سایر منابع:
سایر خبرها
گفتگو با دوقلوهای سارق که کیف قاپی می کردند - فداکاری در رفتن به زندان
دانستم طلا در کیف است و گرنه بیشتر می گرفتم باور کنید نمی دانستم آن مرد می خواهد از همسرش انتقام بگیرد. من خودم در این پرونده قربانی شدم. بعد از دستگیری تازه متوجه شدم کیف پر از طلا بوده است. ساسان سابقه داری؟ دو سال قبل وقتی یک توریست زن ایتالیایی به شهرمان آمده بود وسوسه شده و او را مورد آزار و اذیت قرار دادم و بعد هم شناسایی و دستگیر شدم. در زندان هم توبه کردم و بعد از آزادی برای ...
مهناز افشار: رأی دادم تا برجام پایدار بماند
روز نو : مهناز افشار در سومین دهه بازیگری، مجموعه ای از تجربه های متداول، متفاوت و جسورانه را در کارنامه دارد. بازیگر چهره ای که بعد از مادر شدن با گزیده کاری، نقطه عطفی را ثبت کرد که هر چند از نگاه داوران جشنواره سی و چهارم به دور ماند اما آنان که باید این تمایز و انتخابگری را ببینند، افشارزاده را بر سیمای جعبه بازیگری اش رصد کردند. در روزهای پایانی سال پای صحبت های مهناز افشار نشستیم ...
پدر، دخترش هستی را برای شهادت آماده کرده بود/ لباس خلبانی که بوی شهادت می داد
حجت الله خرمدشتی متولد اول فروردین 56 از تودشک چویه است و در خانواده متدین به دنیا آمده و با روزی حلال از دستان زحمت کش پدری ایثارگر و مادری صبور رشد یافت. در سال 1376 وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و در سال 1377 در دانشگاه امام حسین(ع) رشته خلبانی قبول شد و پا به رشته ای گذاشت که رشته شهادتش را بافت. استاد دانشکده پرواز بود و به عنوان استاد خلبان انجام وظیفه می کرد. حکم فرماندهی پایگاه هوایی سیدالشهدای شیراز دو ماه قبل برای ایشان آمد. ...
گپی نوروزی با مجید یاسر و همسرش
حتی شده موقت اما مجبور هستند خوب باشند و مجبور هستند که بخندند؛ به ویژه در چند روز اول عید که همه دید و بازدید از اقوام و آشنایان را انجام می دهند و تب و تاب مهمانی هاست. من شادی مردم را دوست دارم. خودم سعی می کنم همه سنت های مربوط به عید نوروز را انجام دهم. کمتر از یک ساعت بعد از سال تحویل خانه پدرم هستیم. بعد می رویم خانه پدر و مادر همسرم و بعد هم مادربزرگی داشتیم که تا قبل از فوت وی به ...
شوهر به جای هندوانه گلوی همسرش را برید!
در اطراف محل جنایت شناسایی و دستگیر شد و در همان ابتدای بازجویی به قتل همسرش اعتراف کرد و درباره انگیزه خود از این جنایت به مأموران گفت: مدت زمانی است که همسرم ناهید را عقد کرده ام و امروز وی در منزلم بود. زمانیکه ناهید مشغول صحبت کردن با تلفن همراهش بود به وی مشکوک شدم و با چاقویی که قصد داشتم هندوانه را ببرم، گلوی همسرم را بریدم و بعد از قتل نیز از آنجا گریختم. با اعتراف مرد 29 ساله به قتل همسرش، وی به دستور بازپرس جنایی تهران دستگیر شد و برای ادامه تحقیقات در اختیار مأموران اداره پلیس آگاهی قرار گرفت. ...
ابوعزراییل عاشقتان می کند !
از ابوحر د رباره د لیل انتخاب این لقب برای او از سوی ابوعزراییل می پرسم. او تمایلی به پاسخ د اد ن به این پرسش ند ارد و می گوید : ان شاالله بعد از شهاد تم پاسخ این سؤال شما را ابوعزراییل خود ش خواهد د اد . فقط خیلی مختصر و مفید می گوید ، حر از نظر آن ها نماد آزاد گی و جوانمرد ی است. ابوحر جوان ورزشکاری است که د ر چند رشته ورزشی فعالیت می کند و جالب اینجاست که د وست او ابوعزراییل نیز ...
بیوگرافی بهنام صفوی + عکس های بهنام صفوی
داشته ام و هیچ وقت به خاطر پول کار نکرده ام. همسرت را خودت انتخاب کردی یا خانواده؟ بهنام صفوی : انتخاب خودم بود و خانواده عزیزم هم به انتخاب من احترام گذاشتند و من را حمایت کردند. همسر بهنام صفوی ازدواج باعث پیشرفت تو شده یا مسئولیت های جدیدی که در زندگی برعهده گرفته ای باعث شده تمرکزت از موسیقی جدا شود؟ بهنام صفوی : الان دیگر مثل گذشته نیست و مشغله های ...
آشنایی با اصول ازدواج موفق
از بحث، برای جوانان در شرف ازدواج، دور از لطف نخواهد بود. به عنوان سوال اول میخواهم بپرسم شما به عنوان یک روانشناس و مدیر مرکز مشاوره ، آیا ازدواج موفقی داشته اید؟ بله. من شخصا احساس آرامش و خوشبختی عمیقی از ازدواج خودم دارم و همسرم نیز در این احساس با من همراه است که این وضعیت، از علایم موفقیت ازدواجم می باشد. به نظر شما برای ازدواج موفق چه معیارهایی باید مورد ...
همسرم را در قمار شوم باختم!
پایگاه خبری پلیس خراسان رضوی نوشت: مرحوم دکتر پرویزناتل خانلری قطعه شعر زیبایی دارد که گفتگوی میان عقاب و کلاغ است. در این شعر حکایت گونه ،عقابی از کلاغی می پرسد راز عمر طولانی کلاغ ها چیست؟ کلاغ پاسخ می دهد: دلیل این که شما عقاب ها عمر کوتاهی دارید این است که بسیار بلند [...] پایگاه خبری پلیس خراسان رضوی نوشت: مرحوم دکتر پرویزناتل خانلری قطعه شعر زیبایی دارد که گفتگوی میان عقاب و کلاغ است. در این شعر حکایت گونه ،عقابی از کلاغی می پرسد راز عمر طولانی کلاغ ها چیست؟ کلاغ پاسخ می دهد: دلیل این که شما عقاب ها عمر کوتاهی دارید این است که بسیار بلند پرواز هستید و به طبقات بالای جو می روید. آنجا هوا سرد است واین شدت سرما عمر شما را کم می کند، اما ما کلاغ ها همین پائین ها پرواز می کنیم که هوا گرم است و عمر مان طولانی می شود. عقاب که به عمر طولانی علاقمند است تصمیم می گیردهمچون کلاغ زندگی کند . بنا براین مدتی با کلاغ می پرد. اما در می یابد برای کسی که پائین می پرد شکار کردن دشوار است چرا که سطح کمتری از زمین را زیر نظر دارد . عقاب از کلاغ می پرسد : حالا چه باید بخورم؟. کلاغ او را به دنبال خود می کشاند . عقاب می بیند کلاغ در زباله ها دنبال غذا می گردد. عقاب که از خوردن پس مانده غذای دیگران و جست و جو در آشغال دانی ها نفرت دارد در می یابد نمی تواند برای به دست آوردن عمر طولانی تن به چنین خفتی بدهد. او عطای عمر طولانی را به لقای آن می بخشد . عقاب دوباره به اوج آسمان ها پرواز می کند و بالا و بالاتر می رود. دکتر خانلری شعر زیبایش را با این بیت تمام می کند: لحظه ای بر اوج آن بام کبود نقطه ای بود و سپس هیچ نبود در واقع می توانیم بگوئیم عقاب انتخاب می کند لحظه ای زندگی کند ولی همان یک لحظه را در اوج بام بلند آسمان بگذراند به جای این که عمری طولانی در میان زباله ها داشته باشد. در این حکایت زیبا دکتر خانلری به ماهیت دشوار انتخاب اشاره می کند که این موضوع از سوی دکتر محمد رضا سرگلزایی نیز به تفسیر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در هر انتخابی ما چیزهایی را به دست می آوریم ولی چیزهایی را هم از دست می دهیم. دشواری انتخاب در همین بخش از دست دادن است. متاسفانه که اغلب ما در هنگام انتخاب به بخش به دست آوردن و منفعت های خود توجه می کنیم. شاید زندگی ماشینی و پر رنگ و لعاب امروزی وسوسه مان می کند به آنچه به دست می آوریم نظر داشته باشیم نه به آنچه از دست می دهیم. گاهی در رقابت با دیگران و مقایسه های بی جا زندگی مان با زندگی پر زرق و برق اطرافیان بلایی سرمان می آید که سر آقای همسایه آمد. متاسفانه آقای همسایه فریفته بوق و شیپور منفعت طلبی بیشتر و بلند پروازی ناشیانه شد. داستان او و پسر خاله همسرش مثل حکایت کلاغ و عقاب است. در حکایت دکتر خانلری ، عقاب قصه ، عزت نفس داشت و از میانه راه سقوط به اوج پرواز بازگشت. اما در حکایت آقای همسایه، او تا قعر بدبختی پیش رفت و زن و زندگی و کار و حیثیتش را باخت و بازنده قماری شوم شد. به نظر می رسد کاش دکتر خانلری در حکایت زیبای خود به این موضوع هم اشاره می کرد که کلاغ هیچ وقت نمی تواند و نخواهد توانست در ارتفاع عقاب پرواز کند و لذت این اوج گیری را بچشد. او همیشه کلاغ می ماند و هیچ وقت سلطان آسمان نخواهد شد. می توانیم بگوئیم گاهی ما به باوری غلط برای این که رسوا نشویم خود را همرنگ جماعت می کنیم. آقای همسایه که پشت میله های زندان روزهای سرد و تاریکی را سپری می کند قصه پر غصه ای دارد. می گوید : پسر خاله همسرم هر موقع مرا می دید پوزخند می زد و می گفت: یک عمر جان بده و آخرش هم بمیر، تو چه از زندگی خودت فهمیده ای بدبخت؟ با این حرف ها زندگی ام را به باد تمسخر گرفته بود. همسرم نیز راه می رفت و او را به سرم می زد. تحت تاثیر حرف های احمقانه مریم و پسر خاله اش دلم را به دریا زدم و تصمیم گرفتم به هر قیمتی شده پولدار شوم. محمود می گفت : خودش برایم کار درست و حسابی پید ا می کند. از محل کارم استعفا دادم. خیالم راحت بود که مدتی از حقوق بیکاری ام استفاده می کنم. چند هفته بعد پولی جفت و جور کردم و با محمود به یکی از کشورهای همسایه رفتم. بعد از این سفر پدر همسرم فوت کرد و سهم ارثیه ای نیز دستمان را گرفت. در آمد مفت و مجانی واز طرفی پول همسرم ما را فریفته کرده بود. هر روز فکری به سرم می زد. محمود می گفت: می رویم و از چین جنس می آوریم و تجارت می کنیم. یکی دوبار هم رفتیم. چون فوت و فن این کار را بلد نبودیم حسابی ضررکردیم. یک ماشین خریدم تا زمانی که کار مناسبی جور شود با آن مسافرکشی کنم. یکی دوساعت می رفتم و خسته و کوفته به خانه بر می گشتم. بقیه وقتم را هم با محمود می گذراندم. به در بی خیالی زده بودم ، با این که می دانستم اشتباه کرده ام اما نمی خواستم جلوی دیگران کم بیاورم. نفهمیدم محمود چه طوری معتادم کرد. خیلی زودتر از چیزی که فکرش را می کردم وابسته این مواد لعنتی شدم. خرج مواد بالا بود و از طرفی برای هزینه های زندگی نیز به مشکل برخورده بودم. تا به خودم آمدم دیدم خرده فروش مواد مخدر شده ام. ولی راست می گویند بار کج به منزل نمی رسد. بالاخره چوب اشتباهاتم را خوردم و در حال توزیع شیشه دستگیر شدم. به زندان افتادم. همسرم گاهی به ملاقاتم می آمد. می گفت خیالم راحت باشد چرا که پسر خاله اش هوای زندگی مان را دارد. اما آخرین بارکه به دیدنم آمده بود حرف از طلاق می زد. باورم نمی شد چه می شنوم.با برادرم تماس گرفتم. فهمیدم مریم و پسر خاله اش با هم سرو سری دارندو پای خیانت هم به زندگی ام باز شده است. آقای همسایه با چشم هایی گریان گفت: دارم دیوانه می شوم. من همه چیزم را باختم. کارم ، دارو ندارم و همسر و بچه ام را. البته همسرم نیز یک روز چوب اشتباهش را می خورد، محمود مردی نیست که بتواند خوشبختش کند. Let’s block ads! (Why?) منبع: 598 کد مطلب : سایر اخبار ...
شوهر به جای هندوانه گلوی همسرش را برید!
زمانیکه همسرم مشغول صحبت کردن با تلفن همراهش بود به وی مشکوک شدم و با چاقویی که قصد داشتم هندوانه را ببرم، گلوی همسرم را بریدم و بعد از قتل نیز از آنجا گریختم. حدود ساعت 14 روز گذشته خبر قتل زن جوانی توسط شوهرش به جای هندوانه گلوی همسرش را برید خیابان پیروزی از سوی مأموران کلانتری 121 سلیمانیه به بازپرس کشیک قتل اعلام شد. با حضور قاضی ایلخانی، بازپرس ویژه قتل پایتخت در محل ...
بازداشت داماد قاتل در کمتر از 2 ساعت
قاتل45 ساله وی در کمتر از 2 ساعت در یکی از روستاهای ییلاقی این شهرستان دستگیر شد و در بازجویی های ابتدایی منکر هرگونه جنایتی شد ولی هنگامی که با شواهد پلیسی روبرو شد چاره ای جز اعتراف ندید. وی در بازجویی ها گفت: چند سالی با همسرم و خانواده اش مشکل داشتم و شب گذشته شرب خمر کردم و در حالت مستی 2 چاقو برداشتم و به خانه پدر زنم رفتم و با برادر همسرم درگیر شدم و با چاقو چند ضربه به او زدم و به خانه ییلاقی ام فرار کردم. بنابراین گزارش بررسی به این پرونده و باسازی صحنه جرم در اختیار تیمی از کارآگاهان رضوانشهر قرار گرفت. ...
جهان در اولین هفته فروردین 95
آینده ای متفاوت هست. طی سال ها شنیده اید که من گفته ام ایالات متحده آماده تعامل با ایران بر مبنای منافع مشترک و احترام مشترک است. و آن دقیقا همان کاری بود که ما کردیم. طی چند سال اخیر، دیپلمات ها و دانشمندان هسته ای ما با هم نشستند و رو در رو مذاکره کردند. و تابستان پیش، ما به همراه شرکای جهانی مان به یک توافق تاریخی در مورد برنامه هسته ای ایران رسیدیم. ایران دو ماه پیش به تعهدات کلیدی اش براساس آن ...
عجیب ترین های پرونده های طلاق 94
های طلاق را در دادگاه خانواده تشکیل دهند. پرونده ای که جزئیات آن آدم را شوکه می کند. زن 60 سال سن دارد و شوهرش نیز در آستانه 69 سالگی است. چیزی که باعث شده آنها دیگر نتوانند در کنار هم زندگی کنند و دادگاه خانواده را برای پایان راهشان انتخاب کنند، دندان مصنوعی است. ماجرا از این قرار بود که زن درست سه ماه بعد از ازدواج دومش با حمید متوجه شد تمام دندان های شوهرش مصنوعی است و شب ها آن را داخل لیوان ...
گفتگو با لیلا حاتمی و علی مصفا درباره سینما و زندگی
خلاق و بازیگرانی که نگاه و سمت و سویی متفاوت دارند فکر می کنید بیش از حد دور خودتان حصار کشیده بودید و حالا باید روابط عمومی تان را تقویت کنید؟ - حاتمی: نه نه، اصلا کاری به روابط ندارم. با دیدن چنین موج وسیعی از فیلمسازان جوان خوشحال شدم. مصفا: در واقع وضعیتی که فریز شده بود، انگار شکست. - حاتمی: بله دقیقا. من فکر می کنم 15-10 سال در یک دنیای منجمد بودیم و با بعضی ...
نگذاریم جوانان مستعد پشت درهای سینما بمانند/ ماجرای سه روز بحرانی
پدرش به قتل رسیده باشد، می داند که همین مهمترین و بیشترین انگیزه برای اصرار در اعدام قاتل است. اگر برادر و خواهر بزرگ تر به دلیل مصلحت اندیشی خانواده از اعدام بگذرند و دیه را بگیرند، به دلیل سن و سال و عقل و بینش این افراد است اما کاراکتر طاهر به دلیل خصوصیات اخلاقی که برای او در فیلمنامه چیده شده است، دلش نمی خواهد از خون پدرش بگذرد. شاید اگر چند روز طول می کشید و او نمی توانست پول جور کند خسته می ...
اولین دستگیری متهم به قتل سال95
روز بعد از پایان ساعت کار تا پاسی از شب اقدام به مسافرکشی با خودروی سواری خود می کرد. بیست وپنجم آبان ماه وی آخرین تماس را با منزل برقرار کرد و گفت: در حال کار در خیابان است تا ساعت 12 شب از او خبری نداشتیم. به خیال اینکه اقدام به سوار کردن مسافر و رفتن به سمت قم کرده است، دیگر با او تماس نگرفتم، اما صبح بیست وششم آبان وقتی غیبت مجید طولانی شد، موضوع را با برادر همسرم در میان گذاشتم. هرچه ...
سلطان مارها
: چند سال زمان برد تا به جایی برسم که بتوانم چگونه مار سمی را از غیر سمی تشخیص بدهم، نحوه زنده گیری این دو مار با هم فرق می کرد و من این موضوع را از هیچ کس نیاموختم بلکه خودم آنقدر زنده گیری کردم که متوجه شدم مار سمی را باید از فک بالایش گرفت، چون اگر از فک پایین بگیری به راحتی می تواند نیشت بزند، البته بیشتر سعی می کردم مارهای سمی را با استفاده از گیره و یا دو عدد چوب زنده گیری کنم، بعد هم آنها را ...
آمار کودک کشی در سال 94
منتشر شده به دلیل آنکه سن قربانیان را در خود نداشت در محاسبه این گزارش در جدول آورده نشده است. همچنین 23 آبان ماه در نعمت آباد تهران مردی معتاد به شیشه همسر و دو پسرش را قتل رساند. این جنایت 10 روز بعد و در حالی که این مرد به دلیل موادمخدر در بازداشت بود با تماس همسایگان با پلیس برملاشد. همسایه ها از بوی تعفنی که از خانه این خانواده به مشامشان رسیده بود ناراضی به پلیس زنگ زده بودند و ...
قامت کوچک و قلب بزرگ
تالاسمی از نوع ماژور(حاد) است، می گوید: هر 25 روز یکبار خون تزریق می کنم البته از سن چهار تا 18 سالگی این تزریق هر روز صورت می گرفت اما از آن پس قرص جایگزین آن شده است. این مرد که پشتکارش انسان را متعجب می کند، زانوهای خود را چند سال پیش به دلیل انحراف جراحی کرده و از نارسایی قلب نیز رنج می برد، به قول خودش، چند بار هم از مرگ حتمی نجات پیدا کرده است. وی از عشق خود به اباعبدالله حسین (ع ...
از خشونت خانگی تا قتل
به گزارش شیعه نیوز ، ایران بانو ضمیمه روزنامه ایران در گزارشی نوشت: اوایل شبی در پاییز سال 1385، ریحانه مثل تمام شب های دیگر، با همسرش درگیری لفظی پیدا می کند: از اول دلم به این رابطه نبود. ازدواجم تقریباً اجباری بود، فامیل دور بودیم و وقتی برای خواستگاری اومده بودند، همه چیز بریده و دوخته شده بود. فقط من بودم که از هیچی خبر نداشتم. آخرشم یه بله تشریفاتی گفتم و نشون رو دستم کردند. یه ماه بعد چشم ...
دریم ورکس؛ از انیمیشن های مهم جهان تا توصیه پرز به تأثیر بر مخاطب کودک
هر کاری بزند. بن کینزلی در فیلم خانه ای از شن و مه او پس از مرگ پسرش دیوانه شده است به خانه باز می گردد و بدون بازگو کردن اتفاقاتی که برایش رخ داده به همسرش لبخند می زند و می گوید: وقتش فرا رسیده که به اصفهان باز گردیم ، و از اینکه او را سال ها از وطنش دور کرده از او پوزش می طلبد و سپس مخفیانه در چای همسرش سم کشندهٔ خواب آور می ریزد، و نادیا را پس از فرورفتن در خواب مرگ در تخت ...
مهم ترین پرونده های قتل در سال 94 چه بود؟
اعتراف کرد که مدتی بوده با همسرش اختلاف هایی داشته و او شب حادثه قصد ترک خانه را داشته که پدر خانواده بنزین روی فرش ریخته بوده تا او را بترساند که ناگهان بخار بنزین به بخاری رسیدو خانه آتش گرفته است. قتل پزشک اردبیلی مرداد ماه سال گذشته قتل پزشک اردبیلی، تیر یک صفحه حوادث را به خود اختصاص داد. با اطلاع از این جنایت، تحقیقات پلیس آغاز شد و کارآگاهان جنایی استان اردبیل متوجه شدند ...
کوبیاک:رگ گردنم به خاطر لهستان باد می کند
آرامی هستم. چرا که دنبال دردسر نمی گردم. حتی در خانه هم همیشه آرام هستم. فقط در زمین والیبال داستان جور دیگری است. *این رفتارت ترفندی است برای گرفتن امتیاز و شرایط خوبی که برای تیمت رقم بزنی؟ اصلا فکر نمی کنم که این ترفند است یا نه. این را از اول یاد گرفته ام. از همان اول که وارد زمین والیبال می شوم آن چیزی که می خواهم را باید به دست بیاروم. به هر نحوی که شده تلاش می کنم ...