سایر منابع:
سایر خبرها
سحر زکریا چگونه وارد کمدی شد؟
چه از طرف خانواده و چه از طرف مدرسه ملزم به تبعیت از یک سری قواعد جدی بود به مراتب پخته تر و کامل تر از نسل جدید بار آمده بود. وقتی من یک دختر 20 ساله این دوره را با 20 سالگی خودمان مقایسه می کنم متوجه می شوم که روش تربیتی دوران قدیم درست تر بوده و جوانان بهتری تحویل جامعه داده است. من در دوران نوجوانی کتاب می خواندم، فیلم های خوب می دیدم و تلاش می کردم هر روز اطلاعات و معلومات خود را به نسبت روز ...
منوچهر هادی و یکتا ناصر و من سالوادور نیستم !
داشته باشیم. چه شد که برخلاف فیلم های قبلی تان به سمت سینمای کمدی سوق پیدا کردید؟ اجباری در کار بود یا از سر اختیار؟ منوچهر هادی: نه دوست داشتم وارد این حیطه بشوم. وقتی فیلم نامه را خواندم ایده و کلیت کار را دوست داشتم؛ البته به شرط تغییرات 70، 80 درصدی فیلم نامه. این را که فضای کار در کشور برزیل بود، پسندیدم و البته به شرط حضور رضا عطاران کار را شروع کردم. چون برایم مهم بود که رضا ...
داستان شماره 117 طالع نحس دختر کارتن خواب !
...> بیشتر از یک سال بی خبری برای پدر و مادری که عاشق دختر خود هستند چیز کمی نیست. سمیرا ،30 سال دارد و به اتهام گوشی قاپی در مشهد دستگیر شده است. دختر آقای همسایه در تحقیقات اولیه پرونده اعتراف کرد به خاطر تامین هزینه های مواد مخدر دست به سرقت می زند. او که دختری کارتن خواب است در بیان قصه تلخ زندگی اش گفت: از روز اول با پدر و مادرم مشکل داشتم. نمی دانم چرا با آنها لج ...
در کمال فروتنی می گویم من کسی بودم که آرتیست تربیت کردم
های جنگ جهانی اول و دوم تن بازیگران کرده اند. من سعی نکردم چنین کنم. من به دلایل مختلف هم دکورم و هم لباسم دو تا نشانه شناسی دارم که منتقد باید آنها را بخواند. تسنیم: جناب محب اهری، شما در کنار بازیگران بسیار جوانی قرار گرفته اید. به نظر می رسد آقای دژاکام به نوعی در حال آزمودن هستند. در مورد این تجربه چه دیدگاهی دارید؟ من اصلاً آدم بسته ای برای کار کردن نیستم محب ...
پاسخ هوشمندانه استاد بهمن بیگی به فرح پهلوی (+تصاویر)
دیدار تبعیدی بیماری رفتیم. از پزشکی دارویی گرفته و خورده بود. ادرارش رنگ گردانده و سرخ شده بود. بیچاره، از بیم خون ریزی حال نداشت. من بْرشور دارویش را که به فرانسه بود خواندم. نوشته بود که این دارو برای چند ساعت رنگ ادرار را می گرداند و جای نگرانی ندارد. وقتی که مطلب را خواندم و گفتم، بیمارِ وحشت زده از بستر خود برخاست و دعایم کرد. پدرم از شور و شوق اشک به چشم آورد. در مراجعت به خانه ...
شورش مداوم علیه واقعیت
.... با این همه شورِ سینما چنان خانوادۀ راوی و ساکنان را تسخیر می کند که دست به خلقِ شخصیت تازه ای با عنوان نقال فیلم می زنند. در خانه ما پول سواره بود و ما پیاده، برای همین هر وقت توی شهرک فیلمی روی پرده سینما می آمد که به نظر پدرم جالب بود پول خردها را روی هم می گذاشتیم تا فقط پول یک بلیت جور بشود و آن وقت آنها مرا به تماشای فیلم می فرستادند. دخترکِ راوی که از سینما به خانه برمی گردد تمام اعضای ...
مرد گرگ نمای آمریکایی علیه سیاه پوست هایی که سفید شدند
به مناسبت چهلمین سالگرد ساخته شدن فیلم راننده تاکسی ، برنامه نمایش ویژه ای برای آن در جشنواره فیلم ترایبکا، جشنواره ای که بازیگر نقش راننده تاکسی فیلم، رابرت دنیرو از بنیان گذاران آن بوده، در نظر گرفته شده است. این فیلم فردا، پنجشنبه 21 آوریل (2 اردیبهشت) در نیویورک به نمایش درمی آید و عوامل راننده تاکسی در آن حضور خواهند داشت. به همین مناسبت هالیوودریپورتر نیز گفت و گویی با ستاره ها، کارگردان ...
فرهنگ در رسانه
. بعضی جمله های باتور را چندین بار می خواندم تا بدانم به فارسی چه می گوید. در ترجمه اثری از انیس باتور مترجم پوست می اندازد و حتی خواننده هم. در استانبول دیداری با او داشتم. از ترجمه کتابش به فارسی خیلی خوشحال شد. نویسنده ای بسیار افتاده حال و باسواد است. اگر در کل زندگی کاری ام هیچ کاری انجام نداده بودم و فقط معرفت تلخ را ترجمه کرده بودم همین اثر کافی بود تا در کارنامه کاری من باشد. با ...
داستان زنی که برده جنسی شد+عکس
بودند به نظر می رسید از خریدشان لذت می برند. روز بعد من از گروه خودم جدا شدم و دیگر آن دو دختر را ندیدم. با اتومبیل من را به خانه ای بردند و در آنجا قاچاقچیانی که مرا به آمریکا کشانده بودند به من تجاوز کردند. آنها اندونزیایی، تایوانی، چینی های مالزیایی و آمریکایی بودند. چیزی که آن شب بخصوص مرا خیلی گیج کرده و ترسانده بود این بود که لباس یکی از این مردان آرم پلیس داشت و تا به ...
ما از گدایی خجالت می کشیم،هیچ کس زبانمان را نمی فهمد
را نگرفت؟ ما قبلش ترکیه بودیم، بعد از جنگ، همه چیز را از دست دادیم، خانه هایمان خراب شده بود و جایی نداشتیم، ما هم به سمت ترکیه رفتیم. دوماهی آن جا ماندیم، اما هیچ کس زبان ما را نمی فهمید، همه چیز هم گران بود و شرایط زندگی برایمان سخت شده بود. یکی از اقوام مان که ایران زندگی می کند، به ما گفت برویم ایران. به ما گفتند ایران کشور مسلمانی است، دلشان به حال شما می سوزد و کمک تان می کنند. ما هم ...
وقی محمد دولت آبادی می گوید: ازنفسِ نوشتن می ترسم
.... در جایی دیگر از این گفت وگو از دولت آبادی درباره داستان های امروز فارسی و کارگاه های قصه نویسی پرسیده ایم و او درباره این شیوه از آموزش داستان گفته: وقتی مرحوم گلشیری کلاس داستان نویسی گذاشت من سر کلاس او رفتم و در حضور جمع مخالفت کردم. ابتدا گلشیری این کار را کرد. من در کلاس او گفتم ادبیات خلاق آموختنی هست اما آموزانیدنی نیست. نظرم از ابتدا این بوده که برای ادبیات فرمولی وجود ندارد و با ...
ذات جهان هنرمندانه است
اکتساب پیرایه های هنری، ذهن ام را پرورش دهم. از کودکی به شعر علاقه داشتم و در سنین راهنمایی شروع به نوشتن کردم. همان سال ها یک دوربین زنیت 122 آنالوگ هم داشتیم در خانه. مشکلات عکاسی آنالوگ و هزینه هایش اجازه نمی داد زیاد کار کنم. برای همین سال های سال از عکاسی فاصله گرفتم. تا اینکه چند سال قبل در بدترین شرایط مالی و در حالی که بیکار بودم و حتی هزینه معاش خانواده ام را نداشتم , یک دوربین قسطی خریدم. چون ...
زندگی و آثار محمدتقی شریعتی؛ سقراط خراسان
هم احساس کرده بود که فشاری برای آزادی اش هست و مقاومت می کند. اما به نظر من حتی اگر این مساله هم نبود، او مقاومت می کرد. به هر حال دکتر شریعتی مقاومت می کند و شب 27 اسفند آزاد شد. آقای میناپور تعریف می کند که آن شب ایشان را از سلول ما بردند و ما هم نگران شدیم و فریاد زدیم که شبانه ایشان را کجا می برید؟ بعد به دکتر شریعتی گفتند که آزاد هستی. اما وقتی آزاد می شود خانه اش را بلد نبود، زیرا ایشان در ...
حکایت شاه و پری؛ معشوقه ناکام محمدرضا پهلوی
حضور پروین غفاری با شکست های تجاری فیلم هایش زیاد طول نکشید. هرچند که این حضور باعث شد تا در پایان کتابش درباره بخشی از جامعه هنری ایران اظهارنظر کند که البته نظر او درباره چهره های هنری چون فروغ فرخزاد، فردین و مسعود کیمیایی است. داستان زندگی پروین غفاری در سال های پایان عمرش داستان ناراحت کننده زنی است تنها که همه او را رها کرده بودند و تنها کسی که خرج او را می داد صابر رهبر سینمادار ...
نجومیان: حجوانی به حرفه ای شدن ادبیات کودک در ایران می اندیشد/ انصاری: نشریه لاک پشت پرنده قشر وسیع تری ...
...> حجوانی همیشه نگران وضعیت ادبیات کودک و نقد آن در ایران است دکتر امیرعلی نجومیان، نویسنده و استاد دانشگاه نیز با حضور در این مراسم بیان کرد: من شش سال پیش در جلسه نقد و بررسی کتاب زیباشناسی ادبیات کودک با مهدی حجوانی آشنا شدم و از آن به بعد همیشه مطالب و فعالیت های او را دنبال می کنم. وی درباره رویکرد و نگاه مهدی حجوانی به نقد ادبیات کودک توضیح داد: حجوانی در حوزه نقد ادبیات کودک شخصیت ...
فرهنگ در رسانه
آغاز به کار می کند که ما به نوعی در حال گذار هستیم و این ایرانی بودن و شاید دلتنگی برای سنتی که در حال از دست رفتن است در کارهای اکبر رادی هست. شما هم جدی ترین اجراکننده آثار ایشان بودید. شما هم این دلتنگی را دارید؟ در این روزگار!حتی در بازار عاشقان که از کارهای متفاوت شماست. من شناسنامه ام را گم نکرده ام. هویت خودم را گم نکرده ام. من در فرنگ طراحی تئاتر خواندم. هنوز هم خیلی ها تحصیلات مرا ...
ناگفته های زن جوان از زندگی دردناکش
او به مانند ما و از جنس خودمان بود، هم سرقت می کرد و هم اعتیاد شدید داشت. بارها به جرم سرقت های مختلف دستگیر شدم، هر بار به دلیلی دستگیر می شدم. یک بار جنس سرقتی دست مالخر گیر می کرد و بعد از دستگیری او، من هم گیر افتادم و زمانی هم هنگام سرقت دستگیر می شدم. آخرین بار نیز می خواستم برای برادرم مواد بخرم و همین که وارد خانه موادفروش شدم، با پلیس روبرو و دستگیر شدم. پس ...
روحانی آچار به دست محله شوش+عکس
مصمم بود تا بالاخره ایرادهای کارش را برطرف کرد و شد برقکار ماهر. او ادامه می دهد: پدرم را خیلی زود از دست دادم. برای گذران زندگی روزها کار می کردم و شب ها درس می خواندم. اما چون کمک حال مادرم بودم، ناچار شدم تحصیلاتم را نیمه کاره رها کنم و به دنبال کسب و کار باشم. نخستین حرفه ای که آموخت تعمیر خودروهای سنگین بود. می گوید: برای کار در تعمیرگاه سنم کم بود اما خیلی زود مسلط شدم و مهارت لازم را به دست ...
پوران فرخ زاد از خاندان عصیانگرش گفت (3)
...، هر دوره برای آدم می تواند تاثیرات متفاوتی داشته باشد. این دوره برای من آسیب های زیادی داشت اما از لحاظ معنوی، مرا تبدیل به آدم دیگری کرد؛ چرا که رسیدم به این حقیقت که عمر من در حال طی شدن است و من هنوز به آن چیزی که می خواستم، نرسیده ام. تا آن زمان یک جور برده فرهنگی بودم. سپید و سیاه زنگ می زد و می گفت داستان می خواهیم. خب نوشتن این داستان فرق دارد با وقتی که یک نویسنده در خلوت می نشیند و ...
پوران فرخ زاد از خاندان عصیانگرش گفت (3)
از آن هم، انقلاب، جهانی رادرگ کرد. در این فاصله بود که من به نوعی خودشناسی رسیدم. فرصت داشتم که خودم را محاکمه کنم و دوباره بشناسم. می دانید، هر دوره برای آدم می تواند تاثیرات متفاوتی داشته باشد. این دوره برای من آسیب های زیادی داشت اما از لحاظ معنوی، مرا تبدیل به آدم دیگری کرد؛ چرا که رسیدم به این حقیقت که عمر من در حال طی شدن است و من هنوز به آن چیزی که می خواستم، نرسیده ام. تا آن زمان ...
جودی دنچ مدیر بنیاد برونته شد
کتاب موفقیتی به دست نیاورد و پس از آن خواهران به نوشتن رمان روی آوردند. سپس کتاب های اگنس گری توسط آن و جین ایر توسط شارلوت در سال 1847 به چاپ رسید که در این سال جین ایر جزو پرفروش ترین آثار به شمار می رفت. سپس در سال 1848 امیلی رمان بلندی های بادگیر و آن داستان مستاجر عمارت وایلدفل را منتشر کرد. امیلی 30 ساله و آن 29 ساله به فاصله شش ماه بر اثر ابتلا به ذات الریه در سال های 1848 و 1849 جان خود را از دست دادند. برادرشان نیز بر اثر همین بیماری درگذشت. شارلوت به نوشتن ادامه داد و ازدواج کرد اما او هم در مارس 1855 قربانی ذات الریه شد. ...
تلخ و شیرین زندگی یک ارتشی/ عشق پدرم و نظم و انضباط ارتش مرا به نظام کشاند
برگزار کردیم. سرهنگ اثنی عشریه گفت: سال 81 بعد از ازدواج به تیپ 55 هوابرد در شیراز رفتم و معاون گردان شدم. در سال 81 اولین فرزندم به نام سینا به دنیا آمد. سال 82 با گرفتن خانه سازمانی بچه ها را به شیراز بردم و فرمانده گردان شدم. و در همان سال فرزند دومم صوفیا به دنیا آمد. همسرم در زمان نامزدی در آزمون استخدامی بانک شرکت کرده بود و استخدام بانک شد به همین دلیل ایشان هم کارش را ...
تجاوز به دختر 14 ساله در شکنجه گاه پنج پسر فراری
. شماره تلفنش را گرفتم و قرار شد همان روز به خانه یکی از اقوامش برود. با مترو او را تا تجریش رساندم و سپس از هم جدا شدیم و دیگر اطلاعی از او ندارم. درحالی که ادعاهای پسرجوان مبهم بود، ماموران کلانتری ولنجک درحین گشتزنی با دختر نوجوانی روبه رو شدند که رفتارهای مرموزی داشت. این دختر نوجوان وقتی به ماموران گفت که از خانه فرار کرده، به کلانتری ولنجک منتقل شد. سهیلا نام داشت. 14ساله. ادعا می ...