: * زمانی که معاونت فرهنگی وزارت علوم را تحویل گرفتید، چه شرایطی داشت و تحلیل شما از شرایط آن روز چیست؟ خواجه سروی: از زمان ورودم به معاونت فرهنگی وزارت علوم؛ چون از سال 84 تا 88 قائم مقام معاونت فرهنگی بودم و از سال 88 تا 92 نیز معاونت فرهنگی بودم. به هر حال آن زمان آقای دکتر خرمشاد حدود دو ماه زودتر از بنده آمده بودند و من به وزارت علوم رفتم؛ اگر بخواهیم خیلی وارد فضای اداری و مالی و ... نشویم و فقط به فضای دانشگاهی بپردازیم، شرایطی که آن زمان حاکم بود، از سال 84 و بعد از روی کار آمدن دولت نهم، کلا یک جو بسیار سیاست زده ای در دانشگاهها حاکم بود و تا جایی که اغلب نیروهای سیاسی حاضر در دانشگاهها از بس که فضا از سیاست و کار سیاسی اشباع شده بود، یک حالت دلزدگی و پس زدگی در فضای سیاسی ایجاد شد و علاوه بر آن، هر چیزی رنگ بوی سیاسی به خودش گرفت. بهت دانشگاه از فضای سیاسی در بن بست فرهنگ آن زمان چیزی غیر از سیاست در دانشگاهها به چشم نمی خورد؛ آن هم یک فضای سیاسی شکست خورده که خیلی از کسانی که در دانشگاهها در حال فعالیت بودند به خاطر افراط در عمل سیاسی و تندروی های بی مورد، جامعه دانشگاهی آنها را منزوی کرده بود و جایگزینی هم نداشتند؛ به نظر می رسید که خیلی از تشکلها در حالت سردرگمی و بهت و حیرت در این فضا به سر می برند. من یادم هست که یکی از چیزهایی که به عنوان شاخصه این فضا آن زمان بحث می شد این بود که بالاخره باید دانشگاه سیاسی داشته باشیم، دانشجوی سیاسی کیست، و می گفتند که دانشجویان برای فعالیت های سیاسی نیاز به منشور دارند یا ندارند و حتی یادم بود که بحثی تحت عنوان اخلاق و منشور اخلاقی اساتید و دانشجویان و حتی منشور اخلاقی کارکنان در آن زمان حتی روی آن کار شد و به تمام دانشگاهها ابلاغ شد اما به نظرم در حوزه دانشجویان و اساتید دیگر شکل نگرفت. آن زمان چیزی غیر از سیاست در دانشگاهها به چشم نمی خورد؛ آن هم یک فضای سیاسی شکست خورده که خیلی از کسانی که در دانشگاهها در حال فعالیت بودند به خاطر افراط در عمل سیاسی و تندروی های بی مورد، جامعه دانشگاهی آنها را منزوی کرده بود و جایگزینی هم نداشتند؛ به نظر می رسید که خیلی از تشکلها در حالت سردرگمی و بهت و حیرت در این فضا به سر می برند. به دنبال این بهت و حیرت و سردرگمی که در فضای فرهنگی و اجتماعی دانشگاهها وجود داشت تقریبا همه فکر می کردند که فضای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دانشگاهها به بن بست رسیده است و مثل یک لشکر شکست خورده است و دیگر راهی جلوی پای آن نیست. جاهای اصلی نیز در دست کسانی افتاده بود که در واقع نقیض تاسیس تحکیم بودند؛ تحکیم شیراز هم که تشکیل شده بود، جمعیت کمی بودند که هنوز در موضع ضعف بودند. حتی کارکنان وزارت علوم که دلسوز بودند، آن زمان وقتی ما می رفتیم بازدید، می گفتند که آیا شما برنامه ای دارید؟ چه کار می خواهید بکنید؟ خلاصه اینکه فضای بسیار سخت و سنگینی آن زمان بود؛ بالاخره از زیر فشار هشت ساله یکسری سیاست های افراطی که به دانشگاهها وارد شده بود مثل کسی که یک پتک محکم توی سرش زده باشند و گیج باشد؛ این فضای دانشگاهی کشور بود. مصوبه ای که معاونت فرهنگی وزارت علوم را منحل کرده بود وجود چنین فضایی حتی به حدی بود که یادم است دو مصوبه در آن زمان از شورای عالی انقلاب فرهنگی دیدم که معاونت فرهنگی وزارت علوم را حذف کرده بود! اگر اشتباه نکنم، این مصوبه برای سال 78 بود، دقیقا بعد از حوادث کوی دانشگاه. در آن دوران دو حرکت خیلی چشمگیر بوده است؛ یکی اینکه آن زمان به شوخی می گفتیم به سمت تفریحات سالم می روند. خاطرم هست که یکی از اعضای معمم شورای عالی انقلاب فرهنگی برای من تعریف می کرد که بعضی از کارهایی که با حمایت معاونت فرهنگی وزارت علوم آن دوره می کردند، شورای انقلاب فرهنگی راسا دخالت می کرد و آنها را تعطیل می کرد. عصبانیت سیدمحمد خاتمی از یکی از اردوهای مختلط در کنار دریاچه ارومیه برای مثال، اینکه گفتم به سمت تفریحات سالم پیش می رفتند، یک اردوی فرهنگی در کنار دریاچه ارومیه برگزار کردند که ویژگی های خاصی داشت که که دیگر خون اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی از جمله رئیس جمهور وقت که آقای خاتمی بود را به جوش آورد، اختلاط و رقص و آواز بود؛ این یکی از شاخصه های فضای آن زمان بود. یک اردوی فرهنگی در کنار دریاچه ارومیه برگزار کردند که ویژگی های خاصی داشت که که دیگر خون اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی از جمله رئیس جمهور وقت که آقای خاتمی بود را به جوش آورد، اختلاط و رقص و آواز بود؛ این یکی از شاخصه های فضای آن زمان بود. شاخصه دیگر این بود که بحث های سیاسی در فضای دانشگاهی به سمت افراط و خروج از نظام رفتند که در پی اینها، شورای عالی انقلاب فرهنگی آمده و بود طی دو مصوبه، معاونت فرهنگی وزارت علوم را منحل کرده بود و بخش های مختلف آن نیز پراکنده شده بود و افرادش جای دیگری بودند. بر همین اساس بود که معاونت فرهنگی وزارت علوم در دولت نهم، مجددا با مواقت و دستور رئیس جمهور احیا شد و بعدا آن مصوبات را خود به خود لغو کردند و کارهای مهمی انجام شد معاونت فرهنگی در ساختار بماند و الان تبدیل به قانون شده است و شرح وظایف و دستورالعمل دارد و باید ارزیابی شود؛ آن زمان قانون نبود. از زمانی که ما به وزارت علوم آمدیم، شعاری مطرح شد تحت عنوان “ما می خواهیم به سوی دانشگاه تمدن ساز اسلامی حرکت کنیم” و آن هم به هرحال مبتی بر مقدمات بود؛ مقدمات هم این بود که چالش های آموزش عالیآ زمان را از راه به کار بردن روش شناسایی تهدیدها و فرصت ها و نقاط قوت و ضعف، شناسایی شد و برای آن برنامه ای تنظیم و تدوین شد که برآیند و خروجی آن می شد تمدن سازی. از منابع آن هم می شود به کتاب “دانشگاه تمدن ساز اسلامی” اشاره کرد. این شروع تازه ای بود و باعث شد تا دانشگاه ها تا حد زیادی تکلیف خودشان را بدانند و چشم انداز تمدن سازی را قرار بدهند؛ آن هم تمدن سازی نوین ایرانی اسلامی که به این ترتیب در آن بن بست یک دریچه ای باز شد و افق نویی پیش روی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی قرار گرفت. به نظرم در آن زمان این شعار و برنامه خیلی خوبی بود که آن مشکلات را پشت سر گذاشت و یکی از ویژگی های این برنامه تقسیم کار بود. تمام تشکلهای دانشجویی، هیئت های، کانون ها و ... _ که در زبان خارجی NGO_ نامیده می شوند، کار سیاسی می کردند؛ حتی شوراهای صنفی دانشجویی، همه کار سیاسی می کردند؛ یا حتی مثلا این نشریات دانشجویی که تخصصی بودن خیلی هاشان کار سیاسی می کردند. تمام تشکلهای دانشجویی، هیئت های، کانون ها و ... _ که در زبان خارجی NGO_ نامیده می شوند، کار سیاسی می کردند؛ حتی شوراهای صنفی دانشجویی، همه کار سیاسی می کردند؛ یا حتی مثلا این نشریات دانشجویی که تخصصی بودن خیلی هاشان کار سیاسی می کردند. به اسم کار فرهنگی فقط کار سیاسی می کردند حتی نهادی درست کرده بودند تحت عنوان “مجامع کانونهای فرهنگی و هنری دانشگاهها” که جالب بود آن هم کار سیاسی می کرد. برای اینکه این فضا بشکند و این معضل حل شود، کاری که انجام شد و مدنظر قرار گرفت، اصل تقسیم کار بود. هر کسی مبتنی بر شرح وظایف خودش فعالیتش را در دانشگاه انجام دهد. من خاطرم هست که شوراهای صنفی یکی از کارهایی که آن زمان می کردند و خودشان را در انجام این کارها صاحب حق می دانستند، نامه می زدند به وزارت علوم که رئیس یک دانشگاهی را عوض کند و جالب این است خودشان هم یک رئیس پیشنهاد می دادند. یا مثلا بعضی از دانشجویان هویتی یا مذاهب اقلیتی خواسته هایی داشتند که بدون در نظر گرفتن خوب یا بدی آن، جایش در دانشگاه نبود؛ مثلا بعضی از دانشجویان کرد در یکی از دانشگاهها درخواست می کردند که می خواهیم در فلان دانشگاه، نماز جمعه اهل سنت برگزار کنیم؛ درست است که دانشگاه مسجد دارد و نماز جماعت هم دارد، اما نماز جمعه حساب و کتاب دارد. بعضی شهرها در کشور است که هم نماز جمعه اهل سنت دارد و هم نماز جمعه خودمان. اصلا بحث روی درست و غلطی آن نیست، حرف این است که اینها از جایگاه خودشان خارج شده بودند؛ شورای سیاست گذاری ائمه جمعه را اصلا برای همین گذاشته اند، این موضوع خیلی به دانشگاه ارتباط پیدا نمی کند. این در خواست ها تا حدی عجیب و غریب بود که من به اینها می گفتم آئین نامه ای که تحت آن فعالیت می کنید را بیاورید تا من ببینم که کجای آن نوشته است که شما می توانید رئیس دانشگاه را تعیین کنید! شما باید مسائل صنفی دانشجویان را حل کنید. البته دانشجویان در تعیین رئیس دانشگاه می توانند نظر بدهند اما نه اینکه برای وزیر تعین تکلیف کنند! البته در آن فضا اینطور صحبت کردن و شنیدن نظرات آنها خیلی جرات می خواست چون خیلی از آنها حکومتی برای خودشان در دانشگاه داشتند. البته به این مسائل به تشکل های همسو نیز برمی خورد؛ مثلا دوستان ما در جنبش عدالتخواه دانشجویی بعضا ما را متهم به محافظه کاری می کردند و ما چاره ای نداشتیم که این راه را ادامه دهیم. ویژگی دیگری که طرح “دانشگاه تمدن ساز ایرانی اسلامی” داشت، این بود که سطح دانشگاههای جمهوری اسلامی ایران را یک پله از اینکه بیاید و احتیاجات کشور را حل بکند،-باتوجه به اینکه دانشگاه مسئول تامین نیازهای جامعه است- سطحش را ارتقا می داد. نتیجه آن هم تبدیل دانشگاه به دانشگاهی در طراز انقلاب اسلامی بود. اگر به انقلاب اسلامی هم نگاه کنیم می بینید که آمده است هم انسان نویی بسازد و هم تمدن نوینی درست کند و بدون این دو هم نمی تواند زنده بماند. بعد از مدتی که این شعار در فضای دانشگاهی مطرح شد و افراد آن را دیدند و مطالعه کردند و به ابهامات آن پاسخ داده شد و به هرحال یک مقدار فضای آن در دانشگاهها دیده شد، دانشگاهها احساس بالندگی کردند و سرعتشان را بیشتر کردند. به همین خاطر هم یکی از مسائلی که خیلی مورد توجه قرار گرفت، توسعه انجمن های علمی دانشجویان بود وقتی که آمدم تعداد این تشکلها تقریبا 660 تا بود که در هنگام تحویل، نزدیک به 8 هزار دفتر بودند. در بخش های دیگری هم رشد داشتیم اما چون قرار شد بر محمل علم کارهایمان را جلو ببریم، این قسمت مورد توجه قرار گرفت، هم مخالفین و موافقین به ما ایراد می گرفتند که سابق معاونت فرهنگی وزارت علوم با کار سیاسی می کرده است و شما هم کار سیاسی کنید. و این مسئله همین آقایون تحکیمی قدیم از ما ایراد می گرفتند، و خیلی از این افراد عین رفاقت از ما فاصله گرفتند و در جلسات شرکت نکردند، تا الان هم ناراحت هستند. هم مخالفین و موافقین به ما ایراد می گرفتند که سابق معاونت فرهنگی وزارت علوم با کار سیاسی می کرده است و شما هم کار سیاسی کنید. و این مسئله همین آقایون تحکیمی قدیم از ما ایراد می گرفتند ولی آن برنامه برنامه موفقی بود بطوری که در برنامه “دانشگاه تمدن ساز”، دانشگاه در حوزه علمی شروع به فعالیت کردند و زمانی که ما وزارت خانه را تحویل گرفتیم عدد مقالات 3300 عدد بود، تحویل دادیم نزدیک به چهل هزار مقاله شد. می آیند و میگویند نفت انقدر بوده است و...، این در حالی است که همه می دانند که بودجه کشور یک چیز معینی است، اصلا شما بگو نفت بشکه ای 300دلار، بودجه که یک چیز معینی است، و در بودجه دانشگاه ها هم همین مسئله بود، که ما با همان بودجه توانستیم کار را جلو بردیم، جشنواره های فرهنگی برگزار کردیم، نشریات دانشجویی را سازماندهی کردیم. به نظرم میرسد یک آرامشی همراه با نشاط در دانشگاه بوجود آید و باید هم همین مدلی باشد، دانشگاه ما ناید مرده باشد و اتفاقات دوره آقای خاتمی نباید در آن اتفا بیافتد. در همان سال، هیات مذهبی، انجمن های صنفی و فرهنگی و سیاسی بوجود آمد، بطوری که انجمن های سیاسی از عدد 123 انجمن به 260 انجمن در آن 8 سال رسید. که به دلیل سرخوردگی که شده بود، تجدید حیات این تشکل ها، کار سختی بود. * یکی از ایرادات اصلی به دولت آقای احمدی نژاد همین مسئله بود که در آن زمان تعداد تشکل های اصلاح طلب در دانشگاه کم شد و همین مسئله باعث بی رمق شدن فضای سیاسی دانشگاه ها شد؟ این مسئله چطور با افزایش تشکل ها درست است؟ خواجه سروی: من این مسئله را بگویم، همین آقای دکتر پزشکیان وزیر بهداشت، آقای توفیقی وزیر علوم و آقای قمی نیز رئیس نهاد رهبری بودند، اینها معین هستند، اینا در سال 83 یک مصوبه گذراندن در هیات نظارت مشترک علوم و بهداشت، آنجا تحکیم علامه را غیر قانونی اعلام کردند؛ وقتی این طیف غیر قانونی اعلام شده، تمام دفاتر تحکیم مشخص می شود عدد آنها پایین می آید، دوره ما هم همان ها هم که از خط خارج شده بودند، اتفاقا ما نگهشان داشتیم، اما خودشان روی مواضع خود پافشای کردند، و این مسئله فقط فحش به نظام و جمهوری اسلامی نبود. مصوبه ای ما تصویب کردیم در سال 87 یا 88، که من معاون نبودم و به عنوان کارشناس بودم، که وزیر، نهاد و نماینده شورای عالی و یک استاد دانشگاه، حق رای داشتند، آنجا یک پرونده ای از همین بقایای تحکیم، که جالب بود پرونده بود که این افراد در حمایت از اسرائیل بیانیه داده بودند؛ این واقعا جالبه، اگر به جمهوری اسلامی فحش می دادی آدم دلش نمی سوخت، اما چرا از اسرائیل حمایت می کنید. این اتفاقات افتاد که میگن چرا تعداد تشکل ها کم شد! جالب بود پرونده بود که این افراد در حمایت از اسرائیل بیانیه داده بودند؛ این واقعا جالبه، اگر به جمهوری اسلامی فحش می دادی آدم دلش نمی سوخت، اما چرا از اسرائیل حمایت می کنید. این اتفاقات افتاد که میگن چرا تعداد تشکل ها کم شد! من شاهد بود که همین نهاد رهبری و وزیر از مدافعان این تشکل ها بودند، ولی ببینید چه اتفاقی افتاد که این تشکل ها غیرقابل تحمل شدند. این کاهش برای این مسائل است؛ همین انجمن فرهنگ و سیاست شیراز است که چندین شعبه دارد، در زمان ما هم بود که کسی کاری با آن نداشت؛ اتفاقا با آقا دکتر زاهدی در دانشگاه شیراز با همین افراد جلسات متعددی داشتیم. یا انجمن ترقی خواه که طرفداران آقای معین هستند کسی جلوی آنها را گرفت. انجمن تهران خیلی مشکلات داشت اما تحمل شد؛ به نظرم این چیزی که دوستان می گویند یک بهره برداری است. در صورتی که این یک مصوبه قانونی است. اما من اینجا بگویم انجمن های اسلامی که مواضع نزدیک به آنها داشتند اما از مواضع افراطی این تشکل ها، مثل حمایت از اسرائیل یا ضدیت با ولایت فقیه تبری جستند، حتی مورد حمایت نهاد رهبری و ما نیز بودند. اما عدد آنها به 20 تشکل نمیرسید و جالبتر اینجا بود که همین تعداد نیز در درون با هم مشکل داشتند. تقاضای مجوز نیز در همین اواخر که اصلا از این طیف نیز نبودند، تقاضا هم نداند. از خود آقای پزشکیان سوال کنید یا نهاد که مصوبه این جلسه است، که آقای توفیقی نیز امضا کرده، آنجا آمده است. دانشگاه ها یکم مخالفت می کردند اما سعید می کردند قانون را رعایت کنند. با این حال عددی که ما اعلام کردیم نشان میدهد ما رشد داشتیم، در زمان ما هم تشکل هایی که تقاضا اعلام موجودیت میکردند، دانشگاه ها نیز طبق قانون به آنها مجوز می دادند. * فضای فرهنگی در این دوره وزارت علوم چگونه بود؟ خواجه سروی: من هشت سال در وزارت علوم بودم و حداقل به اندازه یک کارشناس جز سر در میارم، و با وزارت بهداشت وبقیه جاها ارتباط داشتیم، و حتی رئیس جمهور سابق. یک اصل اساسی در دولت یازدهم است، و آن هم این مسئله است که آموزش عالی در اولویت نیست. اگر این فکر باشد، صحبت درباره مسائل جزئی آموزش عالی چه فایده ای دارد. بعضی از دانشگاه های ما در ایران روسای آنها بعد از دوسال و نیم، مشخص نیست، این بالاخره نباید به مسئول قوه مجریه که رئیس جمهور است بر بخورد؟ این نشان می دهد که دانشگاه در اولویت دولت نیست، دیگه حرف زدن از معاونت فرهنگی و... فایده ندارد. وزارتی که نزدیک به پنج میلیون نفر دانشجو و استاد دارد، بعد می روند از وزارت بهداشت برایش وزیر می آورند، این یعنی چه؟ وزارتی که نزدیک به پنج میلیون نفر دانشجو و استاد دارد، بعد می روند از وزارت بهداشت برایش وزیر می آورند، این یعنی چه؟ آموزش عالی از اولویت های حاکمیت است اما در دولت فعلی اولویت نیست امروز دانشگاهیان ما خیلی مورد توجه نیستند و توجه کردن به معنای سخنرانی و تعریف و تمجید نیست، بلکه باید عملا اتفاق بیافتد. مثلا بودجه بدهند و کار راه بیاندازند. و این را تمام وزرای علوم انجام داده اند و مقام معظم رهبری از آن خوشحال بودند و فرمودند که شما کاری را که می گفتند نمی شود را انجام دادید و کشور به شما افتخار خواهد کرد. ما به شخص وزیر کار نداریم اما آموزش عالی خیلی در اولویت دولت نیست. دانشگاه در اولویت حاکمیت و نظام هست اما در اولویت دولت و قوه مجریه نیست. در اولویت بودن یعنی دانشگاه بر محور علم حرکت کند و خروجی داشته باشد. البته نکته ای در این دولت اتفاق افتاده و آن این است که وزارت علوم تشکل های منحله را احیا کرده است و با آن ژست می گیرد و برای رسیدن به اهداف خود از آنها استفاده می کند و آنها را پیاده نظام خود قرار داده است. در کل دولت یازدهم دانشگاه را خیلی جدی نمی گیرد. بعضا افرادی که اتاق فکر دولت و وزارت علوم هستند این پیشرفت ها را پیشرفت نمی دانند. آقای معین قبل انتخابات در دانشگاه شیراز گفتند کی ما پیشرفت کرده ایم؟ . فرهادی وقت کافی برای اداره وزارتخانه را ندارد حالا وقتی دانشگاه در اولویت دولت باشد وزیری را می گمارند که او فارغ البال باشد. وزیر علوم باید در تمام جلسات هیات امنا شرکت کند و وقت کافی در اختیار ندارد. و آقای فرهادی علی رغم ویژگی های مثبت سابقا در وزارت بهداشت مجموعه گسترده ای را اداره نکرده است. وزارت علوم بسیار پیچیده تر از وزارت بهداشت است. بنابراین خمودگی در تمام بخش های وزارت علوم دیده می شود و گاها کارهایی هم انجام می شود. اتاق فکر وزارت علوم در دست فتنه گران است وزارت علوم را دو دسته اداره می کنند که یکی از آنها اتاق فکری است که افراد فتنه گر هم در آنها هستند و یک بخش آن هم دولتی ها هستند که از مجموعه نگهبانی می کنند. البته معاونت فرهنگی هم گاها راه را برای سوء استفاده های آن اتاق فکر باز کرده است. من چون معاونت فرهنگی را به خوبی می شناسم می دانم که این کارها و سواستفاده ها مربوط به آنها نیست. این کارها مربوط به دوره آقای ظرییفیان و همکارانش است. البته این سواستفاده ها با حمایت انجمن تهران که در وزارت علوم مستقر شده اند انجام می شود. در سال 84 که ما آمدیم یکی از اسناد فراموش شده سند دانشگاه اسلامی بود که احیا شد و نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری نسخه های آن را در دانشگاه ها توزیع کرد. این سند در عمل معطل مانده و اجرا نمی شود و شیوه قوه مجریه ما هم همین است که در ظاهر به این اسناد پایبند هستند اما در عمل به آن را قبول ندارند. الان کسی کدهای اظهارات آقای رئیس جمهور دربیاورد متوجه می شود که نظر نظام چیز دیگری است. من برای اینکه سند دانشگاه اسلامی را پیاده کنم کمیته کارشناسی را تشکیل دادم و کلی جلسات تشکیل دادیم. حالا برجام یک و دو را مطرح کردند. خاتمی قانون حجاب و عفاف را ابلاغ کرده بود حجاب و عفاف قانون دارد و نظر شخصی نیست شواری عالی انقلاب فرهنگی آن را تصویب کرده است. یکی از آنها را در دهه 60 ویکی از آنها سال 77 و زمان آقای خاتمی تصویب شده است و سال 85 شورای انقلاب فرهنگی تغییراتی در آن انجام شد و هرگز مساله حجاب و عفاف سلیقه ای نیست. در دولت احمدی نژاد در اینکه چگونه انجام شود اختلاف سلیقه وجود داشت و برخی معتقد بودند که در دانشگاه ما باید کلاس های دختر و پسر را جدا کنیم که اجرایی هم شد. یک برداشت دیگر این است که دولت باید تلاش کند اقدامات لازم را برای اجرای این قانون فراهم کند یعنی باید برای آن روش پیدا می کردند. مثلا امکان اینکه یک دانشگاه دخترانه و یک دانشگاه امیرکبیر پسرانه را داشته باشیم را فراهم کند. قانون حجاب و عفاف باید تفهیم شود همیشه وقتی این دولت آمده از روش اعتدال استفاده کند دچار افراط وتفریط شده است. من معتقد بودم باید این قانون را ابتدا تفهیم کرد زیرا الان اکثر افراد نمی دانند چنین قانونی داریم. این را باید در مراسم جدید الورودها تفهیم کنند. مثلا اگر مامور حراست به پوشش یک دانشجو ایراد می گیرد، دانشجو ابتدا فکر می کند ایراد گرفتن حراست قانونی نیست ولی وقتی قانون را به او نشان می دهیم می گوید اگر من می دانستم چنین قانونی وجود دارد هرگز آن را انجام نمی دادم. بعضی از فعالین دانشجویی فعال خودشان به من گفتند: که ما قبل از دولت آقای خاتمی به دانشگاه رفته بودیم. مثلا سال 86 هم به همان دانشگاه رفته بودیم. اصلا باورمان نمیشد این همان دانشگاه باشد. البته این روشی که ما میگفتیم که حوصله نمی کشد و وقتمان تمام شده است. اگر خواستید یک مصاحبه دیگر را بگذارید این بحث حجاب و عفاف را حداقل کار هایی که ما کردیم حداقل گزارشش را برای ثبت در تاریخ بدم. که چه اتفاقاتی افتاد. ولی اون روشی که ما به جلو رفتیم اتفاقا باعث شد که عدد دانشجویان با حجاب بیشتر بشود. من نمیدانم این مسئله حل شد یا نه، ولی عدد بدحجاب های ما کاهش پیدا کرد طوری که تقریبا آدم های حساس جامعه منهای علی مطهری مثل همیشه که همه یک چیزی می گویند ایشان چیز دیگری می گوید، تقریبا آدم های حساس در جامعه ما روی این مسئله خیلی حساسند به این نتیجه رسیدند که وضع عفاف و حجاب در دانشگاه بهتر از وضع عفاف و حجاب در جامعه است. این کد از حاج آقای علم الهدی –امام جمعه مشهد- است که ایشان بالاخره در این زمیه ها سخت گیر و با کسی هم شوخی ندارند و خیلی آدم های دیگر. ما بدون اینکه در دانشگاه شناخت ایجاد کنیم و افراد را متقاعد یا توجیه کنیم به اجبار می توانیم کارهایی انجام دهیم ولی شکست میخوریم. آخر دانشگاه خواه ناخواه محیطی است که شما با افرادی طرف هستید که از شما استدلال می خواهند باید متقاعدشان کنید. باید در پرده قرار بگیرند باید بفهمند فوایدش در چیست مضراتش کجاست و اتفاقا قانون عفاف و حجاب هم همین را میگوید. تندروی هایی که در این زمینه شده است را واقعا هیچ وقت طرفدارش نبودم، بالاخره روش کاری من نشان داده است که طرفدار کندروی هم نبوده ام. اتفاقا سر همین مسائل بود که بحث ازدواج دانشجویی را خیلی جدی گرفتیم. یعنی اگر می خواهیم که مثلا مشکل عفاف و حجاب حل شود باید در مورد فضاهای ایجابی دوران جوانی و دانشجویی باید فکر کنیم باید برنامه بدهیم. از این طرف که دانشجو باید چکار کند، کمیتش لنگ است دیگر! بالاخره غریضه و شهوت و دوست داشتن زیبایی و ارتباط با جنس مخالف و این ها را که خدا در وجود آدم ها قرار داده است. اتفاقا آن زمان یک سنجشی شد از دانشگاه ها، 52 درصد از کسانی که بد حجاب بودند گفته بودند که یا ما در سن ازدواج قرار داریم یا از سن ازدواجمان گذشته است، درصد کمی گفته بودند که برای دهن کجی به مسئولین دانشگاه ما این کار را می کنیم. اتفاقا بعدا هم مقام معظم رهبری در بجنورد فرمودند که این ها نشانه عناد با نظام نیست بیخودی این چیز ها را نگویید. فرمایش ایشان هم مبتنی بر تحقیق و شناخت هست همینجوری نگفتند. حتی من بنظرم استنباط شخصی خودم کار تحقیقاتی درست است. آن روالی که ما داشتیم جلو می رفتیم افراط و تفریط در آن اتفاق نمی افتاد نتیجه اش بهتر بود. ولی ببینید عفاف و حجاب یک بحثش بالاخره باید این بحث ایجابی های زندگی جوانان و دانشجوها را باید راه برایش بگذاریم. نمی شود به افراد بگوییم که شهوت به تو فشار می آورد روزه بگیر. حالا بالاخره آدم های مومن و متدین مثل امثال جنابعالی یا بنده که در دانشگاه امام صادق(ع) درس میخواندیم. فکری به حال خودمان کردیم، بقیه که اینجوری نیستند این ها باید راهی برایشان پیدا کرد. اگر راهی برایشان پیدا نکنیم خودشان برای خودشان راه پیدا میکنند راهی که آن ها پیدا می کنند همین است. اتفاقا من یکی از ان چیز هایی که در ان دوران دنبال کردم این بود که باید بحث ازدواج دانشجویی که ایده اش برای نهاد است و فقیرانه و غریبانه برگزار می کند باید مورد حمایت قرار بگیرد. اتفاقا آن زمان حالا که وزارت ورزش و جوانان نبود، می گفتیم سازمان ملی جوانان باید از این حمایت، حتی رفتیم مجلس گفتیم که باید کمیسیون عمران مجلس برای ساخت. خوابگاه های متاهلی بودجه برای دانشگاه ها بگذارد. مکاتباتی که آن زمان با کمیسیون کردم و دعواهایی که کردم هست، حتی نهاد هم شریک بود در پیگیری این کار. نمی شود پدیده های اجتماعی را یک جانبه ببینیم و حکم صادر کنیم، این غلط است. افرادی که مثلا مثل کاندیدای ریاست جمهوری یا بعضی تشکل ها یا کسانی که می خواهند رای بیاورند یا مثلا الان در مسند قدرتند و نمی توانند عملکرد خود را گزارش خوب از آن بدهند چون می خواهند خود را توجیه کنند یا فضاسازی کنند، مثلا حمله می کنند این ها کارهای مختلفی انجام شده و هم در حوزه سیاسی و هم در این حوزه ها که بالاخره ما کارهای خیلی مختلفی انجام دادیم. عفاف و حجاب قانون دارد که قانون خوبی هست و در مبنای مسلک اعتدال هم اتفاقا نوشته شده است و همین دولت هم اگر بخواهد می تواند اجرا کند. نه کند هست نه تند! باید مسولین فرهنگی کشور خیلی حوصله شان زیاد باشد که نتیجه بدهد. به کارهای فرهنگی حداقل ده سال باید زمان بدهیم تا جواب بدهد. ما مثلا یک درخت پسته می کاریم می گوییم که 12 سال بعد بار می دهد، طوری نیست. بعد یک آدم بی حجاب را می خواهیم با حجاب کنیم، امروز میگوییم پس چه شد این پولی که به تو دادم خرج شد چرا نشد؟ چرانشد؟ بالاخره باید دوازده سال پایش بایستیم. کار مهمی است این مسائل. * یک کاری در این مدت که شما مسئولیت داشتید پیگیری شد، بحث تدفین شهدای گمنام در دانشگاهها بود که مخالفین و موافقینی داشت. در این باره مختصری توضیح بدهید. خواجه سروی: ببینید ما که آمدیم وزارت علوم اوایل مثلا در حدود یک سال، بعضا گروه های سیاسی که مشخصا همه انجمن های اسلامی تحکیم، شاخه علامه و بقای آنها با تدفین شهدای در دانشگاه ها مخالفت می کردند. در دانشگاه شریف حتی کتک کاری شد و شیشه ماشین رئیس دانشگاه را شکستند. سرش زخمی شد. دانشگاه لرستان مثلا چنین دعوایی شد در دانشگاه های مختلفی این دعواها شد. دوره ما حدودا یکسالی این دعواها بود بعد تمام شد. تمام هم که شد به لحاظ این بود که خود دانشگاه سوابقشان در وزارت علوم هست در بایگانی ها هست که نامه های متعددی از دانشجوها و اساتید و حتی هیئت رئیسه دانشگاه و شورای دانشگاه های مختلف وزارت علوم می نوشتند که این نشان دهنده این بود که تمایلی وجود دارد برای این کار که شدای گمنام در دانشگاه ها دفن شوند و میتوانم بگویم که این یک عشق به شهدا و عشق است. این پدیده شهید و شهادت و فرهنگ ایثار و یک قدردانی ناچیز از به کسانی است که بهترین سرمایه شان را در راه خدا و پیشرفت این کشور به هرحال هدیه کردند و ارزانی داشتند. به هرحال این دیگر تمایل دانشگاهیان را نشان می داد. جوابی هم که آن زمان به دانشگاه ها میدادیم دستوری از بالا نیست در اختیار خودتان است البته من صراحتا می گفتم من طرفدار این حرف هستم و ما هم تمایل داریم این اتفاق بیفتد غیر از بحث قدردانی از شهدا و دینی که ما به همه شهدا داریم که باید به آنها احترام بگذاریم و به هرحال در بهترین مکان هایی که می توانیم که آنها را ارج بنهیم و دفن کنیم. بارگاه و مزار شهدا را یک منبع الهام منبع تربیت و منبع معنوی برای کار فرهنگی می دانیم. غیر از این مسائل که جزء اعتقادات هست و بخشی هم تعلیم و تربیت هست، این الهام دهنده هست. به هرحال یک پدیده جهانی هست یعنی در تمام کشور ها سربازان گمنامشان را در بهترین مکان ها دفن می کنند و جالب است برخلاف ما که خیلی هم به آن نمی رسیم، آنجا را آب و جارو می کنند، دسته گل می گذارند، عزیز ترین مهمان ها و هیئت ها بلند پایه شان را به آنجا می برند و ادای احترام می کنند. هرکسی پیرو فرهنگ غرب باشد این در فرهنگ غرب هست، اگر پیرو فرهنگ شرق باشد آنجا نیز هست اگر پیرو فرهنگ ژاپن باشد، هست، هند باشد، هست. یعنی هیچ کجای دنیا را پیدا می کنید که این نباشد. بنابراین در کشور ما معنی ندارد که مخالفت کنیم، حالا چه در دانشگاه و منتقدین که مکان بسیار مقدسی است، جایگاهش اتفاقا والاست و یک مکان های تربیتی است نکته اش دراین است بالاخره همه ما در مرقد ائمه اطهار می رویم. یا امامزاده ها، یا مسجد و حسینیه می رویم. حالا غیر از بحث های نماز و ... یک منبع تربیتی برای خودمان می دانیم که اتفاقا بهترین تناسب را با دانشگاه ها دارد و اتفاقا در دوره ما. به ما می گفتند بسیج نیروی نظامی است، چرا در دانشگاه ها هستند درحالی که چه کسی گفته بسیج نیروی نظامی هست؟ بسیج همه جا حضر دارد، در دانشگاه هم همچنین. این ها را من قبلا هم گفتم بعد گفتند که این بسیجی ها که جایشان در پادگان است. این ها حالا میخواهند شهدا را هم بیاورند؛ چه ربطی شهدا به ما و دانشگاه دارند؟! اتفاقا ربط دارد، آن وقت به دانشگاه ها گفتیم که دانشجویان را ببرید توجیه کنید؛ بنا شد که برای اینکه کامل بشود در تمام دانشگاه ها، برای شهدا بنایی را درست کنند که حالا دیگر اسامی را خود دانشگاه ها متفاوت گذاشتند. می گفتند این ها ادامه کار نیروی های نظامی خودشان را می خواهند ماندگار کنند. می خواهند خودشان را بچسبانند به اجساد شهدا در این محیط یک بهانه ای برای ماندن داشته باشند. این استدلال باطل است اصلا سیاسی می دیدند و می خواستند حوزه نفوذ رقیب را کم کنند. * در سال 95 توصیه شما به بخش فرهنگی وزارت علوم چیست؟ خواجه سروی: اگر کسی خواسته باشد یک سند افتخار به جا بگذارد ما یک کاری شروع کردیم که ناتمام ماند، آن هم تاسیس دفاتر دانشجویی در دانشگاه ها بود که بعدا متوقف ماند که نهاد نمایندگی هم درجریان کار بودند؛ اگر این کار را جدی بگیرند خیلی خدمت بزرگی کردند به نسل کنونی که متاسفانه خیلی گرفتاریش زیاد هست. کد مطلب : سایر اخبار ...
گفت و گو با رشیدپور درباره تمام جنجالهایش
سیاست بازی و چینش سیاسی باشیم. اما اینجا تریبونیم. اما دنبال توجه به این گفت و گو نشان دادن رضا رشیدپور به مخاطب به عنوان کسی که یک مصاحبه گر حرفه ای و برنامه ساز خوب هست که هستید؟ خب، چه عیبی دارد که باشم؟ اصلا ذات رسانه همین است. عیبی که ندارد اما من می گویم کمتر سراغ سوژه سخت می روید. نخیر، به این دلیلی که شما می فرمایید نیست. اگر منظورت این است که ...
شهرام قائدی: عید نوروز به عشق مادرم به قیروکارزین می آیم / 60% چهره شدن شانس است/ بغض هایم نمیگذارند بیش ...
... پس اول شانس و بعد تکنیک و استعداد. بغض هایم اجازه نمیدهند بیش از سه کلمه درباره شهدا حرف بزنم اهل دروغ نیستم. اگر در فیلم جنگی و دفاع مقدس بازی کردم با ایمانم بازی کردم چراکه بی شمار برای شهدا ارزش قائلم. به نفس های دخترم که از مرگ حتمی نجات پیدا کرده قسم میخورم ، تا حالا در هیچ رسانه و مطبوعاتی این حرف رو نزدم ، اینجا به شما میگم چون من به تو احتیاجی ندارم و تو هم به من ...
کوچک زاده: هیچ فردی از من فحاشی سراغ ندارد/ یکی به من گفت شعبان بی مخ، دیگری هم گفت حضرت سلیمان نیستم که ...
در آن روز به نمایندگان مردم این گونه القا شد که این نظر رهبری است که برجام به این صورت به تصویب برسد در حالی که چند روز بعد دیدیم که رهبر معظم انقلاب روی مصوبه مجلس و مصوبه شورایعالی امنیت ملی نامه ای برای اجرایی شدن برجام نوشتند که در آن 9 تذکر به عنوان تبصره به آنچه ما تصویب کردیم، اضافه کردند بنابراین این نمی شود که کسی یک موضوعی را قبول داشته باشد و بعد 9 تبصره بدان بیفزاید از اینجا می توان ...
از من و فاصله سنی با تو!
گذارم و یا آن ها را از مد افتاده/ کودکانه می دانم؟ 4- از یک مشاور خبره بپرسید به خصوص وقتی که نگران اختلاف سنی با همسرتان هستید، مشاوره پیش از ازدواج می تواند به شما بگوید که آیا تفاوت میان شما و نامزد بالقوه تان مشکل ساز خواهد شد و یا خیر. * کارشناس ارشد روان شناسی
جوایز خواب تلخ در خانه خاک می خوردند/ معترض سیاسی نیستم
بحث درباره سینمای جشنواره ای هم از همان تقسیم بندی کلامی ما می آید. مثلا وقتی با یک فیلم تجاری رو به رو هستیم عنوان فیلمفارسی را برایش به کار می بریم در حالی که ممکن است یکسری فیلم های تجاری سخیف داشته باشیم و یکسری هم فیلم های قابل دفاع. یا فیلم های دولتی را هم عمدتا وابسته و سفارشی می دانیم و به این فکر نمی کنیم که در دل این فیلم های سفارشی هم شاید فیلم خوبی وجود داشته باشد. آیا اگر یک فیلم خوب ...
بهترین آنتی ویروس ها برای کامپیوترهای شخصی (بخش اول)
ناشناخته و جدید نیز متمرکز بوده اند. مهم ترین عاملی که در آزمایش این آنتی ویروس ها به آن توجه شده، این است که محصول امنیتی چگونه بعد از شناسایی آلودگی و وجود قطعه بدافزاری می تواند آن را پاک سازی کند. هر برنامه ای در این فهرست باید به عنوان سرمایه باارزشی در نظر گرفته شود. ذکر این نکته ضروری است که تفاوت هر یک از آنتی ویروس های بررسی شده در این مقاله بسیار جزئی بوده و در بعضی موارد تنها شیوه نصب ...
ناطق نوری: برای بازگشت به سیاست پیر شده ام
علی اکبر ناطق نوری پس از چندین سال سکوت نسبی رسانه ای، بسیاری از وقایع سیاسی رخ داده در دوازده سال اخیر و جایی را که خود در این دوره در صحنه سیاسی ایران ایستاده بوده، تشریح کرده است و عدم حضورش در انتخابات را برای کادرسازی و در واقع ایجاد فرصت برای نسل آینده مدیران می داند؛ رویکردی که کمتر سیاستمداری در ایران دارد. به گزارش تابناک ، علی اکبر ناطق نوری، رئیس مجلس پنجم شورای اسلامی که ...
روابط صمیمانه لاریجانی با سردار سلیمانی و سیدحسن نصرالله
انتخاباتی صدای ملت نتوانست از مردم تهران برای ورود به مجلس دهم، رای بگیرد؛ درباره مشاوره هایش به رئیس مجلس در روزهای پایانی سال 94 گفت و گو کردیم. او هم از روابط صمیمانه لاریجانی با چهره هایی چون سردار قاسم سلیمانی و سیدحسن نصرالله سخن گفت که در ادامه مشروحش را می خوانید: به عنوان مشاور امور بین الملل رئیس مجلس، چه مشورت هایی به آقای لاریجانی می دهید؟ خوشبختانه ایشان خیلی به ...
هیچ گاه تسلیم نشدیم
داوران بخش های مختلف سینمایی لحاظ شد که همگی افرادی حرفه ای و آشنا به این مقوله بودند لذا روی نظر هیأت داوران حرفی نزدیم و در تصمیم گیری آنها هیچ دخالتی نکردیم. توصیه ای هم نکردیم. شما در یک بازی فوتبال وقتی یک کارشناسی را به عنوان داور می پذیرید مطیع حکم او هستید و حتی اگر بازیکنی در زمین بازی با داور برخورد کند طبق قانون بازی می توانید اخراجش کنید، حالا در یک فضای فرهنگی این توقع احترام به نظر ...
جهان در اولین هفته فروردین 95
ائتلاف متجاوزان و مزدورانشان در جبهه های مختلف و دستاوردها و پیروزی های آنها در طول یک سال تجاوز ظالمانه و وحشیانه سعودی ها تمجید کرد و گفت یمنی ها با شجاعت و نبرد قهرمانانه نشان دادند که یمن با مؤسسات دفاعی، امنیتی و کمیته های مردمی و قبایل آن هرگز شکست نخواهد خورد و اراده آنها عنوان ثبات، ایستادگی و قهرمانی و کوه ها و دشت ها و وادی ها و صحراهای یمن، جهنم تمام متجاوزان و گورستان هر کسی خواهد بود که ...
سلوک سیاسی آیت الله العظمی بروجردی(ره)؛ پیش درآمد نهضت حضرت امام خمینی
این زیربنای تعالی سایر ابعاد جامعه ایران شیعی، به سیاست اصلاحی و تعامل سازنده با شاه جوان، به عنوان سلطان شیعی در فضای دنیای پر از کفر و الحاد کمونیستی و لیبرالی و همسایگان ضد شیعه وهّابی، روی آورد و از تضعیف این سلطان بدون پرونده و به ظاهر مطیع، خودداری نمود و در پاسخ معترضان گفت: شاه حالا که از خودش اختیاری ندارد و تحت فشار دولت های بیگانه است؛ یک طرف روس و طرف دیگر غرب و آمریکا که ...
بالا و پایین مواضع کارلوس کی روش از خداحافظی تا سلام دوباره(تحلیل)
اش منتشر کرده اند که به نظر می رسد با یکدیگر مربوط باشند. سرمربی تیم ملی در اولین نقل قول منتشر شده توسط خبر آنلاین از امکان جدایی حرف زده است و در پست فیس بوکش از ادامه کار خبر داده و البته امکاناتی که در اختیار ندارد. نمی خواهم برای عید کام مردم را تلخ کنم یا از مشکلات بگویم اما فقط می توانم بگویم در سال پیش رو ، همه چیز عوض می شود. حالا فصل تغییر است و فوتبال تان به این تغییر نیاز ...
مولاوردی:لبخند را بر لبمان خشکاندند
ها و در دستگاه های اجرائی پیدا کرده اند، فاصله بگیریم، ولی هنوز مطلوب نیست. در یک نگاه اجمالی، سال 1394 برای معاونت زنان چطور گذشت؟ سالی با فراز و نشیب و تقریبا متأثر از وضعیتی که دولت با آن رودررو بود. سال سختی بود برای ما، چون هرچه ما پیش تر می رویم، حجم و شدت انتقادها و تخریب ها بیشتر خودش را نشان می دهد و قطعا خیلی بیشتر از قبل، پاسخ دادن و خنثی کردن این انتقادها و تخریب ...
صندلی داغ طرفداری: میلاد گودرزی؛ یک ایتالیایی قابل اعتماد و بامعرفت
.... در بخش اخبار فوتبال خارجی هم بارها میلاد بوده که مثل یک دفاع آخر مانع رد شدن توپ از خط دروازه طرفداری شده. بار ها در ساعات مختلف شبانه روز (از 7 صبح گرفته تا 2 بامداد) میلاد وارد گروه شده و پرسیده چرا این خبرو کار نکردین؟ و بعد هم بدون منت خبر مربوطه را ترجمه کرده و روی خروجی سایت قرار داده است. در حالی می تواند با خود بگوید من وظیفه ام در بخش ویدیو را انجام داده ام و خلاصه فلان بازی ...
ملاحظات در تجهیز کتابخانه های کشور - از همه ناشران کتاب می خریم
مناسب نیست. ما باید همه اعضا، شرایط بومی، شرایط زبانی و مذهبی و دیگر عناصر اجتماعی را برای فرستادن کتاب در نظر بگیریم. * یعنی نوعی از بازاریابی یا به عبارتی بازارسنجی! بله. به عنوان مثال یکی از کتابخانه های ما در مکانی قرار گرفته بود که بیشتر مراجعه کنندگانش زنان خانه دار بودند و قفسه های کتابخانه، پر از کتاب های فلسفه پست مدرن بود. بله بسیار خوب است که یک کتابخانه مملو از ...
تا زمانی که صدایم درآید، گزارش می کنم/ بدون فوتبال می میرم
پایان می رساند: اعتقاد دارم که باید به هر اندیشه ای احترام گذاشت. همانگونه که ما هرگز به خودمان توهین نمی کنیم، نباید به دیگران هم توهین کنیم. بهترین انسان ها کسانی هستند که وقتی خوب را برای خود می خواهند، همان خوب را برای دیگران هم بخواهند. من هرگز بد ذات نیستم که حتی برای منتقدان خودم خط و نشان بکشم و تهدیدشان کنم. آنها را هم دوست دارم و به فضای فکری و عقیدتی آنها احترام می گذارم و از آنها پوزش می خواهم اگر بخاطر کم سوادی، کم دانشی، ناتوانی، نافهمی و ... نمی توانم آنچه را که از من می خواهند برایشان فراهم کنم اما سعی می کنم از نقد آنها استفاده کنم. ...
از تتلو و شجریان تا حامد زمانی و سالار عقیلی/ سیاست وجه مشترک پرحاشیه های مشهور موسیقی/ رفتار روحانی و ...
آن چهره های متعدد و البته کاملا متفاوتی در این حوزه خبرساز شدند و هر یک چند صباحی تیتر اصلی رسانه های حوزه فرهنگ و هنر را به خود اختصاص دادند و وجه مشترک آنها نزدیک شدن به مرزهای سیاست بود و دلیل پرحاشیه شدن سیاست زدگی فضای جامعه. مواردی که بعد از پدیده مرگ مرتضی پاشایی، نشان می دهند در عدم سو گیری مشخص در سیاست گذاری کلان فرهنگی، موسیقی همچنان جزو حوزه های پربسامد افکار عمومی است. ...
چند سکانس خواندنی از زندگی سیدصادق طباطبایی؛ سیاستمدار خوش چهره ای که زیاد می دانست
بازرگان و تا شروع نخست وزیری شهید رجایی، سرپرست نخست وزیری بود و در زمان جنگ ایران و عراق از سوی امام خمینی (ره) مسئولیت تهیه اسلحه را برای ایران به عهده گرفت. او بعد ها، وقتی فراغت بیشتری پیدا کرد، به نگارش کتاب روی آورد و خاطرات سیاسی اجتماعی اش را از مبارزات دوران انقلاب، در سه جلد منتشر کرد. طلوع ماهواره و افول فرهنگ ، تکنوپولی ، زندگی در عیش، مردن در خوشی و نقش رسانه های تصویری در زوال دوران ...
گقتگوی طنز با ظریف؛ پیشهادی برای درمان کمردرد!
تهدید نکن، اتفاق بامزه بعدش این بود که وزیر خارجه روسیه هم گفت و نیز یک روسی را و جماعت زد زیر خنده. *حالا اگر آنها به تهدیدشان ادامه می دادند، چه عکس العملی نشان می دادید؟ بالاخره هر بحثی یک نتیجه ای دارد. بعد از اینکه ما آن صحبت را کردیم دیگر روند به سمتی رفت که مذاکره ادامه پیدا بکند. ولی خب طبیعی است که طرف های مذاکره در لحظاتی تلخ می شوند و در لحظاتی روش دیگری دارند. ولی ...
گفتگوی طنز با ظریف: دیپلمات های خارجی فسنجان ما را دوست دارند
ما گفتیم تهدید نکن، اتفاق بامزه بعدش این بود که وزیر خارجه روسیه هم گفت و نیز یک روسی را و جماعت زد زیر خنده. *حالا اگر آنها به تهدیدشان ادامه می دادند، چه عکس العملی نشان می دادید؟ بالاخره هر بحثی یک نتیجه ای دارد. بعد از اینکه ما آن صحبت را کردیم دیگر روند به سمتی رفت که مذاکره ادامه پیدا بکند. ولی خب طبیعی است که طرف های مذاکره در لحظاتی تلخ می شوند و در لحظاتی روش دیگری ...
در دوران احمدی نژاد دو سه بار تذکر گرفتم/ وقتی فرماندار شدم در مبحث زیر ساختهای رشت خیلی عقب بودیم/ به ...
هم داشتم ، هم مسوول دفتر فنی بودم و هم دبیر شورای هماهنگی ترافیک و در عین حال مشاور شهردار رشت بودم و به عنوان نماینده استانداری عضو سازمان عمرانشان بودم ، که در سال 83 به عنوان مدیر کل دفتر امور روستایی منصوب شدم و بعد از آن به مدت 8 سال ، در این پست بودم ، تا شروع دولت دکتر روحانی ، سوابق خدمتی بنده هم اینطور بوده که مدتی در نیروی دریایی سپاه پاسداران بودم به عنوان خدمت سربازی ، و بعد از آن هم ...
آتش بس؛ دخالت نکنید!
ماهنامه دیار - مینا افشار: احترام و حفظ حریم شخصی، فرهنگی است که از کودکی شکل می گیرد، اما جای تعجب است چرا در برخی افراد، دخالت کردن در امور شخصی دیگری به عنوان یکی از اصول اولیه فرهنگ احترام به حریم شخصی و استقلال دیگران، به وضوح دیده می شود. روان شناسان معتقدند، خانواده مهم ترین پایه گذار شخصیتی و معیارهای فکری فرزندان است و نقش حیاتی در تعیین سبک زندگی آنها دارد. چنانچه این قابلیت در تمام ...
6 ویژگی اصلی رهبر منابع انسانی
باتجربه و مورد اعتماد، جهت افزایش اثربخشی حوزه منابع انسانی، بهره مند شوند. نتیجه گیری برای شناسایی و جذب مدیر ارشد منابع انسانی، علاوه بر تمامی شرایط لازم برای احراز این پست، اعم از مدارک تحصیلی مرتبط و سوابق مدیریتی موفق، شرایط دیگری نیز به عنوان شرایط کافی احراز مطرح می شوند که به نوعی نقش مکمل دارند. این به آن معناست که موارد شش گانه ای که توسط مارگارت جاکوبی در خصوص گزینش رهبر ...
مهمترین ویژگی های درس خارج فقه رهبر معظم انقلاب چیست؟
جزء اعضای شورای استفتا مقام معظم رهبری بوده اند و همگی بعد از انتخاب حضرت آقا به عنوان رهبر انقلاب اسلامی و زمانی که با میزان فقاهت و علم ایشان آشنا شدند، بر مقام علمی ایشان تأکید داشتند. خصوصا آیت الله مؤمن بارها تاکید کرده بودند که آقای خامنه ای در هر بحثی وارد می شوند، تسلط خودشان را نشان می دهند. بنابراین، قطعا ایشان اعلم هستند. آقای مؤمن خودشان شاگرد امام بودند و هم درس آقا بوده اند و در بسیاری ...