سایر منابع:
سایر خبرها
شوخی بی جا باعث قتل شد
درگیری ما شد. او با شیشه ای شکسته ضربه ای به پایم زد که عصبی شدم. هرچه جلوی دستم بود سمتش پرت کردم حتی یکی از دوستانم برای کمک آمد و با میله آهنی ضربه ای به مقتول زد. من هم یک شی ء شیشه ای را به سمت او پرت کردم که در سینه اش فرو رفت. باور کنید من قصد کشتن او را نداشتم.سپس وکیل متهم در دفاع از او گفت: عمل موکلم که پرتاب شیشه به سمت قربانی بوده نوعاً کشنده نیست و به نظر می رسد قتل شبه عمد باشد. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی متهم را صادر کنند. ...
به من گفت میرفندرسکی؛ کشتمش
.... عصبانی شدم و همین شروع درگیری ما بود. او با شیشه ای شکسته ضربه ای به پایم زد. به انتهای مغازه رفتم و هرچه جلوی دستم بود را سمت این مرد پرت می کردم. رئیس دادگاه: چه وسایلی را پرت کرد؟ متهم: به طور دقیق یادم نیست. لیوان، گلدان. رئیس دادگاه: بعد چه شد؟ متهم: من انتهای مغازه گیر افتاده بودم و راه فرار نداشتم. یکی از دوستانم برای کمک آمد. با میله آهنی ضربه ای به مقتول زد ...
قتل خونین با چاقو قصابی پایان کینه قدیمی در ورامین / قاتل پسرم را قصاص کنید + جزییات
قاتل پسرشان درخواست را مطرح کردند. مادر مقتول در حالی که اشک می ریخت گفت: این متهم پسرم را از پشت سر و با چاقو کشت و مرا داغدار کرد. من حاضر به بخشش نیستم و او باید شود. سپس وکیل اولیای دم روبه روی قضات ایستاد و گفت: خانواده متهم در این مدت حتی یک بار هم برای جلب رضایت سراغ خانواده مقتول نیامدند. متهم به خاطر دشمنی ، با چاقوی قصابی مرتکب این قتل شده و به همین خاطر اولیای دم به ...
نجات باورنکردنی عامل قتل فامیل دور پای چوبه دار
آمده حاکی از این بود که متهم با چوبی که سر آن میله ای شبیه به میخ قرار داشت به سر مقتول ضربه زده و همین ضربه علت اصلی مرگ او بود. متهم بعد از ارتکاب قتل به مکان نامعلومی گریخته بود و هیچ کس از او اطلاعی نداشت؛ اما وقتی تحقیقات کاراگاهان ادامه پیدا کرد چند روز بعد او دستگیر شد و به قتل اعتراف کرد. متهم در بازجویی ها گفت: من و مقتول فامیل دور یکدیگر هستیم و در یک منطقه زندگی می ...
حرفهای بی شرمانه زن خیانتکار در پرونده قتل استاد دانشگاه/ دخترم 12 قرص برنج در غذای شوهرم ریخت
را آتش زدم. زن جوان وقتی روبه روی قضات ایستاد اتهام معاونت در قتل را نپذیرفت. او گفت: قبول دارم با شوهرم اختلاف داشتم اما حرف های ساسان موجب شد تا تصمیم به قتل شوهرم بگیرم. او خودش قرص برنج را به من داد ؛ اما این دخترم بود که قرص را در سوپ پدرش ریخت. وقتی شوهرم بی حال شد ساسان به خانه مان آمد. او بالشی روی سر شوهرم گذاشت و شلیک کرد. بعد هم خودش به تنهایی جسد را به جاده ساوه برد و آتش زد. ...
قتل بعد از کری خوانی اینستاگرامی
متهم که در پی کینه قدیمی مرتکب قتل شده است گفت از سر عصبانیت به مقتول با چاقو ضربه زد و قصد قتل نداشت. این پرونده بعد از آن گشوده شد که جسد جوانی به نام پوریا در جاده ای در حاشیه تهران پیدا شد. ماموران بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی خانواده پسر جوان را شناسایی کردند. پلیس فهمید پوریا با فردی به نام کیهان اختلافات دنباله دار داشته است. به همین دلیل کارآگاهان کیهان را که نگهبان یک ...
به خانه مجردی او رفتم و سه روز او من را روی تخت انداخت و ... /از من فیلم سیاه گرفته بود
رساند. آن روز هم فکر می کرد من در خانه دوستم میهمان بوده ام که دنبالم آمد.او اصلا درباره ماجرا قتل چیزی نمی دانست و من هم حرفی به او نزدم. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده زن جوان را به قصاص محکوم کردند.
4 سال ناباورانه در یک قتل / شکار چی بلاخره شکار شد
به ارتکاب قتل با انگیزه اختلاف و خصومت شخصی اعتراف کرد و عنوان داشت، مقتول را با سلاح گرم به قتل رساندم از صحنه متواری شدم. رئیس پلیس آگاهی استان ایلام با بیان اینکه با هوشمندی و تیزهوشی کارآگاهان پلیس آگاهی استان راز این پرونده قتل بالاخره بعد از سال ها پایان یافت اظهار داشت: پس از اینکه متهم صراحتا به قتل اعتراف کرد پس از تشکیل پرونده برای رسیدگی قانونی به جرم خود تحویل مراجع قضائی شد. کدخبر: 968368 1402/11/10 19:23:25 لینک کپی شد ...
سرگذشت زنی که نمی خواست قاتل شود اما شد ! / از کجا به زندان زنان کشیده شدم !
به دنیا آمدم. من بودم و 3 برادرم که با پدر و مادرم زندگی می کردیم. کودکی خوبی داشتم تا این که به مدرسه رفتم و بعد ازگذراندن دوره ابتدایی وارد دوره راهنمایی شدم. درس هایم زیاد خوب نبود و همیشه مورد ایراد معلم ها قرار می گرفتم و دوستانم مرا مسخره می کردند تا این که درکلاس دوم راهنمایی کرده و با دوستانی نه چندان مناسب آشنا شدم. آن ها مرا با تریاک آشنا کردند و چند بار که مصرف کردم از این که ...
متهم به قتل فراری با پای خود به کلانتری رفت
من به سمت دیگری از پشت بام رفت و مشغول استراحت شد. نیمه های شب بود که متوجه شدم سراغ دختر جوان رفته که عصبانی شدم و اعتراض کردم اما با هم درگیر شدیم در این درگیری یک دفعه رفت عقب و تعادلش به هم خورد و افتاد پایین. من که ترسیده بودم از محل فرار کردم اما روز بعد از طریق دوستانم متوجه شدم که او فوت کرده و در این مدت در حال فرار بودم اما خسته شدم و تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم. با اعتراف مرد میانسال تحقیقات به دستور بازپرس جنایی ادامه دارد. ...
قتل شوهر خیانتکار به دست زن معتاد در مشهد
به گزارش شهرآرانیوز، زن 31 ساله، نهم دی گذشته همسر 41 ساله اش را با دو ضربه کارد به قتل رساند و طولی نکشید که با تلاش نیرو های کلانتری خواجه ربیع مشهد به دام افتاد. این زن جوان در حالی که چند روز بعد از وقوع این جنایت هولناک اشک ندامت می ریخت و مواد مخدر را عامل همه بدبختی هایش می دانست درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی بانوان مشهد گفت: در شهر کلات در خانواده ضعیفی به دنیا ...
اعترافات تلخ زن جوان که شوهرش را کشت
بچه اش این جنایت را مرتکب شده است. بیشتر بخوانید سرگذشت زنی که قاتل شد! بعد از آن که در دوران نوجوانی به مصرف مواد افیونی آلوده شدم دیگر پدر ومادرم نیز کاری به کارم نداشتند و من مدام برای مصرف مواد به منزل مجردی دوست پسرم می رفتم تا این که گرفتار شیشه وکریستال شدم و با مرد معتادی ازدواج کردم که ... بیشتر بخوانید شوخی بی جای مقتول باعث جنایت شد مرد جوان ...
قتل فجیع شوهر با ضربات چاقوی زن 24 ساله
گرفته بود و امید می گفت باید آماده باشیم که هر لحظه خانه را خالی کنیم.از طرفی از زمانی که شیما به خانه مان آمد امید به من گفت لباس هایم را از کمد خالی کنم تا شیما لباس هایش را آنجا بگذارد. تو می دانی چرا درست بعد از قتل امید گوشی شیما ناپدید شد؟ نه نمی دانم که یکدفعه چه بلایی سر گوشی اش آمد. از روز حادثه بگو.چطور تصمیم گرفتی با دوستت که به تو خیانت کرده بود برای قتل ...
پسرم رفتار و آرایش زنانه داشت او را کشتم
اگر من بمیرم باز پارسا همین رفتارهایش را ادامه خواهد داد در آن صورت چه بلایی بر سر خانواده ام می آید چه کسی از آنان محافظت خواهد کرد چه بلایی بر سر پسر کوچکم و زن و دختر یک ساله ام می آید. این بود که از خودکشی منصرف شدم و تصمیم گرفتم برای همیشه پارسا را خلاص کنم و بعد از آن هم هر بلایی به سر من آمد مهم نیست. باز یک هفته ای می شد که از خانه فرار کرده بود؛ روز حادثه وی را پیدا کردم و به بهانه اینکه به بیمارستان رازی می برم و بستری می کنم از خانه بیرون بردم، اما به جای بیمارستان به یکی از مناطق اطراف تبریز برده و وی را به قتل رساندم و با پلیس تماس گرفتم و ماجرا را برایشان گفتم. ...
دلیل عجیب قتل برادرزاده توسط عمه بی رحم + جزئیات
اعتماد آنلاین: عمه عصبانی که برادرزاده اش را با چاقو و آتش به قتل رسانده است پای میز محاکمه می رود. متهم که زنی میانسال است، برادرزاده جوانش را به دلیل اینکه حاضر به ترک خانه اش نبود به قتل رساند. او در اعترافاتش گفته برادزاده 36ساله اش دخترش را از راه به در کرده بود. یک سال قبل [...]
اخبار حوادث امروز 9 بهمن از اعدام 4 عضو تیم تروریستی موساد تا شکنجه هولناک کودک 2 ساله به دست مادرش در ...
برای سرقت از خانه خانم وکیل یک سارق استخدام کرده بود وقتی با پول های سرقتی گلخانه خرید ، ناخواسته سرنخ افشای این پرونده را به پلیس داد. درگیری مرگبار در مغازه سمساری به خاطر متلک پرانی مرد جوان که در جریان درگیری در یک سمساری با ضربه شیشه مرتکب قتل شده بود، در جلسه دادگاه مدعی شد از خود دفاع کرده است. نجات 4 نفر از چوبه دار در ارومیه+ جزئیات رئیس کل ...
محاکمه عمه به اتهام آتش زدن برادرزاده
را بکشم و فقط می خواستم از خانه ام بیرونش کنم. بعد از اظهارات صریح متهم، بازسازی صحنه جرم انجام شد و پزشکی قانونی هم در گزارشی اعلام کرد که سوختگی علت تامه مرگ قربانی بوده است. با تکمیل تحقیقات برای پروین به اتهام مباشرت در قتل عمد کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. این در حالی است که پدر سمیرا برای خواهرش درخواست قصاص کرده است و متهم بزودی پای میز محاکمه می ایستد. روزنامه ایران ...
عشق اینترنتی زن متاهل بوی مرگ می داد ! / شوهرش دمنوش خوردو مرد !
به گزارش رکنا، پاییز سال 1400، مرد میانسالی به نام شهاب به یکی از بیمارستان های تهران منتقل شد اما ساعاتی بعد جانش را از دست داد. باتوجه به اینکه مرد میانسال سابقه بیماری داشت و هر چند روز یک بار برای درمان به بیمارستان منتقل می شد، مرگ او مشکوک به نظر نرسید. مادر شهاب گفت: حدود یک هفته در خانه پسرم میهمان بودم. در این چند روز مدام حالش بد می شد و او را به بیمارستان می بردیم. دکترها هم ...
شوهرم را کشتم چون با دوستم که به خانه ام راهش داده بودم، ارتباط پنهانی داشت
زمانی که زن میانسال از این ماجرا باخبر شد به بهانه ای از منزل دخترش خارج و با پلیس تماس گرفت و ماجرای قتل شبانه دامادش را برملا کرد. بدین ترتیب بازپرس محمدجواد شفیعی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شده و با جسد مرد جوان در حالی که داخل کیسه های نایلونی پیچیده شده بود مواجه شدند. متهم در تحقیقات اولیه مدعی شد که با همدستی دوستش این جنایت را رقم زده است.با اعتراف زن 25 ساله و دوستش مهناز، به دستور ...
ارتکاب قتل از سوی جوانی که نام دانشمند ایرانی را با فحش اشتباه گرفت
. به این ترتیب، متهم به نام هادی شناسایی شد و بعد از بازداشت به قتل اعتراف کرد اما گفت قصد قتل نداشته است. او گفت: مقداری وسیله اضافه در خانه داشتم که تصمیم گرفتم آن را به سمساری دوستم ببرم و بفروشم. وقتی وارد مغازه شدم سینا لقبی به من داد. اول فکر کردم نام یک هنرپیشه بدنام خارجی است و خیلی عصبانی شدم. به او گفتم مگر با تو شوخی دارم! یک سیلی هم در گوش او زدم. درگیری بین ما بالا گرفت، من ...
دوستم آمد در خانه ما زندگی کند اما شوهرم... | او گلوی فرزندم را گرفته بود و می خواست خفه اش کند | روایت ...
عقب افتاده را بتوانیم پرداخت کنیم. زن جوان در ادامه گفت: فریبا دوستم 2 سالی می شد که ازدواج کرده بود اما با شوهرش اختلاف داشت و می خواست از او جدا شود. او به تهران آمده بود تا دوره آرایشگری ببیند و من وقتی به او پیشنهاد دادم تا به خانه ما بیاید پذیرفت. مدتی بعد متوجه شدم که آنها پشت سر من صحبت کرده اند و به همین دلیل تصمیم گرفتم فریبا را از خانه مان بیرون کنم. اما شوهرم اجازه نداد و مرا ...
25 ضربه چاقو تاوان خیانت زن متاهل شد/او با چندین مرد رابطه داشت
زدن بود که دیدم مرد عصبانی با چاقویی که از جیبش در آورد او را به کوچه کشاند و پشت سرهم به ناهید چاقو زد من از ترس فرار کردم و بعد که متوجه شدم زن مرده است. با پایان تحقیقات میدانی و انتقال متهمی که خودش را قاتل ناهید معرفی کرده بود بازجویی از وی شروع شد.این متهم در اظهاراتش مدعی شد. چند ماهی بود که از همسرم جدا شده بودم یک روز درحال رانندگی و مسافرکشی بودم که ناهید بعنوان مسافر ...
می خواستم به معتادان کمک کنم، اما قاتل شدم
شد دست به قتل زدی؟ ناخواسته این اتفاق افتاد. چند روزی بود مقتول را برای ترک به کمپ آورده بودند، اما با ما همکاری نمی کرد و داروهایش را نمی خورد. او معتاد به شیشه و گل بود. من یاد گرفته بودم در این جور مواقع باید آرامش خودم را حفظ کنم، اما آن روز حالم خیلی بد بود. چند ساعت قبل از قتل به مادرم زنگ زدم، او از شهرستان به تهران آمده بود و خوشحال بودم که مادرم را بعد از مدت ها می بینم، اما مادرم ...
2 قاتل در یک قتل اشتباهی در اردبیل/هر دو بخشیده شدند
ضربات وارد شده و خونریزی شدید جان خود را از دست داد. به این ترتیب بار دیگر ماموران جنایی برای رسیدگی به جنایت تازه در محل وقوع همان قتل نخستین وارد عمل شدند و تحقیقات برای یافتن ردی از دومین قاتل کلید خورد. در حالی که بررسی ها نشان می داد عامل جنایت یکی از آشنایان خانواده حمید است، رد او توسط کارآگاهان پلیس آگاهی استان اردبیل زده شد و متهم در کمترین زمان بعد از وقوع جنایت شناسایی و ...
قاتل کمپ ترک اعتیاد از جنایت خود می گوید
.... به این ترتیب دستور بازداشت افرادی که در کمپ کار می کردند صادر شد. تحقیق از افراد دستگیر شده، دست عامل جنایت را رو کرد؛ او پسر جوانی به نام باربد بود که به تازگی در کمپ مشغول به کار شده بود. پسر جوان وقتی شواهد و مدارک را علیه خود دید لب به اعتراف گشود و به جنایت اعتراف کرد. او گفت که نتوانسته خشم خود را کنترل کند و در درگیری با مقتول ناخواسته مرتکب قتل شده است. ...
کار شیطانی مغازه دار با مشتری سرش را بالای دار برد/ مرا به پشت دخل کشاند و شاگردش در را بست
توانست صحبت کند، در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود گفت: من وارد مغازه شدم که سرکه بخرم. مرد بقال به من گفت اگر به پشت دخل بروم به من 50 هزار تومان می دهد. من نرفتم، اما مرد مغازه دار به زور دستم را کشید و پشت دخل برد. من مقاومت و داد و فریاد کردم. سعی می کردم از دستش فرار کنم اما شاگردش در را بست و مراقب بود من فرار نکنم. بعد مرد مغازه دار به من تجاوز کرد و کتکم زد. او می خواست مرا خفه کند که موفق نشد ...
عوامل قتل جوان 29 ساله کرجی دستگیر شدند
به گزارش ایرنا به نقل از پلیس البرز، سرهنگ "حکمت اله شجاعی" روز یکشنبه گفت: اواخر آبان ماه سال جاری خبر وقوع یک فقره درگیری منجر به قتل در منطقه ماهدشت کرج به پلیس آگاهی استان البرز اعلام شد و بررسی موضوع در دستورکار کارآگاهان اداره مبارزه با جرائم جنایی قرار گرفت. وی افزود: بررسی های اولیه کارآگاهان حکایت از آن داشت که مقتول به دلیل نحوه رانندگی اش با 2 شخص ناشناس درگیر و بر اثر ضربات چاقو ...
اتفاق شوم سرنوشت یک خانواده را عوض کرد!
، گوشی ام را نشان دادم بی فایده بود. هیچ کس از آرزو خبر نداشت . بعد از چند ماه مشخص شد که او با مرد دیگری به ترکیه رفته است. رفتن آرزو ضربه روحی شدیدی به برادرم زد، مدتی افسرده بود و بعد هم به اعتیاد روی آورد. در این بین من که از همه چیز بی خبر بودم بیشتر آسیب دیدم. سخت گیری ها بدتر شد. چندین ماه من حتی در حیاط را ندیدم. آرام آرام برادران دیگرم هم معتاد شدند و آن همه ثروت دود شد ...