مادرم از کتابفروشی جلوی حرم برایم کتاب های ژول ورن می خرید
سایر منابع:
سایر خبرها
حکایت رفاقت شوق انگیز کودکان روستایی و کتاب های خوب/ دختری که 15 مدرسه را کتابخانه دار کرد
خودم به داستان نویسی و کتابخوانی برخاسته بود. این نویسنده حوزه کودک و نوجوان ادامه داد: دوست داشتم دیگر کودکان هم مثل خودم با کتاب و داستان بزرگ شوند، چون از نظر علمی هم خیلی مهم است که بچه ها از همان کودکی با کتاب و داستان مانوس شوند؛ زیرا داستان موجب ظهور خلاقیت و تقویت تخیل و شناخت در کودکان می شود. علاوه بر آن، بر بهبود فرایند یادگیری آن ها تاثیر بسیار بالایی دارد. به گفته ...
خانواده ای که در یک روز نصف شدند
به گزارش ایسنا، خانواده میراحمد آچک زهی از معدود خانواده های شهدای حادثه تروریستی کرمان است که چهار شهید و دو جانباز تقدیم کرده است. خانواده ای افغانستانی، اهل سنت و اصالتا پشتون که باری دیگر نشان دادند اشتراکات فرهنگی، دینی، انقلابی و اعتقادی بین مردم ایران و افغانستان، محدود به مذهب و قومیت و زبان نیست. جواد شیخ الاسلامی، خبرنگار ایسنا همزمان با ایام چهلمین روز شهادت این زائران، در سومین گزارش اش ...
گیر تله حال خوب نیفتیم!
حوصله خودم را هم ندارم؛ چه برسد به بچه - چرا غذاهایت تکراری است؟ - حس و حالش نیست دلیل هایی که در این پاسخ ها آمد، نشان می دهد تله حال خوب تا چه حد می تواند عاملیت را از ما بگیرد و ما را به رخوت برساند. زندگی می توانست هیجان و کنجکاوی بیشتری داشته باشد؛ اگر این شعار را از جلوی چشممان برمی داشتیم که من می توانم عملکرد خوبی داشته باشم؛ اگر حالم خوب باشد! آیا حال خوب بد ...
خلخالی حکم اعدام خودش را هم امضا کرد!
صمیمی آقای جنتی است، نقل می کرد: خدمت امام نشسته بودم که آقای جنتی که دادستان اهواز بود آمد و می خواست تا اجازه اعدام یک نفر را بگیرد. امام فرمود: اگر قتلی انجام داده می توانید وی را بکشید. آقای جنتی خیلی اصرار کرد، امام فرمود: همین که گفتم. آقای جنتی گفت: پس چطور هویدا را کشتید؟ امام برافروخت و عبا را به طرف وی پرت کرد و فرمود: من هویدا را کشتم؟! اصلاً من خبر داشتم که هویدا کشته شده؟ آقای جنتی ...
باید در لایحه حجاب اهداف عدالت و تربیت حکومت اسلامی پیگیری شود
مورد تذکر و فلان انجام می داد یا همان ماجرای مهسا امینی که اتفاق افتاد مگر اولین بار بود که عده ای از بانوان را می بردند و برایشان کلاس توجیهی می گذاشتند یک جا یک اتفاقی برای یک کسی یک بیماری زمینه ای داشته این اتفاق برایش افتاده خوب اینکه روند نبوده، اما آن چی الان ذهنیت غالب شده اینکه پلیس دارد این کار را می کند و می زند و می کشد و این ذهنیت و فلان. سوال: به قول شما این دو ماه یکبار و یا ...
نوجوانان چه نگاهی به انتخابات دارند؟
می شود شغل پیدا کرد انتقاد کرد و گفت: خیلی چیزا گرونن. برای یه دانشجو ضمانتی نیست که بعد از تحصیل بتونه کار پیدا کنه. ملیکا دانشجوی سال اول مهندسی شیمی است و وقتی از او درباره ی انتخابات می پرسم می گوید پیگیر انتخابات نیستم. دغدغه های من به عنوان یه دانشجو چیزای دیگه س. مثلا دوست دارم ماهانه 100 میلیون حقوق داشته باشم! مجبور نباشم نمی رم رای بدم. برای بعضی شغل ها مهمه که مُهر انتخابات تو شناسنامه ...
مجلس نقش مهمی در کارآمدی نظام دارد
دیگر علاقه به نامزد شدن نداشتید؟ نبوی: نه دیگر، واقعاً بعد از مجلس پنجم، رفتم سراغ درس خواندن. گفتیم حالا ما در عالم سیاست هستیم، برویم ببینیم که علم سیاست چه خبر است؟ دیدیم تجربیات بشر آن جا مدون شده، چیز های خوبی هم هست. سؤال: با این تجربه ای که دارید و مطالعه ای هم که کردید در زمینه سیاسی، الآن اگر قرار بود نماینده مجلس شوید، فکر می کردید مجلس فعلی؛ یعنی مجلس دوازدهم چه کار های ...
بکت مرز بین متون مدرن و پست مدرن است/ چگونه متن در انتظار گودو از پوچی فاصله می گیرد؟!
ارتباطی که متن های بکت با ابزورد ایجاد می کند، این اتفاق را جالب توجه توصیف کرد و ادامه داد: در واقع بکت مرز بین متون مدرن و پست مدرن است. اگر بخواهیم مواجهه پدیدار شناسانه با نمایشنامه در انتظار گودو داشته باشیم، باید بگوییم که شما در این متن با دو شکل سوژگی مواجه هستید. اول سوژگی کلی که ما را به امر قابل تعمیم می برد و دیگر سوژگی خرد که ما می توانیم درباره آن بحث کنیم و متوجه شویم که چطور امری که پوچ ...
مولانا از زندگی می گوید و زندگی متعلق به همه است
.... درواقع یک داستانی که مورد علاقه همه است. این شکل از روایت و نگارش البته نوع کار من نیست و علاقه ای به آن ندارم اما به عنوان یک قصه، قابل انکار نیست و نمی توان جلوی یک نویسنده را گرفت که با الهام از فلان موضوع نباید داستان بنویسی. درواقع ملت عشق کتاب زندگینامه ای نیست، بلکه یک رمان براساس زندگی اوست. به نظرم اگر عده ای با خواندن این کتاب به مولوی، زندگی و اندیشه او علاقه مند شوند و انگیزه پیدا ...
ماجرای حنابندون همسر مدافع حرم برای شوهرش +فیلم
، برای من، برای پدر و مادرهامون . گفت: نمی تونم زحمات پدر و مادرم رو جبران کنم دنبال جمله می گشت، به شوخی گفتم: حمید یک دقیقه بیشتر وقت نداری، زود باش. ادامه داد: پدر و مادر شما هم که خیلی به من لطف کردن. بزرگ ترین لطفشون هم این که دخترشون رو در اختیار من گذاشتن. خود تو هم که عزیز دل مایی. فعلا علی الحساب میذارمت امانت پیش پدر و مادرت تا برم و برگردم ان شاء الله . ...
حاشیه های جشنواره های فیلم فجر: از کراوات شیخ طادی تا خیانت در امانت و اشتباه خواندن دعای سال تحویل
من روزه می گیرم یا خیر، پدر و مادر من مسلمان هستند، آیا قرائت قرآن بلدم و خیلی از مسائل دیگر به آن هایی که این کار را کردند، اول سال جدید را تبریک می گویم، امیدوارم موقع خواندن دعای تحویل سال به یاد من بیافتند. امیدوارم وجدانشان آرام باشد من همه این آدم ها ممنونم، باعث شدند که من دوستم دبیرستانم را که 25سال ندیده بودم، پیدایش کنم. این اتفاق باعث دوستی و مودت شد. آنقدر ذهنم مشغول بود که متوجه نشدم اشتباه خواندم و با اینکه نوشته داشتم، اما به آن دقت نکرده بودم. انتهای پیام ...
تجلیل از مصطفی رحمان دوست نکوداشت روح کودکی و مهربانی است
پرورش فکری کودکان و نوجوانان تشریح کرد: کانونی ها به وجود و فعالیت های ایشان افتخار می کنند و این دوستدار کودک و نوجوان را قدر می نهند. من کار با بچه ها انتخاب کردم مصطفی رحماندوست شاعر کودک و نوجوان ضمن تشکر از برگزارکنندگان این مراسم اظهار داشت: من هیچ کاری نکردم جز اینکه بچه های شما را دوست داشتم و در مقابل پیشنهادات زیادی که برای پست های مختلف داشتم کار با بچه ها را انتخاب ...
اجرای برنامه های متنوع فرهنگی ویژه کودکان در کتابخانه های عمومی شهریار
نوراله هستم در کتابخانه شهید قنبری رزکان در این نشست عرفان هدایتی مسئول کتابخانه به معرفی کتاب من کوله پشتی نوراله هستم پرداخت و گفت: در این روایت کوتاه و داستانی، مخاطبان ضمن آشنایی با شهید نوجوان نورالله اختری ، با وسیله ای که در جنگ تحمیلی کاربردهای بسیار زیادی داشته است، یعنی کوله پشتی، آشنا می شوند. همچنین تبیین روحیه دین داری یکی دیگر از اهداف این کتاب است. شرکت کنندگان در ...
مداحی که روز تولدش را در اردوی جهادی می گذراند!
...، خواهران و برادران می گفتند عادل کارش درست است و آنها هم انجام می دادند. مداحی و کار در زمینه چاپ بنر و کارهای تبلیغات، تمام کار شهید رضایی بود؟ منظورم این است که در فعالیت های اجتماعی هم حضور داشت؟ محمد رضایی برادر شهید: من یک سؤال از شما بکنم. شما دوست دارید در روز تولدتان کجا باشید؟ قاعدتاً در خانه و کنار زن و بچه! اما عادل روز تولدش با بچه ها به اردوی جهادی در مناطق ...
زنان خانواده را به سمت انتخاب اصلح هدایت می کنند
، کشور و خودم است اسلامی نیا افزود: من برای خودم به صورت شخصی رأی نمی دهم، به نفع جامعه و کشور و نه به نفع دوست و رفیق و خانواده است، به کسی باید رأی دهم که بتواند به نفع جامعه کاری انجام دهد. اگر بخواهیم به زبان ساده به بچه ها این را بگوییم این گونه است که می گوییم خودت را دوست داری یا نه؟ خانواده ات را دوست داری یا نه؟ جامعه و آینده ات را دوست داری یا نه؟ آیا دوست داری در کنکور قبول ...
روایتی از زندگی جانباز غلامحسین صفایی، شهید زنده و صاحب نشان مشهدالرضا(ع)| همیشه در میدان
... وقتی خدا دوست دارد این طور باشم، چرا باید ناراحت باشم؟ من مال خدا هستم و هر طور دوست دارد با من رفتار کند، تسلیم او هستم. بعد از مرخصی از بیمارستان، جلسات و کلاس های عقیدتی برای جوانان برگزار می کند و به مرور متوجه علاقه و استعدادش در نوشتن می شود: دست هایم که ناتوان بود، یک کامپیوتر خریدم و با نی ای که بین دندان هایم نگه می داشتم، دکمه های کیبورد را فشار می دادم و تایپ می کردم. ...
سترگ و نستوه، استوارتر از کوه های پولادین
اسلامی نیجریه هستم. شما چطور با اسلام آشنا شدید؟ پدر و مادر من مسلمان بودند و من در خانه ای مسلمان به دنیا آمدم. پدر و مادر من و پدربزرگ و مادربزرگ من و نمی دانم تا چند نسل قبل از من همگی مسلمان بوده اند. پس من در یک خانواده سنتی مسلمان به دنیا آمدم. آن ها به صورت سنتی مسلمان بودند و آن روزها آن چه از اسلام برداشت می شد در نماز خواندن، حج رفتن، زکات دادن و این چیزها خلاصه می ...
این زنان فراموش نمی شوند
. این خبرنگار فقید در بخشی از خاطراتش درباره آنچه در پشت دوربینش می گذشت، چنین یاد کرده بود: غائله کردستان که آغاز شد، خودم را به عنوان خبرنگار به مریوان رساندم. شهید اصغر وصالی فرمانده دستمال سرخ ها با نیروهایش به آنجا آمده بود. شهیدچمران من را با اصغر آشنا کرد تا درباره پاوه مصاحبه کنم، اما با واکنش بدی از سوی او مواجه شدم. او می گفت که خبرنگار باید صحنه های واقعی را با چشم خودش ببیند، نه ...