سایر منابع:
سایر خبرها
از گارد شاهنشاه تا گردان روح الله + فیلم
...، آن زمان خیلی از مردم هنوز در جریان انقلابی که می خواست به وقوع بپوندند نبودند، در هر صورت بعد از مدتی یکی از افراد شهربانی به پدرم گفت که مصطفی نمی تواند بروجرد باشد چون تحت نظر افسران آگاهی است، به همین دلیل من به منزل عمویم در مشهد رفتم و آنجا سال آخر دبیرستان را در دبیرستان فردوسی می خواندم که یکی از همکلاسی های ما پای تخته شعار مرگ بر شاه را نوشت و به همین دلیل همه ما را از مدرسه اخراج ...
ناگفته هایی از جنگ رسانه ای در سوریه
"خیبرآنلاین" - دستور از تهران رسیده بود که دمشق را ترک کند. حتی مسئولان ایرانی هم باور کرده بودند که دمشق سقوط کرده است. حسن شمشادی اما خود را کارمند صداوسیما نمی دانست. او مانند رزمندگان جنگ سخت، خود را سرباز رهبری می دانست که سوریه را خط مقدم نبرد نامیده بود. در دمشق ماند تا به همه ثابت کند که دمشق هنوز نفس می کشد. به گزارش دانشجو، شمشادی که سال ها از نزدیک بزرگترین بحران های منطقه ...
شعری برای پدران ارتشی/ حماسه ی پدر ما حماسه ی کاوه ست
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس ، 29 فروردین روزی است که حماسه ی ارتشیان جان برکف را می توان مرور کرد و به بازخوانی آن روزها پرداخت که در هشت سال دفاع مقدس، ارتش در کنار بسیج و سپاه به جانفشانی مشغول بود. محمد ایرانی، شاعر جوان کشورمان، یک غزل_مثنوی به مناسبت روز ارتش و نزدیکی روز پدر، برای پدران ارتشی و جانباز سروده است. نشسته ام سر ایوان و پشت پنجره ات شنیده ام ...
نقدی بر کتاب فرنگیس
خاطرات این شیرزن به رشته تحریر درآید. همچنین برای گرامیداشت حماسه و رشادت های این بانوی مقاومت، تندیس وی در پارک شیرین کرمانشاه نصب شده و در میدان مقاومت شهر گیلانغرب هم طرح فرنگیس حیدرپور نقش بسته است. با این حال، کتاب حاضر به ابعاد وسیع تری از زندگی این زن غیور خطه گیلانغرب می پردازد. کتاب فرنگیس در 12 فصل تنظیم شده که با یک مقدمه شروع می شود و پایان بخش آن کلام آخر است. فصل اول به دوران کودکی راوی ...
"هی یو"روایت ابوطالب از زندان های آمریکایی عراق
. نویسنده داستان را از افسانه های بغداد شروع می کند: داستان علی بابا و چهل دزد. حالا علی باباها در چادر مانده اند و چهل دزد گرد این چادر چمبره زده اند تا ببینند کی این اسیران رنگ و رو رفته زبان باز می کنند. چهل دزدی که حتی از جیره زندانی های اسیر شده در این چادر نمی گذرند، چه برسد به خاکی که در دل عراق برای خود دست و پا کرده اند. ابوطالب در ادامه خاطراتش تلاش دارد به همه جزئیات توجه کند ...
ورود به اقتصاد نیروهای مسلح را از وظیفه اش دور می کند
نجابت و فروتنی آنها در اوج اقتدار بیشتر از هر موئلفه دیگری به دل می نشیند. آنهایی که سال ها جان،مال و جوانی خود را در راه حفظ انقلاب و کشور هدیه کردند و امروز بدون هیچ توقعی بازهم راه خود را ادامه می دهند. نه تنش زایی سیاسی می کنند و نه طمعی به اقتصاد کشور دارند. آنها به خوبی می دانند که خیر دنیا و آخرت درحفاظت ازکشور، اطاعت از ولی ودلگرم کردن مردم است و در این راه نیز هیچگاه از صراط مستقیم خارج نشدند. نمونه یک ارتشی تمام عیار، سرتیپ محمدحسن ...
به حضرت آقا گفتم از ما راضی هستید؟ گفتند خدا راضی باشد!
خنده ها و گریه ها و توسل ها همان بود. اذیت کردن ها همه اش همان بود. هیچ فرقی با هم نمی کرد. برای خوانندگان ما از خاطرات سوریه تعریف کنید. خاطره هایم را نمی توانید پخش کنید. شب عملیات صدای دست زدن می آمد. بچه ها دور بخاری جمع شده بودند و کف زنان شادی می کردند! بچه ها می گفتند اگر نمی خوای شهید شوی بیا تو! خود عملیات چطور بود؟ عملیات ما عملیات فریب بود. ما ...
کسی دیگر نامه نمی نویسد
...... ارتباط آدم ها ساده تر از آن چیزی شده که تصورش را می شد کرد. عکس را با دوربین گوشی تلفن همراه می گیری و همان لحظه برای هرکس که بخواهی در هرکجای دنیا می فرستی و بلافاصله می فهمی که عکس را سین (seen) کرده یا نه. آن وقت ها باید اول عکس را با دوربین آنالوگ می گرفتی. بعد می دادی عکاسی برایت ظاهرش کند. بعد آن را به همراه دست نوشته ای می گذاشتی داخل پاکت و بعد پست اش می کردی. حالا اینکه کی به دست ...
ناگفته های یک مامور اطلاعاتی
معنوی گذشته را از دست می دهیم. بعد راجع به بعضی از جنگ هایی که شکست خورده بودیم، تحلیل می کرد و حرف می زد و می گفت فکر می کنم زیاد به تجهیزات دل بسته ایم و آن طور که در ابتدا در همه جبهه ها خالصانه می جنگیدیم، جنگ امنیتی و چه با دشمن خارجی آن خلوص کم شده است. ما نباید بگذاریم تجهیزات، موقعیت ها و امکانات که زیاد می شود، ما را از اخلاصی که باید برای خدا مبارزه کنیم، دور کند. همیشه این زرق و برق ها می ...
معجزه ای از حضرت جواد الائمه علیه السلام
...> ما تو را به عقد ابوجعفر درنیاوردیم که حلالی را بر او حرام کنیم، دیگر از این شکایتها نکن.(17) به هر حال، ام فضل پس از مرگ پدر، امام را در بغداد مسموم کرد و راه یافتن او به حرم خلیفه و برخورداری از مواهب موجود در آن، نشانی از آن است که این عمل به دستور معتصم انجام شده است.(18) و بالاخره امام جواد علیه السلام به شهادت رسید و حرم مطهر ایشان در کاظمین عراق قرار دارد که ملجا و پناهگاه عاشقان ایشان است ...
پایگاه های موشکی زیرزمینی راهبردی ایران/ادعای رویترز درباره سفر سردار سلیمانی به روسیه
شرکت در سیزدهمین کنفرانس سران کشورهای اسلامی به استانبول سفر کرده بود در حاشیه این اجلاس با رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه نیز دیدار و گفتگو کرد. اسامه النجیفی با سفیر ایران در عراق دیدار کرد اسامه النجیفی ریاست ائتلاف المتحدون عراق روز شنبه برای اولین بار در طول چند سال گذشته با حسن دانایی فر سفیر ایران در بغداد دیدار کرد. دفتر النجیفی در بیانیه ای ضمن اشاره به ...
روزی که طلاب را به سربازی فرستادند
اعزام طلاب علوم دینی به سربازخانه ها نموده است، به این وسیله دست پیدا کردن به داخل ارتش فراهم گردیده، از این رو برای تبلیغات اسلامی در ارتش اقدام نمایند. ظمناً به طلاب سرباز اطلاع داده شده، مخارج هریک ماهیانه هزار ریال برآورده شده و همه ماهه مرتب جهت آنان فرستاده می شود. از طرفی مخارج زن و فرزند آنان به طور مرتب تأمین و آنان تحت مراقبت خواهند بود.... 15 و در گزارشی دیگر از ساواک به تاریخ ...
اشعار آیینی ویژه ولادت حضرت جوادالائمه علیه السلام
...> از هرچه به غیر از قد و بالای تو سیرم جان همه ی شهر به گیسوی تو بسته است نان همه بر همت بازوی تو بسته است بند دل عیسی به دم هوی تو بسته است طاقی است دل ما که به ابروی تو بسته است با دست تو ورز آمد از آغاز خمیرم با آمدنت ختم شده غصه ی بابا لبخند تو شد ساحل آرامش دریا شد بسته در تهمت بی پایه و بی جا ...
فرهنگ در رسانه
سینمای فرهادی اصغر فرهادی بعد از اکران فیلم جدایی نادر از سیمین در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر، بلافاصله به برلین رفت و با فاصله چند روز از گرفتن پنج سیمرغ در جشنواره فیلم فجر توانست خرس طلایی شصت و یکمین جشنواره برلین را در بخش بهترین فیلم و خرس نقره ای را برای بهترین بازیگری برای گروه بازیگران بگیرد. آن روزها فرهادی به هر جشنواره ای که می رفت با دست پر خارج می شد، اما این فیلم به ...
معلم آزاده ای که در اسارت زبان فرانسه تدریس می کرد
خواهیم شما را بکشیم . هیچ کدام از بچه ها حرفی نزدند. با خود گفتیم قسمت ما این بود که در اینجا به شهادت برسیم. بعد از این ماجرا ما را به پشت جبهه منتقل کردند و از آن لحظه اسارت 8 ساله ما آغاز شد. آن شب ما را در بیابانی در خط مقدم عراق با دست های بسته نگه داشتند و بعد ما را به پادگان القادسیه بردند. اکثر اسرا بسیجیان کم سن و سالی بودند و ما که 21 22 ساله بودیم، سعی می کردیم در بین نوجوانان ...
همراه با راوی از تلخی اسارت تا شیرینی زیارت و آزادی
چشمان غم بار ما پس از این همه سال به جای اشک حسرت و غربت، اشک شوق می بارید... (ص 499 - 500) نه مردم موصل، نه ما و نه هیچکس دیگر فکر نمی کرد که زمان بچرخد و سی سال بعد همرزمان و رهروان رباط جزی ها که روزی در اردوگاه های این شهر اسیر بودند، حالا در کنار مردم و رزمندگان عراقی برای آزادی شهرشان از دست داعشی ها تلاش کنند. آیا این رزمندگان عراقی، هم نسلان نوجوانی نیستند که سعی می کرد در استقبال ...
مسافری از دیار شهداء
!! ....... ناگهان راننده آمبولانس ترمز کرد وپا به فرارگذاشت. در حالی که دنبال او می دویدم، به راننده گفتم مگر چه شده ؟ گفت تو 24ساعت است که شهید شده ای و الان زنده شده ای، با حالتی مضطرب به من گفت دیگر نمی توانم با شما بیایم و خودت با آمبولانس هر جا دلت خواست برو ! سوار آمبولانس شدم وبا راننده که در یک خودروی دیگر سوار شده بود به سمت بیمارستان صحرایی حرکت کردیم . همه از این ...