سایر منابع:
سایر خبرها
ابهام در قراردادهای جشنواره موسیقی فجر
رخ داده است اما آنها ترجیح می دهند تا زمانی که مبلغ دستمزدشان را کامل دریافت نکرده اند سکوت کنند. فکر می کنید دلیل این انفعال در جامعه ی موسیقی چیست؟ متاسفانه در جامعه ی موسیقی هیچ خبری از همبستگی و همدلی نیست و در واقع هم زبانی هم وجود ندارد. همه به ظاهر با یکدیگر خوب هستند و قربان صدقه ی یکدیگر می روند. پیرو قراردادها نمی دانم چه باید بگویم. فکر کنید، شما به عنوان نماینده ی مطبوعات که ...
اسد می خواست سوریه را تحویل شهیدصدر بدهد
مختلف عراق به دیدن شهید صدر می آمدند و از او درخواست می کردند که شما هم حرکت کنید. آقای صدر کوتاه نمی آمدند و نمی گفتند الان وقت این حرف ها نیست، استقبال می کرد، آنقدر ادامه داد تا او را به شهادت رساندند. همراهی شهید صدر با امام خمینی در سال های قبل از پیروزی انقلاب به خصوص در دورانی که امام (ره) در عراق در تبعید به سر می برد چگونه بود؟ مراودات زیادی با هم داشتند، مستقیم و ...
روایت بازیگر شهرزاد از بازی در نقشی که برایش سیمرغ آورد
خاص خود را داشت. من هم اصولا دوست دارم با کارگردان های سختگیر کار کنم. چون حس خوبی به من می دهند و من ترغیب می شوم بیشتر روی کارم دقت و نقشم را بهتر بازی کنم. به نظر شما پریناز ایزدیار بعد از ابد و یک روز ، چه فیلمی باید بازی کند؟ دوست دارم نقش متفاوتی بازی کنم. البته الان دو پیشنهاد بازی دارم. دست کم دو ماه صبر می کنم تا انتخاب کنم. شرق ...
مهدوی کیا:شاید زیباترین دربی در راه باشد/بحث حضورم درپرسپولیس منتفی شد
درخشانی داشته باشد؟ او استعداد خوبی دارد و از بندر گنگ است و آقای دوستی و کادر فنی ما این بازیکن خوب را در تست های استعدادیابی شناسایی کردند و در دیگر تورنمنت ها نیز بازیکنان ما بهترین بازیکن جام شده بودند. اینها آینده درخشانی دارند و ما هرچند وقت یک بار اردوهای مقطعی داریم و زیر نظرشان می گیریم و بعد هم به تورنمنت ها اعزامشان می کنیم. *ظاهرا شما علاوه بر این تیم آکادمی که ...
تأملی بر سیاست فرهنگی آیت الله خامنه ای
به گزارش مشرق، دغدغه ها و نگرانی های حضرت آیت الله خامنه ای نسبت به عرصه ی فرهنگ و هنر، نه امر جدید و تازه ای است و نه امری عارضی، مناسبتی و نمایشی. این موضوع در کلام خود ایشان نیز به روشن ترین وجه بیان شده است.سخنرانی حضرت آیت الله خامنه ای در روز اول فروردین – که همه ساله به مناسبت و مناسکی [...] به گزارش مشرق ، دغدغه ها و نگرانی های حضرت آیت الله خامنه ای نسبت به عرصه ی فرهنگ و هنر، نه امر جدید و تازه ای است و نه امری عارضی، مناسبتی و نمایشی. این موضوع در کلام خود ایشان نیز به روشن ترین وجه بیان شده است.سخنرانی حضرت آیت الله خامنه ای در روز اول فروردین – که همه ساله به مناسبت و مناسکی ملی برای طرح برخی از مباحث کلیدی و سیاست های کلان جمهوری اسلامی تبدیل شده است – امسال اگرچه عمدتاً معطوف به مسائل حوزه ی سیاست و اقتصاد بود، اما در بخش پایانی اشارات صریح و مهمی به حوزه ی فرهنگ هم داشت که البته کمتر بازتاب پیدا کرد. از این رو شایسته است این بخش از سخنان نیز مورد تحلیل و واکاوی قرار گیرد، خصوصا با توجه به این که در فرصت محدود این سخنرانی، مباحث حوزه ی فرهنگ مجال شرح و بسط نیافت و چه بسا بخش هایی از آن مباحث پرسش هایی نیز در برخی اذهان ایجاد کرده باشد که نیازمند تبیین و تفصیل است. مناسبت سالگرد شهادت سید مرتضی آوینی و خصوصا اشاره به نام آن بزرگوار و فعالیت های او در همین سخنرانی در مقام پیش آهنگِ میدان فرهنگ و هنر انقلاب ، فرصتی است تا با مروری بر سخنان رهبر فرهیخته ی انقلاب در دیدارهای مکرّری که با اصحاب فرهنگ و هنر و مدیران فرهنگی و رسانه ای طیِ قریب به سه دهه رهبری جمهوری اسلامی داشته اند، به تبیینی از سیاستِ فرهنگیِ مدنظر ایشان، دست یابیم. طبعا تبیین ارائه شده در این نوشتار، به قدر بضاعتِ مزجات نویسنده و نیز مبتنی بر شناخت و برداشت اوست و لذا باب مطالعات، تبیین ها و نقدهای دیگر در این عرصه گشوده است. طرح بحث تأکیدات مکرر آیت الله خامنه ای بر ضرورت حمایت مقامات دولتی و مسئولین فرهنگی از هنرمندانِ مسلمانِ انقلابی، از جمله در سخنانِ اول فروردین امسال، ممکن است در برخی افراد چنین ذهنیتی ایجاد کند که ایشان صرفا با فعالیت یک طیف و جریان در عالم هنر موافق بوده، خواستار حذف هرگونه تکثر و تنوع فرهنگی و طرد دیگران هستند. به عبارت دیگر، پرسش این است که آیا دیدگاه ایشان مبتنی بر اجرای نوع خاصی از سیاست فرهنگی (Cultural policy) است که در ادبیات مطالعات فرهنگی تحت عنوان یکدست سازی و همگن سازی (Homogenization) از آن یاد می شود؟ آیا چنین برداشتی به واقع بر شخصیت و نگرش فرهنگی آیت الله خامنه ای منطبق است؟ پرسش دوم درباره ی اهمیت مفهوم پیش آهنگ و نیز مصداق های آن در عرصه ی فرهنگ و هنر انقلاب است که رهبر معظم انقلاب در سخنرانی اخیر بدان اشاره کردند. شهید آوینی چگونه پیش آهنگی بود؟ در چه شرایطی به فعالیت فرهنگی و هنری مشغول بود؟ رابطه او با دستگاه های دولتی و نیز با ولایت و رهبری چگونه بود؟ پرسش سوم این است که با وجود بودجه های شایان توجهی که خارج از دستگاه های دولتی و از طریق نهادها و ارگان های مختلف مذهبی، رسانه ای و نظامی در عرصه فرهنگ هزینه می شود، چه ضرورتی دارد که رهبر انقلاب اینگونه از آبروی خود هزینه کنند و مصرانه از دستگاه های دولتی بخواهند که به مجموعه های خودجوش فرهنگی و هنرمندان انقلابی و حزب اللهی توجه کرده و از آنها حمایت کنند؟ از طرف دیگر، با توجه به اینکه انتقاد از کوتاهی ها و سهل انگاری ها در حوزه ی فرهنگ و مظلومیت فرهنگ ، وجه مشترک انتقادات رهبر انقلاب از چهار دولت دوران رهبری ایشان – با وجود تفاوت های سیاسی آنها – بوده است، چرا ایشان هنوز از دولت به مثابه ی یک نهاد قطع امید نکرده و از آن متوقع هستند؟ شاید پاسخ جامع و کامل به همه ی این پرسش ها در حدود این مقاله نگنجد. اما با توجه به اهمیت آنها تلاش خواهد شد تا به قدر ممکن به آنها پرداخته و پاسخ هایی ارائه شود. آیت الله خامنه ای و مسئله ی فرهنگ دغدغه ها و نگرانی های حضرت آیت الله خامنه ای نسبت به عرصه ی فرهنگ و هنر، نه امر جدید و تازه ای است و نه امری عارضی، مناسبتی و نمایشی. این موضوع در کلام خود ایشان نیز به روشن ترین وجه بیان شده است: در عرصه ی فرهنگ، بنده به معنای واقعیِ کلمه، احساس نگرانی می کنم و حقیقتاً دغدغه دارم. این دغدغه از آن دغدغه هایی است که آدمی به خاطر آن، گاهی ممکن است نصفِ شب هم از خواب بیدار شود و به درگاه پروردگار تضرّع کند. من چنین دغدغه ای دارم. 1 در میان شخصیت های برجسته ی مذهبی و سیاسی و رهبران انقلاب، کمتر کسی را می شناسیم که فرهنگ و هنر برای آنها دغدغه و مسئله جدی بوده باشد. البته در دهه های اخیر عکس یادگاری گرفتن با هنرمندان، حضور نمایشی در مجامع هنری، و استفاده ی ابزاری از هنرمندان در تبلیغات انتخاباتی، میان اهل سیاست رایج شده است. اما کمتر کسی در میان سیاستمداران برجسته ی فعلی یافت می شود که همچون حضرت آیت الله خامنه ای سال ها قبل از آن که در جایگاه مناصب دولتی و حکومتی قرار گیرد و با چهره های برجسته ی شعر و ادب ایران مراوده داشته و با روشنفکران و نویسندگان شاخص کشور در ارتباط بوده باشد؛ حتی شعرا و نویسندگانی که چندان وجهه مذهبی نداشتند. خود ایشان در این خصوص گفته اند: بنده با هنرمندها از شکل های مختلف – بیشتر هنرمندهای عرصه ی شعر و ادبیات و قصه و این حرف ها – از دوران جوانی تا حالا زیاد سر و کار داشتم و لطافت و ظرافت روح این ها را می دانم. 2 این تشخص و ظرفیت فرهنگی، طبعاً آن زمان در میان علما و فضلایی که ملبس به لباس روحانیت بودند، بسیار نادر و کمیاب بود. و حتی امروزه هم هنوز چنین است. آشنایی و تسلط بر ادبیات کهن ایران، شاید در میان حوزویان چندان امر بی سابقه ای نباشد، اما حتی امروز هم در بین علما و فضلا به ندرت می توان کسانی را یافت که بر شعر و ادبیات معاصر ایران و جهان نیز تسلط داشته باشد و از تولستوی ها و شولخوف و هوگو گرفته تا بولگاکف و استاندال و امبرتو اکو رمان و داستان خوانده باشد. ایشان حتی در دوره ی رهبری نیز از پیگیری آثار و نوشته های نویسندگان و روشنفکران داخلی موسوم به دگراندیش غافل نبودند: من یک آدم بسته ی بی اعتنای به خواست ها و هدف های – به اصطلاح امروز – دگراندیشان یا دگراندیشانه نیستم. نه، اسلام این مقدار سعه ی صدر دارد که همه ی حرفها را گوش کند. 3 طبعاً با توجه به بافت های ریشه دار و نیرومند مذهبی و سنتی جامعه ی ما، قرار گرفتن چنین شخصیتی بر مسند عالی ترین مقام مذهبی و سیاسی کشور، یک فرصتِ تاریخیِ استثنایی برای رشد و شکوفایی فرهنگی ایجاد می کرد. و حقیقت این است که علی رغم همه ی نواقص و مشکلات و آسیب ها، نیم نگاهی به تحولات عرصه ی فرهنگ و هنر ایران طی سه دهه گذشته، شواهد گوناگونی از تحقق این رشد و شکوفایی در زمینه های مختلف را آشکار می کند. این سخن البته نه به معنی رضایت از وضع موجود است و نه مدعی تحقق همه ی اهداف و آرمان ها. در این زمینه پیش از هرکسی و بیش از هرکسی شخص رهبر انقلاب، منتقد و مطالبه گر بوده و هستند. شاید اگر نگاه ایشان نیز، مانند برخی مسئولان صرفاً کمّی و آماری بود، دستور می دادند گزارشی تهیه شود که مثلا در دوران رهبری ایشان چقدر تعداد کتاب ها و نشریات و فیلم ها و تئاتر ها و گالری ها و کنسرت ها و جشنواره ها و شبکه های رادیویی و تلویزیونی و کتابخانه ها و مدارس و دانشگاه ها و پژوهشگاه ها افزایش یافته است. و البته ناگفته نماند که تحقّق همین رشد و شکوفایی کمّی و تکثّر و تنوع فرهنگی در ذیل یک حکومت دینی و تحت زعامت یک فقیه یا عالم دینی، به تنهایی و به خودی ِخود، هم در تاریخ دین و هم در تاریخ هنر یک حادثه و پدیده است و در جای خود قابل مطالعه و تحلیل. آن بی آبرویی و روسیاهی که کلیسای کاتولیک با خفقان و انگیزاسیون و داغ و درفش خود طی دوره ی حاکمیت چندصدساله در اروپا برای مفهوم حکومت دینی به جا گذاشته بود، کار جمهوری اسلامی را در پایان قرن بیستم بسیار دشوار کرده و حتی ناممکن جلوه می نمود. اما آن قرون تاریک کجا و این تجربه ی درخشان و الهام بخش در جهان اسلام و تأثیرگذار در جهان کجا که تازه هنوز سه، چهار دهه هم بیشتر عمر ندارد. اما صرف نظر از نقش بی بدیل نهاد ولایت فقیه در تأمین امنیت کلی کشور، و نیز تأمین امنیت فعالیت های فرهنگی و اجتماعی و مهار نیروها و جریان های خودسر ، مروری بر بیانات ایشان در دیدارهای مکرر با اهالی فرهنگ و هنر و مدیران فرهنگی، آشکار کننده ی شواهدی از نقش فعال ایشان در گشایش فضای فرهنگی پس از جنگ و نیز توصیه به استفاده از هنرمندان از طیف های مختلف و آثار آنها است حتی برخی هنرمندان چپ گرا و مارکسیست که در دهه ی شصت به دلایلی زندانی بوده اند. به عنوان مثال ایشان در سال 1370 در دیدار اعضای گروه ادب و هنر رادیو می فرمایند: در خصوص معرفی مترجمان و کارهای آنها هم می توانید فعال باشید. ما ترجمه های خوب و مترجمان خیلی خوبی داریم؛ اینها چهره های معروفی هستند؛ هیچ اشکالی ندارد که کارهاشان معرفی بشود. مثلاً به آذین و محمّد قاضی مترجمان خوبی هستند؛ چه عیبی دارد که ما ترجمه های اینها را معرفی کنیم؟ مشکلی در کار به آذین وجود ندارد؛ او از خیلی از نویسندگان و مترجمانی که الان هستند، بهتر است. به آذین مترجمی بسیار قوی است؛ به نظر من او از قاضی هم چیره دست تر است. شعرایی از این قبیل هم هستند؛ مثلاً در شعر، عِدل به آذین، ابتهاج است. ابتهاج شاعر خوبی است؛ شعر خوبی از او بخوانید؛ مانعی ندارد... شما باید آدم هایی داشته باشید که بنشینند مثلاً کار جمالزاده، هدایت، چوبک و ... را واقعاً نقد کنند و نقاط قوّت و ضعفش را بگویند .4 در همان سال و طی دیداری با مجمع هنرمندان و نویسندگان مسلمان – که از قضا در آن روزگار از حسین شریعتمداری و مهدی نصیری تا شهید آوینی و سیدمهدی شجاعی در آن عضو بوده اند – می فرمایند: رد کردن مطلق آن قدیمی ها (در عرصه هنر)، هیچ مصلحت نیست؛ برای خاطر این که اگر رد کردیم، دو اشکال بزرگ به وجود می آید: اولاً آنها سرمایه هایی دارند که متعلق به ماست و ما از آن سرمایه ها محروم می مانیم ... اشکال دوم این است که بالاخره عده یی می روند از این ها استفاده می کنند. این صحنه ی عظیم جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی است؛ فقط هم شما نیستید. کسانی پیدا می شوند، می روند به اینها ارزش می دهند، اینها را ترجیح می دهند، دودستگی به وجود می آورند، زیر چتر اختلافات خطی قایمشان می کنند ... باید هنرپیشه ها و هنرمندان خوب را به کار گرفت. 5 حتی آنگاه که ایشان توصیه ی مشخصی در جهت آفرینش گونه ی خاصی از آثار هنری – از جمله آثار دینی و انقلابی – دارند، بلافاصله یادآور می شوند که این توصیه ها به معنی الزام و اجبار نیست: البته هیچ الزام و اجباری وجود ندارد که این گونه عمل بشود یا نشود. کسانی که با نظرات من در این زمینه ها آشنا هستند، می دانند که بنده معتقد نیستم که هنر با بخشنامه و دستور و فرمان و حکم و این طور چیزها درست می شود. این از آن چیزهایی است که با حکم درست نمی شود؛ باید انگیزه وجود داشته باشد. 6 و به راستی آیا اگر رهبری دنبال یکدست سازی و همگن سازی فضای فرهنگی بوده و خواهان فعالیت تنها یک طیف و جریان هنری در کشور باشد، در دیدار با جمع گسترده ای از سینماگران کشورش – که از محمدرضا اصلانی و کیانوش عیاری و تهمینه میلانی در آن هست تا مجید مجیدی و ابراهیم حاتمی کیا و کمال تبریزی – چنین سخن می گوید: خواستم به سینماگران کشور احترام کنم؛ در واقع به سینمای کشور. من این نشست و انعکاس بیرونی این را به معنای تکریم هنر سینما و هنرمندان سینما تلقی کرده ام و دوست دارم این احساس در کشور گسترش پیدا کند و اهمیت سینما برای همه آشکار شود. هر کسی داعیه ای دارد، جهت گیری ای دارد و توقعی دارد؛ اما بالأخره همه بر این معنا اتفاق نظر داشته باشند که این هنرِ بسیار پیچیده و برجسته ی سینما، برای کشور یک ضرورت و یک نیاز است. 7 میدان نابرابر فرهنگ و اهمیّت سیاست فرهنگی با توجه به این مشی و بینش و تشخص فرهنگی، مشخص می گردد که توصیه ها و تأکیدهایی از قبیل آنچه در سخنرانی روز اول فروردین سال جاری توسط رهبر انقلاب مطرح شد، نه به منظور حذف و طرد دیگران، بلکه به قصد تبیین خط مشی های اساسی و یادآوری سیاست گذاری های کلان و نیز تذکر اولویت هایی است که گاه مدیران و مسئولان فرهنگی به دلیل استغراق در امور جاری روزمره از آن غافل می شوند. در واقع این توصیه ها و تأکیدات بیش از آنکه ماهیت سلبی داشته باشد، ماهیت ایجابی دارد. طبعا برای هر کشوری که در عرصه ی فرهنگ بودجه هایی هرینه می کند، مسئله سیاست فرهنگی اهمیت می یابد و لازم است اولویت ها و جهت گیری ها در صرف این هزینه ها مشخص شود. نابرابری های تاریخی و ساختاری در میدان فرهنگ یکی از شاخصه های اولویت سنجی در سیاست گذاری فرهنگی است. به عنوان مثال، کشوری که سال ها شاهد مناسبات تبعیض نژادی بوده و اکنون نیز با گرایش های نژادپرستانه مواجه است، طبعا تلاش می کند برای اصلاح نگرش های شهروندان و ایجاد زمینه ی همزیستی مسالمت آمیز میان نژادهای مختلف، از برنامه ها و آثاری که در راستای این سیاست ها هستند، حمایت بیشتری به عمل آورد. در میان رویدادها و تحولات تاریخ معاصر جهان، بدون تردید انقلاب اسلامی ایران و هشت سال دفاع مقدس از بزرگ ترین جلوه های ایستادگی و پیروزی ملت ها در برابر قدرت های جهانی به شمار می آیند. اما این انقلاب و دفاع، تنها مقاومت در برابر امپریالیسم و استعمار کهنه و نو، و یا مقاومت در برابر نظام سرمایه سالاری غرب و نظام کمونیستی شرق نبود. آنچه این انقلاب و دفاع را از دیگر نهضت ها و جنبش ها متمایز می کرد، تفاوت گفتمان حاکم بر آن، با گفتمان مسلط سکولار و تفکرات عصر روشنگری اروپا بود که دین را از متن جامعه حذف کرده و به کلی به حاشیه ها رانده بود. حکومت پهلوی طی پنجاه سال حاکمیت خود، چه با استفاده از چماق و چکمه رضاخانی و چه با مدرنیسم شهبانویی، به سرکوب سیستماتیک گفتمان دینی و اسلامی پرداخت. در مدرنیسم فرهنگی نظام پهلوی، هیچ جایی برای هنرمندان اسلام گرا نبود. همان گونه که در نظام آپارتاید آفریقای جنوبی، هیچ جایی برای هنرمندان سیاه پوست نبود. در نتیجه طی پنجاه سال بخش مهمی از جامعه از دست یابی به مهارت های بیانی و ابزارهای فرهنگی و هنری لازم برای بازنمایی فرهنگ و هویت خود در قالب رسانه های جدید بازماند. با پیروزی انقلاب اسلامی، تصور این بود که در عالم هنر یکسره آرمان ها و ارزش های اسلامی و انقلابی حاکم شود و دیگران به کلی از عرصه حذف شوند. همان طور که مثلا پس از انقلابِ سکولار فرانسه، دستِ مذهب از ساحت های مختلف اجتماعی و فرهنگی به کلی قطع شد. یا آنگونه که پس از انقلاب اکتبر روسیه دست طبقه اشراف و بورژواها قطع شد. اما برخلاف انتظار و ادعاهای بسیاری که مطرح شده، پس از انقلاب جریان های مدرنیستی و گفتمان های سکولار در عالم هنر ادامه یافت. از این نظر انقلاب اسلامی در قبال جریان های فکری و فرهنگی مخالف خود، بسیار با تسامح و تساهل بیشتری رفتار کرد. در این قریب به چهار دهه ای که از انقلاب اسلامی می گذرد، آثار سینمایی و هنری فراوانی با بودجه های دولتی تولید شده و یا جوایز جشنواره های دولتی را برنده شده که لزوماً نسبتی با شعارهای اسلامی و آرمان های انقلابی نداشته است. از طرف دیگر، روند ظهور و بروز هنرمندانی از اقشار و طبقات مذهبی جامعه، به دلیل آن سابقه ی عملکرد حکومت پهلوی و نیز ذهنیت منفی رایج در این اقشار و دیگر موانع عرفی و اجتماعی، به کندی انجام شده است. مدیران فرهنگی نیز حوصله چندانی برای تربیت چنین نسل جدیدی نداشتند و برای پرکردن برنامه ها و گزارش ها و افزایش آمار تولید، طبعاً بیشتر سراغ حرفه ای ها می رفتند. بنابراین، ظاهرا حکومتی اسلامی در قدرت بود، اما اگر مفهوم دانش/قدرت فوکویی را مدنظر قرار دهیم، در سپهر فرهنگی و هنری معادلات قدرت به گونه ی دیگری بود. در چنین زمینه ی تاریخی و اجتماعی نابرابری است که توصیه ها و تأکیدهای رهبر انقلاب به مدیران فرهنگی جهت آغوش گشودن برای هنرمندان مسلمان و انقلابی معنا و مفهوم پیدا می کند، چرا که هنرمندانی که بخواهند هویت اسلامی و انقلابی خود را حفظ و ابراز کنند در چنین فضایی در جایگاه اقلیت قرار می گیرند. همانگونه که شهید آوینی و یاران او در دهه ی شصت در اقلیت بودند. باید توجه شود که مقصود نگارنده اینجا قضاوت اخلاقی در مورد هنرمندان نیست. تنها خداوند به عاقبت کار انسان ها آگاه است و از رستگاری و یا خسران نهایی آنها خبر دارد. بر اساس نصوص اخلاقی، ما نباید به استناد اعمال و ظواهر – یا به تعبیر رهبر انقلاب به دلیل نقص ظاهر – به تعییر دیگران پرداخته و خود را نزد خداوند برتر از آنها بدانیم.8 اما اینجا، سخن درباره ی حفظ و ابراز یک هویت فرهنگی است. سیاه پوستان در آفریقای جنوبی، آمریکا و یا اروپا، خود را برتر از سفیدپوستان نمی دانستند، اما خواهان فرصتی برای بازنمایی هویت های نادیده انگاشته و بازگویی تاریخ های ناگفته خویش بودند. اما تبعیض اجتماعی و نژادپرستی نهادینه شده در ساختار صنعت سینمای این کشورها، اجازه آموختن و رشد و ظهور و بروز به استعدادهای سیاهان نمی داد. حتی امروز هم از نوعی نژادپرستی پنهان در اعطای جوایز جشنواره های سینمایی سخن گفته می شود.9 پیش آهنگانِ غریبِ عرصه ی فرهنگ و هنر وضعیت فیلم سازان مسلمان و انقلابی در سال های پس از انقلاب نیز، بر خلاف آنچه ممکن است در نگاه اول تصور شود، شبیه چنین وضعیتی است. در واقع این فیلم سازان بخشی از جامعه را نمایندگی می کنند که در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس سهم بسیار بزرگی داشته است، اما متناسب با این سهم خود بازنمایی نشده است. حتی برخی فیلم سازانی که در ابتدا به قصد بازنمایی آرمان ها و خواسته های این بخش جامعه قدم در وادی سینما گذاشتند، بعدها به سراغ داستان ها و مضامینی رفتند که متناسب با ذائقه ی دیگر اقشار و گروه های جامعه بود. در چنین موقعیتی است که مفهوم پیشاهنگ در عرصه ی فرهنگ و هنر انقلاب اهمیت پیدا می کند؛ مجاهدانی که علی رغم همه ی سختی ها و موانع و مخالفت ها و تحقیرها، جسورانه گام در راه های نرفته می گذارند. دشواری کار امثال شهید آوینی البته تنها ناشی از غربت در بین اغیار نبود، بلکه او در روزگار خود حتی بین دوستان و مدیران فرهنگی نیز غریب بود. و چه بسا این غربت ویژگی ذاتی هر پیش آهنگ و پیشرو یی در عرصه ی فرهنگ و هنر باشد. در تاریخ چهارم آذرماه سال 1370 تعدادی از فیلم سازان مذهبی و انقلابی دیداری خصوصی با آیت الله خامنه ای داشته اند. از متن سخنان رهبر انقلاب در این دیدار، چنین بر می آید که این افراد نزد رهبر انقلاب به گله و شکایت از شهید سید مرتضی آوینی پرداخته اند که آن زمان در حوزه ی هنری فعالیت می کرد. آیت الله خامنه ای در پاسخ به یکی از این افراد فرموده اند: حالا شما آقای آوینی را مثال زدید – من بحثی ندارم – من آقای آوینی را هم خیلی بیشتر از شما نمی شناسم. من می خواهم شماها کوشش کنید، این اختلاف سلیقه هایی که در این زمینه ها دارید، عمده و جاگیر نشود؛ نه در فضای ذهن، و نه در فضای عمل. ممکن است دو نفر با همدیگر همکاری نکنند؛ اشکالی هم ندارد. شما می گویید من با آن آقا نمی توانم همکاری کنم؛ خیلی خوب، مانعی ندارد. بر روح هنرمند نمی شود تحمیل کرد که باید شما این جا همکاری کنید؛ لیکن نگذارید این اختلاف سلایق به تعارض و بگومگو برسد؛ این را واقعاً به عنوان یک اصل و یک شاخص در نظر داشته باشید. 10 داستان غربت شهید آوینی در صداو سیما در دهه ی شصت و اوایل دهه ی هفتاد را نیز بارها شنیده ایم. تا آنجا که یکی از مدیران ارشد وقت سازمان پس از اعتراض آن شهید به سانسور مجموعه مستند خنجر و شقایق در تلویزیون، نزد آیت الله خامنه ای می آید و عکس هایی از دوران دانشجویی شهید آوینی قبل از انقلاب را نزد ایشان می آورد تا به اصطلاح او را از چشم رهبری بیاندازد: یک وقت کسی پیش من آمد و از فردی در همین جمع شما -که من خیلی به او علاقه و ارادت داشتم و دارم- بدگویی کرد. بدگویی اش هم این بود که گفت: این فرد، قبل از انقلاب چنین و چنان بوده است و برای صحّت ادعایش، عکس هایی هم به من نشان داد. من به آن کس گفتم همین عکس ها و مدارک، دلیل است که ارادت من به این شخص، مضاعف شود. واقعاً هم خدا می داند که ارادتم مضاعف شد. به آن کس گفتم -حالا نمی خواهم خصوصیّات و جزئیّات را بگویم؛ و الّا همه تان تصدیق می کردید- : ارادت من مضاعف شد. این حرف هایی که تو می گویی، موجب می شود ارادت من به این شخص، بیشتر شود. این آدم آن طوری بوده و حالا این است!؟ 11 موضع انتقادی شهید آوینی در مورد سیاست های وزارت ارشاد در آن دوران و خصوصا سال های پس از جنگ را نیز در مقاله ی معروف تجدد یا تحجر؟ – که در سال 1370 منتشر شد – خوانده ایم. آنجا که این سید شهید در نقد سخنان وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی دقیقاً از همان دغدغه ها و نگرانی هایی سخن می گوید که آیت الله خامنه ای طی این سال ها و از جمله در سخنرانی نوروزی خود بدان اشاره داشته اند: اشتباه دیگر دوستان ما] در وزارت ارشاد [که ریشه در مرعوبیت آنها در برابر غرب دارد آن است که آنها افق حرکت انقلاب و شرایط آماده جهانی را در این عصر احیای معنویت و اضمحلال غرب نمی بینند و بالتبع هرگز برای وصول به این غایت تلاش نمی کنند. دگراندیشان و روشنفکران سکولار باید آزاد باشند، اما رشد و بالندگی نسل انقلاب نیز مواظبت می خواهد. دولت جمهوری اسلامی حقیقتا به شعار آزادی مطبوعات، نویسندگان و هنرمندان پایبندیِ اعتقادی دارد، اما دوستان خویش را از یاد برده است و اکنون مجموع سیاست های نظام اسلامی کار را به آنجا کشانده که نسل انقلاب در هنر و ادبیات احساس عدم امنیت و بیهودگی می کند. 12 همین برخوردهای دستگاه های دولتی و رسمی با پیشاهنگ هایی چون سیدمرتضی آوینی، موجب شد در اوایل دهه ی هفتاد رهبر انقلاب شخصا وارد عمل شده و برای احیای مجموعه روایت فتح، دستور دهند نهادهای دیگری غیر از صداوسیما و وزارت ارشاد پیش قدم شده و امکانات لازم را فراهم آورند. مرحوم سلحشور نیز در ساحت و سطحی دیگر، علی رغم انکارها و تحقیرهایی که از جانب دوست و دشمن متحمل می شد، در راه تولید آثار نمایشی منبعث از منابع دینی و قرآنی، گام های استوار و پرثمری برداشت که با استقبال گسترده در داخل و خارج مواجه شد. فعالیت های او نیز بدون حمایت رهبری امکان پذیر نبود. دلایل تأکید رهبری بر حمایت دولت از هنر دینی و انقلابی ممکن است تصور شود که با توجه به حمایت های شخص رهبر انقلاب و نیز تأسیس مجموعه ها و سازمان های فرهنگی مختلف خارج از دولت، دیگر نیازی نباشد که رهبر معظم انقلاب همچنان بر انتظارات و توقعات خود از دستگاه های دولتی و مدیران فرهنگی پای فشاری و اصرار کنند. این نگاه از چند جهت قابل تأمل است که در این مجال به دو مورد آن اشاره می شود: اولا در عرصه فرهنگ و هنر، تنها پول یا سرمایه ی اقتصادی اهمیت ندارد و مسئله ی اعتبار و یا سرمایه ی نمادین نیز بسیار اهمیت دارد. جشنواره هایی که عمدتاً با بودجه ی دولتی اداره می شوند، هرچند سکه های طلا نیز به برگزیدگان خود هدیه می کنند، اما در اصل دست اندرکارِ توزیعِ سرمایه ی نمادین بین هنرمندان هستند. نکته ی دوم هم این است که تأکید آیت الله خامنه ای به مدیران فرهنگی دولت برای حمایت از هنرمندان مذهبی و انقلابی، تنها به دلیل ایجاد امکانات و شرایط کار برای این هنرمندان نیست. مدیران دولتی نیز خود نیازمند چنین ارتباطی هستند. همان گونه که در عرصه ی اقتصادی، قطع ارتباط برخی مدیران دولتی با طبقات محروم و مستضعف، رفته رفته منجر به تغییر اولویت ها و سیاست های آنها و نهایتا دگرگونی شخصیت انقلابی آنها گردید، در عرصه ی فرهنگی نیز قطع ارتباط مدیران فرهنگی با هنرمندان مذهبی و انقلابی، و محدود شدن دایره ی ارتباطات آنها به اقشار و طیف های خاص، طبعاً دستورِکار فعالیت آنها را نیز تحت الشعاع قرار می دهد. در واقع به نظر می رسد رکن اساسی سیاست ِ فرهنگی آیت الله خامنه ای این است که ایجاد شرایط و امکان فعالیت برای هنرمندان طیف های مختلف در نظام جمهوری اسلامی، نباید به قیمت هضم و اضمحلال هویت فرهنگی نظام و قلبِ ماهیت دینی و انقلابی آن تمام شود که خون های پاک بی شمار برای تحقق و حفظ آن ریخته شده است. همانگونه که جمهوری فرانسه نیز – که خون های بسیاری برای تحقق و حفظ ماهیتِ سکولار آن طی وقایع انقلاب فرانسه و پس از آن بر زمین ریخته شد – امروز به هیچ عنوان اجازه نمی دهد هویتِ سکولار آن خدشه دار شود و مثلاً اثری از اسلام در مناسبات حکومتی و سیاسی آن دیده شود، ولو به قدر روسری دختربچه ای در مدرسه ای، و یا حذف بطری مُسکری از روی میز شامی. پی نوشت ها: 1٫ بیانات در دیدار هنرمندان و مسئولان فرهنگی کشور، مورخ 22/04/1373٫ کلیه بیانات مورد ارجاع در مقاله حاضر در پایگاه اطلاع رسانی Khamenei.ir قابل دسترسی است. 2٫ بیانات در دیدار هنرمندان و دست اندرکاران صداوسیما، مورخ 12/ 04/1389٫ 3٫ بیانات در دیدار مدیران شبکه ی دوم سیما، مورخ 1370/07/11٫ 4٫ بیانات در دیدار اعضای گروه ادب و هنر صدای جمهوری اسلامی ایران، مورخ 1370/05/12٫ 5٫ بیانات در دیدار اعضای مجمع نویسندگان مسلمان، مورخ 1370/07/28٫ 6٫ بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر، 1380/05/01٫ 7٫ بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون، مورخ 1385/03/23٫ 8٫ امام خمینی رحمه الله علیه در کتاب چهل حدیث می فرمایند: شیخ جلیل ما، عارف کامل، شاه آبادی روحی فداه می فرمود: تعییر] سرزنش و عیب جویی [به کافر نیز نکنید در قلب، شاید نور فطرتش او را هدایت کند و تعییر و سرزنش کار شما را منجر به سوء عاقبت کند. امر به معروف غیر از تعییر قلبی است. بلکه می فرمودند کفاری که معلوم نیست با حال کفر از این عالم منتقل شدند را لعن نکنید. شاید در حال رفتن هدایت شده باشند و روحانیت آنها مانع از ترقیات شما شود. (چهل حدیث، شرح حدیث سوم، ص 67). 9٫ بخش هایی از این مقاله برگرفته از مقدمه ی نگارنده بر کتاب سینمای مقاومت؛ نظریه ها، سیاست ها، نقدها است که توسط انتشارات سوره مهر در دست انتشار است. 10٫ بیانات در دیدار با جمعی از هنرمندان، مورخ 1370/09/04٫ 11٫ بیانات در دیدار هنرمندان و مسئولان فرهنگی کشور، 1373/04/22 12٫ آوینی، سید مرتضی (1370) تجدّد یا تحجّر؟ ، ماهنامه سوره، دوره اول، شماره 27، ص 7-11٫ دکتر شهاب اسفندیاری Let’s block ads! (Why?) منبع: مشرق کد مطلب : سایر اخبار ...
باهنر: درانتخابات هیات رئیسه مجلس معلوم می شود اصلاح طلبان برنده انتخابات بودند یا اصولگرایان
عارف این گونه که از اخبار شنیده ام یقین دارد که می تواند رئیس مجلس شود. اشکالی هم ندارد چنین آرزویی داشته باشند. من الان نمی خواهم قاطعانه نظر دهم؛ چون مرحله دوم انتخابات هم هنوز باقی است و می تواند در تغییر آرایش مجلس اثرگذار باشد. البته در انتخاب هیأت رئیسه مجلس عوامل مختلفی اثرگذار است. شاید واقعا اصلاح طلبان هم به این نتیجه برسند که به دلایلی ریاست را به لاریجانی واگذار کنند. ...
مختصری درباره سوره مبارکه نمل
میراث یافت و گفت: ای مردم، ما زبان پرندگان را تعلیم یافته ایم و از هر چیزی به ما داده شده است. راستی که این همان امتیاز آشکار است. و برای سلیمان سپاهیانش از جن و انس و پرندگان جمع شدند و با نظم و ترتیب به هم پیوستند. ]لشگریان سلیمان به راه افتادند[ تا آنگاه که به وادی مورچگان رسیدند. مورچه ای ]به زبان خویش[ گفت: ای مورچگان به خانه هایتان داخل شوید، مبادا سلیمان و سپاهیانش ندیده و ندانسته شما ...
دیگر به دیدن گالری ها نمی روم
.... البته چون در تلویزیون کار می کردم راحت بودم، اما در جاهای دیگر آدم های دیگری بالادست من بودند و مجبور بودم طوری آنها را صیقل بیندازم که چنین نگاهی را وارد اجتماع کنم و بقبولانم عکس های اجتماعی باید چگونه باشند مثلا عکس انداختن از جوی آب ممنوع بود یا یک روز که در میناب از بازار عکاسی می کردم، ساواک من را گرفت و گفت شما چه کاره هستید؟ گفتم شما اینجا چه کاره هستید و کارت تان را به من نشان دهید. من ...
هفتم اسفند به سه روایت
زیادی باعث خالی شدن زیر پای آدم می شود. احتمالا شما مجموعه سیاست گذاری ها و کنش های نیروهای تحول خواه جامعه را انتخابات سال 92 به بعد مبتنی بر همین پراگماتیسم نوع اول می دانید؟ صادقی: بله و همان طور که گفتم من این پراگماتیسم را بخشی از سیاست می بینم. چنانچه خود من شخصا آنقدری که در لیست مجلس چند و چون می کردم در لیست خبرگان بحث زیادی نداشتم. زیرا آنجا همه چیز مشخص است و شما ...
به حد خفگی رسیده ایم - منصوریان فردا شفاف حرفهایش را می زند
با این شرایط فعلا سپری کنند، اما واقعا روزها به سختی می گذرد. وی در خصوص اینکه باشگاه 4 خودرو به تیم فوتبال نفت داده تا آنها را بفروشد و پول بازیکنان را بدهد، تصریح کرد: باشگاه باید به دنبال حل مشکلات باشد. اگر به فروش است که زود این کار انجام شود چون انجام کارهای روزمره برای بازیکنان به سختی می گذرد. خرمگاه در رابطه با فروش باشگاه نفت گفت: هر مسئله ای قرار است اتفاق بیافتد ...
حاج صفی: امیدوارم حالاحالاها به ایران برنگردم
ایرانی شده بود که من واقعا آن صحبت ها را نکرده بودم و شیطنتی پیش آمده بود مصاحبه را جابجا کرده بودند و من گفته بودم هیچ وقت همچنین صحبتی نکرده ام. دو سال قرارداد دارم و دو سال هم می مانم. آمدم اینجا با سایت کیکر مصاحبه کردم و آن قضیه حل شد. امیدوارم حالاحالاها به ایران برنگردم حاج صفی در پایان آرزوهای خود در فوتبال آلمان را این طور عنوان می کند: امیدوارم سال ها بتوانم در فوتبال ...
مرور روزهای خوش فوتبال ایران در آسیا/راه شکست عربستان چیست؟
– پرسپولیس 5) میثم مجیدی – استقلال تهران پس از مرور جدول رده بندی لیگ برتر و برنامه بازی های باقیمانده هفته بیست و پنجم، خلاصه دیدار سیاه جامگان – فولاد پخش شد. نخستین مهمان برنامه، داریوش مصطفوی، رئیس اسبق فدراسیون فوتبال بود. مصطفوی در خصوص اتفاقات ایجاد شده بین ایران و عربستان گفت: تا قبل از اتفاقی که در سفارتخانه عربستان افتاد، عربستانی ها در همه زمینه ها به ...
تصویری که مطابق میلشان بود قاب گرفتند و بزرگ کردند
شخصیت او را به درستی نمایان می کند، و غیرحقیقی است چون سایر وجوه را پنهان می کند. وقتی خبر شهادت را شنیدید، واکنش شما چه بود؟ برای ادامه مسیر زندگی خود و فرزندانتان چه تصمیمی گرفتید؟ فضایی را که بعد از شهادت آوینی به راه افتاد، چطور تفسیر می کنید؟ خبر را کم کم به من دادند. اول گفتند یک پایش را از دست داده. خدا را شکر کردم که ذهنش سالم است، حنجره اش سالم است. به گمانم از ابتدا شیفته ...
سوپراستارهای توجیه گر
...، 20 سال گذشته معماری به خاطر تأثیرات همین معماران به اصطلاح ستاره ای چون زا ها حدید و آیزنمن و ... تغییرات عمده ای کرده است. آثار این معماران بسیار جذاب است اما دیگر مسئله اجتماعی در آنها اهمیت ندارد. البته آنها بیشتر موزه و نمایشگاه ساختند و آثارشان جنبه های توریستی دارد. موزه بیل بائو کار فرانک گهری در شهر کوچکی از اسپانیا باعث پیشرفت قابل توجه این شهر شد و امروز باید بلیت بخری و در صف بایستی ...
من روی خودشان حساسم
...> گفتم: حالا انتخابات 96 نه، ولی اگر واقعا همه چیز از قبل مشخص است شما پیش بینی کن فردا چه کسانی چه حرف هایی خواهند زد؟ بابای سوفیا گفت: بچه حالیت نیست تو. همه چیز از قبل مشخص است و ماها همه عروسک خیمه شب بازی هستیم. گفتم: یعنی ما الان داریم عروسک بازی می کنیم؟ بابای سوفیا گفت: چی؟ گفتم: هیچی. سوفیا را به کی می دهید؟ بابای سوفیا گفت: هیچ کی. گفتم: به خاطر احمدی ...
سلحشور می گفت بازیگر من باید نمازخوان باشد
در زمان رئیس جمهوریشان در مورد تئاتر گفته اند: تئاتر منبر است. این جمله در وجود سلحشور متبلور شده است. او تئاتر را از مسجد کلید می زند چرا که مسجد 8 فایده دارد. اولین آن همنشین خوب است. وقتی در مسجد فیلم می گذارید منتقدین شما اهل توحید و خدا هستند چون آمدند بگویند اهدانا الصراط المستقیم. در کنار دو محور توحید و توبه خوب است به مقوله انتظار نیز در کارهای او اشاره کنم سلحشور انتظار را به اعلا وجه ...
خانه های آینده در دل صخره ها
آکواریوم بزرگ به نظر رسیده و جلوه ی قرار گرفتن در ارتفاع بالا را به آن می دهد. البته به دلیل کف شیشه ای آن، شما موقع شیرجه زدن در استخر می توانید داخل خانه را هم ببینید. نمایی از خانه های آینده در دل صخره ها – نمای بیرونی از بالا این نمای بالایی خانه است. پله ای در سمت راست استخر وجود دارد که شمارا به داخل خانه هدایت می کند. پنجره های خانه از صفحات شیشه ای بزرگی تشکیل شده اند که ...
از تکذیب تا هشدار
دیدیم این آثار در گنجینه نیست، چه می شود کرد؟ باید دید آیا این اتفاق در زمان مدیریت من انجام شده یا بعد از آن و چه کسی مسئول است؟ ساختمان موزه اهمیتی ندارد اما گنجینه پشتوانه بزرگی است که واگذاری به بخش خصوصی می تواند آسیب هایی را داشته باشد، چون الان وقتی می خواهیم اثری را خارج کنیم، شرایط سختی را دارد و همین سختگیری کمک می کند کار، آسیب کمتری ببیند اما در بخش خصوصی معلوم نیست چه اتفاقی می افتد ...
مسئولین،عشایر با موسیقی دلشان خوش نمی شود،به مشکلات مردم برسید/شهر ما در گاهی اوقات فقط اسمش شهر است
و ترافیک را می بینیم خب اینها و کلی مسائل دیگر در شهر وجود دارد ،مسئولین شهر به این مشکلات و معضلات بپردازند. وی تصریح کرد: آن موقع ما باید چهار پنج ساعت کلنجار برویم ، آنوقت به ما می گویند شما بسته فکر می کنید ، شما مخالف شادی مردم هستید، به بچه های ارزشی می گویند اینها تندرو هستند ، این حرفها چیست؟ به مطالبات مردم توجه بشود ، بابا به خدا حق مردم هست. ...
اثر هنری آینه هنرمند است
سال های متمادی که انسان در کره زمین زندگی کرده آنها را از میان بقیه صوت ها برگزیده. چطور؟ مثلا صدای بلبل را که در طبیعت می شنوید، به نظرتان خوشایند می آید. این صدا با صدای اره کردن تخته متفاوت است. صدای اره کردن تخته برای شما خوشایند نیست. برگزیدن این صوت ها برای انسان به این شکل اتفاق افتاده است. چون با احساس او سروکار دارد و بدون واسطه عقل هم ادراک می شود، از طریق طبیعی و فطری صورت گرفته ...
رانت آزادی برای خندوانه!
های چاووشی پخش می شود و اشکان خطیبی با دستمال می رقصد،گویی زمان 40 سال به عقب برگشته! چرا چیزهایی که برای دیگران ممنوع است برای خندوانه آزاد است؟ الان عده ای می گویند حالا هم که در یک برنامه بعضی چیزها را آزاد کرده اند باز امثال ستوده غر می زنند. من همواره از هرگونه شادی و بزن بکوب استقبال کرده. چه چیزی از این بهتر که اشکان خطیبی در شبکه نسیم صدا وسیما با آهنگ محسن چاووشی با ...
قطعه هنرمندان، سهم ثریا حکمت از سینما
همه بودجه در مملکت جابه جا می شود، چرا من بعد از این همه سال فعالیت هنری نباید سهمی از آن داشته باشم؟ به خانه سینما رفتم، آنجا هم گفتند خودمان 500 میلیون تومان بدهی داریم و نمی توانیم کمک کنیم. خانه پیشکسوتان هنر هم می گوید چون به عنوان هنرمند درجه دو معرفی شده ام، نمی تواند کمک کند. در صورتی که در فیلم های زیادی نقش اول بازی کرده ام. البته با صحبت هایی که با آنجا شده قرار است 150 هزار تومان ...
سعۀ صدر و زلال بودن آوینی مرا مجذوب او کرد/ مرتضی وجوهی دارد که من نمی فهمم
هیچکاک پنجره عقبی ، پرندگان و فلان. یعنی نمی گویم که اگر یک فیلمساز هرچه بسازد من مطلق دوست خواهم داشت و قبول دارم. مثلا می گویم از هیچکاک این سه فیلم و از بیلی وایلدر آن دو فیلم و یا از هاوارد هاکس ریو براوو . یا مثلا از عباس کیارستمی هم گزارش ، خانه دوست و البته فیلم کپی برابر اصل را هم دوست دارم ولی بقیه فیلم هایش را خیلی دوست ندارم. ، یا اصغر فرهادی استثنائاً همه فیلم هایش را دوست دارم. ...
نامه ای که مسیر زندگی دو سردار را تغییر داد
من نیستند که چه شده است. چگونه شاهد سقوط خود هستم، آنها ظاهر را می بینند. اگر خودم از خودم حساب بکشم چه خواهم بود؟ از سمت راست: شهید اوهانی - فرزند ابوالحسن - کریم فتحی در قم تصمیم گرفتم که با یاری خدا و با عنایت خودش از مدار موجود خارج شوم، امام می فرماید ابتدا خود را تزکیه کنید چون اگر نکردید، جامعه به شما روی می آورد. عزیز بهتر از جان شاید تو بهتر از دیگران مرا ...
مصطفوی درتلویزیون: وقتی ازخانه یکنفر بالا می رویم،آنها به مهمانی منزل ما نمی آیند
رییس اسبق و پرسابقه فوتبال ایران در شبکه ورزش کولاکی به راه انداخت و با حرف های سیاسی اش بینندگان و مجریان برنامه را غافلگیر کرد. به گزارش تابناک ورزشی، داریوش مصطفوی در برنامه شبکه ورزش در پاسخ به دلیل حکم کنفدراسیون فوتبال آسیا علیه ایران برای بازی در کشور ثالث گفت: وقتی ما از خانه کسی بالا می رویم نباید توقع داشته باشیم که آنها به منزل ما بیایند و انتظار پذیرایی مناسبی داشته باشند ...
مستندی که دادِ هاشمی را در آورد
...، هر چند ناچیز وجود دارد که یک روزی سیگار بکشد، ولی در مورد آقامرتضی این امر کاملاً غیر ممکن بود؛ چون اراده اش از اراده حق ناشی می شد. همان موقع باید می فهمیدم که شهید می شود. *نظر رهبر انقلاب در باب روایت فتح اوایل سال 66 پس از شهادت تعدادی از همکاران مان با حضرت آیت الله خامنه ای دیدار داشتیم. ایشان در این دیدار خصوصی حدود یک ساعت درباره برنامه روایت فتح صحبت کردند و ...
جریان های سیاسی اسلام گرا و چالش های درونی در اردن
سلفیه جهادی و در پیشاپیش آنان ابومصعب الزرقاوی، آزاد شدند و بی درنگ به افغانستان و سپس عراق رفته، در آنجا به تأسیس گروهی اقدام کردند که بعدها قاعدةالجهاد فی بلادالرافدین نام گرفت (ن.ک.عطوان، 2007: 250)؛ البته در خلال سال های بعد، مشکلات امنیتی میان این گروه های سلفی جهادی و دولت اردن همچنان ادامه یافت که از آن جمله می توان به عملیات انفجار و گروگان گیری و سپس محاکمه های مکرر اشاره داشت که اوج آن ...
سرخاب:مظلومی برای قهرمانی باید داربی را ببرد
برای سهمیه و قهرمانی می جنگند و پرسپولیس هم به این شرایط اضافه شده است. از سوی دیگر تراکتورسازی خودش را به بالای جدول نزدیک کرده و ذوب آهن جسته و گریخته در تلاش است شرایط خوبی پیدا کند. مهاجم دهه 60 و 70 تیم استقلال با اشاره به جوانگرایی آبی پوشان در فصل اخیر گفت: به نظرم این جوانگرایی کار اشتباهی بود. استقلال، پرسپولیس و تیم های بزرگ نباید اینگونه جوانگرایی کنند و چون می خواهند قهرمان ...
مسلمانان چیزی جز امپریالیسم از غربی ها یادشان نیست +فیلم و عکس
های اسلامی قطع کند، نظام های امپریالیست و استعمارگر غرب سیاست های وحشیانه تری را در پیش گرفتند و قتل عام مسلمانان در کشورهای مختلف آغاز شد. انگلیسی ها در قرن هجدهم امپراتوری مغول در هند را نابود کردند و بعدها مصر را غارت نمودند. هلندی ها بین سال های 1835 تا 1840، پاسخ استقلال طلبی مردم اندونزی را با قتل عام 300 هزار نفر دادند. فرانسوی ها طی یک جنگ 15 ساله از سال 1830، مردم الجزایر را قتل عام کردند و ...
استاد منوچهر ستوده درگذشت
تهران برگشتم و در خیابان قوام السلطنه یک دکان لوازم التحریر فروشی به نام "بیستون" باز کردم. تا زمانی که جنگ نبود اوضاع خوب بود. جنگ شروع شد لوازم التحریر از خارج نمی آمد و اوضاع بد شد. در نتیجه برگشتم به وزارت فرهنگ و دبیر شدم. چون پدرم معلم بود، پدر پدرم هم معلم بود، تصمیم گرفتم خودم هم معلم شوم. بالاخره لاهیجان را برای ما تعیین کردند و رفتیم به لاهیجان و یک سال درس دادم. بعد رفتم بندرانزلی یک ...